جستجو در مقالات منتشر شده


9 نتیجه برای جیره

محمود شیوازاد، علی رضا صیداوی،
جلد 5، شماره 1 - ( 1-1380 )
چکیده

به منظور بررسی امکان رشد جبرانی با تغییر تراکم مواد مغذی جیره در جوجه‌های گوشتی ماده آمیخته آرین، آزمایشی در قالب طرح کاملاً تصادفی با استفاده از جیره‌های استاندارد و رقیق طراحی و اجرا شد. در این تحقیق منظور از جیره استاندارد، جیره بیان شده در دفترچه راهنمای مدیریت پرورش جوجه‌های آمیخته گوشتی آرین، توصیه شده به وسیله شرکت سهامی طیور کشور بود. جیره رقیق هم جیره‌ای بود که بر حسب شرایط کشور در مرغداری‌های ایران تهیه و مصرف می‌گردد. ولی در هر دو جیره نسبت انرژی قابل سوخت و ساز به مواد مغذی ثابت نگهداشته شده بود. جوجه‌ها در هفت تیمار مورد بررسی، به ترتیب در دوران آغازین، رشد و پایانی از جیره‌های استاندارد و استاندارد و استاندارد، استاندارد و رقیق و رقیق، رقیق و استاندارد و رقیق، رقیق و رقیق و استاندارد، رقیق و استاندارد و استاندارد، رقیق و رقیق و رقیق، و بالاخره استاندارد و استاندارد و رقیق استفاده کردند. هر تیمار دارای سه تکرار، و هر تکرار شامل 30 قطعه جوجه بود. آزمایش در فصل پاییز، روی بستر، با استفاده از 630 قطعه جوجه ماده آمیخته گوشتی آرین به مدت هشت هفته انجام شد. در این آزمایش مشخص شد در تیمارهایی که پس از اعمال جیره رقیق در دوره آغازین، از جیره‌های استاندارد در دوران رشد و پایانی استفاده نمودند، افزایش وزن جوجه‌ها کاهش معنی‌داری نسبت به دیگر تیمارها نداشت. اما میزان مصرف خوراک به طور معنی‌داری کمتر از تیمارهای دیگر بوده و بازده خوراک بهتری نیز داشتند. در این تیمارها درصد تلفات به طور معنی‌داری در سطح پایین‌تری قرار داشت، و شاخص تولید بهتر از دیگر تیمارها بود. ویژگی‌های لاشه، شامل درصد امعا و احشا، و نیز چربی شکمی تفاوت معنی‌داری نشان نداد. ولی هزینه خوراک به ازای تولید هر کیلو مرغ زنده در تیمار حاوی جیره‌های رقیق، در هر سه مرحله پرورش جوجه‌های گوشتی، کمتر از سایر تیمارها بود.
امیر داور فروزنده، عبدالحسین سمیع، غلامرضا قربانی،
جلد 5، شماره 1 - ( 1-1380 )
چکیده

نود بره نایینی با میانگین وزن اولیه 9/2 ± 89/29 کیلوگرم، در یک طرح بلوک‌های کامل تصادفی به روش فاکتوریل، با 9 جیره غذایی به مدت 92 روز تغذیه شدند. جیره‌ها شامل سه سطح 2، 25/2 و 5/2 مگاکالری انرژی قابل متابولیسم در هر کیلوگرم ماده خشک، و هر سطح انرژی شامل سه سطح 7/11، 2/13 و یا 7/14 درصد پروتئین خام بود.

 نتایج آزمایش نشان داد که بره‌های تغذیه شده با جیره‌های پرانرژی و دارای انرژی متوسط، نسبت به گروه‌های تغدیه شده با جیره‌های کم‌انرژی، خوراک بیشتری مصرف نمودند. میانگین وزن زنده در انتهای دوره، و افزایش وزن روزانه بره‌های تغذیه شده با جیره‌های پرانرژی، متوسط‌انرژی و کم‌انرژی، به ترتیب 1/41، 3/38 و 5/34 کیلوگرم و 162، 2، 124 و 74 گرم در روز بود، که بین سه سطح انرژی جیره اختلاف معنی‌دار (05/0>P) دیده شد. گروه مصرف‌کننده غذای پرانرژی از ضرایب تبدیل خوراک بهتری (3/8) نیز نسبت به گروه‌های مصرف‌کننده متوسط‌انرژی و کم‌انرژی (به ترتیب 4/10 و 3/14) برخوردار بود.

 افزایش انرژی جیره باعث بهبود معنی‌دار (05/0>P) بازدهی انرژی و پروتئین جیره گردید. درصد لاشه سرد و درصد گوشت لخم نسبت به وزن زنده، و عمق ماهیچه راسته نیز به طور معنی‌داری (05/0>P) با افزایش انرژی جیره بهبود یافت، اما افزایش درصد دنبه و درصد چربی لاشه را به دنبال داشت. درصد استخوان و خاکستر لاشه تحت تاثیر انرژی جیره قرار نگرفت. افزایش پروتئین جیره باعث بهبود بازده پروتئین و افزایش درصد گوشت لاشه گردید، اما درصد پروتئین لاشه را به طور معنی‌داری کاهش داد.


همایون ظهیرالدینی، سید رضا میرایی آشتیانی، محمود شیوازاد، علی نیکخواه،
جلد 5، شماره 2 - ( 4-1380 )
چکیده

اثر سطوح مختلف انرژی جیره بر عملکرد جوجه‌های آمیخته گوشتی آرین و نیز بازدهی اقتصادی جیره‌ها در دو آزمایش مشابه بررسی گردید. آزمایش‌ها به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی، با پنج جیره و دو جنس انجام گرفت. جیره‌های غذایی به ترتیب محتـوی 2800، 2900، 3000، 3100 و 3200 کیلوکالری انـرژی قابل متابولیسم در کیلوگرم برای دوره آغازین (0-4 هفتگی) و 2900، 3000، 3100، 3200 و 3300 کیلوکالری انرژی قابل متابولیسم در کیلوگرم برای دوره رشد (4-7 هفتگی) بودند. نسبت انرژی قابل متابولیسم به مواد مغذی در تمام جیره‌ها ثابت نگهداشته شد. آزمایش اول در فصل تابستان و آزمایش دوم در فصل پاییز اجرا گردید.

در هر دو آزمایش، افزایش وزن و ضریب تبدیل غذایی با افزایش تراکم انرژی در جیره بهبود یافت (01/0>P)میزان مصرف خوراک فقط در تابستان تحت تأثیر نوع جیره واقع شد (01/0>P) ، به طوری که جوجه‌های تغذیه شده با جیره‌های حاوی پایین‌ترین سطح انرژی، خوراک کمتری نسبت به سایر گروه‌های آزمایشی مصرف نمودند. هم‌چنین، نسبت چربی محوطه شکمی به وزن لاشه جوجه‌ها، فقط در آزمایش اول تحت تأثیر نوع جیره واقع شد، و در جیره حاوی پایین‌ترین سطح انرژی کمتر از سایر گروه‌ها بوده است (01/0>P) .هزینه خوراک مصرف شده به ازای تولید هر کیلو مرغ زنده در هر دو نوبت آزمایش، بـه طور معکوس تحت تأثیر نـوع جیره غذایی قرار گرفت (01/0>P) ، به طوری که با کاهش تراکم انرژی جیره، بازده اقتصادی افزایش یافت. برتری جنس نر به لحاظ افزایش وزن، ضریب تبدیل غذایی، ذخیره کمتر چربی در محوطه شکمی و هزینه کمتر خوراک به ازای تولید یک کیلو وزن زنده در هر دو آزمایش معنی‌دار بوده است (01/.0>P).


کاظم یوسفی کلاریکلایی، عبدالرضا کامیاب، منصور رضایی،
جلد 6، شماره 4 - ( 10-1381 )
چکیده

در این پژوهش اثر رقیق‌سازی انرژی و پروتئین جیره بر عملکرد جوجه‌های گوشتی سویه تجارتی راس در سن 6-12 روزگی بررسی گردید. این آزمایش در چارچوب طرح کاملاً تصادفی با شش میزان محدودیت و در چهار تکرار انجام گرفت. برای رقیق‌سازی انرژی و پروتئین جیره آغازین از پوسته برنج به میزان 5/0 (شاهد)، 10، 15، 20، 25 و 30 درصد استفاده شد. جیره‌های آزمایشی در دوره محدودیت (6-12 روزگی) دارای به ترتیب 3089، 2780، 2626، 2472، 2317 و 2163 کیلوکالری انرژی قابل متابولیسم در هر کیلوگرم جیره و 45/21، 29/19، 23/18، 16/17، 10/16 و 20/15 درصد پروتئین خام بودند. نتایج نشان داد که رقیق‌سازی جیره سبب افزایش مصرف خوراک در دوره محدودیت گردیده، ولی مصرف انرژی و پروتئین را کاهش داده است. میزان افزایش وزن در دوره محدودیت کاهش یافت، ولی به دلیل رشد جبرانی در دوره پس از محدودیت، تفاوت معنی‌داری در وزن نهایی بدن گروه‌های مختلف در سن 42 روزگی دیده نشد. مصرف خوراک در دوره پس از محدودیت، در گروه‌های تحت محدودیت اندکی کمتر از گروه شاهد بود، و به همین دلیل بازده غذایی در این گروه‌ها بهبود یافت، ولی اختلاف معنی‌داری با گروه شاهد نداشت. رقیق‌سازی جیره تأثیری بر درصد چربی محوطه شکمی نشان نداد. در این آزمایش اعمال 20 و 25 درصد محدودیت غذایی در هفته دوم به علت کاهش هزینه دان و افزایش جزئی در وزن نهایی سبب بهبود بازده تولید گردید.
عسگر زحمتکش‌، جواد پور رضا، عبدالمحمد عابدیان، فرید شریعتمداری، علیرضا ولی پور، کتایون‌ کریم‌ زاده،
جلد 11، شماره 40 - ( 4-1386 )
چکیده

این تحقیق با هدف مقایسه کارآئی جیره‌های حاوی مقادیر مختلف کلسیم (صفر، 1، 2، 3 و 4 درصد) در تغذیه خرچنگ دراز آب شیرین، Astacus leptodactylus ، انجام شد. بدین منظور 150 عدد خرچنگ دراز با میانگین وزن 8-9 گرم در 15 تانک (هر تانک محتوای 100 لیتر آب) و با تراکم 10 عدد به ازای هر تانک رها سازی گردیدند. در این ازمایش میانگین شاخص‌هایی نظیر افزایش وزن (WG)، نرخ افزایش وزن (WIR)، نرخ افزایش طول (LIR)‌، نرخ رشد ویژه (SGR)، افزایش بیوماس (BI)، کارآئی جیره (FER) و ماندگاری (SR) شاه میگوها در تیمارهای مختلف مورد ارزیابی قرار گرفت. دامنه تغییرات میانگین افزایش وزن، میانگین نرخ افزایش وزن، میانگین نرخ افزایش طول، میانگین نرخ رشد ویژه به ترتیب 75/0-46/1 گرم، 81/9-54/24 درصد، 57/6-33/15 درصد و 12/0-29/0 درصد در روز بر آورد گردید. گرچه خرچنگ‌های دراز تغذیه شده با جیره‌های حاوی غلظت بالای کلسیم (3-4 درصد) رشد وزنی و طولی بهتری را نشان دادند، اما بین میانگین این شاخص‌ها در تیمارهای مختلف اختلاف آماری معنی‌داری وجود نداشت. بیوماس خرچنگ‌های دراز به موازات افزایش غلظت کلسیم در جیره افزایش پیدا کرد به طوری که بیشترین مقدار افزایش بیوماس ( 65/ 11گرم) در شاه میگوهای تغذیه شده با جیره‌های حاوی 4 درصد کلسیم مشاهده گردید. بر اساس آنالیز رگرسیون broken-line ، میزان مطلوب کلسیم در جیره تقریباً 4/3 درصد محاسبه گردید. کمترین میزان ماندگاری (30 درصد) در جیره حاوی 2 درصد کلسیم و بیشترین مقدار آن ( 67/56 درصد ) در جیره حاوی 4 درصد کلسیم به دست آمد. میانگین میزان ماندگاری خرچنگ‌های دراز در تیمارهای مختلف به لحاظ آماری دارای اختلاف معنی‌دار بوده‌اند (05/0> P). با توجه به نتایج این تحقیق به نظر می‌رسد اضافه کردن کلسیم به جیره خرچنگ‌های دراز آب شیرین ضرورت دارد. به علاوه جیره‌های حاوی مقادیر بالای کلسیم کارآئی نسبتاً بهتری را در تغذیه این حیوان داشته و لذا پیشنهاد می‌گردد میزان مناسب کلسیم در جیره‌های فرموله شده شاه میگو 3-5/3 درصد در نظر گرفته شود.
آشور محمد قره باش، تقی قورچی، سعید حسنی، نورمحمد تربتی نژاد، هرمز منصوری،
جلد 13، شماره 47 - ( 1-1388 )
چکیده

آزمایش به منظور بررسی امکان پرورش بره‌های شیرخوار با جایگزین شیر تجارتی و اثرات تغذیه جیره‌های آغازین با نسبت‌های مختلف کنسانتره بر سنتز پروتئین میکروبی، فراسنجه‌های تخمیری شکمبه، متابولیت‌های خون و ادرار انجام شد. تعداد30 رأس بره نر نژاد دالاق به سن1 ± 3 روزگی پس از دریافت 48 ساعت آغوز، از مادران جدا، به طور تصادفی به 6 گروه 5 راسی تقسیم و در قفس های انفرادی قرار داده شده، با 6 تیمار آزمایشی تا سن 90 روزگی تغذیه شدند. روش آماری مورد استفاده طرح کاملاً تصادفی در قالب آزمایش فاکتوریل 3× 2 که در آن عامل اول اثر غذای مایع (شیر مادر و جایگزین شیر) وعامل دوم اثر جیره‌های آغازین (جیره اول 100 درصد کنسانتره آغازین، جیره دوم دارای 67 درصد کنسانتره آغازین و 33 درصد یونجه خشک، جیره سوم دارای 33 درصد کنسانتره آغازین و 67 درصد یونجه خشک) بود. میانگین pH، کل اسیدهای چرب فرار و نیتروژن آمونیاکی مایع شکمبه، نیتروژن اوره‌ای و بتاهیدروکسی بوتیرات سرم خون، ترکیبات پورینی ادرار، پورین‌های میکروبی و شاخص‌های سنتز پروتئین میکروبی در بین بره‌های تغذیه شده با شیر میش و شیر جایگزین اختلاف آماری معنی‌دار نداشت. میانگین pH و کل اسیدهای چرب فرار مایع شکمبه (01/0P<) و بتا هیدروکسی بوتیرات سرم خون، پورین‌های میکروبی دفعی ادرار و نیتروژن میکروبی در بین بره‌های تغذیه شده با جیره آغازین دارای 100 درصد کنسانتره با دو جیره دیگر، میانگین نسبت آلانتویین به کراتینین و مجموع پورین‌های دفعی ادرار (05/0P<) در بره‌های تغذیه شده با هر سه جیره آغازین به‌طور معنی‌داری متفاوت بود. این آزمایش نشان داد که تغذیه جایگزین شیر به بره‌های شیرخوار هیچ‌گونه اثری در فراسنجه‌های تخمیری مایع شکمبه، سرم خون و سنتز پروتئین میکروبی در مقایسه با شیر میش نداشت، در حالی که تغذیه بره‌های شیرخوار با جیره آغازین دارای نسبت کنسانتره بالاتر سبب سنتز پروتئین میکروبی بیشتر و بهبود برخی فراسنجه‌های تخمیری شکمبه و خون شد.
حمید نظری‌پور، زهرا کریمی، مهدی صداقت،
جلد 20، شماره 75 - ( 2-1395 )
چکیده

خشکسالی یک ناهنجاری‌ آب‌ و هوایی است که با کمبود (نبود) بارش و مُهیایی منابع‌ آب در پهنه‌ جغرافیایی بزرگ پیوند داشته و در طول دوره‌ قابل توجهی از زمان گسترش می‌یابد که می‌تواند بخش‌های مختلف از زندگی و محیط زیست را متأثر سازد. یکی از روش‌های خیلی رایج در ارزیابی و پایش خشکسالی، محاسبه‌ شاخص‌های خشکسالی می‌‌باشد. گسترش فضایی و زمانی و شدت(سختی) خشکسالی با استفاده از این شاخص‌ها مشخص می‌گردد. در این بررسی، شاخص تلفیقی خشکسالی(هیدرو- متئورولوژی) برای ارزیابی خشکسالی‌های آب شناختی و هواشناختی حوضه رودخانه سرباز در جنوب شرق ایران استفاده شده است. شاخص تلفیقی خشکسالی به‌طور جامع همه اشکال فیزیکی خشکسالی(هواشناختی، هیدرولوژیکی و کشاورزی) را از طریق انتخاب متغیرهای مرتبط به‌هر نوع خشکسالی شامل می‌شود. در این مورد، ارزش‌های ماهانه شاخص خشکسالی جریان رودخانه‌ای و شاخص بارش استاندارد شده برای چهار دوره مرجع مشابه تحت یک تحلیل مؤلفه مبنا قرار گرفته و براساس مؤلفه نخست آن، شاخص تلفیقی هیدرو- متئورولوژیکی ایجاد شده است. دوره مورد بررسی از سال آبی 61-1360 تا 90- 1389 شمسی و سرآغاز سال‌ آبی نیز از ماه مهر تعیین گردیده است. براساس نتایج شاخص تلفیقی خشکسالی، یک دوره بزرگ خشکسالی از سال‌آبی 79-1378 الی 85-1384 در جنوب‌شرق ایران حاکم بوده است که شدت آن در سال آبی 83-1382 فوق‌العاده خشک بوده است. روش‌شناسی شاخص تلفیقی خشکسالی، یک رویکرد عینی و واضح برای توصیف شدت خشکسالی فراهم‌ می‌کند. شاخص تلفیقی خشکسالی به‌خوبی قادر به نمایش رفتار خشکسالی‌های هیدرو- متئورولوژیکی محدوده مورد مطالعه بوده و به‌عنوان شاخص ترکیبی برای پایش و ارزیابی خشکسالی منطقه‌ای توصیه می‌گردد. در نهایت، حالت‌های خشکسالی هیدرو- متئورولوژیکی براساس آستانه‌های قراردادی منطقه‌ای استخراج و از طریق زنجیره مارکوف مدل‌سازی شده‌اند که اجازه می‌دهد تا برآورد فراوانی انتقال حالت خشکسالی انجام گیرد و پیش‌بینی حالت خشکسالی‌ آینده در زمان واقعی امکان‌پذیر گردد. ماتریس‌های ‌فراوانی انتقال حالت، ابزارهای اصلی برای پیش‌بینی حالت خشکسالی در زمان واقعی می‌باشند. نتایج اعتبارسنجی و انطباق پیش‌بینی‌ها با واقعیت‌ها بیانگر آن است که پیش‌بینی‌های انتقال حالت‌های خشکسالی آب‌شناختی در حوضه مورد مطالعه به‌روش زنجیره مارکوف دارای اعبتار می‌باشد.


سید مهدی سجادی، حمیدرضا صفوی، امید بزرگ حداد،
جلد 22، شماره 3 - ( 8-1397 )
چکیده

در این پژوهش از مدل WEAP به‌عنوان شبیه‌ساز و از الگوریتم جستجوی گرانشی (GSA)، به‌عنوان بهینه‌ساز استفاده شده است و با توجه به لزوم اجرای شبیه‌سازی‌های متعدد در فرایند بهینه‌سازی جهت رسیدن به پاسخ بهینه، اتصال برنامه‌­های مذکور در محیط نرم‌افزار Matlab انجام شده است. به‌منظور بررسی عملکرد، سیاست‌های جیره‌بندی به‌دست آمده در دوره پایه، برای دوره آینده تحت تأثیر تغییرات اقلیمی بررسی شده است. نتایج نشان‌دهنده وضعیت نامناسب سفره‌های آب زیرزمینی در حوضه تحت سناریوی روند است و در صورت ادامه روند مدیریت کنونی منابع آب، حوضه آبریز زاینده‌رود در این زمینه دچار مشکلات قابل توجهی خواهد شد. مدیریت منابع آب با استفاده از سیاست‌های جیره‌بندی تلفیقی توانسته است، این شرایط را بهبود ببخشد. نتایج حاصل از اعمال سیاست جیره‌بندی تلفیقی نشان‌دهنده افزایش شاخص پایداری گروهی در تأمین نیازها، به‌میزان 11 درصد نسبت به سیاست روند است، همچنین براساس شاخص پایداری گروهی در بخش منابع استفاده از سیاست جیره‌بندی تلفیقی پایداری منابع آب سطحی و زیرزمینی را به‌ترتیب به‌میزان 2/5 و 6 درصد نسبت به سناریوی روند افزایش می‌دهد و این نشان‌دهنده عملکرد مناسب این سیاست، در مقایسه با سیاست بهره‌برداری روند است.

آرش مهدوی، سعید سلطانی کوپائی، رضا مدرس، مسعود سمیعی،
جلد 27، شماره 4 - ( 10-1402 )
چکیده

تغییرات کاربری اراضی یکی از عوامل اصلی تغییر در میزان رواناب سطحی حوزه‌های آبخیز بوده که بررسی آن برای کاهش خسارات حاصل از سیل (جانی و مالی) و اعمال مدیریت صحیح در حوزه‌های آبخیز ضروری است. این در حالیست که حوضه آبخیز نهر اعظم در شمال کلان‌شهر شیراز واقع شده و در سال‌های قبل شاهد لطمات جانی و مالی فراوان به ساکنین شیراز در اثر سیل بوده‌ایم. پژوهش حاضر به‌منظور بررسی رابطه تغییر کاربری با میزان رواناب حوضه آبخیز نهر اعظم شهر شیراز با مساحت 94463 هکتار بوده که با استفاده از مدل SWAT در بازه زمانی 2020-2004 انجام شده است. مدل با استفاده از داده‌های سال 2004 تا 2014 واسنجی و از سال 2015 تا 2020 اعتبارسنجی شده و از تصاویر ماهواره‌ای لندست مربوط به سال‌های 2003 و 2020 استفاده شد. این تصاویر بعد از انجام پیش‌پردازش‌های ضروری با استفاده از روش طبقه‌بندی نظارت شده به 6 کاربری اصلی طبقه‌بندی شده و با استفاده از روش زنجیره مارکوف برای سال 2040 نقشه کاربری اراضی تهیه شد. سپس با مدل واسنجی شده، تأثیر تغییر کاربری سال 2003 و 2040 روی میزان رواناب شبیه‌سازی شده، ارزیابی شد. نتایج مرحله واسنجی حوضه آبخیز نهر اعظم برای مقادیر پارامترهای آماری برای ضریب تبیین، P-Facor وR-Facor  به‌ترتیب 0/77، 0/72، 2/43 و برای مرحله اعتبارسنجی این پارامترهای آماری به‌ترتیب 0/69، 0/65 و 2/3 به‌دست آمد. تحلیل نقشه کاربری نشان می‌دهد که بیشترین تغییر کاربری موجود در منطقه، مربوط به تبدیل مراتع به زمین کشاورزی آبی (142 هکتار) و اراضی شهری (4854 هکتار) بوده که موجب کاهش مراتع می‌شود. همچنین نتایج حاصل از شبیه‌سازی مدل با به‌کارگیری نقشه‌های کاربری سال‌های 2003 و 2040 نشان می‌دهد میزان رواناب به‌طورکلی 33 درصد کاهش می‌یابد. نتایج نشان داد که اگر همه عدم قطعیت‌ها کمینه شود، مدل SWAT واسنجی شده به خوبی می‌تواند نتایج شبیه‌سازی هیدرولوژی قابل‌قبولی در ارتباط با کاربری اراضی ایجاد کند که برای مدیران منابع طبیعی و آب و محیط‌زیست و سیاستمداران و مدیران شهری شیراز مفید باشد.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله علوم آب و خاک دانشگاه صنعتی اصفهان می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | JWSS - Isfahan University of Technology

Designed & Developed by : Yektaweb