3 نتیجه برای صفات مورفولوژیک
سیما یاراحمدی، سیدرضا میرایی آشتیانی، رحیم عبادی، غلامحسین طهماسبی،
جلد 5، شماره 2 - ( 4-1380 )
چکیده
برای تعیین همبستگی فنوتیپی شماری از صفات ظاهری و تولیدی در توده زنبور عسل استان تهران، تعداد 130 کلنی از ده زنبورستان و چهار منطقه (دماوند، کرج و ساوجبلاغ، تهران و قم) به طور تصادفی انتخاب شد. صفات تولیدی شامل میزان عسل استخراجی (WH)، میزان جمعآوری گرده (WP) و میزان مومبافی (WW) در محل زنبورستانها اندازهگیری شد. صفات ظاهری شامل طول بال جلو (FL)، عرض بال جلو (FB)، ایندکس کوبیتال (CI)، طول پای عقبی و قطعات آن (HL)، طول خرطوم (LP)، ضریب لاغری (SI)، طول (WL)، عرض (WT)، فاصله (WD)، ضریب غدد مومساز (IW) و مساحت سبد گرده (CA) با استفاده از روش روتنر (1978) و روشهای معمول دیگر، روی ده زنبور نمونهبرداری شده از کلنیها در آزمایشگاه اندازهگیری گردید. دادههایی که از اندازهگیری صفات ظاهری و تولیدی به دست آمد با انجام تجزیه واریانس، تعیین ضرایب همبستگی فنوتیپی، رگرسیون گام به گام، تجزیه علیت و همبستگی کانونی مورد بررسی قرار گرفت.
ضرایـب همبـستـگی ساده نـشان دهنده همبستـگی مثـبت معنـیدار (01/0≥P) میان FL با (FB (r=0/65)، WL (r=0/361)، WT (r=0/261)، HL (r=0/555 و (LP (r=0/257 و هـمچنـین WH بـا (WP (r=0/30 و WW بـا (WH (r=0/560 بـود. FB بـا (WH (r=0/204 در سطح پنج درصد و CA با (WH (r=0/234 در سطح یک درصد همبستگی مثبت معنیداری داشت. همبستگی میان WH و (LP (r=0/17 نزدیک به سطح معنیدار مورد قبول بود (06/0 ≥P) و WH با (WP (r=0/30 و (WW (r=0/56 در سطح یک درصد همبستگی مثبت و معنیدار نشان داد. نتایج روش تابعیت گام به گام و تجزیه علیت، هنگامی که صفات تولیدی به عنوان متغیرهای وابسته در برابر صفات ظاهری قرار گرفتند، نشان داد که این صفات سهم نسبتاً کمی از تغییرات صفات وابسته را توجیه میکنند و به رغم همبستگیهای معنیدار موجود میان برخی از صفات ظاهری و تولیدی، اندازههای گوناگون اعضای بدن زنبور نمیتواند به تنهایی به عنوان معیار مطمئن بـرای انتخاب کلنیها، در تـولید عسل، جمعآوری گرده و یا مومبافی بیشتر به شمار آید. بنابراین، به صفات ظاهری و همبستگیهای موجود باید به میزان نقشی که در صفات تولیدی دارند، بها داد.
لیلا آهنگر، غلامعلی رنجبر، محمد نوروزی،
جلد 13، شماره 47 - ( 1-1388 )
چکیده
شش صفت مورفولوژیکی برنج طی یک تلاقی دای آلل 5 × 5 یکطرفه با استفاده از یک طرح بلوکهای کامل تصادفی در سال 1386 در نسل F1 در ایستگاه تحقیقات برنج کشور ـ آمل مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج حاصل از تجزیه واریانس برای صفات ارتفاع بوته، زاویه برگ پرچم، طول برگ پرچم، عرض برگ پرچم، طول اولین میانگره و طول خوشه حاکی از وجود تفاوتهای ژنتیکی معنیدار بین ارقام و هیبریدهای مورد مطالعه بود. معنیدار بودن میانگین مربعات ترکیبپذیری عمومی (GCA) و ترکیبپذیری خصوصی (SCA) وجود اثرات افزایشی و غیرافزایشی را در کنترل صفات مربوطه نشان داد. همچنین معنیدار شدن نسبت میانگین مربعات در تمامی صفات، نشاندهنده اهمیت بیشتر اثر افزایشی نسبت به اثر غیر افزایشی ژنهای کنترل کننده صفات مورد مطالعه بود. قابلیت وراثتپذیری خصوصی بالای این صفات بیانگر وجود نقش عمده برای اثر افزایشی ژنها در کنترل ژنتیکی خصوصیات مورد مطالعه میباشد بنابراین بازدهی گزینش برای این صفات زیاد خواهد بود. در مجموع والدین ندا و IR62871-175-1-10 بهطور مشترک بهترین والد از نظر ترکیبپذیری عمومی در جهت کاهش ارتفاع، طول برگ پرچم و طول میانگره و افزایش عرض برگ پرچم بودند و تلاقیهای ندا × بینام و ندا × دشت بهترین دورگ از نظر SCA بهترتیب برای افزایش طول خوشه و کاهش ارتفاع بودند.
سیدعلی محمد مدرس ثانوی، بهمن امیری لاریجانی، شیوا خالص رو،
جلد 13، شماره 47 - ( 1-1388 )
چکیده
بهمنظور مطالعه صفات مورفولوژیک و عملکرد هیبریدهای پربرگ ذرت و مقایسه آنها با هیبریدهای تجارتی آزمایشی در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس در سال زراعی 84-85 با سه تکرار و بهصورت بلوکهای کامل تصادفی انجام شد. پس از انجام آزمایشهای مربوط به سازگاری و شناسایی اینبردلاینهای پربرگ وارداتی و لاینهای تجارتی موجود در کشور، بهترین اینبردلاینها انتخاب گردیدند و هیبریدها )سینگل کراسها) از تلاقی اینبردهای واراداتی انتخابی و همچنین از تلاقی اینبردهای وارداتی با اینبردهای تجارتی ایرانی بهدست آمدند و مورد مقایسه و بررسی قرار گرفتند. بین تعداد برگهای بالا و پایین بلال، عملکرد بیولوژیک، طول بلال، ارتفاع گیاه و فاصله بین تاسل و بلال، طول میانگره، ارتفاع بلال، سطح برگهای بالا و پایین بلال در سینگلکراسها تفاوت معنیداری در سطح 1% وجود داشت. هیبرید لیفی a4×b7 بالاترین و هیبریدهای تجارتی پایینترین تعداد برگهای بالای بلال را دارا بودند. بیشتر هیبریدهای دارای ژن پربرگ (Lfy1) تعداد برگهای بالا و پایین بلال بیشتری نسبت به هیبریدهای تجارتی داشتند. تعدادی از سینگلکراسهای پربرگ عملکردی مشابه هیبریدهای تجارتی داشتند و تعدادی نیز عملکرد بالاتری تولید نمودند. افزایش قابل ملاحظه پتانسیل عملکرد در ذرت پربرگ به آسانی قابل توجیه است زیرا که ژن پربرگی بهراحتی تولید سطح برگ را در ذرت تقریباً به دو برابر افزایش میدهد. بهعلت افزایش تعداد برگها در سینگل کراسهای پربرگ و افزایش نیافتن ارتفاع گیاه به ازای افزایش هر برگ فاصله میانگرهها در این هیبرید نسبت به هیبریدهای تجارتی کاهش یافت. سینگل کراس پربرگ a4×b2 و هیبرید تجارتی SC108 بهترتیب بیشترین (t/ha 22/10) و کمترین (t/ha 37/6) عملکرد دانه را تولید نمودند. بهطور کلی میتوان نتیجه گرفت که سینگل کراسهای لیفی a4×b7 و a4×b2 هر دو از نظر تولید ماده خشک بهتر از سایر سینگل کراسها بوده و سینگل کراس پربرگ a4×b2 ماکزیمم عملکرد دانه را داشت.