159 نتیجه برای شاخص
احمد ثباتی، ابوالحسن هاشمی دزفولی،
جلد 2، شماره 2 - ( 4-1377 )
چکیده
رشد و عملکرد دانه ارقام جو آبی (والفجر، بینام و ریحانه) در 4 تاریخ کاشت (14 و 30 مهر و 23 و 29 آبان) در منطقه کرج مطالعه شد. تأثیر تاریخ کاشت، ژنوتیپ و اثر متقابل آنها بر عملکرد دانه معنیدار بود. کاشتهای زود و دیر باعث افزایش خسارت سرما شد، اما در کاشتهای دیر خسارت شدیدتر بود. برآورد گردید که مناسبترین زمان کاشت، در حدود 50 روز (600 درجه روز) پیش از یخبندان میباشد و بیشترین خسارت سرما در صورتی رخ میدهد که کاشت تا حدود 22 روز (230 درجه روز) قبل از یخبندان به تاخیر افتاده باشد و با تاخیر بیش از این در کاشت، از شدت خسارت کاسته میشود. بالاترین عملکرد دانه، در تاریخ کاشت دوم و در رقم ریحانه حاصل شد. رقم بینام عملکرد پایدار و نسبتاً بالایی به ویژه در تاریخ کاشتهای نامساعد داشت. در دو تاریخ کاشت نسبتاً مساعد (14 و 30 مهر)، وزن دانه با سرعت رشد خطی دانه و میزان ذخیره سازی و انتقال ذخیرهها همبستگی مثبت نشان داد. شاخص سطح برگ، نسبت سطح برگ، سرعت رشد نسبی، سرعت رشد محصول و دوام سطح برگ هر رقم در تاریخ کاشت دوم بالاتر بود. نسبت رشد پس از گلدهی به حداکثر ماده خشک کل همبستگی بالایی با شاخص برداشت داشت. رقم ریحانه از نظر مقاومت به خوابیدگی، شاخص برداشت، ذخیره سازی و انتقال مجدد و سرعت رشد خطی دانه، بالاترین رقم بود. به نظر میرسد در تاریخ کاشتهای مساعد، ارقام والفجر و بینام با محدودیت منبع یا اختلال در انتقال و رقم ریحانه با محدودیت مخزن روبرو بوده است.
عباسعلی ولی، مهدی بصیری،
جلد 4، شماره 3 - ( 7-1379 )
چکیده
سطح وسیعی از مراتع ایران دارای پوشش درمنه است، که مورد بهرهبرداری نیز قرار میگیرد. تعیین میزان بهرهبرداری از پوشش درمنهزار در مدیریت صحیح بهرهبرداری ضروری است. انتخاب روش مناسبی که دقت قابل قبول و سرعت لازم را داشته باشد، مورد نیاز مرتعداران است. روشهای تعیین درصد بهرهبرداری متداول برای گیاهان چوبی و بوتهها عبارت است از: قطع و توزین، واحد مرجع، تخمین چشمی، طول سرشاخه، قطر سرشاخه و شاخص تولید. این روشها در مرتع قشلاقی چارهلر جرقویه، در فاصله 250 کیلومتری جنوب شرقی اصفهان انجام شد. در بین این روشها، روش قطع و توزین دقیقترین روش است، ولی به دلیل زمانبر بودن، مشکل است. در این تحقیق به کمک آزمون آماری تیتست میانگین روشهای ذکر شده با روش قطع و توزین مقایسه گردید.
نتایج نشان داد که میانگینهای روشهای واحد مرجع، طول سرشاخه و قطر سرشاخه با میانگین روش قطع و توزین اختلاف معنیداری ندارند. پس از مقایسه سرعت آنها، روش واحد مرجع به خاطر سرعت زیادتر، انتخاب و برای درمنهزارها معرفی گردید.
محمدجوان نیکخواه، قربانعلی حجارود، عباس شریفی تهرانی، سیدعلی الهی نیا،
جلد 5، شماره 4 - ( 10-1380 )
چکیده
برای تعیین میزان تحمل و مقایسه واکنش شماری از ارقام برنج، که بیشترین سطح زیرکشت را در استان گیلان داشته و جزو ارقام رایج محسوب میشوند، و همچنین چند لاین آزمایشی، در برابر قارچ عامل پوسیدگی ساقه برنج، Magnaporthe salvinii، آزمایشی در مزرعه آزمایشی مؤسسه تحقیقات برنج در رشت به اجرا گذاشته شد. در این بررسی از 9 رقم محلی و اصلاح شده و پنج لاین آزمایشی استفاده و آزمایش در چارچوب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار انجام گردید. در پایان فصل زراعی، پس از رسیدن هر رقم و لاین ارزیابی صورت گرفت و دو فاکتور درصد آلودگی و شاخص بیماری محاسبه شد.
در میان ارقام آزمایشی، رقم اصلاح شده بجار با درصد آلودگی 84/17% و شاخص بیماری 21/1 متحملترین رقم بود و رقم سپیدرود پس از آن در مرتبه دوم قرار گرفت. در حالی که رقم اصلاح نشده حسنی با درصد آلودگی 11/46% و شاخص بیماری برابر 2 حساسترین رقم بود. در میان لاینها، لاین 221 و 305 به ترتیب متحملترین و حساسترین لاین بودند و درصد آلودگی در آنها به ترتیب 78/15% و 69/53% و شاخص بیماری نیز به ترتیب 17/1 و 13/2 بود. شاخص بیماری نشان دهنده شدت بیماری روی هر پنجه است و عامل مهمی در مقایسه میزان تحمل ارقام و لاینها به شمار میرود.
محمدعلی حاج عباسی، احمد جلالیان، جمال الدین خواجه الدین، حمیدرضا کریم زاده،
جلد 6، شماره 1 - ( 1-1381 )
چکیده
خاکهای مراتع استان چهارمحال و بختیاری به خاطر پستی و بلندی، ساختمان ضعیف و کم بودن مواد آلی، عموماً در معرض تخریب و فرسایش میباشد. تبدیل این مراتع به زمینهای کشاورزی و انجام عملیات خاکورزی، شدت تخریبپذیری در این خاکها را افزایش میدهد. در این پژوهش عوامل دخیل در شاخص کشتپذیری و برخی از ویژگیهای حاصلخیزی خاک، در سه موقعیت مرتعی بکر، تبدیل شده تحت کشت، و تبدیل شده کاملاً تخریب شده بررسی گردیده است. این عوامل عبارتند از: بافت و مقدار رس، مواد آلی، درصد اشباع، شاخص مخروطی، نیتروژن، فسفر، پتاسیم، جرم مخصوص ظاهری، شاخص خمیری، میانگین وزنی قطر خاکدانهها و توزیع اندازهای خاکدانهها. حدود 20 سال انجام عملیات کشت و کار باعث تغیر محسوسی در بافت و مقدار رس گردیده است. در خاک مرتع تخریب شده، جرم مخصوص ظاهری خاک حدود 20% افزایش یافته، و مواد آلی خاک به میزان 30% کمتر از دو خاک مرتعی بکر و تحت کشت میباشد. درصد اشباع (تخلخل کار) در خاک مرتع دست نخورده و مرتع تحت کشت حدود 25% بیشتر از مرتع تخریب شده بود. خاک مرتع دست نخورده مقاومت کمتری نسبت به فرو رفتن میله فروسنج از خود نشان داد. در خاک مرتع دست نخورده مقادیر نیتروژن کل و فسفر قابل جذب نیز بیشتر بود. اندازه میانگین خاکدانههای خاک مرتعی دست نخورده در عمق صفر تا 10 سانتیمتری سه برابر خاک مرتعی تخریب شده میباشد. نتایج این پژوهش نشان داد که برخورد با منابع طبیعی بایستی هماهنگ با پتانسیل کاری طولانی مدت آنها باشد، یعنی استفاده از این منابع بایستی با کلیه پدیدهها و قوانین طبیعی ماندگاری آنها همخوانی داشته باشد. در صورت توجه نکردن به چنین قوانینی، به مرور کیفیت خاک کاهش مییابد و اگر مدیریتی متناسب با موقعیت خاک جایگزین نگردد، ممکن است خاک برای مدت زیادی توان بهرهدهی خود را از دست بدهد.
شمس الله ایوبی، جواد گیوی، احمد جلالیان، امیر مظفر امینی،
جلد 6، شماره 3 - ( 7-1381 )
چکیده
در ارزیابی کمِی تناسب اراضی، جنبههای اقتصادی ارزیابی اراضی مانند: عوامل فیزیکی محیطی مؤثر بر تولید محصولات کشاورزی، و مقدار عملکرد محصول در واحد سطح بررسی میشود. هدف از این پژوهش بررسی تناسب کمِی اراضی منطقه براآن شمالی واقع در شرق اصفهان بوده است. این بررسی کمِی به دنبال بررسیهای کیفی انجام شده در منطقه صورت گرفته است. بررسیهای اقتصادی انجام شده شامل گردآوری اطلاعات اقتصادی، مقایسه نهادهها و ستادهها و آنالیز درآمد ناخالص میباشد.
پتانسیل تولید گیاهان از روش پیشنهادی فائو، که بر اساس ویژگیهای گیاهی و شرایط اقلیمی منطقه همچون تابش خورشیدی و دما محاسبه میشود، به ترتیب برای گندم، جو، ذرت و برنج 45/10، 11/10، 64/13 و 93/11 تن در هکتار به دست آمد. از درهم آمیختن تولید پتانسیل، تولید مشاهده شده و تولید بحرانی با نتایج پژوهش ارزیابی کیفی، ارزیابی کمِی اراضی انجام شد و کلاسهای مربوطه تعیین گردید. تولید پیشبینی شده در واحدهای اراضی مختلف برای گندم بین 64/1 تا 17/9 تن در هکتار، برای جو بین 81/1 تا 9 تن در هکتار، برای ذرت 06/2 تا 42/9 تن در هکتار و برای برنج بین 35/1 تا 14/7 تن در هکتار متفاوت بود. وجود ارتباط آماری معنیدار بین تولید مشاهده شده و پیشبینی شده گویای انتخاب صحیح فاکتورها و روش ارزیابی در این پژوهش است. نتایج بررسیهای کمِی نشان میدهد که کشت گندم، جو، ذرت و برنج در بیشتر واحدهای اراضی تناسب متوسط تا کم دارد، محصول در چند واحد از اراضی مورد بررسی نامناسب تشخیص داده شده است. تلفیقی از نتایج ارزیابی کمِی، سودآوری و بررسی پیامدهای اثر کاربری بر خاک، موجب رهنمونی به انتخاب بهترین نوع استفاده در هر واحد از ارضی میشود. کشت برنج، با توجه به انحطاط فیزیکی و تأثیر آن در بالا بردن سطح ایستابی در منطقه مورد بررسی، توصیه نمیگردد.
قباد آذری ناکامی، رضا رجبی نژاد،
جلد 6، شماره 4 - ( 10-1381 )
چکیده
همآوری ماهی شاهکولی، که یکی از ماهیان مورد پسند و اقتصادی در شمال ایران است، در حوضه رودخانه سفیدرود بررسی گردید. برای انجام این بررسی، 539 قطعه ماهی شاهکولی، از فروردینماه تا مردادماه سال 1379، در ایستگاههای تعیین شده در طول مسیر رودخانه سفیدرود از مصب تا کیسم صید شد. از این تعداد، 71 قطعه ماهی تخمریزی نکرده انتخاب، و پس از انجام زیستسنجیهای اولیه، شماری زیرنمونه از بخشهای مختلف تخمدان تهیه، و تعیین همآوری مطلق به طریقه وزنی انجام پذیرفت. حداکثر و حداقل همآوری مطلق به ترتیب 18860 و 2929 تخم مربوط به ماهیان هشت و سه ساله، و همآوری نسبی 37± 132 و 72 تخم به ازای هر گرم از وزن بدن برآورد شد. روابط همآوری مطلق با طول و وزن از نوع خطی بود، و ضریب همبستگی و مقادیر عددی a، b و r محاسبه و نمودار رگرسیون رسم گردید. برای تعیین حدود محلهای تخمریزی طبیعی از شاخص گنادوسوماتیک و دستهبندی بر اساس دو عامل سن و ایستگاههای محل صید استفاده شد، و مشخص گردید که ماهیان سه ساله با توان تولید مثلی 05/17، نسبت به گروههای سنی دیگر از توانایی بیشتری برخوردارند. همچنین، این شاخص نشان داد که ایستگاههای آستانه و کیسم به عنوان محلهای تخمریزی طبیعی این ماهیان محسوب میگردند.
محمدرضا مصدقی، عباس همت، محمدعلی حاجعباسی،
جلد 7، شماره 1 - ( 1-1382 )
چکیده
حالت فیزیکی خاک نقش مهمی در سبز شدن بذر، رشد و توسعه ریشه گیاه و تولید محصول دارد. از عوامل تغییردهنده ویژگیهای فیزیکی خاک، نیروهای داخلی حاصل از مکش ماتریک است. در این بررسی، تأثیر این نیروها در افق سطحی یک خاک لومرسیسیلتی و با ساختمان ناپایدار (سری خمینی شهر یا فاینلومی، میکسد، ترمیک تیپیک هاپلآرجید) بررسی شد. آزمایش به صورت گلدانی انجام گرفت. در این پژوهش، تغییرات سطح خاک با زمان، چگالی ظاهری، شاخص مخروطی و مقاومت کششی در رطوبتهای مختلف پس از نخستین آبیاری غرقابی اندازهگیری شد.
نتایج نشان داد که بستر بذر (20 سانتیمتر) با آرایش سست (با چگالی ظاهری 2/1 مگاگرم بر متر مکعب) حدود 5/1 سانتیمتر نشست کرد. با توجه به این که هیچ گونه بار خارجی، پس از نخستین آّبیاری، بر خاک وارد نشده بود، حالت فیزیکی آن به قبل از خاکورزی نزدیک شد. چگالی ظاهری، شاخص مخروطی و مقاومت کششی خاک پس از اّبیاری و در طول خشک شدن افزایش چشمگیری یافت. تغییرات مقاومت خاک (شاخص مخروطی و مقاومت کششی) با رطوبت شدید بود. ارتباط شاخص مخروطی و مقاومت کششی با تنش مؤثر نشان داد که احتمالاً کنترل کننده اصلی مقاومت در حالت تر، تنش مؤثر است.
پرویز احسانزاده، عباس زارعیان بغدادآبادی،
جلد 7، شماره 1 - ( 1-1382 )
چکیده
به منظور بررسی اثر رقم و تراکم بر مراحل رشد، عملکرد، اجزای عملکرد و ویژگیهای رشد گیاه گلرنگ آزمایشی به صورت فاکتوریل و در چارچوب طرح بلوک کامل تصادفی در چهار تکرار، در سال 1378، در مزرعه پژوهشی دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان به اجرا درآمد. ارقام اراک 2811 و کوسه گلرنگ در چهار تراکم 6/16، 2/22، 3/33 و 50 بوته در متر مربع (فواصل روی ردیف 12، 9، 6 و 4 سانتیمتر) با فواصل ردیف یکسان 50 سانتیمتر کشت شد.
در میان مراحل مختلف رشد، تراکم بوته تنها بر مرحله آغاز تکمهدهی اثر معنیداری داشت. همچنین، اثر رقم بر مراحلی نظیر سبز شدن، تکمهدهی، آغاز گلدهی و 50 درصد گلدهی معنیدار بود و بر بقیه مراحل نمو تأثیر معنیداری نداشت. رقم کوسه دیررستر از رقم اراک 2811 بود. شمار شاخه فرعی در بوته، شمار طبق در شاخه فرعی، شمار دانه در طبق و شاخص برداشت به طور معنیداری با افزایش تراکم بوته کاهش یافتند. اثر کاهشهای ذکر شده، به وسیله افزایش شمار بوته در واحد سطح جبران شد، به طوری که عملکرد دانه دو ژنوتیپ گلرنگ با تغییر تراکم گیاهی تغییر معنیداری پیدا نکرد. به رغم این که رقم اراک 2811 برتری معنیداری در صفاتی همچون شمار طبق در شاخه فرعی و وزن هزار دانه و برتری نسبی غیر معنیداری در صفات دیگر داشت، ولی عملکرد دانه دو رقم از نظر آماری تفاوت معنیداری نداشت. اثر تراکم بوته و رقم بر شاخصهای رشد مانند شاخص سطح برگ، دوام سطح برگ و سرعت رشد محصول معنیدار نبود. بر پایه نتایج به دست آمده در این آزمایش، میتوان گفت که دو رقم یاد شده در تراکمهای اول و دوم، در شرایط آب و هوایی اصفهان قابل کشت و تولید میباشند.
ریحانه عموآقایی، اکبر مستأجران، گیتی امتیازی،
جلد 7، شماره 2 - ( 4-1382 )
چکیده
آزوسپیریلوم برازیلنس یکی از میکروارگانیسمهای تثبیت کننده نیتروژن مولکولی است که در همیاری با ریشه غلات و گرامینههای دیگر، رشد و نمو آنها را تقویت میکند. در این پژوهش دانههای گندم از سه رقم قدس، امید و روشن، با دو سویه از باکتری آزوسپیریلوم برازیلنس (Do1 و Sp7 ) تلقیح شدند. آلودهسازی، میزان محصول و رشد و نمو ارقام گندم را افزایش داد، ولی این پاسخ کاملاً وابسته به نوع سوش باکتری و رقم زراعی بود. بیشترین عملکرد، وزن هزار دانه، شمار دانه در سنبله و وزن خشک ریشه و ساقه در تلقیح با سویه Sp7 در رقم روشن به دست آمد. این در حالی است که سویه Do1 بهترین اثر بر این شاخصهای رشد را در رقم قدس ایجاد کرده است. پاسخ رقم امید در همه حال کمتر از دو رقم زراعی دیگر بود. بنابراین، انتخاب سوشهای سازگار و متناسب با هر رقم زراعی برای تحریک افزایش عملکرد و تقویت رشد و نمو ارقام گندم ضروری است. بررسی اثر سوشها بر محتوای نیتروژن دانه نیز نتایج مشابهی داشت. مشاهده فعالیت نیتروژنازی سوشهای آزوسپیریلوم در آزمایشهای In vitro، و افزایش معنیدار محتوای نیتروژن در برخی از ارقام آغشته به باکتری، این فرضیه را که “تثبیت زیستی نیتروژن به وسیله آزوسپیریلوم ممکن است در مورد آثار سودمند مشاهده شده در شاخصهای رشد گیاه پاسخگو باشد” تأیید کرد. در مقایسه فعالیت نیتروژنازی در دو سویه، میزان احیای استیلنی سویه Do1، 1/5 برابر سویه Sp7 بود. همچنین، اثر سویه Do1 بر شاخصهای رشد، عملکرد و محتوای نیتروژن دانه نیز چشمگیرتر از سویه Sp7 بود. از آن جا که سویه Do1 یک سویه بومی، ولی سویه Sp7 یک سوش ایزوله از برزیل است، میتوان نتیجه گرفت که ایزولههای محلی باکتری باید نسبت به سویههای بیگانه و غیر بومی ترجیح داده شوند، چون سازگاری بیشتری نسبت به گیاهان محیط و شرایط خاک آن منطقه نشان میدهند.
محمد مدرسی، محمدتقی آساد، منوچهر خردنام،
جلد 7، شماره 4 - ( 10-1382 )
چکیده
عملکرد، صفتی کمی است و رسیدن به بهبود ژنتیکی در آن از طریق گزینش مستقیم، وقتگیر است. کاربرد شاخصهای انتخاب میتواند یکی از روشهای مؤثر انتخاب غـیر مستقیم باشد. پژوهشی در سال زراعـی 79-1378 روی 13 هـیبرید ذرت در قـالب طـرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در دو ایستگاه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز واقع در کوشکک و باجگاه انجام گرفت. با نمونهبرداری در مراحل طویل شدن ساقه، ظهور کامل گلتاجی، شیریشدن دانه، خمیری سخت و رسیدن فیزیولوژیک، در نهایت 35 صفت اندازهگیری و محاسبه و همچنین تجزیه واریانس و کوواریانس روی دادهها انجام شد. با کمک تجزیه علیت، 12 صفت برای تشکیل شاخصهای انتخاب گزینش شدند. در این پژوهش دو نوع شاخص انتخاب از نوع اپتیمم بهکار برده شد. در هر دو نوع شاخص انتخاب، 28 ترکیب مختلف از صفات بهعنوان رابطههای خطی (مدل خطی چند متغیره) بهکار برده و ضرایب مربوط به هرکدام از صفات در این ترکیبها محاسبه شد. ضرایب مربوط به هرکدام از شاخصها با استفاده ازb = p-1Ga بهدست آمـد که b، بردار ضـرایب شاخص، p-1 معکوس ماتریس واریانس-کوواریانس فنوتیپی، G ماتریس واریانس-کوواریانس ژنوتیپی و a بردار ستونی وراثتپذیری صفات است. در شاخص انتخاب نوع اول، وراثتپذیری صفات با علامتهای یکسان بهعنوان ارزشهای اقتصادی درنظر گرفته شد. برترین شاخص انتخاب نوع اول، شامل صفات عملکرد دانه و میزان جذب و تحلیل خالص در مرحله دوم نمونهبرداری بود. در شاخص انتخاب نوع دوم به وراثتپذیری صفات بهعنوان ارزش اقتصادی، علامتی برابر با علامت ضریب همبستگی ژنوتیپی صفات مذکور با عملکرد داده شد. در نهایت برترین شاخص انتخاب نوع دوم، شامل صفات عملکرد دانه و میزان جذب و تحلیل خالص در مرحله دوم نمونهبرداری بود. همبستگی برترین شاخص در هر دو نوع شاخص انتخاب با ارزش ارثی برابر با یک بهدست آمد که 14 درصد برتر از شاخص شماره یک که شامل عملکرد تنها بود، میباشد. در هر دو نوع شاخص انتخاب، شاخصهای فیزیولوژیک شامل میزان جذب و تحلیل خالص، سرعت رشد گیاه زراعی و سرعت رشد نسبی گیاه زراعی از جمله صفات بسیار مهم تشکیل دهنده شاخصهای برتر بودند.
ایمان زرینآبادی، پرویز احسانزاده،
جلد 7، شماره 4 - ( 10-1382 )
چکیده
علیرغم اهمیت اقتصادی گندم دوروم، اطلاعات علمی کمی در مورد رشد و عملکرد آن تحت شرایط مختلف در ایران و اصفهان وجود دارد. بهمنظور بررسی رشد، عملکرد و اجزای عملکرد دانه سه ژنوتیپ گندم دوروم Osta/Gata) ،Dipper-6 و PI40100) تحت تأثیر پنج تراکم کاشت (200، 275، 350، 425 و 500 بذر در متر مربع) درمنطقه اصفهان، آزمایشی با بهرهگیری از طرح کرتهای خرد شده، در قالب بلوکهای کامل تصادفی با 4 تکرار، در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی، دانشگاه صنعتی اصفهان، در سال 80-1379 انجام شد که در آن ژنوتیپ، تیمار اصلی و تراکم کاشت، تیمار فرعی در نظر گرفته شد و هر کرت شامل 6 ردیف کاشت شش متری به فواصل 25 سانتیمتر بود. نتایج نشان داد که میان ژنوتیپها از نظر ویژگیهای مرفولوژیکی، اجزای عملکرد و عملکرد دانه، تفاوت معنیداری وجود دارد. ژنوتیپ Osta/Gata بیشترین شمار سنبله در هر مترمربع، وزن هزاردانه و عملکرد دانه را دارا بود، درحالیکه بالاترین شاخص سطح برگ، بلندترین ارتفاع بوته و بیشترین عملکرد بیولوژیک در ژنوتیپ PI40100 بهدست آمد. ژنوتیپ Dipper-6 نیز با شمار سنبلههای تقریباً برابر با ژنوتیپ Osta/Gata و بیشترین شمار دانه در سنبله عملکرد نسبتاً بالایی را تولید کرد و بیشترین شاخص برداشت را دارا بود. با افزایش تراکم کاشت بر شاخص سطح برگ، شمار سنبله در واحد سطح، عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک و شاخص برداشت بهطور معنیداری افزوده شد ولی از شمار دانه در سنبله و وزن هزار دانه بهطور معنیداری کاسته شد. عملکرد دانه با شمار سنبله در واحد سطح، شمار دانه در سنبله و وزن هزار دانه همبستگی مثبت و معنیداری را نشان داد، ولی با شاخص سطح برگ و ارتفاع گیاه همبستگی منفی و معنیداری داشت. براساس نتایج بهدست آمده از این آزمایش ژنوتیپ Osta/Gata با تراکم کاشت مطلوب حدوداً 425 بذر درمترمربع (185 کیلوگرم بذر در هکتار) تحت شرایط آب و هوایی اصفهان از نظر تولید عملکرد دانه بر ژنوتیپهای دیگر برتری دارد.
ندا زاهدیفرد، سیدجمال الدینخواجهالدین، احمد جلالیان،
جلد 8، شماره 2 - ( 4-1383 )
چکیده
در حال حاضر با پیشرفت فنآوری، استفاده از دادههای ماهوارهای به علت برداشت پوشش تکراری، یکپارچه بودن اطلاعات، تهیه اطلاعات در قسمتهای مختلف طیف الکترومغناطیس و امکان بهکارگیری سختافزارها و نرمافزارها در دنیا با استقبال خاصی روبهرو شده است. هدف پژوهش حاضر عبارت است از: بررسی قابلیت دادههای سنجنده TM، ماهواره لندست برای تهیه نقشه کاربری اراضی حوضه آبخیز بازفت (استان چهارمحال بختیاری). برای تهیه نقشه کاربری اراضی ،دادههای شش باند TM ماهواره لندست 5 به تاریخ 20 اردیبهشت ماه سال 1377 مورد استفاده قرار گرفت. تصحیح هندسی با 008/1 = RMSE پیکسل حاصل آمد. روشهای مختلف بارزسازی شکل (FCC، فیلترها وشاخصهای گیاهی) استفاده شد و کاربری های مختلف زمینی مورد بررسی قرار گرفت.منطقه با استفاده از GPS، نقشههای توپوگرافی با مقیاس 50000 : 1 و اطلاعات جانبی دیگر مورد بازدید صحرایی قرار گرفت. واحدهای کاربری اراضی مختلف با 62 کوادرت بررسی گردید و درصد تاج پوشش گیاهی تخمین زده شد. با استفاده از رگرسیون بین درصد تاج پوشش گیاهی و مقادیر شاخصهای گیاهی NDVI، RVI،PVI، SAVI، DVI، TSAVI1، NRVI، MSAVI2 و اعمال تفکیک تاری بر آنها، نقشههای کاربری اراضی ایجاد گردید. بین شاخصهای گیاهی و درصد تاج پوشش گیاهی، همبستگی بالایی وجود داشته است. شاخصهای NDVI، SAVI، NRVI،TSAVI1 و MSAVI2 ضریب همبستگی بالایی را با درصد تاج پوشش گیاهی داشتهاند. سه شاخص RVI،DVI،PVI ضرایب همبستگی کمتری را نسبت به شاخصهای فوقالذکر داشتهاند. پس از اعمال طبقهبندیهای نظارت شده، صحت نقشه تولیدی مورد ارزیابی قرار گرفت و نقشه نهایی کاربری اراضی به روش هیبرید تولید گردید. طبقهبندی نظارت شده با روش بیشترین شباهت، با کاپای کلی 87 درصد، بهترین نتیجه را برای تهیه نقشه کاربری اراضی در منطقه مورد مطالعه داده است. بر اساس این پژوهش دادههای رقومی TM قابلیت زیادی برای تهیه نقشه کاربری اراضی در منطقه مورد بررسی دارند. تفکیک بعضی کلاسهای کاربری اراضی مانند جنگل با زیر اشکوب دیم ، گراسهای یکساله و اراضی آیش با دادههای یک زمانه TM مقدور نشد. همچنین دادههای رقومی TM ، قابلیت جداسازی مناطق مسکونی روستایی پراکنده و جادههای خاکی منطقه مورد مطالعه را ندارند.
محسن فرشادفر، عزتاله فرشادفر،
جلد 8، شماره 2 - ( 4-1383 )
چکیده
آگروپایرون یکی از گیاهان مقاوم به تنشهای حیاتی و غیر حیاتی است و نقش مهمی در تولید علوفه در مراتع ایران دارد. تنوع ژنتیکی بر اساس نشانگرهای مختلف، نقش کلیدی در عملیات اصلاح نبات دارد و یکی از مهمترین شاخصها برای انتخاب والدین است. به منظور ارزیابی تنوع ژنتیکی گونههای مختلف آگروپایرون بر اساس صفات ریخت شناختی و شیمیایی این پژوهش انجام گرفت. صفات مختلف مانند تعداد پنجه، طول سنبله، تعداد سنبلچه، طول پهنک برگ پرچمی، عرض پهنک برگ پرچمی، ارتفاع گیاه و طول دمگل آذین اندازهگیری شد. ترکیبهای شیمیایی مانند: درصد خاکستر، درصد مواد آلی، درصد الیاف خام، درصد ماده خشک، درصد چربی و درصد پروتیین خام تعیین گردیدند. براساس صفات اندازهگیری شده و با استفاده از نرم افزار SPSS محاسبات آماری انجام گرفت.
تجزیه واریانس و مقایسه میانگین بین ژنوتیپها برای صفات مختلف، اختلاف معنیداری نشان داد. تجزیه خوشهای بر اساس صفات ریخت شناختی و شیمیایی، ژنوتیپها را به پنج گروه تقسیم کرد. بر اساس تجزیه به مؤلفههای اصلی، متنوعترین صفت ظاهری طول پهنک برگ پرچمی، طول سنبله و ارتفاع گیاه و در بین ترکیبات شیمیایی درصد خاکستر، مواد آلی و الیاف خام بیشترین سهم را داشتند. پارامترهای ژنتیکی PCV ، GCV ، ECV ، Hb و Ga نیز برای صفات مختلف محاسبه گردیدند. این پارامترها برای صفت طول پهنک برگ پرچمی به ترتیب عبارتاند از: 495/1، 42/1، 335/0، 94/0، 13/1 و برای صفت طول سنبله: 96/30، 64/21، 139/22، 488/0، 786/5 و برای ارتفاع گیاه عبارتاند از: 16/0، 084/0، 136/0، 276/0، 054/6 0 بودند.
آشان شوشتریان، محمد بخشوده،
جلد 9، شماره 2 - ( 4-1384 )
چکیده
بررسی حاضر با هدف معرفی دو شاخص برای اندازهگیری تجارت دو جانبه میان کشورها صورت گرفتهاست و مشخصاً اندازهگیری کمّی تجارت میان صنعت ایران و جامعه اقتصادی اروپا در رابطه با پنج گروه از کالاهای کشاورزی مدنظر قرار گرفت. بدین منظور از شاخصهای پیشنهاد شده به وسیله گروبل ـ لوید و آکینو، بهره گرفته شده و نحوه به دست آوردن شاخصهای فوق شرح داده شدهاست. در راستای دسترسی به هدف مذکور، دادهها و اطلاعات لازم از سالنامههای آمار بازرگانی خارجی و هم چنین سایت اینترنتی نقطه تجاری ایران به دست آمده است.
به طور کلی، شاخصهای محاسبه شده سطح پایینی از تجارت ایران را با اعضای جامعه اقتصادی اروپا نشان داد. در سه گروه از گروههای مورد بررسی ارزش صادرات بسیار بالاتر از واردات بود و در دو گروه غلات و گلها و گیاهان تزیینی در اکثر سالهای واردات ارزش بالاتری نسبت به صادرات نشان داده است. ولی در کل روند مشخصی در ارزش شاخصهای محاسبه شده دیده نشد. همچنین تعدادی از کاربردهای دو شاخص معرفی شده نیز شرح داده شده است. مبحث تجارت میان صنعت به خصوص در ایران بحث جدیدی است و بنابراین به نظر میرسد با توجه و بررسی بیشتر این مقوله بتوان از مساعدتهای آن به جامعه اقتصادی بهره گرفت.
اسماعیل خالقی، علی اکبر رامین،
جلد 9، شماره 3 - ( 7-1384 )
چکیده
در اکثر نقاط ایران به خصوص خوزستان به دلیل وجود شوری و دمای بالا مشکلات زیادی در زمینه پرورش چمن و چمنکاری زینتی به چشم می خورد. بر این اساس پژوهشی در شرایط مزرعه به منظور بررسی اثر متقابل 7 سطح شوری: آب مقطر (01/0)، آب رودخانه کارون ( 09/1 ) و آبیاری با شوری 3 ، 6 ، 9 ، 12 و 15 دسی زیمنس برمتر بر روی شاخصهای طول ساقه، طول پنجه، تعداد برگ بر روی ساقه و پنجه، وزن تر برگ، وزن خشک برگ و سطح برگ سه نوع چمن : لولیوم(Lolium perenne L) رقم Barball ، فستوکای پابلند (Festuca arundinacea ) رقم Kentaky-31-C و آفریقایی(Cynodon dactylon) رقم Primo به صورت فاکتوریل 7× 3 در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار به اجرا در آمد. نتایج به دست آمده نشان داد که اثر عوامل شوری، جنس و اثر متقابل بین آنها در سطح 5 % بر روی شاخصهای اندازهگیری شده مؤثر و معنی دار بود. چمن آفریقایی در مقایسه با دو جنس دیگر در تمام سطوح شوری بالاترین شاخصهای رشد را به خود اختصاص داد. در حالی که بین دو جنس دیگر تفاوتی معنیداری دیده نشد. چمن آفریقایی در شوری 15 دسی زیمنس بر متر 51/5 برگ بر روی پنجه و 4 برگ بر ساقه اصلی داشته در حالی که چمنهای لولیوم و فستوکای پابلند در این درجه شوری فاقد برگ بر روی پنجه و ساقه بودند هر سه نوع چمن تا شوری dS/m 3 ، تغییر چندانی در شاخصهای رشد نداشته و همانند گیاهان شاهد (بدون تنش شوری) رشد و نمو داشتهاند. از شوری dS/m 6 به بعد، کلیه شاخصهای رشد در هر سه جنس تحت تأثیر شوری قرار گرفته ولی دو جنس لولیوم و فستوکای پابلند، کاهش زیادتری در مقایسه با چمن آفریفایی نشان دادند. در شوری dS/m 15 رشد و نمو در هر دو جنس چمن ( لولیوم و فستوکا) تقریباً متوقف ولی چمن آفریقایی همچنان رشد داشته است. از میان شاخصهای اندازهگیری شده به نظر میرسد رشد طولی و تعداد پنجه در گیاه کمتر تحت تیمارهای شوری قرار گرفته است.
آرمان آذری، محمدرضا خواجهپور،
جلد 9، شماره 3 - ( 7-1384 )
چکیده
آرایش کاشت از طریق تغییر در شرایط رشد گیاه بر اجزای عملکرد و در نتیجه بر عملکرد دانه تأثیر میگذارد. با توجه با این که آرایش مناسب کاشت تابستانه در اصفهان بررسی نشده است، آزمایشی در تابستان سال 1379 در مزرعه پژوهش کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان با طرح بلوکهای کامل تصادفی و آرایش تیمارها در چارچوب کرتهای خرد شده با سه تکرار اجرا گردید. فاکتور اصلی شامل سه فاصله ردیف کاشت (30 سانتیمتر به صورت مسطح و 45 و 60 سانتیمتر به صورت جوی و پشته) و فاکتور فرعی شامل سه تراکم 30، 40 و 50 بوته در متر مربع بود. کاشت در تاریخ 23 خرداد انجام شد. نتایج نشان داد که فاصله ردیف کاشت، تأثیر معنیداری بر شاخص سطح برگ، شمار طبق در شاخه فرعی، شمار دانه در طبق، وزن هزار دانه، عملکرد تکبوته و شاخص برداشت نداشت. افزایش فاصله ردیف کاشت بهطور معنیداری موجب تسریع بیشتر مراحل نمو و افزایش شمار شاخه فرعی در بوته و در متر مربع گردید، ولی موجب کاهش معنیدار شمار طبق در بوته و در متر مربع و عملکردهای دانه و گلبرگ شد. بیشترین عملکردهای دانه و گلبرگ (به ترتیب به میزان 3841 و 373 کیلوگرم در هکتار) با فاصله ردیف 30 سانتیمتر به دست آمد. تراکم بوته تأثیر معنیداری بر شمار شاخه فرعی در بوته، شمار دانه در طبق، وزن هزار دانه، عملکرد تکبوته و عملکرد دانه نداشت. افزایش تراکم بوته بهطور معنیداری سبب تسریع بیشتر مراحل نمو، افزایش شاخص سطح برگ، شمار شاخه فرعی و شمار طبق در متر مربع گردید، اما موجب کاهش معنیدار شمار طبق در شاخه فرعی و در بوته، عملکرد گلبرگ و شاخص برداشت شد. آثار متقابل عوامل آزمایشی بر کلیه صفات اندازهگیری شده معنیدار نبود. به هر حال، بیشترین عملکرد دانه بدون گلچینی به میزان 4341 کیلوگرم در هکتار در تیمار تلفیق فاصله ردیف 30 سانتیمتر با تراکم 50 بوته در متر مربع به دست آمد. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که کشت تابستانه گلرنگ با آرایش کاشت فوق در شرایط مشابه با مطالعه حاضر ممکن است مناسب باشد.
فرحناز ممتازی، یحیی امام، نجفعلی کریمیان،
جلد 9، شماره 3 - ( 7-1384 )
چکیده
در یک پژوهش مزرعهای دوساله با استفاده از طرح کرتهای خردشده در قالب بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار، در ایستگاه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز واقع در باجگاه، ویژگیهای رشد و عملکرد گندم زمستانه رقم شیراز در واکنش به سه تاریخ کاشت و چهار تراکم بوته مورد بررسی قرار گرفت. تاریخهای کاشت (15آبان، 15آذر، 15دی ) را کرتهای اصلی و چهار تراکم (150، 250، 350، 450 بوته در متر مربع) را کرتهای فرعی تشکیل میدادند. نتایج نشان داد که کاشت تأخیری با کاهش عملکرد دانه همراه بود، به نحوی که عملکرد دانه در تاریخ کاشت 15 دی به طور معنیداری کمتر از تاریخهای کاشت 15 آبان و 15 آذر بود. به علاوه، با تأخیر در کاشت مراحل نموی بوتهها با سرعت بیشتری سپری شد و بوتهها دوره رشد خود را سریعتر به پایان رساندند. روند تغییرات شاخص سطح برگ و وزن خشک بوتهها نیز تحت تأثیر تیمارهای آزمایشی قرار گرفت، به طوریکه در تاریخ کاشت زودتر و تراکم کاشت زیادتر، شاخص سطح برگ بیشتری در هر نمونه برداری به دست آمد. با تأخیر در کاشت تعداد ساقه بارور در واحد سطح مزرعه کاهش یافت، گرچه در تراکمهای زیادتر تعداد ساقه بیشتری در واحد سطح تولید شد، ولی در مرحله مرگ و میر پنجهها کاهش شدیدتری در تعداد ساقه در مترمربع در این تراکمها مشاهده گردید. بررسی روند تغییرات وزن خشک شاخساره در طول فصل نشان داد که در تراکمهای زیادتر و تاریخ کاشت زودتر، وزن خشک بیشتری تولید شد، که این موضوع در ارتباط با زمین پوشی زودتر و دریافت بیشتر تابش پاییزی بود. در مجموع، بر اساس نتایج پژوهش حاضر برای مناطق آب و هوایی مشابه با محل اجرای این پژوهش، گندم زمستانه را میتوان برای گذران مطلوب مراحل رشد و نمو خود و تولید عملکرد قابل قبول، تا نیمه آذرماه و با تراکم 250 بوته در مترمربع کشت کرد.
احمد حسن آبادی، حسن نصیری مقدم، حسن کرمانشاهی، جواد پوررضا، داگلاس کورور،
جلد 9، شماره 4 - ( 10-1384 )
چکیده
در این آزمایش هفت قطعه مرغ مادر گوشتی در سن60 هفتگی، سوند گردنی را از طریق جراحی دریافت کردند. از تزریق وریدی بیکربنات نشان دار به مدت دو دوره 30 ساعتی جداگانه (مطالعه اول و دوم) برای تعیین ابقای کربن نشان دار استفاده شد. دو ساعت پس از شروع تزریق وریدی بیکربنات، دفع دی اکسید کربن نشان دار تنفسی پرندگان به حالت ثابت رسید. در این حالت، میزان بازیافت و ابقای دی اکسید کربن نشان دار در مطالعه اول به ترتیب 09/91 و 91/8 درصد و در مطالعه دوم به ترتیب 55/87 و 45/12 درصد بود. به طور کلی میانگین بازیافت دی اکسید کربن نشان دار تنفسی در این آزمایش، 32/89 درصد و ابقای آن 68/10 درصد تعیین گردید. تخمگذاری و یا عدم تخمگذاری و دوره نوری آزمایش اثر معنیداری (P<0.05) بر ابقای دی اکسید کربن نشان دار نداشت. پرندگان پس از تغذیه در مقایسه با زمان عدم تغذیه، به طور معنیداری دی اکسید کربن نشان دار تنفسی کمتری دفع کردند. با توجه به نتایج این آزمایش، در صورت استفاده از اطلاعات تصحیح نشده برای کربن نشان دار باقی مانده در بدن در آزمایشهای مربوط به تعیین احتیاجات اسیدهای آمینه با روش اکسیداسیون اسید آمینه شاخص، تخمین احتیاجات در مرغهای مادر گوشتی با 68/10 کاهش همراه خواهد بود.
علیاصغر منتظر، صلاح کوچکزاده، محمد حسین امید،
جلد 10، شماره 3 - ( 7-1385 )
چکیده
شیوه آنالیز حساسیت از جمله شیوههای نوین مطالعه جریان بوده که از اواخر دهه نود میلادی مطرح گردیده و در حال حاضر مراحل توسعه خود را طی مینماید. در این روش با استفاده از روابط جریان دایمی و اطلاعات وضعیت ساختار فیزیکی شبکههای آبیاری، واکنش سیستم نسبت به تغییرات و اختلالات هیدرولیکی و سازهای مورد ارزیابی قرار گرفته و امکان مطالعه جریان فراهم میگردد. در این تحقیق ضمن تدوین تعدادی از شاخصهای حساسیت هیدرولیکی سازهای، از این شاخصها در رفتارسنجی جریان یک کانال آبیاری استفاده شد. بدین منظور، با استفاده از نتایج شبیهسازیهای یک کانال واقعی با مدل Sobek، شاخصهای حساسیت در دو گزینه بهرهبرداری محاسبه و بر اساس آنها، به مطالعه روند تنظیم و توزیع جریان درسطح کانال پرداخته شد. نتایج نشان داد، شاخصهای حساسیت از کارایی قابل توجهی در ارزیابی پتانسیل سازهها و بازههای کانال به عملیات بهرهبرداری برخوردار میباشند. یافتههای تحقیق بیانگر آن است که با محاسبه مقادیر کمّی این شاخصها در سطح کانالهای آبیاری، سیستم اطلاعاتی جامعی تهیه گردیده که ضمن فراهم آمدن امکان ارزیابی پتانسیل پاسخگویی سیستم نسبت به اختلالات سازهای، امکان برآورد دقت عملیات بهرهبرداری سازهها و همچنین شیوه و فرکانس مناسب بهرهبرداری آنها متبلور میگردد.
احمد فاتحی مرج، علیرضا برهانی داریان، محمد حسین مهدیان،
جلد 10، شماره 3 - ( 7-1385 )
چکیده
حوزه آبریز دریاچه ارومیه از نقطه نظر منابع آب و محیط زیست یکی از مناطق مهم کشور به حساب میآید. در این حوزه بارندگی، نقش عمدهای در منابع آبهای سطحی و زیرزمینی دارد و بیشترین بارندگی بهترتیب در فصل بهار، زمستان و پاییز به وقوع میپیوندد. با توجه به اینکه این حوزه از نظر اقلیمی نیمه خشک محسوب میشود، پیشبینی بارندگی برای برنامهریزی منابع آب مخصوصاً دورههای خشکسالی و جلوگیری از خسارات ناشی از آن میتواند نقش اساسی داشته باشد. بررسیهای موجود نشان میدهد که پدیدههای ارتباط از دور (Teleconnections patterns) بر میزان نزولات جوی نقش تعیین کنندهای دارند. در این مقاله تأثیر چند پدیده مهم اقلیمی بر بارندگی حوزه دریاچه ارومیه مورد تحقیق قرار گرفته است تا با استفاده از روابط بین آنها، بارندگی در فصول مورد نظر پیشبینی گردد. از میان ایستگاههای بارندگی در حوزه، تعداد 18 ایستگاه که آمار بارندگی آنها بیش از 35 سال بود انتخاب و شاخص SPI تهیه گردید. از بین شاخصهای اقلیمی، شش شاخص NOI (North Oscillation Index), NINO3.4, NAO (North Atlantic Oscillation), PNA (Pacific North America), PDO (Pacific Decadal Oscillation), SOI (Southern Oscillation Index) که به عنوان شاخصهای تأثیر گذار در فواصل دور مطرح هستند، انتخاب شدند. با یک روش جدید و با استفاده از فاز مثبت و منفی شاخصها، تأثیر پدیدههای اقلیمی بر بارندگی دقیقتر بررسی شد. بدین صورت که فاز مثبت و یا منفی یکی از شاخصها در یک فصل خاص در نظر گرفته شد و سپس ارتباط همزمان آن و بقیه شاخصها با بارش بررسی گردید. نتایج نشان داد هرگاه از ترکیب همزمان دو شاخص استفاده شود همبستگی بیشتری بین بارندگی و شاخصها حاصل میگردد. همچنین، نتایج این تحقیق نشان میدهد که بارندگی پاییزه بیشتر تحت تأثیر SOI و بارندگی زمستانه بیشتر تحت تأثیر شاخص NAO است. بنابراین بارندگی هر دو فصل با استفاده از شاخصهای اقلیمی فصل قبل قابل پیشبینی است.