42 نتیجه برای شبیهسازی
مسعود نوشادی، سیفالله امین، نوروز ملکی،
جلد 7، شماره 1 - ( 1-1382 )
چکیده
استفاده روزافزون از علفکشهایی مانند آترازین، نگرانیهایی را در خصوص آلودگی خاک و آبهای زیرزمینی ایجاد کرده است. پژوهش حاضر در مزرعه آزمایشی دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز روی خاک سری دانشکده صورت گرفته و تغییرات غلظت و حرکت آترازین را در عمقهای مختلف خاک، و در زمانهای متفاوت در طول دوره رشد بررسی نموده است. همچنین، پتانسیل آلودگی خاک و آبهای زیرزمینی در اثر آترازین بررسی، و مدل PRZM-2 برای شبیهسازی غلظت آترازین ارزیابی شده است. آزمایش در یک مزرعه ذرت با سه پلات به ابعاد 1119 متر (209 متر مربع) انجام شده و در هر پلات آترازین به مقدار 5/3 کیلوگرم آ. آی.در هکتار به کار رفته است. برای اندازهگیری غلظت آترازین در خاک در طول فصل رشد، نمونههای خاک از عمقهای 0-100 سانتیمتر در لایههای 10 سانتیمتری، در هفت زمان مختلف جمعآوری گردید. دادههای به دست آمده نشان داد که غلظت آترازین با گذشت زمان در پروفیل خاک کاهش می یابد، به طوری که حداکثر عمقی که آترازین در آن ردیابی گردید 50 سانتیمتر بود. پارامترهای آماری شامل ME، EMSE، EF و CRM، برای مقایسه دادههای مشاهده شده و پیشبینی شده توسط مدل PRZM-2 استفاده گردید، که برای کلیه دادهها در همه زمانها و عمقهای خاک به ترتیب 78/2 ، 12/73 ، 0/49 ،0/25 میلیگرم در کیلوگرم خاک است. نتایج شبیهسازی دارای همخوانی نسبتا"خوبی با دادههای مشاهده شده میباشد. بنابراین، میتوان از مدل PRZM-2 برای شبیهسازی حرکت آترازین در خاک و آلودگی آبهای زیرزمینی استفاده کرد.
حسین رضائی، محمدرضا نیشابوری، علیرضا سپاسخواه،
جلد 8، شماره 3 - ( 7-1383 )
چکیده
در برآورد مقدار و شدت جریان آبهای زیر زمینی و انتقال مواد آلاینده در محیطهای متخلخل، ضرایب هیدرولیکی (هدایت هیدرولیکی،(K(θ و پخشیدگی هیدرولیکی،(D(θ) نقش اصلی را ایفا میکنند. دقت این بررسی در محیط متخلخل منوط به تعیین دقیق مقادیر این ضرایب میباشد. اندازهگیری این ضرایب در شرایطی که خاک اشباع نباشد مشکل بوده و هزینه و وقت زیادی نیاز دارد. همچنین بهطور عمده اندازهگیری در نزدیکی رطوبت اشباع صورت میگیرد. بنابراین این امر، محققین را به استفاده از مدلها سوق داده است. یکی از روشهای ارزیابی ضرایب (K(θ و (D(θ ، کاربرد مدلهای نظری بر اساس اطلاعات اندازهگیری شده منحنی مشخصه آب خاک است. در این پژوهش، منحنیهای مشخصه آب خاک در 9 بافت مختلف خاک با استفاده از دستگاه صفحات فشاری اندازهگیری شد. در فشارهای اعمال شده بر نمونه دست نخورده خاک (1/0 تا 5/1 مگاپاسکال)، حجم آب خروجی از دستگاه نسبت به زمان اندازهگیری شده و دبی خروجی در لحظه اتمام آزمایش محاسبه گردید. مقادیر (K(θ و (D(θ با استفاده از دبی اندازهگیری شده و با بهکارگیری معادله ساده شده ریچاردز محاسبه و بهعنوان روش مناسب پیشنهاد شده است. نتایج کاربرد مدلهای معلم، وان گنوختن و همکاران، بوردین، گرین و کوری و گاردنر، در برآورد مقادیر (K(θ و (D(θ در 9 سری بافت خاک آزمایشی دارای اختلاف و پراکندگی زیادی بوده است. بهطوریکه، شبیهسازی هدایت هیدرولیکی از این مدلها برای بافتهای مختلف خاک با دقت کافی امکان پذیر نیست. اگر کمترین و بیشترین مقادیر شبیهسازی شده توسط مدلها در رطوبتهای متناظر بهعنوان محدوده مجاز در نظر گرفته شود، در اینصورت نتایج برآورد ضرایب هیدرولیکی با روش پیشنهادی در پژوهش حاضر با نتایج دیگر مدلها انطباق نشان میدهد. از اینرو، روش پیشنهادی برای تعیین (K(θ و (D(θ امکان انتخاب بهترین مدل شبیه ساز را در برآورد مقادیر ضرایب هیدرولیکی فراهم میسازد.
کیوان اصغری، جبار سوری نژاد، عبدالرحیم ذوالانوار،
جلد 9، شماره 3 - ( 7-1384 )
چکیده
در این پژوهش، شبیهسازی آبخوان دشت برخوار واقع در شمال شرق اصفهان، برای تخمین ضرایب هیدرودینامیک و تهیه مدل پیشبینی و مدیریتی آبخوان به منظور بررسی وضعیت سطح آب سفره در سالهای آینده مورد بررسی قرار گرفته است. با بررسی وضعیت زمینشناسی دشت و لوگ چاههای موجود در دشت، مشخص شد که دشت برخوار شامل دو آبخوان تحت فشار و آزاد میباشد. با توجه به اطلاعات موجود که مربوط به آبخوان آزاد میشد، محدودهای از این آبخوان برای مدلسازی ریاضی انتخاب گردید. با تقسیم منطقه به 4 واحد ژئوهیدروژئولوژیک و استفاده از PEST، از اجزای مدل MODFLOW، واسنجی مدل برای تخمین ضرایب K و Sy صورت گرفت. با استفاده از مدل واسنجی شده، وضعیت تراز آب سفره در سالهای 1390-1380 با توجه به گزینههای مختلف مدیریتی بررسی شد. بررسی گزینه تأثیر روند بهرهبرداری کنونی بر روی سطح آب آبخوان در سالهای آتی، بیانگر حداکثر افتی برابر با 48 متر میباشد. به منظور ارائه یک راهکار عملی برای بهبود وضعیت آبخوان، گزینه کنترل بهرهبرداری آبخوان با اعمال کاهش 30 درصد دبی تخلیه چاههای بهرهبرداری بررسی گردید. از مهمترین نتایج اجرایی این راهکار میتوان به کاهش افت 26 درصد اشاره نمود. با توسعه یک مدل بهینهسازی و اعمال محدودیتهای لازم در نقاط بحرانی منطقه و همچنین انتقال آب از دیگر نقاط منطقه روند افت آب در حد قابل قبولی (کمتر از 10 متر تا سال 1390) قابل کنترل به نظر میرسد. با به کارگیری مدل بهینهسازی روند افت در هر کدام از نقاط ماکزیمم افت منطقه مشخص کننده تغییر روند افزایشی افت و بهبود وضعیت آبخوان است.
رضا شاه محمدی، سید مجید میرلطیفی، کورش محمدی،
جلد 11، شماره 40 - ( 4-1386 )
چکیده
یک برنامه کامپیوتری (مدل) به نام SprinklerMod برای طراحی و شبیهسازی هیدرولیکی سیستمهای آبیاری بارانی تهیه گردید. در این مقاله به نحوه شبیهسازی توزیع فشار و دبی آبپاشها در طول لولههای فرعی پرداخته میشود. این مدل قادر به طراحی دو نوع لولههای فرعی (که استفاده از آنها در کشور متداول میباشد) شامل لولههای فرعی با آبپاشهای ثابت و با آبپاش متحرک میباشد. نتایج حاصل از شبیهسازی به صورت جدول و یا نمودار روی صفحه مانیتور قابل رؤیت است. این برنامه کامپیوتری توانایی طراحی لولههای فرعی با یک قطر ثابت و یا دو قطر مختلف همراه با شیب طولی یکنواخت و یا غیر یکنواخت را داراست. نمودار درصد تغییرات فشار آبپاشها به ازاء قطرهای داخلی مختلف لوله فرعی توسط مدل قابل ترسیم است. از فرمول هیزن- ویلیامز برای انجام محاسبات مربوط به افت اصطکاکی استفاده شد. پارامترهای ورودی مدل شامل نوع لوله فرعی، فشار و دبی متوسط کارکرد آبپاشها، فواصل قرارگیری آبپاشها، فاصله اولین آبپاش تا ابتدای لوله فرعی، تعداد آبپاشها، ارتفاع پایه آبپاش، ضریب افت اصطکاکی هیزن- ویلیامز و شیب طولی یا رقوم ارتفاعی لوله فرعی در محل هر آبپاش میباشد. شبیهسازی هیدرولیکی لوله فرعی به گونهای صورت میگیرد که میانگین فشار و یا دبی آبپاشها برابر با فشار و یا دبی متوسط کارکردی که توسط کاربر برای آبپاشها تعیین شده، گردد. شبیهسازی لولههای فرعی با استفاده از روالهای تکراری انجام پذیرفت. از روش حل عددی نیوتن- رافسون برای محاسبه فشار هر یک از آبپاشها در لولههای فرعی با آبپاش متحرک استفاده گردید. برای ارزیابی مدل، نتایج حاصل از شبیهسازی با نتایج طراحی کلاسیک مورد مقایسه قرار گرفت. از آن جایی که معادلات لازم برای طراحی کلاسیک لولههای فرعی با آبپاش متحرک در منابع علمی ارائه نشده است، روابط مورد نیاز استخراج گردید. میانگین قدرمطلق درصد اختلاف نتایج محاسبه فشار مورد نیاز در ابتدای لولههای فرعی با آبپاشهای ثابت با شیبهای مختلف با یک قطر ثابت و دو قطر مختلف به ترتیب 3/0 و 7/0 درصد و در مورد لولههای فرعی با آبپاش متحرک برابر با 1/0 درصد بهدست آمد.
جواد ترکمانی، شاهرخ شجری،
جلد 12، شماره 44 - ( 4-1387 )
چکیده
هدف اصلی این مقاله تجزیه و تحلیل اثر سیاست قیمتگذاری آب آبیاری بر میزان تقاضای بهره برداران آبهای سطحی است. بدین منظور، از روش برنامهریزی ریاضی مطلوبیت چند معیاری و همچنین تکنیک شبیهسازی استفاده گردید. آمار و اطلاعات لازم به دو صورت اسنادی و پیمایشی در استان فارس جمعآوری شده است. نتایج حاصل نشان میدهد که گروههای همگن کشاورزان الگوی رفتاری متفاوتی نسبت به آب آبیاری نشان میدهند. در این رابطه، مصرف آب کشاورزان ریسکگریزتر بهطور قابل ملاحظهای کمتر از میزان آبی است که به آن دسترسی دارند. همچنین، این کشاورزان در نرخهای بالاتر آببها با تغییر الگوی کشت و گرایش به سمت تولید محصولات با روشهای کم آبیاری و همچنین محصولات دیم میزان کل تقاضای آب و همچنین متوسط مصرف آب در هکتار را بهطور قابل ملاحظهای کاهش میدهند. لذا، کشش قیمتی تفاضای آب در سطوح بالای آببها برای این کشاورزان، نسبت به دیگر کشاورزان، بیشتر میباشد.
آمنه کاریزی ، تورج هنر،
جلد 14، شماره 51 - ( 1-1389 )
چکیده
سرریزهای جانبی از جمله سازه های آبی می باشند که معمولاً به عنوان سازه های اضطراری در تأسیسات هیدرولیکی بزرگ چون سدها و شبکه های آبیاری و زهکشی به کار برده می شوند که به علت حساسیت موضوع نیاز به طراحی و بررسی دقیق دارند. لذا کاربرد روشهای شبیهسازی و حل عددی در طراحی اینگونه از سازه های آبی می تواند از اهمیت ویژهای برخوردار باشد. در این پژوهش الگوی جریان و نحوه توزیع تنش برشی روی انواع سرریزهای جانبی لبه پهن با پهنا و شکل ورودی همراه با دبیهای متفاوت از طریق شبیه سازی عددی در حالتهای ٢ بعدی و ٣ بعدی مورد بررسی قرار گرفت. سپس نتایج با دادههای آزمایشگاهی مقایسه گردید. آزمایش ها در یک کانال مستطیلی همراه با یک سرریز جانبی به طول 70 سانتیمتر روی سرریزهایی با ورودی تیزگوشه و گردگوشه با شعاعهای گردشدگی 5 و 10 و 15 سانتیمتری در یک دبی ثابت با نسبت آبگیری 4/0 و 6/0 به ترتیب در کانالهای اصلی و فرعی انجام شد. بررسی و مقایسه حل عددی با نتایج آزمایشگاهی در این تحقیق مؤید آن است که در سرریزهای جانبی با ورودی گردشده به میزان قابل توجهی از تنش برشی وارده بر کف و دیواره های سرریز جانبی و همچنین جریانهای چرخشی غیر مؤثر در ابتدای ورودی سرریز جانبی در مقایسه با حالت تیز گوشه کاسته شده که این امر نهایتاً موجب افزایش راندمان آبگیری گردیده است.
حمیده افخمی، محمدتقی دستورانی، حسین ملکی نژاد، حسین مبین،
جلد 14، شماره 51 - ( 1-1389 )
چکیده
خشکسالی یک شکل طبیعی از اوضاع آب و هوایی است که تکرار آن در طول زمان امری اجتناب ناپذیر می باشد. هدف اصلی این تحقیق بررسی تأثیر نوع عوامل اقلیمی در پیش بینی خشکسالی با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی در مناطق مختلف استان یزد است. در اغلب ایستگاه های هواشناسی منطقه یزد (ایستگاههای بارانسنجی) تنها دادههای مربوط به عامل بارش موجود می باشد، در حالی که ایستگاه های همدیدی علاوه بر بارش سایر عوامل هواشناسی از جمله دمای بیشینه، دمای میانگین، رطوبت نسبی، سرعت میانگین باد، جهت باد و میزان تبخیررا نیز دارا هستند. در این تحقیق سعی گردید که نقش تعداد و نوع عوامل اقلیمی (به عنوان عوامل ورودی مدل) در دقت پیشبینی خشکسالی بر اساس شبکههای عصبی مصنوعی مورد ارزیابی قرار گیرد. منطقه مورد بررسی بخشی از استان یزد است که در بر گیرنده 13 ایستگاه کلیماتولوژی و 1 ایستگاه همدیدی است. جهت انجام این بررسی میانگین متحرک سه ساله بارش در تمام ایستگاه ها محاسبه شد و سپس با استفاده از مدل شبکه برگشتی با تأخیر زمانی(Time Lag Recurrent Network)، میانگین متحرک بارش یک سال آینده پیشبینی گردید، که خود عامل اصلی ارزیابی وضعیت خشکسالی در سال آتی است. علاوه بر آن در ایستگاه همدیدی یزد نیز شبیهسازیها با ترکیبات مختلفی از ورودی ها انجام گرفت. بهترین ترکیب ورودی ترکیب " میانگین متحرک بارش - دمای بیشینه" بود که ضریب کارایی آن حدود 90/0 محاسبه شد. بررسی ها نشان داد علیرغم این که در 13 ایستگاه باران سنجی منطقه شبیه سازیها تنها با یک ورودی (بارش) انجام گرفت، در برخی ایستگاه ها نتایج قابل قبولی به دست آمد که حتی ضریب کارایی محاسبه شده بر اساس نتایج حاصله بسیار نزدیک به ایستگاه یزد (با ورودی های مختلف) محاسبه گردید. (R2 از 48/0 در ایستگاه آقا خرانق تا 90/0 در ایستگاه گاریز متغیر بود.) البته میزان درستی پیشبینی ها هنگامی که فقط از یک عامل ورودی در مدل استفاده شده است از ایستگاهی به ایستگاه دیگر متفاوت بوده است. نتایج به دست آمده گویای انعطافپذیری قابل ملاحظه مدلهای شبکه عصبی مصنوعی است که آنها را به ابزار مناسبی جهت مدلسازی در شرایطی که با فقر داده مواجه هستیم مبدل می سازد.
محبوبه معتمدنیا، سیدحمید رضا صادقی، حمیدرضا مرادی ، هانیه اسدی،
جلد 14، شماره 52 - ( 4-1389 )
چکیده
تهیه و اجرای طرح های آب و خاک نیازمند مجموعه ای از اطلاعات مربوط به بارندگی و روان آب است. از طرفی آبنگارهای واحد، مبنای مناسبی برای تهیه آبنگارهای سیلاب و تأمین اطّلاعات جامع برای برنامه ریزان و مدیران محسوب می شوند. حال آن که تهیه آن برای تمامی حوزه های آبخیز به سادگی امکان پذیر نمی باشد. از این رو مدل-سازی مناسب برای شبیه سازی آبنگار واحد با استفاده از داده های قابل دست رس باران و به شیوه های آماری قابل اعتماد از ضروریات است. حال آن که اعتمادسنجی لازم برای روش های مختلف مدل سازی آماری در هیدرولوژی و هم چنین تهیه آبنگار واحد به ندرت صورت گرفته است. در همین راستا، تحقیق موجود درصدد مقایسه کارایی روشهای مختلف مدل سازی تهیه ارتباط آبنگار واحد معرف 2 ساعته حوزه آبخیز کسیلیان با زمان تمرکز حدود 10 ساعت با استفاده از داده های بارندگی می باشد. برای انجام تحقیق موجود، تحلیل روابط بین 36 ویژگی باران نگار و آبنگار واحد برای 23 رگبار طی چهار فصل در یک دوره زمانی 33 ساله به شکل های مختلف رگرسیون دو و چند متغیره مد نظر قرار گرفت. بر اساس نتایج به دست آمده میانه خطای تأیید مقادیر حاصل برای کلیه متغیرهای وابسته آبنگار واحد 2 ساعته بین 37 تا 88 درصد برآورد شد. نتایج نشان داد که در رگرسیون دو متغیره، مدل های درجه سوم و خطی و در رگرسیون چند متغیره، مدل های لگاریتمی بیشترین توانایی در تعیین ارتباط هیدروگراف واحد و مؤلفه های مختلف بارندگی در حوزه آبخیز مذکور را داشته اند. هم چنین دقت مدل های حاصل از تجزیه و تحلیل عاملی در رگرسیون چند متغیره کاهش پیدا کرد. با توجه به آماره های ارزیابی مورد استفاده در این تحقیق از بین دو روش پس رو و پیش رو در اکثر مواقع روش پس رو و در شاخص های زمانی رابط بین آبنگار واحد و باران نگار روش پیش رو از نتایج بهتری برخوردار بوده است.
تورج هنر، علی ثابت سرورستانی، علیرضا سپاسخواه، علی اکبر کامگار حقیقی، شیده شمس،
جلد 16، شماره 59 - ( 1-1391 )
چکیده
در سالهای اخیر شبیهسازی عملکرد گیاهان، مورد توجه بسیاری از محققین قرار گرفته شده است. چرا که ضمن کاهش هزینههای اجرایی، امکان شبیهسازی در شرایط مختلف را به آسانی فراهم میآورد. در این تحقیق ضمن اضافه نمودن زیر برنامه گیاه کلزا به مدل گیاهی CRPSM، اثر تیمارهای مختلف آبی روی کلزا مورد آزمون قرار گرفت. در این بررسی گیاه کلزا واریته طلایه تحت 5 تیمار آبی مختلف (تیمار آبیاری کامل (شاهد)، تنش آبی در مرحله رشد رویشی مجدد در بهار، در مرحله گلدهی و تشکیل غلاف، مرحله رسیدن دانه و تیمار دیم با آبیاری تکمیلی در اول رشد) در چهار تکرار در قالب بلوکهای کامل تصادفی، در سال زراعی 1386 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز (باجگاه)، کشت گردید و سپس مدل اصلاح شده براساس اطلاعات موجود (خاک-محل-گیاه-آب) واسنجی شد. بررسی آماری مقادیر اندازهگیری و شبیهسازی شده حاکی از دقت بالای مدل در تخمین میزان محصول (98/0=2R) و آب خاک بود. همچنین نتایج اعتبارسنجی مدل با سری دادههای مستقل نیز نشان داد که نتایج به دست آمده از واحد آب خاک مدل به استثنای تیمار دیم مطلوب میباشد و همبستگی مناسبی مابین مقدار عملکرد محصول شبیهسازی شده با مقادیر اندازهگیری شده (98/0=2R) دیده شد.
مصطفی مرادزاده، هادی معاضد، غلامعباس صیاد،
جلد 16، شماره 62 - ( 12-1391 )
چکیده
هدف از این پژوهش بررسی تأثیر زئولیت پتاسیمی در جذب و نگهداری یون آمونیوم در یک خاک لوم شنی اشباع و در شرایط آزمایشگاهی، با چهار تیمار شاهد و کاربرد 2، 4 و 8 گرم زئولیت در هر کیلوگرم خاک در قالب یک طرح بلوک کامل تصادفی و نیز شبیهسازی آبشویی یون آمونیوم، بهوسیله مدل Hydrus-1D در ستونهای خاک است. کود نیترات آمونیوم با غلظت 10 گرم بر لیتر به ستونهای خاک اضافه گردید و سپس ستونهای خاک آبشویی شدند. نتایج بهدست آمده نشان داد، اضافه کردن زئولیت پتاسیمی به خاک باعث کاهش شستشوی آمونیوم و افزایش نگهداشت آن در خاک میشود. همچنین نتایج بهدست آمده از بررسی معادلات جابهجایی- انتشار (CDE) و رطوبت متحرک- غیرمتحرک (MIM) در برآورد حرکت یون آمونیوم در خاک حاکی از آن بود که جذب یون آمونیوم بهوسیله خاک از مدل فروندلیچ پیروی می-کند. همچنین ایزوترمهای جذب و ضرایب پخشیدگی و انتشار یون آمونیوم با استفاده از مدلسازی معکوس تعیین گردیدند. مقادیر پارامترهای جذبی بهینه شده ایزوترم فروندلیچ توسط مدل، از میزان تعیین شده در آزمایشگاه بسیار کمتر بود. این امر بیانکننده این است که مدل Hydrus-1D توانایی پیشبینی حرکت یون آمونیوم را در خلل و فرج درشت خاک ندارد و برای جبران در نظر نگرفتن جریان در خلل و فرج درشت خاک، مقدار پارامترهای جذب را بهشدت کاهش میدهد. روی هم رفته با وجود دست خورده بودن نمونههای خاک، برآورد مدل CDE به مقادیر اندازهگیری شده در هر چهار تیمار، نزدیکتر بود.
شهین مرادیپور، حسین زینیوند، عبدالرضا بهرهمند، علی نجفینژاد،
جلد 18، شماره 69 - ( 9-1393 )
چکیده
ارزیابی رفتار هیدرولوژی و بررسی فرسایشخاک بهعنوان یک بحران زیستمحیطی، به منظور حفظ امنیت اکولوژیکی حوزه آبخیز در سطح مطلوب، ضرورت دارد. در این تحقیق سعی بر این است که با استفاده از مدل هیدرولوژیکی توزیعی- مکانی WetSpa، رسوب-گراف آبخیز طالقان را شبیهسازی نموده و از این طریق میزان کارایی مدل جهت پیشبینی فرسایش و رسوب مشخص گردد. نقشههای رقومی پایه و سریهای زمانی پیوسته در گام زمانی روزانه ورودیهای اصلی مدل میباشند. واسنجی پارامترهای مدل برای 5 سال ابتدای دوره آماری و اعتبارسنجی مدل برای دوره 4 ساله بعدی و با لحاظ کردن دوره سه ماهه آمادهسازی (گرم شدن) مدل در آغاز هر دوره انجام شد. نتایج ارزیابی مدل، صحت شبیهسازی دبی جریان را براساس معیار نش- ساتکلیف 7/82 درصد در دوره واسنجی و 79 درصد در دوره اعتبارسنجی نشان میدهد. در ادامه بهمنظور شبیهسازی فرسایش و انتقال رسوب، واسنجی بخش (ماژول) فرسایش و رسوب صورت گرفت. نتایج، معیار نش- ساتکلیف 60 و 64 درصد را بهترتیب برای غلظت و انتقال رسوب معلق نشان داد. نتایج ارزیابی مدلWetSpa در آبخیز طالقان، نشان میدهد مدل مؤلفههای هیدرولوژیک از جمله رواناب و همچنین کنش خاک توسط قطرات باران و جریانسطحی، هدررفت خاک و غیره را در مکان و زمان با دقت قابلقبول برآورد میکند.
مسعود نوشادی، سجاد جمشیدی ، فریده فروهرفر،
جلد 19، شماره 74 - ( 10-1394 )
چکیده
بررسی انتقال آلایندهها درخاک از جنبههای مختلف زیست محیطی مانند آلودگی آبهای زیرزمینی و خاک اهمیت دارد. هدف از این تحقیق اندازهگیری غلظت -D4, 2 در نیمرخ خاک رس سیلتی و شبیهسازی آن توسط مدلهای3 PRZM-و LEACHP در مزرعه ذرت بود. علف کش -D4, 2 به مقدار 5/3 کیلوگرم در هکتار با سه تکرار روی سطح خاک پاشیده و آبیاری بارانی کلاسیک ثابت با دو تیمار آبیاری کامل و کم آبیاری صورت گرفت. غلظت -D4, 2 در تیمار آبیاری نرمال در 8، 13، 23، 37 و 57 روز پس از کاربرد بهترتیب 5/18، 36/16، 67/11، 74/10، 47/8 و 2/3 میلیگرم در کیلوگرم خاک بود. مدل LEACHP مقدار غلظت را در این زمانها بهترتیب 34/23، 93/20، 7/16، 3/16، 9/12 و41/11 و مدل 3 PRZM-بهترتیب 24/21، 77/19، 1/14، 3/10، 59/9 و07/5 میلیگرم در کیلوگرم خاک پیشبینی نمود. غلظت -D4, 2 برای تیمار کم آبیاری در زمانهای فوق بهترتیب 2/20، 7/16، 22/11، 05/10، 8/8 و 3/7 میلیگرم در کیلوگرم خاک اندازهگیری شد. مدل LEACHP مقدار غلظت در این زمانها را بهترتیب 22/25، 3/21، 43/19، 58/18، 00/18 و27/16 و مدل 3PRZM- بهترتیب 9/21، 89/19، 2/14، 62/10، 6/9 و22/8 میلیگرم در کیلوگرم خاک پیشبینی کرد. بهطور کلی در هر دو تیمار مدل 3PRZM- کارایی بهتری نسبت به مدل LEACHP داشت.
آذر شیخزینالدین، عبدالکریم اسماعیلی ، مسعود نوشادی،
جلد 19، شماره 74 - ( 10-1394 )
چکیده
کود اوره (%۴۶ نیتروژن) یکی از پرمصرفترین و ارزانترین کودهای شیمیایی نیتروژنی است و از آنجا که حلالیت بالایی در آب دارد، بخش قابل توجهی از آن در صورتیکه آب آبیاری یا بارندگی زیاد باشد، به راحتی شسته شده و منجر به تغییر کیفیت آبهای زیرزمینی و سطحی میشود. از اینرو، در این مطالعه اثرات استراتژیهای کمآبیاری و کوددهی بر روی تلفات نیترات با استفاده از مدل SWAT برای حوضه آبریز طشک- بختگان شبیهسازی شد. در این تحقیق از طریق مقایسه خروجی مدل با مشاهدات واقعی هیدرولوژیکی، عملکرد محصولات گندم، جو، ذرت و برنج و نیترات با استفاده از الگوریتم2SUFI در نرمافزار SWAT_CUP واسنجی و اعتبارسنجی شد، سپس از مدل واسنجی شده جهت ارزیابی استراتژیهای مدیریتی گوناگون استفاده شد. زمانیکه مدل اثرات کاهش مصرف در کود اوره از 10 تا 70 درصد را مدلسازی نمود، عملکرد گندم بین 1 تا 27، جو 8/0 تا 24 ، ذرت 42/0 تا 21 و برنج 47/0 تا 9 درصد کاهش یافت، این در حالیاست که این امر منجر به کاهش تلفات نیترات از طریق آبشویی به میزان 16 تا 81، 18 تا 80، 15 تا 85 و 5/12 تا 6/83 درصد، بهترتیب در این محصولات شد. بنابراین با مقایسه تغییرات در عملکرد محصولات و تلفات نیتروژن از طریق آبشویی، این نتیجه حاصل میشود که کاهش قابل توجهی در تلفات نیتروژن میتواند با حداقل هزینه روی عملکرد از طریق بهینه کردن مصرف کود، حاصل شود.
علیرضا واعظی، حیدر حسنزاده،
جلد 20، شماره 75 - ( 2-1395 )
چکیده
آگاهی از تغییرات خصوصیات خاک از رخدادی به رخداد دیگر، برای تعیین دورههای بحرانی حساسیت خاک به فرآیندهای فرسایش حائز اهمیت است. این پژوهش بهمنظور بررسی هدررفت خاک در رخدادهای پیاپی باران در استان زنجان انجام گرفت. پس از شناسایی 10 کلاس بافتی، نمونههای خاکها در سه تکرار به کرتهایی کوچک (60 سانتیمتر×80 سانتیمتر) به عمق 20 سانتیمتر در زمینی با شیب 8 درصد منتقل شدند. کرتها در معرض 10 رخداد باران شبیهسازی شده با شدت 55 میلیمتر بر ساعت و مدت 30 دقیقه با فاصله پنج روز قرار گرفتند. در مجموع 300 رخداد باران بر کرتها اعمال شد. نتایج نشان داد که رطوبت نگهداشته شده، تولید روانآب و هدررفت خاک تحت تأثیر معنیدار رخداد باران قرار گرفتند (001/0P<). افزایش رطوبت خاک و در نتیجه کاهش ظرفیت نفوذ، عامل اصلی افزایش تولید روانآب و هدررفت خاک در رخدادهای پیاپی باران بود بهطوریکه حدود 84 درصد از تغییرات هدررفت خاک طی رخدادهای باران براساس رطوبت پیشین خاک قابل بیان بود. پس از رخداد پنجم بهدلیل رسیدن رطوبت خاک بهحد ظرفیت نگهداری آب، تغییرات چشمگیری در نفوذپذیری و تولید روانآب مشاهده نگردید. با این حال، هدر رفت خاک پس از رخداد پنجم بهدلیل وجود ذرات فرسایشپذیر بیشتر در سطح خاک و در نتیجه افزایش غلظت جریانهای سطحی، همچنان الگویی افزایشی نشان داد.
همایون فقیه، جواد بهمنش، کیوان خلیلی،
جلد 22، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده
بارش، از مؤلفه های اصلی بیلان آب در هر منطقه بوده و توسعه روش های کارآمد برای برآورد توزیع مکانی و زمانی آن از اهمیت قابل توجهی برخوردار است. هدف از این پژوهش بررسی کارایی مدل چند مکانی خودهمبسته (Multiple-site auto regressive model) مرتبه اول برای برآورد مکانی- زمانی بارش سالانه در استان کردستان بود. بدین منظور هشت ایستگاه همدیدی (Synoptic) که دارای آمار بلندمدت، بودند انتخاب شد. برای تعیین پارامترهای مدل، داده های دوره آماری 21 ساله (1391- 1371) به کار برده شد. این پارامترها با محاسبه همبستگی های با تأخیر صفر (Lag0) و یک (Lag1) در سری های زمانی بارش سالانه ایستگاه ها به دست آمدند. در این روش بارش منطقه در سال t براساس بارش سال قبل آن (t-1) برآورد شد. برای ارزیابی مدل، بارش سالانه منطقه در سال های 1392 و 1393 به وسیله مدل برآورد و با داده های مشاهده ای مقایسه شد. نتایج حاکی از دقت مناسب این مدل در پیشبینی مقدار بارش سالانه این منطقه بود. درصد خطای مدل در برآورد بارش سالانه منطقه برای سال های 1392 و 1393 به ترتیب 9/7 و 3/17 درصد به دست آمد. همچنین ضریب همبستگی داده های برآورد شده و مشاهده شده در سطح معنی داری کمتر از یک درصد معنیدار شد (978/0 R=). علاوهبر این عملکرد مدل از نظر تولید داده مناسب بود. به طوری که مشخصات آماری داده های تولیدی و داده های تاریخی ثبت شده، مشابه بودند و اختلاف معنیداری نداشتند. بنابراین با توجه به کارایی مناسب این مدل در پیشبینی و تولید بارش سالانه، کاربرد آن برای کمک به مدیریت بهتر منابع آب این منطقه قابل توصیه است.
اقبال گراوندی، امیرعباس کمان بدست، علیرضا مسجدی، محمد حیدرنژاد، امین بردبار،
جلد 22، شماره 3 - ( 8-1397 )
چکیده
رودخانهها از دیرباز بهعنوان یکی از اساسیترین منابع تأمین آب مورد توجه انسان بوده است و چنانچه شرایط توپوگرافی، میزان نیاز آبی، شرایط ریختشناسی غیره اجازه دهد، میتوان آب را بهصورت ثقلی منتقل کرد. استفاده از آبشکن میتواند تأثیر قابل توجهی بر دبی و رسوب ورودی آبگیر بگذارد. طراحی آبشکنها خود نیاز به بررسی چندین پارامتر شامل: موقعیت، طول، نوع، جنس و .... دارد. با استفاده از یک طراحی خوب میتوان دبی ورودی به آبگیر را افزایش و رسوب ورودی به آن را کاهش داد. در این تحقیق بهمنظور بررسی تأثیر آبشکن بر شرایط هیدرولیکی جریان در آبگیر با موقعیتهای مختلف 30، 45، 60 و 90 درجه با دو نوع آبشکن ساده وL شکل در بالادست و پاییندست آبگیر، بهازای پنج دبی ورودی (7/0، 12/1، 82/2، 04/5 و 23/6 لیتر بر ثانیه) در فلوم آزمایشگاهی ساخته شده توسط نگارنده بهعنوان مدل فیزیکی، به شبیهسازی جریان به آبگیر پرداخته شد و تأثیر این آبشکنهای مختلف بر هیدرولیک جریان، مطالعه شد. نتایج حاصل از این آزمایشها نشان میدهد که آبشکن L شکل در بالادست و پاییندست آبگیر در قوس داخلی فلوم، باعث افزایش دبی ورودی به آبگیر میشود و بهترین زاویه انحراف آبگیر برای بیشترین دبی ورودی به آبگیر، زاویه 60 درجه است.
پگاه هدی پور نیک تراش، حسام قدوسی، کیومرث ابراهیمی،
جلد 22، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده
یکی از عوامل اصلی که موجب آلودگی منابع آبی میشود تخلیه مواد زاید ناشی از فعالیتهای انسانی در این منابع است. در این تحقیق بهمنظور بررسی آثار تخلیه آلودگیهای در رودخانه طالقان از مدل Qual2kw برای شبیهسازی و بررسی تغییرات فصلی کیفیت آب رودخانه استفاده شد و دادههای کیفی جمعآوری شده از این رودخانه در دو ماه شهریور و بهمن بهعنوان ماههای کمآب و پرآب مدل شد. نتایج بررسیها نشان داد که مقدار اکسیژن محلول در شهریور از 5/4 تا 52/6 میلیگرم بر لیتر تغییر میکند و در بهمنماه مقدار آن از 8/4 تا 3/5 تغییر میکند که میزان کاهش اکسیژن در فصل پرآبی بهعلت تخلیه زهاب ناشی از شسته شدن زمینهای کشاورزی اطراف رودخانه بوده است، همچنین مقادیر BOD در فصل پرآبی از 6 تا 31 میلیگرم بر لیتر و در فصل کمآبی از 10 تا 26 میلیگرم بر لیتر تغییر میکند که این تغییرات بهدلیل رقیق شدن جریان رودخانه در فصل پرآبی است. بررسی مقادیر pH در فصول کمآبی و پرآبی نیز نشان میدهد که آب رودخانه طالقان در فصول پرآب قلیاییتر از فصول کم آب است که این بهدلیل وجود آلودگیهای غیرنقطهای یا همان وارد شدن کودهای شیمیایی ناشی از شستوشوی زمینهای کشاورزی در اثر بارندگی است. بررسی تغییرات EC رودخانه طالقان نشان داد که تغییرات این پارامتر در فصول پرآب و کمآب قابل توجه نیست. همچنین دمای آب در بهمنماه بین 3 تا 10 درجه و در شهریورماه بین 19 تا 25 درجه متغیر است.
حسین عساکره، علی شاهبایی کوتنایی، مجید فرومدی،
جلد 23، شماره 1 - ( 3-1398 )
چکیده
در قسمت اعظم کره زمین، چشماندازی که اکنون در معرض دید است، عمدتاً مصنوع تفکر و ساخته و پرداخته دست انسان است. برخورد و اثر انسان در محیط طبیعی در دورههای کوتاه و بلندمدت بهصورت آشکاری ویژگیهای گوناگون فضاهای جغرافیایی را دگرگون ساخته است. یکی از نتایج تأثیرگذاری انسان بر محیط طبیعی طی دوره حاضر، پدیده تغییر اقلیم است. از جمله فراسنجهای اقلیمی که نقش مهمی در مسائل کشاورزی، انرژی، شهری، گردشگری و حمل و نقل جادهای دارد، دمای کمینه است. در پژوهش حاضر تلاش شد با استفاده از دادههای دمای کمینه پنج ایستگاه هواشناسی غرب استان مازندران و همچنین دادههای مدل HADCM3، نحوه تغییرات این فراسنج در دورههای آتی با استفاده از مدل SDSM شبیهسازی شود. بر این اساس بعد از انتخاب متغیرهای جوی مناسب و انجام واسنجی مدل، دقت مدل ایجاد شده در کل دوره پایه مورد ارزیابی قرار گرفت و بعد از حصول اطمینان از دقت کافی مدل، بر اساس دادههای دو سناریوی A2 و B2 شرایط دمای کمینه تا سال 2100 شبیهسازی شد. بر اساس نتایج شبیهسازیها مشخص شد که مقادیر دمای کمینه در منطقه طی سالهای آینده، روندی افزایشی خواهند داشت بهگونهای که میانگین فصلی این فراسنج در دورههای 2016 تا 2039، 2040 تا 2069 و 2070 تا 2099 نسبت به دوره پایه بهطور متوسط 8/1، 5/3 و 6 درصد افزایش خواهد یافت. بیشترین میزان افزایش دمای کمینه در بخشهای غربی و جنوبی منطقه رخ خواهد داد. همچنین مشخص شد برخلاف سایر ماههای سال، دمای کمینه در ماه ژانویه دارای روندی کاهشی خواهد بود.
فاطمه سروش، بهروز مصطفیزاده فرد، سید فرهاد موسوی، فریبرز عباسی،
جلد 23، شماره 1 - ( 3-1398 )
چکیده
نفوذ، مهمترین ویژگی در طراحی و مدیریت هر سامانه آبیاری سطحی است. از آنجاییکه هیدرولیک جریان در جویچههای مارپیچی در مقایسه با جویچههای استاندارد متفاوت است، باید دقت روشهای تخمین پارامترهای نفوذ برای طراحی و مدیریت بهینه آبیاری جویچهای گردشی ارزیابی شود. این پژوهش با هدف مقایسه دقت روشهای دو نقطهای الیوت و واکر و دو زمانی در تخمین پارامترهای معادله نفوذ آبیاری جویچهای گردشی با استفاده از چهار سری داده مزرعهای انجام شد. دقت توابع نفوذ برآورد شده با انجام شبیهسازی غیرماندگار جریان با استفاده از مدل کم- تغییر/ کم جریان اعتبارسنجی شد. نتایج نشان داد که منحنیهای پیشروی پیشبینی شده به روش الیوت و واکر (با میانگین RMSE، 68/0 دقیقه) قابل مقایسه با روش دو زمانی (با میانگین RMSE، 66/0 دقیقه) بود. ضریب راندمان نش ساتکلیف هیدروگراف خروجی شبیهسازی شده با روشهای دو زمانی و دو نقطهای بهترتیب 89/0 و 50/0 بود که نشانگر قدرت پیشبینی بهتر روش دو زمانی است. علاوه بر این روش دو زمانی، کل حجم نفوذ را با خطای نسبی (5/1- درصد) کمتر از روش دو نقطهای (2/47- درصد) پیشبینی میکند. بنابراین استفاده از دادههای پس از پیشروی (مانند روش دو زمانی) برای برآورد پارامترهای تابع نفوذ، شبیهسازی جریان در جویچههای گردشی را بهبود میبخشد.
شیوا اختیاری خواجه، فهیمه نگهبان خواجه، یعقوب دین پژوه،
جلد 23، شماره 2 - ( 6-1398 )
چکیده
در این مطالعه، مشخصه های خشکسالی ایستگاههای اراک، بندرانزلی، تبریز، تهران، رشت، زاهدان، شیراز و کرمان طی دوره آماری 1956 تا 2014 با شاخص چندمعرفه اکتشاف خشکسالی (RDI) و شاخص تکمعرفه بارندگی استاندارد (SPI) مورد مطالعه قرار گرفت. داده های مورد نیاز برای محاسبه شاخص اکتشاف خشکسالی، داده های بارش و دمای هوا و داده های مورد نیاز برای محاسبه شاخص بارندگی استاندارد نیز، داده های بارش است. در این مطالعه، برای محاسبه تبخیر- تعرق پتانسیل (PET) از روش تورنتوایت استفاده شد. یکی از چالش های اصلی در پایش خشکسالی، تعیین شاخصی است که بر اساس هدف پایش، از قابلیت اطمینان بالایی برخوردار باشد. از اینرو در این پژوهش دو روش انتخاب شاخص مناسب بر اساس حداقل بارش و توزیع نرمال ارزیابی شد. نتایج حاصل از ارزیابی روش حداقل بارش برای انتخاب شاخص مناسب نشان داد که اکثر شاخص های خشکسالی در سال وقوع حداقل بارش، یکی از دو وضعیت خشکسالی شدید یا بسیار شدید را نشان می دهند و در بیشتر موارد نمی تواند منجر به تعیین شاخصی دقیق و مشخص شود. بر اساس نتایج روش توزیع نرمال، شاخص SPI برای ایستگاههای اراک، تبریز، رشت، زاهدان، شیراز و کرمان و شاخص RDI برای ایستگاههای بندرانزلی و تهران بهعنوان مناسب ترین شاخص خشکسالی انتخاب شد.