جستجو در مقالات منتشر شده


15 نتیجه برای سویا

محمدرضا شهسواری، غلامحسین شیراسماعیلی،
جلد 2، شماره 3 - ( 7-1377 )
چکیده

آگاهی از خصوصیات رشد رویشی و زایشی ارقام سویا با نحوه رشد و گروههای بلوغ مختلف، عامل مهمی در انتخاب رقم مناسب و ایجاد شرایط مطلوب برای آن می‌باشد. در سال 1373، در مزرعه‌ای واقع در خولنجان اصفهان 9 رقم سویا با فرم رشد نامحدود متعلق به گروههای مختلف بلوغ به نامهای ویلیامز، وودورث، هاک، زان، بلاک‌هاک، بونوس، استیل، اس. آر. اف و هارکور و یک رقم سویای رشد محدود به نام هابیت متعلق به گروه بلوغ III از نظر صفات مختلف، در یک طرح بلوک‌های کامل تصادفی با چهار تکرار مورد مطالعه قرار گرفتند. ارقام با عادت رشد نامحدود و متعلق به گروههای بلوغ بالاتر، رشد رویشی بیشتری داشتند و ماده خشک زیادتری تولید نمودند. به طور کلی ارقام با رشد نامحدود و دیررس دارای ساقه اصلی طویل‌تر و تعداد زیادتر گره، غلاف و دانه در ساقه اصلی بودند. تعداد ساقه‌های فرعی در رقم با عادت رشد محدود زیادتر بود، که منجر به تولید بیشتر غلاف و دانه در ساقه‌های فرعی در این نحوه رشد گردید. اما این صفات در ارقام با گروههای بلوغ مختلف روند خاصی را نشان ندادند. فاصله اولین غلاف از سطح زمین در ارقام رشد نامحدود نسبت به رقم رشد محدود بیشتر بود. تعداد غلاف در هر گره ساقه اصلی و تعداد دانه در هر غلاف ساقه فرعی و تعداد گره در ساقه فرعی ارقام تفاوت معنی‌داری نشان ندادند. گروه‌بندی ارقام مورد مطالعه از نظر خصوصیات مختلف، بیانگر تفاوت اساسی ارقام با نحوه رشد متفاوت و تشابه بعضی از ارقام با ارقام مربوط به گروههای رسیدگی دیگر بود.
سیدعلی غفاری نژاد شهر بابکی، نجف علی کریمیان،
جلد 2، شماره 4 - ( 10-1377 )
چکیده

تعداد 22 نمونه خاک (از عمق 0 تا 20 سانتیمتری) استان فارس با روشهای  0/05M Na2 EDTA ،0/1 NH3PO4 ، 1/5M NH4H2PO4 ، DTPA و %1Na2EDTAعصاره‌گیری شده و در یک آزمایش گلخانه‌ای هفت هفته‌ای به کار رفت. طرح آزمایشی فاکتوریل 3 × 22 با 22 خاک (رس 16 تا 63 درصد، پ‌هاش 8/7 تا 2/8، قابلیت هدایت الکتریکی 32/0 تا 78/1 دسی زیمنس بر متر، کلسیم کربنات معادل 28 تا 63 درصد، ماده آلی 1/1 تا 9/4 درصد، ظرفیت تبادل کاتیونی 9 تا 27 سانتی‌مول در کیلوگرم و منگنز عصاره‌گیری‌شده با   4 DTPAتا 24 میلیگرم در کیلوگرم)، 3 سطح منگنز مصرفی (0، 10 و 20 میلیگرم در کیلوگرم به صورت منگنز سولفات)،‌ سه تکرار و گیاه سویا [Glycine max (L.) Merr] رقم ویلیامز بود. مصرف منگنز وزن خشک گیاه را از 4 تا 104% (میانگین 12% نسبت به شاهد) افزایش داد، اما بر غلظت منگنز گیاه تأثیر معنی‌داری نداشت. جذب کل منگنز به وسیله گیاه به طور معنی‌داری افزایش یافت ولی بازیابی ظاهری منگنز بسیار ناچیز (05/0%) بود. پ‌هاش، کلسیم کربنات معادل و رس خاک از خصوصیات مؤثر در عصاره‌پذیری منگنز تشخیص داده شد. منگنز عصاره‌گیری‌شده با DTPA، به تنهائی با سطح بحرانی 13 میلیگرم در کیلوگرم خاک) یا همراه با برخی خصوصیات خاک،‌ تنها شکل منگنزی بود که پیش‌بینی قابل قبولی از پاسخهای گیاهی به دست داد.
شهین زمردی، رضا شکرانی، محمد شاهدی ، شهرام دخانی،
جلد 4، شماره 2 - ( 4-1379 )
چکیده

فرایند استریفیکاسیون با جابه‌جایی بنیان‌های اسید چرب در ملکول تری‌گلیسیریدها، باعث بهبود خواص فیزیکوشیمیایی چربی‌ها می‌گردد. هدف از این تحقیق تهیه روغن خوراکی مناسب برای مصارف خانگی و صنعتی، از طریق تغییر استری مخلوطی از روغن‌ها می‌باشد. در این مطالعه، مخلوط 60 درصد وزنی روغن سویا و 40 درصد وزنی پیه گاو خوراکی، با استفاده از متیلات و اتیلات سدیم به عنوان کاتالیزور، تغییر استری داده شد.

 نتایج اندازه‌گیری مقدار چربی جامد و نقطه ذوب نشان داد که، فرایند استریفیکاسیون با 5/0 درصد متیلات یا اتیلات سدیم در حرارت 90 درجه سانتی‌گراد در مدت 30 دقیقه کامل می‌گردد. هم‌چنین، روغن‌های استری شده با استفاده از متیلات و اتیلات سدیم، دارای خواص فیزیکی و شیمیایی مشابه هستند. آزمایش‌های تعیین عدد یدی و عدد صابونی نشان داد که، فرایند تغییر استری در درجه غیراشباعی و وزن مولکولی مخلوط روغن‌های استری شده تغییری ایجاد ننموده است. تعیین عدد پراکسید نیز مشخص نمود که تحت شرایط مذکور پراکسید تشکیل نمی‌شود. این مخلوط دارای 1/1 درصد ایزومر ترانس بود که از روغن پیه گاو مصرفی در فرمول ناشی می‌گردد. نتایج این بررسی نشان می‌دهد که، مخلوط روغن سویا و روغن پیه گاو استری شده را می‌توان به عنوان جانشین روغن‌های هیدروژنه در تولید مارگارین و نیز برای مصارف خانگی، با توجه به محدوده پلاستیسیته مناسب و با مقدار اسیدهای چرب ترانس کمتر استفاده نمود.


عباس رضایی ‌زاد، بهمن یزدی صمدی، محمدرضا احمدی، حسن زینالی،
جلد 5، شماره 3 - ( 7-1380 )
چکیده

به منظور تعیین روابط میان عملکرد و اجزای آن، تجزیه هم‌بستگی‌ها، و پی بردن به آثار مستقیم و غیرمستقیم صفات گوناگون بر عملکرد، تعداد 240 ژنوتیپ سویا در سال زراعی 77-1376 در مزرعه آموزشی و پژوهشی دانشکده کشاورزی دانشگاه تهران در چارچوب طرح بدون تکرار آگمنت بررسی گردید.

 نتایج نشان داد که شمار دانه در بوته دارای بیشترین ضریب هم‌بستگی مثبت و معنی‌دار (92/0=r) با عملکرد دانه در بوته می‌باشد، و بعد از آن صفات عملکرد بیولوژیک بوته و شمار غلاف در بوته قرار داشتند (به ترتیب با 86/0=r و 67/0=r). از نتایج رگرسیون گام به گام معلوم شد که شمار دانه در بوته، وزن صد دانه و شمار دانه در غلاف سه صفت سهیم در عملکرد هستند، ولی نتایج علیت مشخص کرد که فقط دو صفت از سه صفت یاد شده (شمار دانه در بوته و وزن صد دانه) برای گزینش از اهمیت چشم‌گیری برخوردار می‌باشند. تجزیه رگرسیون گام به گام دوباره بدون در نظر گرفتن متغیر شمار دانه در بوته انجام گرفت، و از نتایج آن معلوم شد که شمار غلاف در بوته، وزن صد دانه، ارتفاع بوته و شمار روز از کاشت تا 90% رسیدن، در عملکرد سهیم هستند. تجزیه علیت این بار نشان داد که بخش عمده هم‌بستگی ارتفاع بوته و شمار روز از کاشت تا 90% رسیدن با عملکرد دانه، مربوط به اثر غیرمستقیم آنها از طریق متغیرهای دیگر است. در این پژوهش مشخص گردید که سه متغیر شمار دانه در بوته، وزن صد دانه و شمار غلاف در بوته اثر زیادی بر عملکرد دانه دارند، و در برنامه‌های اصلاحی سویا باید مدنظر قرار گیرند.


محمدرضا چاکرالحسینی، عبدالمجید رونقی، منوچهرمفتون، نجف علی کریمی،
جلد 6، شماره 4 - ( 10-1381 )
چکیده

قابلیت استفاده آهن در خاک‌های آهکی ایران به دلیل فراوانی کلسیم کربنات و پ‌-هاش زیاد، کم است. هم‌چنین، مصرف بیش از نیاز کودهای فسفردار ممکن است قابلیت استفاده آهن را کاهش دهد. هدف از این پژوهش ارزیابی گلخانه‌ای تأثیر فسفر، آهن و برهمکنش آنها بر وزن خشک اندام هوایی، غلظت، و جذب کل برخی از عناصر غذایی گیاه سویا [Glycine max (L.) Merrill] بود. تیمارها شامل پنج سطح فسفر (صفر، 40، 80، 120 و 160 میلی‌گرم در کیلوگرم از منبع پتاسیم دی‌هیدروژن فسفات) و چهار سطح آهن (صفر، 5/2، 5 و 10 میلی‌گرم در کیلوگرم از منبع سکسترین آهن) به صورت فاکتوریل در چارچوب طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار بود. گیاهان به مدت هشت هفته در یک خاک لومی سری چیتگر با نام علمی Fine-loamy, carbonatic, thermic, Typic, Calcixerepts رشد کردند. نتایج نشان داد که کاربرد فسفر تا سطح 80 و آهن در سطح 5/2 میلی‌گرم در کیلوگرم سبب افزایش معنی‌دار (P<0.05) وزن خشک قسمت هوایی سویا گردید. میانگین غلظت، جذب کل فسفر و نسبت فسفر به آهن در گیاه با مصرف فسفر افزایش، ولی با کاربرد آهن کاهش یافت. غلظت و جذب کل آهن با کاربرد آهن افزایش، ولی با مصرف فسفر کاهش یافت. برهمکنش آهن و فسفر تأثیری بر وزن خشک قسمت هوایی سویا نداشت. غلظت روی و مس در گیاه با مصرف فسفر به طور معنی‌داری کاهش یافت. غلظت منگنز تا سطح 40 میلی‌گرم فسفر در کیلوگرم افزایش، ولی در سطوح بالاتر کاهش یافت. کاربرد آهن تأثیری بر غلظت روی و مس در سویا نداشت، ولی در تمام سطوح غلظت منگنز را کاهش داد. قبل از هر گونه توصیه کودی لازم است تأثیر فسفر، آهن و برهمکنش آنها بر سویا در شرایط مزرعه با خاک‌ها و واریته‌های متفاوت سویا بررسی گردد.
غلامرضا خواجوئی نژاد، حمدالله کاظمی، هوشنگ آلیاری، عزیز جوانشیر، محمد جواد آروین،
جلد 9، شماره 4 - ( 10-1384 )
چکیده

این بررسی به منظور تعیین اثر رژیم‌های مختلف آبیاری و تراکم کاشت بر میزان عملکرد و کیفیت دانه در سه رقم سویا، طرح اسپلیت فاکتوریل براساس بلوک‌های کامل تصادفی، در سه تکرار و به مدت دو سال اجرا گردید. براساس نتایج به دست آمده از این پژوهش، میزان عملکرد دانه و هم‌چنین میزان روغن و پروتئین موجود در دانه، در هر دو سال آزمایش تحت تأثیر سطوح مختلف آبیاری، تراکم کاشت و رقم قرار گرفت. مقادیر حداکثر و حداقل عملکرد دانه در بوته و در واحد سطح به ترتیب در تیمارهای آبیاری I2 و I4 به دست آمد. علاوه بر آن، مقادیر حداکثر و حداقل عملکرد دانه در بوته به ترتیب در تراکم‌های کاشت D1 و D4 و در واحد سطح به ترتیب در تراکم‌های کاشت D3 و D1 حاصل شد. در بین ارقام نیز، حداکثر عملکرد دانه، هم در بوته و هم واحد سطح، به رقم V2 و حداقل آن به رقم V3 تعلق داشت. درصد روغن دانه در تیمارهای I1، D1 و V2 حداکثر و در تیمارهای I4، D4 و V3 حداقل بود، در صورتی که درصد پروتئین دانه در تیمارهای I4، D4 و V1 بیشترین و در تیمارهای I1، D1 و V3 کمترین میزان بود. بالاترین کارآیی مصرف آب در تیمار آبیاری I3 و کمترین آن در تیمار آبیاری I1 حاصل شد. بالاترین کارآیی مصرف آب براساس عملکرد بیولوژیک در رقم V2 و براساس عملکرد دانه در رقم V1 به دست آمد، در صورتی که کمترین کارآیی مصرف آب براساس بیولوژیک و دانه به ترتیب به ارقام V1 و V3 تعلق داشت. جهت افزایش تولید عملکرد در واحد سطح، اعمال تیمارهای I2V2D3 توصیه می‌شود.
سیدعلی غفاری‌نژاد، نجفعلی کریمیان،
جلد 11، شماره 1 - ( 1-1386 )
چکیده

در یک آزمایش کشت گلخانه‌ای به منظور بررسی شکل‌های شیمیایی منگنز معدنی و ارتباط آنها با پاسخ‌های گیاهی تعداد 22 نمونه از خاک‌های آهکی استان فارس (عمق20- 0 سانتی‌متری) در گلدان‌های سه کیلویی ریخته شد و گیاه سویا از رقم ویلیامز در سه تکرا به مدت هفت هفته پرورانده شد. میزان شکل‌های شیمیایی منگنز در خاک گلدان‌‌ها پس از برداشت، به روش عصاره‌گیری دنباله‌ای واردن و ریزوناور اندازه‌گیری شد. در این روش منگنز به اشکال کاملاً محلول (عصاره‌گیری با Ca(N03)2)، به طور ضعیف جذب شده (عصاره‌گیری با CaDTPA + Na2B4O7) ، کربناتی (عصاره‌گیری با HNO3) و اکسیدی (عصاره‌گیری با NH2OH . HCl) جداسازی می‌شود. نتایج نشان داد بیشترین میزان منگنز به ترتیب در اشکال کربناتی، اکسیدی، به طور ضعیف جذب شده و محلول وجود داشت. روابط رگرسیون بین خواص فیزیکی و شیمیایی خاک‌ها و شکل‌های شیمیایی منگنز حاکی از هم‌بستگی کربنات کلسیم معادل خاک‌ها و منگنز کربناتی بود. هم‌چنین هم‌بستگی معنی‌دار بین جزء کربناتی و غلظت منگنز در اندام هوایی سویا حاکی از آن نقش فعال این جزء در تغذیه گیاه می‌باشد.
لعیا راثی‌پور، ناصر علی‌اصغرزاده،
جلد 11، شماره 40 - ( 4-1386 )
چکیده

برخی میکروارگانیسم‌‌های خاک توانایی انحلال فسفات‌های کم محلول را دارند. فسفر نقش مهمی در تغذیه گیاه و تثبیت نیتروژن در لگوم‌ها ایفا می‌کند اثرات متقابل سه گونه از باکتری‌‌های حل کننده فسفات (PSB) (Phosphate Solubilizing Bacteria) و باکتری (Bradyrhizobium japanicum) بر عملکرد و جذب N , P , K و شاخص‌های غده‌بندی در سویا (Glycin max L. CV. Harcor) در شرایط گلخانه‌ای مورد مطالعه قرار گرفت. آزمایش گلخانه‌ای به صورت فاکتوریل شامل چهار سطح باکتری‌ حل کننده فسفات (بدون باکتری‌ M0، (Pseudomonas putida) M1، (Aeromonas hydrophila) M2، (Pseudomonas fluorescens) M3)، دو سطح باکتری (Bradyrhizobium) (بدون باکتری B0 و با باکتری B1) و سه سطح کودفسفره (صفر=P2=58, P1=29, P0 میلی‌گرم سوپر فسفات تریپل بر کیلوگرم خاک) در چارچوب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با 4 تکرار اجرا شد. موقع برداشت، وزن خشک بخش هوایی، وزن دانه در بوته، تعداد، وزن تر و وزن خشک گره‌های ریشه‌ای و غلظت N ، P ، K در بخش هوایی گیاه اندازه‌گیری شد باکتری‌های حل کننده فسفات وزن خشک، درصد فسفر، پتاسیم، نیتروژن بخش هوایی گیاه، تعداد، وزن تر و وزن خشک گره‌های ریشه‌ای را به‌طور معنی‌دار افزایش دادند. (Bradyrhizobium) بر تمام شاخص‌های ذکر شده و وزن دانه در بوته تأثیر معنی‌دار و مثبت داشت. اثرات متقابل دو فاکتور فوق بر وزن خشک، درصد فسفر و نیتروژن بخش هوایی گیاه معنی‌دار شد. افزایش سطح کود فسفره وزن خشک، درصد فسفر و وزن دانه در بوته گیاه را به طور معنی‌دار افزایش داد. بیشترین مقدار فسفر در بخش هوایی گیاه در بالاترین سطح کود فسفره (P2) وجود داشت ولی وزن خشک بخش هوایی گیاه در سطح P1 و در حضور باکتری (Pseudomonas putida) تفاوت معنی‌داری با سطح P2 آن نداشت.
وحیده نرجسی، حسن زینالی خانقاه، عباسعلی زالی،
جلد 11، شماره 41 - ( 7-1386 )
چکیده

سی رقم سویا از گروه‌های رسیدگی متفاوت، در سال زراعی 83 ، در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه تهران واقع در کرج در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با چهار تکرار به منظور بررسی رابطه ژنتیکی برخی از صفات مهم زراعی و ارتباط آنها با عملکرد دانه مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که ارقام از نظر صفات مورد بررسی اختلاف معنی‌داری داشتند که دلالت بر وجود تنوع ژنتیکی بین ارقام دارد. صفات تعداد غلاف دربوته، تعداد دانه در بوته و وزن صد دانه (اجزای عملکرد) به ترتیب هم‌بستگی مثبت ومعنی داری را با عملکرد دانه داشتند. در مدل رگرسیون چند گانه، حدود 6/85 درصد تغییرات عملکرد دانه به عنوان متغیر وابسته توسط صفات شاخص برداشت، عملکرد بیولوژیکی، درصد پروتئین و تعداد دانه در بوته توجیه گردید، که اهمیت شاخص برداشت بیش از صفات دیگر بود. طبق نتایج تجزیه علیت بیشترین وکمترین اثر مستقیم و مثبت بر عملکرد دانه به ترتیب مربوط به صفت شاخص برداشت (54/0=P) و درصد پروتئین (008/0=P) بود. بنابراین شاخص برداشت را می توان به عنوان معیار گزینش در برنامه‌های اصلاحی برای بهبود عملکرد دانه مورد استفاده قرار داد. طبق نتایج تجزیه به عامل‌ها، پنج عامل مستقل از هم، مجموعا" 2/80 درصد از تغییرات کل داده‌ها را توجیه نمودند. عامل اول، 21/28 درصد از واریانس کل را توجیه نمود و به عنوان عامل فنولوژیکی نام‌گذاری شد.
یعقوب راعی، محمد صدقی، رئوف سید شریفی،
جلد 12، شماره 43 - ( 1-1387 )
چکیده

برای ارزیابی آثار تلقیح باکتری برادی ریزوبیوم، اوره و وجین علف هرز روی کارکرد سویا در مزرعه، آزمایشی به صورت فاکتوریل بر پایه بلوک‌های کامل تصادفی در سه تکرار پیاده گردید. فاکتورها شامل تلقیح و عدم تلقیح، سطوح صفر، 150 و 300 کیلوگرم در هکتار اوره و کنترل و آلودگی به علف هرز بود. نتایج نشان داد که کنترل علف هرز، تلقیح و کاربرد اوره عملکرد دانه و بیولوژیک را افزایش داد. کنترل علف هرز بیشترین تأثیر را بر عملکرد داشت و به دنبال آن تلقیح و کاربرد اوره قرار داشتند. تلقیح، وجین علف‌های هرز و مصرف 300 کیلوگرم در هکتار اوره درصد پروتئین دانه سویا را افزایش داد. در این مورد، تلقیح بیشترین تأثیر را بر درصد پروتئین دارا بود و به دنبال آن کاربرد اوره و کنترل علف هرز قرار گرفتند. در مقابل، تنها کنترل علف هرز به‌طور معنی‌داری درصد روغن دانه را افزایش داد. سرعت پر شدن دانه در نتیجه عمل تلقیح افزایش نشان داد ، اما دوره پر شدن دانه تحت تأثیر تلقیح قرار نگرفت. کنترل علف هرز سرعت و دوره پر شدن دانه را افزایش داد. کاربرد اوره نیز، دوره پر شدن دانه را افزایش داد، اما بر سرعت پر شدن دانه تأثیری نداشت.
یعقوب راعی ، کاظم قاسمی گلعذانی، عزیز جوانشیر، هوشنگ آلیاری ، ابوالقاسم محمدی،
جلد 12، شماره 45 - ( 7-1387 )
چکیده

با توجه به تأثیر افزایش تنوع گونه‌ای در حفظ تعادل اکولوژیک و ثبات اکوسیستم‌های کشاورزی، دو آزمایش مزرعه‌ای به‌منظور تعیین تراکم‌های مناسب سویا و سورگوم علوفه‌ای درکشت مخلوط در سال‌های 1381 و 1382 درمزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه تبریز اجرا گردید. الگوی کاشت، روش سری‌های افزایشی بود.آزمایش به‌صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوک‌های کامل تصادفی در سه تکرار پیاده گردید. فاکتور اول تراکم‌های 20، 30، 40 و 50 بوته در مترمربع سویا و فاکتور دوم تراکم‌های0، 4، 8، و 12 بوته در متر‌مربع سورگوم در نظر گرفته شدند. نتایج نشان داد که اثرات تراکم‌های سویا و سورگوم روی عملکرد هر دوگونه معنی‌دار بود. با افزایش تراکم سویا تا 40 بوته در متر‌مربع عملکرد سویا افزایش نشان داد، ولی با افزایش تراکم از 40 به 50 بوته، عملکرد آن کاهش یافت. با افزایش تراکم سویا نیز از عملکرد سورگوم کاسته شد. عملکرد سورگوم و سویا با افزایش تراکم سورگوم به ترتیب افزایش و کاهش نشان دادند. نسبت‌های تراکم 20:4 و 50:12 بوته درمترمربع سورگوم به سویا به ترتیب با 6/1 و 8/0 بیشترین و کمترین مقدار نسبت برابری زمین (LER) را به خود اختصاص دادند. بنابراین، نتیجه‌گیری می‌شود که کشت مخلوط سویا و سورگوم ممکن است مزیت بیشتری نسبت به کشت خالص آنها در شرایط مشابه با مطالعه حاضر داشته باشد.
مرتضی ابراهیمی، سیدمجتبی خیام نکویی، سعید کدخدایی،
جلد 12، شماره 46 - ( 10-1387 )
چکیده

پدیده جنین‌زایی رویشی تحت تأثیر عوامل مختلفی قرار دارد. در این بررسی تأثیر تیمارهای اندازه ریز نمونه، زخم زنی ریز نمونه‌ها و تیمار آبگیری بر تولید جنین رویشی و درصد تبدیل آنها به گیاه در سه ژنوتیپ سویا تعیین گردید. بدین منظور ریزنمونه‌هایی از جنین نارس سویا با سه اندازه 3، 5 و7 میلی‌متر با اعمال خراش در پشت برخی از ریز نمونه‌ها تهیه و در محیط کشت جنین‌زایی کشت گردید. پس از تولید جنین، به منظور تعیین درصد تبدیل جنین به گیاه نیز جنین‌های حاصل تحت تأثیر تیمار آبگیری(2، 4 و 6 روز) قرار گرفتند. سپس با اندازه گیری شاخص های میانگین نسبت افزایش وزن پینه، درصد پینه‌های جنین‌زا، میانگین تعداد جنین به ازای هر ریزنمونه‌و درصد تبدیل جنین به گیاه، تأثیر تیمارهای فوق مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج حاصل نشان دهنده وجود تأثیر بسیار معنی‌دار(01/0P<) بین تیمار های فوق بر قابلیت تولید پینه، جنین رویشی و درصد تبدیل جنین به گیاه در ژنوتیپ‌های مورد بررسی بود. بیشترین درصد جنین‌زایی مربوط به ژنوتیپ BP (19/24%) و بهترین اندازه ریزنمونه‌ از نظر جنین‌زایی رویشی، لپه جنین نارس با اندازه 3 میلی متر بود. تیمار زخم‌زنی ریز نمونه، سبب افزایش میزان تولید پینه و افزایش نسبت تعداد جنین به ازای هر ریزنمونه‌(28/20) شد ولی در افزایش درصد پینه‌های جنین‌زا تأثیری نداشت. در این آزمایش تیمار 6 روزه آبگیری بیشترین درصد تبدیل جنین‌های رویشی به گیاه را به دنبال داشت (7/74%). گیاهان حاصل از تبدیل و جوانه زنی جنین‌های رویشی به گلدان‌های حاوی پیت ماس انتقال یافتند. جنین‌زایی رویشی روشی کارآمد برای باززایی گیاه و کاربرد در تکنیک‌های انتقال ژن می‌باشد، اما با این حال درصد تبدیل و جوانه‌زنی جنین‌های رویشی به دلیل فرآیندهای بلوغ و نیز غیر طبیعی بودن مرفولوژی جنین‌های بالغ بسیار پایین است. لذا این تحقیق به منظور بررسی راه حلی جهت رفع برخی مشکلات موجود در جنین‌زایی رویشی گیاه سویا به اجرا در آمده است.
مهدی سرائی تبریزی، حسین بابازاده، مسعود پارسی نژاد، سید علی محمد مدرس ثانوی،
جلد 14، شماره 52 - ( 4-1389 )
چکیده

کم آبیاری (Deficit Irrigation) از روش‌های مدیریتی آبیاری است که به منظور افزایش کارایی مصرف آب مورد استفاده قرار می‌گیرد. در سال‌های اخیر با توجه به خاصیت سازگاری درونی گیاه با شرایط کم آبی روشی به عنوان آبیاری بخشی (Partial Root Drying) معرفی شده است. در این تحقیق میدانی (مزرعه‌ای) راه‌کارهای بهبود کارایی مصرف آب در کشت سویا بررسی شد. این آزمایش در چهار تیمار آبیاری شیاری شامل آبیاری کامل (درحد 100 درصد جبران نقصان رطوبتی خاک)، کم آبیاری سنتی درحد 75 و 50 درصد جبران نقصان رطوبتی خاک و آبیاری بخشی درحد50 درصد جبران نقصان رطوبتی خاک در سه تکرار در مزرعه پژوهشی دانشکده کشاورزی دانشگاه تهران واقع در کرج در سال 1387 انجام شد. مقادیر آبیاری درست درحد جبران نقصان رطوبتی خاک (تلفات ناچیز) اعمال شد. نتایج نشان داد که کارایی مصرف آب بین تیمار آبیاری بخشی (PRD) و تیمار کم آبیاری سنتی درحد 50% جبران نقصان رطوبتی خاک بر اساس آزمون چند دامنه دانکن در سطح 5% دارای اختلاف معنی‌داری است. کارایی مصرف آب در تیمار آبیاری بخشی (PRD) نسبت به تیمار کم آبیاری سنتی درحد 50 و 75 درصد جبران نقصان رطوبتی خاک و تیمار آبیاری کامل به ترتیب 3/48، 9/61 و 1/70 درصد افزایش یافت.
پریسا شاهین رخسار، محمد اسماعیل اسدی،
جلد 16، شماره 61 - ( 7-1391 )
چکیده

اصلاح برنامه‌ریزی آبیاری و بهبود مدیریت سیستم‌های آبیاری، دو محوری است که در ارتقای کارآیی مصرف آب در کشاورزی تأثیر بسزایی دارد. این آزمایش به منظور بررسی تأثیر دو روش آبیاری قطره‌ای نواری (تیپ) و آبیاری شیاری تحت رژیم‌های مختلف آبیاری بر عملکرد و اجزای عملکرد سویا در سال زراعی (85-84) در ایستگاه تحقیقات کشاورزی گرگان اجرا شد. آزمایش به‌صورت کرت‌های خرد شده در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با سه تکرار شامل دو روش آبیاری قطره‌ای نواری (T) و شیاری (S) به عنوان عامل اصلی و سه تیمار آبیاری 50 (I50)، 75 (I75) و 100 درصد نیاز آبی (I100) به عنوان عامل فرعی در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد وزن هزار دانه و ارتفاع بوته در روش آبیاری شیاری به‌طور معنی‌داری بیشتر از روش آبیاری قطره‌ای نواری (تیپ) حاصل شد. هم‌چنین اختلاف معنی‌داری بین رژیم‌های مختلف آبیاری از نظر ارتفاع بوته، تعداد گره و عملکرد محصول دیده شد. به‌طوری‌که آبیاری 100 درصد بیشترین و آبیاری 50 درصد کم‌ترین مقدار را دارا بودند. روش آبیاری قطره‌ای نواری (تیپ) موجب کاهش 63 درصدی در حجم آب مصرفی شد. ارزیابی کارآیی مصرف آب دو روش تحت رژیم‌های مختلف آبیاری نشان داد که روش آبیاری قطره‌ای نواری (تیپ) با رژیم 50 درصد نیاز آبی (09/1 کیلوگرم بر مترمکعب) بیشترین و روش آبیاری شیاری با رژیم 100 درصد نیاز آبی (5/0 کیلوگرم بر مترمکعب) کمترین مقدار را دارا بودند.
فرزانه زارعی، محمدرضا نوری امازاده ای، احمدرضا قاسمی دستگردی، علی شاهنظری،
جلد 26، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده

الگوی توزیع ریشه در خاک‌های لایه‌ای یکی از موضوعات قابل توجه در محاسبۀ آب قابل نگهداری خاک و مدیریت و برنامه‌ریزی آبیاری به‌شمار می‌رود. هدف از پژوهش حاضر، تعیین الگوی توزیع ریشه گیاه سویا در نیمرخ خاک‌های مطبق و همچنین تأثیر آن بر جذب آب انجام شده است. پژوهش در قالب طرح کاملاً تصادفی با 15 تیمار مختلف متشکل از سه نوع بافت خاک (سبک، سنگین، متوسط) در چهار تکرار انجام گرفت. پایش الگوی توزیع ریشه توسط نمونه‌برداری از ستون‌های دارای ریشه در پایان دوره رشد گیاه سویا صورت گرفت. پس از مقایسه تیمارها از نظر رشد گیاه مشاهده شد که وجود لایه‌های خاک با بافت متوسط موجب توسعه و رشد بهتر گیاه شده است. در حالت کلی، چگالی طولی ریشه با افزایش عمق خاک کاهش می‌یافت، به‌جز در مواردی که لایه‌بندی خاک وجود داشت و چگالی طولی ریشه به‌ترتیب مقابل قرار گرفت: چگالی طولی ریشه متعلق به لایه‌های دارای بافت متوسط≥ بافت سنگین ≥ بافت سبک بود. میزان سرعت جذب آب توسط ریشه در لایه‌های شنی بیشترین مقدار، در رس متوسط و در بافت لومی کمترین مقدار را دارا بود. همچنین سرعت جذب آب توسط ریشه در سه لایه موجود در تیمار‌ها نیز، به‌صورت معناداری با افزایش عمق افزایش یافت. درنتیجه می‌توان گفت الگوی توزیع ریشه و رشد گیاه به‌صورت معنی‌داری تحت تأثیر بافت خاک و لایه‌بندی آن قرار دارد.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله علوم آب و خاک دانشگاه صنعتی اصفهان می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | JWSS - Isfahan University of Technology

Designed & Developed by : Yektaweb