5 نتیجه برای توپوگرافی
علی اشرف امیری نژاد، مجید باقر نژاد،
جلد 2، شماره 4 - ( 10-1377 )
چکیده
در این تحقیق چگونگی کلسیمی شدن خاکها در شرایط نیمه خشک کرمانشاه و اثرات توپوگرافی بر روی فرآیند مذکور مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور بر اساس مطالعات خاکشناسی انجام شده، تعداد 5 پروفیل انتخاب و پس از مطالعات صحرایی و آزمایشگاهی، تغییرات کربنات کلسیم معادل آنها بررسی گردید. ردیف توپوگرافی مورد مطالعه شامل رسوبات آبرفتی و واریزههای بادبزنی شکل، دشتهای آبرفتی دامنهای، و فلاتهای قدیمی بوده و رژیمهای رطوبتی و حرارتی خاک منطقه نیز به ترتیب زریک و ترمیک میباشد. نتایج حاصله نشان میدهد که توزیع مجدد کربناتها و سیر تکامل خاکسازی در منطقه در چهار مرحله مجزا گروهبندی میشود، که در متن مقاله به آن پرداخته شده است. تجمع کربنات کلسیم در سولوم خاکهای مورد مطالعه نیز به دو شکل اصلی میباشد. یکی در بین لایههای شنی موجود در نیمرخ خاکهای با بافت ریز، که این تجمع در اثر تغییر ناگهانی بافت و کاهش نفوذپذیری صورت گرفته است، و دیگری در افقهای زیرین خاکهای با مواد مادری آهکی بوده است. بررسیهای مرفولوژیک نشان میدهد که علاوه بر انتقال کربناتها به شکل محلول و سوسپانسیون از افقهای بالایی، حرکت فیزیکی مواد ریز آهکی به افقهای زیرین نیز ممکن است در کلسیمی شدن خاکها موثر بوده باشد. به عبارت دیگر آهک ممکن است به شکل ذرات ریز از بین درز و شکاف ناشی از درصد بالای رسهای قابل انبساط انتقال یافته و در افقهای پایینی تجمع یابد. وجود کانیهای رسی ایلیت، کلریت، اسمکتیت و پالی گورسکیت توسط مطالعات مینرالوژی تشخیص داده شد. تغییر پدوژنیک ایلیت و کلریت موجب تشکیل اسمکتیت و پالی گورسکیت شده است.
سید احسان ساداتی، سید فضل الله عمادیان، حمید جلیلوند، جمشید مختاری، مسعود طبری،
جلد 11، شماره 41 - ( 7-1386 )
چکیده
پژوهش حاضر به منظور بررسی اثرات برخی عوامل توپوگرافی در چگونگی پراکنش درختان نمدار و نحوه زادآوری این گونه درمنطقه "واز"، واقع در جنگلهای چمستان نور انجام گرفت. پس از تهیه نقشه توپوگرافی و شناسایی منطقه اقدام به نمونه برداری قطعات به صورت انتخابی شد. بر این اساس قطعات نمونه دایرهای 1000 متر مربعی مد نظر قرار گرفت طوری که حداقل 3-2 اصله درخت نمدار میانسال تا کهنسال درآن موجود باشد. مشخصههایی همانند ارتفاع از سطح دریا، شیب منطقه، جهت دامنه، اشکوب جنگل و آمیختگیهای درختی و زادآوری در این قطعات مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان میدهد که متوسط قطر برابر سینه و ارتفاع درختان نمدار در این رویشگاه به ترتیب 9/36 سانتیمتر و 23 متر است. همچنین معلوم شد که نمدار دامنه ارتفاعی1400-1200 متر، شیبهای100- 75 در صد و جهتهای شمال شرقی تا شرقی را بیشتر ترجیح میدهد و از تراکم بیشتری برخوردار میگردد. در این رویشگاه نمدار تشکیل چندین آمیختگی درختی با گونههای راش، ممرز و انجیلی میدهد که آمیختگی غالب، عمدتاً به صورت نمدار- راش ظاهر میشود. در اکثر آمیختگیهای درختی نمدار در اشکوب بالا قرار میگیرد. مشاهدات زادآوری نشان میدهد که نمدار اکثراً از طریق پاجوش تکثیر میشود.
مریم زارع، مجید صوفی، مسعود نجابت، لادن جوکار،
جلد 18، شماره 67 - ( 3-1393 )
چکیده
فرسایش آبکندی به دلیل تولید رسوب و خسارات فراوانی که در نتیجه تخریب اراضی، راهها و سازههای عمرانی در استان فارس وارد مینماید از اولویت بالایی برخوردار است. در این پژوهش برای تعیین آستانه توپوگرافی پیدایش و گسترش آبکند در استان فارس، دو منطقه شامل علامرودشت لامرد و فداغ لارستان انتخاب و مورد بررسی قرار گرفت و از هر یک از مناطق یاد شده 30 آبکند انتخاب، و آستانه توپوگرافی ترسیم شد. برای پی بردن به تأثیر پارامترهای اندازهگیری شده بر آستانه توپوگرافی، آبکندهای هر منطقه بر اساس پارامترها و با استفاده از تحلیلی خوشهای دستهبندی شدند. بهمنظور تعیین اثر عوامل و پارامترها برای تفسیر نوع فرآیند هیدرولوژیک غالب در ایجاد و گسترش آبکندها از روش آنالیز چند متغیره در نرمافزار SPSS استفاده گردید. با استفاده از رابطه توانی بین مساحت آبخیز و شیب هر آبکند، نوع فرآیند غالب هیدرولوژیک در ایجاد و گسترش آبکندها از طریق نرمافزار Excel مشخص شد و با ضرایب منطقهای تحقیقات انجام شده در خارج از کشور مقایسه شد. نتایج این تحقیق نشان میدهد که در هر دو منطقه مورد مطالعه، عامل هیدرولوژیک مؤثر در گسترش آبکندها، رواناب سطحی میباشد. نتایج نشان داد در این مناطق گردترشدن حوضه بالادست، افزایش نسبت جذب سدیم و لخت و بدون پوشش ماندن زمین سبب کاهش آستانه توپوگرافی و کشیدهتر شدن حوضه، افزایش مادهآلی خاک و افزایش عمق آبکندها سبب افزایش آستانه توپوگرافی فرسایش آبکندی شده است.
مجتبی زراعت پیشه، شمس الله ایوبی، حسین خادمی، اعظم جعفری،
جلد 23، شماره 1 - ( 3-1398 )
چکیده
زمیننماها مجموعه ای از واحدهای اراضی متفاوت با اندازه، شکل و آرایش مکانی هستند که دائم تحت تأثیر وقایع طبیعی و فعالیتهای انسانی قرار دارند. لزوم درک پویایی و نایکنواختی زمیننماها و تغییرات محیطی اهمیت بسزایی دارد. بهمنظور آنالیز کمی و تفسیر عاملهای مؤثر بر تغییرات محیط و تنوع اراضی، شاخص های تنوع برای تحلیل زیستبوم ها استفاده میشود. در این مطالعه، روابط بین تکامل خاک و واحدهای ژئومورفیک با استفاده از بررسی شاخص های تفرق و تنوع خاک در بخشی از اراضی نیمهخشک استان چهارمحال و بختیاری مورد مطالعه قرار گرفت. در محدوده مورد مطالعه سه رده مالیسولز، اینسپتیسولز و انتیسولز شناسایی شده است. تکامل خاک در منطقه مورد مطالعه بیشتر تحت تأثیر پستی و بلندی، مواد مادری و همچنین در برخی از مناطق سطح آب زیرزمینی است بهنحوی که در مناطق با توپوگرافی زیاد تکامل حداقل و در مناطق مسطح و نسبتاً پایدار خاک های متکامل مشاهده شده است و تأثیر واحدهای ژئومورفیک بهوضوح مشخص است. شاخص های تنوع و تفرق با کاهش سطوح سلسله مراتب افزایش مییابند و روابط بهدست آمده روابط غیرخطی هستند. رابطه مثبت و غیرخطی بین شاخص های تنوع و تفرق مؤید نظریه سیستم دینامیک غیرخطی در خاک های مورد مطالعه است.
وحید حبیبی اربطانی، محمود اکبری، زهره مقدم، امیرمهدی بیات،
جلد 26، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده
در سالهای اخیر از روشهای غیرمستقیم نظیر سنجش از دور و دادهکاوی برای برآورد شوری خاک زمینهای کشاورزی استفاده میشود. در این تحقیق، هدایت الکتریکی 94 نمونه خاک از 0 تا 100 سانتیمتر با استفاده از تکنیک ابرمکعب در دشت ساوه، اندازهگیری شد. تعداد 23 نوع داده ورودی در قالب دو دسته توپوگرافی و طیفی استفاده شدند. پارامترهای سطح زمین مانند شاخص رطوبت توپوگرافیک (TWI)، شاخص طبقهبندی زمین برای مناطق پست (TCI)، شاخص قدرت جریان (STP)، مدل رقومی ارتفاع (DEM) و طول شیب (LS) با استفاده از نرمافزارهای Arc-GIS و SAGA بهعنوان ورودیهای توپوگرافی لحاظ شدند. همچنین شاخصهای مکانی شوری و پوشش گیاهی از تصاویر لندست 8 استخراج شدند و بهعنوان ورودیهای طیفی درنظر گرفته شدند. بهمنظور مدلسازی شوری از شبکه عصبی GMDH با نسبت 70 درصد برای آموزش و 30 درصد برای صحتسنجی استفاده شد. نتایج اندازهگیری نشان داد مقادیر شوری خاک بین 0/1 تا 18 با میانگین 5 و انحراف معیار 4/7 دسیزیمنس بر متر بودند. نتایج مدلسازی نیز نشان داد پارامترهای آماری R2، MBE وNRMSE در مرحله آموزش بهترتیب 0/80، 0/06 و 42/1 درصد بودند. همین مقادیر در مرحله صحتسنجی بهترتیب 0/79، 0/13 و 48/7 درصد بودند. بنابراین استفاده از شاخصهای طیفی، توپوگرافی و شبکه عصبی GMDH، در مدلسازی شوری خاک، کارایی مناسبی دارد.