بسیاری از مسائل اجتماعی و امنیتی حوضه آبریز زایندهرود پیامد تبدیل دولت به کارگزار انحصاری حکمرانی و شکافهای موجود در ساختار حکمرانی دستوری- کنترلی است. آنچه مشخص است مسئله اصلی در دستیابی به حکمرانی مشارکتی وجود شکاف در روابط ذیمدخلان و فقدان دستور کار منسجم و منعطف در بهبود این روابط است. بنابراین، هدف این پژوهش ارائه راهکارهای بهبود روابط بهعنوان نقطه شروع و کلید رمز اصلاح ساختار حکمرانی است. در این راستا ابتدا با استفاده از چارچوب مدیریت و انتقال (MTF) به تجزیه و تحلیل ذیمدخلان و روابط بین آنها پرداخته شد که نمایانگر تمرکز تنش در روابط کشاورزان اصفهان و وزارت نیرو (شرکت آب منطقهای اصفهان) است. همچنین، با استفاده از پایگاه داده MTF و ساختار مدل مشارکتی (PMB) مبتنی بر مصاحبه با کنشگران کلیدی، علل، راهکارها، پیامدها و موانع بهبود این روابط در قالب حلقههای علّی استخراج شد. درنهایت با تمرکز بر راهکارها، مدل مفهومی بهبود روابط کنشگران ترسیم و راهکارهای ارائه شده از سوی مصاحبهشوندگان شامل برگزاری انتخابات محلی و تشکیل مجلس آب حوضه آبریز زایندهرود، میانجیگری با رویکرد دانش بینرشتهای، کارگروههای مدیریت مشارکتی، تشکیل و تقویت کمیته اقتصادی بهبود معیشت کشاورزان، برگزاری جلسات دولت با کشاورزان و صنایع مورد نقد و بررسی قرار گرفت.