66 نتیجه برای رنگ
محمود خدامباشی، بالرام شارما،
جلد 3، شماره 2 - ( 4-1378 )
چکیده
به رغم گزارشهای مختلف در مورد نحوه توارث رنگ لپهها در عدس، ماهیت این مسأله به خوبی روشن نشده است. در یک مطالعه گسترده که طی سالهای 75-1372 بر روی نحوه توارث صفات ظاهری عدس انجام گرفت، برای اولین بار دو نوع رنگ سبز تیره و روشن در لپههای عدس تشخیص داده شد. رنگ سبز تیره توارث یک ژنی و رنگ سبز روشن توارث دو ژنی را نشان داد. برای توجیه این مطلب دخالت سه ژن به نامهای Y، Dg و B در توارث رنگ لپهها مطرح گردید. در شرایط غالب بودن ژن Dg، ژنهای غالب Y و B به ترتیب قادر به تولید رنگیزههای زرد و قهوهای میباشند و در شرایط مغلوب بودن این ژن (dg dg) هیچ نوع رنگیزهای تولید نخواهد شد، در نتیجه رنگ سبز تیره بروز خواهد کرد. در صورتی که ژن Dg به طور طبیعی عمل نماید (حالت غالب) ولی ژنهای Y و B در شرایط مغلوب باشند (Dg-yybb) باز هم رنگیزه تولید نخواهد شد و لپهها رنگ سبز روشن به خود میگیرند.
امین علیزاده، قربانعلی قربانی، غلامحسین حق نیا،
جلد 4، شماره 4 - ( 10-1379 )
چکیده
به منظور مقایسه اثر دو روش آبیاری قطرهای و جویچهای با مقادیر مختلف آب (محاسبه شده بر مبنای 50، 75، و100 درصد تبخیر تشت کلاس A در فاصله آبیاریها، پس از اعمال ضرایب مربوطه)، در عملکرد کیفیت گوجهفرنگی (رقم پتوارلی)، آزمایشی در شرایط زراعی، در ایستگاه تحقیقات کشاورزی مشهد با بافت خاک لوم سیلتی اجرا شد. طرح آزمایشی به صورت فاکتوریل، در قالب بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار انجام پذیرفت.
نتایج آزمایش نشان داد که بیشترین عملکرد مربوط به آبیاری قطرهای با جایگزینی معادل 100 درصد آب تبخیر شده از تشت، و به مقدار 51 تن در هکتار بود، که نسبت به روش جویچهای با مقدار آب مشابه، 5/4 تن در هکتار افزایش داشت. کاهش آب به میزان 25 و 50 درصد، عملکرد کل را در روش جویچهای به ترتیب 57/27 و 29/64 درصد، و در روش قطرهای به ترتیب 7/34 و 95/67 درصد کاهش داد. با این وجود، کارایی مصرف آب در روش قطرهای با هر نوع تیمار آبیاری، حدوداً دو برابر مقدار آن در روش جویچهای برآورد گردید. تاثیر دو روش آبیاری بر خصوصیات کیفی و درصد عناصر غذایی میوه یکسان بود. در هر دو روش، درصد مواد جامد محلول در میوه با کاهش مقدار آب مصرفی افزایش داشت، اما با کاهش مقدار آبیاری درصد آب میوه کاهش یافت.
لاله مشرف بروجنی، جواد کرامت،
جلد 4، شماره 4 - ( 10-1379 )
چکیده
محدودیت مصرف رنگهای قرمز مصنوعی در مواد غذایی، سبب توجه بیشتر به تولید رنگهای طبیعی به عنوان افزودنیهای مجاز گردیده است. یکی از منابع مهم تولید این گونه رنگها چغندر قرمز (.Beta vulgaris L) است، که رنگ حاصل از آن به صورت پودر یا کنسانتره در فراوردههای غذایی مورد استفاده قرار میگیرد. در این تحقیق نمونههای چغندر قرمز پس از عملیات آمادهسازی، آنزیمبری شد، عصاره آن پس از صاف کردن و تنظیم pH از ستون رزین آمبرلیت 7-XAD عبور داده شد و محلول رنگ به کمک الکل اسیدی استخراج گردید. پس از تبخیر حلال توسط دستگاه خشککن تصعیدی، رنگ جامد به صورت پودر تولید شد. سپس ویژگیهای رنگ تولیدی شامل خاکستر، قند، طول موج حداکثر جذب، میزان خلوص و پایداری رنگ تحت شرایط مختلف همچون pH، دما و نور تعیین گردید. در مرحله بعد کاربرد رنگ تولیدی درمحصولات سرد مثل بستنی و شربت یخزده مورد بررسی قرارگرفت. به منظور مقایسه کیفیت این رنگ با رنگهای مجاز مصنوعی، محصولاتی با استفاده از رنگ طبیعی حاصل، و رنگ مصنوعی کارموییزین ساخته شده در سطح آزمایشگاه، تولید شد و آزمایشهای حسی بر روی آنها انجام گرفت.
نتایج نشان داد که رنگ تولیدی بتاسیانین خالص بوده و در دمای چهار درجه سانتیگراد، در تاریکی و pH برابر پنج بیشترین پایداری را دارد. همچنین، محصولات تولیدی با رنگ طبیعی از مطلوبیت بیشتری برخوردار بودند. از هر کیلوگرم چغندر قرمز 7/2 گرم پودر رنگ تولید شد. سهم هزینه رنگ در مواد مصرفی تولید فراوردههای یاد شده بسیار اندک، و هزینه رنگ در تولید بستنی کمتر از یک درصد کل هزینههای مواد مصرفی بود.
جواد کرامت، سعید ملک،
جلد 5، شماره 1 - ( 1-1380 )
چکیده
به منظور بررسی رنگ ملاس چغندرقند و امکان جایگزینی آن با کارامل مصرفی صنایع غذایی، به ویژه نوشابهسازی، مقداری از ملاس رقیق شده، پس از تنظیم pH، از یک ستون رزین آمبرلایت به عنوان رزین جاذب ترکیبات رنگی گذرانده شد، و رنگ آن به کمک الکل اسیدی جدا گردید. بیشترین درصد جداسازی (3/76%) در شرایط میزان رقت ملاس برابر با 10 درجه بریکس و مقدار رزین برابر 150 میلیلیتر به دست آمد. حلال جداسازی، و رنگ جامد به کمک تبخیر توسط خشککن تصعیدی تولید شد. ویژگیهای رنگ تولیدی از جمله قابلیت حل، میزان خاکستر، قند و قدرت رنگدهی تعیین گردید. همچنین، پایداری رنگ تولید شده در شرایط مختلف، از جمله pHهای اسیدی، دما و نور مورد بررسی قرار گرفت. علاوه بر آن، شاخصهای کمی محلول رنگ به کمک دستگاه هانترلب تعیین شد. رنگ تولیدی با کارامل مورد مصرف در نوشابه سیاه زمزم مقایسه شد، و ملاحظه گردید که طول موج حداکثر جذب در آنها تقریباً یکسان است. همچنین، از نظر حساسیت به تغییر pH نیز کاملاً مشابه بودند. نوشابههای تولید شده با رنگ تولیدی و کارامل، از نظر انبارداری در شرایط مختلف دما و نور نیز با یکدیگر مقایسه شدند، و مشخص شد که رنگ تولید شده بسیار مناسبتراست.
به طور کلی، نتیجهگیری شد که رنگ تولیدی جانشین بسیار مناسبی برای کارامل وارداتی در تولید نوشابههای گازدار سیاه رنگ میباشد. پودر رنگ تولید شده به عنوان جانشین بخشی از پودر کاکائو در تولید شیرکاکائو نیز به کار رفت. آزمایشهای تشخیص حسی نشان داد که میتوان به میزان تولید 20% پودر رنگ تولیدی را جانشین پودر کاکائو نمود. کارامل تولید شده از ملاس از نظر بهداشتی کاملاً سالم است.
ارزیابی اقتصادی نیز بر اساس هزینههای ثابت و متغیر و قیمت فعلی ملاس انجام شد، و قیمت تولید هر گرم رنگ حدود 10 ریال برآورد گردید. بنابراین، تولید کارامل از ملاس کاملاً اقتصادی است.
رضا فتوحی قزوینی، یوسف حمیداوغلی، یونس ابراهیمی،
جلد 5، شماره 2 - ( 4-1380 )
چکیده
برای تهیه گیاهان عاری از بیماری ویروسی تریستزا، از ارقام نارنگی ساتسوما (ایشیکاوا، سوجییاما و میوگاوا)، تخمکهای نابارور از گیاهان مشکوک به بیماری، از باغ مهدشت ساری، روی چهار محیط غذایی مختلف کشت شد. جنینزایی از بافت نوسلوس تخمکها از دو رقم ایشیکاوا و سوجییاما، روی محیط کشت MS به ترتیب برابر 31% و 25%، و روی محیط کشت MT از رقم ایشیکاوا 5/40 % بود. تخمکهای بارور نشده رقم میوگاوا روی محیطهای کشت به کار رفته جنینزایی نداشتند. نمو جنینهای نوسلار ایشیکاوا و سوجییاما روی محیط کشت ME+GA3+MT به ترتیب 83% و 95% بود. در محیط کشت ME+ADE+GA3+MT، تمایز جنینها، تولید برگ و تشکیل گیاهچه دیده شد. رشد گیاهچهها از مرحله دو برگی، در شدت نور 1500 لوکس دو برابر رشد آن در شدت 800 لوکس بود. با آزمون پیوند جوانههای ارقام سوجییاما و ایشیکاوا روی نهالهای حساس و عاری از ویروس کیلایم، علایمی دال بر آلودگی به بیماری تریستزا در گیاهان پیوندی مشاهده نگردید.
محمدرضا خواجه پور، احمدرضا باقریان نائینی،
جلد 5، شماره 4 - ( 10-1380 )
چکیده
تصور آن است که انواع گوناگون لوبیای زراعی، شامل چیتی، سفید و قرمز، از نظر سازگاری به دمای زیاد متفاوتند. از این رو، ممکن است واکنش آنها به تأخیر در کاشت متفاوت باشد. به منظور بررسی این واکنش، آزمایشی با طرح بلوکهای کامل تصادفی و آرایش تیمارها در چارچوب کرتهای یک بار خرد شده، در سال 1375 در مزرعه پژوهشی دانشگاه صنعتی اصفهان اجرا گردید. تیمار اصلی شامل چهار تاریخ کاشت (8 و 23 اردیبهشت، و 7 و 23 خرداد) و تیمار فرعی شامل چهار ژنوتیپ لوبیای زراعی (لوبیا قرمز ناز، لوبیا چیتی لاین 11816، لوبیا چیتی لاین 16157 و لوبیا سفید لاین 11805) بود.
با تأخیر در کاشت، شمار ساقه فرعی در بوته، شمار غلاف در ساقههای فرعی و در واحد سطح، شمار دانه در هر غلاف ساقه اصلی و ساقههای فرعی، شمار دانه در ساقه اصلی، ساقه فرعی و در واحد سطح، وزن صد دانه و عملکرد دانه کاهش معنیدار یافت، ولی شاخص برداشت افزایش معنیدار نشان داد. کاهش اجزای عملکرد و عملکرد دانه با تأخیر در کاشت، به کاهش فرصت برای رشد در اثر افزایش دما نسبت داده شد. پایینی شاخص برداشت در کاشت زودهنگام، با کاهش بازده رشد رویشی حاصل شده در اثر برخورد دوران دانهبندی با دمای بالا تفسیر گردید. لوبیا چیتی لاین 11816 از لحاظ شمار ساقه فرعی در بوته و شاخص برداشت از دیگر ژنوتیپها برتر بود و بیشترین عملکرد دانه (3030 کیلوگرم در هکتار) را تولید نمود. گرچه لوبیا قرمز ناز از نظر شمار غلاف و شمار دانه در ساقه اصلی و در واحد سطح بر ژنوتیپهای دیگر به طور معنیداری برتری نشان داد، ولی وزن صد دانه بسیار کم و کمترین شاخص برداشت را داشت، و سرانجام کمترین عملکرد دانه (2254 کیلوگرم در هکتار) را به دست داد. نتایج پژوهش حاضر گویای آن است که عملکرد دانه لوبیا از تأخیر در کاشت به شدت آسیب میبیند. لوبیا چیتی لاین 11816 ممکن است در کلیه تاریخهای کاشت، ظرفیت تولیدی بیشتری نسبت به دیگر ژنوتیپهای مورد آزمایش، در شرایط مشابه با آزمایش حاضر داشته باشد. ارتباط خاصی میان ویژگیهای ظاهری دانه انواع لوبیا و تحمل آنها نسبت به گرما مشاهده نگردید.
مصطفی نیک نژاد کاظم پور،
جلد 6، شماره 1 - ( 1-1381 )
چکیده
باکتری Pseudomonas syringae یک بیمارگر گیاهی است که دارای دامنه میزبان گستردهای میباشد. چرخه زندگی این باکتری شامل دو مرحله اساسی است: مرحله نخست بروز عامل بیماری روی گیاه میزبان است، که عموماً به صورت نکروز در قسمتهای هوایی گیاه میباشد (مرحله بیماریزایی) و مرحله دوم، تکثیر باکتری در قسمتهای هوایی گیاه به میزان زیاد است، بدون این که هیچگونه واکنش دفاعی از خود نشان دهد (مرحله اپیفیتیک). تأثیر برخی ژنهای بیماریزایی مانند harp ،ice ،cor ،dsp، agress در مرحله اپیفیت Pseudomonas syringae در گیاه گوجهفرنگی مورد بررسی قرار گرفت. مطالعه دینامیزم جمعیت کلنیزاسیون باکتری در ریشه، ساقه و برگ انجام گرفت.
نتایج نشان داد که سیستم ژنهـای hrp در P. s. pv. tomato، P. s. pv. syringae، P. s. pv. phaseolicola و cor (ژن مسئول تـولید توکسین) در P. s. pv. tomato به منظور کلنیزاسیون اپیفیتیک باکتری در گیاه میزبان و غیر میزبان ضروری است. جدایههای موتان hrp و cor در مقایسه با جدایههای وحشی، گیاه را در تمامی بخشها (ریشه، ساقه و برگ) به میزان پایینتری کلنیزه نمودند. سیستم ژنهای ice، aggress و dsp بـا جـدایـههای موتـان و جدایههای وحشی خـود هیچگونه تأثیر معنیداری بـر دینامیـزم کلنیزاسیـون اپیفیتیک بـاکتـری P. s. pv. syringae در گیاه نداشتند. در شرایط in vitro هیچ گونه تفاوت معنیداری بین جدایههای وحشی و موتانهای آنها روی محیط کشت مصنوعی در دستگاه بیواسکرین مشاهده نگردید. چنین بر میآید که عدم تکثیر زیاد موتانهای P. syringae در شرایط in planta نسبت به جدایههای وحشی، ناشی از اثر متقابل گیاه و باکتری میباشد.
سیدعلی صفوی، غلامرضا رسولیان،
جلد 6، شماره 1 - ( 1-1381 )
چکیده
برای بررسی اثر بیماریزایی قارچ Verticillium lecanii روی شته نخودفرنگی (Acyrthosiphon pisum) از فرم تجارتی قارچ (ورتالک) استفاده گردید. پورههای سن دوم شته نخودفرنگی با غلظتهای 104، 105، 106، 107 و 108 کنیدی در میلیلیتر قارچ و تیمار شاهد با آب مقطر و ماده خیسکننده Tween-80 محلولپاشی شد. هر غلظت با 30 شته و در سه تکرار بررسی گردید. شتههای تیمار شده در دمای 1±23 درجه سانتیگراد، رطوبت نسبی 3±97% و دوره نوری 8:16 ساعت (نور : تاریکی) نگهداری و روی ساقههای یونجه پرورش یافتند. واحدهای آزمایشی به طور روزانه و به مدت 12 روز نمونهبرداری، و حشرات مرده و پورههای تازه متولد شده از روی گیاه حذف گردید.
فراورده ورتالک تلفات چشمگیری در شتههای تیمار شده ایجاد کرد، به طوری که میانگین درصد مرگ و میر از 93/6±55/45% در غلظت 104 کنیدی در میلیلیتر به 45/4±55/95% در غلظت 108 کنیدی در میلیلیتر افزایش یافت. LC50 محاسبه شده 104×14/5 کنیدی در میلیلیتر بود، که نشاندهنده بیماریزایی زیاد قارچ روی شته نخودفرنگی است. مقادیر LT50 با استفاده از آزمون بقا برای غلظتهای 105، 106، 107 و 108 کنیدی در میلیلیتر، به ترتیب 10، 8، 5/6 و 5 روز محاسبه شد. برای غلظت 104 کنیدی در میلیلیتر مقدار LT50 در طول مدت بررسی به دست نیامد. مقادیر آهنگ تولیدمثل ویژه (R0) با افزایش غلظت کنیدی کاهش چشمگیری یافت. میانگین مقدار R0 از 38/5±15/28 در شاهد به 81/1±15/5 در غلظت 108 کنیدی در میلیلیتر کاهش پیدا کرد. نتایج به دست آمده نشان میدهد که ورتالک میتواند به عنوان عامل کنترل کننده موثری برای شته نخودفرنگی محسوب گردد. پژوهشهای تکمیلی در شرایط طبیعی، و نیز ارزیابی این فراورده علیه آفات دیگر توصیه میشود.
محمدجواد مقبلی هنزایی، عنایت الله تفضلی،
جلد 6، شماره 3 - ( 7-1381 )
چکیده
یکی از عوامل محدود کننده تولید مرکبات تناوب میوهدهی یا سالآوری میباشد. از مؤثرترین روشهای کنترل این پدیده استفاده از مواد شیمیایی است. در این پژوهش تأثیر کاربرد اسید جیبرلیک (GA3) و تنک کنندههای شیمیایی (اسید نفتالین استیک، اتفن و اوره) بر کنترل تناوب باردهی در نارنگی رقم کینو (Citrus reticulata Blanco) در دو آزمایش جداگانه بررسی گردید. طی آزمایش اول، در اواخر پاییز و اوایل زمستان سال 1372 (اواخر یک سال کمبار)، درختان نارنگی با اسید جیبرلیک (صفر، 25، 50، 75 و 100 میلیگرم در لیتر)، در یکی از سه زمان آذرماه، دیماه و بهمنماه 1372 به فاصله 20 روز محلولپاشی شدند. کاربرد اسید جیبرلیک (غلظت 100 میلیگرم در لیتر) در آذرماه و یا دیماه موجب بیشترین کاهش جوانههای تشکیل شده در بهار پس از تیمار (به ترتیب 65/88 و 13/79 درصد)، و افزایش جوانههای گل در سال دوم پس از تیمار گردید (به ترتیب 4/7 و 23 برابر). بهترین نتایج کاهش جوانههای گل در بهار پس از تیمار، و افزایش جوانه گل در سال دوم پس از تیمار، از دومین تاریخ محلولپاشی (دیماه) با غلظتهای 50، 75 و 100 میلیگرم در لیتر اسید جیبرلیک به دست آمد. در آزمایش دوم، از تنک کنندههای شیمیایی اسید نفتالین استیک (صفر، 200، 300 و 400 میلیگرم در لیتر)، اتفن (صفر، 100، 200 و 300 میلیگرم در لیتر) و اوره (صفر، 4، 8 و 12 درصد) در مرحله ریزش طبیعی میوه (75/0-1 سانتیمتر قطر میوه) در سال پربار استفاده شد. نتایج نشان داد کاربرد اوره بر میزان تنک شدن میوه تأثیر معنیداری نداشته، ولی اتفن و اسید نفتالین استیک در تنک کردن میوه و تنظیم میوهدهی درختان نارنگی مؤثر بودهاند. برای تنک کردن میوه و تنظیم میوهدهی درختان نارنگی، غلظتهای 200 و 300 میلیگرم در لیتر اتفن و 400 میلیگرم در لیتر نفتالین استیک اسید بهترین تیمارها بودند. آثار هر یک از تیمارهای به کار رفته بر تغییرات طول، قطر، متوسط وزن و کیفیت آب میوه معنیدار نبود.
نصرالله محبوبی صوفیانی، امیدوار فرهادیان،
جلد 6، شماره 4 - ( 10-1381 )
چکیده
به منظور تعیین اثر دفعات تخمکشی و تراکم نگهداری تخم بر میزان ماندگاری تخم و لارو، از پنج گروه مولد قزلآلای رنگین کمان به دفعات متفاوت تخمکشی گردید. درصد ماندگاری و میزان رشد در مراحل مختلف، از باروری تا چشمزدگی، تخمگشایی و شنای آزاد لاروی برای هر گروه از مولدین به طور جداگانه بررسی شد. همچنین، اثر تراکمهای مختلف نگهداری تخم (چهار، هفت و ده هزار به ازای هر سینی) بر مراحل تکامل تخم تا تولید لارو با شنای آزاد در هر دسته از مولدین آزمایش گردید. پژوهش انجام شده به صورت فاکتوریل (3×3×5) در چارچوب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار انجام گرفت.
نتایج نشان میدهد که میزان ماندگاری و رشد تخم و لارو با دفعات تخمکشی ارتباط بسیار تنگاتنگ دارد (P<0.05)، به گونهای که میزان ماندگاری و رشد لاروی، از باروری تا شنای آزاد لاروی برای مولدین با سه و چهار بار تخمکشی، نسبت به مولدین با یک بار، دو بار و پنج بار و بیش از آن، اختلاف معنیداری نشان میدهد (P<0.05). اگرچه میزان رشد لارو در تراکمهای مختلف تفاوت معنیدار نداشت، ولی میزان ماندگاری از باروری تا شنای آزاد در مولدین مختلف، که تراکم چهار هزار تخم در هر سینی داشتند، نسبت به تراکمهای هفت هزار و ده هزار تخم به طور معنیدار کمتر بود (P<0.05). بر پایه این یافتهها، چنین به نظر میرسد که مولدین با سه و چهار بار تخمکشی عملکرد بهتری نسبت به مولدین جوان و مسنتر دارند. همچنین، نگهداری تخم در تراکمهای کم میتواند عملکرد تخم بارور را در مراحل مختلف انکوباسیون کاهش دهد.
پرویز احسانزاده، عباس زارعیان بغدادآبادی،
جلد 7، شماره 1 - ( 1-1382 )
چکیده
به منظور بررسی اثر رقم و تراکم بر مراحل رشد، عملکرد، اجزای عملکرد و ویژگیهای رشد گیاه گلرنگ آزمایشی به صورت فاکتوریل و در چارچوب طرح بلوک کامل تصادفی در چهار تکرار، در سال 1378، در مزرعه پژوهشی دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان به اجرا درآمد. ارقام اراک 2811 و کوسه گلرنگ در چهار تراکم 6/16، 2/22، 3/33 و 50 بوته در متر مربع (فواصل روی ردیف 12، 9، 6 و 4 سانتیمتر) با فواصل ردیف یکسان 50 سانتیمتر کشت شد.
در میان مراحل مختلف رشد، تراکم بوته تنها بر مرحله آغاز تکمهدهی اثر معنیداری داشت. همچنین، اثر رقم بر مراحلی نظیر سبز شدن، تکمهدهی، آغاز گلدهی و 50 درصد گلدهی معنیدار بود و بر بقیه مراحل نمو تأثیر معنیداری نداشت. رقم کوسه دیررستر از رقم اراک 2811 بود. شمار شاخه فرعی در بوته، شمار طبق در شاخه فرعی، شمار دانه در طبق و شاخص برداشت به طور معنیداری با افزایش تراکم بوته کاهش یافتند. اثر کاهشهای ذکر شده، به وسیله افزایش شمار بوته در واحد سطح جبران شد، به طوری که عملکرد دانه دو ژنوتیپ گلرنگ با تغییر تراکم گیاهی تغییر معنیداری پیدا نکرد. به رغم این که رقم اراک 2811 برتری معنیداری در صفاتی همچون شمار طبق در شاخه فرعی و وزن هزار دانه و برتری نسبی غیر معنیداری در صفات دیگر داشت، ولی عملکرد دانه دو رقم از نظر آماری تفاوت معنیداری نداشت. اثر تراکم بوته و رقم بر شاخصهای رشد مانند شاخص سطح برگ، دوام سطح برگ و سرعت رشد محصول معنیدار نبود. بر پایه نتایج به دست آمده در این آزمایش، میتوان گفت که دو رقم یاد شده در تراکمهای اول و دوم، در شرایط آب و هوایی اصفهان قابل کشت و تولید میباشند.
زهرا عباسی، قدرتاله سعیدی، آقافخر میرلوحی،
جلد 7، شماره 1 - ( 1-1382 )
چکیده
بزرک از گیاهان دانه روغنی با سازگاری وسیع است، که در بیشتر مناطق جهان کشت میشود. روغن بزرک معمولی به لحاظ میزان زیاد اسید چرب لینولنیک (50%<)، به عنوان روغن خشک شونده در صنعت به کار میرود. ژنوتیپهای جدید حاصل از پروژههای جهشزایی دارای اسید لینولنیک بسیار کمی (2% >) بوده و میتوانند به مصارف خوراکی برسند. رنگ زرد بذر به عنوان یک نشانه ظاهری برای ژنوتیپهای با کیفیت روغن خوراکی، در جدا کردن آنها از ژنوتیپهای معمولی با کیفیت روغن صنعتی، که عموماً دارای رنگ بذر قهوهای میباشند، مورد توجه است. در این پژوهش لاینهای مختلف با ترکیب کامل دو رنگ بذر (زرد و قهوهای) و دو میزان اسید لینولنیک (زیاد و کم)، در چارچوب طرح بلوک کامل تصادفی، برای صفات زراعی، به ویژه عملکرد دانه و اجزای آن، در مزرعه پژوهشی دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان در سال 1379 ارزیابی گردید. نتایج نشان داد که لاینهای با میزان زیاد اسید لینولنیک، نسبت به لاینهای با میزان کم، به صورت معنیدار عملکرد دانه بیشتری (حدود 12%) داشتند. ولی هیچکدام از صفات زراعی دیگر و نیز اجزای عملکرد دانه به طور معنیدار تحت تأثیر میزان اسید لینولنیک قرار نگرفتند. صفات شمار گیاهچه در متر مربع، شمار انشعاب در بوته، شمار کپسول در بوته و عملکرد دانه در بوته به صورت معنیدار به رنگ بذر بستگی داشتند، به نحوی که لاینهای با رنگ بذر زرد نسبت به لاینهای با رنگ بذر قهوهای دارای میزان سبز شدن کمتر، ولی شمار انشعاب، شمار کپسول و عملکرد دانه در بوته بیشتری بودند. افزایش عملکرد دانه در بوته در لاینهای با رنگ بذر زرد نسبت به لاینهای با رنگ بذر قهوهای، ناشی از کاهش تراکم بوته، و در نتیجه افزایش شمار کپسول در بوته در این لاینها بوده است. لاینهای با رنگ بذر زرد و قهوهای از لحاظ عملکرد دانه تفاوت معنیدار نداشتند. بنابراین، تأثیر کاهش تراکم بوته بر عملکرد دانه در لاینهای با رنگ بذر زرد از طریق افزایش شمار انشعاب و شمارکپسول در بوته، و نتیجتاً عملکرد دانه در بوته جبران گردیده است.
آرمان آذری، محمدرضا خواجهپور،
جلد 7، شماره 1 - ( 1-1382 )
چکیده
آرایش کاشت از طریق تغییر در رشد رویشی و بهرهوری از عوامل محیطی بر اجزای عملکرد و عملکرد دانه گلرنگ تأثیر میگذارد. این تغییرات در بهار سال زراعی 79-1378 در مزرعه پژوهشی دانشگاه صنعتی اصفهان با طرح بلوکهای کامل تصادفی و آرایش کرتهای خرد شده با سه تکرار بررسی گردید. فاکتور اصلی شامل سه فاصله ردیف کاشت (30 سانتیمتر مسطح و 45 و 60 سانتیمتر جوی و پشته) و فاکتور فرعی شامل سه تراکم 30، 40 و 50 بوته در متر مربع بود. کاشت در تاریخ 22 اسفند 1378 انجام شد. افزایش فاصله ردیف و تراکم بوته سبب تسریع اکثر مراحل نمو گلرنگ گردید. شاخص سطح برگ تحت تأثیر فاصله ردیف کاشت قرار نگرفت، ولی همراه با افزایش تراکم بوته زیاد شد. وزن خشک بوته در فاصله ردیف کاشت 30 سانتیمتر، تا مرحله 50 درصد گلدهی بیشترین مقدار بود، ولی ظاهراً به دلیل زیادتر بودن ریزش برگها در این تیمار، حداقل مقدار را در پایان فصل رشد داشت. تراکم 50 بوته در متر مربع تا مرحله پایان گلدهی بیشترین وزن خشک بوته را داشت، ولی به نظر میرسید به علت زیادتر بودن ریزش برگها در پایان فصل رشد، از وزن خشک کمتری در مرحله رسیدگی فیزیولوژیک نسبت به تراکم 30 بوته در متر مربع برخوردار شد. فاصله ردیف کاشت تأثیر معنیداری بر شمار شاخه در بوته و در متر مربع، شمار طبق در شاخه، شمار دانه در طبق، وزن هزار دانه و شاخص برداشت نداشت. ولی شمار طبق در بوته و در متر مربع، و عملکرد دانه در بوته و در متر مربع با افزایش فاصله ردیف کاشت کاهش یافت. تراکم بوته تأثیر معنیداری بر شمار شاخه در بوته، شمار طبق در متر مربع، شمار دانه در طبق، وزن هزار دانه و عملکرد دانه در واحد سطح نداشت. شمار شاخه در متر مربع با افزایش تراکم زیاد شد، ولی از شمار طبق در شاخه و در بوته، عملکرد تکبوته و شاخص برداشت با افزایش تراکم کاسته شد. بیشترین عملکرد دانه با فاصله ردیف کاشت 30 سانتیمتر و تراکم 40 بوته در متر مربع به میزان 4769 کیلوگرم در هکتار به دست آمد. به طور میانگین از هر هکتار گلرنگ حدود 397 کیلوگرم گلبرگ برداشت شد، که ارزش اقتصادی زیادی دارد. ولی عمل گلچینی، به صورت میانگین تیمارها، سبب حدود 4/7 درصد کاهش در عملکرد دانه گردید. با توجه به اثر مطلوب توزیع یکنواخت بوته در واحد سطح و سازگاری گلرنگ به روش کاشت مسطح، فاصله ردیف کاشت 30 سانتیمتر با تراکم 40 بوته در متر مربع برای تولید گلرنگ، در شرایط مشابه با آزمایش حاضر ممکن است مناسب باشد.
حسین سیدالاسلامی، علیرضا هادیان، عبدالمجید رضایی،
جلد 7، شماره 1 - ( 1-1382 )
چکیده
تلههای زردرنگ جاذبه زیادی در شکار حشرات کامل پسیل پسته دارند، و تخمین جمعیت مراحل نابالغ این حشره از شکار حشرات کامل در پیشآگاهی از تراکم مرحله خسارتزایی آفت دارای ارزش زیادی است. بنابراین، در سالهای 1377 و 1378، در طول فصل زراعی، تلههای زردرنگ چسبنده به ابعاد 15/0*15*10 سانتیمتر به منظور شکار حشرات کامل پسیل پسته در دو باغ پسته در منطقه برخوار اصفهان نصب شد، و هم زمان تراکم تخم و پوره پسیل نیز روی برگچهها به صورت هفتگی محاسبه و تعیین گردید. در دادههای به دست آمده روابط همبستگی و رگرسیون موجود بین میانگین تراکم تخم، پوره جوان (سنین 1 و 2) و مجموع تخم و پوره جوان در دو هفته پیاپی، با یک هفته تأخیر نسبت به میانگین شمار حشرات کامل شکار شده در دو هفته پیاپی بررسی گردید. میان تراکم تخم و حشره کامل همبستگی کمی دیده شد، ولی همبستگی بیشتری بین مجموع تخم و پوره، و نیز پورههای سنین 1 و 2 با حشره کامل، و همچنین تخم با پورهها وجود داشت. تخمین جمعیت پورهها به استناد شمار حشرات کامل شکار شده (X) در تراکم زیاد با معادلات: باغ تجاری Y= 58/6+ 0/4762X-(7*10-5)X2 R2 = 0/82
باغ غیر تجاری R2=0/86 Y= 27/68+ 0/5092X-(5*10-5)X2
و در تراکم کم با معادلات:
باغ تجاری Y= 1/7162X-17/454 R2=0/97
باغ غیر تجاری R2=0/90 Y= 1/1117X-4/9841
انجام شد. در این پژوهش امکان استفاده از تلههای زردرنگ در تخمین جمعیت پورههای جوان مثبت ارزیابی شده و بررسی بیشتر و استفاده از این روش در مدیریت مبارزه با پسیل پسته توصیه گردیده است.
نصرالله محبوبی صوفیانی، علامه فانی، زهرا فیضی، جواد پوررضا،
جلد 7، شماره 1 - ( 1-1382 )
چکیده
با توجه به اهمیت و نقش اجزای تشکیل دهنده جیره بر ویژگیهای کمّی و کیفی ماهی، تأثیر مقادیر مختلف چربی جیره بر عملکرد ماهی قزلآلای رنگین کمان بررسی گردید. پنج جیره آزمایشی حاوی (35 درصد پروتئین ثابت) صفر، 5، 10، 15 و 20 درصد چربی (روغن ماهی کیلکا) تهیه و در چارچوب طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار، پس از 10 روز سازگاری، به مدت هشت هفته به کار رفت. تعداد 200 قطعه ماهی قزلآلای رنگین کمان با میانگین وزنی 11±200 گرم، در 20 قفس به طور تصادفی و به تعداد مساوی رهاسازی شد. در پایان آزمایش، افزایش وزن، میزان رشد ویژه، ضریب تبدیل خوراک و شاخص وضعیت محاسبه گردید. همچنین، ترکیب شیمیایی بدن (چربی، پروتئین و خاکستر) و میزان چربی در کبد اندازهگیری شد. نتایج آزمایش نشان داد که جیره حاوی 15 درصد چربی به طور معنیداری (P<0.05) موجب افزایش وزن و ضریب تبدیل خوراک بهتری نسبت به دیگر جیرهها شده است، ولی از نظر رشد ویژه و شاخص وضعیت تفاوت معنیداری با جیرههای دیگر نشان نداد. بیشترین میزان چربی گوشت به جیرههای حاوی 15 و 20 درصد چربی تعلق داشت، که با سطوح دیگر چربی اختلاف معنیداری نشان دادند (P<0.05). همچنین، جیرههای حاوی 5 تا 20 درصد چربی با جیره صفر درصد چربی مورد آزمایش (روغن کیلکا)، از نظر تأثیر بر چربی ذخیره شده در کبد، تفاوت معنیدار داشتند (P<0.05). از نظر میزان خاکستر گوشت تفاوت معنیداری بین جیرهها دیده نشد (05/P>0). در مجموع، نتایج به دست آمده سطح 15 درصد چربی را در جیره ماهی قزلآلای رنگین کمان توصیه مینماید.
محمد مظهری، سعید یزدانی،
جلد 7، شماره 2 - ( 4-1382 )
چکیده
پژوهشهای مربوط به سود حاصل از به کارگیری نوآوریهای مختلف (تغییر تکنیکی) عمدتاً در چارچوب بازارهای رقابتی انجام گرفته است. این پژوهشها نشان میدهد که چنانچه ساختار بازار مورد بررسی غیر رقابتی باشد، تعیین سود حاصل از تغییر تکنیکی در چارچوب رقابتی، تحریف نتایج را برای گروههای مختلف در بر خواهد داشت. در همین زمینه، با توجه به ساختار غیر رقابتی بازار خرید گوجهفرنگی در استان خراسان، میزان سود حاصل از به کارگیری نوآوری بیولوژیک برای کشاورزان، تبدیل کنندگان و کل جامعه، با استفاده از روش مازاد اقتصادی، محاسبه گردیده است. نتایج پژوهش نشان میدهد که در شرایط غیر رقابتی حاکم بر بازار خرید گوجهفرنگی خام در استان خراسان، به دلیل قدرت بازار تبدیل کنندگان در خرید گوجهفرنگی خام، سود بالقوه ناشی از به کارگیری ارقام هیبرید، برای کشاورزان و کل جامعه به ترتیب در حدود 58 درصد و 5/12 درصد نسبت به بازار رقابتی کاهش مییابد. طبعاً به دلیل ساختار غیر رقابتی بازار خرید گوجهفرنگی خام و کاهش سود کشاورزان نسبت به حالت رقابتی، انگیزه آنها برای پذیرش نوآوری کاهش پیداخواهد کرد.
امیدوار فرهادیان، محمد رضا احمدی،
جلد 7، شماره 3 - ( 7-1382 )
چکیده
میزان لقاح تخمکها و درصد ماندگاری آنها در مراحل انکوباسیون تخم از مهمترین مباحث مطرح در کارگاههای تکثیر ماهیان قزلآلای رنگینکمان در ایران است. به طوری که تکثیر کنندگان تمایل دارند لقاح تخمکها با بهترین روش انجام گیرد تا بیشترین میزان ماندگاری حاصل شود. بنابراین، با بررسی روشهای لقاح میتوان بهترین شیوه آن را توصیه کرد. در این پژوهش تخمکهای دو گروه مولد با سنین 3-5 سال و کمتر از 3 سال، با دو نوع لقاح خشک و نیمه خشک، با چهار روش خشک با آب سالن تکثیر، خشک با محلول لقاح، نیمه خشک با آب سالن تکثیر و نیمه خشک با محلول لقاح، در چارچوب طرح بلوکهای کامل تصادفی به صورت فاکتوریل 2×2×4 و با دو تکرار بارور شدند.
تجزیه و تحلیل نتایج نشان داد که میزان ماندگاری تخم و لارو در روش لقاح نیمه خشک بیشترین بوده و چنانچه محلول لقاح به کار رود، ماندگاری افزایش مییابد (P<0.05). همچنین، میزان ماندگاری تخم و لارو حاصله از مولدین 3-5 ساله بیش از مولدین کمتر از 3 سال بود (P<0.05). از سوی دیگر، اثر روش لقاح بر طول دوره تکامل جنینی اختلاف معنیداری نداشت، ولی اختلاف اثر سن مولدین بر طول دوره رشد جنینی تا آغاز تخم گشایی تخمها معنیدار بود (P<0.05).
نصرت اله داداشی، محمدرضا خواجهپور،
جلد 7، شماره 4 - ( 10-1382 )
چکیده
برای ارزیابی تأثیرپذیری طول مراحل مختلف نمو چهار ژنوتیپ گلرنگ از تغییرات طول روز و دما در شرایط مزرعهای، و مدلسازی سرعت نمو در دورههای مختلف نمو، آزمایشی با بهرهگیری از طرح کرتهای یک بار خرد شده، در چارچوب بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه پژوهشی کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان در سال زراعی 79-1378 انجام شد. تیمار اصلی شامل پنج تاریـخ کاشت (21 اسفند 1378، 23 فروردین، 20 اردیبهشت، 18 خرداد و 21 تیر 1379) و تیمار فرعی شامل چهار ژنوتیپ گلرنگ به نامهای اراک 2811، توده محلی کوسه، نبراسکا 10 و ورامین 295 بود.
شمار روز از کاشت تا سبز شدن، طول دوره شروع رشد طولی ساقه تا رویت طبق و رویت طبق تا شروع گلدهی به گونه معنیداری تحت تأثیر تاریخ کاشت قرار گرفت و با افزایش دما کاهش یافت. شمار روز از سبزشدن تا شروع رشد طولی ساقه، طول دوره گلدهی و اتمام گلدهی تا رسیدگی فیزیولوژیک به گونه معنیداری تحت تأثیر تاریخ کاشت قرار گرفت و با افزایش طول روز کاهش پیدا کرد. شمار روز از کاشت تا 50 درصد گلدهی و تا رسیدگی فیزیولوژیک به گونه معنیداری تحت تأثیر تاریخ کاشت قرارگرفت و در اثر افزایش دما و طول روز کاهش یافت. همروندی وسیع طول روز با دما گویای بخشی از نقش طول روز در تفسیر تنوعات در طول دورههای فوق است. رقم ورامین 295 از لحاظ طول دوره کاشت تا رویت طبق و بهخصوص برای طول دوران روزت از سایر ژنوتیپها بسیار دیررستر بود. همچنین سرعت نمو آن در هیچ مرحلهای از نمو توسط متغیرهای دمایی و طول روز قابل تفسیر نبود. در بین سایر ژنوتیپها، توده محلی کوسه با 125 روز طول دوره رشد دیررسترین، و رقم نبراسکا 10 با طول دوره رشد 118 روز، زودرسترین بود. توده محلی کوسه، ظاهراً به دلیل حساسیت نسبی به طول روز، روند عکسالعمل متفاوتی از لحاظ طول مراحل مختلف نمو نسبت به ارقام اراک 2811 و نبراسکا 10 در تاریخهای مختلف کاشت نشان داد. سرعت نمو توده محلی کوسه، اراک 2811 و نبراسکا 10 طی دوران کاشت تا 50 درصد گلدهی با یک رابطه خطی و سرعت نمو توده محلی کوسه طی دوران کاشت تا رسیدگی فیزیولوژیک با یک رابطه درجه 2 توسط حاصلضرب طول روز با دما تفسیر گردید. سرعت نمو ارقام اراک 2811 و نبراسکا 10 طی دوران کاشت تا رسیدگی فیزیولوژیک توسط حداقل دما تفسیر شد. احتمال میرود که حساسیت نسبی توده محلی کوسه به طول روز نقش موثری در سازگاری این واریته به شرایط جوی موجود در کشت تابستانه تحت شرایط اقلیمی اصفهان داشته باشد.
نصرا... داداشی، محمد رضا خواجهپور،
جلد 8، شماره 3 - ( 7-1383 )
چکیده
با اینکه گلرنگ یک گیاه سرمادوست محسوب می شود، ولی کشت تابستانه (کشت دوم) آن در اصفهان رایج است. بنابراین آزمایش حاضر به منظور بررسی تأثیر تاریخ کاشت بر رشد، اجزای عملکرد و عملکرد دانه ارقام گلرنگ در سال زراعی 79- 1378 در مزرعه پژوهش کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان به اجرا گذاشته شد. آزمایش با طرح بلوک های کامل تصادفی و آرایش تیمارها در چارچوب کرتهای یک بار خرد شده با سه تکرار پیاده شد. تیمار اصلی شامل پنج تاریخ کاشت (21 اسفند 1378، 23 فروردین، 20 اردیبهشت، 18 خرداد و 21 تیر 1379) و تیمار فرعی شامل چهار ژنوتیپ (اراک 2811، توده محلی کوسه، نبراسکا 10 و ورامین 295) بودند. تأخیر در کاشت از 21 اسفند تا 20 اردیبهشت سبب کاهش وزن خشک بوته در واحد سطح، تعداد طبق در بوته، عملکرد دانه در واحد سطح، شاخص برداشت و عملکرد گلبرگ گردید. ولی صفات فوق الذکر با تأخیر بیشتر در کشت (از 20 اردیبهشت به 18 خرداد) افزایش یافتند. بیشترین درصد روغن و کمترین درصد پروتئین دانه نیز در همین تاریخ کاشت تولید شد. تاریخ کاشت 21 تیر به مرحله رسیدگی فیزیولوژیک نرسید. در میان ژنوتیب های مورد بررسی و در میانگین تاریخ های کاشت، اراک 2811 بیشترین و ورامین 295 کمترین تعداد طبق در بوته، وزن هزار دانه و عملکرد دانه را تولید کردند. بیشترین عملکرد دانه (4512 کیلوگرم در هکتار) توسط توده محلی کوسه در تاریخ کاشت 18 خرداد تولید شد. بنابراین توده محلی کوسه تحت تأثیر انتخاب طبیعی کشت تابستانه در اصفهان سازگاری یافته است.
بهرام شریف نبی، قدرتاله سعیدی،
جلد 8، شماره 3 - ( 7-1383 )
چکیده
بوتهمیری گلرنگ یکی از مهمترین بیماریهای گلرنگ درمنطقه اصفهان است. هدف از این بررسی شناخت عامل بیماریزای بوته میری در منطقه اصفهان و ارزیابی مقدماتی مقاومت نسبی ژنوتیپهای مختلف گلرنگ به این بیماری بود. در این پژوهش با نمونه برداری از بوتههای آلوده از مزارع گلرنگ در منطقه اصفهان، گونههای مختلف فوزاریوم جداسازی شده و برای اثبات بیماریزایی جدایههای قارچ، از دو روش آزمایشگاهی و گلخانهای استفاده شد. در ضمن 60 ژنوتیپ گلرنگ شامل لاینهای اصلاحی انتخاب شده از تودههای بومی مختلف و ژنوتیپهای خارجی به منظور بررسی عکسالعمل آنها به بیماری در یک طرح بلوک کامل تصادفی با سه تکرار در شرایط گلخانه مورد ارزیابی قرار گرفتند. آلودگی مصنوعی بوتهها از طریق تزریق سوسپانسیون اسپور قارچ عامل بیماری با غلظت 106 اسپور در هر میلیلیتر سوسپانسیون در قسمت پائین طوقه و در مرحله طویل شدن بوتهها (8 هفته بعد از کاشت) انجام گردید و طول منطقه نکروزه شدن در طوقه گیاه و درصد مرگ و میر مورد اندازهگیری قرار گرفت. نتایج آزمایـش نشان داد که عامل بیـماری بوته میری گلرنگ در منطقه اصـفهان قارچ Fusarium solani بود و تفاوت معنیداری بین ژنوتیپها از لحاظ عکسالعمل به بیماری وجود داشت. مقاومترین و حساسترین ژنوتیپ به ترتیب لاینهای اصلاحی IUTE14310 و IUTC121 با میانگین نکروزه شدن 67/9 و 33/28 میلیمتر و میزان مرگ و میر 32 و 70% بودند. براساس میانگین نکروزه شدن و درصد مرگ و میر، ژنوتیپها بهصورت معنیداری به 5 گروه مشخص شامل مقاوم (7 ژنوتیپ)، نسبتاً مقاوم (19 ژنوتیپ)، متحمل (29 ژنوتیپ)، نسبتاً حساس (3 ژنوتیپ) و حـساس (2 ژنوتیپ) گروهبندی شدند. واریـتههای تجاری خارجـی شامـل AC Stirling و Saffire در گـروه متحمل و AC Sunset در گـروه نسبتاً مقـاوم قرار داشتـند. توده بومی کوسه که در منطقه اصفهان بهطور وسیع کشت میگردد، جزء گروه ژنوتیپی حساس بود. ضرایب تنوع فنوتیپی (85/23%) و ژنتیکی (32/18%) و وراثتپذیری عمومی نسبتاً بالا (59%) برای نکروزه شدن و همچنین ضرایب تنوع فنوتیپی (25%) و ژنتیکی (21%) و وراثت پذیری عمومی بالا (73%) برای میزان مرگ و میر نشان داد که تنوع ژنتیکی کافی برای مقاومت به بیماری وجود دارد و انتخاب برای ژنوتیپهای مقاوم به بیماری پوسیدگی ریشه فوزاریومی میتواند مؤثر باشد.