40 نتیجه برای شیر
محمود کلباسی، اکبر گندمکار،
جلد 1، شماره 2 - ( 7-1376 )
چکیده
شیرابه زباله که در فرآیند تبدیل زبالههای شهری به کمپوست تولید میشود حاوی مقدار قابل ملاحظهای مواد آلی، عناصر غذائی، املاح محلول و مقدار کمی از بعضی عناصر سنگین میباشد. اضافه کردن شیرابه زباله به خاک گرچه میتواند باعث ارتقاء سطح باروری خاک شود ولی در عین حال میتواند موجب شور و آلوده شدن خاک گردد. اثر شیرابه زباله بر عملکرد و جذب عناصر غذائی ضروری و عناصر سنگین به وسیله ذرت در یک آزمایش مزرعهای در دو نقطه در اصفهان (زینل و لورک)، با سه تیمار اصلی (صفر، 400 و 800 تن شیرابه در هکتار) و دو تیمار فرعی (با آبشوئی و بدون آبشوئی)، در قالب طرح کرتهای یکبار خرد شده مطالعه شد. اضافه کردن شیرابه باعث کاهش سله و افزایش قابل ملاحظه جوانه زدن و رشد ذرت در کلیه مراحل نمو گیاه شد. عملکرد علوفه ذرت در اثر اضافه کردن شیرابه به خاک از 4/2 به 1/4 و 3/5 تن در هکتار در مزرعه زینل و از 1/8 به 4/13 و 0/15 تن در هکتار در مزرعه لورک، به ترتیب برای تیمارهای 400 و 800 تن شیرابه در هکتار نسبت به شاهد، افزایش یافت. انجام یک آبیاری اضافی قبل از کاشت (آبشوئی) نیز عملکرد را در مزرعه زینل (در مقایسه با کرتهای آبشوئی نشده) به طور معنیداری افزایش داد. کاربرد شیرابه در خاک همچنین باعث افزایش جذب ازت، فسفر، پتاسیم، آهن، منگنز، روی و مس به وسیله گیاه گردید. غلظت عناصر آهن، منگنز، روی، مس و کلر در بافت قسمت هوائی گیاه افزایش یافت ولی اثرات سمی این عناصر در ذرت مشاهده نگردید. از طرفی غلظت عناصر سرب، کادمیم، کروم، کبالت و نیکل در قسمت هوائی ذرت، در اثر اعمال تیمارهای شیرابه زباله، افزایش معنیدار نشان نداد. در این تحقیق مصرف شیرابه با کاهش پ-هاش و افزایش مواد آلی، هدایت الکتریکی و مقدار قابل جذب ازت، فسفر، پتاسیم، آهن، منگنز، روی و مس در خاک همراه بود. بنابراین میتوان نتیجهگیری کرد که شیرابه زباله دارای پتانسیل بالائی به عنوان کود آلی مایع بوده و میتواند جهت ارتقاء سطح باروری خاک، به ویژه در خاکهای غیرشور و برای گیاهان غیرحساس به شوری، مورد استفاده قرار گیرد.
علی اصغر سراج،
جلد 5، شماره 2 - ( 4-1380 )
چکیده
بررسیهای مزرعهای روی نحوه زیانرسانی گونه (Sesamia cretica Led. (Lepidoptera: Noctuidae و تأثیر آن در میزان کاهش محصول، در دو کولتیوار عمده و فراوان نیشکر منطقه، یعنی CP 57-614 و NCo 310، طی سالهای 78-1377 در جنوب خوزستان انجام شد.
میانگین درصد گره و میان گرههای آلوده (سوراخ شده توسط لارو آفت) در کولتیوار (7/30%) CP 57-614 بیشتر از کولتیوار (2/11%) Nco 310 بود. میزان شکر حاصل از هر تن نی در کولتیوار NCo 310 (کیلوگرم 132 ) بیشتر از کولتیوار CP 57-614 (کیلوگرم110 ) برآورد گردید. بر این پایه، در ازای هر 1% ساقههای سوراخ شده و پوسیده ناشی از زیان آفت، شکر حاصل حدود 11/0 تن در هکتار کاهش مییابد. تأثیر غیرمستقیم زیان آفت بر دیگر عناصر شیره خام نیشکر نیز بحث شده است.
امیرحسین خوشگفتارمنش، محمود کلباسی،
جلد 6، شماره 3 - ( 7-1381 )
چکیده
اثر باقیمانده شیرابه زباله بر گندم (Triticum aestivum)، پس از کشت برنج، در یک طرح بلوکهای کامل تصادفی با پنج تیمار و سه تکرار بررسی گردید. تیمارها عبارت بودند از باقیمانده مقادیر صفر، 150، 300 و 600 تن در هکتار شیرابه زباله، و نیز یک تیمار کودی شامل اثر باقیمانده کودهای اوره، سوپرفسفات تریپل، سولفات پتاسیم و سولفات روی. برای اجرای طرح کرتهایی به ابعاد 4×4 متر با فواصل سه متر ایجاد، و اواخر خردادماه 1376، نشاهای برنج داخل کرتها کاشته شد. کلیه مقادیر شیرابه و کودهای شیمیایی در کشت برنج به کرتها افزوده، و اواخر مهرماه همان سال، پس از برداشت برنج، داخل همان کرتها بذر گندم رقم روشن کاشته شد. در پایان دوره رشد گندم، عملکرد کاه و دانه و غلظت عناصر غذایی (پرمصرف و کممصرف)، و نیز عناصر سنگین در کاه و دانه اندازهگیری گردید. باقیمانده شیرابه زباله، با افزایش مقادیر قابل جذب عناصر غذایی پرمصرف و کممصرف در خاک، موجب افزایش معنیدار غلظت این عناصر در گیاه، و نیز افزایش عملکرد کاه و دانه گندم در مقایسه با شاهد گردید، به طوری که عملکرد دانه گندم از 67/1 تن در هکتار در تیمار شاهد به 93/3 تن در هکتار در تیمار 600 تن در هکتار شیرابه افزایش یافت. اثر باقیمانده شیرابه زباله در خاک متناسب با میزان شیرابه مصرفی بود. ولی برای شناخت کامل آثار عناصر سنگین بر خاک، گیاه و محیط، پژوهشهای بیشتری توصیه میگردد.
مسعود علیخانی، امید فلاحپور، غلامرضا قربانی،
جلد 8، شماره 1 - ( 1-1383 )
چکیده
به منظور تعیین آثار جایگزینی جو با ضایعات ماکارونی در جیره گاوهای شیرده بر ماده خشک مصرفی، تولید و ترکیب شیر، بازده تبدیل خوراک و قابلیت هضم ماده خشک و مواد مغذی تعداد 8 گاو هلشتاین (4 گاو شکم اول و 4 گاو چند شکم زاییده) در اواسط دوره شیردهی در قالب یک طرح مربع لاتین با دو مربع 4×4 و دورههای 21 روزه (16 روز عادتپذیری و 5 روز نمونهبرداری)، استفاده شدند. جیرههای آزمایشی شامل جیره شاهد و جیرههای 2، 3 و 4 بودندکه به ترتیب حاوی 0، 15، 30 و 45 درصد ضایعات ماکارونی به جای جو بودند. جیرهها به صورت کاملاً مخلوط تهیه شدند و در 3 وعده روزانه در اختیار گاوها قرار گرفتند. در پایان دوره عادتپذیری، نمونهبرداری از خوراک و مدفوع به منظور تعیین ماده خشک و قابلیت هضم ظاهری، از ادرار برای تعیین pH و از شیر برای اندازهگیری مقدار تولید، درصد چربی، پروتئین، لاکتوز و مواد جامد بدون چربی شیر انجام شد.
دادهها نشان دادند که در هیچ یک از صفات مورد بررسی در گاوهای شکم اول، چند شکم و کل گاوها، اختلاف معنیداری در بین جیرهها دیده نشد. مقدار ماده خشک مصرفی، تولید شیر و بازده تبدیل خوراک در تمامی سطوح جایگزینی، بهبود غیرمعنیداری را نسبت به جیره شاهد نشان داد. از نظر درصد چربی، پروتئین و کل مواد جامد شیر نیز کاهش غیرمعنیداری در سطوح 30 و 45 درصد جایگزینی نسبت به جیره شاهد دیده شد. نتایج نشان داد که استفاده از ضایعات ماکارونی در گاوهای متوسط تولید تا سطح جایگزینی 45 درصد به جای جو در اواسط دوره شیردهی، میتواند انرژی بیشتری را نسبت به جو برای گاوهای شیری فراهم سازد و تولید و ترکیب شیر را در حد سطوح قبل از جایگزینی نگهدارد.
محمد رضا دهقانی، محمد جواد ضمیری، ابراهیم روغنی، ضیاءالدین بنی هاشمی،
جلد 8، شماره 3 - ( 7-1383 )
چکیده
هـدف از انـجـام این پژوهـش، بررسـی تأثیـر فـرآوری با قـارچ Pleurotus sajor-caju بـر گـوارش پـذیـری تفـالـه شـیرین بـیان (Glycyrrhiza glabra L) بود. قارچ P. sajor-caju، روی دانههای گندم سترون شده، کشت داده شد و پس از دو هفته رشد، به تفاله شیرین بیان سترون درون کیسههای پلاستیکی دو کیلویی، افزوده شد. پس از دو هفته، (در دمای 25 درجه سانتیگراد) میسلیومهای قارچ، روی تفاله رشد کردند و مورد استفاده قرار گرفتند. ضرایب گوارش پذیری در12 قوچ قزل اندازهگیری شد. فرآوری تفاله شیرین بیان با قارچ موجب افزایش میزان ماده خشک، پروتئین خام (CP) و عصاره بدون نیتروژن (NFE) شد ولی درصد خاکستر، دیواره سلولی (NDF) و لیگنین (ADL) کاهش یافت. درصد فیبر خام و دیواره سلولی بدون همی سلولز (ADF) تغییر معنیداری نشان نداد. کاهش اندکی در درصد چربی خام (سطح 08/0 درصد) دیده شد. میانگین ماده خشک مصرفی و گوارش پذیری ماده خشک در گروه تغذیه شده با تفاله شیرین بیان فرآوری شده، به گونه معنیداری بیشتر از گروه شاهد بود. ضرایب گوارش پذیری پروتئین خام، فیبر خام، ماده آلی، چربی خام، عصاره بدون نیتروژن، دیواره سلولی، دیواره سلولی بدون همی سلولز و لیگنین و مجموع مواد غذایی گوارش پذیر (TDN)، برای تفاله فرآوری شده، به طور معنیداری بیشتر از گروه شاهد بود. بهطور کلی، فرآوری با قارچ P. sajor-caju، کیفیت، ارزش غذایی و گوارش پذیری تفاله شیرین بیان را بهطور معنیداری افزایش داد(05/p<0) ولی، مشکل پرورش قارچ روی تفاله سترون نشده، کاربرد این روش در سطح گسترده را مشکل میکند.
محسن باباشاهی، غلامرضا قربانی، حمید رضا رحمانی،
جلد 8، شماره 3 - ( 7-1383 )
چکیده
هدف از این بررسی ارزیابی وضعیت تغذیهای گاوداریهای اصفهان و همچنین بررسی وجود یا عدم وجود رابطه بین نیتروژن اوره شیر و باروری در نخستین تلقیح پس از زایمان بود. بدین منظور نمونههای شیر وخون به ترتیب از 290 و170 رأس گاو شیری هلشتاین از 9 گاوداری صنعتی جمع آوری شد. نمونههای مواد غذایی نیز برای تعیین رابطه بین نیتروژن اوره شیر و درصد پروتئین و انرژی تخمینی جیره جمعآوری شد. محاسبه رابطه بین نیتروژن اوره خون و شیر با استفاده از رگرسیون ساده خطی نشان داد که یک رابطه بسیار نزدیکی بین این دو وجود دارد. همچنین، روابط رگرسیونی نشان میدهد که درصد پروتئین جیره و نسبت پروتئین به انرژی تخمینی جیره به ترتیب تنها 7 و10 درصد از تغییرهای نیتروژن اوره شیر را توجیه میکند. علت پایین بودن ضریب تبیین، احتمالاً بهدلیل مدیریت تغذیهای نامطلوب و نوسانات ترکیبهای جیره در روزهای مختلف بوده است. برای تعیین رابطه نیتروژن اوره شیر و باروری از رگرسیون لجستیک استفاده شد. یک رابطه منفی منحنی شکلی بین نیتروژن اوره شیر و احتمال آبستنی در اولین تلقیح وجود داشت، بهطوریکه احتمال آبستنی گاوها با غلظت نیتروژن اوره شیر 5/16 تا 19 میلیگرم در دسیلیتر بیشتر از گاوها با نیتروژن اوره شیر کمتر از 5/16 و یا بیشتر از 19 میلی گرم در دسیلیتر بود. احتمال آبستنی گاوهای با نیتروژن اوره شیر 5/16 تا 19 میلیگرم در دسی لیتر 94/1 برابر گاوهای با نیتروژن اوره شیر کمتر از 14 میلیگرم در دسیلیتر و 63/1 برابر گاوهای با نیتروژن اوره شیر 14 تا 5/16 میلیگرم در دسی لیتر بود.
نتایج این پژوهش نشان میدهد که اگرچه نیتروژن اوره شیر ابزار مناسبی برای مدیریت تغذیهای گاوهای شیری است، ولی بهعنوان یک ابزار برای کنترل بازده تولید مثلی مناسب نمیباشد.
حمید عزت پناه، محمد رضا احسانی، حسن لامع،
جلد 9، شماره 2 - ( 4-1384 )
چکیده
در این بررسی، مشخصات ظاهری و برخی از ویژگیهای میسلهای کازئینی(Casein Micelles) در شیرخام وپاستوریزه با استفاده از میکروسکوپهای الکترونی نگاره (SEM)(Scanning Electron Microscope) و گذاره (TEM)( Transmission Electron Microscope) مورد مطالعه قرار گرفت. از این دو میکروسکوپ برای ارزیابی تغییرات انجام شده در میسلهای کازئینی در pH ایزوالکتریک (Isoelectric Point pH) آنها (6/4=pH ) در شیرهای خام و پاستوریزه اسیدی شده، استفاده شد. نمونههای مورد آزمایش به طور تصادفی از پایلوت پژوهشی گروه علوم و صنایع غذایی دانشکده کشاورزی دانشگاه تهران انتخاب شدند. در این پایلوت، پاستوریزاسیون شیر به روش کند (Low Temperature Long Time) ( L.T.L.T) صورت گرفت. نمونههای مذکور هر یک به دو بخش تقسیم شده و به یک بخش محلول اسید لاکتیک 9% تا رسیدن به6/4=pH افزوده شد و سپس مراحل آماده سازی نمونهها برای بررسیهای میکروسکوپی انجام گردید. نتایج به دست آمده از مطالعه شکل میسلها در نمونههای اسیدی نشده با میکروسکوپهای الکترونی نگاره و گذاره نشان دهنده ساختمان مدور میسلهای کازئینی با سطحی یکنواخت و به صورت منفرد بود که با نتایج مطالعات مشابه قبلی مطابقت داشت. البته این همگونی ساختاری در مورد میسلهای شیرخام کاملتر بود. در مورد نمونههای اسیدی شده حالت تودهای(Aggregate) میسلی در هر دو نمونه شیرخام و پاستوریزه به وضوح مشاهده شد و علت آن خنثی شدن بارهای الکتریکی همنام درpH ایزوالکتریک کازئینها و خروج فسفات کلسیم میسلی تشخیص داده شد. مطالعات انجام شده با هر دو نوع میکروسکوپ الکترونی تأیید کننده یکدیگر بودند و تا حدی با استفاده از آنها آثار فرایند حرارتی در افزایش قطر میسل در نمونه مربوط به شیرپاستوریزه دیده شد.
محمدرضا احسانی، حمید عزت پناه، حسن لامع،
جلد 9، شماره 3 - ( 7-1384 )
چکیده
در این بررسی تغییرات میکروسکوپی میسلهای کازئینی (Casein Micelles) شیرخام و شیرپاستوریزه به وسیله میکروسکوپ الکترونی نگاره ((Scanning Electron Microscope (SEM) و گذاره ( Transmission Electrom Microscope ) بررسی گردید. به منظور پاستوریزاسیون شیر از روش کند ((Low Temperature long Time (L.T.L.T) ( دمای 63 درجه سانتیگراد و زمان 30 دقیقه) استفاده شد. نمونههای شیرخام و پاستوریزه از پایلوت پژوهشی دانشکده کشاورزی تهیه و هر یک از آنها به دو قسمت تقسیم شدند. بخش نخست به طور مستقیم مراحل آماده سازی برای مطالعه با میکروسکوپهای الکترونی نگاره و گذاره را گذراند، در حالی که بخش دوم از نمونههای شیرخام و شیرپاستوریزه در دمای 2 درجه سانتیگراد تحت تأثیر مایه پنیر قرار گرفته و پس از نگهداری در این دما به مدت 24ساعت، پس از انـجام مـراحل آماده سازی برای مطالعه با میکروسکوپهای الکترونی نگاره و گذاره، مورد مطالعه و تصویر برداری قرار گرفت. تصاویر تهیه شده نمونههای مختلف، به ویژه در نمونههای شیرخام، نشان دادند که در حالت طبیعی میسلهای کازئینی دارای ساختمانی کروی و منظم با سطحی صاف و به صورت منفرد میباشند. در حالی که در نمونههایی که در سرما تحت تأثیر مایه پنیر قرار گرفتند، نوعی حالت کشیدگی پدید میآید که علت این پدیده را میتوان با تغییرات ساختـاری انجـام شده به دنبـال عـمل آنزیم رنین (Rennin) بر روی پیوند معینی در ساختمان کاپا- کازئین و احتمالاً خارج شدن نسبی بتا-کازئین( Caseinβ) از ساختمان میسلی و هم چنین بخشی از کلسیم کلوئیدی موجود در ساختمان میسلهای کازئینی مرتبط دانست. شکلهای مربوط به میسلهای کازئینی در شیر پاستوریزه نشان میدهند که شرایط حرارتی پاستوریزاسیون بر اندازه میسلها تأثیر داشته و ابعاد آنها را در مقایسه با میسلهای کازیینی در شیرخام بزرگتر نموده است.
سید رضا میرایی آشتیانی، پویا زمانی، علی نیکخواه، محمد مرادی شهر بابک، عباسعلی ناصریان، فریدون اکبری،
جلد 9، شماره 4 - ( 10-1384 )
چکیده
در پرورش گاوهای شیری، بهبود بازده خوراک از نظر اقتصادی دارای اهمیت بالایی است. در این بررسی پارامترهای ژنتیکی بازده خالص انرژی برای تولید شیر و ارتباط آن با صفات تولید شیر، شیر تصحیح شده برای 2/3 درصد چربی، وزن بدن، درآمد ناخالص و درآمد منهای هزینه خوراک با استفاده از 2589 رکورد ماهانه از 723 گاو شیرده در سه گله مورد بررسی قرار گرفت. نیازهای مختلف انرژی حیوان با استفاده از مدلهای انجمن ملی تحقیقات (NRC) برآورد گردید. عوامل مؤثر بر صفات مختلف به وسیله یک مدل خطی تعمیم یافته تعیین شدند. پارامترهای ژنتیکی صفات مختلف با روش حداکثر درستنمایی محدود شده بینیاز از مشتقگیری (DFRNL)، بهصورت تجزیه چند صفتی برآورد شد. مدلهای حیوانی حاوی عوامل ثابت گله ـ سال ـ فصل، دوره زایش، مرحله شیردهی، ضرایب تابعیت هر صفت از سطوح پروتئین غیر قابل تجزیه در شکمبه و انرژی متابولیسمی جیره و عوامل تصادفی ژنتیک افزایشی، دایم محیطی و باقیمانده بودند. وراثتپذیری صفات تولید شیر، شیر تصحیح شده برای 2/3 درصد چربی، وزن بدن، بازده خالص انرژی، درآمد ناخالص و درآمد منهای هزینه خوراک، بهترتیب 31/0، 32/0، 30/0، 34/0، 24/0، و 29/0 برآورد شد. نتایج این بررسی نشان داد که در صورت وجود امکانات لازم، انتخاب مستقیم برای بازده خالص انرژی میتواند سبب بهبود ژنتیکی بازده خوراک شود. هم چنین، بهنظر میرسد که انتخاب بر اساس تولید شیر تصحیح شده برای چربی از مؤثرترین روشهای انتخاب غیرمستقیم برای بهبود بازده خوراک و عملکرد اقتصادی در گاوهای شیری باشد.
سید ابوالحسن میر مهدوی چابک، مرادپاشا اسکندری نسب، عبدالاحد شادپرور، احمد قربانی،
جلد 10، شماره 2 - ( 4-1385 )
چکیده
با استفاده از یک مدل قطعی برای گلههای گاو شیری مطابق با سیستم نرخ گذاری شیر در ایران، معادلات ضرایب اقتصادی تولید شیر، درصد چربی، درصد پروتئین و طول عمر گله در گرایش حداقل هزینه و در محدودیت کل نهاده و برای شرایط بلند مدت یعنی متغیر بودن تمام هزینهها بر حسب واحد گاو برآورد شدند. به وسیله روش شبیه سازی دادهها و اطلاعات سه گله گاو شیری مختلف در کشور، میزان حساسیت ضرایب اقتصادی صفات نسبت به 20 درصد تغییر (کاهش یا افزایش) قیمت علوفه و کنسانتره، هزینههای غذایی و غیر غذایی، قیمت شیر به نرخ دولتی و آزاد، سهم فروش شیر به نرخ دولتی، میانگین تولید شیر، درصد چربی و پروتئین و طول عمر گله بررسی شد. ضرایب اقتصادی تولید شیر در شرایط مبنا در سه گله به ترتیب برابر با: 55/0-، 24/0- و 54/0- ، ضرایب اقتصادی درصد چربی 34- ، 20- و 11- ، ضرایب اقتصادی درصد پروتئین 34- ، 37- و 33- و ضرایب اقتصادی طول عمر گله 37/0- ، 67/0 و 39/0- بود. تأثیر تغییر عوامل مختلف سیستم تولید بر ضرایب اقتصادی صفات در سه واحد گاوداری یکسان نبود. ضرایب اقتصادی تولید شیر، درصد چربی، درصد پروتئین و طول عمرگله به ترتیب به تغییر میانگین تولید شیر، قیمت دولتی شیر و میانگین طول عمرگله بیشترین حساسیت را نشان دادند.
سیدمحمدعلی رضوی، سیدعلی مرتضوی، سیدمحمود موسوی،
جلد 10، شماره 2 - ( 4-1385 )
چکیده
در این تحقیق اثر تغییرات اختلاف فشار عملیاتی (TMP) بر کاهش شار ناشی از مقاومتهای قطبش غلظت و جذب سطحی (گرفتگی) و همچنین درصد دفع پروتئین در طی فراپالایش شیر پس چرخ بازسازی شده مورد بررسی قرار گرفته است. برای انجام آزمایشها از یک سیستم پایلوتی مجهز به مدول حلزونی مارپیچی با غشای پلیسولفن آمید استفاده شده است. استراتژی علمی سه مرحلهای بر مبنای مدل سه پارامتری مقاومت متوالی (جذب – لایه مرزی) برای تعیین اثر مقاومتهای هیدرولیکی غشا، قطبش غلظت و مقاومت گرفتگی بر کاهش شار به کار گرفته شده است. نتایج نشان میدهد که افزایش TMP تأثیری بر مقادیر کاهش شار نسبی کل نداشت، ولی در هر TMP کاهش شار عمدتاً به دلیل قطبش غلظت اتفاق میافتد و گرفتگی، سهم بسیار کمی در کاهش شار داشت، در حالی که پاسخ دینامیکی کاهش شار ثابت کرد که افزایش مقدار کاهش شار نسبی کل در طی عملیات، به دلیل گرفتگی است. نتایج تأثیر TMP بر مقاومتها نشان داد که با افزایشTMP مقاومت هیدرولیکی کل و مقاومت گرفتگی برگشتپذیر، افزایش مییابند، اما مقاومت ذاتی غشا و مقاومت گرفتگی برگشت ناپذیر بدون تغییر باقی میمانند. از پاسخ دینامیکی مقاومت هیدرولیکی کل نتیجه گرفته شد که افزایش مقاومت کل در طول زمان عملیات، نتیجه افزایش هر دو نوع مقاومت گرفتگی برگشتپذیر و برگشت ناپذیر است. افزایش TMP و یا گذشت زمان عملیات، تأثیر چندانی بر درصد دفع پروتئینها نداشته است و تنها باعث افزایش آن به میزان 4-1 درصد میشود.
مجید جمشیدیان، محمدعلی سحری، محسن برزگر،
جلد 10، شماره 3 - ( 7-1385 )
چکیده
به منظور اصلاح چربی شیر، کریستالیزاسیون جزء به جزء آن پس از سرم گیری با دکانتور در سه دامنه دمایی 35-30، 22-17 و 10- 5 درجه سانتی گراد و سه زمان کریستالیزاسیون 6، 5/13 و 18 ساعت انجام گرفت. در هر مرحله پس از پایان زمان مورد نظر، جزء جامد یا استئارین توسط سانتریفوژ (rpm 16000)به مدت زمان 15 دقیقه جدا شد. جزء مایع یا اولئین باقی مانده وارد مرحله بعد کریستالیزاسیون جزء به جزء گردیده و این عمل تا سه مرحله و تا جداسازی جزء با نقطه ذوب پایین یا (LMF (Low melting fraction، جزء با نقطه ذوب متوسط یا (MMF (Middle melting fraction و جزء با نقطه ذوب بالا یا (HMF (High melting fraction ، تکرار شد. در پایان در 27 جزء به دست آمده، عدد یدی به روش ویجز (Wejs) و درصد چربی جامد یا (SFC (Solid fat content با دستگاه (NMR (Nuclear magnetic resonance اندازهگیری و مقایسه شد. نتایج نشان داد که عدد یدی و SFC برای LMF متفاوت از MMF و HMF بوده و دارای اختلاف معنیدار با آن دو است ( اختلاف عدد یدی، 3-6 واحد یا10-20% و اختلاف SFC، 3-14%) و میتوان در فرمولاسیون بستنی از LMF ، شیرینی دانمارکی از MMF و روکش بستنی از HMF استفاده نمود.
ابراهیم حسینی، جلال جمالیان،
جلد 10، شماره 3 - ( 7-1385 )
چکیده
مصرف غذاهای با نمایه گلیسمی (G.I.) پایین به کنترل قند خون بیماران دیابتی کمک می نماید. مربای معمولی دارای نمایه گلیسمی بالا میباشد. هدف از پژوهش حاضر تهیه مربای رژیمی با استفاده همزمان از شیرین کنندههای مغذی و غیر مغذی میباشد. این تحقیق در چهار مرحله انجام شد. در مرحله اول ابتدا گلیسیریزین از پودر عصاره شیرین بیان استخراج و بعد از آمونیاکی کردن، میزان خلوص آن با استفاده از روش HPLC اندازهگیری شد. در مرحله دوم در قالب طرح کاملاً تصادفی تیمارهایی از مربا با نسبتهای مختلف از شیرین کنندههای سوربیتول، فروکتوز و گلیسیریزین تولید شد. در مرحله سوم تیمارهای مختلف مربا توسط یک گروه چشایی منتخب مورد ارزیابی کیفی رنگ، طعم، بافت و پذیرش کلی قرار گرفت. همچنین آزمونهای فیزیکی سنجش رنگ و قوام به ترتیب با رنگ سنج هانترلب و قوام سنج بوستویک روی کلیه تیمارها صورت پذیرفت و دو تیمار انتخاب شد. در مرحله چهارم این مرباها به8 بیمار غیر وابسته به انسولین خورانده شد و قند خون آنها در زمانهای صفر، یک و دو ساعت بعد از صرف هر یک از مرباها و نان (به عنوان کنترل) با روش اورتوتولوییدین اندازهگیری شد. نتایج به دست آمده نشان داد که گلیسیریزین آمونیاکی سبب بالا رفتن میزان پذیرش کلی مربا میگردد (در سطح 5%). همچنین سوربیتول و فروکتوز باعث افزایش قوام میشود. نمایه گلیسمی مرباهای انتخاب شده در حد پایین و برابر 9/23 و 5/23 بود. بنابراین مصرف این مرباهای رژیمی برای بیماران دیابتی مناسب بوده و تولید آنها در سطح تجاری توصیه میشود.
محمد مرادی شهربابک، مصطفی صادقی، سید رضا میرائی آشتیانی، محمدباقر صیادنژاد،
جلد 10، شماره 3 - ( 7-1385 )
چکیده
در این پژوهش از رکوردهای زایش اول مربوط به 95945 رأس گاو هلشتاین، که طی سالهای 1371 تا 1379 در 651 گله توسط مرکز اصلاح نژاد دام کشور جمعآوری شده است، استفاده شد. رکوردها بر اساس 305 روز شیردهی و دوبار دوشش در روز تصحیح شدند. دادهها براساس سطح تولید گله- سال به سه گروه تولیدی پایین (کمتر از 5275 کیلوگرم)، متوسط (6874- 5275 کیلوگرم) و بالا (بیشتر از 6874 کیلوگرم) دستهبندی شدند. برآورد مؤلفههای واریانس و کوواریانس و پارامترهای ژنتیکی با استفاده از مدل حیوانی یک صفتی برای هر یک از دستهها و با استفاده از مدل حیوانی سه صفتی برای مقدار شیر در سطوح تولیدی و روش حداکثر درستنمایی محدود شده و الگوریتم بینیاز از مشتقگیری (DFREML) انجام شد. نتایج آزمون بارتلت در بین هر سه سطح تولید گله- سال معنیدار (P<0.001) بوده و نشان دهنده عدم یکنواختی واریانسها در بین سه سطح تولیدی میباشد. وراثتپذیری در تجزیه یکصفتی و سهصفتی مشابه و برای سطوح تولید پائین، متوسط و بالا به ترتیب 2047/0، 2764/0 و 1959/0 بود. همبستگیهای ژنتیکی بین سطوح تولیدی در دامنه80 تا 85 درصد و حداکثر همبستگی ژنتیکی بین سطح تولید بالا و پائین قرار داشت، که این نتایج دال بر اثر ناهمگنی واریانس بر برآورد پارامترهای ژنتیکی صفات مورد مطالعه میباشد. بیشترین مقدار همبستگی رتبهای ارزشهای اصلاحی بین مدل یکصفتی و سهصفتی مربوط به سطح تولید متوسط بوده و میانگین تغییرات رتبه ارزشهای اصلاحی حیوانات مشترک در 1 درصد گاوهای ماده برتر بیشتر از 5 درصد گاوهای نر برتر بود. تجزیه دادهها با استفاده از مدل سه صفتی باعث انتخاب درصد بیشتری از گاوهای ماده برتر در گلههای با سطح تولید بالا شد.
اکبر جوکار، محمدتقی گلمکانی، احمد کرباسی،
جلد 10، شماره 4 - ( 10-1385 )
چکیده
با به کار گرفتن نسبتهای 55 : 45 از تراوه شیر فراپالیده با شیر، یک نوع نوشیدنی لبنی شیرین شده با شهد خرما تهیه شد. مخلوط بهدست آمده با 7/0 درصد پودر کاکائو ،6 درصد شیرین کننده ( 3 درصد شکر ، 3 درصد شهد خرما ) 2/0درصد کار اجینان ، 15/0درصد وانیل ، 3 درصد پودرشیر بدون چربی 3 درصد خامه پاستوریزه 30 درصد چربی ترکیب شد. این نوشیدنی با نمونه کنترل که دقیقاً با همین فرمولاسیون به استثنای این که با 100 درصد شیر کامل ، بدون خامه و پودر شیر بدون چربی تهیه شده بود، مقایسه گردید. هر دو نمونه تا دمای 50oC حرارت داده شد و سپس به مدت 2 دقیقه با مخلوط کن به خوبی مخلوط شده ، در دمای 85oC به مدت 30 ثانیه پاستوریزه و بلافاصله تا دمای محیط سرد شد. میزان مقبولیت، پروتئین، ماده خشک و چربی این نوشیدنی بلافاصله پس از سرد شدن بررسی شد. این نوشیدنی در حد قابل قبولی پایدار و از مقبولیت بالایی برخوردار بود.
عبدالحسین ابوطالبی، عنایتاله تفضلی، بهمن خلدبرین، نجفعلی کریمیان،
جلد 11، شماره 1 - ( 1-1386 )
چکیده
این پژوهش به منظور بررسی اثر شوری بر غلظت یونهای پتاسیم، سدیم و کلر تحت تأثیر کلرید سدیم در اندامهای هوائی و ریشه نهالهای لیموشیرین پیوند شده روی پنج پایه مرکبات شامل بکرایی (لیموشیرین × نارنگی) لیموآب، ولکامریانا و لیموشیرین به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در چهار تکرار در گلخانه به اجرا در آمد. براساس نتایج، نوع پایه تأثیر زیادی بر غلظت یونها داشت. غلظت و پراکنش یونهای پتاسیم، سدیم و کلر در تیمار شاهد و سایر سطوح شوری با هم تفاوت معنی دار داشت. شوری غلظت سدیم و کلر را در ریشه و شاخساره افزایش داد ولی میزان افزایش بسته به نوع پایه متفاوت بود. کمترین غلظت کلر و سدیم در شاخساره پیوندک روی پایه ولکامریانا وجود داشت. بر اثر شوری غلظت پتاسیم در شاخساره پیوندک روی پایه نارنج و بکرایی افزایش و روی سایر پایهها کاهش یافت و همچنین غلظت پتاسیم در ریشه همه پایهها به جز لیموآب افزایش یافت.
عسگر زحمتکش، جواد پور رضا، عبدالمحمد عابدیان، فرید شریعتمداری، علیرضا ولی پور، کتایون کریم زاده،
جلد 11، شماره 40 - ( 4-1386 )
چکیده
این تحقیق با هدف مقایسه کارآئی جیرههای حاوی مقادیر مختلف کلسیم (صفر، 1، 2، 3 و 4 درصد) در تغذیه خرچنگ دراز آب شیرین، Astacus leptodactylus ، انجام شد. بدین منظور 150 عدد خرچنگ دراز با میانگین وزن 8-9 گرم در 15 تانک (هر تانک محتوای 100 لیتر آب) و با تراکم 10 عدد به ازای هر تانک رها سازی گردیدند. در این ازمایش میانگین شاخصهایی نظیر افزایش وزن (WG)، نرخ افزایش وزن (WIR)، نرخ افزایش طول (LIR)، نرخ رشد ویژه (SGR)، افزایش بیوماس (BI)، کارآئی جیره (FER) و ماندگاری (SR) شاه میگوها در تیمارهای مختلف مورد ارزیابی قرار گرفت. دامنه تغییرات میانگین افزایش وزن، میانگین نرخ افزایش وزن، میانگین نرخ افزایش طول، میانگین نرخ رشد ویژه به ترتیب 75/0-46/1 گرم، 81/9-54/24 درصد، 57/6-33/15 درصد و 12/0-29/0 درصد در روز بر آورد گردید. گرچه خرچنگهای دراز تغذیه شده با جیرههای حاوی غلظت بالای کلسیم (3-4 درصد) رشد وزنی و طولی بهتری را نشان دادند، اما بین میانگین این شاخصها در تیمارهای مختلف اختلاف آماری معنیداری وجود نداشت. بیوماس خرچنگهای دراز به موازات افزایش غلظت کلسیم در جیره افزایش پیدا کرد به طوری که بیشترین مقدار افزایش بیوماس ( 65/ 11گرم) در شاه میگوهای تغذیه شده با جیرههای حاوی 4 درصد کلسیم مشاهده گردید. بر اساس آنالیز رگرسیون broken-line ، میزان مطلوب کلسیم در جیره تقریباً 4/3 درصد محاسبه گردید. کمترین میزان ماندگاری (30 درصد) در جیره حاوی 2 درصد کلسیم و بیشترین مقدار آن ( 67/56 درصد ) در جیره حاوی 4 درصد کلسیم به دست آمد. میانگین میزان ماندگاری خرچنگهای دراز در تیمارهای مختلف به لحاظ آماری دارای اختلاف معنیدار بودهاند (05/0> P). با توجه به نتایج این تحقیق به نظر میرسد اضافه کردن کلسیم به جیره خرچنگهای دراز آب شیرین ضرورت دارد. به علاوه جیرههای حاوی مقادیر بالای کلسیم کارآئی نسبتاً بهتری را در تغذیه این حیوان داشته و لذا پیشنهاد میگردد میزان مناسب کلسیم در جیرههای فرموله شده شاه میگو 3-5/3 درصد در نظر گرفته شود.
رویا ساده، مهین آذر، محمد شاهدی، محمد تقی مظلومی،
جلد 11، شماره 41 - ( 7-1386 )
چکیده
در این تحقیق از غنی سازی، به منظور یافتن راهکاری برای کنترل کمبود ویتامین A در کشورمان استفاده گردید. به این خاطر، مقادیر 3000، 4000 و 5000 IU/L پالمیتات ویتامین A روغنی شکل بعد از مرحله سپراسیون و قبل از مرحله هموژنیزاسیون به شیر حاوی 5/0 و 5/2٪ چربی اضافه شد و پس از پاستوریزاسیون شیر، بسته بندی دردو نوع کیسه پلیمری و بطری شیشهای انجام گرفت. نمونهها در شرایط معمولی یخچال ( دمای 5-4 C°) به مدت 48 ساعت نگهداری شدند. مقدار ویتامین A با استفاد ه از دستگاه HPLC اندازهگیری گردید. ارزیابی حسی به روش رتبه بندی انجام شد. روشهای آماری مورد استفاده برای ارزیابی مقدار افت ویتامین، ANOVA و برای ارزیابی حسی، Friedman بود. تأثیر درصد چربی و نوع بسته بندی بر میزان باقیمانده ویتامین A معنیدار بود ( 001/0>P). میزان افت ویتامین A در شیر 5/0٪ چربی در کیسه پلیمری و بطری شیشهای بهطور معنیداری بیش از میزان افت ویتامین در شیربا 5/2٪ چربی بود. از طرفی در شیر با 5/0 و 5/2٪ چربی ، میزان افت ویتامین در بطری شیشهای بیش از کیسه پلیمری بود. نتایج ارزیابی حسی نشان داد که شیر میتواند با ویتامین A تا حد 5000IU/L غنی شود بدون اینکه تأثیری در طعم و رنگ محصول داشته باشد.
محسن اعراب، مسعود علیخانی، شهاب الدین مشرف،
جلد 12، شماره 43 - ( 1-1387 )
چکیده
در این پژوهش از 852 رأس گاو شیرده هلشتاین چند شکم زا در اواسط شیردهی در قالب یک طرح آماری کاملاً تصادفی از نوع آشیانهای با دو تیمار شامل شهرستان اصفهان و شهرستان برخوار - میمه و سه تکرار شامل سه طبقه یک : از 1 تا 5 رأس گاو شیری، دو: از 6 تا 10 رأس گاو شیری و سه: از 11 تا 20 رأس گاو شیری بود استفاده شد. جهت مقایسه میانگینهای مواد معذی مصرف شده و مورد نیاز از آزمون T جفت شده استفاده گردید. نتایج بهدست آمده از پژوهش یکساله نشان داد که نوع شهرستان در طبقات مختلف بر مصرف ماده خشک مصرفی، انرژی ویژه شیردهی، پروتئین قابل سوخت و ساز، کلسیم، فسفر، پتاسیم، منیزیم، سدیم، کلر، گوگرد، سلنیم، روی، مس، ید، ویتامین A، ویتامین D، ویتامین E، پروتئین قابل تجزیه در شکمبه، دیواره سلولی، دیواره سلولی بدون همی سلولز و کربوهیدرات غیر فیبری بدون اثر معنیدار و بر مصرف پروتئین غیر قابل تجزیه در شکمبه اثر معنیدار داشت (05/0>P)نوع شهرستان بر نیاز مواد مغذی تأثیر معنیداری نداشت. تفاوت بین مصرف و نیاز در هر شهرستان به ازاء هر رأس گاو شیری در روز از نظر کیلوگرم ماده خشک مصرفی، مگاکالری انرژی ویژه شیردهی، گرم پروتئین قابل سوخت و ساز، گرم کلسیم، فسفر، پتاسیم، منیزیم، سدیم، کلر و گوگرد قابل جذب، میلیگرم در کیلوگرم سلنیم، روی، مس و ید، واحد بین المللی در روز ویتامین A، ویتامین D و ویتامین E، گرم در روز پروتئین قابل تجزیه و غیرقابل تجزیه در شکمبه، درصد ماده خشک دیواره سلولی، دیواره سلولی بدون همی سلولز و کربوهیدرات غیر فیبری به ترتیب برابر با 6/1-، 5/2-، 2/630-، 8/21-، 5-، 6/40، 0، 3/3-، 2/44، 4/7-، 11/3-، 7/38-، 26/3-، 45/4-، 14834-، 234-، 5/342-، 5/542-، 886-، 5/28، 5/17 و 4/10- بود. تفاوت بین مصرف و نیاز در فسفر، منیزیم و سدیم بدون اختلاف آماری و برای بقیه مواد مغذی دارای اختلاف معنیدار بود (05/0>P).نتایج این پژوهش نشان داد با تغذیه گاوهای شیری با جیرههای حاوی کنجالههای پروتئینی و مکملهای معدنی و ویتامینی میتوان تولید شیر و درصد پروتئین شیر گاوهای شیری نژاد هلشتاین مناطق روستایی را بهبود بخشید.
محسن اعراب ، مسعود علیخانی، شهاب الدین مشرف،
جلد 12، شماره 43 - ( 1-1387 )
چکیده
در این پژوهش از 600 رأس گوساله شیری نژاد هلشتاین یک تا سه ماهه، در قالب یک طرح آماری کاملاً تصادفی از نوع ترتیبی (آشیانهای) با دو تیمار شامل شهرستانهای اصفهان و برخوار- میمه و سه تکرار شامل سه طبقه یک : گاوداری 1 تا 5 رأس گاو شیری، دو : گاوداری 6 تا 10 رأس گاو شیری و سه : گاوداری 11 تا 20 رأس گاو شیری استفاده گردید. برای مقایسه میانگینهای مواد مغذی مصرف شده و مورد نیاز از آزمون t جفت شده استفاده شد. نتایج پژوهش یکساله نشان داد که نوع شهرستان در طبقات مختلف بر مصرف ماده خشک مصرفی (شیر کامل و خوراک آغازین)، انرژی ویژه رشد، پروتئین خام، کلسیم، فسفر، منیزیم، کلر، پتاسیم، سدیم، گوگرد، کبالت، مس، ید، آهن، منگنز، سلنیم، روی، ویتامینهای D، A و E اثر معنیداری نداشت. نوع تیمار (شهرستان) بر نیاز مواد مغذی برای گوسالههای شیری اثر معنیداری نداشت. تفاوت بین مصرف و نیاز به ازای هر رأس گوساله شیری در روز از نظر کیلوگرم ماده خشک شیر مصرفی، ماده خشک خوراک آغازین، مگاکالری در کیلوگرم انرژی ویژه رشد، گرم پروتئین خام، درصد از ماده خشک کلسیم، فسفر، منیزیم، کلر، پتاسیم، سدیم، و گوگرد، میلیگرم در کیلوگرم کبالت، مس، ید، آهن، منگنز، روی و سلنیم، واحد بین المللی در کیلوگرم ویتامینهای D، A و E به ترتیب برابر با 15/0-، 092/0-، 165/0-، 7/17-، 09/0-، 1/0، 08/0، 53/0، 64/0، 0، 01/0، 1/0-، 2/7-، 32/0-، 9/36-، 1/14-، 12/0-، 5/0، 4499-، 515- و 8/40- بود. تفاوت بین مصرف و نیاز فسفر، سدیم، گوگرد و روی بدون تفاوت آماری و برای بقیه مواد مغذی دارای اختلاف معنیدار بود (05/0>P ). نتایج این پژوهش نشان داد گوسالههای شیری در جیره خود با کمبود ماده خشک مصرفی (شیر و خوراک آغازین)، انرژی ویژه رشد، پروتئین خام، کلسیم، کبالت، مس، ید، آهن، منگنز، سلنیم، ویتامین A ، ویتامین D و ویتامین E روبهرو بوده که میتوان با افزایش در میزان شیر مصرفی و خوراک آغازین مکمل شده با منابع پروتئینی با کیفیت و مکملهای معدنی و ویتامینی این کمبود را جبران نمود.