16 نتیجه برای علوفه
مسعود علیخانی، غلامرضا قربانی،
جلد 3، شماره 3 - ( 7-1378 )
چکیده
برای تعیین نسبت مناسب یونجه خشک و ذرت سیلوشده در تغذیه گاوهای شیرده با تعادل کاتیون – آنیون، دیواره سلولی، انرژی و پروتئین یکسان، در یک طرح مربع لاتین 4 × 4 با دو تکرار، 8 گاو هلشتاین با میانگین وزن 570 کیلوگرم، تولید 22 کیلوگرم و چربی 5/3% در اواسط دوره شیردهی، از چهار جیره با نسبتهای یونجه خشک به ذرت سیلوشده 100:0، 67:33، 33:67 و 0:100 استفاده کردند. ماده خشک مصرفی، قابلیت هضم، تجزیهپذیری مؤثر ماده خشک در شکمبه، درصد چربی شیر و درصد کل مواد جامد شیر در جیرههای 1 الی 4 به ترتیب 09/19، 94/19، 94/20 و 90/20 کیلوگرم در روز و 07/69، 75/65، 78/71 و 82/49 درصد و 8/52، 59/49، 4/50 و 51/46 درصد و 47/3، 53/3، 79/3 و 93/3 درصد و 07/12، 17/12، 48/12 و 60/12 درصد بود. جیره دارای 67 درصد سیلو، بیشترین مصرف ماده خشک، تولید شیر تصحیح شده (بر حسب 2/3 درصد) و قابلیت هضم در شکمبه را نشان داد. درصد تجزیهپذیری جیرهها در شکمبه به ترتیب در 100% یونجه و 100% سیلو بیشترین و کمترین بود. جیرههای دارای 67% ذرت سیلوشده تجزیهپذیری بیشتری را نسبت به 33% ذرت سیلوشده نشان دادند. درصد چربی شیر درتیمارهای 67% و 100% ذرت سیلوشده بیشتر از تیمارهای 100% و 67% یونجه بود. با افزایش نسبت ذرت سیلوشده به یونجه خشک، مقدار کیلوگرم چربی شیر و درصد پروتئین شیر، کیلوگرم پروتئین شیر و کل مواد جامد شیر افزایش نشان داد.
آقافخر میرلوحی، ناصر بزرگوار، مهدی بصیری،
جلد 4، شماره 2 - ( 4-1379 )
چکیده
به منظور تعیین مناسبترین رقم و میزان کود ازت در سورگوم علوفهای بر اساس رشد، عملکرد و کیفیت سیلویی، آزمایشی به صورت کرتهای خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در چهار تکرار انجام گرفت. کرتهای اصلی به دو سطح کود ازت، شامل 300 و 500 کیلوگرم اوره (معادل 140 و 230 کیلوگرم ازت خالص) در هکتار، و کرتهای فرعی به سه هیبرید سورگوم علوفهای اختصاص یافتند. کاشت در ردیفهایی به فاصله 50 سانتیمتر با تراکم 20 بوته در متر مربع، به روش هیرم کاری و با دست انجام شد.
با افزایش سطح کود ازت، وزن خشک خوشه، عملکرد علوفه تر و درصد پروتئین علوفه سیلو افزایش یافت. دیگر صفات مورد بررسی تحت تأثیر کود ازت قرار نگرفت. ارقام در مورد کلیه صفات تفاوت معنیداری با یکدیگر داشتند. در مرحله گردهافشانی، رقم شوگرگریز بیشترین وزن خشک برگ، ساقه و بوته و رقم اسپیدفید بیشترین وزن خشک خوشه را دارا بودند. در این مرحله وزن خشک تحت اثر متقابل و معنیدار رقم و کود ازت قرار گرفت. سهم نسبی وزن خشک اجزا در مرحله برداشت (خمیری نرم)، به گونهای بود که رقم شوگرگریز دارای بیشترین درصد وزن خشک برگ، رقم سوپردان دارای بیشترین درصد وزن خشک ساقه و رقم اسپیدفید دارای بیشترین درصد وزن خشک خوشه بود. هیبرید شوگرگریز با 30 تن ماده خشک و 97 تن علوفه تر در هکتار، دارای بیشترین عملکرد بود. همچنین، این رقم بیشترین درصد پروتئین و کمترین درصد فیبر خام علوفه را داشت. سیلو اثر معنیداری بر کیفیت علوفه داشته و موجب کاهش درصد پروتئین خام و افزایش درصد فیبر خام علوفه شد. هیبرید شوگرگریز و اسپیدفید به ترتیب دارای بیشترین و کمترین درصد قابلیت هضم، و بنابراین بیشترین و کمترین عملکرد ماده خشک قابل هضم در هکتار بودند. با توجه به نتایج این آزمایش، هیبرید شوگرگریز به خاطر دارا بودن بیشترین عملکرد ماده خشک و علوفه تر و کیفیت سیلویی بهتر، از نظر درصد پروتئین، فیبر و قابلیت هضم و همچنین تیمار 500 کیلوگرم اوره در هکتار، به دلیل افزایش عملکرد علوفه و درصد پروتیئن زیادتر، قابل توصیه میباشد.
قدرت الله فتحی، مانی مجدم، سید عطاءالله سیادت، قربان نورمحمدی،
جلد 5، شماره 4 - ( 10-1380 )
چکیده
به منظور بررسی اثر نیتروژن و زمان برش علوفه بر عملکرد دانه و علوفه جو (.Hordeum vulgare L) رقم کارون، آزمایشی به صورت کرتهای خرد شده در چارچوب بلوکهای کامل تصادفی، در مزرعه پژوهشی مجتمع عالی آزموشی و پژوهشی کشاورزی رامین وابسته به دانشگاه شهید چمران اهواز، در سال زراعی 76-1375 اجرا گردید. تیمارهای آزمایش شامل پنج سطح نیتروژن 45، 90، 135، 180 و 225 کیلوگرم نیتروژن در هکتار به صورت کود اوره در کرتهای اصلی، و سه زمان برش علوفه شامل عدم برش علوفه، برش علوفه در ابتدای ساقه رفتن بدون قطع مریستم زایشی و برش علوفه در اواسط ساقه رفتن با قطع مریستم زایشی ساقه اصلی در کرتهای فرعی بود. اختلاف معنیداری در عملکرد دانه بر اثر میزانهای مختلف نیتروژن و زمان برش علوفه دیده شد. در بررسی اثر متقابل نیتروژن و زمان برش علوفه، بیشترین عملکرد دانه به میزان 6/281 گرم در متر مربع، با مصرف 90 کیلوگرم نیتروژن در هکتار در زمان برش علوفه ابتدای ساقه رفتن، و کمترین عملکرد با میانگین 7/158 گرم در متر مربع با مصرف 45 کیلوگرم نیتروژن در هکتار در زمان برش علوفه اواسط ساقه رفتن به دست آمد. تأثیر متقابل سطوح نیتروژن و برداشت علوفه از نظر شمار سنبله در واحد سطح، شمار دانه در سنبله و وزن هزار دانه معنیدار بود. در میان اجزای عملکرد، شمار سنبله و وزن دانه به ترتیب حساسیت بیشتری نسبت به سطوح نیتروژن و زمان برش علوفه نشان دادند. درصد و عملکرد پروتئین علوفه خشک با افزایش کاربرد نیتروژن افزایش معنیداری داشت، ولی با تأخیر در زمان برداشت علوفه، درصد پروتئین کاهش و عملکرد آن افزایش معنیدار یافت. نتایج حاصل از این آزمایش نشان داد که مقادیر زیاد نیتروژن نتوانست خسارت تأخیر در برداشت علوفه را بر تولید دانه جبران نماید. با توجه به اجزای اندازهگیری شده، میتوان گفت که مصرف کود نیتروژن با کاربرد 90 کیلوگرم نیتروژن خالص در هکتار، و برداشت علوفه در مرحله ابتدای ساقه رفتن، نسبت به تیمارهای دیگر از برتری مناسبی در کشت دومنظوره (علوفه + دانه) برخوردار بود.
عبدالمجید کریمی، ابراهیم روغنی، محمدجواد ضمیری، مجتبی زاهدیفر،
جلد 8، شماره 1 - ( 1-1383 )
چکیده
در این آزمایش، امکان جایگزینی یونجه (Medicago Sativa) با کنگر (یک گیاه مرتعی استان فارس) در جیره برههای پرواری بررسی شد. گیاه مرتعی کنگر در گامههای پایانی دوره گلدهی در نسبتهای 0، 25، 50، 75 و 100 درصد، در گروههای آزمایشی یک تا پنج با یونجه جایگزین و هر جیره، به 12 رأس بره نر (136 روز سن) پرواری کبوده شیراز تغذیه شد. جیرهها از نظر غلظت نیتروژن و انرژی برابر بودند. در پایان مدت 75 روز پرواری، برهها کشتار و قطعه بندی شدند. میانگین افزایش وزن روزانه، میزان مصرف خوراک، ضریب تبدیل غذایی، راندمان لاشه، وزن چربی درونی، وزن گوشت لاشه، درصد ماده خشک، پروتئین و چربی گوشت در بین گروههای آزمایشی، تفاوت آماری معنیداری نشان نداد (05/0< p). ضخامت چربی پشت، بینگروههای آزمایشی، تفاوت معنیداری نشان داد (01/0> p). هزینه تولید هر کیلوگرم خوراک ( برپایه ماده خشک) برای جیرههای شماره 1 تا 5 به ترتیب برابر1266، 1155، 1050، 924 و 787 ریال بود. به نظر میرسد که جایگزینی یونجه با کنگر در جیره برههای پرواری، با فرض ثابت بودن انرژی و پروتئین به خوبی امکانپذیر و از نظر اقتصادی با صرفه باشد.
ابوالفضل مجنونی هریس، شاهرخ زندپارسا، علیرضا سپاسخواه، علیاکبر کامگار حقیقی،
جلد 10، شماره 3 - ( 7-1385 )
چکیده
با پیشرفت علم رایانه، محققین امور کشاورزی با شبیهسازی رشد گیاهان و عوامل مؤثر بر رشد آنها گامی مهم در جهت مدیریت تولید برداشتند. با کاربرد این مدلها ضمن کاستن از هزینههای سنگین طرحهای متعدد، بسیاری از عوامل مؤثر بر رشد را نیز به راحتی میتوان بررسی نمود. از جمله این عوامل تعیین زمان کاشت مناسب میباشد. در این تحقیق برای واسنجی و سنجش اعتبار مدل شبیه سازی رشد ذرت (MSM) جهت تخمین ماده خشک تولیدی، آزمایشی در اراضی دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز در سالهای 1382 و 1383 انجام گرفت. آزمایشها شامل 4 تیمار آب و 3 تیمار کود نیتروژن در غالب طرح بلوکهای کامل تصادفی پیاده شدند. تیمارهای آبیاری شامل I2، I3. I4 و I1 بودند که عمق آب آبیاری به ترتیب برابر بیست درصد بیشتر از نیاز بالقوه، برابر نیاز بالقوه، بیست درصد و چهل درصد کمتر از نیاز بالقوه ذرت بودند. تیمارهای نیتروژن شامل N2، N3 و N1 بودند که به ترتیب برابر 300، 150 و صفر کیلوگرم نیتروژن خالص بر هکتار بودند. مدل با دادههای سال اول کشت برای آبیاری جویچهای واسنجی شد. با استفاده از دادههای مستقل سال دوم اعتبار مدل برای پیشبینی ماده خشک مورد تأیید قرار گرفت. از مدل واسنجی و تأیید شده (MSM)، برای تعیین محدوده زمانی مناسب کاشت، میزان آب مورد نیاز برای زمانهای مختلف کاشت و افزایش سطح زیر کشت ذرت علوفهای استفاده شد. محدوده زمانی مناسب کاشت ذرت علوفهای در اراضی دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز از تاریخ 20 اردیبهشت ماه تا تاریخ 10 تیر ماه تعیین شد. با اعمال مدیریت تاریخ کاشت پیشنهادی در این پژوهش، در شرایط محدود بودن آب، سطح زیر کشت ذرت علوفهای 90/17 درصد و علوفه تولیدی به مقدار 90/1 تن بر لیتر بر ثانیه افزایش یافت.
آسیه سیاهمرگویی، محمدحسن راشدمحصل، مهدی نصیری محلاتی، محمد بنایان اول، علی اصغر محمدآبادی،
جلد 11، شماره 41 - ( 7-1386 )
چکیده
این تحقیق در سال 1382 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد در دو قطعه زمین تحت کشت جو علوفهای به اجرا درآمد. نمونهبرداری به روش سیستماتیک روی فواصل نمونهبرداری 7 متر×7 متر و کوادراتهای 5/0متر× 5/0متر، در سه مرحله، قبل از مصرف علفکش، بعد از مصرف علفکش و بعد از برداشت محصول انجام شد. نتایج نشان داد تراکم گیاهچههای علفهایهرز یکساله در تناوب چغندر- جو بیش از مزرعه با تناوب آیش- جو و تراکم علفهایهرز چندساله در تناوب آیش- جو بیش از تناوب چغندر- جو بود. نقشههای توزیع و تراکم گونهها، توزیع لکهای علفهایهرز را تأیید کردند. شکل و اندازه لکهها با توجه به گونه و مزرعه تغییر نمود اما موقعیت مکانی لکهها قبل و بعد از مصرف علفکش تغییر زیادی نکرد. درصد نقاط عاری از علفهرز در مزرعه با تناوب آیش- جو، در مرحله اول و دوم نمونهبرداری به ترتیب 5/11 و 5/1 درصد و در مزرعه با تناوب چغندر- جو، 6/0 و 0 درصد گزارش شد. این نتایج علاوه بر تأکید آلودگی بیشتر در مزرعه با تناوب چغندر- جو، ناکارامدتر بودن این تفاوت را از تناوب آیش- جو با مدیریت متعارف اعمال شده در مزرعه نشان میدهد.
سید مهدی ناصر علوی، محدثه شمسالدین سعید،
جلد 12، شماره 45 - ( 7-1387 )
چکیده
بهمنظور بررسی اثر تراکم کاشت و جهت کاشت بر رشد رویشی و عملکرد دانه سورگوم علفی، واریته اسپیدفید، آزمایشی در سال 1381 در روستای حسینآباد شه کل واقع در 90 کیلومتری جنوب شهرستان بم در استان کرمان انجام گردید. این آزمایش بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار اجرا گردید. فاکتورهای مورد مطالعه شامل جهت کشت (شمالی جنوبی، شرقی غربی و شمال شرقی جنوب غربی) و تراکم کاشت (110، 90، 70 و 50 هزار بوته در هکتار) بودند. نتایج به دست آمده از تجزیه واریانس دادهها نشان داد که جهت کشت اثر معنیداری بر عملکرد دانه، وزن هزار دانه، تعداد پنجه، عملکرد علوفه (ماده خشک)، ارتفاع گیاه و قطر ساقه داشت(05/0
مجید غلامحسینی، مجید آقاعلیخانی، محمدجعفر ملکوتی ،
جلد 12، شماره 45 - ( 7-1387 )
چکیده
به منظور بررسی تأثیر مقادیر مختلف نیتروژن و زئولیت طبیعی ایرانی بر عملکرد کمی و کیفی علوفه کلزای پاییزه (.Brassica napus L) در خاکهایی با بافت سبک، آزمایشی در سال زراعی 86-1385 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس، به صورت فاکتوریل و در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در 3 تکرار اجرا شد. تیمارهای مورد بررسی از فاکتوریل سطوح مختلف زئولیت (0، 3، 6 و 9 تن در هکتار) و مقدار کود نیتروژن در سه سطح (90، 180 و270 کیلوگرم نیتروژن خالص در هکتار) از منبع اوره حاصل شدند. بذور کلزا (رقم OKAPI) در دهم مهرماه کشت و 170 روز بعد، مصادف با ابتدای مرحله غلافدهی، محصول علوفه سبز آن برداشت شد. نتایج نشان داد اثر نیتروژن و زئولیت بر صفات کمـّی علوفه شامل عملکرد ماده خشک، وزن خشک برگ و ساقه و شاخص سطح برگ معنیدار بود. به علاوه صفات کیفی علوفه (درصد پروتئین خام و درصد کلسیم در توده گیاهی) تحت تأثیر اثرات اصلی نیتروژن و زئولیت قرار گرفت. با افزایش مصرف کود نیتروژن شستشوی نیتروژن افزایش و با افزایش مصرف زئولیت به طور معنیداری شستشوی نیتروژن کاهش یافت. اثر متقابل دو فاکتور بر هیچکدام از صفات مورد بررسی معنیدار نشد. کاربرد 270 کیلوگرم نیتروژن در هکتار در تلفیق با 9 تن زئولیت در هکتار بیشترین افزایش در صفات کمّی و کیفی علوفه کلزا را ایجاد کرد. انجام بررسیهای بیشتر به منظور کاربرد تلفیقی کودهای شیمیایی با زئولیتهای طبیعی توصیه میشود.
حسین ارزانی، مرضیه مسیبی، علی نیکخواه،
جلد 12، شماره 46 - ( 10-1387 )
چکیده
آگاهی از میزان علوفه مورد نیاز دام برای تعیین ظرفیت چرا و ایجاد تعادل دام و مرتع ضروری است. نیاز روزانه به کیفیت علوفه در دسترس، وزن زنده، سن و شرایط فیزیولوژیکی دام بستگی دارد. از آنجا که بیش از 20 نژاد گوسفندی با جثههای متفاوت از مراتع کشور استفاده میکنند، وزن معادل واحد دامی برای هر نژاد باید تعیین و براساس آن نیاز روزانه علوفه تعیین گردد. در این تحقیق وزن زنده واحد دامی نژاد فشندی (با در نظر گرفتن میانگین وزن زنده میشهای سه و چهار ساله) تعیین شد. بدین منظور 3 گله از میان گلههای موجود در طالقان که بیش از 100 رأس گوسفند نژاد فشندی داشتند، انتخاب شدند. در هر گله 15 رأس میش سه ساله، 15 رأس میش 4 ساله، 5 رأس قوچ 3 ساله و 5 رأس قوچ 4 ساله انتخاب که در ابتدای ورود به ییلاق، هنگام خروج از ییلاق و یک بار در زمستان، جمعا سه بار وزن آنها اندازهگیری شد. همچنین در هر گله نیز 5 رأس بره سه ماهه در ابتدای فصل چرا، 5 رأس بره 6 ماهه در انتهای فصل چرا وزنکشی شدند. نیازهای غذایی آن در شرایط نگهداری با توجه به شرایط محیطی و فواصل آبشخوار (50 درصد بیشتر از مقدار پیشنهادی جداول NRC و فرمول پیشنهادی ماف1984) با استفاده از دو روش استفاده از دادههای جداول NRC و فرمول ماف محاسبه گردید. جهت تجزیه و تحلیلهای آماری از نرمافزار SAS و آزمایش فاکتوریل در قالب طرح پایه کاملاًَ تصادفی استفاده شد. نتایج نشان داد که اندازه واحد دامی گوسفند فشندی 7/60 کیلوگرم میباشد. همچنین میانگین وزن قوچهای سه و چهار ساله به ترتیب 3/80 و 3/85 کیلوگرم و برههای سه و شش ماهه به ترتیب 4/21 و 8/37 کیلوگرم تعیین شد. معادل واحد دامی برای قوچ و برههای سه و شش ماهه به ترتیب برابر با 36/1 ، 35/0 و 62/0 تعیین گردید. در روش اول میزان انرژی متابولیسمی مورد نیاز روزانه دام از جداول NRC (1985) استخراج شد که با احتساب شرایط منطقه برابر با 8/13 مگاژول انرژی متابولیسمی در روز بود. در روش دوم با استفاده از فرمول ماف، میزان انرژی متابولیسمی مورد نیاز روزانه برابر با 8/11مگاژول تعیین گردید.
براتعلی سیاه سر، علیرضا طالعی، سید علی پیغمبری، محمد رضا نقوی، عبدالمجید رضایی، شیرعلی کوهکن،
جلد 13، شماره 47 - ( 1-1388 )
چکیده
به منظور ن قشه یابی نواحی ژنومی مؤثر در کمیت و کیفیت علوفه جو، دو آزمایش در سال ۱۳۸۶ با ۷۲ لاین هاپلوئید مضاعف جو به همراه والدین آنها (استپتو و مورکس )، در مزارع تحقیقاتی دانشکده علوم زراعی و دامی پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران و مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی سیستان، در طرح بلوک کامل تصادفی با دو تکرار اجرا گردید . هر کرت آزمایشی شامل شش ردیف برای هر صفت در هر محیط (CIM) به روش نقشه یابی فاصله ای مرکب QTL به طول ۳ متر و فاصله بین ردیف ۲۵ سانتی متر بود . تجزیه به طور مجز ا انجام گرفت . اثر اصلی ژنوتیپ برای کلیه صفات مورد مطالعه بسیار معن ی دار بود. برای کلیه صفات مورد بررسی، تفکیک متجاوز از والدین در دو جهت مثبت و منفی دیده شد . هم بستگی بین صفات مربوط به کیفیت با کم یت علوفه منفی بود . برای صفات مورد ۳۹ درصد متغیر بود . / ۷ ت ا ۰۴ / ها از ۰۷ Q TL شناسایی شد. واریانس فنوتیپی توجیه شده ب هوسیله این QTL مطالعه در مجموع سی و سه های مربوط به شاخص های کیفیت علوفه (مواد QTL . ۲ به دست آمد H برای نسبت برگ به ساقه، روی کروموزوم LOD بیشترین مقدار مغذّی قابل هضم کل، قابلیت هضم مواد آلی خشک، نسبت برگ به ساقه، نسبت دانه به علوفه و تعداد پنجه در بوته ) و کمیت آن (ارتفاع های نقش هیابی شده از Q TL ۷ نقش هیابی گردیدند. اکثر H ۶ و H ،۵H ،۴H ،۳H ،۲H ،۱H بوته، وزن تر و خشک علوفه ) روی کروموزو مهای پایداری خوبی برخوردار بودند و م یتوانند در برنام ههای گزینش به کمک نشانگر مورد استفاده قرار گیرند.
محمدمهدی مجیدی، احمد ارزانی،
جلد 13، شماره 47 - ( 1-1388 )
چکیده
اسپرس بهلحاظ تولید مناسب و تحمل به شرایط نامساعد محیطی جایگاه مهمی در زمینه تولید علوفه در بخشهای زراعی و مرتعی کشور داراست. این پژوهش بهمنظور براورد میزان تنوع، بررسی پتانسیل تولید و سازگاری 10 توده اسپرس اجرا گردید. مواد گیاهی مورد بررسی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار در مزرعه پژوهشی دانشگاه صنعتی اصفهان مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که تودهها از نظر عملکرد علوفه تر و خشک، درصد برگ، درصد ساقه، ارتفاع بوته، تعداد ساقه در بوته، تعداد گره در ساقه، درصد پروتئین خام و درصد فیبر خام تفاوت آماری معنیداری داشتند. براورد قابلیت توارث عمومی برای عملکرد علوفه، تعداد ساقه در بوته، تعداد گره در ساقه، درصد فیبر و درصد پروتئین خام بیشتر از 50 درصد بود. ضرایب تنوع فنوتیپی و ژنتیکی صفات حاکی از وجود پتانسیل بالقوه در ژرم پلاسم مورد مطالعه بود که کارایی روشهای اصلاحی را در بهبود صفات نوید میداد. اختلاف چینهای علوفه برای همه صفات مورد اندازهگیری و اثر متقابل چین × رقم برای عملکرد علوفه خشک، درصد برگ، درصد ساقه و صفات کیفی از نظر آماری معنیدار بود (01/0>P) و در مجموع، چین سوم با 6/41 درصد از مجموع چینها تولید بیشتری داشت. روند تغییرات عملکرد از چین اول تا چین سوم مخالف روند تغییرات درصد برگ و درصد پروتئین خام و همآهنگ با روند تغییرات درصد ساقه و در صد فیبر خام بود. تودههای ارومیه و سراب بهترتیب با نسبتهای برگ به ساقه 87/6 و 28/6 درصد بالاترین کیفیت را از لحاظ این نسبت دارا بودند. توده گلپایگان با میانگین 68/23 درصد بیشترین درصد پروتئین خام علوفه را دارا بود. تودههای فریدن، خوانسار و گلپایگان بهترتیب در چینهای اول ، دوم و سوم حداکثر عملکرد علوفه خشک را تولید نمودند. با توجه به اینکه سه توده مزبور در مجموع سه چین نیز برتری معنیداری داشتند برای مطالعات به نژادی و به زراعی بعدی توصیه میگردند.
ناصر شاه میرزایی، سعادت کامگار،
جلد 13، شماره 47 - ( 1-1388 )
چکیده
از مهمترین حلقههای تشکیلدهنده زنجیره کشاورزی دقیق تهیه نقشه عملکرد محصول میباشد. در سالهای اخیر در کشور ما به کشت ذرت توجه خاصی شده است. لذا به دنبال راهکاری برای اندازهگیری و نمایش عملکرد محصول ذرت علوفهای سیلویی از میان روشهای مطالعه شده همچون، استفاده از حسگر ضربهای در دهانه خروجی چاپر، حسگر جابهجاییسنج غلتکهای تغذیه، واگن اندازهگیری مداوم مواد خردشده و استفاده از گشتاورسنج، روش آخر مورد مطالعه و آزمایش قرار گرفت. گشتاورسنج ساخته شده از نوع میله پیچشی بود که به کمک دو حسگر لیزری مقدار پیچش محور را به صورت پر شدن خانههای شمارنده در میکروکنترولر ثبت مینمود. سپس تراشه دیگری به منظور همگام نمودن دادهها در انتقال به رایانه در مدار واسط دیجیتالی استفاده شد. برای واسنجی گشتاورسنج مذکور با جریان جرمی مواد در شرایط آزمایشگاهی، ریلی که مقدار مشخص و همگنی از مواد را با سرعت مشخص وارد چاپر میکرد، به کار گرفته شد. آزمایشها برای سه دبی جرمی ذرت و سه دندهکاری چاپر با سه تکرار انجام شد و رابطه جریان جرمی ذرت و توان ثبت شده برای سه دنده مختلف چاپر شامل دندههای 1، 2 و 3 به صورت روابطی خطی به ترتیب با ضرایب همبستگی (R2) 95/0، 98/0 و 98/0 به دست آمد.
حسن فضائلی، مرتضی عرب نصرت آبادی، کیوان کرکودی، سید احمد میرهادی،
جلد 13، شماره 48 - ( 4-1388 )
چکیده
این پژوهش به منظور تعیین ارزش غذایی علوفه گیاه سیب زمینی ترشی از نظر تغذیه دام انجام گرفت . بدین منظور، این گیاه در مرحله ، گل دهی کامل برداشت، چاپر و خشک گردید و سپس ترکیبات شیمیایی آن انداز ه گیری شد . آنگاه این علوفه با پنج نسبت شامل صفر، ١٠ ٣٠ و ٤٠ درصد با یونجه توام شد و قابلیت هضم آنها با روش برون تنی ونیز درون تنی با استفاه از گوسفند، در قالب طرح مربع ،٢٠ لاتین به صورت چرخشی در زمان، تعیین گردید . ترکیبات مغذی علف مزبور، به جز پروتئین خام تا حدود زیادی نزدیک به یونجه بود . قابلیت هضم آزمایشگاهی ماده خشک و ماده آلی تحت تأثیر نسبت یونجه و علوفه سیب زمینی قرار نگرفت ولی قابلیت هضم ماده آلی در نتایج آزمایش بر روی گوسفند نشان داد که افزایش نسبت .(P<٠/ ماده خشک در سطح ٤٠ درصد علوفه سیب زمینی کاهش نشان داد ( ٠٥ این علوفه تا سطح ٣٠ درصد در جیره غذ ایی اثری بر قابلیت هضم نداشت ولی وقتی میزان علف سیب زمینی ترشی به ٤٠ درصد رسید سبب کاهش قابلیت هضم ماده خشک، ماده آلی و بخش فیبری جیره شد اما بر مجموع مواد مغذی قابلیت هضم و انرژی قابل متابولیسم تأثیر معنی داری نداشت . بنابراین می توان نتیجه گرفت که ارزش غذا یی علف سیب زمینی ترشی وقتی تا میزان ٣٠ درصد جایگزین یونجه خشک گردد می تواند مشابه با یونجه خشک باشد.
داوود اکبری نودهی،
جلد 18، شماره 70 - ( 12-1393 )
چکیده
بهمنظور بررسی تأثیر روشهای آبیاری جویچهای و کم آبیاری بر عملکرد و کارآیی مصرف آب ذرت، طرحی در قالب اسپلیت پلات با سه تکرار به مدت دو سال در مرکز تحقیقات کشاورزی مازندران انجام پذیرفت. تیمارها شامل سه سطح آبیاری 100، 80 و 60 درصد نیاز آبی بهعنوان تیمارهای اصلی و سه تیمار آبیاری یک در میان ثابت، یک در میان متناوب و آبیاری کامل جویچهها بهعنوان تیمارهای فرعی بوده است. نتایج حاصل از تجزیه آماری دادههای دو سال آزمایش نشان داد که تیمار 100% نیاز آبی با آبیاری کامل جویچهها بیشترین و تیمار 60% نیاز آبی با آبیاری یک در میان ثابت جویچهها کمترین عملکرد ذرت علوفهای را بهخود اختصاص دادهاند. بیشترین کارآیی مصرف آب در تیمار 60 درصد نیاز آبی با آبیاری یک در میان ثابت جویچهها و کمترین مقدار کارآیی مصرف آب مربوط به تیمار 100 درصد نیاز آبی با آبیاری کامل جویچهها بوده است. مقادیر Ky براساس رابطه بین کاهش نسبی تبخیر- تعرق و کاهش نسبی عملکرد برای کل دوره رشد 8/0 بهدست آمد.
رضا امیرنیا، جلال جلیلیان، اسماعیل قلی نژاد، سحر عباس زاده،
جلد 21، شماره 4 - ( 11-1396 )
چکیده
بهمنظور بررسی تأثیر آبیاری تکمیلی و تیمار پیش جوانهزنی بذر بر عملکرد و برخی ویژگیهای کمی و کیفی ماشک رقم دیم مراغه، آزمایشی در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی ارومیه، در سال۱۳۹۰ اجرا شد. در این پژوهش اثرات دو عامل در قالب کرتهای خرد شده با طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار مورد بررسی قرار گرفت. فاکتورهای مورد مطالعه عبارت بودند از: آبیاری تکمیلی در ۴ سطح: بدون آبیاری تکمیلی (۱I)، یک بار آبیاری تکمیلی (۲I)، دو بار آبیاری تکمیلی (I۳) و سه بار آبیاری تکمیلی (۴I) بهعنوان کرتهای اصلی و تیمار پیش جوانهزنی بذر در ۴ سطح: بدون پیش تیمار (C)، پیش تیمار آب (W)، پیش تیمار فسفات بارور-۲ (P) و پیش تیمار نیتروکسین (N)، بهعنوان کرتهای فرعی درنظر گرفته شدند. آبیاری تکمیلی اثر معنیداری بر عملکرد علوفه تر و خشک در برداشت دوم، عملکرد علوفه تر و خشک در برداشت سوم، درصد فیبر در برداشت دوم و سوم و عملکرد پروتئین در برداشت دوم و سوم داشت. بیشترین مقدار عملکرد علوفه تر و خشک در برداشت دوم بهترتیب به میزان 5/14 و 56/3 تن در هکتار متعلق به تیمار دو بار آبیاری تکمیلی میباشد و تیمار بدون آبیاری (با 73/7 و 06/2 تن در هکتار) بهترتیب کمترین عملکرد علوفه تر و خشک را تولید کرد. بیشترین عملکرد علوفه تر در برداشت سوم (72/16 تن در هکتار) از تیمار دوبار آبیاری تکمیلی و کمترین میزان آن از تیمار شاهد با 47/7 تن در هکتار بهدست آمد. بهطور کلی انجام دوبار آبیاری تکمیلی و فسفات بارور-2 و نیتروکسین بهعنوان تیمار پیش جوانهزنی بذر تأثیر مثبت بر عملکرد کمی و کیفی ماشک داشت و توانست صفات کمی و کیفی علوفه ماشک را بهبود دهد.
راضیه حسین پور، حمیدرضا عسگری، حمید نیک نهادقرماخر، الهام ملک زاده، محمدکیا کیانیان گل افشانی،
جلد 27، شماره 4 - ( 10-1402 )
چکیده
خاکهای مناطق بیابانی عمدتا از مواد آلی کمی برخوردار هستند و از نظر اسیدیته ممکن است نوسانات زیادی داشته باشند. یکی از موادی که برای بهبود و اصلاح برخی از ویژگیهای خاک استفاده میشود، بیوچارها هستند. این ترکیب نسبت به تجزیه بسیار مقاوم است و مدتزمان طولانیتری در خاک میماند و سبب کاهش ضایعات زراعتی و تبدیل آنها به یک اصلاحکننده خاک میشود. این امر منجر به حفظ کربن در خاک، افزایش امنیت غذایی، افزایش تنوع زیستی و کاهش تخریب جنگلها میشود. در این پژوهش سعی شــد، بیوچــار ضایعات گیاه چغندر علوفهای در دماهای مختلف پیرولیز تولید و ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی آن بررسی شود. برای این منظور، ضایعات چغندر علوفهای از آبادی های اطراف بیرجند جمع آوری و پس از خرد و هواخشک شــدن، در کــوره الکتریکـی در شــرایط اکسـیژن محدود، در بازه دمایی ٣٠٠ تا٧٠٠ درجه سانتیگراد پیرولیز شدند. سپس خصوصیات بیوچارهای تولیدی با ٣ تکرار انــدازهگیری و آنالیزهای آماری با نرمافزار SPSS انجام شد. نتایج این پژوهش نشان داد، با تغییر دما خصوصیات بیوچارها چشمگیری تغییر یافت. بیشترین درصد عملکرد (% 59)، کربن آلی (%56/33)، نیتروژن کل (%0/53)، ذخیره نگهداشت آب (0/84g/g) در دمای ٣٠٠ و ٤٠٠ درجه سانتیگراد و بیشترین مقدار خاکستر (%76)، اسیدیته (8/21) و قابلیت هــدایت الکتریکـی (0/1ds/cm)در دمــای ٧٠٠ درجــه سانتیگراد بهدست آمد. درصد کربن و راندمان بیوچار تولید شده در دماهای ٣٠٠ و ٤٠٠ درجه ســانتیگراد از ســایر بیوچارهــای تولیـدی در دماهای دیگر بیشتر بوده است. بیوچار تولید شده در دمای ٣٠٠ درجه سانتیگراد از نظر درصد کربن و راندمان اسیدیته در مقایسه بــا بیوچــار تولید شده در دمای ٤٠٠ درجه سانتیگراد، ویژگیهای بهتری داشته است. هر چند که این تفاوتها از نظر آماری معنــیدار نبــوده اســت، امــا باتوجهبه اقتصادیتر بودن تولید بیوچار از نظر مصرف انرژی، تولید بیوچار در دمای ٣٠٠ درجه سانتیگراد توصیه میشود.