جستجو در مقالات منتشر شده


5 نتیجه برای عدس

محمود خدامباشی، بالرام شارما،
جلد 3، شماره 2 - ( 4-1378 )
چکیده

به رغم گزارشهای مختلف در مورد نحوه توارث رنگ لپه‌ها در عدس، ماهیت این مسأله به خوبی روشن نشده است. در یک مطالعه گسترده که طی سالهای 75-1372 بر روی نحوه توارث صفات ظاهری عدس انجام گرفت، برای اولین بار دو نوع رنگ سبز تیره و روشن در لپه‌های عدس تشخیص داده شد. رنگ سبز تیره توارث یک ژنی و رنگ سبز روشن توارث دو ژنی را نشان داد. برای توجیه این مطلب دخالت سه ژن به نامهای Y، Dg و B در توارث رنگ لپه‌ها مطرح گردید. در شرایط غالب بودن ژن Dg، ژن‌های غالب Y و B به ترتیب قادر به تولید رنگیزه‌های زرد و قهوه‌ای می‌باشند و در شرایط مغلوب بودن این ژن (dg dg) هیچ نوع رنگیزه‌ای تولید نخواهد شد، در نتیجه رنگ سبز تیره بروز خواهد کرد. در صورتی که ژن Dg به طور طبیعی عمل نماید (حالت غالب) ولی ژن‌های Y و B در شرایط مغلوب باشند (Dg-yybb) باز هم رنگیزه تولید نخواهد شد و لپه‌ها رنگ سبز روشن به خود می‌گیرند.
مریم باقری مفیدی، مسعود بهار، حسین شریعتمداری، محمدرضا خواجه پور،
جلد 10، شماره 2 - ( 4-1385 )
چکیده

برای تعیین جدایه‌های متحمل به خشکی باکتری‌های ریزوبیومی هم‌زیست عدس، 12 نمونه خاک ازمناطق مختلف استان‌های گلستان، چهار محال و بختیاری و اصفهان جمع آوری شد و ارقام محلی عدس بی نام دانه درشت، قزوینی و فریدنی در هر نمونه خاک در گلخانه کشت شد. پس از10 هفته از گره‌های تشکیل شده روی ریشه گیاهان، 324 سویه ریزوبیومی جداسازی شدند. در تعیین تحمل به شوری جدایه‌ها، مشخص شد که تمام جدایه‌های به دست آمده قدرت رشد در محیط کشت حاوی 200 میلی‌مولار کلرور سدیم را دارند. در مقادیر بالای نمک (بیش از 400 میلی مولار)، از نظر تحمل به شوری، تفاوت عمده‌ای در بین جدایه‌ها وجود داشت، به طوری که فقط 20 درصد از آنها به عنوان متحمل به شوری ارزیابی گردید. جدایه‌های 249 RL و 211 RL با رشد در غلظت 550 و 600 میلی مولار نمک طعام به عنوان جدایه‌های برتر متحمل به شوری برگزیده شدند. نتایج بررسی تحمل به تنش پتانسیل ماتریک جدایه‌ها در سطوح مختلف 6000 PEG با تحمل به شوری آنها مطابقت داشت. به طور کلی، جدایه‌های متحمل به شوری قادر به تحمل تنش خشکی در شرایط آزمایشگاهی نیز بودند، ولی این تحمل به شوری و خشکی ارتباطی با منشأ جغرافیایی این جدایه‌ها نداشت. در یک طرح فاکتوریل، کرت‌های خرد شده با سه تکرار، گره‌سازی جدایه‌های متحمل 249 RL و 211 RL و نیز جدایه حساس 77 RL بر روی دو رقم عدس بی نام دانه درشت و فریدنی تحت تیمارهای مصرف 50، 75، 90 و 98 درصد آب قابل استفاده از خاک مقایسه شد. گرچه تنش خشکی به طور معنی‌داری باعث کاهش گره‌سازی شد، اما رقم عدس بی نام دانه درشت به دلیل تراکم زیاد ریشه در واحد حجم، میزان گره سازی بیشتری داشت. با وجود این که، جدایه 249 RL در تحمل به شوری و خشکی در شرایط آزمایشگاهی و نیز آزمایش‌های گلخانه‌ای نسبت به سایر جدایه‌ها برتری نشان داد، ولی با افزایش تنش خشکی در سطح بالاتر از 50 درصد مصرف آب قابل استفاده گره‌زایی کاهش معنی‌داری داشت.


محمد صالحی، علی حق نظری، فرید شکاری، حامد بالسینی،
جلد 11، شماره 41 - ( 7-1386 )
چکیده

به منظور بررسی روابط بین صفات مختلف در20 ژنوتیپ عدس (Lens culinaris Medik) این آزمایش در سال 1383 در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی در 3 تکرار در مزرعه پژوهشی دانشکده کشاورزی دانشگاه زنجان به اجرا درآمد. تجزیه واریانس صفات اندازه‌گیری شده نشان داد که بین ارقام از لحاظ اکثر صفات به‌جز تعداد شاخه‌های فرعی اولیه اختلاف معنی‌داری وجود داشت. تجزیه هم‌بستگی صفات نشان داد که عملکرد دانه با صفات شاخص برداشت، تعداد دانه در بوته، تعداد غلاف در بوته و تعداد شاخه‌های فرعی اولیه هم‌بستگی مثبت و معنی‌داری را دارد. نتایج حاصل از تجزیه به عامل‌ها نشان داد که صفات مربوط به عامل دوم شامل تعداد شاخه فرعی اولیه، تعداد غلاف در بوته، تعداد دانه در بوته، عرض بوته و عملکرد دانه به عنوان صفات مهم دخیل در عملکرد دانه در عدس می‌باشند و تجزیه کلاستر بر اساس کلیه صفات ژنوتیپ‌ها را به 4 گروه با عملکرد بالا، نسبتاً بالا، متوسط و پایین تقسیم بندی نمود.
رحمت‌الله کریمی‌زاده، منصور صفی‌خانی نسیمی، محتشم محمدی، فرامرز سیدی، علی اکبر محمودی، برزو رستمی،
جلد 12، شماره 43 - ( 1-1387 )
چکیده

یکی از کاربردهای روش‌های ناپارامتری در اصلاح‌نباتات تعیین نمره ژنوتیپ‌ها در محیط‌های مختلف می‌باشد که به عنوان روشی برای تعیین پایداری به کار برده می‌شود. ژنوتیپ پایدار رتبه‌های مشابهی را در محیط‌های مختلف نشان می‌دهد و دارای واریانس نمره حداقل در محیط‌های مختلف است. در آماره‌های ناپارامتری پایداری برقراری فرض‌های آماری توزیع ارزش‌های فنوتیپی ضروری نیست و استفاده از آنها آسان است. بر این اساس در این تحقیق رتبه 10 ژنوتیپ عدس در 5 منطقه به مدت 2 سال در فصول رشد 1382-1381 تعیین شد. طرح آزمایشی مورد استفاده، بلوک‌های کامل تصادفی با چهار تکرار بود. نتایج تجزیه ناپارامتری آماره‌های NP5،NP4، NP3، NP2، NP1و تنارازو به ترتیب ژنوتیپ‌های (9 و 8)، (9، 8 و 1)، (9 و 8)، (9 و 1) و (9 و 1) را پایدارترین ژنوتیپ‌ها معرفی کرد. نتایج آماره‌های ناپارامتری نصار و هان با توجه به نمودار دو طرفه( Si(1 با میانگین عملکرد، ژنوتیپ‌های شماره 1 و 2 را که در ناحیه اول قرار داشتند دارای پایداری بالا نشان داد. ژنوتیپ‌های شماره 5، 6، 8 و 9 در ناحیه دوم قرار گرفتند که حساسیت بالایی به تغییرات محیطی نشان دادند و عملکرد بالایی در محیط‌های مطلوب داشتند. ژنوتیپ‌های شماره 3 و 4 در ناحیه سوم قرار گرفتند و سازگاری عمومی ضعیفی را در مجموع محیط‌ها نشان دادند. سایر ژنوتیپ‌ها (7 و 10) در ناحیه چهارم قرار گرفتند که سازگاری عمومی متوسط با عملکردی پایین‌تر از میانگین کل دارا بودند. بر این اساس ژنوتیپ‌هایی که در ناحیه اول قرار می‌گیرند به عنوان ژنوتیپ‌های پایدار انتخاب می‌شوند که دارای سازگاری خوب به همه محیط‌ها می‌باشند. اگر هدف تعیین سازگاری باشد، آماره‌های Si(1)iو( Si(2نسبت به سایر معیارهای ناپارامتری مورد مطالعه در اولویت هستند.


امیر پرنیان، مصطفی چرم، نعمت اله جعفرزاده حقیقی فرد، مهری دیناروند،
جلد 18، شماره 70 - ( 12-1393 )
چکیده

کادمیوم عنصری مضر برای حیات و آلاینده‌ای خطرناک بهشمار می‌رود. این عنصر از طریق پساب‌ها، زهاب‌ها و فاضلاب‌ها (شهری و صنعتی) سبب آلودگی، کاهش کیفیت وگاهی سمیت منابع آب می‌گردد. با افزایش جمعیت و نیاز به‌منابع آب بیشتر، هم‌چنین افزایش آلوده‌شدن این منابع آبی ارزشمند، نیاز شدیدی به روش‌های نو و ارزان برای پالایش و بهبود کیفیت آب‌ها احساس می‌شود. گیاه‌پالایی با گیاهان آبزی روشی مؤثر و ارزان برای بهبود کیفیت آب و پساب‌هاست. هدف از این مطالعه پتانسیل‌یابی حذف زیستی کادمیوم به‌وسیله عدسک آبی از محیط‌های آبی است که برای دست‌یابی به آن مهم، پس از تعیین pH بهینه‌ی رشد عدسک آبی (Lemna gibba L.)، این گیاه طی 11 روز در محلول غذایی هوگلند، آلوده به 4 سطح مختلف کادمیوم (1، 2، 4 و 6 میلی‌گرم در لیتر) کشت شد و با اندازه‌گیری روزانه‌ی کادمیوم در محلول کشت، هم‌چنین مقدار اولیه و نهایی آن در گیاه حذف زیستی این فلز سنگین از پساب‌ها امکان‌سنجی گردید. اثرات زیستی کادمیوم بر رشد گیاه با اندازه‌گیری شاخص تولید جرم زنده بررسی شد. گیاه عدسک آبی کادمیوم را به‌مقدار زیادی جذب کرد و کارایی حذف کادمیوم به بیش از 91% در سطح آلودگی 4 میلی‌گرم در لیتر رسید. ضریب انتقال و شاخص جذب حداکثری کادمیوم در سطح 6 میلی‌گرم در لیتر، 82/517 و 36/9 میلی‌گرم به‌دست آمد. کمترین و بیشترین مقدار شاخص تولید جرم زنده گیاهی 2 و 71/4 گرم در روز، به‌ترتیب مربوط به سطوح آلودگی 6 و 0 (شاهد) میلی‌گرم در لیتر بود. پالایش زیستی کادمیوم به کمک عدسک‌آبی که گیاه بومی آبگیرهای جنوب ایران است، در محیط مصنوعی امکان‌پذیر است و بررسی پتانسیل آن در گیاه پالایی نیکل از پساب‌های آلوده پیشنهاد می‌شود.



صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله علوم آب و خاک دانشگاه صنعتی اصفهان می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | JWSS - Isfahan University of Technology

Designed & Developed by : Yektaweb