8 نتیجه برای دریاچه ارومیه
احمد فاتحی مرج، علیرضا برهانی داریان، محمد حسین مهدیان،
جلد 10، شماره 3 - ( 7-1385 )
چکیده
حوزه آبریز دریاچه ارومیه از نقطه نظر منابع آب و محیط زیست یکی از مناطق مهم کشور به حساب میآید. در این حوزه بارندگی، نقش عمدهای در منابع آبهای سطحی و زیرزمینی دارد و بیشترین بارندگی بهترتیب در فصل بهار، زمستان و پاییز به وقوع میپیوندد. با توجه به اینکه این حوزه از نظر اقلیمی نیمه خشک محسوب میشود، پیشبینی بارندگی برای برنامهریزی منابع آب مخصوصاً دورههای خشکسالی و جلوگیری از خسارات ناشی از آن میتواند نقش اساسی داشته باشد. بررسیهای موجود نشان میدهد که پدیدههای ارتباط از دور (Teleconnections patterns) بر میزان نزولات جوی نقش تعیین کنندهای دارند. در این مقاله تأثیر چند پدیده مهم اقلیمی بر بارندگی حوزه دریاچه ارومیه مورد تحقیق قرار گرفته است تا با استفاده از روابط بین آنها، بارندگی در فصول مورد نظر پیشبینی گردد. از میان ایستگاههای بارندگی در حوزه، تعداد 18 ایستگاه که آمار بارندگی آنها بیش از 35 سال بود انتخاب و شاخص SPI تهیه گردید. از بین شاخصهای اقلیمی، شش شاخص NOI (North Oscillation Index), NINO3.4, NAO (North Atlantic Oscillation), PNA (Pacific North America), PDO (Pacific Decadal Oscillation), SOI (Southern Oscillation Index) که به عنوان شاخصهای تأثیر گذار در فواصل دور مطرح هستند، انتخاب شدند. با یک روش جدید و با استفاده از فاز مثبت و منفی شاخصها، تأثیر پدیدههای اقلیمی بر بارندگی دقیقتر بررسی شد. بدین صورت که فاز مثبت و یا منفی یکی از شاخصها در یک فصل خاص در نظر گرفته شد و سپس ارتباط همزمان آن و بقیه شاخصها با بارش بررسی گردید. نتایج نشان داد هرگاه از ترکیب همزمان دو شاخص استفاده شود همبستگی بیشتری بین بارندگی و شاخصها حاصل میگردد. همچنین، نتایج این تحقیق نشان میدهد که بارندگی پاییزه بیشتر تحت تأثیر SOI و بارندگی زمستانه بیشتر تحت تأثیر شاخص NAO است. بنابراین بارندگی هر دو فصل با استفاده از شاخصهای اقلیمی فصل قبل قابل پیشبینی است.
مهدی عرفانیان، سحر بابایی حصار،
جلد 18، شماره 70 - ( 12-1393 )
چکیده
با وجود اهمیت مسئله خشک شدن دریاچه ارومیه، انجام تحقیقات علمی و مبتنی بر اصول آبخیزداری در رابطه با آن کمتر بهچشم میخورد. تابش خورشیدی از پارامترهای کلیدی ورودی مدلهای تخمین نرخ تبخیر و تعرق مرجع میباشد، در این تحقیق، پس از ارزیابی و انتخاب بهترین مدل تخمین تابش، متوسط ماهانه نرخ تبخیر و تعرق مرجع روزانه در 7 ایستگاه هواشناسی واقع در حوزه آبریز دریاچه ارومیه در دوره آماری 2005-1986 برآورد شد. مدلهایی که برای برآورد تابش خورشیدی مورد ارزیابی قرار گرفتند شامل مدل فیزیکی هیبرید (Hybrid)، مدل تجربی آنگسترم-پرسکات و مدلهای اصلاح شده دانشیار و صباغ میباشند. برای ارزیابی مدلهای تابش از معیارهای آماری خطا شامل ME، MAE، RMSE و MPE استفاده شد. مقدار آماره RMSE در مدل هیبرید برابر 7/1 مگاژول بر مترمربع در روز و در مدلهای آنگسترم-پرسکات، اصلاح شده دانشیار و صباغ بهترتیب برابر 9/2، 3/2 و 9/2 مگاژول بر مترمربع در روز بهدست آمد. نتایج نشاندهنده کارایی بالاتر مدل هیبرید نسبت به سه مدل دیگر در مقیاس ماهانه میباشد. در مرحله بعد، تأثیر انتخاب مدل تابش در برآورد نرخ تبخیر و تعرق مرجع توسط مدل استاندارد پنمن- مونتیث- فائو(PMF56) مورد ارزیابی قرار گرفت. مدل PMF56 با مدل هیبرید تلفیق شده و مدل جدیدی بهنامPMF56-Hybrid توسعه یافت. این مدل در تخمین نرخ تبخیر و تعرق مرجع ایستگاههای انتخابی از کارایی بالاتری برخوردار است. نتایج نشان داد که استفاده از مدلهای هیبرید و اصلاح شده دانشیار منجر به بهبود تخمین ET0 شده و دارای خطای کمتری نسبت به دو مدل دیگر میباشند. مدل واسنجی شده آنگستروم-پرسکات، نرخ تبخیر و تعرق مرجع را 19 درصد بیشتر برآورد میکند.
سمیرا اخوان، آیدین جودی حمزهآباد،
جلد 19، شماره 72 - ( 5-1394 )
چکیده
دریاچه ارومیه واقع شده در شمال غربی ایران، در معرض انواع تهدیدات مانند خشکسالی، احداث سدهای متعدد، تغییر کاربری اراضی و افزایش دما روبرو است. با توجه به اهمیت دریاچه هرگونه مطالعه که به شناسایی مشکلات در این حوضه بیانجامد دارای توجیه میباشد. در مطالعه حاضر، توانایی مدل SWAT در شبیهسازی جریان حوضه آبریز ارومیه با مساحت 52000 کیلومترمربع مورد بررسی قرار گرفت. مدل برای دوره زمانی 1997 -1980 اجرا شد که بازه زمانی 1991-1980 برای دوره واسنجی و دوره 1998 - 1992 بهعنوان اعتبارسنجی درنظر گرفته شد. نتایج واسنجی در 10 درصد ایستگاههای هیدرومتری در حد خیلیخوب و 85 درصد از ایستگاهها مناسب ارزیابی شدند. همچنین نتایج اعتبارسنجی نشان داد که بهترتیب در 25 و 45 درصد ایستگاههای نتایج در حد خیلیخوب و مناسب بوده است. این شرایط نشاندهنده توانایی بالای مدل در شبیهسازی جریان در این حوضه میباشد. همچنین برخی عوامل تأثیرگذار بر رواناب ورودی به دریاچه در سالهای اخیر مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج حاکی از آن است که تغییرات اخیر (احداث سدهای متعدد، تغییر اقلیم و کاربری اراضی) در حوضه سبب کاهش حجم رواناب ورودی به دریاچه در حدود 80 درصد گردیده است. بنابراین، اگر شرایط مدیریتی طبیعی در حوضه آبریز برقرار بود وضعیت دریاچه میتوانست بهتر از وضعیت کنونی باشد.
رضا جمالی، سینا بشارت، مهدی یاسی، افشین امیرپور دیلمی،
جلد 22، شماره 3 - ( 8-1397 )
چکیده
شبکه آبیاری و زهکشی زرینهرود با مساحت 65000 هکتار، مهمترین شبکه حوضه دریاچه ارومیه است که به طور مستقیم با دریاچه در ارتباط است. با بحران کنونی دریاچه، بررسی کارایی وضعیت موجود شبکه در برنامه نجات دریاچه ارومیه ضروری است. هدف از این مطالعه، ارزیابی راندمانهای انتقال، توزیع، کاربرد و بهره وری آبیاری در سطح مزارع شبکه است. سه محصول از الگوی کشت منطقه با بیشترین سطح زیر کشت (چغندر 10 درصد، یونجه 22 درصد و گندم 38 درصد) انتخاب شد. روش غالب آبیاری منطقه بهصورت آبیاری سطحی است. در سطح شبکه، رطوبت خاک مزرعه در قبل و بعد از آبیاری، خصوصیات فیزیکی و هیدرولیکی خاک و حجم مصرف آب برای آبیاری اندازهگیری شد. نتایج نشان میدهد که متوسط راندمان انتقال در کانالهای با پوشش بتنی شبکه حدود 79 درصد است که در دامنه 33 درصد (در کانالهای کوچکتر) تا 100 درصد (در کانالهای بزرگتر) قرار دارد. راندمان توزیع آب در شبکه، به طور متوسط 76 درصد است که بین 50 و 100 درصد متغیر است. راندمان کاربرد آب در مزارع براساس تحلیل بیلان رطوبتی خاک، از 41 درصد در بافت خاک لوم رسی شنی تا 66 درصد برای بافت رسی متغیر بوده است. براساس تحلیل دادههای میزان برداشت محصول، هزینههای تولید و قیمت فروش محصول، کارایی مصرف آب (برحسب کیلوگرم محصول بهازای هر مترمکعب آب مصرفی) از 4/0 برای یونجه مسن تا 1/5 برای چغندرقند متفاوت است. میزان بهرهوری آب در این شبکه (برحسب ریال بهازای هر مترمکعب آب مصرفی) بین 2740 برای یونجه با سن بالای 10 سال و 6900 برای گندم است. میتوان نتیجه گرفت که در صورت محدودیت آب، به لحاظ اقتصادی اولویت کشت بهترتیب گندم، چغندرقند و یونجه خواهد بود.
فاطمه بانان فردوسی، یعقوب دین پژوه،
جلد 22، شماره 3 - ( 8-1397 )
چکیده
در این مطالعه، برای تحلیل روند بارش سالانه، از اطلاعات 21 ایستگاه هواشناسی همدید، واقع در حوضه دریاچه ارومیه، در یک دوره آماری مشترک 30 ساله (2015-1986) استفاده شد. برای این منظور، از آزمون من-کندال دنبالهای بهره گرفته شد. تاریخ تغییر ناگهانی، در سری زمانی بارش هر ایستگاه (در صورت وجود) مشخص شد. معنیداری روند در هر سری و جهت تغییر آن (کاهشی یا افزایشی) در همه ایستگاهها، در سطح پنج درصد مورد آزمون واقع شد. نتایج نشان داد که از 21 ایستگاه مورد مطالعه، 10 ایستگاه، روند کاهشی معنیدار داشتند. سه ایستگاه (سراب، بستانآباد و سردشت) روند افزایشی معنیدار داشتند. بارشهای هشت ایستگاه نیز هیچگونه روند معنیداری نداشتند. همچنین، بررسی تعیین نقطه شکست در بارش سالانه ایستگاههای منتخب نشان داد که 1/57 درصد از ایستگاهها (12 ایستگاه)، تغییرات ناگهانی در سری بارش سالانه داشتند. بهعبارت بهتر، بیش از نیمی از ایستگاههای مورد مطالعه، تغییر ناگهانی در سری بارش سالانه داشتند. زمان تغییر ناگهانی بارش، در هشت ایستگاه (بناب، سراب، ارومیه، اشنویه، کهریز، میاندوآب، بوکان و سقز) در دهه وسط دوره آماری (یعنی 2005-1996)، سه ایستگاه (سردشت، نقده و تکاب) در دهه اول دوره آماری (یعنی 1995-1986) و تنها یک ایستگاه (مراغه) در دهه آخر دوره آماری (یعنی 2015-2006) رخ داده است.
زهره دهقان، سید سعید اسلامیان، رضا مدرس،
جلد 22، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده
ناحیهبندی یکی از ابزارهای مفید برای انجام تحلیلهای مؤثر در مناطق فاقد داده، یا دارای دادههای ناقص است. یکی از روشهای ناحیهبندی که در مطالعات هیدرولوژیک بسیار مورد استفاده قرار میگیرد، خوشهبندی است. یکی از عوامل تأثیرگذار بر خوشهبندی، درجه اهمیت و میزان مشارکتی است که هر یک از این ویژگیها میتوانند داشته باشند. در این پژوهش، سعی شد از یک مجموعه گستردهای از ویژگیها برای مقایسه عملکرد آنها در ناحیهبندی استفاده شود. سپس، با توجه به درجه اهمیت و نقشی که هر ویژگی در ناحیهبندی دارد، وزن مناسب برای هر یک از گروه ویژگیها با استفاده از خروجی روش تحلیل مؤلفههای اصلی تعیین و تأثیر وزندهی در تشکیل ناحیههای همگن با استفاده از روش خوشهبندی وارد بررسی شد. بدینمنظور، در این پژوهش از دادههای حداکثر بارش 24 ساعته 63 ایستگاه بارانسنجی واقع در حوضه دریاچه ارومیه که دارای طول دوره آماری 30 سال (1387-1358) هستند، استفاده شد. علاوه بر این، هفت دسته ویژگی بهمنظور ناحیهبندی بارش تعریف شدند. نتایج نشان داد که با درنظر گرفتن ویژگیهای مختلف و ترکیب آنها با یکدیگر، ناحیهبندی متفاوتی در تعداد نواحی تشکیل شده است و نیز تعداد ایستگاههای متفاوتی در هر ناحیه وجود خواهد داشت. از میان هفت گروه ویژگی مشخص شد که دسته ویژگیهای جغرافیایی و اقلیمی- جغرافیایی خوشهبندی مناسبتری را در سطح حوضه نشان دادهاند. همچنین، وزن دادن به ویژگیها در بیشتر موارد میتواند تأثیر مثبتی در بهبود اندازه همگنی و تشکیل نواحی مستقل از لحاظ پراکندگی ایستگاهها و چگونگی قرارگیری آنها در سطح حوضه داشته باشد.
فاطمه مهری یاری، حسین پیرخراطی، خلیل فرهادی، نوشین سلطانعلی نژاد، فاطمه نقش افکن،
جلد 24، شماره 1 - ( 3-1399 )
چکیده
آلودگی خاک به فلزات سنگین یک مشکل جدی زیستمحیطی است که سلامت بشر را تهدید میکند. پژوهش حاضر بهمنظور بررسی و شناسایی آلودگی فلزات سنگین آرسنیک، مس، سرب، روی و آهن متأثر از فعالیتهای انسانی و طبیعی در رسوب بستر دریاچه و خاکهای سطحی بخش شرقی شهرستان ارومیه واقع در استان آذربایجان غربی انجام شد. در مجموع تعداد 20 نمونه خاک و رسوب سطحی از عمق صفر تا30 سانتیمتری بهصورت تصادفی از مناطق مورد مطالعه جمعآوری شد. بعد از آمادهسازی نمونهها، عصارهگیری برای تعیین غلظت کل فلزات سنگین خاک با استفاده از اسید هیدروکلریک و اسید نیتریک صورت گرفت و غلظت کل فلزات توسط دستگاه ICP-OES اندازهگیری شد .نتایج محاسبه فاکتور آلودگی نشان داد که مس، آهن، روی و سرب در کلاس آلودگی کم و متوسط و آرسنیک در 5/65 درصد نمونهها در کلاس آلودگی بسیار زیاد قرار داشت. مقادیر بالای فاکتور آلودگی مس، سرب و روی در حاشیه شهر و فاکتور آلودگی آرسنیک در بستر دریاچه مشاهده شد. تجزیهوتحلیل نقشههای فاکتور آلودگی و شاخص بار آلودگی با نقشه کاربری اراضی و زمینشناسی، نشان داد که مس، سرب و روی بیشتر تحت تأثیر فعالیتهای انسانی و آرسنیک متأثر از مواد مادری در منطقه است.
رقیه صمدی، یقوب دین پژوه، احمد فاخری فرد،
جلد 27، شماره 3 - ( 9-1402 )
چکیده
یکی از پارامترهای هیدرولوژیک تأثیرگذار در مدیریت سیستمهای منابع آب، تغییر در مقدار و زمان وقوع بارندگیهای حدی است. در این پژوهش تحلیل فصلی بودن زمان وقوع بارندگیهای حدی حوضه دریاچه ارومیه با استفاده از دادههای حدی بارش¬های روزانه 30 ایستگاه بارانسنجی در دوره آماری 2018-1991 و کاربرد آمار دایرهای انجام شد. یکنواختی زمان وقوع رویدادهای حدی با روشهای ریلیه و کایپر در سطوح 0/1، 0/05 و 0/01 مورد آزمون قرار گرفت. از تخمینگر شیب سن اصلاح شده برای تخمین شیب خط روند زمان وقوع رویدادهای حدی استفاده شد. یکنواختی در زمان وقوع رخدادهای حدی بارش در هر سه سطح توسط آزمونهای یکنواختی رد شد. نتایج حاکی از وجود دو فصل قوی رخدادهای بارشهای حدی شامل اواخر زمستان و اوایل بهار و دیگری فصل پاییز است. طبق نتایج، میانه شاخص قدرت فصلی رویدادها در حالت کلی برابر با 0/3 بود که پس از تفکیک کل سال به دو فصل متمایز، این رقم برای فصل بهار 0/82 و فصل پاییز 0/9 بهدست آمد. قدرت فصلی فصل بهار در دو بخش غربی و شرقی دریاچه ارومیه مشابه بود، ولی در فصل پاییز بخش غربی دریاچه قویتر از شرق آن دیده شد. در فصل بهار به طور میانگین در 40٪ ایستگاهها، زمان وقوع رخدادها دارای روند منفی و %60 بقیه روند مثبت داشتند. این رقم برای فصل پاییز بهترتیب 77٪ برای روند نزولی و 27% برای روند صعودی حاصل شد.