6 نتیجه برای زمین لغزش
حمیدرضا پورقاسمی، حمیدرضا مرادی، مجید محمدی، محمدرضا مهدویفر،
جلد 12، شماره 46 - ( 10-1387 )
چکیده
شناخت نواحی مستعد وقوع زمین لغزش یکی از اقدامات اولیه در مدیریت منابع طبیعی و برنامه ریزیهای توسعه ای و عمرانی است. هدف از این تحقیق، پهنه بندی خطر زمین لغزش در بخشی از حوزه آبخیز هراز در حد فاصله روستای وانا تا امامزاده علی با استفاده از توابع عضویت فازی و اپراتورهای فازی است. ابتدا نقاط لغزشی با استفاده از عکس های هوایی و بازدیدهای میدانی مشخص و متعاقب آن نقشه پراکنش زمین لغزش منطقه تهیه گردید. سپس هر یک از عوامل مؤثر بر وقوع زمین لغزش در منطقه مورد مطالعه از قبیل شیب، جهت شیب، ارتفاع، لیتولوﮊی، کاربری اراضی، فاصله از جاده، فاصله از شبکه آبراهه، فاصله از گسل و نقشه همباران در محیط GIS تهیه گردید. داده های مذکور در فرمت های برداری و رستری در محیط نرم افزار Ilwis ذخیره و برای انجام تحلیل های مبتنی بر تئوری مجموعه های فازی مورد استفاده قرار گرفت. تحلیل های فازی با استفاده از نرم-افزار Idrisi و پس از تعیین مقادیر و توابع عضویت فازی صورت گرفت. در این تحقیق از اپراتورهای فازی مختلفی همچون And، Or، Sum، Product و Gamma استفاده گردید. نتایج نشان داد اپراتور فازی گاما با مقدار بیشترین دقت را در تهیه نقشه حساسیت به خطر زمین لغزش در منطقه مورد مطالعه دارد.
سیده زهره موسوی خطیر، عطاء الله کاویان، کریم سلیمانی،
جلد 14، شماره 53 - ( 7-1389 )
چکیده
در تحقیق حاضر به منظور مدلسازی و تهیه نقشه پهنهبندی خطر زمین لغزش حوزه آبخیز سجارود از روش تحلیل آماری رگرسیون لجستیک چند متغیره استفاده شده است. ابتدا نقشه پراکنش زمین لغزشهای منطقه شامل 95 نقطه لغزشی به عنوان متغیر وابسته تهیه شد و عدد یک به حضور و عدد صفر به 95 نقطه تصادفی عدم حضور زمین لغزش تعلق گرفت. ده عامل مؤثر بر وقوع زمین لغزشهای منطقه شامل ارتفاع از سطح دریا، درجه شیب، جهت شیب، شکل شیب، بارندگی، فاصله از گسل، فاصله از شبکه زهکشی، فاصله از جاده، کاربری اراضی و سنگ شناسی به عنوان متغیرهای مستقل در نظر گرفته شدند. تأثیر هر متغیر مستقل بر وقوع و عدم وقوع زمین لغزش بر اساس ضرایبی که در معادله رگرسیون لجستیک ایجاد میشوند، مشخص شد. تفسیر ضرایب نشان داد که شبکه جاده مهمترین نقش را در بروز زمین لغزشهای منطقه برعهده دارد. ارتفاع از سطح دریا، شکل شیب، بارندگی و فاصله از گسل به دلیل عدم همبستگی آماری با وقوع زمین لغزش از مدل نهایی حذف شدند. پس از انتقال معادله نهایی احتمال وقوع به نرمافزار Arc/view 3.2a، نقشه پهنهبندی خطر زمین لغزش منطقه تهیه شد. نتایج ارزیابی صحت نشان داد صحت کلی نقشه تولیدی 3/85 درصد است. بر این اساس 53 درصد از مساحت حوزه در منطقه خیلی کم خطر، 3/18 درصد در منطقه کم خطر، 21 درصد در منطقه با خطر متوسط و 7/7 درصد مساحت حوزه در منطقه پرخطر قرار گرفتند. صحت مدل آماری و نقشه پهنهبندی حاصل بر اساس آمارههای -2LL ، R2 ناگلکرک و R2 کوکس و اسنل ارزیابی و مورد تأیید قرار گرفت.
حمیدرضا پورقاسمی، حمیدرضا مرادی، مجید محمدی، رئوف مصطفیزاده، عباس گلی جیرنده،
جلد 16، شماره 62 - ( 12-1391 )
چکیده
هدف از تحقیق حاضر پهنهبندی خطر زمینلغزش با استفاده از تئوری بیزین در بخشی از استان گلستان است. به این منظور ابتدا با استفاده از نقاط لغزشی بانک اطلاعات زمینلغزش کشور (392 نقطه لغزشی) نقشه پراکنش زمینلغزشهای منطقه تهیه گردید. سپس نقشههای هر یک از عوامل مؤثر بر وقوع زمینلغزش مانند درجه شیب، جهت شیب، شکل شیب، ارتفاع، کاربری اراضی، زمینشناسی، فاصله از جاده، فاصله از آبراهه، فاصله از گسل، شاخص توان آبراهه، شاخص حمل رسوب، بافت خاک و پهنههای بارش منطقه در محیط GIS تهیه گردید. با استفاده از تئوری احتمالات بیزین ارتباط هر یک از عوامل و نقاط لغزشی موجود تعیین و وزن طبقههای هر عامل مشخص شد. نهایتاً نقشههای پهنهبندی خطر زمینلغزش با 14 رویکرد مدلسازی (استفاده از تمام عوامل مؤثر و حذف تک تک عوامل) با استفاده از تئوری بیزین برای منطقه مورد مطالعه تهیه گردید. ارزیابی مدلهای مذکور با استفاده از منحنی ROC و30% نقاط لغزشی صورت گرفت. نتایج ارزیابی نشان داد که دقت مدل احتمالاتی تهیه شده با رویکرد دوم مدلسازی (حذف عامل جهت شیب از تحلیلها) در منطقه مورد مطالعه 37/71% (خوب) برآورد شد.
کورش شیرانی، علیرضا عرب عامری،
جلد 19، شماره 72 - ( 5-1394 )
چکیده
این پژوهش با هدف شناسایی عوامل مؤثر در ایجاد پدیده زمین لغزش و تعیین مناطق دارای پتانسیل زمین لغزش در حوضه دزعلیا با استفاده از روش رگرسیون لجستیک انجام شده است. به این منظور ابتدا مهمترین عوامل مؤثر در زمین لغزش مانند شیب، جهت شیب، ارتفاع از سطح دریا، بارندگی، فاصله از جاده، فاصله از گسل، تراکم شبکه زهکشی، کاربری اراضی و سنگشناسی بررسی و خصوصیات مربوط به هر یک از آنها شناسایی شدند. سپس نقشه پراکنش زمین لغزش از طریق انجام عملیات میدانی با استفاده از GPS و تصاویر ماهوارهای تهیه و رقومی گردید. در مرحله بعد با بهکارگیری روش رگرسیون لجستیک اقدام به تهیه نقشه پهنهبندی خطر زمین لغزش گردید. با توجه به مقدار ضرایب بهدست آمده میتوان گفت که لایه طبقات ارتفاعی مهمترین عامل در وقوع زمین لغزش در منطقه مورد مطالعه میباشد. مقدار شاخص ROC نیز برابر 917/0 بهدست آمده است که مقدار بسیار بالایی را نشان میدهد و حاکی از آن است که حرکات تودهای مشاهده شده، رابطه قوی با مقادیر احتمال حاصل از مدل رگرسیون لجستیک دارد.
کورش شیرانی،
جلد 21، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده
مدل سازی حساسیت پذیری نسبت به زمین لغزش در تصمیم گیری و برنامه ریزی کاربری زمین خصوصاً در نواحی کوهستانی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. هدف اصلی این پژوهش، مدل سازی و ارزیابی پتانسیل حساسیت زمین نسبت به زمین لغزش با استفاده از مدل های شاخص آنتروپی شانون و وزن شاهد تئوری بیزین می باشد. بدین منظور، در ابتدا با استفاده از تصاویر ماهواره ای و بازدیدهای میدانی، نقاط لغزشی شناسایی و نقشه پراکنش زمین لغزش های حوضه سرخون کارون تهیه گردید. لایه های اطلاعاتی کاریری زمین، شاخص همگرایی، فاصله از جاده، ارتفاع، شاخص رطوبت توپوگرافی، فاصله از گسل، فاصله از آبراهه، گرادیان شیب، سنگ شناسی، وجه شیب و بارندگی بترتیب اهمیت به عنوان عوامل موثر در وقوع زمین لغزش شناسایی و نقشه های مذکور در محیط سامانه اطلاعات جغرافیایی رقومی گردیدند. از تلفیق متغیرها، مقدار لغزش در هر کلاس عامل و وزن دهی طبقات بر اساس روابط موجود در مدل های آنتروپی شانون و وزن شاهد محاسبه و در نهایت نقشه پهنه بندی حساسیت نسبت به زمین لغزش در دو مدل مذکور حاصل گردیدند. نتایج نقشه های حساسیت نسبت به زمین لغزش حاصل از هر دو مدل نشان می دهد بیش از 70 درصد زمین لغزش های رخ داده در پهنه های حساسیت خیلی زیاد و زیاد که حدود نیمی از سطح حوضه (بیش از 45 درصد) را تشکیل می دهند، قرار دارند. همچنین نتایج حاصل از هر دو مدل متفقاً نشان داد که کاربری زمین، بیشترین تاثیر را در وقوع زمین لغزش داشته است. تفکیک پذیری بین پهنه ها، بر اساس شاخص سطح سلول هسته (SCAI) و نسبت فراوانی (FR)، برای مدل آنتروپی شانون مناسب تر ارزیابی گردید. نهایتاً منحنی عملگر نسبی یا گیرنده (ROC) برای نقشه های حساسیت لغزش ترسیم و سطح زیر منحنی (AUC) آنها محاسبه گردید. نتایج اعتبارسنجی هر دو مدل خیلی خوب برآورد گردید و نشان داد که مدل آنتروپی (AUC=89%) اندکی بهتر از مدل وزن شاهد (AUC=82%) می باشد.
کورش شیرانی،
جلد 22، شماره 3 - ( 8-1397 )
چکیده
تکنیک تداخلسنجی راداری ابزار ارزشمندی در پایش جابهجاییهای سطح زمین است. یکی از روشهایی که بهمنظور کاهش محدودیتهای این تکنیک وجود دارد، روش تداخلسنجی راداری مبتنی بر پراکنش کنندههای دائمی PS)( است که جابهجایی را تنها بر روی پیکسلهایی که ویژگیهای پراکنشی آنها در طول زمان تقریباً ثابت است، پایش میکند. در این پژوهش با هدف شناسایی و پایش لغزش با استفاده از فناوری پراکنش کنندههای دائمی دو مجموعه داده های PALSAR و ASAR، بهترتیب با طول موج باند L و C، حالت مداری گذربالا و پایین در بازه زمانی 2007 تا 2010 و 2003 تا 2010 در منطقه روستای نقل از توابع پادنای علیای سمیرم استان اصفهان بهکار گرفته شدند. نتایج اندازهگیری جابهجایی نشان داد که هر دو مجموعه داده PALSAR و ASAR، با استفاده از روش PS (با مقادیر 1253 میلیمتر و 1578 میلیمتر در دوبازه زمانی چهار و هفت سال) در شناسایی لغزش نقل، کارآمد هستند. لیکن نتایج پردازش تصاویر ASAR نسبت به PALSAR برای تعیین میزان جابهجایی قائم لغزش بهدلیل حرکت مداری گذرپایین، مناسبتر هستند. این در حالی است که تصاویر PALSAR بهدلیل شناسایی تعداد نقاط پراکنش کننده دائمی بیشتر، محدوده لغزش را بهتر شناسایی میکنند. نتایج حاصل از روشهای GPS و PS برای روند لغزش نقل یکسان و مؤید یکدیگر به سمت غرب است. همچنین میزان جابهجایی قائم بین یک تا دو متر در قسمتهای مختلف سطح لغزش اندازهگیری شد. در نهایت با استفاده از تلفیق دادههای راداری PALSAR و ASAR که بهترتیب در دو گذربالا و پایین، امکان بررسی سازوکار، نوع لغزش و جهت حرکت آن فراهم شده است.