7 نتیجه برای جوجههای گوشتی
مجید طغیانی، عبدالحسین سمیع، عباسعلی قیصری،
جلد 7، شماره 2 - ( 4-1382 )
چکیده
در این آزمایش از 288 قطعه جوجه یکروزه گوشتی نژاد لهمن در چارچوب یک طرح کاملاً تصادفی، به صورت یک آزمایش فاکتوریل 3×2 (سه سطح شدت محدودیت × دو سطح تراکم مواد مغذی) با چهار تکرار و 12 قطعه جوجه در هر تکرار استفاده شد. جوجهها در 7-13 روزگی، تحت محدودیت کیفی غذایی با شدتهای صفر، 25 و 50 درصد قرار گرفته، پس از دوران محدودیت تا سن 21 روزگی با جیرههای تنظیم شده بر اساس توصیه NRC، و یا 10 درصد پروتئین و اسیدهای آمینه متیونین و لیزین بیشتر از NRC تغذیه شدند. برای رقیقسازی جیرههای مورد استفاده در اعمال محدودیت، پوسته شلتوک برنج به کار رفت که هیچ گونه ارزش انرژیزایی نداشت. وزن بدن، مصرف غذا، افزایش وزن روزانه و ضریب تبدیل غذا در سنین مختلف، و اجزای لاشه شامل کبد، روده و چربی حفره شکمی در سن 49 روزگی اندازهگیری، و سپس درصد هر جزء نسبت به وزن زنده محاسبه شد. شدت محدودیت باعث کاهش وزن بدن و نامناسبتر شدن ضریب تبدیل غذا در پایان دوره محدودیت، در مقایسه با گروه شاهد شد (05/0>P). ولی پدیده رشد جبرانی سبب شد در تمامی گروههای آزمایشی اختلاف وزن ایجاد شده تا سن 49 روزگی جبران گردد. شدت محدودیت و افزایش تراکم پروتئین و اسیدهای آمینه متیونین و لیزین جیره بر افزایش وزن روزانه، مصرف خوراک و ضریب تبدیل غذا در طی دوران پایانی (42 تا 49 روزگی) و در کل دوره بعد از محدودیت (13 تا 49 روزگی) تأثیر معنیداری نداشت (05/0<P). هم چنین شدت محدودیت و تراکم مواد مغذی جیره بر اجزای لاشه اندازه گیری شده نبود(0/05<P). نتایج پژوهش نشان داد که با اعمال محدودیت غذایی جوجه های گوشتی در سنین اولیه ( بویژه 25 درصد محدودیت) و استفاده از جیره های تنظیم شده بر اساس NRC، می توان به دلیل بروز پدیده رشد جبرانی در پایان دوره پرورش، ورزن مشابه با جوجه های تغذیه آزاد اتظار داشت.
0
جواد پوررضا، مهدی محمد علیپور،
جلد 7، شماره 4 - ( 10-1382 )
چکیده
این آزمایش به منظور بررسی اثر مصرف آبپنیر از طریق آب آشامیدنی بر عملکرد جوجههای گوشتی انجام گرفت. در قالب طرح کاملاً تصادفی آبپنیر در شش سطح (صفر، 10، 20، 40، 80 و 100 درصد) آب آشامیدنی به مدت 47 روز بهکار برده شد. شمار 720 قطعه جوجه گوشتی یک روزه راس به 24 گروه 30 جوجهای تقسیم شدند و هر یک از شش تیمار آزمایشی از سن هفت تا 54 روزگی به چهار گروه از جوجهها داده شد. آبپنیر روزانه از یک کارخانه تهیه پنیر تهیه و مصرف میشد. در طول آزمایش جوجهها به آب و غذا دسترسی آزاد داشتند. جوجهها تا سن هفت روزگی با جیره آغازین تغذیه و سپس توزین و به تیمارهای آزمایشی اختصاص یافتند. تمام جوجهها از سه جیره آغازین، رشد و پایانی استفاده کردند. جوجههای هر تکرار که در قفسهای دستهجمعی زمینی نگهداری میشدند، در سنین 21، 42 و 54 روزگی توزین و مصرف غذایی گروه محاسبه شد و در پایان دوره از هر تکرار دو مرغ و دو خروس انتخاب، ذبح و درصد لاشه، چربی محوطه بطنی، وزن لوزالمعده، کبد و ایلئوم اندازهگیری شد. محتویات ایلئوم هر دو خروس و مرغ جمعآوری، مخلوط و برای شمارش باکتریها در 20oC- منجمد شدند. در سنین 21 و 42 روزگی نمونه بستر هر تکرار جمعآوری و رطوبت آنها تعیین گردید. وزن بدن، اضافه وزن روزانه، ضریب تبدیل غذا و رطوبت بستر تحت تأثیر معنیدار (01/0 >P ) سطوح آبپنیر قرار گرفتند. معیارهای مذکور با مصرف بیش از چهل درصد آبپنیر کاهش و ضریب تبدیل غذا افزایش نشان دادند. درصد لاشه با مصرف 80 و 100 درصد آبپنیر به طور معنیدار (01/0> p ) کاهش یافت. درصد چربی حفره بطنی، کبد و لوزالمعده تحت تأثیر منفی سطوح آبپنیر قرار نگرفتند. درصد ایلئوم در سطوح بیشتر از ده درصد آبپنیر اختلاف معنیدار (01/0 > p ) با گروه شاهد داشت و افزایش نشان داد. معادلات رگرسیون وزن و اضافه وزن بدن، ضریب تبدیل غذا و رطوبت بستر در تمام سنین همگی از نوع درجه دوم (غیرخطی) و معنیدار (01/0 > p ) بودند و نشان دادند مصرف بیش از 40 درصد آبپنیر باعث کاهش عملکرد جوجههای گوشتی شد. اختلاف معنیداری در شمار لاکتوباسیلها و انتروباکتریهای ایلئوم در اثر سطوح مختلف آبپنیر دیده نشد ولی کل باکتریهای ایلئوم با افزایش سطح آبپنیر افزایش معنیدار (01/0 > P ) نشان داد.
سیدمحمدعلی جلالی حاجی آبادی، سیدعبدالحسین ابوالقاسمی، علیرضا جعفری، محمد روستائی علیمهر، محمود حقیقیان رودسری،
جلد 8، شماره 4 - ( 10-1383 )
چکیده
تعداد 200 قطعه جوجه گوشتی سویه آرین در طرحی کاملاً تصادفی به منظور برآورد اثر مقادیر گلوکوسینولاتهای جیره بر عملکرد جوجههای گوشتی در دوره آغازین (0-21روز) و رشد (22-42روز)، مورد آزمون قرار گرفتند. مقادیر گلوکوسینولاتهای جیره در دوره آغازین صفر، 5/7، 15، 5/22و 30 میکرومول در گرم ( به ترتیب تیمارهای آغازین 1، 2، 3، 4 و 5) و در دوره رشد صفر، 7/5، 4/11،
1/17 و 8/22 میکرومول در گرم ( به ترتیب تیمارهای رشد 1، 2، 3، 4 و 5) جیره بود. مصرف خوراک جوجهها در دوره رشد تحت تأثیر سطح گلوکوسینولاتهای جیره قرار گرفت (P<0.05) و کمترین مصرف خوراک در تیمار رشد5 دیده شد. کمترین اضافه وزن جوجهها در دوره آغازین و رشد به ترتیب در تیمار آغازین5 و تیمار رشد5 مشاهده شد(P<0.05). ضریب تبدیل غذایی تیمار آغازین5 با سایر تیمارهای دوره آغازین و تیمار رشد5 با دیگر تیمارها در این دوره تفاوت معنیدار داشت(P<0.05). در دوره آغازین بین اضافه وزن و سطح گلوکوسینولاتهای جیره و گلوکوسینولاتهای مصرفی همبستگی منفی بالا ( به ترتیب 3/95- و7/94- درصد) و در دوره رشد همبستگی منفی نسبتاً بالایی (به ترتیب 5/69- و4/72- درصد) وجود داشت.
این پژوهش نشان داد که سطح گلوکوسینولاتهای جیره در دورههای آغازین و رشد به ترتیب نباید بیش از 36/11 و 11/8 میکرومول در گرم جیره باشد. همچنین بیشترین مقدار کنجاله کلزایی که در دوره آغازین و رشد میتواند در جیره جوجههای گوشتی به کار برده شود به ترتیب برابر 13 و 8 درصد جیره است.
عباسعلی قیصری، امیرحسین پورآباده، جواد پوررضا، مهرداد محلوجی، رامین بهادران،
جلد 11، شماره 41 - ( 7-1386 )
چکیده
این تحقیق به منظور ارزیابی میزان انرژی قابل سوخت و ساز ظاهری و حقیقی 5 رقم جو کشت شده در ایران (کارون در کویر، والفجر، بی نام، ماکویی وبدون پوشینه) با استفاده از روشهای مختلف در جوجههای گوشتی انجام گرفت. جیره پایه شامل ذرت ،کنجاله سویا و مکملهای ویتامینه و معدنی بود. هر یک از جیرههای آزمایشی نیز حاوی 30 درصد جو به عنوان جایگزین ذرت وکنجاله سویا در جیره پایه بودند. این تحقیق در 3 آزمایش مجزا اجرا گردید. در آزمایش اول، مقدار ME ارقام جو توسط دو روش جمع آوری کل مدفوع و استفاده از نشانگر(اکسیدکروم) در مدفوع بهطور توأم در سن 35 روزگی تعیین شد. درآزمایش دوم مقادیر MEارقام جو توسط محتویات گوارشی ایلئوم تعیین شد. در آزمایش سوم، برای سنجش TME و TMEn از جوجههای دو آزمایش قبلی و در سن 48 روزگی استفاده گردید. اختلاف معنیداری بین روشهای مذکور برای میانگینME ارقام جو مشاهده شد (P<0.05). میانگینAMEn جو با استفاده از روش محتویات ایلئوم بهطور معنیدار(P<0.05) بیشتر ازروش استفاده از مدفوع (جمع آوری کل و معرف) بود (به ترتیب 2716 در مقابل 2318و 2124 کیلوکالری درکیلوگرم). مقادیر ME دانه جو تحت تأثیر رقم قرارگرفتند(P<0.05)، بهطوریکه رقم بدون پوشینه AME بیشتری نسبت به ارقام معمولی جو نشان داد (2695 درمقابل5/2407 برای AME و2630 درمقابل 7/2324 کیلوکالری در کیلوگرم برای AMEn). رقم، اثر معنیداری بر مقدار TME ارقام جو نداشت. نتایج این تحقیق نشان داد که بین ارقام مختلف مورد مطالعه از نظر مقدار انرژی قابل سوخت و ساز اختلاف وجود دارد. بهعلاوه، به نظر میرسد که استفاده از محتویات گوارشی ایلئوم روش سنجش دقیق و صحیحی برای تعیین AME جو در جوجههای گوشتی نباشد.
آرش چکرائی ، جواد پوررضا ، سید علی تبعیدیان،
جلد 12، شماره 43 - ( 1-1387 )
چکیده
این آزمایش بهمنظور تعیین ارزش غذایی و مطالعه اثرات استفاده از سطوح مختلف دانه و تفاله گوجهفرنگی بر عملکرد جوجههای گوشتی انجام شد. دانه گوجهفرنگی در سطوح 6، 12 و 18 درصد و تفاله گوجهفرنگی در سطوح 3، 9 و 12 درصد در جیره جایگزین ذرت و کنجاله سویا شد. ابتدا انرژی قابل سوخت و ساز دانه و تفاله گوجهفرنگی به روش سیبالد تعیین شد. در این آزمایش از 504 قطعه جوجه گوشتی تجاری (راس 308) به مدت 8 هفته (از سن 1 تا 56 روزگی) بهصورت یک طرح کاملاً تصادفی در 7 تیمار و 4 تکرار (18 قطعه جوجه در هر تکرار) استفاده شد. در21 روزگی قابلیت هضم ایلئومی پروتئین جیرهها تعیین شد. میزان انرژی قابل سوخت و ساز ظاهری دانه 3394 و تفاله 2329 کیلوکالری در کیلوگرم و میزان پروتئین خام آنها بهترتیب 31 و7/22 درصد بود. نتایج نشان داد که سطوح مختلف دانه و تفاله گوجهفرنگی بر وزن بدن، قابلیت هضم ایلئومی پروتئین جیره و در صد لاشه اثر معنیداری نداشت. بهترین ضریب تبدیل انرژی و پروتئین در سطح 6 درصد دانه و 9 درصد تفاله بوده که با تیمار شاهد اختلاف معنیداری نداشتند. جوجههایی که با دانه و 12 درصد تفاله گوجهفرنگی تغذیه شدند نسبت به تیمار شاهد مصرف خوراک بیشتری داشتند. جیرههای حاوی 6 درصد دانه،3 و 9 درصد تفاله از نظر ضریب تبدیل خوراک با تیمار شاهد اختلاف معنیداری نداشتند.
عبدالهادی رستاد، عبدالحسین سمیع، فرزاد دانشور،
جلد 12، شماره 43 - ( 1-1387 )
چکیده
به منظور بررسی اثر پودر آب پنیر و پروبیوتیک لاکتوباسیلوس- باکتوسل بر عملکرد جوجههای گوشتی آزمایشی با 300 قطعه جوجه گوشتی نژاد راس در قالب یک طرح کاملاً تصادفی با پنج تیمار، چهار تکرار و تعداد 15 قطعه جوجه در هر تکرار انجام شد. در روز 30 ام جهت یکسان نمودن تعداد مرغ وخروسها در هر قفس تعداد جوجهها به 10 قطعه در هر تکرار تقلیل یافت. جیرهها شامل جیره شاهد (فاقد پروبیوتیک و پودر آب پنیر) و سطوح 500 و750 گرم در تن پروبیوتیک و هر سطح از سطوح ذکر شده با و بدون 2 درصد پودرآب پنیر بودند. افزایش وزن روزانه، مصرف غذا، ضریب تبدیل غذایی در دورههای مختلف پرورش و خصوصیات لاشه شامل وزن، گردن، جگر، بال، قلب، و چربی محوطه شکمی در سن 49 روزگی اندازهگیری و سپس درصد هر جزء نسبت به وزن زنده محاسبه شد. استفاده از جیرههای غذایی حاوی 500 و750 گرم در تن پروبیوتیک به همراه 2 درصد پودر آب پنیر در فاصله زمانی 21-0 روزگی به شکل معنیداری بــاعث ایجاد افــزایش وزن بدنی جوجهها نســـبت به سایر جیرهها شد(05/0>P). جیرههای حاوی پودرآب پـنیر بویژه جیره حاوی 750 گرم پروبیوتیک در دورههای زمانی 21-0، 42-21 و 49-0 روزگی به شکل معنیداری سبب افزایش مصرف خوراک شدند(05/0>P). استفاده از جیرههای حاوی پودر آب پنیر سبب کاهش معنیدار میزان کلسترول پلاسمای خون در 35 روزگی (05/0>P) و همچنین افزایش معنیدار تعداد گلبولهای سفید خون در سنین 21 و 35 روزگی(05/0>P) نسبت به سایر تیمارها گردید. هیچیک از جیرههای غذایی بر ضریب تبدیل غذایی و خصوصیات لاشه تأثیر معنیداری نداشتند(05/0 <P ).
امید عشایریزاده، بهروز دستار، محمود شمس شرق، مرتضی خمیری،
جلد 12، شماره 43 - ( 1-1387 )
چکیده
این آزمایش بهمنظور بررسی جمعیت میکروبی روده و صفات تولیدی جوجههای گوشتی تغذیه شده با ترکیبات محرک رشد روکسارسون، آویلامایسین و فورمایسین گلد در مرحله اول رشد انجام شد. یک جیره پایه بر اساس توصیههای انجمن ملی تحقیقات برای مرحله اول رشد (0 تا 21 روزگی) تهیه و با مقادیر توصیه شده از ترکیبات محرک رشد روکسارسون، آویلامایسین و فورمایسین گلد نیز مکمل شد. هر یک از تیمارهای آزمایشی به 5 تکرار متشکل از 18 قطعه جوجه خروس گوشتی سویه تجاری راس 308 اختصاص یافت. پرندگان تا 21 روزگی روی بستر پرورش یافتند و صفات تولیدی و جمعیت میکروبی در بخشهای چینه دان و ایلئوم با استفاده از محیطهای کشت باکتری شناسی مناسب اندازهگیری شد. نتایج آزمایش نشان داد استفاده از روکسارسون و آویلامایسین بهویژه مخلوط آنها سبب بهبود چشمگیر افزایش وزن پرندگان شد (05/0> P ). تمامی محرکهای رشد مورد ارزیابی تأثیری بر مصرف خوراک و ضریب تبدیل غذایی نداشتند. استفاده از محرکهای رشد به استثنای فورمایسین گلد 05/0 درصد سبب کاهش جمعیت کل باکتریهای چینه دان و ایلئوم شد. بیشترین کاهش جمعیت باکتریایی مربوط به تیمار مخلوط روکسارسون و آویلامایسین بود که نسبت به جیره شاهد معنیدار بود (05/0> P ). تمامی محرکهای رشد سبب افزایش جمعیت باکتریهای لاکتوباسیلوس در چینه دان و کاهش جمعیت کلی فرمها در ایلئوم شدند. بیشترین مقدار افزایش جمعیت باکتریهای لاکتوباسیلوس مربوط به تیمار مخلوط آویلامایسین و روکسارسون و بیشترین مقدار کاهش جمعیت کلی فرمها مربوط به تیمار فورمایسین گلد 2/0 درصد بود که مقدار آن نسبت به جیره شاهد معنیدار بود (05/0> P ). بر اساس نتایج این آزمایش مخلوط رکسارسون و آویلامایسین نسبت به سایر افزودنیهای محرک رشد بیشترین تأثیر را بر بهبود وزن پرندگان و افزایش جمعیت لاکتوباسیلها در چینهدان داشت. فورمایسین گلد 2/0 درصد نیز نسبت به سایر افزودنیها سبب بیشترین کاهش جمعیت کلی فرمها در ایلئوم شد.