جستجو در مقالات منتشر شده


49 نتیجه برای عملکرد دانه

احمد ثباتی، ابوالحسن هاشمی دزفولی،
جلد 2، شماره 2 - ( 4-1377 )
چکیده

رشد و عملکرد دانه ارقام جو آبی (والفجر، بینام و ریحانه) در 4 تاریخ کاشت (14 و 30 مهر و 23 و 29 آبان) در منطقه کرج مطالعه شد. تأثیر تاریخ کاشت، ژنوتیپ و اثر متقابل آنها بر عملکرد دانه معنی‌دار بود. کاشتهای زود و دیر باعث افزایش خسارت سرما شد، اما در کاشتهای دیر خسارت شدیدتر بود. برآورد گردید که مناسب‌ترین زمان کاشت، در حدود 50 روز (600 درجه روز) پیش از یخبندان می‌باشد و بیشترین خسارت سرما در صورتی رخ می‌دهد که کاشت تا حدود 22 روز (230 درجه روز) قبل از یخبندان به تاخیر افتاده باشد و با تاخیر بیش از این در کاشت، از شدت خسارت کاسته می‌شود. بالاترین عملکرد دانه، در تاریخ کاشت دوم و در رقم ریحانه حاصل شد. رقم بینام عملکرد پایدار و نسبتاً بالایی به ویژه در تاریخ کاشتهای نامساعد داشت. در دو تاریخ کاشت نسبتاً مساعد (14 و 30 مهر)، وزن دانه با سرعت رشد خطی دانه و میزان ذخیره سازی و انتقال ذخیره‌ها همبستگی مثبت نشان داد. شاخص سطح برگ، نسبت سطح برگ، سرعت رشد نسبی، سرعت رشد محصول و دوام سطح برگ هر رقم در تاریخ کاشت دوم بالاتر بود. نسبت رشد پس از گلدهی به حداکثر ماده خشک کل همبستگی بالایی با شاخص برداشت داشت. رقم ریحانه از نظر مقاومت به خوابیدگی، شاخص برداشت، ذخیره سازی و انتقال مجدد و سرعت رشد خطی دانه، بالاترین رقم بود. به نظر می‌رسد در تاریخ کاشتهای مساعد، ارقام والفجر و بینام با محدودیت منبع یا اختلال در انتقال و رقم ریحانه با محدودیت مخزن روبرو بوده است.
رضا جمشیدیان، محمدرضا خواجه‌ پور،
جلد 3، شماره 1 - ( 1-1378 )
چکیده

محدودیت زمان برای پوسیدگی بقایای محصول قبلی و انجام عملیات کامل تهیه بستر در کشت مضاعف، سبب ضرورت کاهش خاک‌ورزی و بروز مشکلات مرتبط با آن می‌گردد. از آن جایی که در ارتباط با مسایل تهیه بستر در کشت متوالی گندم – ماش در اصفهان اطلاعاتی در دست نیست، اثرات روشهای مختلف تهیه بستر در کشت متوالی گندم – ماش بر رشد، عملکرد و اجزاء عملکرد ماش (لاین آزمایشی 16-61-1)، در سال 1375 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان مورد بررسی قرار گرفت. دو تیمار حفظ و سوزاندن بقایا با چهار روش تهیه بستر و کاشت، به ترتیب تحت نامهای گاوآهن برگرداندار، دیسک، خیش‌چی و عدم خاک‌ورزی، با به‌کارگیری طرح کرتهای نواری در قالب بلوک‌های کامل تصادفی، در چهار تکرار ارزیابی شد. بهبود وضعیت استقرار و شرایط رشد گیاهان در شرایط سوزاندن بقایا، سبب افزایش معنی‌دار تعداد بوته در واحد سطح، وزن خشک اندامهای هوایی، تعداد گره در ساقه فرعی، ارتفاع بوته، تعداد غلاف در ساقه اصلی، در بوته و در متر مربع، تعداد دانه در غلاف ساقه اصلی و ساقه‌های فرعی، تعداد دانه در ساقه اصلی، عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک و شاخص برداشت گردید. تراکم بوته زیادتر در این شرایط، سبب کاهش معنی‌دار تعداد ساقه‌های فرعی و تعداد غلاف در ساقه‌های فرعی شد. شرایط مطلوب استقرار و رشد در تیمارهای دیسک و گاوآهن برگرداندار، سبب افزایش معنی‌دار تراکم بوته، وزن خشک اندامهای هوایی، تعداد گره در ساقه فرعی، ارتفاع بوته، تعداد غلاف در ساقه اصلی و در متر مربع، تعداد دانه در غلاف ساقه اصلی و ساقه‌های فرعی، تعداد دانه در ساقه اصلی، عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک و شاخص برداشت گردید. تیمار عدم خاک‌ورزی کمترین مقادیر را برای خصوصیات فوق داشت. بر اساس نتایج حاصله، استفاده از دیسک تحت شرایط سوزاندن بقایا، ممکن است مطلوب‌تر از بقیه روشهای تهیه بستر از نظر عملکرد دانه، در شرایط مشابه با آزمایش حاضر باشد.
محمدرضا خواجه ‌پور، فرامرز سیدی،
جلد 4، شماره 2 - ( 4-1379 )
چکیده

حصول عملکردهای بالایی از دانه و روغن آفتاب‌گردان، مستلزم انطباق مراحل رشد رویشی و زایشی گیاه با شرایط جوی مساعد، از طریق انتخاب تاریخ کاشت مناسب می‌باشد. از آن جایی که تاریخ کاشت مطلوب ارقام آفتاب‌گردان تحت شرایط اقلیمی اصفهان تعیین نشده است، این آزمایش با استفاده از طرح کرت‌های یک بار خرد شده در قالب بلوک‌های کامل تصادفی با سه تکرار، در مزرعه تحقیقات کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان، در سال 1375 به اجرا در آمد. تیمار اصلی شامل پنج تاریخ کاشت (7 و 22 اردیبهشت، 6 و 22 خرداد و 8 تیر)، و تیمار فرعی شامل سه رقم آزاد گرده‌افشان آفتاب‌گردان به نام‌های رکورد، ونیمیک 8931 و آرماویرس بود.

 تعداد دانه در طبق، وزن هزار دانه، درصد روغن و در نتیجه عملکردهای دانه و روغن، به طور معنی‌داری با تأخیر در کاشت کاهش یافتند. کاهش در خصوصیات فوق به برخورد دوران رشد رویشی و زایشی با دماهای بالاتر، در اثر تأخیر در کاشت نسبت داده شد. رقم ونیمیک 8931، با داشتن تعداد دانه بیشتر در طبق و وزن هزار دانه زیادتر، به طور معنی‌داری عملکرد دانه بیشتری تولید کرد. ونیمیک 8931 درصد روغن دانه کمتری نسبت به رقم رکورد داشت، اما به دلیل عملکرد دانه بالاتر، مقدار روغن بیشتری در واحد سطح تولید نمود. رقم آرماویرس کمترین مقدار را برای خصوصیات فوق (به استثنای تعداد دانه در طبق، که رکورد کمی از آن پایین‌تر بود) داشت. تعداد دانه در طبق بالاترین سهم را در تولید عملکرد دانه نشان داد و عملکرد دانه بیشترین نقش را در تشکیل عملکرد روغن داشت. اثر متقابل تاریخ کاشت با رقم، بر تعداد دانه در طبق و بر عملکردهای دانه و روغن معنی‌دار شد. در مجموع، بالاترین مقدار برای خصوصیات فوق از ونیمیک 8931، در تاریخ کاشت اول به دست آمد.


محمدرضا خواجه ‌پور، احمدرضا باقریان نائینی،
جلد 5، شماره 4 - ( 10-1380 )
چکیده

تصور آن است که انواع گوناگون لوبیای زراعی، شامل چیتی، سفید و قرمز، از نظر سازگاری به دمای زیاد متفاوتند. از این رو، ممکن است واکنش آنها به تأخیر در کاشت متفاوت باشد. به منظور بررسی این واکنش، آزمایشی با طرح بلوک‌های کامل تصادفی و آرایش تیمارها در چارچوب کرت‌های یک بار خرد شده، در سال 1375 در مزرعه پژوهشی دانشگاه صنعتی اصفهان اجرا گردید. تیمار اصلی شامل چهار تاریخ کاشت (8 و 23 اردیبهشت، و 7 و 23 خرداد) و تیمار فرعی شامل چهار ژنوتیپ لوبیای زراعی (لوبیا قرمز ناز، لوبیا چیتی لاین 11816، لوبیا چیتی لاین 16157 و لوبیا سفید لاین 11805) بود.

 با تأخیر در کاشت، شمار ساقه فرعی در بوته، شمار غلاف در ساقه‌های فرعی و در واحد سطح، شمار دانه در هر غلاف ساقه اصلی و ساقه‌های فرعی، شمار دانه در ساقه اصلی، ساقه فرعی و در واحد سطح، وزن صد دانه و عملکرد دانه کاهش معنی‌دار یافت، ولی شاخص برداشت افزایش معنی‌دار نشان داد. کاهش اجزای عملکرد و عملکرد دانه با تأخیر در کاشت، به کاهش فرصت برای رشد در اثر افزایش دما نسبت داده شد. پایینی شاخص برداشت در کاشت زودهنگام، با کاهش بازده رشد رویشی حاصل شده در اثر برخورد دوران دانه‌بندی با دمای بالا تفسیر گردید. لوبیا چیتی لاین 11816 از لحاظ شمار ساقه فرعی در بوته و شاخص برداشت از دیگر ژنوتیپ‌ها برتر بود و بیشترین عملکرد دانه (3030 کیلوگرم در هکتار) را تولید نمود. گرچه لوبیا قرمز ناز از نظر شمار غلاف و شمار دانه در ساقه اصلی و در واحد سطح بر ژنوتیپ‌های دیگر به طور معنی‌داری برتری نشان داد، ولی وزن صد دانه بسیار کم و کمترین شاخص برداشت را داشت، و سرانجام کمترین عملکرد دانه (2254 کیلوگرم در هکتار) را به دست داد. نتایج پژوهش حاضر گویای آن است که عملکرد دانه لوبیا از تأخیر در کاشت به شدت آسیب می‌بیند. لوبیا چیتی لاین 11816 ممکن است در کلیه تاریخ‌های کاشت، ظرفیت تولیدی بیشتری نسبت به دیگر ژنوتیپ‌های مورد آزمایش، در شرایط مشابه با آزمایش حاضر داشته باشد. ارتباط خاصی میان ویژگی‌های ظاهری دانه انواع لوبیا و تحمل آنها نسبت به گرما مشاهده نگردید.


مریم گل‌آبادی، احمد ارزانی،
جلد 7، شماره 1 - ( 1-1382 )
چکیده

تنوع‌ ژنتیکی‌ 300 ژنوتیپ‌ گندم‌ دوروم‌ مشتمل‌ بر ارقام‌ بومی‌ و ارقام‌ و لاین‌های‌ خارجی‌ تهیه‌ شده‌ از سیمیت‌ و ایکاردا، در مزرعه‌ پژوهشی دانشکده‌ کشاورزی‌ دانشگاه‌ صنعتی‌ اصفهان‌ در سال‌ زراعی‌ 79-1378 ارزیابی‌ گردید. در این‌ آزمایش‌ از صفات‌ روز تا سنبله‌دهی‌، روز تا رسیدگی‌، ارتفاع‌ بوته‌، طول‌ سنبله‌، شمار دانه‌ در سنبله‌، وزن‌ دانه‌ در سنبله‌، شمار سنبله‌ در متر مربع‌، وزن‌ هزار دانه‌، وزن‌ حجمی‌، عملکرد بیولوژیک‌، عملکرد دانه‌ و شاخص‌برداشت‌ استفاده‌ شد. محاسبات‌ آماری‌ داده‌ها شامل‌ ضرایب‌ هم‌بستگی‌ ساده‌، رگرسیون‌ گام به گام‌ روی‌ صفات‌ زراعی‌ مهم‌، تجزیه‌ به‌ عامل‌ها‌ و تجزیه‌ خوشه‌ای‌ صفات‌ و ژنوتیپ‌ها بر اساس‌ صفات‌ زراعی‌ بود. نتایج‌ نشان‌ داد که‌ تنوع‌ ژنتیکی ‌چشم‌گیری برای‌ صفات‌ مورد بررسی،‌ و به ویژه‌ عملکرد دانه‌، شاخص‌ برداشت‌، شمار سنبله‌ در واحد سطح‌ و شمار دانه‌ در سنبله‌ وجود دارد. عملکرد دانه‌ با صفات‌ شاخص‌ برداشت‌، عملکرد بیولوژیک‌، تعداد روز تا رسیدگی‌، شمار دانه‌ در سنبله‌ و وزن‌ دانه‌ در سنبله‌ هم‌بستگی‌ مثبت‌ و معنی‌داری‌ داشت‌. در تجزیه‌ عامل‌ها، شش عامل‌ پنهانی‌ شناسایی‌ شد، که‌ جمعاً 7/76 درصد از کل‌ تنوع‌ داده‌ها را توجیه‌ می‌کردند. این‌ عوامل‌ در ارتباط با پتانسیل‌ انتقال‌، جنبه‌های‌ مختلف‌ مخزن‌ گیاه‌، روابط مخزن‌ و مصرف‌، قامت‌ گیاه‌ و پتانسیل‌ تولید پنجه‌ بودند. تجزیه‌ خوشه‌ای،‌ ژنوتیپ‌ها را در شش گروه‌ تقسیم‌ نمود. همه‌ گروه‌ها اختلاف معنی‌داری از نظر تمامی‌ صفات‌ زراعی‌ مورد بررسی با یکدیگر نشان‌ دادند. مقایسه‌ میانگین‌ صفات‌ در گروه‌های‌ حاصله‌ نشان‌ داد که‌ ژنوتیپ‌های‌ موجود در گروه‌ پنجم‌ و در پی‌ آن‌ گروه‌ ششم‌، بیشترین‌ میزان‌ عملکرد دانه‌ و شاخص‌ برداشت‌ را دارند، که‌ در اهداف‌ به‌نژادی‌ شایان‌ توجه‌ می‌باشند.
پرویز احسان‌زاده، عباس زارعیان بغدادآبادی،
جلد 7، شماره 1 - ( 1-1382 )
چکیده

به منظور بررسی اثر رقم و تراکم بر مراحل رشد، عملکرد، اجزای عملکرد و ویژگی‌های رشد گیاه گلرنگ آزمایشی به صورت فاکتوریل و در چارچوب طرح بلوک کامل تصادفی در چهار تکرار، در سال 1378، در مزرعه پژوهشی دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان به اجرا درآمد. ارقام اراک 2811 و کوسه گلرنگ در چهار تراکم 6/16، 2/22، 3/33 و 50 بوته در متر مربع (فواصل روی ردیف 12، 9، 6 و 4 سانتی‌متر) با فواصل ردیف یکسان 50 سانتی‌متر کشت شد. در میان مراحل مختلف رشد، تراکم بوته تنها بر مرحله آغاز تکمه‌دهی اثر معنی‌داری داشت. هم‌چنین، اثر رقم بر مراحلی نظیر سبز شدن، تکمه‌دهی، آغاز گل‌دهی و 50 درصد گل‌دهی معنی‌دار بود و بر بقیه مراحل نمو تأثیر معنی‌داری نداشت. رقم کوسه دیررس‌تر از رقم اراک 2811 بود. شمار شاخه فرعی در بوته، شمار طبق در شاخه فرعی، شمار دانه در طبق و شاخص برداشت به طور معنی‌داری با افزایش تراکم بوته کاهش یافتند. اثر کاهش‌های ذکر شده، به وسیله افزایش شمار بوته در واحد سطح جبران شد، به طوری که عملکرد دانه دو ژنوتیپ گلرنگ با تغییر تراکم گیاهی تغییر معنی‌داری پیدا نکرد. به رغم این که رقم اراک 2811 برتری معنی‌داری در صفاتی همچون شمار طبق در شاخه فرعی و وزن هزار دانه و برتری نسبی غیر معنی‌داری در صفات دیگر داشت، ولی عملکرد دانه دو رقم از نظر آماری تفاوت معنی‌داری نداشت. اثر تراکم بوته و رقم بر شاخص‌های رشد مانند شاخص سطح برگ، دوام سطح برگ و سرعت رشد محصول معنی‌دار نبود. بر پایه نتایج به دست آمده در این آزمایش، می‌توان گفت که دو رقم یاد شده در تراکم‌های اول و دوم، در شرایط آب و هوایی اصفهان قابل کشت و تولید می‌باشند.
زهرا عباسی، قدرت‌اله سعیدی، آقافخر میرلوحی،
جلد 7، شماره 1 - ( 1-1382 )
چکیده

بزرک از گیاهان دانه روغنی با سازگاری وسیع است، که در بیشتر مناطق جهان کشت می‌شود. روغن بزرک معمولی به لحاظ میزان زیاد اسید چرب لینولنیک (50%<)، به عنوان روغن خشک شونده در صنعت به کار می‌رود. ژنوتیپ‌های جدید حاصل از پروژه‌های جهش‌زایی دارای اسید لینولنیک بسیار کمی (2% >) بوده و می‌توانند به مصارف خوراکی برسند. رنگ زرد بذر به عنوان یک نشانه ظاهری برای ژنوتیپ‌های با کیفیت روغن خوراکی، در جدا کردن آنها از ژنوتیپ‌های معمولی با کیفیت روغن صنعتی، که عموماً دارای رنگ بذر قهوه‌ای می‌باشند، مورد توجه است. در این پژوهش لاین‌های مختلف با ترکیب کامل دو رنگ بذر (زرد و قهوه‌ای) و دو میزان اسید لینولنیک (زیاد و کم)، در چارچوب طرح بلوک کامل تصادفی، برای صفات زراعی، به ویژه عملکرد دانه و اجزای آن، در مزرعه پژوهشی دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان در سال 1379 ارزیابی گردید. نتایج نشان داد که لاین‌های با میزان زیاد اسید لینولنیک، نسبت به لاین‌های با میزان کم، به صورت معنی‌دار عملکرد دانه بیشتری (حدود 12%) داشتند. ولی هیچ‌کدام از صفات زراعی دیگر و نیز اجزای عملکرد دانه به طور معنی‌دار تحت تأثیر میزان اسید لینولنیک قرار نگرفتند. صفات شمار گیاهچه در متر مربع، شمار انشعاب در بوته، شمار کپسول در بوته و عملکرد دانه در بوته به صورت معنی‌دار به رنگ بذر بستگی داشتند، به نحوی که لاین‌های با رنگ بذر زرد نسبت به لاین‌های با رنگ بذر قهوه‌ای دارای میزان سبز شدن کمتر، ولی شمار انشعاب، شمار کپسول و عملکرد دانه در بوته بیشتری بودند. افزایش عملکرد دانه در بوته در لاین‌های با رنگ بذر زرد نسبت به لاین‌های با رنگ بذر قهوه‌ای، ناشی از کاهش تراکم بوته، و در نتیجه افزایش شمار کپسول در بوته در این لاین‌ها بوده است. لاین‌های با رنگ بذر زرد و قهوه‌ای از لحاظ عملکرد دانه تفاوت معنی‌دار نداشتند. بنابراین، تأثیر کاهش تراکم بوته بر عملکرد دانه در لاین‌های با رنگ بذر زرد از طریق افزایش شمار انشعاب و شمارکپسول در بوته، و نتیجتاً عملکرد دانه در بوته جبران گردیده است.
آرمان آذری، محمدرضا خواجه‌پور،
جلد 7، شماره 1 - ( 1-1382 )
چکیده

آرایش کاشت از طریق تغییر در رشد رویشی و بهره‌وری از عوامل محیطی بر اجزای عملکرد و عملکرد دانه گلرنگ تأثیر می‌گذارد. این تغییرات در بهار سال زراعی 79-1378 در مزرعه پژوهشی دانشگاه صنعتی اصفهان با طرح بلوک‌های کامل تصادفی و آرایش کرت‌های خرد شده با سه تکرار بررسی گردید. فاکتور اصلی شامل سه فاصله ردیف کاشت (30 سانتی‌متر مسطح و 45 و 60 سانتی‌متر جوی و پشته) و فاکتور فرعی شامل سه تراکم 30، 40 و 50 بوته در متر مربع بود. کاشت در تاریخ 22 اسفند 1378 انجام شد. افزایش فاصله ردیف و تراکم بوته سبب تسریع اکثر مراحل نمو گلرنگ گردید. شاخص سطح برگ تحت تأثیر فاصله ردیف کاشت قرار نگرفت، ولی همراه با افزایش تراکم بوته زیاد شد. وزن خشک بوته در فاصله ردیف کاشت 30 سانتی‌متر، تا مرحله 50 درصد گل‌دهی بیشترین مقدار بود، ولی ظاهراً به دلیل زیادتر بودن ریزش برگ‌ها در این تیمار، حداقل مقدار را در پایان فصل رشد داشت. تراکم 50 بوته در متر مربع تا مرحله پایان گل‌دهی بیشترین وزن خشک بوته را داشت، ولی به نظر می‌رسید به علت زیادتر بودن ریزش برگ‌ها در پایان فصل رشد، از وزن خشک کمتری در مرحله رسیدگی فیزیولوژیک نسبت به تراکم 30 بوته در متر مربع برخوردار شد. فاصله ردیف کاشت تأثیر معنی‌داری بر شمار شاخه در بوته و در متر مربع، شمار طبق در شاخه، شمار دانه در طبق، وزن هزار دانه و شاخص برداشت نداشت. ولی شمار طبق در بوته و در متر مربع، و عملکرد دانه در بوته و در متر مربع با افزایش فاصله ردیف کاشت کاهش یافت. تراکم بوته تأثیر معنی‌داری بر شمار شاخه در بوته، شمار طبق در متر مربع، شمار دانه در طبق، وزن هزار دانه و عملکرد دانه در واحد سطح نداشت. شمار شاخه در متر مربع با افزایش تراکم زیاد شد، ولی از شمار طبق در شاخه و در بوته، عملکرد تک‌بوته و شاخص برداشت با افزایش تراکم کاسته شد. بیشترین عملکرد دانه با فاصله ردیف کاشت 30 سانتی‌متر و تراکم 40 بوته در متر مربع به میزان 4769 کیلوگرم در هکتار به دست آمد. به طور میانگین از هر هکتار گلرنگ حدود 397 کیلوگرم گلبرگ برداشت شد، که ارزش اقتصادی زیادی دارد. ولی عمل گل‌چینی، به صورت میانگین تیمارها، سبب حدود 4/7 درصد کاهش در عملکرد دانه گردید. با توجه به اثر مطلوب توزیع یک‌نواخت بوته در واحد سطح و سازگاری گلرنگ به روش کاشت مسطح، فاصله ردیف کاشت 30 سانتی‌متر با تراکم 40 بوته در متر مربع برای تولید گلرنگ، در شرایط مشابه با آزمایش حاضر ممکن است مناسب باشد.
علی مجیری، احمد ارزانی،
جلد 7، شماره 2 - ( 4-1382 )
چکیده

به منظور بررسی اثر سطوح مختلف کود نیتروژن و تراکم کاشت بر عملکرد دانه و اجزای آن در آفتاب‌گردان، آزمایشی در سال 1375 با استفاده از رقم رکورد در مزرعه پژوهشی دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان اجرا شد . چهار میزان کود نیتروژنه (صفر، 75، 150 و 225 کیلوگرم نیتروژن خالص در هکتار) و چهار سطح تراکم بوته (65، 75، 85 و 95 هزار بوته در هکتار) با استفاده از طرح کرت‌های خرد شده در چارچوب بلوک‌های کامل تصادفی در سه تکرار بررسی گردید. صفات مراحل نموی، ارتفاع بوته، قطر ساقه، قطر طبق، شمار طبق در واحد سطح، عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک، شاخص برداشت، وزن هزار دانه، شمار دانه در طبق، درصد روغن، عملکرد روغن و درصد پروتئین اندازه‌گیری شد. بر پایه نتایج حاصل، مصرف کود نیتروژن موجب افزایش طول دوره رشد، شمار روز تا رسیدگی، ارتفاع بوته، قطر ساقه و قطر طبق گردید. تراکم کاشت زیاد بر میانگین ارتفاع بوته اثر افزایشی، ولی بر قطر ساقه و قطر طبق اثر کاهشی داشت. کود نیتروژن تا سقف 150 کیلوگرم در هکتار افزایش عملکرد دانه و عملکرد بیولوژیک را به همراه داشت، در حالی که سطح بالاتر کودی موجب کاهش آنها شد. تراکم کاشت بهینه با 85 هزار بوته در هکتار به دست آمد. کود نیتروژن از طریق افزایش شمار دانه در طبق، و تراکم از طریق افزایش شمار طبق در واحد سطح عملکرد را تحت تأثیر قرار دادند. وزن هزار دانه تحت تأثیر کود نیتروژن و تراکم واقع نشد. با توجه به برتری سطح 150 کیلوگرم نیتروژن در هکتار و تراکم 85 هزار بوته در هکتار از لحاظ عملکرد دانه، چنین به نظر می‌رسد که این مقادیر کود نیتروژن و تراکم کاشت برای حصول عملکرد مناسب در منطقه مورد آزمایش و مناطق مشابه قابل توصیه باشد .
نصرا... داداشی، محمد رضا خواجه‌پور،
جلد 8، شماره 3 - ( 7-1383 )
چکیده

با اینکه گلرنگ یک گیاه سرمادوست محسوب می شود، ولی کشت تابستانه (کشت دوم) آن در اصفهان رایج است. بنابراین آزمایش حاضر به منظور بررسی تأثیر تاریخ کاشت بر رشد، اجزای عملکرد و عملکرد دانه ارقام گلرنگ در سال زراعی 79- 1378 در مزرعه پژوهش کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان به اجرا گذاشته شد. آزمایش با طرح بلوک های کامل تصادفی و آرایش تیمارها در چارچوب کرتهای یک بار خرد شده با سه تکرار پیاده شد. تیمار اصلی شامل پنج تاریخ کاشت (21 اسفند 1378، 23 فروردین، 20 اردیبهشت، 18 خرداد و 21 تیر 1379) و تیمار فرعی شامل چهار ژنوتیپ (اراک 2811، توده محلی کوسه، نبراسکا 10 و ورامین 295) بودند. تأخیر در کاشت از 21 اسفند تا 20 اردیبهشت سبب کاهش وزن خشک بوته در واحد سطح، تعداد طبق در بوته، عملکرد دانه در واحد سطح، شاخص برداشت و عملکرد گلبرگ گردید. ولی صفات فوق الذکر با تأخیر بیشتر در کشت (از 20 اردیبهشت به 18 خرداد) افزایش یافتند. بیشترین درصد روغن و کمترین درصد پروتئین دانه نیز در همین تاریخ کاشت تولید شد. تاریخ کاشت 21 تیر به مرحله رسیدگی فیزیولوژیک نرسید. در میان ژنوتیب های مورد بررسی و در میانگین تاریخ های کاشت، اراک 2811 بیشترین و ورامین 295 کمترین تعداد طبق در بوته، وزن هزار دانه و عملکرد دانه را تولید کردند. بیشترین عملکرد دانه (4512 کیلوگرم در هکتار) توسط توده محلی کوسه در تاریخ کاشت 18 خرداد تولید شد. بنابراین توده محلی کوسه تحت تأثیر انتخاب طبیعی کشت تابستانه در اصفهان سازگاری یافته است. 


حسین صبوری، عبدالمجید رضائی، سید علی‌محمد میر‌محمدی‌میبدی، مسعود اصفهانی،
جلد 9، شماره 1 - ( 1-1384 )
چکیده

این آزمایش به منظور مطالعه هم‌بستگی بین صفات و تعیین آثار مستقیم و غیر مستقیم صفات مختلف بر عملکرد برنج در موسسه تحقیقات برنج کشور و درسال زراعی 1380 اجرا شد. آزمایش به صورت فاکتوریل 9 × 2 در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی در3 تکرار پیاده شد. فاکتورهای مورد بررسی را 9 رقم برنج به نام‌های: هاشمی، بی‌نام، علی‌کاظمی، سپیدرود، نعمت، خزر، تایچونگ، کانتو، یوسن و دو آرایش کاشت (15×15 و30×30 سانتی‌متر) تشکیل دادند. نتایج حاکی از معنی‌دار بودن تفاوت بین ژنوتیپ‌ها و بین آرایش‌های کاشت و اثر متقابل آنها بود (01/P<0). اثر مستقیم تعداد خوشه در متر مربع بر عملکرد دانه در هر آرایش کاشت و در مجموع دو آرایش کاشت مثبت و معنی‌دار بود (01/P<0). تعداد روز تا خوشه‌دهی اثر مستقیم و مثبتی را در هر آرایش کاشت و در مجموع دو آرایش کاشت بر تعداد خوشه در متر مربع اعمال نمود. هم‌بستگی زیست توده در مرحله خوشه‌دهی با تعداد خوشه در متر مربع تنها در آرایش کاشت 30 × 30 سانتی‌متر مثبت بود (59/0 = r). وزن دانه در بوته در هر سه حالت مورد بررسی، اثر مستقیم مثبتی بر وزن خوشه داشت. در کلیه حالات مورد بررسی مساحت برگ پرچم اثر مستقیم مثبت و معنی‌داری را بر وزن دانه در بوته و تعداد دانه پر داشت. در آرایش کاشت 30 × 30 سانتی‌متر، سرعت پرشدن دانه و طول دوره مؤثر پرشدن دانه افزایش یافت. طول دوره خفتگی در ارقام بومی بیشتر بود. سرعت پرشدن دانه و طول دوره مؤثر پرشدن دانه اثر مستقیم مثبتی را بر عملکرد دانه در هر آرایش کاشت و در مجموع دو آرایش اعمال نمودند. بنابر نتایج به دست آمده با افزایش تعداد خوشه در متر مربع، سرعت پرشدن دانه و طول دوره مؤثر پرشدن دانه می‌توان به افزایش عملکرد دست یافت. هم‌چنین انتخاب برای تعداد روز تا خوشه‌دهی، وزن دانه و مساحت برگ پرچم به طور غیر مستقیم و از طریق سایر صفات منجر به افزایش عملکرد خواهد شد.
بهروز مرادی عاشور، احمد ارزانی، عبدالمجید رضایی، سید علی‌محمد میرمحمدی میبدی،
جلد 9، شماره 4 - ( 10-1384 )
چکیده

در این بررسی نحوه کنترل ژنتیکی عملکرد دانه و صفات مرتبط به آن در پنج تلاقی گندم پائیزه (Triticum aestivum L) به روش تجزیه میانگین نسل‌ها برآورد گردید. ارقام روشن، مهدوی، اینیا، آتیلا و گاسکوین و جمعیت‌های F1، F2، BC1 و BC2 حاصل ازتلاقی آنها بر پایه طرح کرت‌های خردشده در قالب بلوک‌های کامل تصادفی در دو تکرار ارزیابی شدند. نتایج تجزیه واریانس میانگین نسل‌ها نشان داد که تفاوت‌های معنی‌دار بین نسل‌ها برای صفات مورد مطالعه از جمله عملکرد دانه در بوته، تعداد سنبله در بوته، تعداد سنبلچه در سنبله و وزن دانه در سنبله وجود دارد. برای بیشتر صفات و تلاقی‌ها مقدار F/DH1/2 کوچک‌تر از یک بود که بیانگر متفاوت‌بودن علامت و بزرگی اثر ژن‌های کنترل‌کننده این صفات می‌باشد. برای عملکرد دانه وراثت‌پذیری عمومی با دامنه 5/28 تا 6/58 درصد و وراثت‌پذیری خصوصی با دامنه 24 تا 5/48 درصد برای پنج تلاقی برآورد گردید که کوچک‌ترین برآورد را در مقایسه با سایر صفات دارا بود. برآورد اجزای ژنتیکی میانگین نسل‌ها با برازش مدل‌های مختلف و انتخاب بهترین مدل نشان داد که بسته به نوع صفت و ژنوتیپ نقش اجزای ژنتیکی افزایشی، غالبیت و اپیستازی در کنترل صفات مورد مطالعه متفاوت است.
نسرین فرید، پرویز احسان‌زاده،
جلد 10، شماره 1 - ( 1-1385 )
چکیده

منابع اصلی تأمین کننده مواد ذخیره شده در دانه‌ها اغلب نزدیک‌ترین اندام‌های سبز به دانه‌ها می‌باشند. اگرچه در گیاهان زراعی بسیاری سهم قابل توجه فتوسنتری اندام‌های نزدیک به دانه‌ها در تشکیل عملکرد دانه تعیین شده است ولی اطلاعات چندانی در مورد گلرنگ به عنوان یکی از گیاهان دانه روغنی مهم وجود ندارد. مطالعه حاضر به منظور بررسی پاسخ عملکرد دانه و اجزای آن به تیمار پوشاندن طبق و هم‌چنین دو برگ نزدیک به طبق در چهار ژنوتیپ گلرنگ در کشت بهاره انجام شد. این آزمایش در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان، واقع در لورک نجف آباد در بهار1382 در قالب یک طرح بلوک کامل تصادفی با چهار تکرار صورت گرفت. چهار ژنوتیپ مورد استفاده شامل نبراسکا10، توده ‌محلی ‌کوسه، اراک 2811 و k12 بودند و سه سطح تیمار سایه‌اندازی (پوشاندن) بعد از گرده‌افشانی شامل بدون پوشش (شاهد)، پوشش طبق و پوشش طبق‌ و دو برگ مجاور بود. نتایج این آزمایش نشان داد که به طورکلی بین ژنوتیپ‌ها از نظر تعداد روز تا تکمه‌دهی، روز تا رسیدگی فیزیولوژیک، ارتفاع، تعداد طبق در بوته، تعداد دانه در طبق، وزن صد دانه، وزن دانه در طبق و عملکرد دانه در بوته تفاوت معنی‌داری وجود دارد. تیمار سایه‌اندازی اثر معنی‌داری روی تعداد دانه در طبق، وزن صد دانه، وزن دانه در طبق، عملکرد دانه در بوته و شاخص برداشت داشت ولی بر عملکرد بیولوژیک در بوته تأثیر معنی‌داری نداشت. ضمن آن که بین دو سطح تیمار سایه‌اندازی در این موارد تفاوت معنی‌داری دیده نشد، چون ایجاد پوشش روی طبق و برگ‌های مجاور آن به طور متوسط سبب 37 درصد کاهش در عملکرد دانه در بوته در شرایط محیطی آزمایش حاضر شد، بنابراین ظاهراً در گلرنگ نیز فتوسنتز طبق و برگ‌های نزدیک به آن در تولید دانه سهم عمده‌ای دارد.
غلامرضا محمدی، کاظم قاسمی گلعذانی، عزیز جوانشیر، محمد مقدم،
جلد 10، شماره 2 - ( 4-1385 )
چکیده

به منظور بررسی تأثیر رژیم‌های مختلف آبیاری بر برخی از شاخص‌های زراعی و فیزیولوژیک، سه رقم نخود (جم، 301 و پیروز)، آزمایشی در سال 1377 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه تبریز انجام شد. آزمایش به صورت اسپلیت پلات با طرح پایه بلوک‌های کامل تصادفی با سه تکرار اجرا شد که در آن رژیم‌های آبیاری، شامل آبیاری کامل و آبیاری محدود (یک نوبت آبیاری در یکی از مراحل فنولوژیک شاخه دهی‌، گل‌دهی یا تشکیل نیام) در کرت‌های اصلی و ارقام نخود در کرت‌های فرعی گنجانده شدند. در شرایط آبیاری محدود بین رژیم‌های آبیاری، اختلاف معنی‌داری از نظر درصد پوشش سبز و تعداد نیام در بوته وجود نداشت، در صورتی که سرعت، طول دوره پر شدن دانه، وزن و عملکرد دانه در شرایط آبیاری در مرحله تشکیل نیام به طور معنی‌داری بیشتر از رژیم‌های آبیاری در مرحله شاخه دهی یا گل‌دهی بود. میانگین کلیه صفات، به استثنای تعداد دانه در نیام در شرایط آبیاری کامل به طور معنی‌داری بیشتر از آبیاری‌های محدود بود. سرعت پر شدن، حداکثر وزن و عملکرد دانه در شرایط آبیاری در مرحله گل‌دهی به طور معنی‌داری بیشتر از شرایط آبیاری در مرحله شاخه دهی بود ولی از نظر سایر صفات در بین این دو رژیم آبیاری، اختلاف معنی‌داری دیده نشد. اگرچه درصد پوشش سبز و تعداد دانه در نیام در رقم 301 بیشتر از رقم جم بود ولی در سایر موارد واکنش این دو رقم به محدودیت آب، تقریباً مشابه بود. کلیه صفات به استثنای تعداد نیام در بوته در رقم پیروز به طور معنی‌داری کمتر از ارقام جم و 301 بود. درصد پوشش سبز، بالاترین هم‌بستگی را با عملکرد دانه نشان داد. این بررسی مشخص کرد که در بین مراحل فنولوژیک گیاه نخود، مرحله تشکیل و پرشدن دانه‌ها حساس‌ترین مرحله به کمبود آب است و در شرایط محدودیت آب، با انجام آبیاری در این مرحله می‌توان عملکرد نخود را به طور قابل توجهی افزایش داد.
مهدی جمشید‌مقدم، سید سعید پورداد،
جلد 10، شماره 2 - ( 4-1385 )
چکیده

به منظور بررسی جوانه‌زنی و رشد گیاهچه‌های گلرنگ در تنش رطوبتی، تعداد 15 ژنوتیپ در چهار سطح پتانسیل آب شامل صفر (شاهد)، 4/0-، 8/0- و 2/1- مگاپاسکال به وسیله محلول پلی‌اتیلن‌گلایکول 6000 مورد آزمون جوانه‎زنی قرار گرفتند. حداکثر درصد جوانه‌زنی (G max)، شاخص سرعت جوانه‌زنی (GRI)، مدت زمان تا رسیدن به 50 درصد جوانه‌زنی (T50)، طول ریشه‌چه (RL) و ساقه‌چه (SL) به عنوان پارامترهای جوانه‌زنی بررسی شد. تأثیر سطوح پتانسیل و ژنوتیپ‌ها برای کلیه صفات اندازه‌گیری ‌شده معنی‌دار بود. کمترین پتانسیل آب، جهت جوانه‌زنی در دامنه 18/1- مگاپاسکال در ژنوتیپ گوشخانی تا 59/1- مگاپاسکال در ژنوتیپ LRV-51-51 برآورد شد. در پاسخ به تنش رطوبتی در مورد صفت طول ریشه‌چه در ژنوتیپ‌ها واکنش متفاوتی مشاهده شد. در سطوح پتانسیل پایین‌تر، گیاهچه‌ها از ریشه‌چه‌های نازک، ضعیف و طویل‌تری نسبت به شاهد برخوردار بودند و با افزایش تنش به 2/1- مگاپاسکال، کاهش شدیدی در طول ریشه‌چه مشاهده شد. پتانسیل‌های پایین‌تر از شاهد باعث کاهش سرعت جوانه‌زنی و طول ساقه‌چه شدند. در حالی‌که پتانسیل‌های آب کمتر از 4/0- مگاپاسکال باعث کاهش حداکثر درصد جوانه‌زنی گردید. افزایش تنش از سطح شاهد، به 8/0- مگاپاسکال بیش از 3 برابر، مرحله T50را به تأخیر انداخت. اکثر ژنوتیپ‌های خارجی از میانگین T50 بیشتری نسبت به ژنوتیپ‌های گلرنگ ایرانی برخوردار بودند. بالاترین مقدار GRI به ژنوتیپ‌های ایرانی LRV-51-51، ورامین 295 و محلی اصفهان و کمترین آن به ژنوتیپ‌ خارجی CW-74 تعلق داشت. هم‌چنین عملکرد دانه، عملکرد روغن و درصد روغن دانه تعدادی از ژنوتیپ‌های فوق طی سال زراعی 83-1382 در آزمایش‌های مزرعه‌ای تحت شرایط دیم ارزیابی شد. بیشترین متوسط عملکرد روغن به ژنوتیپ‌های خارجی (4/326 کیلوگرم در هکتار) PI-537598  و (9/313 کیلوگرم در هکتار) Lesaf و کمترین آن به ژنوتیپ ایرانی زرقان279 (2/133 کیلوگرم در هکتار) تعلق داشت. در سطوح پتانسیل شاهد و 8/0 مگاپاسکال ارتباط منفی و معنی‌داری بین درصد روغن بذر با سرعت جوانه‌زنی حاصل شد. نتایج نشان داد که تنوع ژنتیکی کافی برای پارامترهای جوانه‌زنی وجود دارد و می‌توان از تنوع ژنتیکی موجود در جهت بهبود بنیه اولیه بذر ژنوتیپ‌های گلرنگ استفاده نمود.
سارا شریف، مهری صفاری، یحیی امام،
جلد 10، شماره 4 - ( 10-1385 )
چکیده

پژوهش‌های زیادی در زمینه کاهش تأثیرات سوء تنش خشکی و به‌دست آوردن میزان رشد مناسب در شرایط کمبود آب صورت گرفته و کاربرد تنظیم کننده‌های رشد گیاهی یکی از مهم‌ترین روش‌های پیشنهادی است. در یک پژوهش گلخانه‌ای در دانشکده کشاورزی دانشگاه شهید باهنر کرمان، تأثیر چهار سطح خشکی 25، 45، 65 و 85 درصد ظرفیت مزرعه و سه غلظت مختلف کلرمکوات‌ کلراید (CCC) صفر، 1500 و 3000 میلی‌گرم در لیتر بر برخی از صفات جو پاییزه رقم والفجر مورد بررسی قرار گرفت. نتایج به‌دست آمده نشان داد که افزایش غلظت سایکوسل از صفر به 3000 میلی‌گرم در لیتر موجب کاهش معنی‌دار ارتفاع بوته گردید. محتوای نسبی آب تحت تأثیر ماده کندکننده رشد سایکوسل در شرایط خشکی افزایش نشان یافت. تعداد پنجه‌ها و وزن خشک ریشه و شاخساره، در نتیجه کاربرد سایکوسل در شرایط خشکی نیز افزایش یافت. هم‌چنین مشخص شد که استفاده از تیمار سایکوسل، نسبت وزن خشک ریشه به شاخساره، تعداد دانه در سنبله و تعداد سنبله را در شرایط خشکی و بدون تنش افزایش می‌دهد. به ‌نظر می‌رسد برای دست‌یابی به حداکثر عملکرد دانه رقم والفجر در حالت‌های مختلف خشکی، استفاده از 3000 میلی گرم در لیتر سایکوسل قابل توصیه باشد.
یحیی امام، عبدالمهدی رنجبری، محمدجعفر بحرانی،
جلد 11، شماره 1 - ( 1-1386 )
چکیده

تنش خشکی یکی از مهم‌ترین عوامل محدود کننده عملکرد گیاهان زراعی است. به منظور مطالعه تأثیر تنش خشکی بر عملکرد دانه و اجزای آن در 9 ژنوتیپ گندم نان و یک ژنوتیپ گندم دوروم آزمایش مزرعه‌ای طی سال زراعی 83-1382 در منطقه باجگاه شیراز انجام شد. این آزمایش در قالب دو طرح بلوک کامل تصادفی جدا از هم با دو سطح رطوبتی مطلوب و تنش خشکی پس از گل‌دهی با سه تکرار طراحی و اجرا شد. تنش خشکی پس از گل‌دهی سبب کاهش عملکرد دانه و اجزای آن در تمامی ژنوتیپ‌ها گردید. میانگین صفات در شرایط تنش خشکی کاهش معنی‌دار یافت (5% ≥ p )، با این وجود، کاهش تعداد سنبلک در سنبله و سنبله در متر مربع معنی‌دار نبود. کاهش تعداد دانه در سنبله و وزن هزار دانه، علت اصلی افت عملکرد دانه در شرایط تنش خشکی بود. ژنوتیپ گهر بیشترین عملکرد دانه (4149 کیلوگرم در هکتار) را در شرایط تنش خشکی تولید کرد، در حالی‌که در شرایط مطلوب بیشترین عملکرد دانه (6674 کیلوگرم در هکتار) از ژنوتیپ نیک نژاد به‌دست آمد. براساس شاخص حساسیت به تنش، ژنوتیپ‎های کوهدشت و Boholh-15 به ترتیب کمترین و بیشترین حساسیت به تنش را از خود بروز دادند. تجزیه هم‌بستگی عملکرد دانه با اجزای آن نشان داد که در شرایط تنش خشکی، تعداد سنبله در متر مربع (751/0= r) و عملکرد بیولوژیک (707/0= r) بالاترین هم‌بستگی را با عملکرد دانه دارند(5% ≥ p )، در حالی‌که در شرایط مطلوب، بالاترین هم‌بستگی با عملکرد دانه متعلق به تعداد دانه در سنبله (864/0= r) و عملکرد بیولوژیک (848/0= r) بود. بر این اساس، می‌توان گزینش ژنوتیپ‌ها برای عملکرد دانه زیادتر را در هر شرایط رطوبتی با استفاده از صفات دارای بیشترین ضریب هم‌بستگی با عملکرد دانه انجام داد. در مجموع، به نظر می‌رسد ژنوتیپ‌های گهر و نیک نژاد به دلیل داشتن پتانسیل عملکرد دانه بالاتر در شرایط مشابه با پژوهش حاضر قابل توصیه باشند.
قدرت‌اله سعیدی،
جلد 11، شماره 1 - ( 1-1386 )
چکیده

آفتابگردان (.Helianthus annuus L) نقش مهمی در تأمین روغن نباتی مورد نیاز کشور دارد و تأمین عناصر غذایی گیاه در خاک جهت حصول عملکرد بالا و کیفیت مطلوب دانه آن ضروری می‌باشد. این آزمایش به منظور بررسی تأثیر تیمارهای کودی عناصر غذایی پرمصرف و کم مصرف بر عملکرد دانه و سایر صفات زراعی آفتابگردان انجام شد. در این آزمایش تأثیر سیزده تیمار کودی به عنوان فاکتور اصلی بر صفات زراعی دو رقم هیبرید آفتابگردان شامل ‌های‌سان 33 و اروفلور به عنوان فاکتور فرعی در یک آزمایش کرت‌های خرد شده در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با سه تکرار مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که اثر متقابل معنی‌داری بین تیمار‌های کودی و ارقام وجود داشت و تأثیر تیمارهای کودی وابسته به رقم بود. به طور کلی تمام تیمارهای کودی دارای عناصر غذایی Fe ,K, P, N Mn , Zn, موجب کاهش معنی‌دار یا غیر معنی‌دار میانگین‌های قطر طبق، وزن هزار دانه، عملکرد دانه در بوته، عملکرد دانه در واحد سطح در رقم اروفلور گردید. در رقم های‌سان 33 افزودن عناصر غذایی N ، P و K تأثیر معنی‌داری بر عملکرد دانه نداشت. تأثیر کودهای شیمیایی دارای Zn یا Mn به صورت مخلوط با خاک و یا محلول‌پاشی بر عملکرد دانه و اجزای عملکرد در رقم های سان 33 معنی‌دار نبود. اضافه کردن کود آهن دار (سکسترون) به خاک موجب افزایش معنی‌دار عملکرد دانه در رقم های‌سان33 شد، ولی تأثیر معنی‌داری بر درصد روغن دانه آن نداشت، به طوری که در این رقم تیمارهای شاهد، NPK و NPK + Fe به ترتیب دارای عملکرد دانه برابر 4946 ، 5155 و 7090 کیلوگرم در هکتار و مقدار روغن دانه برابر 72/40، 10/43 و 07/43 درصد بودند. تأثیر تیمارهای کودی بر درصد روغن دانه معنی‌دار نبود، بنابراین تغییرات عملکرد روغن در تیمارهای مختلف ناشی از تغییرات عملکرد دانه آنها می‌باشد. ضرایب هم‌بستگی و تجزیه رگرسیون نشان داد که تغییرات عملکرد دانه بیشتر و به ترتیب اهمیت ناشی از تغییرات وزن دانه و قطر طبق بود. به طور کلی به نظر می‌رسد در خاک مورد آزمایش اضافه کردن کود آهن دار به خاک از لحاظ اقتصادی حائز اهمیت باشد و می‌تواند موجب افزایش عملکرد دانه و روغن در رقم های‌سان 33 شود.
سکینه عبدی، امیر فیاض مقدم، مرتضی قدیم زاده،
جلد 11، شماره 40 - ( 4-1386 )
چکیده

به منظور پی بردن به اثر سطوح مختلف حذف برگ در مراحل مختلف دوره زایشی آفتابگردان بر عملکرد دانه و درصد روغن و تعیین حساسترین مرحله به حذف برگ‌ها، این آزمایش در سال 1383 به صورت کرت‌های دو بار خرد شده در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی و در سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه ارومیه اجرا گردید. فاکتور اصلی شامل دو رقم اروفلور و آلستار، فاکتور فرعی شامل حذف برگ در چهار مرحله زایشی ستاره‌ای شکل بودن گل آذین(2 R)، مرحله گرده افشانی ( 5 R)، مرحله شروع دانه بندی (R6) ومرحله اتمام دانه بندی (R7) و فاکتور فرعی فرعی شامل چهار سطح حذف برگ (%0 به عنوان شاهد، 25%، 50 %و 75%) بود. کاشت در تاریخ 2 خرداد انجام شد. میانگین‌های اثر متقابل سه گانه فاکتورها نشان داد که در هر دو رقم اروفلور و آلستار درصدهای مختلف حذف برگ در مرحله R2 کاهش معنی دار عملکرد دانه در هکتار و درصد روغن را موجب گردیده که بیشترین میزان این کاهش مربوط به 75 درصد حذف برگ در این مرحله بود و در مراحل R5 و 6 R ، درصدهای حذف برگ 50 و 75 درصد کاهش معنی دار عملکرد دانه در هکتار را نسبت به شاهد موجب گردید، در مرحله 7 Rو در رقم اروفلور، درصدهای مختلف حذف برگ تأثیر معنی‌داری بر عملکرد دانه در هکتار نشان نداد، در حالی که در رقم آلستار این تفاوت با 75 درصد حذف برگ در مقایسه با شاهد معنی دار بود هم‌چنین میانگین‌های اثر متقابل سه گانه بین فاکتورها نشان داد که در مرحله 7 R، هیچ یک از درصدهای حذف برگ تفاوت معنی‌داری بر درصد روغن نداشت. با توجه به این که مرحله تشکیل و پر شدن دانه‌ها بعد از زمان حذف برگ‌ها در مراحل R2 و R5 واقع شده بود، بیشترین تغییرات ناشی از حذف برگ‌ها، در صفات مرتبط با عملکرد نظیر تعداد دانه‌های پر در طبق و وزن هزاردانه در مراحل 2 R و 5 R مشاهده گردید و به تبع آن، کاهش در عملکرد دانه و روغن حاصل شد که در صورت بروز هر نوع خسارت به برگ‌ها در این مراحل مخصوصاً با درصدهای 50 و 75 درصد، به دلیل اقتصادی نبودن ادامه کشت می‌توان پیشنهاد کرد که زارع کشت را ادامه نداده و نسبت به انجام کشت جایگزین اقدام کند.
وحیده نرجسی، حسن زینالی خانقاه، عباسعلی زالی،
جلد 11، شماره 41 - ( 7-1386 )
چکیده

سی رقم سویا از گروه‌های رسیدگی متفاوت، در سال زراعی 83 ، در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه تهران واقع در کرج در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با چهار تکرار به منظور بررسی رابطه ژنتیکی برخی از صفات مهم زراعی و ارتباط آنها با عملکرد دانه مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که ارقام از نظر صفات مورد بررسی اختلاف معنی‌داری داشتند که دلالت بر وجود تنوع ژنتیکی بین ارقام دارد. صفات تعداد غلاف دربوته، تعداد دانه در بوته و وزن صد دانه (اجزای عملکرد) به ترتیب هم‌بستگی مثبت ومعنی داری را با عملکرد دانه داشتند. در مدل رگرسیون چند گانه، حدود 6/85 درصد تغییرات عملکرد دانه به عنوان متغیر وابسته توسط صفات شاخص برداشت، عملکرد بیولوژیکی، درصد پروتئین و تعداد دانه در بوته توجیه گردید، که اهمیت شاخص برداشت بیش از صفات دیگر بود. طبق نتایج تجزیه علیت بیشترین وکمترین اثر مستقیم و مثبت بر عملکرد دانه به ترتیب مربوط به صفت شاخص برداشت (54/0=P) و درصد پروتئین (008/0=P) بود. بنابراین شاخص برداشت را می توان به عنوان معیار گزینش در برنامه‌های اصلاحی برای بهبود عملکرد دانه مورد استفاده قرار داد. طبق نتایج تجزیه به عامل‌ها، پنج عامل مستقل از هم، مجموعا" 2/80 درصد از تغییرات کل داده‌ها را توجیه نمودند. عامل اول، 21/28 درصد از واریانس کل را توجیه نمود و به عنوان عامل فنولوژیکی نام‌گذاری شد.

صفحه 1 از 3    
اولین
قبلی
1
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله علوم آب و خاک دانشگاه صنعتی اصفهان می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | JWSS - Isfahan University of Technology

Designed & Developed by : Yektaweb