6 نتیجه برای روستا
محمدرضا ارسلان بد،
جلد 4، شماره 4 - ( 10-1379 )
چکیده
یکی از شاخصهای مهم سطح رفاه اقتصادی خانوارها میزان مصرف کالا و خدمات توسط آنها است. چگونگی توزیع مصرف کالا و خدمات بین خانوارها نیز شاخص مهمی برای عدالت در زمینه رفاه اقتصادی خانوارها است. در این تحقیق تغییر دو بعد مهم توزیع مصرف مطالعه شده است: الف) روند تغییرات توزیع مصرف بین خانوارهای روستایی و شهری ایران. ب) تغییرات توزیع مصرف خانوارهای روستایی و شهری در استانهای مختلف ایران. تحقیق با استفاده از دادههای ثانویه، مربوط به آمارگیری از هزینه و درآمد خانوارهای روستایی و شهری در سالهای مختلف انجام شده است.
نتایج تحقیق نشان میدهد که نسبت هزینههای مصرفی خانوارهای شهری به هزینههای مصرفی خانوارهای روستایی، در فاصله سالهای 1344 تا 1375 روند نزولی داشته است، اگر چه شکاف مصرف بین خانوارهای شهری و روستایی هم چنان زیاد است. برای مقایسه تغییرات توزیع مصرف خانوارها در مناطق روستایی و شهری در استانهای مختلف، از آمار سال های 1365 و 1375 استفاده شد. نتایج نشان میدهد که ضریب جینی در سطح کشور در سالهای 65 و 75، در مناطق روستایی بزرگتر از مناطق شهری بوده است. این ضریب در مناطق روستایی به ترتیب 458/0 و 421/0 و در مناطق شهری به ترتیب 430/0 و 403/0 بوده است، که به ترتیب 08/8 و 28/6 درصد کاهش نشان میدهد. در فاصله سالهای 65 و 75، بین مناطق روستایی 24 استان کشور، در 9 استان ضریب جینی افزایش و در 15 استان کاهش یافته است. در فاصله سالهای 65 و 75، از بین مناطق شهری 24 استان کشور، در شش استان ضریب جینی افزایش، و در 17 استان کاهش، و در استان تهران تغییری نداشته است.
حسین آزادی، عزت الله کرمی،
جلد 5، شماره 3 - ( 7-1380 )
چکیده
تعاونی، یکی از تشکلهایی است که به سبب پیشرفتها و موفقیتهای درخشانش، به عنوان نهادی که در پاسخگویی به دشواریهای بنیادین توسعه تلاش دارد، همواره مورد توجه کشورهای گوناگون قرار گرفته است. روند تکاملی راهاندازی این نهادها و فلسفه وجودی تشکیل آنها، همگام با نظریات توسعه و به منظور پاسخگویی به اهداف اساسی آن نضج یافته است، چنان که برداشت ناقص و نگرش بسته و ابتدایی از این نهادها به عنوان تشکلهایی وابسته و دولتی، که فلسفه وجودی آنها غالباً در چارچوب افزایش تولید مطرح میشد، کم کم جای خود را به نهادهایی مردمی و مستقل، با زیربنای فلسفی همکاری و برابری اعضا داده، و بدین ترتیب پاسخگویی به اهداف جدید توسعه را در اولویت قرار داده است. پژوهش حاضر، با هدف تعیین میزان موفقیت تشکلهای مکانیزاسیون استان فارس (شامل 12 شرکت مکانیزه، 24 تعاونی روستایی و 8 تعاونی تولید) در دستیابی به اهداف کهن و جدید توسعه، با بهرهگیری از روش پژوهش پیمایشی انجام گردید.
نتایج نشان داد که واحدهای مکانیزه تعاونیهای تولید در ایجاد درآمد بیشتر برای کشاورز، همکاری افراد روستایی در سطح جامعه، افزایش برابری و رفاه شغلی، در مقایسه با دیگر تشکلها، موفقیت بیشتری نشان میدهند، در حالی که شرکتهای مکانیزه بیشترین انعطافپذیری و مشارکت را در تصمیمات مربوط به انجام فعالیتهای کشاورزی و نیز نحوه پرداخت اجرت میان تشکلهای گوناگون دارا میباشند. به سخن دیگر، تعاونیهای تولیدی در مجموع توانستهاند در دستیابی به اهداف توسعه (افزایش درآمد، مشارکت بیشتر، کاهش نابرابری و افزایش رفاه) موفقیت بیشتری کسب نمایند. پس از این واحدها، شرکتهای مکانیزه قرار دارند. در هر حال، تعاونیهای روستایی پایینترین سطح موفقیت را نشان دادند.
علیاکبر براتی، جواد میرمحمد صادقی، احمد خاتونآبادی،
جلد 8، شماره 2 - ( 4-1383 )
چکیده
با توجه به افزایش روزافزون جمعیت و محدودیت توسعه سطح زیرکشت اراضی زراعی، اشتغال به مشاغل غیرکشاورزی در سطح مناطق روستایی اجتناب ناپذیر است. هدف این پژوهش بررسی عوامل موثر بر عرضه نیروی کار خانوارهای روستایی در مشاغل غیرکشاورزی در سطح روستاست. برای این منظور یک نمونه 300 خانواری از بین خانوارهای روستایی شهرستان قوچان در سال 1380-1379 بررسی شد، که این تعداد با استفاده از روش نمونهگیری طبقهبندی تصادفی انتخاب شدند. دادهها از طریق پرسشنامه و مصاحبه حضوری جمعآوری گردید. برای تحلیل از یک معادله رگرسیون چند متغیره استفاده شد.
نتایج نشان داد که، 1- سطح دستمزد و سابقه کار غیرکشاورزی فرد بر عرضه کار به مشاغل غیرکشاورزی اثر مثبت داشت و 2- این اثر در مورد تعداد روز کار زارع در مزرعه منفی بود. در نهایت با توجه به اینکه دستمزد حاصل از مشاغل غیرکشاورزی بالاتر از کشاورزی بود، پیشنهاد میشود برای بهبود درآمد روستاییان، مشارکت آنها در مشاغل غیرکشاورزی در سطح نواحی روستایی تسهیل و تشویق شود.
محمد نقی غلامی روچی، جواد میرمحمد صادقی، عباسعلی دهقانی،
جلد 9، شماره 1 - ( 1-1384 )
چکیده
هدف از این پژوهش اندازهگیری بهرهوری کل عوامل تولید (TFP (Total Factor Productivity صنایع کوچک روستایی استان اصفهان که شامل شش نوع صنایع غذایی، نساجی، فلزی، کانی غیرفلزی، شیمیایی و سلولزی بودند، بود. برای این منظور 60 کارگاه از 166 کارگاه صنایع کوچک روستایی موجود که در سال 1380 زیر نظر سازمان جهاد کشاورزی کار میکردند انتخاب شدند. اطلاعات مقطعی سال 1380 به دست آمده از طریق پرسشنامه از این 60 کارگاه دادههای این تحقیق را تشکیل داد. توزیع نوع این60 کارگاه به نسبت توزیع نوع آنها در جامعه 166 کارگاهی بود. تحلیل استنباطی این پژوهش شامل دو بخش بود. در بخش اول TFP صنایع کوچک روستایی به کمک تابع تولید کاب - داگلاس تخمین زده شد که در آن ارزش تولید کارگاه متغیر وابسته و هزینههای سرمایه، تعداد کل ساعت نیروی کار، هزینه مواد اولیه و هزینه سوخت و آب کارگاه متغیرهای مستقل را تشکیل میدادند. در بخش دوم عوامل مؤثر بر TFP این صنایع تحلیل گردید. برای این منظور با استفاده از ضرایبی که در بخش اول تخمین زده شده بود و نیز ارقام واقعی متغیرها، TFP هر کارگاه محاسبه شد. سپس یک مدل رگرسیونی دیگر تخمین زده شد که در آن متغیر وابسته TFP های محاسبه شده و متغیرهای مستقل شامل میانگین تعداد کل فرزندان نیروی کار، درصد نیروی کار تولیدی با تحصیلات ابتدایی و بالاتر، تعداد روز تعطیلی کارگاه در سال، متغیر مجازی برای وجود مرکز تحقیقات در کارگاه، بیمه بودن کل نیروی کار، عضویت کارگاه در اتحادیه و چند متغیر دیگر بود. نتایج بخش اول نشان داد که TFP صنایع غذایی بیشتر از TFP سایر انوع صنایع بود و بین TFP صنایع نساجی، فلزی، کانی غیرفلزی، شیمیایی و سلولزی اختلاف معنیداری وجود نداشت. نتایج رگرسیون بررسی عوامل مؤثر بر TFP نشان داد که وجود مرکز تحقیقات در کارگاه، بیمه بودن کل نیروی کار و میانگین تعداد فرزندان نیروی کار روی TFP کارگاه اثر مثبت داشت. ولی سطح تحصیلات نیروی کار تولیدی، مساحت ساختمانهای کارگاه و تعداد روز تعطیلی آنها اثر منفی داشت.
امیر مظفر امینی، مائده شاهسون، علی زینل همدانی،
جلد 12، شماره 46 - ( 10-1387 )
چکیده
هدف این پژوهش، ارزیابی موفقیت مددکاران ترویجی زن استان اصفهان و عوامل تأثیرگذار بر آن بوده است. نمونههای مورد مطالعه پژوهش که با استفاده از فرمول کوکران شامل 156 نفر مددکار ترویجی زن میشد، به صورت تصادفی انتخاب گردید. ابزار جمعآوری اطلاعات پرسشنامههای محققساختهای بود که برای اطمینان و اعتماد به پایایی آن، از آلفای کرونباخ و برای اندازهگیری روایی آن، از تحلیلعاملی و آماره K.M.O استفاده شد. ضرایب به دست آمده بدون استثنا، مؤید وجود اعتماد و اطمینان بالا به ابزار جمعآوری اطلاعات و مفاهیم و سازههای به کار گرفته شده در آن است. نتایج پژوهش نشان می دهد که 5/6 درصد از مددکاران، موفقیتی بالای متوسط، 3/50 درصد در حد متوسط و 2/43 درصدشان موفقیت زیر متوسط دارند. نتایج پژوهش همچنین مبین این است که عوامل تأثیرگذار بر موفقیت مددکاران از یک سو عبارتاند از، "شناسایی و تلاش برای حل مسایل و مشکلات حوزه فعالیت توسط مددکار"، "مشارکت او در فعالیتهای آموزشی- ترویجی" و "شناسایی و معرفی مولدین روستایی شایسته" و از سوی دیگر متأثر است از "وجود کتابخانه در روستا"، "وضعیت اقتصادی مددکار"، "شغل او"، "سابقه فعالیت مددکاری اش" و "انجام فعالیتهای گروهی در روستا". با وارد کردن تمام عوامل مورد بررسی در معادله رگرسیون، عواملی که بیشترین تأثیر را در موفقیت مددکاران می گذارند نیز به ترتیب "وجود فعالیتهای مشارکتی در روستا"، "وضعیت اقتصادی مددکار" و "آموزش های منظمی که به مددکار داده میشود"، تشخیص داده شدند.
امیر مظفر امینی، مریم اسماعیلی فلاح،
جلد 12، شماره 46 - ( 10-1387 )
چکیده
هدف اصلی این پژوهش، ارزیابی موفقیت شرکتهای تعاونی روستایی استان اصفهان، و سنجش عوامل مؤثر بر آن است. به این منظور نمونهگیری شرکتها در سطح استان، به روش چند مرحلهای به صورت طبقه ای متناسب با اندازه انجام شد و در نهایت 18 شرکت تعاونی روستایی مورد بررسی قرار گرفته، پرسشنامههای محقق ساخته، توسط 328 نفر از اعضا و93 نفر از ارکان و مدیران شرکتهای تعاونی روستایی تکمیل شد. در این مطالعه، عوامل مؤثر بر موفقیت تعاونیها، درسه بعد درون سازمانی، برون سازمانی و ساختاری، مورد بررسی قرار گرفت. یافتههای پژوهش در مجموع، بیانگر عملکرد ضعیف شرکتهای تعاونی روستایی بوده، نشاندهنده این است که متغیرهای سابقه عضویت در تعاونی، ساختار تعاونی، سرمایه تعاونی، رشد سهام هر عضو، سواد، مشارکت و سطح برخورداری از آموزش و سطح آگاهی اعضا، بر موفقیت این شرکتها تأثیر مثبت و مستقیم داشته، عملکرد سازمان تعاون روستایی ومنفعت طلبی مدیران بانفوذ در تعاونیها نیز بر موفقیت آنها تأثیری مستقیم اما منفی دارد. متغیرهای میانگین سهام هر عضو، سابقه مدیریت، شناخت و سن افراد بر متغیر موفقیت بهصورت مثبت اما غیر مستقیم و متغیر اندازه تعاونی به شکل غیر مستقیم و منفی بر موفقیت تعاونی تأثیرگذار میباشد.