7 نتیجه برای زبری
حسین افضلی مهر، منوچهر حیدرپور، سید حسین فرشی،
جلد 7، شماره 1 - ( 1-1382 )
چکیده
در این پژوهش با در نظر گرفتن پارامترهای کلی همچون سرعت متوسط جریان در چند سطح مقطع از رودخانه گاماسیاب واقع در اطراف نهاوند، پارامترهای موضعی مانند سرعت متوسط نقطهای در هر نیمرخ سرعت جریان و توزیع نیمرخ سرعت بر اساس تئوری لایه مرزی، مقاومت در برابر جریان و عوامل مؤثر بر آن، با استفاده از دادههای اندازهگیری شده برای جریانهای یکنواخت و غیر یکنواخت بررسی شده است. نتایج پژوهش نشان میدهد که هر گونه تغییر در شکل تابع لگاریتمی توزیع جهانی سرعت با منظور کردن فاکتور شکل سطح مقطع رودخانه و یا ضریب تعدیل زبری مواد بستر برای قطر مشخصه رودخانه تأثیری بر پیشبینی مقاومت در مقابل جریان ندارد. در حالی که ارائه مقدار ثابت لگاریتمی (عرض از مبدأ) معادله توزیع جهانی سرعت به صورت تابعی از پارامترهای عدد فرود و پارامتر شیلدز میتواند تا حدی برآورد مقاومت در برابر جریان را بهبود بخشد. همچنین، در نظر گرفتن فاکتور شکل و ضریب تعدیل زبری در معادلات نمایی، پیشبینی مقاومت دربرابر جریان را بهبود نمیبخشد. از سوی دیگر، به کارگیری مشخصات لایه مرزی چون ضخامت و اندازه حرکت لایه مرزی در نیمرخ سرعت، خطر همبستگی ساختگی را در معادله پیشنهادی برای مقاومت در برابر جریان منتفی میسازد. معادله پیشنهادی حاصل از اندازهگیریهای نیمرخ سرعت جریان غیر یکنواخت در رودخانه گاماسیاب، نشان میدهد که عمق جریان آب، حداکثر سرعت جریان واقع در سطح آب و شیب خط انرژی از عوامل مؤثر بر مقاومت در برابر جریان میباشند.
محمدرضا میرزایی، استفان قوی، غلامرضا قضاوی، کریستینا بونر،
جلد 12، شماره 46 - ( 10-1387 )
چکیده
اساس کار ارائه شده بر مبنای تهیه یک مدل رقومی زمین (DEM) در دو ماکت با ابعاد 50×50 سانتی متر و با شرایط زبری متفاوت (زبری تند و زبری ملایم) میباشد. برای تهیه DEM از دو روش زبریسنج لیزری و فتوگرامتری استفاده شد. تصاویر فتوگرامتری در دو تکرار و در تاریخهای متفاوت بهدست آمد. روش لیزری با داشتن صحت و دقت بسیار بالا به عنوان روش شاهد به منظور ارزیابی روش فتوگرامتری در نظر گرفته شد و سپس این دو روش با استفاده از پارامترهای مختلف آماری و خصوصیات خاک مانند هیستوگرامهای شیب و ارتفاع مورد مقایسه قرار گرفتند. در نهایت با استفاده از مدلهای رقومی زمین دو روش میزان ضریب زبری تصادفی (RR) و حداکثر نگهداشت سطحی خاک تعیین شد. RR عنوان نماینده میکروتوپوگرافی سطح خاک و یکی از عوامل کلیدی در بسیاری از فرآیندهای هیدرولیکی و فرسایش مورد مطالعه قرار گرفت. میزان خطای RR محاسبه شده به وسیله روش فتوگرامتری در مقایسه با لیزری به طور متوسط 10 درصد در ماکت با زبری پایین و 5 درصد در ماکت با زبری بالا میباشد. این میزان خطا در محاسبه حداکثر نگهداشت سطحی (MDS) بین 2 تا 34 درصد یعنی حداکثر حدود 17/0 میلیمتر تغییر میکند. در این تحقیق روش، فتوگرامتری مدل رقومی با شیب ملایمتری برای ماکت با زبری بالا در مقابل لیزری (یعنی به طور متوسط حدود 5/40 در برابر 46 درجه برای لیزری) و شیب تندتری برای ماکت با زبری پایین (متوسط5/23 در مقابل 7/20 برای لیزری) ارائه داده است. نتایج این تحقبق نشان میدهد که روش فتوگرامتری روشی مناسب برای تخمینی با دقت کافی از میزان RR و تخمین مناسبی از میزان MDS میباشد.
محمد فتحی، افشین هنربخش، محمد رستمی، علیرضا داودیان دهکردی،
جلد 16، شماره 62 - ( 12-1391 )
چکیده
در این مقاله مزیت و اهمیت یک مدل عددی به منظور پیشبینی و پایش فرآیندهای حاکم بر جریان رودخانهها مورد بحث قرار گرفته است. به همین منظور و با توجه به اهمیت سرعت جریان آب و تنشهای برشی ناشی از آن بر فرسایش کنارهها و کف رودخانه، از یک مدل عددی دو بعدی تحت عنوان CCHE2D برای شبیهسازی الگوی جریان در بازهای از یک پیچانرود طبیعی (خشکه رود فارسان در 30 کیلومتری غرب شهرکرد) بهره گرفته شده است. در این بررسی پس از نقشهبرداری دقیق نقشههای توپوگرافی با مقیاس مناسب از محدوده مورد مطالعه بهدست آمد و سپس هندسه مدل و شبکه محاسباتی با ابعاد مختلف تهیه، و در نهایت براساس مشخصات اندازهگیری شده جریان رودخانه، مدل هیدرودینامیک دو بعدی متوسط عمق، اجرا و نتایجی همچون توزیع عمق و سرعت جریان در خم رودخانه استخراج گردید. نتایج بهدست آمده نشان دادند که بهرهگیری از مدلهای دینامیک سیالات محاسباتی (CFD) برای مدلسازی جریان آب، ما را یک گام به پیشبینیهای کلیتر برای فرآیندهای حاکم بر جریان در رودخانههای پیچانرودی نزدیکتر میکند. نتایج شبیهسازی با نتایج بهدست آمده از اندازهگیری صحرایی نشان داد، مدل CCHE2D از قابلیت خوبی جهت پیشبینی مشخصات جریان در رودخانههای پیچانرود برخوردار است.
ناهید پورعبدالله، تورج هنر، روح الله فتاحی نافچی،
جلد 18، شماره 67 - ( 3-1393 )
چکیده
تحقیقات بسیاری در خصوص پرش هیدرولیکی روی بسترهای زبر و سطوح صاف صورت گرفته اما تاکنون روی شیبهای معکوس همراه با زبریهای سطوح متفاوت تحقیقات کافی انجام نگردیده است. هدف از انجام این تحقیق بررسی اثر میزان زبری و شیب معکوس بر خصوصیات هیدرولیکی پرش و تغییرات افت انرژی در حوضچه آرامش با شیب کف منفی و سه نوع زبری متفاوت است. نتایج نشان داد که مقادیر عمق نسبی پرش در یک حوضچه آرامش با شیب کف منفی و افزایش زبری نسبت به حالت افقی کاهش پیدا میکند. این زبریها در شرایط متفاوتی با اعداد فرود در محدوده بین 9/4 تا 8/7 مورد آزمایش قرار گرفتند. بهطور متوسط کاهش اعماق نسبی در این تحقیق %15/31 میباشد. همچنین مقدار افت انرژی نسبی در حالتهای مختلف شیب و زبری بیشتر از حالت کلاسیک بود.
حمیدرضا عظیمزاده، فرزانه فتوحی، محمدرضا اختصاصی،
جلد 18، شماره 68 - ( 6-1393 )
چکیده
زبری سطح خاک یکی از مشخصههای مهم در مطالعات و مهار فرسایش آبی و بادی است. وجود اجزاء سنگی در ایجاد زبری سطح خاک تاثیرگذار است. هدف از این تحقیق بررسی و مقایسه تغییرات شاخصهای زبری آلماراس و ضریب زنجیر در دشتسرهای لخت، اپانداژ و پوشیده همچنین ارتباط ضرایب با درصد پوشش سنگفرش در بخشی از حوزه دشت یزد- اردکان است. زبری سطح خاک با استفاده از زبریسنج میلهای و زنجیر در سطح اراضی سه تیپ دشتسرهای لخت، اپانداژ و پوشیده اندازهگیری شد. شاخصهای زبری در مقاطع طولی (ترانسکت) با طول cm 90 تعیین شده در قالب طرح سیستماتیک تصادفی پس از تفکیک دشتسرها، در هرکدام 30 ترانسکت بهطور تصادفی انتخاب و ارتفاع نقاط اجزاء زبری سطح آن اندازهگیری گردید. با درنظر گرفتن فاصله cm2 میلهها در قاب زبریسنج میلهای و طول 90 سانتیمتری قاب، ارتفاع 46 نقطه در هر ترانسکت ثبت گردید. سپس در هر رخساره با 37 پلاتگذاری20×20 سانتیمتر، درصد پوشش سنگفرش اندازهگیری شد. نتایج نشان داد، درصد پوشش سنگفرش در دشتسرهای لخت، اپانداژ و پوشیده به ترتیب 100-55، 85-40 و کمتر از پنج درصد سطح است. آزمون تجزیه واریانس (دانکن) نشان داد، اختلاف معنیدار ازنظر شاخص زبری تصادفی و زنجیر بین دشتسرهای لخت، اپانداژ با پوشیده در سطح آماری 1% وجود دارد. همچنین با افزایش درصد پوشش سنگفرش شاخصهای زبری آلماراس و زنجیر بهصورت نمایی در پایه نپرین افزایش مییابد. ضریب زبری آلماراس دارای همبستگی قویتر و معنیدار نسبت به ضریب زنجیر با پوشش سنگفرش است. ازنظر همبستگی دو شاخص زبری در دشتسرهای لخت، دشتسرهای اپانداژ و پوشیده بهترتیب 54، 33 و 14 درصد تغییرات ضریب زنجیر توسط شاخص زبری آلماراس قابل تبیین است. رابطه دو شاخص در دشتسرهای لخت و اپانداژ در سطح یک درصد معنیدار است درحالیکه ارتباط این دو شاخص در دشتسر پوشیده دارای ارتباط معنیدار نیست. با حرکت از دشتسر لخت به اپانداژ، ضرایب زبری کاهش مییابد. هرچند در دشتسرهای پوشیده شاخص آلماراس اندکی افزایش نشان داد ولی این اختلاف معنیدار نمیباشد.
نادر شهابینژاد، مجید محمودآبادی، احمد جلالیان، الهام چاوشی،
جلد 24، شماره 3 - ( 9-1399 )
چکیده
فرسایش بادی یکی از مهمترین جنبههای تخریب اراضی بهخصوص در مناطق خشک و نیمهخشک محسوب میشود. ویژگیهای خاک از طریق تأثیر بر فرسایشپذیری آن، در کنترل شدت فرسایش بادی نقش اساسی دارند. هدف این پژوهش بررسی ارتباط بین ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی خاک و شدت فرسایش بادی و تعیین مهمترین ویژگی مؤثر بود. به این منظور، شدت فرسایش بادی بهصورت درجا و با استفاده از یک دستگاه تونل باد قابل حمل در 60 نقطه از مناطق مختلف استان کرمان اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که شدت فرسایش بادی بین 0/03 تا 3/41 گرم بر متر مربع در دقیقه متغیر بود. سرعت آستانه فرسایش بادی از طریق تابع توانی باعث کاهش معنیدار شدت فرسایش شد (0/001P<، 0/81=R2). درصد ذرات رس و سیلت، مقاومت برشی، میانگین وزنی قطر خاکدانهها، سنگریزه سطحی، خاکدانههای بزرگتر از 0/25 میلیمتر، کربن آلی خاک، کربنات کلسیم معادل و همچنین کلسیم، پتاسیم و منیزیم محلول با شدتهای فرسایش بادی روابط عکس و غیرخطی داشتند. در مقابل با افزایش درصد ذرات شن، سدیم محلول، هدایت الکتریکی و نسبت جذب سدیم، فرسایش بادی بهطور معنیداری افزایش یافت. بر اساس نتایج نهایی، از بین ویژگیهای مورد مطالعه، نسبت جذب سدیم و میانگین وزنی قطر خاکدانه بیشترین اثرگذاری را بر شدت فرسایش بادی در خاکهای استان کرمان نشان دادند. بنابراین پیشنهاد میشود در راستای جلوگیری از سدیمی شدن و نیز تخریب ساختمان خاکها، اقدامات حفاظتی مناسب انجام شود.
حسین کاظمی زاده، مجتبی صانعی، هومن حاجی کندی،
جلد 25، شماره 2 - ( 6-1400 )
چکیده
با افزایش چالۀ آبشستگی در بالادست و پاییندست پایههای پل طراحی شده روی رودخانهها، پایداری استاتیکی سازۀ پل به مخاطره کشیده میشود. برای مقابله با این پدیده هیدرولیکی راهکارهای مختلفی پیشنهاد شده است. یکی از این راهکارها، تغییر هیدرودینامیک جریان در اطراف پایۀ پلها است. این راهکار با کاهش جریان پایینرونده در بالادست پایه پلها از افزایش آبشستگی جلوگیری بهعمل میآورد. در تحقیق حاضر، با استفاده از ساخت مدلهای پایه پل مربع با زبریهای مستطیلی و مثلثی در دو حالت پیوسته و ناپیوسته در ابعاد مختلف سعی در بررسی تأثیر ساختار هندسی زبریهای مورد آزمایش بر حداکثر میزان عمق آبشستگی در اطراف پایه پل مربعی شد. نتایج تحقیق نشان داد، با افزایش طول زبری در بالادست و پاییندست پایه پل، چاله آبشستگی بهصورت محسوسی با نرخ کاهشی عمق آبشستگی ماکزیمم در حدود 34 درصد نسبت به مدل شاهد (بدون زبری) تغییر وضعیت میدهد. همچنین مقایسههای بین مدلهای زبری پیوسته و ناپیوسته نشان داد، با اجرای ناپیوسته زبری مستطیلی و مثلثی میزان حداکثر عمق آبشستگی بهصورت محسوسی کاهش پیدا میکند. درنهایت با درنظر گرفتن آنالیز ابعادی، رابطهای بر پایه رگرسیون غیرخطی بر دادههای آزمایشگاهی برازش داده شد. در این رابطه بهازای وجود رسوبات ماسهای، متوسط میزان عمق آبشستگی در حالتهای مختلف زبری پیشبینی شد. نتایج نشان داد، مقادیر محاسباتی با مقادیر واقعی بهدست آمده از آزمایشات برازش مناسبی دارد.