28 نتیجه برای روغن
حسن نصیری مقدم، سیدحمیدرضا رضیان، فریبرز خواجه علی،
جلد 3، شماره 1 - ( 1-1378 )
چکیده
به منظور مطالعه اثر چربیها بر عملکرد جوجههای گوشتی تعداد 336 قطعه جوجه یک روزه به 42 گروه 8 قطعهای تقسیم گردید. تیمارهای آزمایشی که عمدتاً بر پایه ذرت و سویا استوار بودند بر اساس انرژی و پروتئین همسان تنظیم و چربیهای زیر به آنها افزوده شد: 5 درصد پیه گاو، 5 درصد روغن خام تخم پنبه، 5 درصد خلط روغن تخم پنبه، 5/2 درصد پیه + 5/2 درصد روغن خام، 5/2 درصد پیه + 5/2 درصد خلط یا 5/2 درصد روغن خام + 5/2 درصد خلط. تیمار شاهد فاقد هر نوع چربی بود. میانگین مصرف خوراک جوجههای تغذیه شده با جیرههای حاوی چربی و مخلوط آنها در سن صفر تا 56 روزگی، اختلاف معنیداری با گروه شاهد نداشت. چربیهای مصرفی و مخلوط آنها باعث افزایش اضافه وزن و بهبود ضریب تبدیل غذایی شد ولی خلط روغن تأثیری بر عملکرد جوجهها نداشت. چربی افزوده شده به جیرههای غذایی باعث افزایش میزان چربی حفره شکمی جوجهها گردید. از نتایج به دست آمده چنین استنباط میشود که برعکس خلط روغن تخم پنبه، پیه و یا روغن خام افزوده شده به جیره غذایی موجب بهبود عملکرد جوجههای گوشتی میشود.
محمدرضا خواجه پور، فرامرز سیدی،
جلد 4، شماره 2 - ( 4-1379 )
چکیده
حصول عملکردهای بالایی از دانه و روغن آفتابگردان، مستلزم انطباق مراحل رشد رویشی و زایشی گیاه با شرایط جوی مساعد، از طریق انتخاب تاریخ کاشت مناسب میباشد. از آن جایی که تاریخ کاشت مطلوب ارقام آفتابگردان تحت شرایط اقلیمی اصفهان تعیین نشده است، این آزمایش با استفاده از طرح کرتهای یک بار خرد شده در قالب بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار، در مزرعه تحقیقات کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان، در سال 1375 به اجرا در آمد. تیمار اصلی شامل پنج تاریخ کاشت (7 و 22 اردیبهشت، 6 و 22 خرداد و 8 تیر)، و تیمار فرعی شامل سه رقم آزاد گردهافشان آفتابگردان به نامهای رکورد، ونیمیک 8931 و آرماویرس بود.
تعداد دانه در طبق، وزن هزار دانه، درصد روغن و در نتیجه عملکردهای دانه و روغن، به طور معنیداری با تأخیر در کاشت کاهش یافتند. کاهش در خصوصیات فوق به برخورد دوران رشد رویشی و زایشی با دماهای بالاتر، در اثر تأخیر در کاشت نسبت داده شد. رقم ونیمیک 8931، با داشتن تعداد دانه بیشتر در طبق و وزن هزار دانه زیادتر، به طور معنیداری عملکرد دانه بیشتری تولید کرد. ونیمیک 8931 درصد روغن دانه کمتری نسبت به رقم رکورد داشت، اما به دلیل عملکرد دانه بالاتر، مقدار روغن بیشتری در واحد سطح تولید نمود. رقم آرماویرس کمترین مقدار را برای خصوصیات فوق (به استثنای تعداد دانه در طبق، که رکورد کمی از آن پایینتر بود) داشت. تعداد دانه در طبق بالاترین سهم را در تولید عملکرد دانه نشان داد و عملکرد دانه بیشترین نقش را در تشکیل عملکرد روغن داشت. اثر متقابل تاریخ کاشت با رقم، بر تعداد دانه در طبق و بر عملکردهای دانه و روغن معنیدار شد. در مجموع، بالاترین مقدار برای خصوصیات فوق از ونیمیک 8931، در تاریخ کاشت اول به دست آمد.
شهین زمردی، رضا شکرانی، محمد شاهدی ، شهرام دخانی،
جلد 4، شماره 2 - ( 4-1379 )
چکیده
فرایند استریفیکاسیون با جابهجایی بنیانهای اسید چرب در ملکول تریگلیسیریدها، باعث بهبود خواص فیزیکوشیمیایی چربیها میگردد. هدف از این تحقیق تهیه روغن خوراکی مناسب برای مصارف خانگی و صنعتی، از طریق تغییر استری مخلوطی از روغنها میباشد. در این مطالعه، مخلوط 60 درصد وزنی روغن سویا و 40 درصد وزنی پیه گاو خوراکی، با استفاده از متیلات و اتیلات سدیم به عنوان کاتالیزور، تغییر استری داده شد.
نتایج اندازهگیری مقدار چربی جامد و نقطه ذوب نشان داد که، فرایند استریفیکاسیون با 5/0 درصد متیلات یا اتیلات سدیم در حرارت 90 درجه سانتیگراد در مدت 30 دقیقه کامل میگردد. همچنین، روغنهای استری شده با استفاده از متیلات و اتیلات سدیم، دارای خواص فیزیکی و شیمیایی مشابه هستند. آزمایشهای تعیین عدد یدی و عدد صابونی نشان داد که، فرایند تغییر استری در درجه غیراشباعی و وزن مولکولی مخلوط روغنهای استری شده تغییری ایجاد ننموده است. تعیین عدد پراکسید نیز مشخص نمود که تحت شرایط مذکور پراکسید تشکیل نمیشود. این مخلوط دارای 1/1 درصد ایزومر ترانس بود که از روغن پیه گاو مصرفی در فرمول ناشی میگردد. نتایج این بررسی نشان میدهد که، مخلوط روغن سویا و روغن پیه گاو استری شده را میتوان به عنوان جانشین روغنهای هیدروژنه در تولید مارگارین و نیز برای مصارف خانگی، با توجه به محدوده پلاستیسیته مناسب و با مقدار اسیدهای چرب ترانس کمتر استفاده نمود.
قدرت الله سعیدی،
جلد 5، شماره 4 - ( 10-1380 )
چکیده
بزرک (.Linum usitatissimum L) گیاهی است دانه روغنی با سازگاری گسترده، که روغن ژنوتیپهای معمولی آن به لحاظ ترکیب خاص اسیدهای چرب مصارف صنعتی دارد. روغن ژنوتیپهای جدید حاصل از جهشزایی، از نظر ترکب اسیدهای چرب مانند روغن آفتابگردان بوده و میتواند به مصارف خوراکی برسد. این پژوهش به منظور بررسی تنوع ژنتیکی ویژگیهای زراعی و پتانسیل تولید ژنوتیپهای با کیفیت روغن خوراکی و صنعتی بزرک در منطقه اصفهان انجام گردید. در این پژوهش، به منظور ارزیابی ژنوتیپها از طرح آماری ارزیابی مقدماتی آگمنت استفاده شد.
نتایج نشان داد که میانگین شمار گیاهچه در متر مربع، در ژنوتیپهای با کیفیت روغن خوراکی و صنعتی به ترتیب 178 و 367، و دارای ضریب تغییرات 70 و 10 درصد بود. طول دوره رشد ژنوتیپها نیز متنوع و در دو گروه با کیفیت روغن خوراکی و صنعتی به ترتیب 89-116 و 89-128 روز بود. ارتفاع گیاه در ژنوتیپهای با کیفیت روغن خوراکی و صنعتی به ترتیب بین 57 تا 86 و 49 تا 73 سانتیمتر نوسان داشت. عملکرد دانه نیز تنوع چشمگیری نشان داد، به طوری که ژنوتیپهای با کیفیت روغن خوراکی دارای عملکرد دانه 429-2651 کیلوگرم در هکتار و ضریب تغییرات 35 درصد، و ژنوتیپهای با کیفیت روغن صنعتی دارای عملکرد 779-2389 کیلوگرم و ضریب تغییرات 25 درصد بودند. در این بررسی عملکرد دانه در گیاه همبستگی زیاد و مثبت با شمار انشعابات پایهای (**77/0=r) و شمار کپسول در گیاه (**93/0=r)، ولی همبستگی زیاد و منفی با شمار گیاه در واحد سطح (**66/0-=r) نشان داد. بر پایه نتایج حاصل از تجزیه رگرسیون، شمار کپسول در گیاه، شمار بذر در کپسول و وزن دانه به ترتیب مهمترین اجزای عملکرد دانه در گیاه شناخته شدند (96/0=R2)، ولی شمار کپسول در گیاه به تنهایی بیشترین سهم را در تعیین عملکرد دانه داشت (87/0=R2).
کبری تجددیطلب، محمد شاهدی، رضا شکرانی، شهرام دخانی،
جلد 5، شماره 4 - ( 10-1380 )
چکیده
از سبوس برنج در تولید انواع روغنهای خوراکی و صنعتی، غذای کودک، بیسکویتسازی، کنستانترههای پروتئینی، خوراک دام و طیور و ماهی و انواع فراوردههای دارویی استفاده میشود. غنی بودن سبوس برنج از نظر کربوهیدراتها، اسیدهای آمینه آزاد و وجود آنزیمهای گوناگون، عامل مؤثری در بروز تغییرات شیمیایی، آنزیمی یا بیولوژیک و میکروبی میباشد. فرآیند حرارتی یکی از روشهای مؤثر در کاهش فعالیتهای میکروبی و آنزیمهای فاسد کننده در سبوس است. بدین منظور، در یک آزمایش فاکتوریل در چارچوب طرح کاملاً تصادفی، اثر فرآیند حرارتی و مدت نگهداری برخواص کیفی روغن خام سبوس برنج بررسی شد.
نتایج آزمایشها نشان داد که در اثر عملیات پاربویل (فرآیند حرارتی مرطوب) بازده استحصال روغن از 72/13 به 04/22 درصد میرسد. در اثر پاربویل، اندوسپرم برنج در حین عملیات تبدیل در برابر شکستگی مقاوم میشود و سبوس حاصله از این نوع شلتوک دارای مقادیر کمتری اندوسپرم و ناخالصی است، که اثر مثبت آن به صورت افزایش درصد روغن نمایان میشود. در بررسی اثر حرارت بر رنگ روغن استحصالی، مشخص گردید که روغن سبوسهای پاربویل شده نه تنها روز اول، بلکه طی دوره نگهداری نیز روشنتر از دیگر تیمارها هستند. روغن حاصله از سبوس تثبیت شده نسبت به واکنشهای هیدرولیتیک مقاوم، و به اتواکسیداسیون حساس است. عملیات پاربویلینگ و فرآیند حرارتی خشک و زیاد موجب کاهش عدد یدی طی دوره نگهداری سبوس میشود. نتایج کیفی و کمی کروماتوگرافی گازی نمونههای روغنی نشان داد که فرآیند حرارتی اثر چندانی بر تغییر درصد اسیدهای چرب نمونههای روغن سبوس برنج ندارد.
رقیه رمضانی، احمد کرباسی،
جلد 6، شماره 2 - ( 4-1381 )
چکیده
در این پژوهش روغن مایع آفتابگردان استحصال داخلی، که توسط کارخانه نرگس شیراز روغنکشی و تصفیه میشود، در بستهبندیهایی شامل بطریهای پلاستیکی شفاف و زردرنگ از جنس پلیاتیلن ترفتالیت (PET)، ظروف پلاستیکی پلیاتیلن با دانسیته زیاد (HDPE) زردرنگ، و قوطیهای فلزی تهیه گردید. نمونهها در دمای معمولی و قفسههای مشرف به نور طبیعی محیط و به مدت یک سال نگهداری شد. سپس هر 45 روز یک بار عدد پراکسید، و در فاصلههای زمانی صفر و شش و دوازده ماه عدد تیوباربیتوریک اسید (TBA) و عدد آنیسیدین در نمونهها اندازهگیری شد. ضمناً، نمونهها در بستهبندیهای پلاستیکی در محفظه نوردهی مجهز به لامپ مهتابی (W20) قرار گرفتند. در این نمونهها نیز عدد پراکسید اندازه گرفته شد. همچنین، درصد میزان عبور نور از جدار مواد بستهبندی در طول موجهای 350 تا 800 نانومتر تعیین گردید. بیشترین تغییرات عدد پراکسید، عدد TBA و عدد آنیسیدین طی یک سال نگهداری نمونههای روغن آفتابگردان در دمای معمولی و نور طبیعی، مربوط به ظروف پلاستیکی پلیاتیلن با دانسیته زیاد (HDPE) بود، که با دیگر ظروف بستهبندی اختلاف معنیدار (P<0.05) داشت. زمان نگهداری روغنها در این ظروف کمتر از شش ماه است، در حالی که برای دیگر ظروف بستهبندی بیش از یک سال میباشد. نتایج نمونههایی که در برابر لامپ مهتابی (W20) قرار داشتند نشان میدهد که بیشترین تغییرات عدد پراکسید مربوط به ظروف PET شفاف، و کمترین آن مربوط به PET زردرنگ است، که در سطح 5 درصد اختلاف معنیدار دیده شد. بنابراین، ظروف پلاستیکی PET برای بستهبندی روغن آفتابگردان بسیار مناسب میباشد، و بیشترین پایداری روغن در این نوع ظروف، و سپس قوطیهای فلزی است. ظروف PET زردرنگ به علت پایین بودن درصد عبور نور از جدارشان در طول موجهای 350 تا 800 نانومتر، و تغییرات کم عدد پراکسید در نمونههایی که در برابر لامپ مهتابی (W20) قرار داشتند، میتواند جایگزین ظروف PET شفاف شود. اگرچه درصد عبور امواج در این محدوده در ظروف HDPE ناچیز است، ولی به دلیل پلیمر به کار رفته و فساد اکسیداسیون بیشتر در روغن در این نوع ظروف، برای بستهبندی مناسب نیستند. همچنین، نتایج این پژوهش نشان داد که فساد اکسیداسیون در روغن بیشتر تحت تأثیر جنس مواد بستهبندی است، و تأثیر شرایط نوردهی کمتر میباشد.
قدرت الله سعیدی،
جلد 6، شماره 3 - ( 7-1381 )
چکیده
بزرک (Linum usitatissimum L) با کیفیت روغن خوراکی میتواند به عنوان یک محصول دانه روغنی در منطقه اصفهان کشت گردد. برای حصول عملکرد مطلوب و تولید موفق این گیاه، تاریخ کاشت از اهمیت ویژهای برخوردار است. این آزمایش به منظور بررسی اثر تاریخ کاشت و ژنوتیپ بر عملکرد، اجزای عملکرد و دوره رسیدگی در بزرک با کیفیت روغن خوراکی در مزرعه پژوهشی دانشگاه صنعتی اصفهان در سال 1379 انجام شد. در این بررسی از طرح بلوک کامل تصادفی با سه تکرار، و به صورت کرتهای خرد شده استفاده گردید. تاریخ کاشت به عنوان فاکتور اصلی دارای هفت سطح (26 مهر، 25 آبان، 25 اسفند، 25 فروردین، 25 اردیبهشت، 24 خرداد و 25 تیر) و ژنوتیپ به عنوان فاکتور فرعی شامل چهار لاین اصلاحی بزرک با کیفیت روغن خوراکی بود. شمار کپسول در بوته، شمار دانه در کپسول، وزن صد دانه و عملکرد دانه برای همه ژنوتیپها در تاریخ کاشت اول (26 مهر) بیشترین بود. میانگین عملکرد دانه در نخستین تاریخ کاشت تقریباً دو و سه برابر عملکرد دانه در تاریخهای کاشت دوم و سوم، و تقریباً هشت برابر آن در سه تاریخ کاشت آخر بود. در تاریخ کاشت دوم نیز به خاطر پایین بودن دما بذرها به طور کلی سبز نشدند. عملکرد دانه و دوره رسیدگی به طور معنیدار تحت تأثیر متقابل ژنوتیپ و تاریخ کاشت قرار گرفت. به طور کلی، تأخیر در کاشت با کاهش میزان سبز شدن، شمار روز تا رسیدگی، عملکرد دانه و اجزای آن در تمام ژنوتیپها همراه بود، ولی تاریخ کاشت آخر موجب افزایش شمار روزهای تا رسیدگی و شمار دانه در کپسول گردید. نتایج تجزیه رگرسیون نشان داد که وزن دانه، شمار دانه در کپسول و شمار گیاهچه در متر مربع، به ترتیب مهمترین اجزای سهیم در ایجاد تغییرات عملکرد دانه بودند. ولی شمار کپسول در بوته و شمار دانه در کپسول به ترتیب بیشترین نقش را در ایجاد تنوع عملکرد دانه در بوته داشتند.
علی مجیری، احمد ارزانی،
جلد 7، شماره 2 - ( 4-1382 )
چکیده
به منظور بررسی اثر سطوح مختلف کود نیتروژن و تراکم کاشت بر عملکرد دانه و اجزای آن در آفتابگردان، آزمایشی در سال 1375 با استفاده از رقم رکورد در مزرعه پژوهشی دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان اجرا شد . چهار میزان کود نیتروژنه (صفر، 75، 150 و 225 کیلوگرم نیتروژن خالص در هکتار) و چهار سطح تراکم بوته (65، 75، 85 و 95 هزار بوته در هکتار) با استفاده از طرح کرتهای خرد شده در چارچوب بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار بررسی گردید. صفات مراحل نموی، ارتفاع بوته، قطر ساقه، قطر طبق، شمار طبق در واحد سطح، عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک، شاخص برداشت، وزن هزار دانه، شمار دانه در طبق، درصد روغن، عملکرد روغن و درصد پروتئین اندازهگیری شد.
بر پایه نتایج حاصل، مصرف کود نیتروژن موجب افزایش طول دوره رشد، شمار روز تا رسیدگی، ارتفاع بوته، قطر ساقه و قطر طبق گردید. تراکم کاشت زیاد بر میانگین ارتفاع بوته اثر افزایشی، ولی بر قطر ساقه و قطر طبق اثر کاهشی داشت. کود نیتروژن تا سقف 150 کیلوگرم در هکتار افزایش عملکرد دانه و عملکرد بیولوژیک را به همراه داشت، در حالی که سطح بالاتر کودی موجب کاهش آنها شد. تراکم کاشت بهینه با 85 هزار بوته در هکتار به دست آمد. کود نیتروژن از طریق افزایش شمار دانه در طبق، و تراکم از طریق افزایش شمار طبق در واحد سطح عملکرد را تحت تأثیر قرار دادند. وزن هزار دانه تحت تأثیر کود نیتروژن و تراکم واقع نشد. با توجه به برتری سطح 150 کیلوگرم نیتروژن در هکتار و تراکم 85 هزار بوته در هکتار از لحاظ عملکرد دانه، چنین به نظر میرسد که این مقادیر کود نیتروژن و تراکم کاشت برای حصول عملکرد مناسب در منطقه مورد آزمایش و مناطق مشابه قابل توصیه باشد .
قدرتالله سعیدی،
جلد 7، شماره 3 - ( 7-1382 )
چکیده
به منظور بررسی صفات زراعی و پتانسیل عملکرد بزرک (Linum usitatissimum L) با کیفیت روغن خوراکی به عنوان یک محصول دوم پس از برداشت گندم و جو در منطقه اصفهان، در سال 1379، در مزرعه پژوهشی دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان، ژنوتیپهای مختلف در آزمایشهای مجزا و در تاریخهای کاشت زودهنگام بهاره (18 فروردین) به عنوان شاهد و تابستانه (25 تیر) با استفاده از طرح بلوک کامل تصادفی ارزیابی شدند. نتایج نشان داد که کاشت تابستانه به طور چشمگیر و معنیداری کاهش شمار گیاهچه در واحد سطح، شمار روز تا 50% گلدهی و عملکرد دانه، ولی تأخیر در رسیدگی را موجب گردید. بر اساس میانگین ژنوتیپها، عملکرد دانه در تاریخهای کاشت اول و دوم به ترتیب 1472 و 213 کیلوگرم در هکتار بود. ژنوتیپها نیز از لحاظ شمار گیاهچه در واحد سطح، شمار روز تا 50% گلدهی و دوره رسیدگی در هر دو تاریخ کاشت، و برای عملکرد دانه در تاریخ کاشت اول، تفاوت معنیدار داشتند. کاشت تابستانه همچنین سبب کاهش عملکرد دانه در بوته، شمار کپسول در بوته، وزن صد دانه و افزایش شمار دانه در کپسول گردید، ولی مقادیر آنها معنیدار نبود. برای کلیه این صفات در هر دو تاریخ کاشت، ولی برای شمار دانه در کپسول در تاریخ کاشت اول، بین ژنوتیپهای مختلف تفاوت معنیدار وجود داشت. اثر متقابل ژنوتیپ و تاریخ کاشت برای شمار دانه در کپسول و وزن صد دانه معنیدار بود، و تأخیر در کاشت باعث افزایش یا کاهش این صفات در برخی از ژنوتیپها شد. نتایج تجزیه رگرسیون، ضرایب همبستگی و ضرایب مسیر نشان داد که در هر دو تاریخ کاشت، شمار کپسول در بوته، و به دنبال آن شمار دانه در کپسول و وزن صد دانه، اجزای اصلی عملکرد دانه در بوته هستند. شمار کپسول در بوته به عنوان مهمترین جزء، بیشترین مقدار (حدود 80%) از تنوع موجود برای عملکرد دانه در بوته را موجب گردید. شمار گیاهچه در واحد سطح نیز از طریق اثر غیر مستقیم و منفی شمار کپسول در بوته، بر عملکرد دانه در بوته تأثیر داشت.
داود عطایی، محمد علی سحری، منوچهر حامدی،
جلد 7، شماره 3 - ( 7-1382 )
چکیده
در این پژوهش برخی خواص فیزیکی و شیمیایی روغن بذر چای ایرانی (رقم لاهیجان) بررسی، و با ویژگیهای روغنهای استحصالی از دانه آفتابگردان (رقم فارس) و میوه زیتون (رقم گیله زیتون) از نظر درصد اسیدهای چرب، عدد پراکسید، عدد یدی، عدد صابونی و مدت زمان ماندگاری مقایسه شد. همچنین، روغن بذر چای در دو سطح پنج و ده درصد، به روغنهای آفتابگردان و زیتون افزوده شد و ماندگاری آنها با شاهد مقایسه گردید.
نتایج نشان داد که روغن بذر چای از نظر خواص تغذیهای و پایداری، روغنی مناسب است. آزمایش ماندگاری این روغنها در دمای 63 درجه سانتیگراد نشان داد که ماندگاری روغن بذر چای بیش از آفتابگردان و در حد ماندگاری روغن زیتون است. ضمناً ماندگاری روغن آفتابگردان در حالت مخلوط با روغن بذر چای افزایش مییابد.
غلامرضا خواجوئی نژاد، حمدالله کاظمی، هوشنگ آلیاری، عزیز جوانشیر، محمد جواد آروین،
جلد 9، شماره 4 - ( 10-1384 )
چکیده
این بررسی به منظور تعیین اثر رژیمهای مختلف آبیاری و تراکم کاشت بر میزان عملکرد و کیفیت دانه در سه رقم سویا، طرح اسپلیت فاکتوریل براساس بلوکهای کامل تصادفی، در سه تکرار و به مدت دو سال اجرا گردید. براساس نتایج به دست آمده از این پژوهش، میزان عملکرد دانه و همچنین میزان روغن و پروتئین موجود در دانه، در هر دو سال آزمایش تحت تأثیر سطوح مختلف آبیاری، تراکم کاشت و رقم قرار گرفت. مقادیر حداکثر و حداقل عملکرد دانه در بوته و در واحد سطح به ترتیب در تیمارهای آبیاری I2 و I4 به دست آمد. علاوه بر آن، مقادیر حداکثر و حداقل عملکرد دانه در بوته به ترتیب در تراکمهای کاشت D1 و D4 و در واحد سطح به ترتیب در تراکمهای کاشت D3 و D1 حاصل شد. در بین ارقام نیز، حداکثر عملکرد دانه، هم در بوته و هم واحد سطح، به رقم V2 و حداقل آن به رقم V3 تعلق داشت. درصد روغن دانه در تیمارهای I1، D1 و V2 حداکثر و در تیمارهای I4، D4 و V3 حداقل بود، در صورتی که درصد پروتئین دانه در تیمارهای I4، D4 و V1 بیشترین و در تیمارهای I1، D1 و V3 کمترین میزان بود. بالاترین کارآیی مصرف آب در تیمار آبیاری I3 و کمترین آن در تیمار آبیاری I1 حاصل شد. بالاترین کارآیی مصرف آب براساس عملکرد بیولوژیک در رقم V2 و براساس عملکرد دانه در رقم V1 به دست آمد، در صورتی که کمترین کارآیی مصرف آب براساس بیولوژیک و دانه به ترتیب به ارقام V1 و V3 تعلق داشت. جهت افزایش تولید عملکرد در واحد سطح، اعمال تیمارهای I2V2D3 توصیه میشود.
انوشیروان فروزنده شهرکی، محمدرضا خواجهپور،
جلد 9، شماره 4 - ( 10-1384 )
چکیده
در سیستمهای کشت آبی و در کشت دوگانه، مقدار زیادی بقایای گیاهی تولید میشود که همراه با محدودیت زمان برای پوسیدگی بقایای محصول قبلی و کمی فرصت برای انجام عملیات کامل تهیه بستر، سبب ضرورت کاهش خاکورزی و نیز مدیریت خاص بقایای گیاهی میشود. در بررسی حاضر، اثر روشهای مختلف تهیه بستر درکشت دوگانه جو- آفتابگردان بر رشد رویشی، اجزای عملکرد و عملکردهای دانه و روغن آفتابگردان (هیبرید اروفلور)، در سال 1380 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان بررسی گردید. مدیریت بقایای گیاهی شامل حفظ، جمعآوری بخشی از بقایا و سوزاندن بقایای گیاهی با پنج روش خاکورزی شامل گاوآهن برگرداندار+ دیسک؛ گاوآهن قلمی+ دیسک؛ دیسک؛ گاوآهن برگرداندار و حداقل خاکورزی، با استفاده از طرح کرتهای خرد شده نواری در قالب بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار ارزیابی شد. تیمار سوزاندن بقایا باعث افزایش معنیدار وزن خشک گیاه در مراحل مختلف نموی و نیز قطر طبق گردید. تعداد دانه در طبق، وزن هزار دانه و شاخص برداشت نیز اگر چه در این تیمار بیشتر بودند، ولی تفاوت آماری با سایر تیمارهای بقایا نداشتند. عملکردهای دانه و روغن در تیمارهای سوزاندن و جمعآوری بخشی از بقایا بیشتر از تیمار حفظ بقایا بود. تیمارهای گاوآهن برگرداندار + دیسک و گاوآهن قلمی + دیسک بالاترین وزن خشک گیاه را در مراحل مختلف نمو، قطر طبق و عملکردهای دانه و روغن تولید کردند. تعداد دانه در طبق، وزن هزار دانه و شاخص برداشت نیز در این تیمارها به طور غیرمعنیداری بالاتر از سایر تیمارهای خاکورزی بودند. تیمار حداقل خاکورزی از نظر کلیه صفات اندازهگیری شده کمترین مقدار را دارا بود. براساس نتایج به دست آمده از این بررسی، استفاده از گاوآهن قلمی+ دیسک در شرایط جمعآوری بخشی از بقایا ممکن است مطلوبتر از سایر تیمارهای تهیه بستر آفتابگردان در کشت دوگانه جو- آفتابگردان در شرایط مشابه با مطالعه حاضر باشد.
نسرین علیزاده، اسدالله بابای اهری، یعقوب اسدی، مصطفی ولیزاده، بهمن پاسبان اسلام،
جلد 10، شماره 3 - ( 7-1385 )
چکیده
به منظور بررسی اثر قارچ عامل پوسیدگی اسکلروتینائی ساقه کلزا ( Sclerotinia sclerotiorum ) در شرایط مزرعه روی کمّیت و کیفیت روغن به دست آمده و کنجاله آن، سه رقم کلزای پاییزه اکاپی، طلایه و SLM046 در سه بلوک کامل تصادفی در دو حالت بدون بیماری و دارای بیماری مورد ارزیابی قرار گرفت. بهمنظور ایجاد بیماری در شرایط مزرعه، گیاهان به وسیله جدایه SK4 قارچ ( S. sclerotiorum ) به روش لوارتوسکا مایهزنی شدند. محل مایهزنی ساقههای گیاهان در ارتفاع 30 سانتیمتری از سطح خاک و در اواسط مرحله گلدهی بوتهها بود. نتایج نشان داد که ویژگیهایی مانند وزن هزار دانه، درصد اسید چرب اولئیک در گیاهان بیمار به طور معنیداری کمتر از گیاهان سالم بود، ولی درصد اسید چرب اروسیک در روغن و میزان گلوکزینولات کنجاله در گیاهان بیمار به طور معنیداری بیشتر از گیاهان سالم بود. همچنین بین سه رقم مورد آزمایش به غیر از درصد روغن برای تمامی صفات دیگر اختلاف معنیداری دیده نشد. بین وزن هزار دانه و درصد اسید اروسیک و نیز بین درصد روغن به دست آمده و میزان گلوکزینولات، همبستگی منفی و معنیداری دیده شد. بنابراین به نظر میرسد که بیماری پوسیدگی اسکلروتینائی ساقه در کلزا کمّیت و کیفیت روغن را از طریق کاهش اسید اولئیک و درصد روغن و افزایش اسید اروسیک و گلوکزینولات کاهش میدهد.
قدرتاله سعیدی،
جلد 11، شماره 1 - ( 1-1386 )
چکیده
آفتابگردان (.Helianthus annuus L) نقش مهمی در تأمین روغن نباتی مورد نیاز کشور دارد و تأمین عناصر غذایی گیاه در خاک جهت حصول عملکرد بالا و کیفیت مطلوب دانه آن ضروری میباشد. این آزمایش به منظور بررسی تأثیر تیمارهای کودی عناصر غذایی پرمصرف و کم مصرف بر عملکرد دانه و سایر صفات زراعی آفتابگردان انجام شد. در این آزمایش تأثیر سیزده تیمار کودی به عنوان فاکتور اصلی بر صفات زراعی دو رقم هیبرید آفتابگردان شامل هایسان 33 و اروفلور به عنوان فاکتور فرعی در یک آزمایش کرتهای خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که اثر متقابل معنیداری بین تیمارهای کودی و ارقام وجود داشت و تأثیر تیمارهای کودی وابسته به رقم بود. به طور کلی تمام تیمارهای کودی دارای عناصر غذایی Fe ,K, P, N Mn , Zn, موجب کاهش معنیدار یا غیر معنیدار میانگینهای قطر طبق، وزن هزار دانه، عملکرد دانه در بوته، عملکرد دانه در واحد سطح در رقم اروفلور گردید. در رقم هایسان 33 افزودن عناصر غذایی N ، P و K تأثیر معنیداری بر عملکرد دانه نداشت. تأثیر کودهای شیمیایی دارای Zn یا Mn به صورت مخلوط با خاک و یا محلولپاشی بر عملکرد دانه و اجزای عملکرد در رقم های سان 33 معنیدار نبود. اضافه کردن کود آهن دار (سکسترون) به خاک موجب افزایش معنیدار عملکرد دانه در رقم هایسان33 شد، ولی تأثیر معنیداری بر درصد روغن دانه آن نداشت، به طوری که در این رقم تیمارهای شاهد، NPK و NPK + Fe به ترتیب دارای عملکرد دانه برابر 4946 ، 5155 و 7090 کیلوگرم در هکتار و مقدار روغن دانه برابر 72/40، 10/43 و 07/43 درصد بودند. تأثیر تیمارهای کودی بر درصد روغن دانه معنیدار نبود، بنابراین تغییرات عملکرد روغن در تیمارهای مختلف ناشی از تغییرات عملکرد دانه آنها میباشد. ضرایب همبستگی و تجزیه رگرسیون نشان داد که تغییرات عملکرد دانه بیشتر و به ترتیب اهمیت ناشی از تغییرات وزن دانه و قطر طبق بود. به طور کلی به نظر میرسد در خاک مورد آزمایش اضافه کردن کود آهن دار به خاک از لحاظ اقتصادی حائز اهمیت باشد و میتواند موجب افزایش عملکرد دانه و روغن در رقم هایسان 33 شود.
سکینه عبدی، امیر فیاض مقدم، مرتضی قدیم زاده،
جلد 11، شماره 40 - ( 4-1386 )
چکیده
به منظور پی بردن به اثر سطوح مختلف حذف برگ در مراحل مختلف دوره زایشی آفتابگردان بر عملکرد دانه و درصد روغن و تعیین حساسترین مرحله به حذف برگها، این آزمایش در سال 1383 به صورت کرتهای دو بار خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی و در سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه ارومیه اجرا گردید. فاکتور اصلی شامل دو رقم اروفلور و آلستار، فاکتور فرعی شامل حذف برگ در چهار مرحله زایشی ستارهای شکل بودن گل آذین(2 R)، مرحله گرده افشانی ( 5 R)، مرحله شروع دانه بندی (R6) ومرحله اتمام دانه بندی (R7) و فاکتور فرعی فرعی شامل چهار سطح حذف برگ (%0 به عنوان شاهد، 25%، 50 %و 75%) بود. کاشت در تاریخ 2 خرداد انجام شد. میانگینهای اثر متقابل سه گانه فاکتورها نشان داد که در هر دو رقم اروفلور و آلستار درصدهای مختلف حذف برگ در مرحله R2 کاهش معنی دار عملکرد دانه در هکتار و درصد روغن را موجب گردیده که بیشترین میزان این کاهش مربوط به 75 درصد حذف برگ در این مرحله بود و در مراحل R5 و 6 R ، درصدهای حذف برگ 50 و 75 درصد کاهش معنی دار عملکرد دانه در هکتار را نسبت به شاهد موجب گردید، در مرحله 7 Rو در رقم اروفلور، درصدهای مختلف حذف برگ تأثیر معنیداری بر عملکرد دانه در هکتار نشان نداد، در حالی که در رقم آلستار این تفاوت با 75 درصد حذف برگ در مقایسه با شاهد معنی دار بود همچنین میانگینهای اثر متقابل سه گانه بین فاکتورها نشان داد که در مرحله 7 R، هیچ یک از درصدهای حذف برگ تفاوت معنیداری بر درصد روغن نداشت. با توجه به این که مرحله تشکیل و پر شدن دانهها بعد از زمان حذف برگها در مراحل R2 و R5 واقع شده بود، بیشترین تغییرات ناشی از حذف برگها، در صفات مرتبط با عملکرد نظیر تعداد دانههای پر در طبق و وزن هزاردانه در مراحل 2 R و 5 R مشاهده گردید و به تبع آن، کاهش در عملکرد دانه و روغن حاصل شد که در صورت بروز هر نوع خسارت به برگها در این مراحل مخصوصاً با درصدهای 50 و 75 درصد، به دلیل اقتصادی نبودن ادامه کشت میتوان پیشنهاد کرد که زارع کشت را ادامه نداده و نسبت به انجام کشت جایگزین اقدام کند.
یعقوب راعی، محمد صدقی، رئوف سید شریفی،
جلد 12، شماره 43 - ( 1-1387 )
چکیده
برای ارزیابی آثار تلقیح باکتری برادی ریزوبیوم، اوره و وجین علف هرز روی کارکرد سویا در مزرعه، آزمایشی به صورت فاکتوریل بر پایه بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار پیاده گردید. فاکتورها شامل تلقیح و عدم تلقیح، سطوح صفر، 150 و 300 کیلوگرم در هکتار اوره و کنترل و آلودگی به علف هرز بود. نتایج نشان داد که کنترل علف هرز، تلقیح و کاربرد اوره عملکرد دانه و بیولوژیک را افزایش داد. کنترل علف هرز بیشترین تأثیر را بر عملکرد داشت و به دنبال آن تلقیح و کاربرد اوره قرار داشتند. تلقیح، وجین علفهای هرز و مصرف 300 کیلوگرم در هکتار اوره درصد پروتئین دانه سویا را افزایش داد. در این مورد، تلقیح بیشترین تأثیر را بر درصد پروتئین دارا بود و به دنبال آن کاربرد اوره و کنترل علف هرز قرار گرفتند. در مقابل، تنها کنترل علف هرز بهطور معنیداری درصد روغن دانه را افزایش داد. سرعت پر شدن دانه در نتیجه عمل تلقیح افزایش نشان داد ، اما دوره پر شدن دانه تحت تأثیر تلقیح قرار نگرفت. کنترل علف هرز سرعت و دوره پر شدن دانه را افزایش داد. کاربرد اوره نیز، دوره پر شدن دانه را افزایش داد، اما بر سرعت پر شدن دانه تأثیری نداشت.
مسعود قنبری ، محمد شاهدی ،
جلد 12، شماره 43 - ( 1-1387 )
چکیده
در این پژوهش، تأثیر روغن قنادی و نامیزهکننده سدیم استئاریل لاکتیلات(SSL) در به تاخیر انداختن بیاتی نان بربری مورد بررسی قرار گرفت. روغن قنادی در سه سطح 2 ،3و 4 درصد و نامیزهکننده در سطح 5/0 و یک درصد آرد استفاده شد. تیمارهای مورد بررسی عبارت از نان شاهد (بدون روغن قنادی و نامیزهکننده)، نان حاوی فقط روغن قنادی، نان حاوی فقط نامیزهکننده و نان دارای 5/0 درصد نامیزهکننده و 3 درصد روغن قنادی بودند. برای تمام تیمارهای تهیه شده، آزمونهای حسی و بیاتی انجام شد. نتایج حاصل در قالب طرح کاملا تصادفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. جهت مقایسه میانگینها از آزمون دانکن در سطح آماری 5 درصد(05/0=α) استفاده شد. یافتههای پژوهش نشان میدهد که نانهای حاوی نامیزهکننده و روغن قنادی از نظر ویژگیهای حسی تفاوت معنیداری با هم دارند و تیمار حاوی 5/0 درصد نامیزهکننده و 3 درصد روغن قنادی دارای بیشترین امتیاز کیفی است. همچنین افزودن نامیزهکننده و روغن قنادی با هم به خمیر میزان بیاتی اندازهگیری شده توسط دستگاه، ارزیابی بافت (اینستران) را بهطور معنیداری کاهش میدهد.
قدرتاله سعیدی، آزاده صدقی،
جلد 12، شماره 45 - ( 7-1387 )
چکیده
بهمنظور بررسی اثر جداگانه و توأم عناصر غذایی Zn، Fe، K، P، Nو Mn بر عملکرد دانه و دیگر صفات زراعی کلزا (.Brassica napus L)، آزمایشی در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه صنعتی اصفهان در سال 1385 اجرا گردید. در این آزمایش که بهصورت کرتهای خرد شده انجام شد، تأثیر یازده تیمار کودی بهعنوان فاکتور اصلی بر صفات زراعی دو رقم کلزا شامل اکاپی و زرفام بهعنوان فاکتور فرعی در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با سه تکرار بررسی شد. نتایج نشان داد که هیچکدام از تیمارهای کودی تأثیر معنیداری را بر تعداد روز تا رسیدگی نداشتند. استفاده از Fe + NPK بهطور معنیداری موجب افزایش ارتفاع بوته درهر دو رقم گردید. اثر تیمارهای کودی بر تعداد غلاف در بوته و تعداد دانه در غلاف معنیدار نبود. تیمارهای کودی NP، K، P، Nو NK بهطور معنیدار موجب افزایش وزن هزار دانه در رقم اکاپی شد، ولی NPK + Fe موجب کاهش معنیدار این صفت و افزایش غیر معنیدار تعداد دانه در غلاف در رقم زرفام گردید. تیمارهای کودی NPK، Nو NPK + Fe نیز بهترتیب موجب افزایش 13، 7 و43 درصد عملکرد دانه گردید. براساس متوسط دو رقم، استفاده از نیتروژن موجب افزایش معنیدار درصد روغن دانه شد ولی اثر متقابل معنیدار بین ارقام و تیمارهای کودی نشان داد که استفاده از K و NP موجب کاهش معنیدار درصد روغن در رقم زرفام گردید.تیمارهای کودی NPK، NوNPK + Fe تأثیر بیشتری را بر درصد روغن دانه و عملکرد روغن داشتند، بهطوریکه میانگین درصد روغن دانه و عملکرد روغن در تیمارهای شاهدNPK، N و NPK + Fe بهترتیب برابر 7/ 39، 7/41، 4/39 و 8/39 درصد و 1/681، 4/816، 2/730 و 3/983 کیلوگرم در هکتار بود که نشان میدهد استفاده از N و Fe موجب افزایش عملکرد دانه و روغن در هر دو رقم شده است. استفاده از کودهای دارای Zn و Mn نیز اثر معنیداری را بر عملکرد و میزان روغن دانه نداشت. در این مطالعه تغییرات عملکرد دانه و روغن اساساً و بهترتیب ناشی از تغییرات تعداد غلاف در بوته و عملکرد دانه بود. بهطور کلی بهنظر میرسد استفاده از N و Fe در شرایط اقلیمی و خاکی مشابه با این منطقه میتواند از لحاظ اقتصادی دارای اهمیت و موجب افزایش عملکرد دانه و روغن در کلزا شود.
قدرتاله سعیدی،
جلد 12، شماره 45 - ( 7-1387 )
چکیده
این مطالعه به منظور بررسی تأثیر سیزده تیمار کودی ( به عنوان فاکتور اصلی) بر صفات زراعی دو رقم کنجد ( به عنوان فاکتور فرعی) در یک آزمایش کرتهای خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در اصفهان انجام شد. نتایج نشان داد که هیچ یک از تیمارهای کودی دارای عناصر غذاییMn،Zn ،Fe ،K،P ،N , تأثیر معنیداری بر اجزای عملکرد، عملکرد دانه و روغن نداشتند، ولی مصرف هم زمان همه عناصر نسبت به تیمار شاهد موجب کاهش معنیدار تعداد روز تا رسیدگی شد. اثر متقابل معنیدار بین رقم و تیمارهای کودی برای درصد روغن دانه نیز نشان داد که مصرف عناصر غذایی NPK، P،Nو NPK+Fe+Zn در توده مبارکه و مصرف عناصر غذایی N+K در توده اردستان موجب کاهش معنیدار درصد روغن دانه آنها گردید و بقیه تیمارهای کودهی تأثیر معنیداری بر درصد روغن دانه نداشتند. توده مبارکه نیز بهطور معنیداری نسبت به توده اردستان از ارتفاع بوته بیشتر، تعداد دانه در کپسول بیشتر، وزن هزار دانه کمتر،عملکرد دانه در بوته و در هکتار بیشتر، درصد روغن در دانه کمتر و عملکرد روغن بیشتری برخوردار بود. عملکرد دانه در توده مبارکه و اردستان به ترتیب 1646 و 1169 کیلوگرم در هکتار و درصد روغن دانه آنها به ترتیب برابر 88/52 و 81/53 بود. ضرایب همبستگی و تجزیه رگرسیون نشان داد که تغییرات عملکرد دانه بیشتر ناشی از تغییرات تعداد کپسول در بوته و تعداد دانه در کپسول بود و این دو صفت از اجزای اصلی عملکرد دانه در کنجد بودند. عملکرد روغن نیز همبستگی بسیار بالایی را با عملکرد دانه نشان داد (**99/0= r)، ولی ضریب همبستگی آن با درصد روغن دانه بسیار کم و غیر معنیدار بود (10/0- = r)، بنابراین این طور استنباط می شود که عملکرد دانه عامل اصلی تعیین کننده عملکرد روغن بوده است.
صدیقه یزدان پناه، پرهام ارجمند، هاشم پورآذرنگ، مهدیه محمدی جعفری،
جلد 13، شماره 47 - ( 1-1388 )
چکیده
در این پژوهش ابتدا ترکیبات آنتی اکسیدانی پوس ت انار توسط دو حلال اتانل و متانل به روش پرکولاسیون استخراج شده و سپس فعالیت آنتی اکسیدانی آنها به روش فسفومولیبدنیوم تعیین گردید . مشخص شد که عصاره متانلی فعالیت آنتی اکسیدانی بالاتری نسبت به عصاره توکوفرول و -α ۱۵۰ در مقایسه با º C اتانلی دارد . در مرحله بعد مقاومت حرارتی عصاره متانلی به رو ش رنسیمت در دماهای ۱۲۰،۹۰ و عصاره متانلی پوست انار در هر سه دما به طور1000 ppm ارزیابی گردید . در پایان مشخص شد که طول دوره القا ی نمونه حاوی BHT معنی داری بالاتر از سایر نمونه هاست. نتایج حاصل از آزمون پانل روی فراورده چیپس سیب زمینی نشان داد که استفاده از عصاره پوست انار در غلظت بالا هیچ گونه تأثیر منفی نسبت به نمونه شاهد روی خواص ارگانولپتیک محصول نداشته است.