6 نتیجه برای تونل
سیما عبدلی، بیژن خلیلی مقدم، مجید رهنما،
جلد 19، شماره 71 - ( 3-1394 )
چکیده
اندازهگیری کمی ریزگردها کمک شایانی در منشاءیابی و کنترل فرسایش بادی مینماید. هدف از انجام این پژوهش ارزیابی کارایی تله اصلاح شده ویلسون و کوک (MWAC)، تله رسوبگیر دورانی با مخروط (CDSC)، تله رسوبگیر دورانی بدون مخروط (CDS) و تله رسوبگیر تیلهای (MDCO) در مقایسه با نمونهگیر BSNE در سرعتهای گوناگون با اندازه ذرات متفاوت بود. بدین منظور نمونهگیرهای MWAC،BSNE وMDCO شبیهسازی و دو تله رسوبگیر دورانی با مخروط (CDSC) و بدون مخروط (CDS) طراحی و ساخته شده است. کارایی نسبی نمونهگیرهای MWAC، MDCO وCDS ، CDSC در سرعتهای7-2 متر بر ثانیه و با ذراتی به قطر 50D، 80، 137 و 260 میکرومتر در آزمایشگاه با استفاده از تونل باد مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که کارایی نسبی تله رسوبگیرCDSC نسبت به تلههای رسوبگیرCDS، MWAC و MDCO در سرعتهای 2-7 متر بر ثانیه بیشتر بود. کارایی CDSC و CDS با افزایش سرعت باد متغیر بود درحالیکه، کارایی تلههای رسوبگیرMWAC و MDCO ثابت بود. همچنین با افزایش اندازه ذرات از 80 به 260 میکرومتر، کارایی نسبی تلههای رسوبگیرCDSC ، CDS، MWAC، MDCO بهترتیب بین 8/0، 48/0، 18/2، 58/0 برابر متغیر بود.
عطا جعفری شالکوهی، محمود وفائیان، محمدعلی روشن ضمیر، مسعود میرمحمدصادقی،
جلد 19، شماره 73 - ( 8-1394 )
چکیده
فرسایش بادی و معضلات مربوط به آن، هرساله خسارات سنگینی به بخشهای محیط زیستی، اجتماعی و سلامت جامعه وارد میکند. در ایران نیز بهدلیل وسعت مناطق خشک و گرد و غبارهایی که هر ساله بخش وسیعی از کشور را تحت پوشش قرار میدهند، مقابله و هدایت بهینه این پدیده حائز اهمیت میباشد. در این پژوهش عوامل تأثیرگذار بر فرسایش بادی از جمله اثر اندازه ذرات، نوع مواد پلیمر، ارتفاع ریزش مواد و اثر زمان بر روی تثبیت ذرات خاک در برابر فرسایشپذیری و میزان عمق نفوذ محلولهای پلیمری مورد ارزیابی قرار گرفت. آزمونها بهصورت آزمایشگاهی و با استفاده از دستگاه تونل باد مدارباز تحت سرعت باد حدود 40 کیلومتربرساعت انجام شد. همچنین پدیده فرسایش موضعی و عمومی بر روی سطح خاک مرتبط با اندازه ذرات خاک و یکنواختی سطح پوشش نمونهها بررسی شد. نتایج نشان داد که با افزایش ارتفاع ریزش محلولهای پلیمری بهدلیل افزایش میزان عمق نفوذ درخاک، میزان فرسایشپذیری خاک کاهش یافت و با گذشت زمان اثر تثبیتکنندگی این محلولها بر روی خاکهای درشت دانهتر بیشتر از خاکهای ریزدانه بود. در این تحقیق، نتایج آزمایشگاهی با برخی از روابط تئوری ارائهشده در این زمینه مقایسه گردید، که تطابق مناسبی با نتایج آزمونهای صورت گرفته در آزمایشگاه نشان داد.
زهرا قربانپور، عزیر عابسی، فاظمه کاردل،
جلد 24، شماره 4 - ( 12-1399 )
چکیده
مواد حفاری شده از تونل آزادراه تهران- شمال که طبق برآورد مهندسان پروژه بالغ بر 5/2 میلیون متر مکعب است، متأسفانه از ابتدا در فضای باز در کنار رودخانه و بدون درنظر گرفتن ضوابط زیستمحیطی دپو شده است. طی سالهای اخیر عواملی همچون هوازدگی و شسته شدن مواد حفاری شده توسط بارش و تخلیه زهآب تونل به محیط، باعث آلودگی و کاهش کیفیت آب رودخانه چالوس شده است. در تحقیق حاضر ریسک اکولوژیک ورود آلایندههای معدنی از مواد حفاری شده به این رودخانه مورد بررسی قرار گرفته است. در این تحقیق از مواد حفاری شده و رسوبات 5 نقطه رودخانه و حاشیه آن در طول یک سال نمونهبرداری شده است. از میان آلایندههای موجود نیکل، کادمیوم و مس مورد بررسی قرار گرفته است. قرائت نمونهها نشان میدهد که تقریباً 15 درصد از نمونهها دارای آلودگی زیاد، 60 درصد فاقد آلودگی و 25 درصد از نمونهها دارای آلودگی متوسط هستند. همچنین تمامی نمونهها دارای ریسک اکولوژیکی با خطر کم تا متوسط برآورد شدهاند.
امیررضا مدرس نیا، دکتر مسعود میرمحمدصادقی، احمد جلالیان،
جلد 25، شماره 4 - ( 12-1400 )
چکیده
بیابان¬زایی در سال¬های اخیر به یکی از اصلی¬ترین معضلات جوامع ساکن در مجاورت مناطق بیابانی تبدیل شده است. یکی از روش¬هایی که در سال¬های اخیر برای بهسازی خاک این مناطق مورد توجه قرار گرفته و به سرعت در حال گسترش در زمینه علوم مکانیک خاک میباشد، روش بهسازی میکروبی کربنات کلسیم (MICP) است. به کمک این فرآیند می توان با استفاده از میکروارگانیسمهای موجود در خاک و استفاده از اوره و کلرید کلسیم، خاک را تثبیت نموده و پارامترهای مهندسی آن را ارتقا داد. بر این اساس به تازگی تلاش¬هایی برای استفاده از این روش صورت گرفته که در آن با ایجاد یک لایه سطحی مقاوم بر روی ماسه از بلندشدن دانه های گرد و غبار ممانعت می نماید. در مطالعه حاضر سعی شده با بررسی این روش، تأثیر شرایط محیطی موجود در بیابان¬ها از قبیل درجه دما و طوفان¬های ماسهای بر روی خاک تثبیت¬شده به روش میکروبی بررسی شود. از این¬رو نمونه¬های بهسازی¬شده تحت دماهای متوسط و بیشینه منطقه قرار گرفته که بر این اساس با افزایش دما میزان مقاومت لایه سطحی بیشتر گردید. این افزایش مقاومت تا دما 24 درجه با شیب زیاد ادامه داشته ولی از دمای 24 درجه به بعد این شیب کاهش می یابد. همچنین، شرایط طوفان ماسه¬ای منطقه با استفاده از بارش ماسه¬ای سه سایز مختلف دانه (ریز، متوسط و درشت) در داخل تونل باد شبیه¬سازی شد. نتایج این آزمایش¬ها نشان داد که در سرعت¬های باد 7 و 11 متربرثانیه خاک تثبیت شده امکان تحمل شرایط محیطی را به خوبی داشته ولی با افزایش سرعت باد به 14 متربرثانیه و همچنین افزایش سایز دانه¬ها به درشت¬دانه، لایه مقاوم سطحی دچار سایش و خرابی شده که افزایش فرسایش بادی خاک را نیز به دنبال دارد.
علیرضا نورافر، احمد پهلوانروی، محمد نهتانی، وحید راهداری،
جلد 26، شماره 1 - ( 3-1401 )
چکیده
یکی از مهمترین فرایندهای طبیعی در مناطق خشک و نیمه خشک، فرسایش بادی است. دشت سیستان با اقلیم فراخشک، یکی از مناطق بادخیز کشور بوده که با توجه به خصوصیات خاک منطقه، پدیده فرسایش بادی از شدت زیادی برخوردار است. این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین برخی خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک با مقدار آستانه فرسایش بادی در پوششهای مختلف، در قسمتی از ناحیه مرکزی سیستان و در بازه زمانی اردیبهشت و مرداد 1397 انجام شد. به این منظور، با استفاده از نتایج مطالعات میدانی و طبقهبندی تصاویر ماهوارهای، نقشه پوشش اراضی منطقه در پنج طبقه تهیه شد. برای بررسی خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک، در 50 نقطه در عمق 10 سانتیمتری از خاک نمونهبرداری و در هر محل آستانه فرسایش بادی، با استفاده از دستگاه تونل باد قابل حمل، تعیین شد. همچنین رابطه میان خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک شامل بافت، رطوبت خاک، وزن مخصوص ظاهری، EC، SAR، ESP، Na+، k+، با میزان سرعت آستانه فرسایش بادی بررسی شد. بر اساس نتایج بدست آمده، بیشترین سرعت آستانه در اراضی با کاربری کشاورزی، برابر 8/2 متر بر ثانیه و کمترین آن، در اراضی تپه ماسهای برابر 3/8 متر بر ثانیه بود. مقدار سرعت آستانه فرسایش بادی، در اراضی مختلف در مجاورت نواحی ماسهای، کمتر از میانگین آن پوشش است. همچنین، در منطقه مطالعه در سطح 5 درصد از بین خصوصیات فیزیکی بیشترین اثر معنیدار را بافت خاک و از بین خصوصیات شیمیایی بیشترین تأثیر معنیدار را EC و SAR بر فرسایش-پذیری بادی خاک دارد.
سهیلا اسمعیلیان، مهدی پژوهش، نسرین قرهی، خدایار عبداللهی،
جلد 27، شماره 3 - ( 9-1402 )
چکیده
آگاهی از میزان تغییرات رواناب و رسوب در شیبهای مختلف میتواند در مدلسازی تولید رواناب و رسوب مفید واقع شود. از اینرو این پژوهش با هدف بررسی تولید رواناب و رسوب سطحی و تونلی در خاک شور و سدیمی تحت شیبهای مختلف انجام شد. برای انجام این پژوهش خاک شور و سدیمی جمعآوری و به آزمایشگاه منتقل شد. آزمایشها روی خاک در یک مخزن مستطیل شکل در شیبهای 5، 10 و 15 درصد و تحت باران شبیهسازی شده با شدت 30 میلیمتر بر ساعت به مدت یک ساعت انجام شد. برای بررسی اثر شیب بر تولید رواناب و رسوب از روش تجزیه واریانس استفاده شد. مقایسه میانگینها با استفاده از آزمون دانکن در سطح پنج درصد و با استفاده از نرمافزار SPSS نسخه 26 انجام شد. نتایج نشان داد که تفاوت معنیدار بین شیبها از نظر رواناب (0/001>P) و رسوب (0/001>P) وجود داشت. در دقایق اولیه آزمایش بهدلیل عدم وجود رطوبت در خاک مقدار رواناب کم بود اما با گذشت زمان بر مقدار آن اضافه شد که دلیل آن مسدود شدن منافذ خاک در اثر فرایند پراکندگی ذرات بهواسطه وجود یون سدیم و کاهش نفوذپذیری بود. همچنین در دقایق پایانی، جریان خروجی از تونل دیده شد که این جریان تنها در شیب 10 و 15 درصد اتفاق افتاد. مقدار رسوب نیز در دقایق اولیه کم بوده که دلیل آن را میتوان کم بودن مقدار رواناب و عدم جابهجایی ذرات رسوب دانست، اما پس از گذشت زمان مقدار آن افزایش یافت که دلایل اصلی افزایش رسوب را میتوان کاهش نفوذپذیری، افزایش رواناب و درنتیجه شسته شدن ذرات ریز از سطح خاک دانست.