42 نتیجه برای خشکی
هومن راضی، محمدتقی آساد،
جلد 2، شماره 1 - ( 1-1377 )
چکیده
دو آزمایش جداگانه در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار، در سال 1375 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز واقع در باجگاه اجرا شد. در این تحقیق از چهارده رقم آفتابگردان، شامل هشت رقم هیبرید و شش رقم آزاد گرده افشان استفاده گردید. در یک آزمایش، آبیاری مطلوب و بر اساس 5 65±میلیمتر تبخیر از تشتک تبخیر کلاس A و در آزمایش دیگر، آبیاری محدود و بر اساس معیار 5 125± میلیمتر تبخیر از تشتک تبخیر کلاس A انجام شد. صفات تعداد روز تا گلدهی، تعداد روز تا رسیدن فیزیولوژیک، قطر طبق، قطر ساقه، تعداد برگ در گیاه، ارتفاع گیاه، تعداد دانههای پر در طبق، وزن هزار دانه، درصد مغز دانه، درصد پوکی دانه، عملکرد دانه، درصد روغن دانه و شاخص برداشت اندازهگیری گردید. بیشتر صفات، از جمله عملکرد دانه و عملکرد روغن، تنوع ژنوتیپی و فنوتیپی قابل ملاحظهای نشان داد. برای همه صفات تفاوت بسیار معنیداری میان ارقام مشاهده شد. بیشترین عملکرد دانه در شرایط آبیاری مطلوب و آبیاری محدود به ترتیب از آن ارقام لوچ و آرماویرسکی بود. تنش رطوبتی به طور معنیداری موجب کاهش عملکرد دانه و اجزای آن گردید. همچنین دوره رسیدن گیاه تحت تأثیر تنش خشکی کاهش یافت. در عین حال آبیاری اثر معنیداری بر درصد روغن دانه نداشت. برای ارزیابی واکنش ارقام نسبت به خشکی، شاخصهای مقاومت به خشکی محاسبه گردید. نبودن همبستگی میان عملکرد دانه در شرایط مطلوب و شاخص حساسیت به خشکی، نشان میدهد که احتمالاً از طریق گزینش برای هر دو صفت، میتوان سطح بالایی از مقاومت به خشکی و پتانسیل عملکرد را در ارقام اصلاح شده آفتابگردان به دست آورد. همچنین مشخص شد که انتخاب بر اساس میانگین قابلیت تولید و شاخص تحمل به خشکی، گزینش را به سمت انتخاب ارقامی با عملکرد زیاد و مقاوم به خشکی سوق میدهد. در میان ارقام مورد آزمایش، آرماویرسکی در عین برتری نسبی عملکرد، به خشکی مقاوم بود.
ولی الله کریمی، علی اکبر کامکار حقیقی، علیرضا سپاسخواه ، داور خلیلی،
جلد 5، شماره 4 - ( 10-1380 )
چکیده
«خشکسالی» هنگامی اتفاق میافتد که کمبودی در مقدار بارندگی، رواناب و رطوبت خاک و افزایشی در میزان دمای هوا و یا کاهشی در سطح ایستایی در منطقه، نسبت به شرایط میانگین دیده شود. خشکسالی پدیدهای است که هر از چند سال میتوان آن را با شدتهای متفاوت در یک منطقه انتظار داشت. بنابراین با «خشکی» که از ویژگیهای دایمی آب و هوایی هر منطقه است فرق میکند. در این پژوهش، با استفاده از روش هربست و همکاران، که بعداً توسط موهان و رانگاچاریا اصلاح شد، آمار بارندگی ماهیانه 21 ساله 51 ایستگاه هواشناسی مربوط به سازمان آب، در سطح استان فارس بررسی و نقشههای هممدت و همشدت خشکسالی برای کل استان فارس تهیه گردید. بر این پایه، مناطق شمال شرقی، جنوب شرقی، جنوب و جنوب غرب استان، که در مجاورت استانهای خشک اصفهان، کرمان، هرمزگان و بوشهر واقعند، مناطق مستعد خشکسالی شناخته میشوند.
محمدجواد آروین، نسرین کاظمی پور،
جلد 5، شماره 4 - ( 10-1380 )
چکیده
آثار شوری و خشکی بر رشد و ترکیب شیمیایی و بیوشیمیایی چهار رقم پیاز خوراکی دسکس، تگزارس ارلی گرانو (تگزاس)، دهیدراتور و پیاکس 492 در یک آزمایش گلخانهای در گلدان بررسی گردید. تیمارهای تنش شوری عبارت بود از شاهد، 45 میلیمول کلرور سدیم و 45 میلیمول کلرور سدیم + 5 میلیمول کلرور کلسیم و تیمارهای خشکی عبارت بود از شاهد (نگهداری رطوبت گلدانها در حد ظرفیت مزرعه) و خودداری از آبیاری تا زمانی که 50 درصد آب قابل استفاده مصرف شد، و سپس آبیاری تا حد ظرفیت مزرعه. گیاهان پس از چهار هفته از اعمال تیمارها برداشت شدند و وزن خشک اندام هوایی و ریشه، و سدیم، پتاسیم، کلسیم، پروتئین کل، قند و پرولین در اندام هوایی و ریشه اندازهگیری گردید.
نتایج نشان داد که تیمارهای کلرور سدیم و خشکی به طور معنیداری باعث کاهش وزن خشک اندام هوایی و ریشه شدند. از میان ارقام، رقم تگزاس بیشترین و رقم دسکس کمترین مقدار وزن خشک اندام هوایی را تولید کرد. کلرور سدیم به گونه معنیداری باعث افزایش سدیم و کاهش پتاسیم در اندامهای هوایی و ریشه، و کاهش کلسیم در ریشه گردید. تیمار کلرور سدیم توأم با کلرور کلسیم آثار سوء ناشی از کلرور سدیم را خنثی نمود؛ بدین صورت که به طور معنیداری باعث افزایش وزن خشک اندام هوایی در دو رقم، و افزایش وزن خشک و پتاسیم ریشه و کاهش سدیم و قند در اندامهای هوایی و ریشه همه ارقام گردید. کلیه تنشها مقدار پروتئین کل اندام هوایی را در رقم تگزاس به گونهای معنیدار افزایش دادند، در ارقام دیگر یا بیتأثیر بودند و یا باعث کاهش معنیدار آن گردیدند. مقدار پروتئین ریشه در کلیه ارقام، در اثر تیمارهای کلرور سدیم و کلرور سدیم توأم با کلرور کلسیم افزایش معنیدار پیدا کرد، ولی تنش خشکی تأثیری بر مقدار آن نداشت. افزایش و یا کاهش مقادیر قند و پرولین در اندام هوایی و ریشه تحت تأثیر تنشها، از الگوی خاصی پیروی نکرد. از میان ترکیبات بیوشیمیایی اندازهگیری شده، مقدار پروتئین موجود در اندام هوایی گیاهان، تحت تنشهای شوری و خشکی، همبستگی مثبت بسیار زیادی با وزن خشک اندام هوایی نشان داد، که احتمالاً میتوان از آن برای ارزیابی ارقام پیاز به این تنشها استفاده نمود.
حسین غدیری، مجید مجیدیان،
جلد 7، شماره 2 - ( 4-1382 )
چکیده
به منظور بررسی تأثیر کود نیتروژن و تنش خشکی در مراحل شیری و خمیری شدن دانه بر عملکرد و اجزای عملکرد و کارایی استفاده از آب ذرت دانهای سینگل کراس 704 (دیررس- تک بلال و دندان اسبی)، آزمایشی به صورت فاکتوریل در چارچوب طرح بلوکهای کامل تصادفی و با چهار تکرار انجام شد. فاکتورهای آزمایش شامل چهار سطح کود نیتروژن صفر، 92، 184 و 276 کیلوگرم در هکتار نیتروژن خالص و سه سطح آبیاری (تیمار اول: قطع آبیاری در آغاز مرحله شیری شدن دانه، تیمار دوم: قطع آبیاری در آغاز مرحله خمیری شدن دانه و تیمار سوم: آبیاری برابر نیاز آبی گیاه تا پایان فصل رشد) بود.
نتایج نشان داد که تنش خشکی در مرحله شیری و خمیری شدن دانه باعث کاهش معنیدار عملکرد نهایی دانه و وزن هزار دانه گردید. همچنین، تأثیر کود نیتروژن بر عملکرد دانه، شمار دانه در بلال، وزن دانه در بلال و وزن هزار دانه معنیدار بود. حداکثر این صفات در تیمار 276 کیلوگرم در هکتار نیتروژن خالص به دست آمد، اگرچه بین تیمارهای 92، 184 و 276 کیلوگرم در هکتار نیتروژن خالص اختلاف معنیداری وجود نداشت. حداکثر کارایی استفاده از آب در بین تیمارهای آبیاری، در قطع آبیاری در مرحله شیری شدن دانه بود، و هرچه تنش خشکی کم شد کارایی استفاده از آب کاهش یافت.
مهدی آخوندی، عباس صفرنژاد، مهرداد لاهوتی،
جلد 10، شماره 1 - ( 1-1385 )
چکیده
خشکی از جمله تنشهای محیطی مهم است که بر رشد و نمو گیاهان اثر میگذارد. برای شناسایی مکانیزمهای مقاومت به تنش خشکی در یونجه آزمایشی در محیط هیدروپونیک با 4 سطح مختلف پتانسیلهای اسمزی حاصل از PEG شامل صفر، 4- ، 8- و 12- بار انجام شد. از ژنوتیپهای یونجه یزدی، نیکشهری و رنجر، که بر اساس شاخصهای مورفولوژی به ترتیب به عنوان مقاوم، نیمه مقاوم و حساس دستهبندی شده بودند، در این مطالعه استفاده شدند. پس از چهار هفته از گیاهان کشت شده در محیط هیدروپونیک نمونه برداری و میزان پرولین و عناصر کلسیم، پتاسیم و سدیم آنها اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که با افزایش تنش خشکی بر میزان تجمع پرولین در اندامهای مختلف افزوده میشود، ولی میزان آن در ژنوتیپها و اندامهای مختلف یونجه، متفاوت بود. تنش اسمزی موجب افزایش میزان تجمع پرولین در برگ نسبت به سایر اندامهای گیاه و افزایش معنیدار غلظت عناصر پتاسیم، سدیم و کلسیم در اندامهای گیاه شد. در حالی که نسبت پتاسیم به سدیم در اندامهای هوایی و ریشه، با افزایش تنش خشکی کاهش یافت. بر اساس نتایج مرفولوژی و بیوشیمیایی از این آزمایش یونجه یزدی به عنوان ژنوتیپ مقاوم به تنش اسمزی در مقایسه با سایر ژنوتیپها مشخص شد
مریم باقری مفیدی، مسعود بهار، حسین شریعتمداری، محمدرضا خواجه پور،
جلد 10، شماره 2 - ( 4-1385 )
چکیده
برای تعیین جدایههای متحمل به خشکی باکتریهای ریزوبیومی همزیست عدس، 12 نمونه خاک ازمناطق مختلف استانهای گلستان، چهار محال و بختیاری و اصفهان جمع آوری شد و ارقام محلی عدس بی نام دانه درشت، قزوینی و فریدنی در هر نمونه خاک در گلخانه کشت شد. پس از10 هفته از گرههای تشکیل شده روی ریشه گیاهان، 324 سویه ریزوبیومی جداسازی شدند. در تعیین تحمل به شوری جدایهها، مشخص شد که تمام جدایههای به دست آمده قدرت رشد در محیط کشت حاوی 200 میلیمولار کلرور سدیم را دارند. در مقادیر بالای نمک (بیش از 400 میلی مولار)، از نظر تحمل به شوری، تفاوت عمدهای در بین جدایهها وجود داشت، به طوری که فقط 20 درصد از آنها به عنوان متحمل به شوری ارزیابی گردید. جدایههای 249 RL و 211 RL با رشد در غلظت 550 و 600 میلی مولار نمک طعام به عنوان جدایههای برتر متحمل به شوری برگزیده شدند. نتایج بررسی تحمل به تنش پتانسیل ماتریک جدایهها در سطوح مختلف 6000 PEG با تحمل به شوری آنها مطابقت داشت. به طور کلی، جدایههای متحمل به شوری قادر به تحمل تنش خشکی در شرایط آزمایشگاهی نیز بودند، ولی این تحمل به شوری و خشکی ارتباطی با منشأ جغرافیایی این جدایهها نداشت. در یک طرح فاکتوریل، کرتهای خرد شده با سه تکرار، گرهسازی جدایههای متحمل 249 RL و 211 RL و نیز جدایه حساس 77 RL بر روی دو رقم عدس بی نام دانه درشت و فریدنی تحت تیمارهای مصرف 50، 75، 90 و 98 درصد آب قابل استفاده از خاک مقایسه شد. گرچه تنش خشکی به طور معنیداری باعث کاهش گرهسازی شد، اما رقم عدس بی نام دانه درشت به دلیل تراکم زیاد ریشه در واحد حجم، میزان گره سازی بیشتری داشت. با وجود این که، جدایه 249 RL در تحمل به شوری و خشکی در شرایط آزمایشگاهی و نیز آزمایشهای گلخانهای نسبت به سایر جدایهها برتری نشان داد، ولی با افزایش تنش خشکی در سطح بالاتر از 50 درصد مصرف آب قابل استفاده گرهزایی کاهش معنیداری داشت.
محمدرضا جزائری، عبدالمجید رضائی،
جلد 10، شماره 3 - ( 7-1385 )
چکیده
این پژوهش با هدف بررسی اثر تنش خشکی بر صفات زراعی و نیز ارزیابی پتانسیل تحمل به خشکی 20 ژنوتیپ یولاف انجام شده است. ژنوتیپها تحت دو تیمار آبیاری بر مبنای 3±70 و 3±130 میلیمتر تبخیر از تشت تبخیر کلاس A و در دو آزمایش جداگانه در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه صنعتی اصفهان در سال زراعی 82-1381 ارزیابی شدند. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که تفاوت بین ژنوتیپها در هر دو شرایط رطوبتی برای همه صفات به جز برای ارتفاع در مرحله خوشهدهی و عملکرد بیولوژیک در شرایط تنش رطوبتی معنیدار بود. تفاوت تیمارهای رطوبتی برای تمام صفات معنیدار شد. درصد کاهش صفات در اثر تنش رطوبتی نشان داد که بیشترین و کمترین کاهش به ترتیب به عملکرد دانه در واحد سطح و روز تا خوشهدهی مربوط بود. همچنین اثر متقابل ژنوتیپ و تیمار رطوبتی برای صفات تعداد روز تا خوشهدهی، عملکردهای دانه و بیولوژیک و وزن هزار دانه معنیدار بود. برای ارزیابی مقاومت به خشکی این ارقام از تحمل، متوسط تولید، شاخص حساسیت به خشکی، میانگین هندسی تولید و شاخص تحمل به تنش استفاده شد. به نظر میرسد از بین شاخصهای مورد مطالعه، شاخص تحمل به تنش، مناسبترین معیار برای شناسایی و معرفی ژنوتیپهای متحملتر میباشد. همبستگی رتبه ارقام بر اساس این شاخص و عملکرد دانه در شرایط تنش و بدون تنش به ترتیب برابر 93/0 و 87/0 بود. بر اساس این شاخص ارقام بویر و پیسلی به عنوان متحملترین ژنوتیپها معرفی شدند.
خیراله ابولحسنی، قدرت اله سعیدی،
جلد 10، شماره 3 - ( 7-1385 )
چکیده
به منظور ارزیابی تحمل به خشکی لاینهای انتخاب شده از تودههای بومی گلرنگ (Carthamus tinctorius) آزمایشی در سال 1381 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان انجام شد. در این آزمایش 12 لاین اصلاحی انتخاب شده از تودههای بومی گلرنگ همراه با دو رقم خارجی و یک توده بومی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار و در دو رژیم رطوبتی شامل آبیاری بر اساس 50% و 85% تخلیه رطوبت از خاک مزرعه، مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که در هر دو رژیم رطوبتی، تفاوت معنیداری در سطح احتمال 1% از لحاظ عملکرد دانه بین ژنوتیپها مشاهده گردید. اثر متقابل بین ژنوتیپ و رژیم رطوبتی نیز در سطح احتمال 5% معنی دار بود. بررسی اثر متقابل ژنوتیپ و محیط (روش اسنلر و دمبک) نشان داد که در بین ژنوتیپها، ژنوتیپ H27 بیشترین واکنش تحمل را دارا بود و در رژیمهای آبیاری 50% و 85% تخلیه رطوبتی به ترتیب دارای عملکرد دانه برابر 3353 و 3072 کیلوگرم در هکتار بود. رقم مورد کشت در اصفهان (توده کوسه) بیشترین واکنش حساسیت به خشکی را نشان داد و در این رژیمهای رطوبتی به ترتیب دارای عملکرد دانه برابر 3525 و 2394 کیلوگرم در هکتار بود. با بررسی شاخصهای مختلف تحمل و حساسیت به تنش رطوبتی (SSI، STI، TOL، GMP و MP)، به نظر میرسد که STI مناسبترین شاخص برای شناسایی ژنوتیپهای متحملتر بود و بر اساس این شاخص، لاین 2428 E به عنوان متحملترین و رقم خارجی Ac-Sunset (از کشور کانادا) به عنوان حساسترین ژنوتیپ معرفی شدند. عملکرد دانه ژنوتیپ 2428 E در رژیمهای آبیاری مذکور به ترتیب برابر 4174 و 3458 کیلوگرم در هکتار و برای ژنوتیپ Ac-Sunset به ترتیب برابر 2004 و 1438 کیلوگرم در هکتار بود.
سارا شریف، مهری صفاری، یحیی امام،
جلد 10، شماره 4 - ( 10-1385 )
چکیده
پژوهشهای زیادی در زمینه کاهش تأثیرات سوء تنش خشکی و بهدست آوردن میزان رشد مناسب در شرایط کمبود آب صورت گرفته و کاربرد تنظیم کنندههای رشد گیاهی یکی از مهمترین روشهای پیشنهادی است. در یک پژوهش گلخانهای در دانشکده کشاورزی دانشگاه شهید باهنر کرمان، تأثیر چهار سطح خشکی 25، 45، 65 و 85 درصد ظرفیت مزرعه و سه غلظت مختلف کلرمکوات کلراید (CCC) صفر، 1500 و 3000 میلیگرم در لیتر بر برخی از صفات جو پاییزه رقم والفجر مورد بررسی قرار گرفت. نتایج بهدست آمده نشان داد که افزایش غلظت سایکوسل از صفر به 3000 میلیگرم در لیتر موجب کاهش معنیدار ارتفاع بوته گردید. محتوای نسبی آب تحت تأثیر ماده کندکننده رشد سایکوسل در شرایط خشکی افزایش نشان یافت. تعداد پنجهها و وزن خشک ریشه و شاخساره، در نتیجه کاربرد سایکوسل در شرایط خشکی نیز افزایش یافت. همچنین مشخص شد که استفاده از تیمار سایکوسل، نسبت وزن خشک ریشه به شاخساره، تعداد دانه در سنبله و تعداد سنبله را در شرایط خشکی و بدون تنش افزایش میدهد. به نظر میرسد برای دستیابی به حداکثر عملکرد دانه رقم والفجر در حالتهای مختلف خشکی، استفاده از 3000 میلی گرم در لیتر سایکوسل قابل توصیه باشد.
مجید طوسی مجرد، محمدرضا قنادها،
جلد 10، شماره 4 - ( 10-1385 )
چکیده
به منظور ارزیابی پتانسیل عملکرد دانه و حرکت مجدد ماده خشک به دانه، در سال 1382 هشت کولتیوار تجاری گندم در آزمایشی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار در دو شرایط نرمال و تنش خشکی در مؤسسه تحقیقات اصلاح و تهیه نهال و بذر کرج مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که در هر دو شرایط نرمال و تنش خشکی بین ژنوتیپها برای اکثر صفات تفاوت معنی داری وجود دارد. در هر دو شرایط رقم سرداری داری کمترین مقدار عملکرد دانه بود. همچنین بین ژنوتیپها از نظر پارامترهای مربوط به حرکت مجدد ماده خشک به دانه از اندامهای مختلف، تنوع قابل توجهی دیده شد. در تجزیه به عاملها در هر دو شرایط نرمال و تنش خشکی هفت عامل صد در صد تغییرات را توجیه نمودند. نتایج حاصل از بررسی ضرایب عاملی نشانگر اهمیت صفات مؤثر بر اجزای عملکرد، ارتفاع و صفات فنولوژیکی برای گزینش ژنوتـیـپهای مطلوب میباشد. محاسبه شاخصهای مقاومت به خشکی نشان داد که چهار شاخص بهره وری متوسط، میانگین هندسی محصول دهی، میانگین هارمونیک، شاخص تحمل به تنش مؤثرترین شاخصها جهت شناسایی ژنوتیپهای مقاوم به خشکی میباشند.
جعفر احمدی، صدیقه فابریکی اورنگ، عباسعلی زالی، بهمن یزدی صمدی، محمدرضا قنادها، علیرضا طالعی،
جلد 11، شماره 1 - ( 1-1386 )
چکیده
به منظور تعیین نحوه عمل ژن و توارث عملکرد دانه و اجزای آن از روش تجزیه میانگین نسلها با استفاده از آزمون مقیاس مشترک که همزمان تمام نسلها را مورد آزمون قرار میدهد، استفاده شد. این تحقیق در مزرعه پژوهشی دانشکده کشاورزی دانشگاه تهران واقع در کرج انجام گرفت. به منظور به دست آوردن بهترین مدل ژنتیکی برای صفات مختلف تحت شرایط آبیاری معمول و تنش خشکی، ژنوتیپها و نسلهای آماده شده در سالهای قبل مربوط به هر تلاقی به طور جداگانه مورد ارزیابی قرار گرفتند. در آزمایش مربوط به هر تلاقی از طرح بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار استفاده گردید، به طوری که در هر آزمایش دو تکرار تحت شرایط آبیاری معمول و دو تکرار تحت شرایط تنش آبی قرار گرفت. صفات اندازهگیری شده در آزمایشها عبارت بودند از: وزن بوته، تعداد پنجه، ارتفاع بوته، طول سنبله، وزن سنبلههای هر بوته، تعداد دانه در سنبله، وزن 100 دانه و عملکرد دانه. میانگین (m) و اثرهای ژنها شامل، اثر افزایشی (d)، اثر غالبیت (h)، اثر متقابل افزایشی × افزایشی [i]، افزایشی× غالبیت [j] و غالبیت × غالبیت [l] برای صفات مختلف مشاهده شد، ولی همه اثرهای ژنی تواما در کلیه صفات مشاهده نشد. اثر غالبیت ژنها مهمترین عامل ژنتیکی کنترل در بیشتر صفات مورد بررسی شناخته شد. علیرغم معنیدار بودن اثر افزایشی در بیشتر صفات، اهمیت این اثر کمتر از اثر غالبیت بود.ضمناً اپیستازی غالبیت × غالبیت [l] اهمیت بیشتری نسبت به اپیستازی افزایشی × افزایشی [i] داشت و برآوردهای درجه غالبیت مبین کنترل ژنی بیشتر صفات به صورت غالبیت بود.
محمد جواد ثقهالاسلامی، محمد کافی، اسلام مجیدی هروان، قربان نورمحمدی، فرخ درویش،
جلد 11، شماره 1 - ( 1-1386 )
چکیده
به منظور بررسی واکنش ارزن معمولی به تنش خشکی در مراحل مختلف رشد، چهار ژنوتیپ اصلاح شده ارزن معمولی به همراه یک ژنوتیپ از توده محلی بیرجند انتخاب شده، در قالب یک طرح اسپلیت پلات با پنج تیمار آبیاری و سه تکرار در دو منطقه بیرجند و سربیشه (استان خراسان جنوبی) کاشته شد. تیمارهای آبیاری که در کرتهای اصلی قرار داشت عبارت بود از: شاهد، تنش در مرحله رویشی، تنش در مرحله ظهور خوشه، تنش در مرحله پرشدن دانه و تنش در دو مرحله رویشی و پرشدن دانه. ژنوتیپهای ارزن در کرتهای فرعی قرار داشتند. تنش خشکی در مرحله ظهور خوشه باعث بیشترین کاهش در عملکرد دانه و بازده استفاده از آب شد. کاهش عملکرد عمدتاً از طریق کاهش تعداد دانه در خوشه و کاهش وزن هزار دانه ایجاد شد و تعداد خوشه در متر مربع بین تیمارهای تنش تفاوت زیادی نداشت. اعمال تنش در مرحله رویشی تأثیری بر عملکرد و اجزای عملکرد نداشت. اعمال تنش در مرحله ظهور خوشه به دلیل اثر روی سقط گلها و وزن هزار دانه سبب کاهش شاخص برداشت خوشه در بوته و شاخص برداشت دانه در خوشه گردید. مقایسه ژنوتیپها نشان میدهد ژنوتیپ K-C.M.4 از طریق تولید تعداد خوشه بیشتر و ژنوتیپ K-C.M.9 از طریق تولید دانههای سنگین تر دارای عملکرد دانه بیشتری بودند. همین ژنوتیپها بیشترین بازده استفاده از آب را نیز داشتند و شاخص برداشت اجزای مختلف آنها نیز به طور نسبی بیشتر بود. به لحاظ شوری آب مورد استفاده در آبیاری و حاصلخیزی کم خاک در بیرجند، عملکرد ژنوتیپهای مختلف در این منطقه کمتر از سربیشه بود. در مجموع میتوان گفت در این آزمایش ژنوتیپ K-C.M.4 برای هر دو منطقه مناسب تر بود.
یحیی امام، عبدالمهدی رنجبری، محمدجعفر بحرانی،
جلد 11، شماره 1 - ( 1-1386 )
چکیده
تنش خشکی یکی از مهمترین عوامل محدود کننده عملکرد گیاهان زراعی است. به منظور مطالعه تأثیر تنش خشکی بر عملکرد دانه و اجزای آن در 9 ژنوتیپ گندم نان و یک ژنوتیپ گندم دوروم آزمایش مزرعهای طی سال زراعی 83-1382 در منطقه باجگاه شیراز انجام شد. این آزمایش در قالب دو طرح بلوک کامل تصادفی جدا از هم با دو سطح رطوبتی مطلوب و تنش خشکی پس از گلدهی با سه تکرار طراحی و اجرا شد. تنش خشکی پس از گلدهی سبب کاهش عملکرد دانه و اجزای آن در تمامی ژنوتیپها گردید. میانگین صفات در شرایط تنش خشکی کاهش معنیدار یافت (5% ≥ p )، با این وجود، کاهش تعداد سنبلک در سنبله و سنبله در متر مربع معنیدار نبود. کاهش تعداد دانه در سنبله و وزن هزار دانه، علت اصلی افت عملکرد دانه در شرایط تنش خشکی بود. ژنوتیپ گهر بیشترین عملکرد دانه (4149 کیلوگرم در هکتار) را در شرایط تنش خشکی تولید کرد، در حالیکه در شرایط مطلوب بیشترین عملکرد دانه (6674 کیلوگرم در هکتار) از ژنوتیپ نیک نژاد بهدست آمد. براساس شاخص حساسیت به تنش، ژنوتیپهای کوهدشت و Boholh-15 به ترتیب کمترین و بیشترین حساسیت به تنش را از خود بروز دادند. تجزیه همبستگی عملکرد دانه با اجزای آن نشان داد که در شرایط تنش خشکی، تعداد سنبله در متر مربع (751/0= r) و عملکرد بیولوژیک (707/0= r) بالاترین همبستگی را با عملکرد دانه دارند(5% ≥ p )، در حالیکه در شرایط مطلوب، بالاترین همبستگی با عملکرد دانه متعلق به تعداد دانه در سنبله (864/0= r) و عملکرد بیولوژیک (848/0= r) بود. بر این اساس، میتوان گزینش ژنوتیپها برای عملکرد دانه زیادتر را در هر شرایط رطوبتی با استفاده از صفات دارای بیشترین ضریب همبستگی با عملکرد دانه انجام داد. در مجموع، به نظر میرسد ژنوتیپهای گهر و نیک نژاد به دلیل داشتن پتانسیل عملکرد دانه بالاتر در شرایط مشابه با پژوهش حاضر قابل توصیه باشند.
مسعود گلستانی، حسن پاک نیت،
جلد 11، شماره 41 - ( 7-1386 )
چکیده
به منظور بررسی تنوع ژنتیکی ژنوتیپهای کنجد، شناسایی و انتخاب ژنوتیپهای متحمل به خشکی بر اساس شاخصهای کمــّی تحمل به خشکی، تعداد ٨ ژنوتیپ کنجد در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در دو شرایط آبیاری مطلوب و محدود در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز مورد آزمایش قرار گرفتند. بر مبنای عملکرد در شرایط آبیاری مطلوب (Yp) و محدود (Ys) شاخصهای کمــّی تحمل به خشکی از قبیل: میانگین بهرهوری (MP)، میانگین هندسی بهرهوری (GMP)، میانگین هارمونیک (HM)، شاخص تحمل تنش (STI)، شاخص حساسیت به تنش (SSI) و شاخص تحمل (TOL) محاسبه شدند. نتایج تجزیه واریانس، اختلاف بسیار معنیداری را بین ژنوتیپها از نظر کلیه شاخصهای اندازهگیری شده، عملکرد در شرایط آبیاری مطلوب و محدود نشان داد که بیانگر وجود تنوع ژنتیکی بین ژنوتیپها و امکان انتخاب ژنوتیپهای متحمل به تنش خشکی میباشد. مقایسه میانگینها نشان داد که بیشترین میانگین عملکرد در شرایط آبیاری مطلوب و محدود و نیز MP، GMP، HM و STI متعلق به ژنوتیپ شماره 5 میباشد. تحلیل همبستگی بین شاخصها و میانگین عملکرد در شرایط آبیاری مطلوب و محدود نشان داد که هر چهار شاخص برای غربال کردن ژنوتیپها مناسب هستند. با توجه به این شاخصها و عملکرد بالا در دو محیط بهترین ژنوتیپهای متحمل به خشکی ژنوتیپهای شماره 4 و 5 بودند. نمودار چند متغیره بایپلات نشان داد که ژنوتیپهای شماره 4 و 5 در مجاورت شاخصهای تحمل به خشکی یعنی MP، GMP، HM و STI قرار دارند. تجزیه خوشهای و رسم دندروگرام فاصله ژنتیکی بین ژنوتیپها را مشخص نمود و ژنوتیپهای شماره 4 و 5 به عنوان ژنوتیپهای متحمل به خشکی و ژنوتیپهای شماره 1، 2 و 3 به عنوان لاینهای حساس به خشکی شناخته شدند.
مجید طوسی مجرد، محمدرضا قنادها،
جلد 12، شماره 43 - ( 1-1387 )
چکیده
به منظور مطالعه نحوه توارث صفات ارتفاع، طول پدانکل، طول بیرون آمدگی پدانکل، قطر میان گره اول، قطر میان گره دوم، قطر میان گره سوم، طول میان گره دوم، طول میان گره سوم، هفت رقم گندم نان، به همراه نتاج آنها براساس طرح آمیزشی دای آلل یک طرفه، در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار، در دو شرایط نرمال و تنش خشکی در سالهای 1383 و 1384 در مزرعه مؤسسه تحقیقات اصلاح و تهیه نهال و بذر کاشته شد. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که درهر دو شرایط نرمال و تنش خشکی بین ژنوتیپها برای کلیه صفات تفاوت معنیداری در سطح احتمال یک درصد وجود دارد. نتایج تجزیه دی آلل نشان داد که در هر دو شرایط نرمال و تنش خشکی قابلیت ترکیبپذیری عمومی کلیه صفات در سطح احتمال یک درصد معنیدار است. قابلیت ترکیبپذیری خصوصی کلیه صفات به جز طول بیرون آمدگی پدانکل و طول میان گره دوم معنیدار نبود. درکنترل تمامی صفات اثر افزایشی از اهمیت بیشتری برخوردار بود. در هر دو شرایط نرمال و تنش خشکی بیشترین مقدار وراثتپذیری عمومی و خصوصی مربوط به صفت ارتفاع میباشد. در هر دو شرایط نرمال و تنش خشکی افزایش کلیه صفات به جز دو صفت ارتفاع و طول میان گره سوم در شرایط نرمال با آللهای غالب کنترل میشود. مقایسه میانگین صفات در والدین و نتاج در دو شرایط نرمال و تنش خشکی نشان داد که در اکثر صفات مقدار میانگین نتاج بیشتر از والدین میباشد. در هر دو شرایط نرمال و تنش خشکی در اکثر صفات، ارقام سرداری و روشن به عنوان بهترین ترکیب شونده عمومی شناخته شدند.
محتشم محمدی، مایکل بائوم،
جلد 12، شماره 45 - ( 7-1387 )
چکیده
بهبود تحمل به خشکی در واریتههای جو از طریق تلفیق روشهای بیوتکنولوژی گیاهی و مرسوم اصلاحی، هدف مهمی در بهنژادی جو است. در این تحقیق، نقشه ژنتیکی158 لاین هاپلوئید مضاعف جو حاصل از تلاقی Wi2291×Tadmorبهوسیله 50 نشانگرSSR و 93 نشانگرAFLP تهیه شد. در خلال دوران رشد، صفات زراعی مانند قدرت رشد گیاهچه، ارتفاع بوته، طول پدانکل، خروج سنبله از برگ پرچم، طول سنبله و تعداد دانه در سنبله در دو ایستگاه تحقیقاتی تابع مرکز بینالمللی تحقیقات کشاورزی در مناطق خشک(ایکاردا) شامل تلهادیا و بردا، در سال 3-1382 ارزیابی شدند. نتایج به دست آمده از همبستگی ژنتیکی بین عملکرد دانه و صفات مورد ارزیابی نشان داد که رشد سریع گیاهچه، ارتفاع کوتاه، خروج بیشتر سنبله از برگ پرچم و تعداد بیشتر دانه در سنبله، سبب افزایش میزان تولید دانه در هر دو منطقه خواهد شد. ولی طول پدانکل در دو محیط نقش متفاوتی داشت. برای ارتفاع بوته تعداد هشت QTL واقع بر کرموزومهای 3، 4، 5، 6 و 7 در تلهادیا و بردا شناسایی گردید. دو QTL با QTLهای کنترل کننده طول پدانکل هممکانی داشتند. نشانگرBMag13 که با یکی از QTLهای کنترل کننده تعداد دانه در سنبله پیوستگی داشت و روی کروموزوم دو قرار داشت، به تنهایی42 درصد از تغییرات فنوتیپی این صفت را توجیه کرد. شناساییQTL های کنترل کننده صفات زراعی، قدم نخست در تجزیه و ردیابی صفات پیچیدهتر برای سازگاری در شرایط خشک است.
حمیدرضا بلوچی، سید علی محمد مدرس ثانوی، یحیی امام، محسن برزگر،
جلد 12، شماره 45 - ( 7-1387 )
چکیده
خشکی، تابش ماورای بنفش و افزایش غلظت دیاکسیدکربن، سه تنش عمده محیطی هستند که آینده غذایی بشر را تحت تأثیر قرار خواهند داد. این پژوهش در گلخانه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس تهران در سال 1385، بهمنظور بررسی صفات کیفی برگ پرچم گندم دوروم تحت تأثیر سطوح مختلف دیاکسیدکربن (400 و 900 میکرو مول بر مول هوا)، اشعه ماورای بنفش (UV-A, B, C) و کمبود آب آبیاری (به میزان 60٪ ظرفیت مزرعه) اجرا گردید. نتایج نشان داد که با افزایش شدت اشعه ماورای بنفش میزان رنگدانههای آنتوسیانین، فلاونوئیدها و کاروتنوئیدهای برگ گندم دوروم افزایش یافت. اما با افزایش غلظت گاز دیاکسیدکربن و کمبود آب میزان آنها بهطور معنیداری کاهش یافت. در این مطالعه اثر متقابل دیاکسیدکربن و مقدار آب آبیاری بر میزان آنتوسیانین و کربوهیدراتها معنیدار نبود. همچنین اثر متقابل بین سه عامل مورد آزمایش بر مقادیر آنتوسیانین، کاروتنوئیدها و کلروفیل a و a+b معنیدار نشد. میزان پروتئینهای برگ با تنش کم آبی کاهش یافت. همچنین با افزایش شدت تشعشع ماورای بنفش و غلظت دیاکسیدکربن در شرایط تنش آبی میزان پروتئینهای محلول برگ گندم دوروم کاهش نشان داد. با توجه به نتایج فوق میتوان گفت که رویداد سه تنش عمده محیطی در آینده با کاهش تولید رنگیزههای برگ و کاهش حفاظت گیاه در برابر اثرات منفی این تنشها همراه با کاهش پروتئینهای محلول برگ منجر به کاهش عملکرد کمّی و کیفی رقم گندم مورد بررسی خواهد شد.
محسن دهقانیان، مهدی مدندوست،
جلد 12، شماره 45 - ( 7-1387 )
چکیده
به منظور بررسی تأثیر مصرف کلات روی بر مقاومت به خشکی گندم کراس آزادی آزمایشی به صورت کرتهای خرد شده با 3 تکرار در شهرستان خرامه واقع در شرق شیراز طی سال زراعی 84 - 1383 به مرحله اجرا در آمد. کرتهای اصلی مربوط به تنش خشکی شامل شاهد، تنش خشکی در مراحل گلدهی و مرحله شیری دانه و تنش خشکی توأم در دو مرحله گلدهی و شیری دانه بود و کرتهای فرعی شامل چهار مقدار مصرف روی به فرم کلات روی در سطوح شاهد (عدم مصرف روی)، 5 ، 10 و 15 کیلوگرم در هکتار در نظر گرفته شد. نتایج آزمایش نشان داد که مصرف این کود در شرایط خشکی می تواند افزایش معنیداری در سطح احتمال 5 درصد بر تعداد سنبله در متر مربع ایجاد کند. تنش خشکی وزن هزار دانه گندم را کم کرد. کمترین وزن هزار دانه مربوط به تنش خشکی توام در مرحله گلدهی و شیری دانه به مقدار 78/29 گرم به دست آمد که با مصرف 15 کیلوگرم از روی نیز وزن دانه حفظ شد. تیمارهای تنش خشکی به طور معنیداری موجب کاهش عملکرد دانه شد (17/14% کاهش نسبت به شاهد). در حالی که مصرف کلات روی مقاومت گندم را به کاهش عملکرد در شرایط خشکی افزایش داد. در واقع عدم کاهش تعداد دانه در سنبله گندم تحت شرایط خشکی که در نتیجه مصرف کلات روی حاصل شده، منجر به مقاومت در کاهش عملکرد دانه و شاخص برداشت حاصل از آن شده است. به طور متوسط مصرف 15 کیلوگرم از کلات روی نیز شاخص برداشت را نسبت به شاهد 22% افزایش داد.
سیدسعید پورداد، خشنود علیزاده، رضا عزیزی نژاد، عبداله شریعتی، مسعود اسکندری، مجید خیاوی، عزتاله نباتی،
جلد 12، شماره 45 - ( 7-1387 )
چکیده
گلرنگ (Carthamus tinctorius L.) بومی ایران بوده و با شرایط آب و هوایی کشور سازگاری خوبی دارد. 16 ژنوتیپ گلرنگ در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در شش ایستگاه تحقیقاتی سرارود (کرمانشاه)، مراغه، قاملو (کردستان)، خدابنده (زنجان)، شیروان (خراسان شمالی) و کوهدشت (لرستان) بهصورت دو آزمایش جداگانه در شرایط تنش و بدون تنش رطوبتی در بهار کشت گردید. شاخصهای کمّی مقاومت به خشکی شامل شاخص حساسیت به خشکی (SSI) ، شاخص متوسط محصولدهی (MP)، شاخص تحمل به خشکی (STI) ، میانگین هندسی محصولدهی (GMP) و شاخص تحمل (TOL) برای عملکرد دانه و نیز پایداری غشای ژنوتیپها محاسبه گردید. نتایج نشان داد که شاخص تحمل به خشکی (STI) مناسبترین شاخص برای ارزیابی مقاومت به خشکی ژنوتیپها بوده و برآورد این ضریب از میانگین کل ایستگاهها نشان داد که ژنوتیپهایCW-4440 ،Gilaو PI-537598 با بیشترین میزان STI دارای عملکرد بالا در هر دو شرایط رطوبتی بودند. انحراف معیار STI این سه ژنوتیپ نشان داد که Gila پایداری کمتری از نظر این شاخص داشته و نهایتاً دو ژنوتیپ دیگر شایستگی بیشتری برای گزینش داشتند. تجزیه واریانس شاخص پایداری غشای (CMS) نشان داد که بین ژنوتیپها اختلاف معنیداری در سطح احتمال یک درصد وجود دارد. رقم S-541 دارای بیشترین پایداری غشای و رقم KINO-76 دارای کمترین میزان پایداری غشا بود. پایدای غشا با شاخصهای STI,MP,GMP همبستگی مثبت و معنیداری نشان داد. یعنی ژنوتیپهای دارای غشای پایدارتر در شرایط واقعی و محیط طبیعی نیز مقاومت به خشکی بالایی نشان داده بودند. بنابراین آزمون پایداری غشا میتواند بهعنوان یک روش سریع برای غربال ژنوتیپها در مراحل اولیه اصلاحی مورد استفاده قرار گیرد. تجزیه کلاستر براساس سه ضریب مقاومت به خشکی(STI,MP,GMP)، پایداری غشا (CMS) و عملکرد در دو شرایط تنش و بدون تنش خشکی ژنوتیپهای تحت بررسی را به سه گروه تقسیم نمود. گروهبندی حاصل از تجزیه کلاستر نیز توانست چهار ژنوتیپ برتر CW-4440 ،PI-537598، Gilaو S-541 را شناسایی کرده و تأکیدی بر نتایج حاصل از دیگر روشها بود.
علی مرادی، علی احمدی ، عبدالهادی حسینزاده،
جلد 12، شماره 45 - ( 7-1387 )
چکیده
تنش خشکی عمدهترین عامل محدود کننده رشد و نمو گیاهان زراعی از جمله ماش[Vigna radiate (L.) wilczek] در مناطق خشک و نیمه خشک جهان است. این تحقیق به منظور بررسی اثرات سطوح مختلف تنش خشکی در مراحل مختلف رشد ماش بر برخی پارامترهای فیزیولوژیک و ارتباط آن با عملکرد در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار، در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه تهران (کرج) در سال زراعی 83-1382 اجرا شد. تنش خشکی بر اساس درصد تخلیه آب قابل استفاده خاک در دو مرحله رویشی و زایشی و در دو سطح خفیف و شدید اعمال شد. اندازه گیری صفات فیزیولوژیک در انتهای مرحله رویشی و نیز در اواسط مرحله نیامدهی صورت گرفت. بهطور کلی تنش خشکی در مراحل مختلف رشدی، میزان فتوسنتز، هدایت روزنهای و محتوی نسبی آب برگ را کاهش داد. اثر تنش خشکی در مرحله زایشی روی صفات ذکر شده محسوستر بود. اعمال تنش شدید در مرحله رویشی منجر به افزایش بازده مصرف آب فتوسنتزی گردید، ولی تنش در مرحله زایشی این صفت را کاهش داد. به هر حال، اثر تنش خشکی بر شاخص سطح برگ و ماده خشک کل در مرحله رویشی بیش از زایشی بود. تیمارهای رویشی اثر معنیداری بر شاخص برداشت نداشتند، این در حالی است که تیمارهای زایشی به میزان زیادی آن را کاهش دادند. تیمارهای تنش شدید رویشی و تنش شدید زایشی به ترتیب 9 درصد و 49 درصد عملکرد را نسبت به تیمار شاهد کاهش دادند. از اینرو انجام آبیاری در مرحله زایشی عمدتاً به دلیل نیاز بالا به مواد فتوسنتزی ضروری است. میتوان چنین نتیجه گیری کرد که برای حصول عملکرد بهینه در مناطق خشک و نیمه خشک، میباید آبیاری در تمامی مراحل رشد، به ویژه در مرحله زایشی انجام شود.