15 نتیجه برای سدیم
سیدشهرام میراجاق، احمد ارزانی،
جلد 3، شماره 1 - ( 1-1378 )
چکیده
تحمل به شوری 28 رقم بومی و خارجی گندم دوروم در محیط کشت موراشیک و اسکوگ حاوی نمک طعام مورد ارزیابی قرار گرفت. بدین ترتیب که کالوسهای حاصل از اسکوتلوم جنینهای نارس در ارقام مورد مطالعه تحت تأثیر 8 سطح تیمار شوری صفر، 3/0، 6/0، 9/0، 2/1، 5/1، 8/1 و 1/2 درصد (وزن به حجم) کلرور سدیم قرار داده شدند. گیاهان دهنده جنین نارس در یک سیستم هیدروپونیک با جریان چرخشی و در گلدانهایی در گلخانه و نیز در مزرعه کشت شدند. یادداشت برداری از کالوسها در زمانهای صفر، 8 و 16 روز پس از کشت در محیط شور انجام شد. ارزیابی تحمل به شوری ارقام از طریق سنجش معیارهای سرعت رشد نسبی و درصد کلروز کالوس در محیطهای کشت حاوی سطوح مختلف کلرور سدیم، به صورت آزمایش فاکتوریل 28 × 8 در قالب طرح کاملاً تصادفی، با نمونهبرداری در 3 تکرار و با 3 نمونه صورت گرفت. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل آماری نشان داد که از میان پارامترهای مورد استفاده در ارزیابی تحمل به شوری کالوس، معیار رشد نسبی از اهمیت و اعتبار بیشتری برخوردار است، لیکن سرعت رشد کالوس، به لحاظ این که یک صفت کاملاً کمی نمیباشد و تا حد زیادی مبتنی بر مشاهدات و احتمالاً همراه با خطای مشاهدهای است، اهمیت کمتری دارد. حاصل این بررسی معرفی رقم “پی. آی 40100” و رقم “دیپر – 6” به عنوان ژنوتیپهای برتر متحمل شوری در شرایط ویترو میباشد. این ارقام به لحاظ این که رشد نسبی کالوس بالا و درصد کلروز کالوس پایینی را در مقام مقایسه با سایرین داشتهاند، در شرایط این آزمایش احتمالاً از ظرفیت ژنتیکی برتری برخوردار میباشند.
علیرضا صادقی ماهونک، فخری شهیدی،
جلد 5، شماره 1 - ( 1-1380 )
چکیده
اثر ضد قارچی دی استات سدیم در جلوگیری از رشد برخی از کپکهای عامل فساد نان، ابتدا در محیط کشت، و سپس در نان مسطح بررسی شد. دریک آزمایش مقدماتی اثر غلظتهای مختلف دی استات سدیم در سطح صفر، 1000، 2000، 3000، 4000 و 5000 قسمت در میلیون، در جلوگیری از رشد کپکهای .Aspergillus niger، Aspergillus sp.، Rhizopus sp و .Penicillium sp در محیط کشت مطالعه گردید. معلوم شد هرچه غلظت دی استات سدیم افزایش یابد رشد کپکها کندتر میشود، به طوری که در غلظت 5000 قسمت در میلیون، پس از گذشت پنج روز رشد کپکها بسیار محدود میگردد. با توجه به نتایج حاصل از این بخش، اثر ضد کپکی غلظتهای مختلف دی استات سدیم در نان مسطح نیز مورد ارزیابی قرار گرفت. در این بخش از پژوهش .Aspergillus sp به عنوان کپک شاخص انتخاب شد.
نتایج نشان داد که چنانچه میزان 3000 قسمت در میلیون دی استات سدیم به نان افزوده شود، نه تنها رشد کپک را به تاخیر میاندازد، از بیات شدن نان نیز تا حد زیادی میکاهد. این غلظت دی استات سدیم هیچ گونه اثر منفی بر بافت نان نداشت، و زمان ماندگاری نان را به چهار روز رساند. غلظتهای بیشتر، رشد کپک را کندتر میکند اما بر بافت و طعم نان تاثیر منفی دارد. لذا غلظت 3000 قسمت در میلیون دی استات سدیم برای افزایش زمان ماندگاری نان مسطح پیشنهاد میگردد.
محمدجواد آروین، نسرین کاظمی پور،
جلد 5، شماره 4 - ( 10-1380 )
چکیده
آثار شوری و خشکی بر رشد و ترکیب شیمیایی و بیوشیمیایی چهار رقم پیاز خوراکی دسکس، تگزارس ارلی گرانو (تگزاس)، دهیدراتور و پیاکس 492 در یک آزمایش گلخانهای در گلدان بررسی گردید. تیمارهای تنش شوری عبارت بود از شاهد، 45 میلیمول کلرور سدیم و 45 میلیمول کلرور سدیم + 5 میلیمول کلرور کلسیم و تیمارهای خشکی عبارت بود از شاهد (نگهداری رطوبت گلدانها در حد ظرفیت مزرعه) و خودداری از آبیاری تا زمانی که 50 درصد آب قابل استفاده مصرف شد، و سپس آبیاری تا حد ظرفیت مزرعه. گیاهان پس از چهار هفته از اعمال تیمارها برداشت شدند و وزن خشک اندام هوایی و ریشه، و سدیم، پتاسیم، کلسیم، پروتئین کل، قند و پرولین در اندام هوایی و ریشه اندازهگیری گردید.
نتایج نشان داد که تیمارهای کلرور سدیم و خشکی به طور معنیداری باعث کاهش وزن خشک اندام هوایی و ریشه شدند. از میان ارقام، رقم تگزاس بیشترین و رقم دسکس کمترین مقدار وزن خشک اندام هوایی را تولید کرد. کلرور سدیم به گونه معنیداری باعث افزایش سدیم و کاهش پتاسیم در اندامهای هوایی و ریشه، و کاهش کلسیم در ریشه گردید. تیمار کلرور سدیم توأم با کلرور کلسیم آثار سوء ناشی از کلرور سدیم را خنثی نمود؛ بدین صورت که به طور معنیداری باعث افزایش وزن خشک اندام هوایی در دو رقم، و افزایش وزن خشک و پتاسیم ریشه و کاهش سدیم و قند در اندامهای هوایی و ریشه همه ارقام گردید. کلیه تنشها مقدار پروتئین کل اندام هوایی را در رقم تگزاس به گونهای معنیدار افزایش دادند، در ارقام دیگر یا بیتأثیر بودند و یا باعث کاهش معنیدار آن گردیدند. مقدار پروتئین ریشه در کلیه ارقام، در اثر تیمارهای کلرور سدیم و کلرور سدیم توأم با کلرور کلسیم افزایش معنیدار پیدا کرد، ولی تنش خشکی تأثیری بر مقدار آن نداشت. افزایش و یا کاهش مقادیر قند و پرولین در اندام هوایی و ریشه تحت تأثیر تنشها، از الگوی خاصی پیروی نکرد. از میان ترکیبات بیوشیمیایی اندازهگیری شده، مقدار پروتئین موجود در اندام هوایی گیاهان، تحت تنشهای شوری و خشکی، همبستگی مثبت بسیار زیادی با وزن خشک اندام هوایی نشان داد، که احتمالاً میتوان از آن برای ارزیابی ارقام پیاز به این تنشها استفاده نمود.
حسین حکمآبادی، کاظم ارزانی، یحیی دهقانی شورکی، بهمن پناهی،
جلد 7، شماره 4 - ( 10-1382 )
چکیده
بهمنظور بررسی آثار شوری و زیادی بْر در آب آبیاری بر سرعت رشد نسبی، سرعت فتوسنتز خالص، نسبت وزن برگ و ویژگیهای فیزیولوژیکی پایههای درختان پسته، سه پایه بادامی زرند، سرخس و قزوینی که از پایههای عمده بهرهگیری شده در باغهای پستهاند، انتخاب و در گلدانهای 8 لیتری در خاک کاشته شدند. تیمارهای شوری در غلظتهای 0، 75، 150 و 225 میلیمول سدیم کلراید و بْر بهصورت اسید بوریک و در غلظتهای 0، 20 و 40 میلیگرم در لیتر تهیه و بهجای آبیاری روی نهالهای یکساله اعمال شد. قبل از شروع تیمارها و بعد از 30 و 60 روز از شروع تیمارها، از هر واحد آزمایش نهالها برداشت شدند و صفات مختلف از جمله شمار کل برگ، سطح برگ، ارتفاع ساقه و ریشه، وزن تر و وزن خشک ساقه، ریشه و برگ، میزان تجمع پرولین در برگ، میزان کلروفیل کل و میزان نسبی آب برگ روی گیاهان برداشت شده اندازهگیری شد، همچنین در طول آزمایش هر 14 روز یکبار پتانسیل آب برگ و میزان کلروفیل فلورسانس و ارتفاع بوته، شمار برگ و قطر ساقه مورد اندازهگیری قرار گرفت.
نتایج نشان داد که میزان سرعت رشد نسبی با افزایش سطح شوری و زمان شروع تیمار کاهش یافت. همچنین تیمار شوری مخصوصاً در غلظتهای بالا میزان سرعت فتوسنتز خالص را نیز کاهش داد، ولی در ارتباط با نسبت وزن برگی اختلافات معنیدار نبود. در تمام پایهها سرعت فتوسنتز خالص با سرعت رشد نسبی همبستگی بالایی داشت ولی این همبستگی با نسبت وزن برگی کمتر بود که نشاندهنده این است که سرعت فتوسنتز خالص عامل اولیه و مهم در تیمار شوری بوده و نسبت وزن برگی بهعنوان عامل ثانویه، از اهمیت کمتری برخودار است. همچنین مشخص شد که شوری اثری روی پتانسیل آب برگ، میزان کلروفیل و میزان کلروفیل فلورسانس نداشت، ولی با افـزایش میزان غلـظت سـدیم کلراید و زمان تـیمار، میـزان انباشتپرولین در برگها افزایش یافت. از پایههای مورد بررسی، پایه قزوینی نسبت به پایههای دیگر، پرولین بیشتری در برگها انباشت کرد، بههمین دلیل نسبت به پایه بادامی زرند و سرخس نسبت به شوری مقاومت بیشتری نشان داد. در ارتباط با بْر مشخص شد که تا غلظت 40 میلیگرم در لیتر هیچ تأثیری در سرعت رشد نسبی، سرعت فتوسنتز خالص، میزان تجمع پرولین و میزان کلروفیل فلورسانس نداشت، چرا که اختلاف معنیداری بین صفات اندازهگیری شده در نهالهای تیمار شده و شاهد دیده نشد.
مختار حیدری، عنایتا... تفضلی،
جلد 9، شماره 2 - ( 4-1384 )
چکیده
یکی از عوامل مهم در تعیین مقاومت به کلرید سدیم، کارایی غشاهای سلولی در شرایط تنش میباشد. پراکسیداسیون چربیها ناشی از فعالیت آنزیم لیپوکسی ژناز و یا رادیکالهای آزاد اکسیژن، از عوامل مهم تخریب غشاهای سلولی در شرایط تنش کلرید سدیم است. در پژوهش حاضر آثار تیمارهای صفر، 75 و 150 میلی مول کلرید سدیم طی یک دوره چهارده روزه بر فعالیت آنزیم لیپوکسی ژناز، میزان پراکسید هیدروژن و مالون دی آلدهید ( پراکسیداسیون چربی) در برگ دانهالهای بنه (Pistacia mutica F.& M)، پسته قزوینی و پسته وحشی سرخس (P. vera L) بررسی گردید. نتایج نشان داد کلرید سدیم موجب افزایش فعالیت آنزیم لیپوکسی ژناز در برگ دانهالهای هر سه پایه پسته گردید و این فعالیت در روز هفتم پس از کاربرد تیمارهای کلرید سدیم به حداکثر رسید و در روز چهاردهم کاهش یافت. در دانهالهای بنه بیشترین میزان فعالیت آنزیم دیده شد و در روز چهاردهم کاهش کمتری نسبت به دانهالهای سرخس و قزوینی نشان داد. میزان پراکسید هیدروژن، در برگ دانهالهای هر سه پایه افزایش یافت و بیشترین میزان آن به ترتیب در دانهالهای بنه و سرخس پس از کاربرد تیمار کلرید سدیم 150میلیمول در روز چهاردهم مشاهده گردید. در دانهالهای هر سه پایه، میزان بالای مالون دی آلدهید (شاخص پراکسیداسیون چربی) در روزهای هفتم و چهاردهم دیده شد. نتایج هم چنین نشان داد امکان استفاده از شاخص پراکسیداسیون چربی و فعالیتهای مربوط به آن مانند آنزیم لیپوکسی ژناز در گزینش گیاهان مقاوم به کلرید سدیم در پسته وجود دارد و لازم است در مورد تغییرات بیوشیمیایی و آنزیمی در پسته در پاسخ به تنش کلرید سدیم بررسیهای بیشتری صورت گیرد.
میرخلیل پیروزیفرد،
جلد 10، شماره 2 - ( 4-1385 )
چکیده
به منظور بررسی اثر غلظت محلول متابی سولفیت سدیم ( 2، 4، 6، 8 و 10 درصد)، مدت زمان غوطهور سازی در محلول (5/2، 5، 5/7 و 10 دقیقه)، همزدن محلول شامل: همزدن مداوم، 5/2 دقیقه یکبار، 5 دقیقه یکبار و هم نزدن (I , II , III , IV) و pH محلول (62/4، 62/3، 42/3) بر میزان جذب 2 SO توسط گوجهفرنگیهای رقم ریوگراند خشک شده به روش آفتابی، آزمایشی در چارچوب طرح آماری کرتهای کاملاً تصادفی بهترتیب با 5، 4، 4 و 3 تیمار با چهار تکرار انجام شد. نتیجه بررسیها نشان داد که افزایش غلظت محلول، افزایش مدت زمان غوطهورسازی در محلول، اجرای عمل همزدن مداوم و کاهش pH، مقدار جذب 2 SO را افزایش میدهد. چگونگی افزایش 2 SO در گوجهفرنگیها، تحت تأثیر هر یک از عوامل فوق از طریق جدول و منحنی ارائه شده است. مدلهای رابطه بین میزان جذب 2 SO و غلظت محلول متابی سولفیت سدیم، مدت زمان غوطهور سازی و اثر pH ارائه شد. آزمون معنیدار بودن تفاوت میانگینها به روش دانکن نشان داد که این افزایشها در سطح احتمال 1 درصد معنیدار است.
مهدی سلطانی حویزه، سیدعلیمحمد میرمحمدی میبدی ، احمد ارزانی،
جلد 11، شماره 42 - ( 10-1386 )
چکیده
گیاه نیشکر یکی از گیاهان مهم قندی در جهان محسوب میشود. با توجه به شرایط اقلیمی نیمه خشک و نسبتاً شور در مناطق تحت کشت نیشکر در کشور، افزایش مقاومت به شوری در این گیاه حائز اهمیت میباشد. برای نیل به این هدف شناخت ژنوتیپهای متحمل به شوری و درک مکانیزمهای تحمل به شوری در گیاه نیشکر ضروری است. در این مطالعه 8 رقم تجاری و امیدبخش نیشکر در محیط کشت هیدروپونیک، حاوی نمک طعام ( NaCl ) با غلظتهای صفر، 25/0، 5/0 و 75/0 درصد مورد مطالعه قرار گرفتند. آثار شوری بر جذب، انتقال و تجمع یونهای + Cl- , K+ , Na و +Ca2 در برگ و ریشه بررسی شد. با افزایش سطوح شوری محتوای کلر در برگ و ریشه ارقام مورد آزمایش افزایش یافت. نتایج حاصل از اندازهگیری میزان سدیم و پتاسیم نشان داد که تجمع سدیم درون گیاه ناشی از شوری، نسبت به پتاسیم بیشتر بوده است. با افزایش سطوح شوری میزان جذب سدیم و میزان انتقال آن به اندامهای هوایی به سرعت افزایش یافت که منجر به کاهش رشد و عملکرد وزن خشک گردید. محتوای کلر در برگ و ریشه رقم NCO-310 با افزایش سطوح شوری از متوسط به زیاد ثابت ماند، که نشان دهنده توانایی ژنتیکی این رقم برای جلوگیری از ورود یون سمی کلر به درون گیاه است. رقم CP82-1592 با داشتن کمترین نسبت کلر برگ به ریشه دارای انتقال کمتر یون سمی کلر به قسمتهای هوایی گیاه بود. همچنین این رقم دارای محتوای کلسیم بالا در برگ و نسبت سدیم به کلسیم پایین در تمام سطوح شوری بود. رقم CP48-103 با داشتن کمترین میزان یون سدیم در برگ و میزان نسبتاً پایین در ریشه احتمالاً دارای پتانسیل ژنتیکی در جلوگیری از ورود یون سدیم به گیاه میباشد. رقمهای CP72-2086 و CP82-1592 از مکانیزم توزیع یونهای مضر کلر و سدیم به برگهای پیر و پنجهها برخوردار بودهاند. بنابراین، جلوگیری از جذب، ممانعت از انتقال و توزیع عناصر مضر کلر و سدیم را میتوان به عنوان مکانیزمهای مهم در تحمل به شوری گیاه نیشکر مورد استفاده قرار داد.
فرنوش طهماسبی، علیرضا حسین پور،
جلد 11، شماره 42 - ( 10-1386 )
چکیده
ویژگیهای خاک نقش مهمی در جذب فسفر دارد. اطلاعات درباره جذب فسفر در خاکهای همدان محدود است. هدف از این پژوهش بررسی سرعت جذب فسفر در تعدادی از خاکهای همدان به وسیله دو نوع عصارهگیر بیکربنات سدیم 5/0 نرمال (روش اولسن) و بیکربنات آمونیوم-دیتیپیای در مدت 2520 ساعت و انتخاب بهترین معادله سینتیکی جهت توصیف جذب فسفر و بررسی همبستگی خصوصیات جذب فسفر با ویژگیهای خاک بود. به این منظور 200 میلی گرم فسفر در کیلوگرم خاک به صورتKH2PO4 به نمونههای خاک اضافه شد. خاکهای کود داده شده با رطوبت ثابت 20 درصد وزنی به مدت 2520 ساعت در انکوباتور در دمای 1±25درجه سانتیگراد نگهداری و در زمانهای 1، 2 ، 4، 8 ، 24، 48، 72، 96، 120، 144، 168، 240 ، 336 ،504 ،672،840، 1008، 1176 ، 1344، 1512، 1680، 1848، 2016، 2186، 2352 و 2520 ساعت پس از اضافه کردن کود فسفره به خاکها، عمل نمونهبرداری و عصارهگیری فسفر توسط عصارهگیر اولسن و بیکربنات آمونیوم-دیتیپیای انجام و معادلههای سینتیکی مرتبه صفر، مرتبه اول، پخشیدگی پارابولیکی، تابع نمایی و الوویچ ساده شده بر دادهها برازش داده شد. نتایج این پژوهش نشان داد که سرعت جذب فسفر در ابتدا سریع بوده، سپس کاهش یافت و به مقدار ثابتی رسید. مقدار فسفری که پس از 2520 ساعت خوابانیدن جذب شد در روش اولسن و بیکربنات آمونیوم-دیتیپیای به ترتیب در دامنه 8/253-6/162 و 1/253-3/193 میلیگرم در کیلوگرم بود. با توجه به بالا بودن ضرایب تشخیص و کم بودن خطای استاندارد برآورد معادلههای سینتیکی، دو معادله الوویچ ساده شده و تابع نمایی بهتر از معادلههای دیگر جذب فسفر را تشریح نمودند. دامنه تغییرات ضرایب سرعت در معادله الوویچ ساده شده و تابع نمایی توسط عصارهگیر اولسن به ترتیب 49/0-036/0 و 304/0-157/0 میلیگرم در کیلوگرم در ساعت و در روش بی کربنات آمونیوم-دیتیپیای به ترتیب 76/0-074/0 و 382/0-184/0 میلیگرم در کیلوگرم در ساعت بود. نمودار معادلهها در 336 ساعت دارای شکستگی بود. بنابراین دو معادله بر دادهها برازش شد(صفر تا 336 و 336 تا 2520ساعت) . در بخش اول نیز با توجه به بالا بودن ضرایب تشخیص و کم بودن خطای استاندارد برآورد معادلههای سینتیکی الوویچ، تابع نمایی و پخشیدگی پارابولیکی بهتر از معادلههای دیگر جذب فسفر را تشریح نمودند. ضرایب سرعت تعیین شده در این معادلهها در خاکها تغییرات زیادی داشت. در بخش دوم معادلههای سینتیکی قادر به توصیف جذب فسفر نبودند. نتایج این مطالعه نشان داد که سرعت جذب فسفر در خاکها متفاوت بود و تحت تأثیر مقدار کربنات کلسیم، آهن و آلومینیوم بلوری و بیشکل میباشد.
نفیسه یغمائیان مهابادی، جواد گیوی،
جلد 11، شماره 42 - ( 10-1386 )
چکیده
کانی گچ موجود در خاک بر بسیاری از خصوصیات فیزیکی، شیمیایی و مینرالوژیکی خاک و در نتیجه جنبه های مدیریتی، طبقه بندی و ارزیابی اراضی تأثیر می گذارد. بنابراین دانستن مقدار دقیق آن برای اهداف مدیریتی، مهندسی، اصلاح اراضی و طبقه بندی خاکها ضرروی می باشد. در اغلب آزمایشگاه های خاکشناسی ایران، روش استون علی رغم محدودیت های زیاد به عنوان روش استاندارد اندازه گیری گچ بهکار می رود. هدف از این تحقیق مقایسه روش های مختلف اندازه گیری گچ و انتخاب مناسبترین روش می باشد. مناطق مورد مطالعه، شامل جعفرآباد برخوار و سپاهان شهر میباشند. نمونه گیری از اعماق مختلف شش پروفیل خاک انجام و از بین نمونه ها، تعدادی با دامنه وسیعی از مقدار گچ کم تا زیاد انتخاب شدند. مقدار گچ خاک ها توسط هشت روش استون، کربنات سدیم، رزین، تفاضل کلسیم و منیزیم، سولفات عصاره رقیق شده، کربنات آمونیوم، سیترات سدیم و اسید کلریدریک اندازهگیری شد. به منظور محاسبه درصد همپوشانی روش ها، پس از اضافه شدن مقدار معین گچ با درصد خلوص مشخص به خاک ها، مجدداً مقدار گچ آنها توسط هشت روش مذکور اندازه گیری گردید. برای مقایسه دقت روش ها از دو شاخص ضریب تغییرات و درصد بازیابی و همچنین نزدیک بودن خطوط رگرسیونی به خط 1:1 استفاده شد. نتایج بهدست آمده نشان دادند، از بین هشت روش مورد بررسی روش کربنات سدیم، دقیق ترین روش اندازه گیری گچ میباشد. پس از آن روش رزین می تواند به عنوان روش دقیق اندازه گیری میزان گچ در خاکهای غیر شور استفاده گردد. روش های سیترات سدیم و اسیدکلریدریک برای مقادیر مختلف گچ و روش کربنات آمونیوم برای خاک هایی تا حدود 30% گچ، از نظر دقت در اولویت سوم قرار دارند. روش های استون، تفاضل کلسیم و منیزیم و روش سولفات عصاره رقیق شده از دقت کافی برخوردار نبوده، زیرا عصارهگیر آب که در این روش ها مورد استفاده قرار می گیرد، قادر به استخراج کامل گچ نمیباشد. نتایج حاصل مؤید این مطلب است که عامل اصلی تفاوت در دقت روش ها، نوع عصاره گیر گچ بوده و از بین عصاره گیر های مورد بررسی، کربنات سدیم کارایی بالاتری دارد.
مرضیه گرجی، مرتضی زاهدی، امیرحسین خوشگفتارمنش،
جلد 14، شماره 53 - ( 7-1389 )
چکیده
به منظور بررسی اثر افزایش غلظت پتاسیم و کلسیم در محیط آبکشت بر پاسخ گلرنگ به شوری آزمایشی در قالب طرح کاملاً تصادفی اجرا گردید. در این آزمایش چهار تیمار آزمایشی شامل محلول غذایی جانسون شور (حاوی ١٠٠ میلیمولار کلرید سدیم)، محلول جانسون شور + ١٠ میلیمولار پتاسیم، محلول جانسون شور + ٥ میلیمولار کلسیم و محلول جانسون شور + ٥ میلیمولار کلسیم + ١٠ میلیمولار پتاسیم در نظر گرفته شدند. همچنین یک تیمار حاوی محلول غذایی جانسون کامل بدون اضافه کردن نمک به عنوان شاهد در نظر گرفته شد. شوری باعث کاهش سطح برگ، وزن خشک اندام هوایی، غلظت پتاسیم و کلسیم و افزایش غلظت سدیم در اندام هوایی گلرنگ شد. افزایش غلظت کلسیم در محلول غذایی باعث کاهش آثار منفی شوری بر رشد گیاه شد به طوری که با افزایش غلظت کلسیم محلول غذایی شور میزان کاهش سطح برگ و وزن خشک اندام هوایی گیاه در مقایسه با سایر تیمارها کمتر بود. افزایش غلظت پتاسیم در محلول غذائی نتوانست موجب بهبود رشد گیاه در شرایط تنش شوری شود. افزایش توأم غلظت پتاسیم و کلسیم در محلول غذایی باعث کاهش بیشتر وزن خشک گیاه در محیط شور شد. نتایج به دست آمده از این آزمایش نشان داد که افزایش غلظت کلسیم در محلول غذایی میتواند تا حدودی آثار مخرب شوری بر رشد گیاه را تعدیل نماید.
حجتاله خدری غریبوند، قاسمعلی دیانتی تیلکی، پژمان طهماسبی، منصور مصداقی، منوچهر سرداری،
جلد 17، شماره 64 - ( 6-1392 )
چکیده
در این تحقیق رویشگاه گونه کافوری Camphorosma monspeliaca در استان چهارمحال و بختیاری مورد مطالعه قرارگرفت. این گیاه یکی از گونههای غیر بومی در استان و انحصاری در رویشگاه دوتو تنگ صیاد است که در منطقهای به وسعت 3500 هکتار پراکنش دارد. با توجه به احتمال تأثیرگونههای غیر بومی بر محیط رویشی جدید، متغیرهای خاکی در دو عمق 10-0 و 30-10 سانتیمتری در چهار مرحله شامل؛ جمعآوری اطلاعات، عملیات صحرایی، آزمایشگاهی و تجزیه و تحلیل دادهها با نرمافزارSPSS، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد تفاوت متغیرهای خاکی در دو عمق معنیدار نبود ولی در تودههای گیاهی مورد مطالعه از لحاظ متغیرهای مورد مطالعه خاک تفاوت معنیداری دیده شد. اثر متقابل عمق و تودهگیاهی معنیداری نشد. از بین نسبت جذب سدیم، درصد گچ، ماده آلی, شن، آهک، رطوبت اشباع، سیلت، رس، هدایت الکتریکی و اسیدیته خاک؛ میانگین نسبت جذب سدیم و ماده آلی در توده-های اینگونه در عمق 10-0 سانتیمتری و نسبت جذب سدیم، ماده آلی و شن در عمق 30-10سانتیمتری در تودههای گونه در سه موقعیت بیشترین مقدار را دارند، همچنین بین تودههای اینگونه و تودههای همجوار اختلاف معنیداری (05/P<) وجود دارد. رطوبت اشباع در هر دو عمق در تودههای اینگونه کمترین مقدار را دارد. میتوان گفت اینگونه بر نسبت جذب سدیم خاک تحت رویش تأثیر میگذارد و جذب سدیم از خاک در حضور این گیاه افزایش مییابد. افزایش مادهآلی در پای بوتههای اینگونه را میتوان به حفظ و قدرت نگهداری و افرایش لاشبرگ اینگونه نسبت داد. اینگونه علیرغم تأثیر منفی بر خصوصیات خاک همچون سدیم و نسبت جذب سدیم با افزایش ماده آلی، تأثیر مثبت بر خاک میگذارد.
نجمه مظلوم، رضا خراسانی، امیر فتوت، یوسف هاشمی نژاد،
جلد 17، شماره 66 - ( 11-1392 )
چکیده
اصلاح خاکهای شور با وسعت جهانی 831 میلیون هکتار، اقدامی مؤثر در افزایش تولیدات کشاورزی است. کشت گونههایی از گیاهان مقاوم به شوری میتواند سبب افزایش حلالیت کلسیت و آزاد شدن کلسیم در محلول خاک و در نتیجه اصلاح خاک گردد. این تحقیق در قالب طرح کاملاَ تصادفی با آرایش کرتهای خرد شده در ستونهایی پر شده از یک خاک شور- سدیمی ( 8/23 SAR= ،7/7=pHs، dS m-188/12=(ECe انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل تیمارهای تحت کشت روناس(Rubia tinctorum)، سسبانیا (Sesbania acuelata) و مرغ (Cynodon dactylon) و تیمارهای شیمیایی گچ در دو سطح 50 و 100 درصد نیاز گچی و اسید سولفوریک به میزان اکیوالانی برابر با نیاز گچی و یک شاهد، هر یک در سه تکرار اعمال شد. تمامی تیمارها با 41 لیتر آب شهری بهطور یکسان و بهمدت 30 روز در 8 مرحله آبشویی شدند. پس از آبشویی، ویژگیهایی شامل نسبت جذبی سدیم (SAR) و هدایت الکتریکی (EC) خاک، مقدار سدیم موجود در زهاب و مقدار سدیم جذب شده توسط گیاهان اندازهگیری شدند. نتایج نشان داد گیاهان و بهسازهای شیمیایی بهطور میانگین بهترتیب سبب 59 و 65 درصد کاهش SAR خاک نسبت به شاهد شدند. همچنین، تیمارهای گیاهی به استثناء گیاه سسبانیا، سبب بیشترین مقدار آبشویی سدیم از خاک گردیدند که نشاندهنده نقش مؤثر این گیاهان در انحلال و آبشویی سدیم نامحلول یا تبادلی خاک است. با توجه به نتایج این تحقیق و نیز مزیت کشت گیاه جهت حفاظت خاک، گیاهپالایی را میتوان بهعنوان جایگزینی مناسب و سودمند برای اصلاح خاکهای شور- سدیمی مورد توجه قرار داد.
علیرضا واعظی، امین وطنی،
جلد 19، شماره 71 - ( 3-1394 )
چکیده
فرسایش شیاری عبارت از فرآیند جدا شدن و انتقال ذرات خاک توسط جریان متمرکز رواناب است. این فرسایش شکل رایج فرسایش آبی در دامنهها میباشد. فرسایشپذیری شیاری بیانگر میزان جدا شدن ذرات خاک و انتقال آنها توسط نیروی برشی جریان متمرکز است. این آزمایش بهمنظور تعیین فرسایشپذیری شیاری در برخی خاکهای استان زنجان تحت باران شبیهسازی شده انجام گرفت. برای اینمنظور نمونههایی از هشت خاک با بافت مختلف شامل رسی، لوم رسی، لوم سیلتی، لوم رس شنی، لوم شنی، شن لومی،لومی و شنی از سطح استان جمعآوری و به داخل کرتهای کوچک (120 ×100 سانتیمتر) مستقر روی زمینی با شیب یکنواخت (10 درصد) انتقال یافت. کرتها تحت پنج رخداد باران باشدت 60 میلیمتر در ساعت بهمدت یک ساعت قرار گرفتند. براساس نتایج، فرسایشپذیری شیاری در خاکهای با بافت مختلف تفاوتی معنیدار داشت (01/0P<). فرسایشپذیری شیاری خاکها همبستگی معنیداری با درصد بخش معدنی (شن، رس و سنگریزه) و درصد سدیم تبادلی داشت. با افزایش درصد شن و سنگریزه، نفوذپذیری خاک افزایش یافت و در نتیجه تولید جریان متمرکز کاهش یافت. تجزیه رگرسیون خطی چندگانه نشان داد که فرسایشپذیری شیاری در خاکها بهطور قابل ملاحظهای رابطهای معنیدار با درصد سدیم تبادلی خاک دارد (01/0, P< 85/0=2R). در خاک رسی بهدلیل وجود درصد سدیم تبادلی بالا (حدود 13) نسبت به سایر خاکها بالاترین میزان فرسایشپذیری شیاری بین خاکها مشاهده شد.
حمیدرضا عشقیزاده، محمد کافی، احمد نظامی، امیرحسین خوشگفتارمنش، مصطفی کرمی،
جلد 19، شماره 73 - ( 8-1394 )
چکیده
این مطالعه بهمنظور ارزیابی تأثیر استقرار نظام شورزیست گیاه ارزن پادزهری (Panicum antidotale Retz) با دو الگوی آبیاری (1I بهعنوان شاهد و 2I بهعنوان تیمار تنش کمبود آب، بهترتیب آبیاری پس از 110 و 160 میلیمتر تبخیر تجمعی از طشت تبخیر کلاس A طی دوره رشد) و چهار سطح شوری آب آبیاری (حدود 5، 10، 20 و 30 دسیزیمنس بر متر)، بر ویژگیهای شیمیایی خاک در ایستگاه تحقیقات زهکشی و اصلاح اراضی رودشت در سالهای 1389 و1390 انجام شد. در پایان هر سال ویژگیهای شیمیایی لایههای مختلف 30-0، 60-30 و 90-60 سانتیمتری خاک اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که در تیمارهای مختلف بهطور میانگین، قابلیت هدایت الکتریکی (8/19%)، پ-هاش (9/19%)، غلظت یون سدیم (0/20%)، کلر (1/20%)، پتاسیم (00/5%)، فسفر (79/5%) و کلسیم (9/19%) در عمق 30-0 سانتیمتری خاک در سال دوم آزمایش نسبت به سال اول افزایش و ماده آلی خاک بدون تغییر بود. همچنین در اعماق 60-30 و 90-60 سانتیمتری خاک نیز روندی مشابه مشاهده شد. در لایههای مختلف خاک بهطور متوسط با افزایش شوری آب آبیاری از 5 به 30 دسیزیمنس در متر بهترتیب قابلیت هدایت الکتریکی 110%، غلظت یون سدیم 5/26%، غلظت یون کلر 5/14-%، غلظت یون پتاسیم 16/8-%، غلظت فسفر 1/24-% و غلظت کلسیم 5/62% در الگوی آبیاری 1I و به ترتیب 5/70%، 3/23%، 6/96%، 4/13-%، 2/41% در الگوی آبیاری 2I تغییر یافت. همچنین بهطور متوسط غلظت سدیم (**70/0-=r) و قابلیت هدایت الکتریکی (**47/0-=r) لایههای مختلف خاک بیشترین همبستگی منفی را با عملکرد ماده خشک ارزن پادزهری در دو سال نشان دادند. بنابراین در استقرار نظام شورزیست ارزن پادزهری در شرایط مشابه بایستی از سازوکارهای مناسب جهت مدیریت بهینه خاک بهره برد.
الناز صباغ تازه،
جلد 26، شماره 1 - ( 3-1401 )
چکیده
استفاده از کودهای آلی در اصلاح و احیای خاکهای شور و سدیمی میتواند از ضرورت استفاده از منابع شیمیایی کلسیم بکاهد. در پژوهش حاضر آزمایشهای آبشویی خاک در قالب طرح کاملاً تصادفی بهصورت فاکتوریل خردشده با سه تکرار انجام شد. فاکتورهای اصلی: 1) نوع ماده اصلاحگر شامل کود دامی و کمپوست، 2) سطح ماده اصلاحگر شامل یک، سه و پنج درصد وزنی و 3) مرحله آبشویی در پنج سطح شامل: بدون آبشویی، یک بار، دو بار، سه بار و چهار بار آبشویی هر بار با یک حجم منفذی و با فواصل 30 روزه بود. تمامی ستونها بعد از اضافهکردن اصلاحگرها به مدت 30 روز تحت انکوباسیون قرار گرفته و سپس آبشویی شدند. صفات در هر ستون، در سه عمق بهعنوان فاکتور فرعی بررسی شد. بعد از 120 روز، شوری و درصد سدیم تبادلی خاک تیمارشده با هر دو اصلاحگر بهترتیب به کمتر از پنج دسیزیمنس بر متر و 15 درصد رسید. بعد از 150 روز، غلظت پتاسیم و منیزیم تبادلی توسط هر دو اصلاحگر کاهش یافت. کلسیم تبادلی خاک در پایان ماه پنجم توسط هر دو اصلاحگر افزایش معنیداری پیدا کرد. کارایی سطح یک درصد وزنی از هردو اصلاحگر با سطوح دیگر در بهبود ویژگیهای شور و سدیمی خاک برابر بود و بین آبشویی با سه و چهار حجم منفذی در مورد هیچکدام از اصلاحگرها در اکثر صفات، تفاوتی مشاهده نشد. در تیمار آبشویی با سه حجم منفذی با کاربرد سطح یک درصد وزنی کود دامی و کمپوست، ECخاک بهترتیب، 80 درصد و 71 درصد و ESPخاک بهترتیب 44/5 درصد و 35 درصد کاهش یافت.