3 نتیجه برای عملکرد بیولوژیک
حمیدرضا میری،
جلد 12، شماره 46 - ( 10-1387 )
چکیده
به منظور آگاهی از تغییرات صفات مورفولوژیک و فیزیولوژیک در طی اصلاح گندم در فاصله سالهای 1320 تا 1380 در کشور و تعیین رابطه این صفات با افزایش عملکرد دانه، آزمایشی با استفاده از 15 رقم گندم از ارقام اصلاح شده در 60 سال گذشته در شهرستان ارسنجان (شمال شرق شهرستان شیراز) در دو سال زراعی 85-1384 و 86-1385 طراحی و اجرا گردید. نتایج آزمایش نشان داد که بین سال معرفی رقم و عملکرد دانه رابطه معنیداری وجود دارد (01/0, P<912/0r =). شاخص برداشت و عملکرد بیولوژیک بهطور معنیداری افزایش یافته است. تغییرات سرعت فتوسنتز در این دوره معنیدار نبود، ولی سرعت تعرق و هدایت روزنهای بهطور معنیداری افزایش یافته است. افزایش معنیدار شاخص کلروفیل برگ در این دوره حاکی از آن است که در ارقام جدید، میزان کلروفیل برگ افزایش یافته است. از میان اجزای عملکرد تعداد دانه در سنبله بهطور معنیداری افزایش یافته، تعداد سنبله در مترمربع افزایش یافته اما این افزایش معنیدار نبود. همچنین ارتفاع بوته بهطور معنیداری کاهش یافته است. بهطور کلی نتایج حاکی از آن است که در این دوره افزایش شاخص برداشت، تعداد دانه در سنبله، هدایت روزنهای، سرعت تعرق و کاهش ارتفاع بوته بیشترین نقش را در افزایش عملکرد دانه گندم در کشور داشتهاند. نقش عملکرد بیولوژیک و تعداد سنبله در واحد سطح (افزایش پنجه زنی) در افزایش عملکرد تا حدودی کمتر بوده است. به نظر میرسد شاخص برداشت به سقف میزان خود نزدیک شده ولی همچنان امکان افزایش عملکرد از طریق شاخص برداشت وجود دارد.
فاطمه علیزاده، علی حیدر نصرالهی، مهری سعیدی دنیا، مجید شریفی پور،
جلد 25، شماره 1 - ( 3-1400 )
چکیده
در مناطقی که میزان پراکنش بارندگیها بالا است، مدیریتهای صحیح آبیاری از جمله آبیاری تکمیلی از راهکارهای مؤثر در افزایش تولید است. بهمنظور بررسی اثر آبیاری تکمیلی در مراحل مختلف رشد بر عملکرد و بهرهوری آب کلزا پاییزه روهان یک آزمایش بهصورت طرح بلوکهای کامل تصادفی با پنج تیمار مدیریت آبیاری شامل؛ دیم (I1)، تکآبیاری در مرحله گلدهی (I2)، تکآبیاری مرحله پرشدن غلاف (I3)، دو آبیاری در مراحل پرشدن غلاف و گلدهی (I4)، سه آبیاری در مراحل گلدهی، پرشدن غلاف و پرشدن دانه (I5) در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه لرستان اجرا شد. نتایج تجزیه واریانس برای صفات مورد بررسی نشان داد، تأثیر تیمارهای مختلف آبیاری در سطح یک درصد معنیدار بود. در تیمار I1 کمترین میزان عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک و عملکرد روغن بهدست آمد، که بهترتیب نسبت به تیمار I5 بهمیزان 44/62، 50/95 و 53/58 درصد کاهش مشاهده شد. با اعمال تکآبیاری در مرحله پر شدن غلاف عملکرد دانه و عملکرد روغن بهترتیب 13/22 و 20/23 درصد نسبت به تیمار I1 افزایش یافت. بیشترین بهرهوری کل در تیمار I5 با مقدارهای 0/252 و 0/073 کیلوگرم بر مترمکعب بهترتیب نسبت به عملکرد دانه و روغن بهدست آمد. بهطور کلی با توجه به اینکه تنش خشکی در مراحل زایشی کلزا موجب کاهش عملکرد میشود، بنابراین هر چه تعداد آبیاریها در مراحل زایشی کلزا بیشتر باشد عملکرد بالاتری خواهیم داشت.
فاطمه مومنی، علی اشرف امیری نژاد،
جلد 27، شماره 1 - ( 3-1402 )
چکیده
درکشاورزی دقیق، سیستم رتبهبندی قابلیت تولید یک ابزار مهم در ارزیابی کمّی کیفیت خاک است. بهمنظور ارزیابی تغییرات مکانی شاخصهای کیفیت فیزیکی خاک یک مزرعه کلزا (Brassica napus)، مطالعهای در دشت بیلوار کرمانشاه انجام شد. تغییرپذیری مکانی ویژگیهای ﺧﺎک در ﻳﻚ ﺷﺒﻜﻪ منظم (اﺑﻌـﺎد 100 ×100 ﻣﺘﺮ) با استفاده از تکنیکهای زمینآمار و ﻧﺮم اﻓـﺰار ArcGIS انجام شد. پنج پارامتر مهم فیزیکی خاک شامل جرم مخصوص ظاهری (BD)، تخلخل غیرموئینگی (NCP)، هدایت هیدرولیکی اشباع (Ks)، رطوبت قابل دسترس (AWC) و کربن آلی (OC) خاک تعیین شدند. شاخص رتبهبندی فیزیکی (PRI) در هر نقطه نمونهبرداری نیز با حاصلضرب ارزش پنج پارامتر مورد بررسی تعیین گردید. نتایج نشان داد که دامنه تأثیر نیمتغییرنما (سمیواریوگرام) برای پارامترهای Ks و AWC بین 137 تا 145 متر و برای پارامترهای پارامترهای OM، BD و NCP به نسبت بلند (161 تا 205 متر) بودند. ساختار مکانی رس و تخلخل غیرموئینگی متوسط (به ترتیب برابر با 0/68 و 0/28) و بقیه پارامترها ضعیف بهدست آمد. همچنین، همبستگی بین PRI و عملکرد بیولوژیکی کلزا به نسبت خوب بود (68/0=R2). بررسی نقشههای پهنهبندی ویژگیهای فیزیکی خاک بیانگر افزایش BD و کاهش پارامترهای AWC و NCP، به تناسب تغییر بافت خاک و میزان ماده آلی در بعضی نقاط مزرعه بود. بطور کلی، شاخص PRI یک ابزار مهم در ارزیابی کمّی شرایط فیزیکی خاک است که با توجه به آن و بر اساس نقشههای پهنهبندی، میتوان در راستای بهبود کیفیت فیزیکی خاک در مزارع کشاورزی اقدام کرد.