13 نتیجه برای سیستم اطلاعات جغرافیایی
شمس الله ایوبی، محسن حسین علیزاده،
جلد 10، شماره 3 - ( 7-1385 )
چکیده
چرای بی رویه مراتع یکی از مهمترین عوامل تشدید کننده فرسایش خاک و تخریب اراضی در مناطق خشک و نیمه خشک ایران است. برنامه ریزی اصولی و صحیح از اراضی بر اساس رعایت تناسب آنها زمینه مناسبی را برای حفاظت اراضی و کنترل بیابانزایی فراهم مینماید. در ارزیابی اراضی استفادههای ممکن از اراضی با توجه به نیازهای منطقهای و ملی با هم مقایسه میشود. روش ارزیابی تناسب اراضی در تیپ بهرهوری چرای مرتع، تناسب اراضی برای چرای دام در مراتع طبیعی تعیین میکند. این تحقیق به منظور بررسی تناسب کیفی و بررسی عوامل محدود کننده چرای بز و میش در بخشی از حوزه آبخیز مهر سبزوار واقع در استان خراسان صورت گرفته است. کیفیتهای اراضی مورد بررسی در این تحقیق شامل قابلیت دسترسی به رطوبت، شوری و سدیمی بودن، شرایط فیزیکی ریشه دهی، قابلیت دسترسی به چراگاه و قابلیت دسترسی به آب شرب بوده که هر کدام به وسیله یک یا چند خصوصیت از اراضی ارزیابی شدهاند. بعد از تعریف نیازهای تیپ بهرهوری مورد نظر و مقایسه خصوصیات اراضی مورد مطالعه درجات هر کیفیت در سلولهایی به ابعاد 200×200 متر در محیط GIS تعیین شده و در نهایت به وسیله معادله ریشه دوم در هم تلفیق شده و شاخص اراضی محاسبه گردید. بر اساس مقادیر شاخص اراضی، کلاس کیفی تناسب اراضی تعیین شده و به صورت نقشه تهیه شد. نتیجه این تحقیق در قالب دو سناریوی مختلف تأمین آب شرب برای دام، مورد تحلیل قرار گرفت. در سناریوی اول با فرض تأمین آب محدود به آب چشمهها و آبشخورهای دائمی شده و در سناریوی دوم علاوه بر منابع مزبور، تأمین آب توسط رودخانههای فصلی حوزه مد نظر قرار گرفته است. به عنوان یک نتیجه مهم، مدلسازی مکانی به وسیله GIS، باعث افزایش دقت در نتایج تناسب اراضی گردیده است. نتایج کلی پژوهش نشان میدهد که منطقه مورد مطالعه، دارای تناسب خوبی برای چرای دام نبوده و دارای تناسب بحرانی و عمدتاً نامناسب است. مهمترین عوامل محدود کننده شامل قابلیت دسترسی به رطوبت برای رشد گیاه، شیب، رخنمون سنگی و دسترسی به آب شرب میباشد. دو سناریوی مختلف از دسترسی به آب شرب نشان میدهد که در سناریوی دوم در حالتی که در اواخر زمستان و طول فصل بهار رودخانههای فصلی دارای آب هستند، تناسب برخی واحدهای اراضی برای این بهرهوری افزایش مییابد.
مهدی نادری خوراسگانی، احمد کریمی،
جلد 11، شماره 42 - ( 10-1386 )
چکیده
این مطالعه به منظور بررسی تأثیر رابطه خصوصیات ژئومورفولوژیک کفهرسی (claypan) بر کاربری اراضی و تنزل اراضی انجام گرفته است. بانک اطلاعات با جمع آوری نقشهها و گزارشهای مربوط به منطقه تشکیل شد و مدل تغییرات رقومی (Digital Terrain Model) کفهرسی فراهم گردید. با استفاده از فناوری سیستم اطلاعات جغرافیایی نقشه شبکههای مسیر جریانهای آب زیرزمینی (Drainage network)، شاخص انتقال رسوب (Sediment Transport Index) و شاخص رطوبتی خاک (Wetness Index) تعیین گردید. در کفهرسی گودالهایی عمدتاً پر شده از مواد رسوبی جدیدتر وجود دارد و هر گودال دارای یک حوضه آبخیز است. شوری و کاربری اراضی تابع موقعیت این گودالهاست. در صورتی که این چالهها به طریقی طبیعی یا مصنوعی زهکشی شوند آن حوضهها باز میباشند و اراضی قرار گرفته بر روی آنها غیر شور یا با شوری متوسط خواهند بود در غیر این صورت مناطقی باتلاقی (Marshland) یا آبگرفته (Waterlogged) را تشکیل میدهند یا پوستههای نمکی (Salt crust) در اثر تبخیر سطحی در سطح خاک آن مناطق توسعه مییابد. رابطه شوری خاک سطحی و عمق کفه رسی نشان میدهد با در نظر گرفتن عوامل مؤثر بر زهکشی اراضی با داشتن هدایت الکتریکی و در نظر گرفتن باز یا بسته بودن گودالها میتوان عمق کفهرسی را تخمین زد.
جلال عبداللهی، ناصر باغستانی ، محمد حسین ثواقبی، محمد حسن رحیمیان ،
جلد 12، شماره 44 - ( 4-1387 )
چکیده
تحقیق حاضر با هدف تبیین مدل جهت استفاده اطلاعات ماهوارهای و فاکتورهای محیطی در راستای دسترسی به روشی برای ایجاد نقشه پوشش گیاهی در مناطق خشک صورت گرفته است. این مطالعه در منطقهای به وسعت حدود 60000 هکتار در حوزه آبخیز ندوشن استان یزد انجام گرفت. سایتهای مطالعاتی در 50 نقطه از تیپهای گیاهی عمده منطقه مستقر و درصد پوشش گیاهی هر یک در تابستان سال 1381 اندازهگیری شد. با تعیین موقعیت سایتهای زمینی روی تصویر ماهوارهای لندست ETM+ با قدرت تفکیک مکانی 30 متر و مربوط به تیرماه همان سال، شاخصهای مختلف گیاهی و خاک از تک باندهای آن ساخته شد. همچنین نقشههای پارامترهای محیطی منطقه تهیه گردید. سپس از روی تمامی لایههای اطلاعاتی اعداد مربوط به 50 سایت مطالعاتی استخراج گردید و از طریق رگرسیون خطی چند متغیره، همبستگی و روابط بین درصد پوشش گیاهی با اطلاعات تمامی باندها، شاخصها و فاکتورهای محیطی دیگر مورد آنالیز قرار گرفت و از مدل مناسب استخراج شده، ضرایب جهت ساخت نقشه نهایی مشخص و با استفاده از معادله رگرسیون، نقشه درصد پوشش گیاهی منطقه ترسیم گردید و دقت آن تعیین شد. نتایج این تحقیق نشان داد که استفاده همزمان از چندین پارامتر منجر به نتیجهگیری بهتر برای تعیین درصد پوشش گیاهی مرتع در مناطق خشک میشود.
سیده زهره موسوی خطیر، عطاء الله کاویان، کریم سلیمانی،
جلد 14، شماره 53 - ( 7-1389 )
چکیده
در تحقیق حاضر به منظور مدلسازی و تهیه نقشه پهنهبندی خطر زمین لغزش حوزه آبخیز سجارود از روش تحلیل آماری رگرسیون لجستیک چند متغیره استفاده شده است. ابتدا نقشه پراکنش زمین لغزشهای منطقه شامل 95 نقطه لغزشی به عنوان متغیر وابسته تهیه شد و عدد یک به حضور و عدد صفر به 95 نقطه تصادفی عدم حضور زمین لغزش تعلق گرفت. ده عامل مؤثر بر وقوع زمین لغزشهای منطقه شامل ارتفاع از سطح دریا، درجه شیب، جهت شیب، شکل شیب، بارندگی، فاصله از گسل، فاصله از شبکه زهکشی، فاصله از جاده، کاربری اراضی و سنگ شناسی به عنوان متغیرهای مستقل در نظر گرفته شدند. تأثیر هر متغیر مستقل بر وقوع و عدم وقوع زمین لغزش بر اساس ضرایبی که در معادله رگرسیون لجستیک ایجاد میشوند، مشخص شد. تفسیر ضرایب نشان داد که شبکه جاده مهمترین نقش را در بروز زمین لغزشهای منطقه برعهده دارد. ارتفاع از سطح دریا، شکل شیب، بارندگی و فاصله از گسل به دلیل عدم همبستگی آماری با وقوع زمین لغزش از مدل نهایی حذف شدند. پس از انتقال معادله نهایی احتمال وقوع به نرمافزار Arc/view 3.2a، نقشه پهنهبندی خطر زمین لغزش منطقه تهیه شد. نتایج ارزیابی صحت نشان داد صحت کلی نقشه تولیدی 3/85 درصد است. بر این اساس 53 درصد از مساحت حوزه در منطقه خیلی کم خطر، 3/18 درصد در منطقه کم خطر، 21 درصد در منطقه با خطر متوسط و 7/7 درصد مساحت حوزه در منطقه پرخطر قرار گرفتند. صحت مدل آماری و نقشه پهنهبندی حاصل بر اساس آمارههای -2LL ، R2 ناگلکرک و R2 کوکس و اسنل ارزیابی و مورد تأیید قرار گرفت.
رضا جعفری، لیلا بخشنده مهر،
جلد 18، شماره 68 - ( 6-1393 )
چکیده
کاهش مداوم کیفیت آب زیرزمینی برای فعالیتهای مختلف کشاورزی در مناطق پهناور خشک و نیمهخشک به یک نگرانی اساسی مبدل شده است. بنابراین پهنه بندی کیفیت آب زیرزمینی در یک مقیاس کلان در مدیریت اراضی امری ضروری میباشد. هدف مطالعه حاضر پهنهبندی توزیع مکانی دو شاخص مهم کیفیت آب زیرزمینی شامل EC و SAR با استفاده از تکنیکهای زمین آمار در استان اصفهان میباشد. تکنیکهای زمین آمار مختلف مانند کریجینگ، IDW و RBF بر دادههای 540 حلقه چاه اعمال و نقشه پیوسته EC و SAR در محیط نرم افزار ArcGIS 9.3 تهیه گردید. مطابق نتایج، از میان روشهای مختلف، روش کریجینگ با مدل واریوگرامی دایرهای بهترین عملکرد و کمترین خطا را نشان داد. بنابراین، نقشههای تولید شده این روش براساس روش تقسیمبندی کیفیت آب ویل کاکس مورد طبقه بندی قرار گرفت. نتایج نشان داد که EC بین 2/392 میکروموس بر سانتیمتر در غرب استان تا 6/17917 در مناطق شمال و شرق منطقه مطالعاتی متغیر است. حداکثر و حداقل شاخص SAR نیز برای شهرستانهای خور و بیابانک و سمیرم بهترتیب بین 9/38 تا 13/0 تخمین زده شد. مطابق روش ویل کاکس، 13/12 % از آبهای زیرزمینی استان بهعنوان کلاس خوب، 16% متوسط، 5/17% نامناسب و 35/54% بهعنوان کلاس غیرقابل استفاده طبقهبندی گردید. بهطور کلی، کیفیت آب زیرزمینی استان اصفهان از لحاظ کشاورزی، از جنوب به شمال و همچنین از غرب به شرق مخصوصاً در پلایا (اراضی فاقد کشاورزی) که کلاس کیفیت آب غیرقابل استفاده غالب است کاهش مییابد.
زهرا فیضی، امیررضا کشتکار، آرش ملکیان، هدی قاسمیه،
جلد 20، شماره 76 - ( 5-1395 )
چکیده
کمبود بارندگی و همچنین نزول بارشهایی با شدت نسبتاً زیاد در مدت کوتاه از ویژگیهای مناطق خشک دنیا ازجمله ایران است که به وقوع سیلابهای عظیم و مخرب که هرساله موجب بروز خسارات جانی و مالی فراوان میباشد، منجر میگردد. مشکل کمبود آب در مناطق خشک و نیمهخشک دنیا باعث شکننده شدن شرایط زیستی در این مناطق شده است. باتوجه به کاهش مداوم میزان سرانه آب و اهمیت تأمین غذایی افراد جامعه، ضروری است که آبهای سطحی بهکمک روشهایی از جمله سد سازی و یا روشهای تغذیه مصنوعی مهار گردند. در این تحقیق، هفت عامل شیب، نفوذپذیری سطحی، قابلیت انتقال آب در آبرفت، کیفیت آبرفت، کاربری اراضی، حجم رواناب و ضخامت لایه هوادار بهعنوان عوامل مؤثر در مکانیابی مناطق مستعد پخش سیلاب و تغذیه مصنوعی جنوب دشت کاشان درنظر گرفته شدند. پس از تهیه لایههای رقومی موردنظر، با استفاده از مدل تحلیل سلسله مراتبی فازی وزن هرکدام از معیارها تعیین گردید. در نهایت نقشههای وزندار حاصل و با یکدیگر ادغام و نتایج آن نشان داد که پارامتر کاربری اراضی با وزنی معادل 22% بیشترین وزن را به خود اختصاص داده و بهعنوان اولویتهای اول در مکانیابی پخش سیلاب مطرح گردید. پارامترهای حجم رواناب، نفوذپذیری، شیب، عمق لایه هوادار، ضریب انتقال و کیفیت آبرفت بهترتیب اولویت های دوم تا هفتم را به خود اختصاص دادند.
فاضل امیری، طیبه طباطبایی، سیما ولیپور،
جلد 22، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده
هدف از تحقیق، ارزیابی مکانی کیفیت آبهای زیرزمینی در محل دفن زبالههای شهری قائمشهر با استفاده از شاخص کیفیت آب زیرزمینی ایران (IRWQIGC) است. برای انجام تحقیق، از 11 حلقه چاه منطقه با سه تکرار در بهمن ماه 1393 نمونه گرفته شد و با ارزیابی پارامترهای -NO3، Ecoli، EC، pH، TH، SAR، 3-PO4، BOD5، COD و DO در نمونهها با روشهای استاندارد متد اندازهگیری و کیفیت آبهای زیرزمینی با استفاده از IRWQIGC تعیین شد. توصیفی آماری پارامترها در محیط SPSS صورت گرفت. نقشه تغییرات مکانی پارامترها در محیط ArcGIS ترسیم شد. نتایج شاخص IRWQIGC نشان داد که 15/0 درصد از سطح منطقه در طبقه بد، 85/98 درصد در طبقه نسبتاً بد، 1 درصد در طبقه متوسط قرارگرفته است. نتایج تغییرات مکانی پارامترها نشان داد که از جنوب به شمال و شمال شرق منطقه از کیفیت آب کاسته میشود. ارزیابی تغییرات کیفیت آب در نزدیکی محل دفن زباله نشان داد که 56/2149 مترمربع از مساحت کل، پتانسیل نسبتاً بدی را برای تغذیه آبهای زیرزمینی منطقه دارد.
وحید سروی، حمید رضا متین فر،
جلد 23، شماره 1 - ( 3-1398 )
چکیده
افزایش سریع جمعیت کشور، نیاز به تولید بیشتر مواد غذایی را میطلبد، یکی از روشها برای نیل به این مهم افزایش تولید در واحد سطح است. در کشاورزی مدرن امروزه، تهیه نقشه حاصلخیزی خاک برای برنامهریزی بهتر بهمنظور استفاده از کودهای شیمیایی و بهرهبرداری از خاک ضروری است. هدف از این تحقیق ارزیابی حاصلخیزی خاک بر اساس ویژگیهای شیمیایی در دشت مغان با 191 نقطه مطالعاتی است. بدینمنظور در محیط نرمافزار ArcGIS درونیابی با مدل کریجینگ بین نقاط صورت گرفت و پس از تهیه نقشه اولیه پارامترها شامل نیتروژن، فسفر، پتاسیم، کربن آلی، منگنز، روی، آهن و شوری خاک تهیه و طبقهبندی شد. سپس از تکنیک سلسله مراتبی (AHP) برای وزندهی پارامترها استفاده شد و با استفاده از ترکیب نقشه عناصر بهعنوان لایهها نقشه حاصلخیزی منطقه تهیه شد. بر اساس نتایج نقشه حاصلخیزی مشخص شد که 7/23 درصد اراضی زراعی دارای وضعیت حاصلخیزی ضعیف، 3/28 درصد اراضی دارای وضعیت حاصلخیزی متوسط، 4/25 درصد اراضی وضعیت حاصلخیزی خوب و 6/22 اراضی وضعیت حاصلخیزی خیلی خوب هستند.
زهرا شیرخدایی، فیاض آقایاری، حسین حسن پور درویشی،
جلد 23، شماره 4 - ( 12-1398 )
چکیده
وجود فناوریهای جدید همچون سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) میتواند کمک مؤثری در استفاده بهینه از آب آبیاری را فراهم کند. بنابراین بهرهبرداری از این منابع به شکل مطلوب، مؤثر و کارا بهمنظور تضمین توسعه پایدار، یکی از مهمترین موضوعات مطرح شده در دنیای امروز است. این پژوهش بهمنظور ارزیابی شاخص کارایی مصرف آب پتانسیل در مقیاس دشت و با استفاده از دادههای نیاز آبی، سطح زیر کشت، عملکرد و تعیین مزیت نسبی کشت محصولات گندم و جو به تفکیک دشت در استانهای تهران، البرز، قم، قزوین و زنجان با استفاده از قابلیت سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) انجام شد. آمار عملکرد محصولات گندم و جو با روش میانگین وزنی در نرمافزار ArcGIS به عملکرد در دشتهای محدوده مطالعاتی تبدیل شد. برای محاسبه شاخص کارایی پتانسیل و واقعی مصرف آب از نرمافزار بهینهسازی و برنامهریزی مصرف آب کشاورزی (OPTIWAT) بهمنظور محاسبه نیاز خالص آبیاری و راندمان آبیاری فعلی دشتها و همچنین از میزان عملکرد محصولات گندم و جو به تفکیک دشتها استفاده شد. پهنهبندی شاخصهای کارایی مصرف آب نیز با استفاده از نرمافزار ArcGIS و با روش Kriging انجام شد. نتایج پهنهبندی نشاندهنده برتری نسبی کشت محصولات در قسمتهای غربی و شمال غربی استان تهران، جنوب و جنوب غربی استان البرز، نواحی جنوب غربی، شمال غربی و مرکزی استان قزوین، مناطق مرکزی استان قم و همچنین نواحی شمالی و جنوبی استان زنجان نسبت به سایر مناطق است. متوسط شاخص کارایی مصرف آب پتانسیل و واقعی گیاه گندم در کل محدوده مطالعاتی استانها بهترتیب برابر 43/1 و 58/0 کیلوگرم بر مترمکعب و برای گیاه جو بهترتیب برابر 62/1 و 65/0 کیلوگرم بر مترمکعب است.
شاهین محمدی، الهام کریمیان،
جلد 23، شماره 4 - ( 10-1398 )
چکیده
امروزه تأمین آب برای بخشهای مصرف خانگی، کشاورزی، فضای سبز و صنعت، یکی از مهمترین چالشهای دولتها در بسیاری از مناطق جهان بهویژه در مناطق خشک و نیمهخشک نظیر ایران است. هدف از این پژوهش شبیهسازی رواناب حاصل از بارش روزانه شهر سرپل ذهاب، براورد مقدار نیاز آبی فضای سبز منطقه و جمعآوری رواناب براورد شده برای آبیاری فضای سبز منطقه است. در پژوهش حاضر پس از تهیه اطلاعات و نقشه DEM از محدوده مورد مطالعه، زیرحوضهها بهصورت مجزا استخراج شدند. پس از تهیه و تولید لایههای هیدرولوژیکی، اقلیمی، فیزیوگرافی منطقه و تلفیق آنها با هم، منطقه مورد بررسی قرار گرفت. شبیهسازی بارش رواناب از طریق مدل هیدرولوژیکی HEC-HMS انجام گرفت. سپس عمق رواناب و حجم سیلاب زیرحوضهها از روش SCS بهدست آمد. از طرف دیگر نیاز آبی فضای سبز شهر سرپل ذهاب از طریق بارش مؤثر بهوسیله چهار روش شامل SCS، 80 درصدی، قابلاطمینان و USDA برای هر ماه بهصورت جداگانه براورد شد. درنهایت مقدار نیاز خالص آبی فضای سبز در هر ماه برای چهار روش (SCS، 80 درصدی، روش قابلاطمینان و USDA) بهدست آمد. نتایج این مطالعه نشان داد که نقش شماره منحنی رواناب در شدت نفوذ از بقیه متغیرها بیشتر است. درنتیجه نفوذناپذیری سطح حوضههای شهری و تغییراتی که در اثر رشد و توسعه شهر بهوجود میآید مانند از بین بردن پوشش گیاهی، تراکم خاک و ایجاد سیستم جمعآوری و هدایت آبهای سطحی بهمقدار زیادی از نفوذ آب در خاک میکاهد. درنتیجه نتایج نشان داد مقدار نیاز خالص آبیاری برای پنج ماه از اوایل اردیبهشت تا اواخر شهریور بهوسیله روشهای SCS،80 درصدی، روش قابلاطمینان و USDA بهترتیب برابر با 243525، 238062، 267865 و 236458 مترمکعب است. مقدار حجم رواناب براورد شده 266000 مترمکعب است که با توجه به مساحت فضای سبز شهر سرپل ذهاب و نیاز آبی ماهانه برای آبیاری، رواناب براورد شده از نظر هر چهار روش آب موردنیاز برای آبیاری به مدت پنج ماه از اوایل اردیبهشت تا اواخر شهریور را تأمین میکند.
شهلا احمدی قلیدرق، آیدا عباسی کلو، اباذر اسمعلی- عوری،
جلد 23، شماره 4 - ( 10-1398 )
چکیده
خاک، یکی از مهمترین منابع طبیعی کشورهاست که فرسایش موجب اتلاف آن میشود. در این پژوهش تأثیر ویژگیهای خاک بر میزان فرسایش در سطح زیررده بررسی میشود. بدینمنظور 77 نمونه خاک (30-0 سانتیمتر) تهیه و پارامترها در آزمایشگاه اندازهگیری شد. نیمتغییرنمای پارامترها با +GS و نقشه توزیع مکانی آنها یا سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) تهیه شد. منطقه با تلفیق نقشههای تیپ اراضی و زمینشناسی به اجزای واحد اراضی تفکیک و فرسایش آبی در هر واحد اراضی بهروش EPM براورد شد. با حفر پروفیل در نقاط مختلف منطقه، زیرردههای خاک بهروش جامع آمریکایی تعیین و مقدار متوسط پارامترها در هر زیررده براورد شد. برای تحلیل دادهها از آنالیز مؤلفههای اصلی (PCA) استفاده شد. نتایج نشان داد از میان پارامترها، سه ویژگی سیلت، کربن آلی و هدایت الکتریکی بهعنوان مؤلفه اصلی اول 30/384 درصد؛ رس، شن و پوشش گیاهی بهعنوان مؤلفه اصلی دوم 18/091 درصد و شیب و ارتفاع بهعنوان مؤلفه اصلی سوم 15/330 درصد و در مجموع 63/805 درصد از میزان تغییرات فرسایش را توجیه میکند. کمترین و بیشترین میزان فرسایش (بهترتیب 69/12 و 343/57 مترمکعب در کیلومترمربع در سال) در زیرردههای Xeralfs و Fluvents براورد شد. کلاس شدت فرسایش زیرردههای منطقه مطالعاتی، کم و متوسط تعیین شد.
جواد ظهیری، مهران آشناور،
جلد 23، شماره 4 - ( 10-1398 )
چکیده
مدلهای ارائه شده برای شبیهسازی هیدرولیک جریان در رودخانهها، اغلب جریان را بهصورت یکبعدی فرض کرده و پارامترهای هیدرولیکی را بر اساس معادلات یکبعدی سنتونانت شبیهسازی میکنند. در این پژوهش از مدل دوبعدی HEC- RAS برای شبیهسازی جریان در رودخانه کارون و در حد فاصل ایستگاه ملاثانی تا فارسیات استفاده شده است. بهمنظور آمادهسازی نقشه ارتفاعی با استفاده از تصویر ماهوارهای منطقه مورد مطالعه، از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) و اطلاعات پروفیلهای بستر رودخانه استفاده شد. نتایج مدلسازی در قوسهای مورد مطالعه، نشان میدهد که مقادیر حداکثر سرعت در قوس بیرونی اتفاق میافتد که با مکانیزم جریان در قوسها مطابقت دارد. بر اساس نتایج بهدست آمده، نوع و تراکم شبکهبندی تأثیر چندانی روی مدلسازی عمق جریان نداشته است. با این حال ویژگیهای شبکه مورد استفاده تأثیر بالایی بر توزیع سرعت دارا بوده، بهگونهای که شبکه منظم با تراکم بالا بهترین دقت را در شبیهسازی سرعت جریان داشته است. تحلیلهای آماری صورت گرفته نشاندهنده دقت بالای مدل است بهگونهای که جذر میانگین مربعات خطا برای دبی جریان و سطح آب بهترتیب 17/95 مترمکعب بر ثانیه و ۰/50 متر محاسبه شده است. علاوه بر این ضریب ناش- ساتکلیف نیز برای دبی جریان و سطح آب بالای 0/9 براورد شد که مقدار مطلوبی بهحساب میآید.
یوسف اسماعیلی، فریبرز یوسفوند، سعید شعبانلو، محمد علی ایزدبخش،
جلد 27، شماره 2 - ( 6-1402 )
چکیده
هدف از انجام این پژوهش پهنهبندی مناطق مختلف حوزه مرزداران از نظر خطر وقوع سیل است. از آنجایی که بودجه اختصاصیافته برای انجام کارهای مدیریتی محدود است و امکان انجام عملیات در کل حوزه امکانپذیر نمیباشد، بنابراین، داشتن نقشهای با اولویتبندی مناطق مختلف از نظر احتمال وقوع سیلاب بسیار مفید وضروری است. بدینمنظور، از مدل معروف و شناخته شده یادگیری ماشین یعنی مدل بیشینۀ بینظمی (MaxEnt) به لحاظ الگوریتم محاسباتی توانمند در زمینه ارزیابی فرایند وقوع سیلاب بهعنوان بنچمارک استفاده شد. شواهد سیلاب با استفاده از بازدیدهای میدانی،گزارشها و اطلاعات سازمانی موجود ثبت و در سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS) در قالب نقشه تهیه شد. همچنین براساس مرور منابع گذشته، لایههای مربوط به دوازده عامل کنترلکننده بهعنوان عوامل پیشبینی کننده وقوع سیل در منطقه مورد مطالعه در سامانه اطلاعات جغرافیایی تهیه شدند. بهمنظور ارزیابی نتایج مدلسازی، از مقدار مساحت زیر منحنی (AUC) استفاده شد. سپس براساس نقشه تهیه شده مستعدترین مناطق وقوع سیلاب که برای اجرای عملیات مدیریتی در اولویت هستند، شناسایی شدند. بر اساس نتایج حدود 100 کیلومترمربع از مساحت منطقه مورد مطالعه جزء مستعدترین مناطق برای انجام عملیات مدیریتی شناسایی شدند. بر اساس نتایج دقت مدل بیشینه بینظمی 98 درصد در مرحلۀ آموزش و 95 درصد در مرحله اعتبارسنجی بدست آمد. لایههای فاصله از آبراهه، تراکم زهکشی و شاخص رطوبت توپوگرافی بهترتیب از مؤثرترین عوامل در وقوع سیلاب شناخته شدند.