4 نتیجه برای علف هرز
محمد رضا لک، حمید رضا دری، محمد کاظم رمضانی، محمد حسن هادیزاده،
جلد 9، شماره 3 - ( 7-1384 )
چکیده
به منظور تعیین دوره بحرانـی کنترل علفهای هرز در لوبیا چیتی لاین 21467 KS آزمایشی در سالهای 1380 و 1381 در ایستگاه تحقیقات لوبیای خمین با طرح آماری بلوکهای کامل تصادفی اجرا شد. تیمارها در دو سری به ترتیب تداخل علفهای هرز در 20،28،36 و 44 روز پس از کاشت و سری دوم، کنترل علفهای هرز تا مراحل مذکور و دو شاهد بدون کنترل وکنترل کامل علفهای هرز تا پایان فصل رشد بود. نتایج آزمایش نشان داد که دوره بحرانی کنترل علفهای هرز در لوبیا چیتی لاین 21467 KS با در نظر گرفتن 5% کاهش عملکرد در سالهای 1380 و 1381 به ترتیب 53-20 روز پس از کاشت(تقریباً منطبق با ظهور اولین سه برگچه تا شروع گلدهی) و 51-35 روز پس از کاشت (تقریباً منطبق با شروع غنچهدهی تا اواسط گلدهی) بود. وزن خشک علفهای هرز در تیمار عاری از علف هرز تا 44 روز پس از کاشت به طور متوسط81% نسبت به شاهد رقابت تمام فصل کاهش یافت. تداخل علفهای هرز تا پایان فصل رشد به طور متوسط 63% کاهش عملکرد نسبت به شاهد بدون رقابت شد. رقابت با علفهای هرز سبب افزایش ارتفاع لوبیا شد. ولی تأثیر آن بر تعداد بذر در غلاف و وزن صد دانه ناچیز بود. تعداد غلاف در بوته، تعداد بذر در بوته و عملکرد دانه با وزن خشک علفهای هرز هم بستگی منفی و معنیدار داشت.
آسیه سیاهمرگویی، محمدحسن راشد محصل، مهدی نصیری محلاتی، محمد بنایاناول، حمـید رحیمیان مشهدی،
جلد 10، شماره 3 - ( 7-1385 )
چکیده
این پژوهش در سال زراعی 1382 در یکی از مزارع چغندرقند دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد انجام شد. به منظور توصیف الگوهای تغییرات مکانی و تراکم علف هرز سلمهتره، تاجریزیسیاه، تاجخروس، خرفه، سوروف و پیچک به عنوان مهمترین علفهای هرز یکساله و چندساله رایج در مزارع چغندرقند از روشهای ژئواستاتیستیک استفاده شد. نمونهبرداری به روش سیستماتیک در فواصل نمونهبرداری 7 متر× 7 متر و کادرهای 5/0 متر× 5/0 متر، در سه مرحله، قبل از تیمار پسرویشی، بعد از تیمار پسرویشی و قبل از برداشت انجام گرفت. پیوستگی تغییرات مکانی متغیرها، با استفاده از توابع واریوگرام بررسی و نقشههای توزیع و پراکنش گونهها ترسیم شد. واریوگرامها نشان دادند که تغییرات کلیه متغیرها تصادفی نبوده است. بیشترین دامنه تأثیر مربوط به تاجریزیسیاه با 7/142 متر در مرحله اول نمونهبرداری و کمترین دامنهتأثیر مربوط به خرفه با 5/1 متر در مرحله اول نمونهبرداری به دست آمد. قویترین همبستگی مکانی در تاجخروس، در مرحله سوم نمونهبرداری و کمترین همبستگی مکانی مربوط به تاجریزیسیاه در مرحله اول نمونهبرداری بود. نقشههای توزیع مکانی، توزیع لکهای علف هرز را تأیید کرد. یک لکه علف هرز از یک نقطه پرتراکم تشکیل شده که به تدریج به سمت حاشیه از تراکم آن کاسته میشود. اکثر لکهها در جهت ردیفهای کاشت و آبیاری کشیدگی داشتند و ساختار لکهها نیز در طی فصل رشد تغییر کرد. داشتن هر گونه اطلاعاتی پیرامون توزیع علفهایهرز در مزارع میتواند در بهبود تصمیمگیریهایی مانند، کاربرد علفکشها، انتخاب نوع علفکش یا مقدار کاربرد علفکش، مفید واقع شود. همچنین داشتن چنین اطلاعاتی میتواند در طراحی بهتر برنامههای کنترل علفهایهرز نیز مفید باشد.
عبدالوهاب عبدالهی، رضا محمدی،
جلد 11، شماره 42 - ( 10-1386 )
چکیده
به منظور ارزیابی توانایی رقابت ژنوتیپهای گندم نان با علفهای هرز در شرایط دیم آزمایشی با 26 ژنوتیپ گندم نان و دو رقم سرداری و آذر 2 به عنوان شاهد در قالب طرح کرتهای خرد شده نواری (اسپلیت بلوک) با طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی در چهار تکرار درسال 82-1381 در ایستگاه تحقیقات کشاورزی دیم (سرارود- کرمانشاه) انجام گرفت ، شرایط حذف و عدم حذف علفهای هرز به عنوان فاکتور افقی و ژنوتیپها به عنوان فاکتور عمودی در نظر گرفته شدند. صفات ارتفاع بوته، تعداد دانه در سنبله، تعداد خوشه و عملکرد دانه گندم، تعداد و وزن خشک علفهای هرز در متر مربع و شاخصهای تحمل تداخل علف هرز و شاخص رقابت مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج حاصل از مقایسه میانگین ژنوتیپها نشان داد که ژنوتیپهای شماره 13، 1، 26 و 8 دارای میانگین عملکرد بیشتری نسبت به شاهدهای آزمایش (ارقام سرداری و آذر 2) در هر دو شرایط وجود و عدم وجود علف هرز بودند. این ژنوتیپها همچنین دارای بیشترین مقدار شاخص تحمل تداخل علف هرز نسبت به شاهدها بودند. بر اساس شاخص رقابت، ژنوتیپهای شماره 1، 9، 13، 26 و 27 به همراه شاهدهای آزمایش از توان رقابت بالایی با علفهای هرز برخوردار بودند. نتایج حاصل از تجزیه رگرسیون نشان داد که متغیرهای ارتفاع بوته، تعداد ساقه و تعداد دانه در سنبله گندم تأثیر مثبت و معنیداری بر میزان تحمل ژنوتیپها در تداخل با علف هرز دارند. بنابراین بر اساس نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل آماری و با توجه به اهمیت صفات عملکرد دانه در هر دو شرایط وجود و عدم وجود علف هرز و شاخص تحمل تداخل علف هرز، ژنوتیپهای شماره 13، 26، 1 و 8 قابل گزینش هستند، که در شرایط مبارزه با علفهای هرز عملکرد بیشتری از شاهدها داشتند و در شرایط عدم کنترل علفهای هرز عملکرد قابل قبولی داشتند .
زهرا سرخه، بیژن خلیلی مقدم،
جلد 22، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده
هدف از این پژوهش بررسی مزرعه ای اثر کاربرد نفت سفید بر جذب عناصر سنگین در برخی از سبزیها در استان خوزستان است. بدینمنظور آزمایشی در پاییز و زمستان سال 1392، بهصورت آشیان های در قالب طرح کاملاً تصادفی با عامل های شهرستان (شوش، دزفول و باوی)، گیاه (جعفری، شوید، گشنیز و هویج)، نوع مدیریت مزرعه (شاهد، مزرعه آلوده به نفت سفید یک و مزرعه آلوده به نفت سفید دو) در سه تکرار انجام شد. میزان غلظت برخی از عناصر سنگین قابل جذب خاک و نیز غلظت این عناصر در نمونه های گیاهی اندازهگیری شد. نتایج نشان داد در همه شهرستان ها، میانگین غلظت عناصر سنگین در خاک و گیاه مزارع آلوده به نفت سفید نسبت به نمونه شاهد بیشتر بود. همچنین بیشترین و کمترین میزان غلظت عناصر سنگین کادمیم و سرب خاک و گیاه بهترتیب در شهرستان باوی (29/ 14 و 46/40 میلیگرم بر کیلوگرم و 99/11 میلیگرم بر کیلوگرم در شوید و 53/35 در گیاه گشنیز) و شوش (33/9 و 36/30 میلیگرم بر کیلوگرم و 01/8 و 54/23 میلیگرم برکیلوگرم در هویج) حاصل شد. ولی بیشترین و کمترین میزان عناصر روی و مس در خاک و گیاه بهترتیب در شهرستان دزفول (08/109 و 71/47 میلیگرم بر کیلوگرم و 33/86 و 57/38 میلیگرم برکیلوگرم در شوید) و باوی (75/34 و 30/22 میلی گرم بر کیلوگرم و 44/28 و 96/16 میلیگرم برکیلوگرم در هویج) بهدست آمد. با توجه به یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که کاربرد نفت سفید در مزارع سبزی باعث افزایش جذب کادمیم، سرب و مس بیش از حد مجاز در سبزیها شده است و خطر انتقال آلاینده های مذکور به زنجیره غذایی را در پی دارد.