12 نتیجه برای فصل
علیرضا هادیان، حسین سیدالاسلامی،
جلد 6، شماره 2 - ( 4-1381 )
چکیده
در سالهای 1377 و 1378، تراکم حشرات کامل پسیل پسته و نسبت جنسی آن، با استفاده از تلههای زردرنگ چسبدار و ضربهزنی به شاخهها در دو باغ به طور هفتگی تعیین شد، و با شمارش تخم و پورهها روی برگ، ضمن بررسی تغییرات فصلی جمعیت، کارایی دو روش مقایسه گردید. با استفاده از تلههای زردرنگ چسبدار، ساعات فعالیت پروازی حشرات کامل در طول روز نیز تعیین شد.
حشرات کامل پسیل پسته همزمان با باز شدن گلها و برگهای پسته فعال شدند. شکار حشرات کامل در هر دو روش، با تغییرات تراکم تخم و پورههای بدون جوانه بال همبستگی شدیدی داشته و حداقل پنج (حداکثر شش) نقطه فراز نشان داد. دو نقطه فراز در بهار اتفاق افتاد، و تراکم آفت در مقایسه با تراکم تابستانه و پاییزه کم بود. نخستین شکار حشرات کامل روی تلههای زردرنگ بود، و در مجموع تلههای زردرنگ در مقایسه با روش ضربهزنی روش مناسبتری برای بررسی تغییرات فصلی جمعیت پسیل پسته شناخته شد. نسبت جنسی نر به ماده در طول سال، و در فصول گرم و سرد سال به تفکیک، مساوی بود. ولی در آغاز فصل تلههای زردرنگ جاذبه بیشتری برای نرها، و در روش ضربهزنی شکار بیشتری از ماده داشت. نقاط فراز پرواز روزانه بین ساعات 9 تا 16 اتفاق افتاد.
حسین مسجدیان، حسین سیدالاسلامی،
جلد 6، شماره 4 - ( 10-1381 )
چکیده
سپردار واوی پسته از آفات مهم پسته در ایران است، که حشرات ماده آن در چند فرم مورفولوژیک گزارش شدهاند، و هر فرم روی قسمتهای خاصی از درخت رشد و نمو میکند. در این پژوهش نحوه استقرار جمعیت آفت روی قسمتهای مختلف درختان پسته، شامل برگ، شاخههای سنین مختلف، دو ارتفاع و چهار جهت جغرافیایی تاج درخت، و نیز تغییرات فصلی جمعیت آن روی برگ و شاخههای یکساله و دوساله به تفکیک بررسی شد. شماری از دشمنان طبیعی این آفت نیز جمعآوری و در سطح خانواده شناسایی گردید.
این حشره به صورت ماده کامل زمستانگذرانی کرد، و در سال دو دوره فعالیت قابل تفکیک داشت. در دوره اول پورههای سن یک از اوایل اردیبهشت ظاهر شدند و روی برگها، میوهها و شاخههای یکساله استقرار یافتند. پورههای مذکور طی نیمه دوم خردادماه به حشرات کامل تبدیل شدند. هم حشرات نر و هم ماده روی تمام قسمتهای مذکور به صورت توأم استقرار یافتند. در دوره دوم رشد و نمو، پورههای سن یک از اوایل تیرماه از تخم خارج شدند و در این دوره بر خلاف دوره قبل، کلیه پورههای مستقر شده روی برگها حشرات نر، و پورههای مستقر شده روی شاخهها حشرات ماده بودند. پورههای ماده طی شهریورماه به تدریج کامل شدند و از نیمه مهر تا پایان آبان رشد و سپر ترشح کردند. مقایسه آماری تراکم آفت روی قسمتهای مختلف درخت نشان داد که تراکم این حشره روی سطح بالایی برگها بیشتر از سطح زیرین بود. روی شاخهها، حشرات نسل اول فقط روی شاخههای یکساله مستقر شدند، و روی شاخههای مسنتر به ندرت وجود داشتند. در نسل دوم حشرات ماده روی شاخههای سنین مختلف استقرار یافتند، ولی تراکم آنها روی شاخههای یکساله و دوساله بیشتر بود. تراکم جمعیت در میان درختان اختلاف معنیداری داشت. تفاوت معنیداری برای دو ارتفاع و چهار جهت درخت از نظر تراکم آفت روی برگها وجود نداشت، ولی اختلاف تراکم جمعیت روی شاخهها بین دو ارتفاع درخت معنیدار بود. شکارگرانی از خانواده Cybocephalidae و Coccinellidae، یک پارازیتویید خارجی و یک پارازیتویید داخلی از خانواده Aphelinidae و یک پارازیتویید داخلی از خانواده Encyrtidae از روی این حشره در شرایط اصفهان جمعآوری شد.
سید سعید مدرس نجفآبادی، غلامحسین غلامیان،
جلد 10، شماره 4 - ( 10-1385 )
چکیده
در مطالعات انجام شده سالهای 1379 و1380 در مزارع گندم و جو واقع در بخشهای مختلف منطقه سیستان (شامل بخشهای میانکنگی، شهرکی و ناروئی، شیب آب و مرکزی) ، هفت گونه شته متعلق به شش جنس، مورد شناسایی قرار گرفتندکه در میان آنها گونه Schizaphis graminum Rondani (شته سبز گندم) با 4/85 درصد فراوانی، گونه غالب منطقه بوده است. برای بررسی تغییرات فصلی جمعیت شته سبز گندم، در هر یک از مزارع بخشهای منطقه سیستان، با وسعت تقریبی هر کدام نیم هکتار، بهطور هفتگی تعداد 30 برگ از بوتههای گندم و جو، به صورت تصادفی برداشت شد و مشخص گردید که جمعیت شتهها به ویژه شته سبز گندم از نیمه دوم اسفند تا اواسط اردیبهشت ماه، با متوسط دمای روزانه 28-22 درجه سانتیگراد و رطوبت نسبی 65-45 درصد در اوج بود. همچنین بررسیهای بهعمل آمده در شرایط کنترل شده (انکوباتور با دمای2± 25 درجه سانتیگراد و رطوبت نسبی 5 ± 75 درصد)، نشان داد که طول دوره یک نسل(مدت زمانی که یک نوزاد شته لازم دارد تا به مرحله تولید مثل برسد)، 7-5 روز و طول عمر یک شته بی بال،31-20 روز و تعداد نوزادان حاصل از آن، 98-18 عدد بود، در حالیکه این تعداد برای یک شته بی بال در شرایط متغیر آزمایشگاهی (اتاق پرورش با دمای 25-20 درجه سانتیگراد و رطوبت نسبی5 ± 55 درصد)، 93-22 عدد نوسان داشته است. در بررسیهای مربوط به شناسایی شکارگرها و پارازیتوئیدها، در نمونهبرداریهای صورتگرفته، شکارگرهای جمعآوری و شناسایی شده از مزارع گندم و جو طی سالهای مورد مطالعه، شامل شش گونه کفشدوزک(Col:Coccinellidae)، ده گونه مگس سیرفید (Dip:Syrphidae) و دو گونه بالتوری(Neu:Chrysopidae) بودند. همچنین از راسته بال غشاییان پنج گونه زنبور پارازیتوئید (Hym:Aphidiidae) نیز جمع آوری شدند.
رسول قربعلی، حسین سیدالاسلامی، علی رضوانی، جهانگیر خواجهعلی،
جلد 11، شماره 42 - ( 10-1386 )
چکیده
شتهها به عنوان یکی از مهمترین آفات گیاهی، از جمله درختان بادام میباشند. در این تحقیق نوسانات فصلی جمعیت دو گونه شته سبز و آردی بادام طی سالهای 1378و1379 در منطقه نجف آباد روی درختان بادام بررسی، و زمان تفریخ تخم، ظهور، اوج طغیان، مهاجرت بهاره به میزبان ثانوی، میزبانهای ثانوی، مهاجرت برگشتی از میزبان ثانوی در پائیز، زمان تخم گذاری، تعداد تخم گذاشته شده، میزان خسارت، سایر میزبانها و برخی از دشمنان طبیعی با انجام نمونه برداریهای منظم و استفاده از تلههای زردآبی، مطالعه شد. در اولین هفتههای آغازین بهار در منطقه نجف آباد، علائم ظهور شتههای سبز بادام روی سرشاخههای جوان بادام به صورت پیچش شدید برگها و در ادامه، طغیان شدید جمعیت وکاهش رشد سرشاخهها و کوتاه شدن اندازه میان گرهها ظاهر شد. در فاصله زمانی اندک، کلنی شته آردی بادام نیز در سطح زیرین دیگر برگها تشکیل گردید. تفریخ تخم هر دو گونه همزمان بود ولی تشکیل کلنی و افزایش جمعیت شته آردی حدود دو هفته دیرتر از شته سبز اتفاق افتاد. با آغاز فصل گرما هر دو گونه فوق درختان بادام را به سمت میزبانهای ثانوی جهت تابستان گذرانی ترک کردند. در اواخر تابستان با اختلاف فاز اندکی روی میزبان ثانوی در ابتدا اشکال ماده زنده زای مهاجر بازگشتی ( Gynopara ) و سپس نرهای جنسی تشکیل و به درختان بادام مهاجرت کرده و در آنجا نرهای جنسی مهاجر با مادههای جنسی تولید شده توسط شتههای ژینوپار جفت گیری کرده و سرانجام تخم گذاری در کنار جوانهها صورت گرفت.
محمود عالیچی، پرویز شیشه بر، محمدسعید مصدق، ابراهیم سلیمان نژادیان،
جلد 12، شماره 45 - ( 7-1387 )
چکیده
در این مطالعه شتههای مزارع گندم و پارازیتوئیدهای آنها در منطقه شیراز، ترکیب گونهای، دامنه پراکندگی و تغییرات فصلی جمعیت گونههای غالب طی سالهای 84-1383 مورد بررسی قرار گرفت. همچنین از مزارعی به مساحت 3-1 هکتار واقع در 10 ناحیه به شعاع 50 کیلومتری اطراف شهر شیراز، نمونهگیری به عمل آمد. تراکم گونهها به وسیله شمارش افراد موجود روی 40 پنجه گندم که بهطور تصادفی در فواصل 5 متری با روش نمونهبرداری از دو قطر جمعآوری شدند، محاسبه گردید. مجموعاً 8 گونه شته و 3 گونه پارازیتوئید در طی این تحقیق شناسایی شدند. شتههای (.Rhopalosiphum padi (L و (.Metopolophium dirhodum (Wlk با فراوانی نسبی 94/33 و 33/31 درصد و پارازیتوئیدهای Aphidius rhopalosiphi De Stefani-Perez و (.Praon volucre (Hal با فراوانی نسبی 53/55 و 90/39 درصد به عنوان گونههای غالب تعیین گردیدند. تغییرات فصلی جمعیت گونههای فوق نیز در منطقه باجگاه، واقع در 15 کیلومتری شمال شهر شیراز، مورد مطالعه قرار گرفت. اوج جمعیت شتهها در سالهای مذکور بین 16-2 خرداد و حداکثر جمعیت پارازیتوئیدها 3-1 هفته بعد از آنها به وقوع پیوست. مقایسه درصد پارازیتیسم فصلی بین پارازیتوئیدهای غالب، اختلاف معنیداری را در رابطه با ترجیح زنبور A. rhopalosiphi روی شته R. padi و ترجیح P. volucre روی M. dirhodum نشان داد. بررسی مجموع درصد پارازیتیسم دو زنبور فوق روی شتههای مورد مطالعه مشخص نمود که حدود 30 درصد از جمعیت شتههای مذکور توسط این دو پارازیتوئید کنترل میشوند. بنابراین در صورت نیاز به سمپاشی مزارع گندم برای کنترل آفات دیگری مانند سن گندم باید به صورتی برنامهریزی شود که اختلالی در کارایی این زنبورهای پارازیتوئید ایجاد نشود.
علی سرحدی، سعید سلطانی، رضا مدرس،
جلد 12، شماره 46 - ( 10-1387 )
چکیده
بررسی وقایع جریانهای کم و دانستن ویژگیهای آن در مطالعات هیدرولوژیکی بسیار با اهمیت میباشد. در تحلیل ریسک و فراوانی وقوع کم آبی، معمولاً دبیهای پیک سالانه در نظر گرفته میشوند. با این وجود در طول سال وقایعی وجود دارند که به علت کوچکتر بودن ابعاد آنها نسبت به دبی پیک کم آبی هر چندکه از ریسک بالایی برخوردارند، نادیده گرفته میشوند. اما این حالت وقتی که از مدل سری مقادیر جزئی PDو یا مدل POTاستفاده میکنیم، برطرف میشود. در این مطالعه دبی جریان کم 7 روزه به منظور تحلیل فراوانی و بررسی تغیرات فصلی جریانهای کم مورد بررسی قرار گرفت. پس از تحلیل فراوانی 14 ایستگاه مورد مطالعه دبی با دوره بازگشت 2 ساله به عنوان سطح آستانه برای هر ایستگاه در نظر گرفته شد و مقادیر پایینتر از آستانه به عنوان تعداد وقایع کم آبی(t)Λ جهت بررسی تغیرات فصلی با استفاده از دو روش گرافیکی مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده نشان داد که تنها دو فصل دارای وقایع مهم کم آبی در منطقه مورد مطالعه وجود دارد و در سایر اوقات سال تعداد وقایع پایینتر از آستانه ناچیز است. و در نهایت بر همین اساس حوزه مورد بررسی به دو گروه همگن فصلی از نظر تغیرات جریان کم تقسیم شد.
حسین ارزانی، مرضیه مسیبی، علی نیکخواه،
جلد 12، شماره 46 - ( 10-1387 )
چکیده
آگاهی از میزان علوفه مورد نیاز دام برای تعیین ظرفیت چرا و ایجاد تعادل دام و مرتع ضروری است. نیاز روزانه به کیفیت علوفه در دسترس، وزن زنده، سن و شرایط فیزیولوژیکی دام بستگی دارد. از آنجا که بیش از 20 نژاد گوسفندی با جثههای متفاوت از مراتع کشور استفاده میکنند، وزن معادل واحد دامی برای هر نژاد باید تعیین و براساس آن نیاز روزانه علوفه تعیین گردد. در این تحقیق وزن زنده واحد دامی نژاد فشندی (با در نظر گرفتن میانگین وزن زنده میشهای سه و چهار ساله) تعیین شد. بدین منظور 3 گله از میان گلههای موجود در طالقان که بیش از 100 رأس گوسفند نژاد فشندی داشتند، انتخاب شدند. در هر گله 15 رأس میش سه ساله، 15 رأس میش 4 ساله، 5 رأس قوچ 3 ساله و 5 رأس قوچ 4 ساله انتخاب که در ابتدای ورود به ییلاق، هنگام خروج از ییلاق و یک بار در زمستان، جمعا سه بار وزن آنها اندازهگیری شد. همچنین در هر گله نیز 5 رأس بره سه ماهه در ابتدای فصل چرا، 5 رأس بره 6 ماهه در انتهای فصل چرا وزنکشی شدند. نیازهای غذایی آن در شرایط نگهداری با توجه به شرایط محیطی و فواصل آبشخوار (50 درصد بیشتر از مقدار پیشنهادی جداول NRC و فرمول پیشنهادی ماف1984) با استفاده از دو روش استفاده از دادههای جداول NRC و فرمول ماف محاسبه گردید. جهت تجزیه و تحلیلهای آماری از نرمافزار SAS و آزمایش فاکتوریل در قالب طرح پایه کاملاًَ تصادفی استفاده شد. نتایج نشان داد که اندازه واحد دامی گوسفند فشندی 7/60 کیلوگرم میباشد. همچنین میانگین وزن قوچهای سه و چهار ساله به ترتیب 3/80 و 3/85 کیلوگرم و برههای سه و شش ماهه به ترتیب 4/21 و 8/37 کیلوگرم تعیین شد. معادل واحد دامی برای قوچ و برههای سه و شش ماهه به ترتیب برابر با 36/1 ، 35/0 و 62/0 تعیین گردید. در روش اول میزان انرژی متابولیسمی مورد نیاز روزانه دام از جداول NRC (1985) استخراج شد که با احتساب شرایط منطقه برابر با 8/13 مگاژول انرژی متابولیسمی در روز بود. در روش دوم با استفاده از فرمول ماف، میزان انرژی متابولیسمی مورد نیاز روزانه برابر با 8/11مگاژول تعیین گردید.
زهره داورپناه، محمود شیخ زین الدین، شهرام دخانی، قدرت الله سعیدی،
جلد 13، شماره 47 - ( 1-1388 )
چکیده
ارزش و اهمیت ریشه شیری ن بیان ب هدلیل تنوع مواد شیمیایی موجود در آن است که از بین این ترکیبات، اسید گلیسیریزیک ب ه عنوان ماده مؤثره آن از اهمیت ویژه ای در صنایع غذایی، داروسازی و دخانیات برخوردار است. هدف از این مطالعه بررسی اثر فصل و منطقه برداشت بر ترکیبات شیمیایی شامل خاکستر، ق ند و اسید گلیسیریزیک و کیفیت ریشه شیرین بیان بود . در این پژوهش ، ریشه های شیرین بیان در دو فصل تابستان و پاییز و از ۳ منطقه ( اقلید، بیضاء و دشمن زیاری ) در استان فارس، یک منطقه در استان کرمان (بافت ) و یک منطقه در استان کرمانشاه (اسلام آباد) برداشت و آزمایش های شیمیایی تعیین صفات روی پودر عصاره آنها انجام شد . داده های آزمایش بر اساس طرح بلوک کامل تصادفی با ۶ تکرار و به صورت مرکب تجزیه گردید . با توجه به نتایج حاصل، اثر فصل بر میزان قند قبل و بعد از هیدرولیز، اثر منطقه و اثر متقابل فصل و منطقه بر میزان خاکستر، قند قبل و بعد از هیدرولیز و میزان اسید گلیسیریزیک در سطح احتمال یک درصد معنی دار بود . نتایج نشان داد که کمترین میزان خاکستر در ریشه شیرین بیان منطقه اسلام آباد و در فصل تابستان ، بیشترین میزان قند قبل از هیدرولیز در ریشه های برداشت شده از منطقه اسلام آباد و بافت ، بیشترین میزان قند بعد از هیدرولیز از ریشه های برداشت شده از منطقه اسلا مآباد در فصل پاییز و بیشترین میزان اسید گلیسیریزیک در ریش ههای برداشت شده از منطقه بیضاء در فصل پاییز به دست آمد.
حمیدرضا مرادی، محمد بخشی تیرگانی ، سید حمیدرضا صادقی،
جلد 16، شماره 62 - ( 12-1391 )
چکیده
تغییرات شرایط آب و هوایی در طول سال باعث تغییر در برخی از خصوصیات خاک شده و حساسیت آن را به فرسایش تغییر میدهد. بررسی این تغییرات و چگونگی تأثیر آن روی فرسایش میتواند از اهمیت ویژهای برخوردار باشد. این تحقیق با هدف بررسی تغییرات رسوبزایی و عوامل خاکی مؤثر بر این تغییرات در مراتع تیرگان واقع در شهرستان درگز استان خراسان رضوی انجام گرفت. در این تحقیق از موقعیتهای بالادست و پاییندست جهتهای شرقی و غربی نمونهبرداری با بارانساز انجام گرفت. ویژگیهای مشخصکننده رسوبزایی شامل آستانه و حجم روانآب، رسوب و گلآلودگی اندازهگیری شد. در کنار هر نمونه بارانساز یک نمونه خاک برداشت و خصوصیاتی شامل وزن مخصوص ظاهری و رطوبت اولیه، هدایت الکتریکی، اسیدیته و ماده آلی اندازهگیری شد. نمونهبرداری بارانساز با شدت و مدت یکسان و در محلهای ثابت در چهار فصل تکرار شد. به منظور بهدست آوردن اثر هر یک از پارامترهای جهت و موقعیت روی دادههای بهدست آمده در فصول مختلف از آزمون تجزیه واریانس مرکب استفاده شد. اختلاف بین آنها با استفاده از آزمون توکی مورد بررسی قرار گرفت و نمودارهای آن ترسیم گردید. نتایج نشان داد که همه پارامترهای مشخصکننده رسوبزایی درطول سال دارای تغییرات معنیداریاند. میزان رسوب تولیدی در فصل پاییز حداکثر و بهتدریج کاهش مییابد. علت کاهش آن در دو فصل زمستان و بهار را میتوان بهنوع پوشش گیاهی منطقه نسبت داد.
رقیه ولی زاده یونجالی، فرزاد میرزائی آقجه قشلاق، اردوان قربانی،
جلد 19، شماره 73 - ( 8-1394 )
چکیده
مطالعه حاضر با هدف تعیین غلظت برخی عناصر غذایی در خاک و گیاهان در سه طبقه ارتفاعی (1500، 2200 و3000 متری) و دو مرحله زیستگرد گلدهی و شروع بذردهی در مراتع شمال سبلان انجام شد. نمونههای خاک از عمق 20 سانتیمتری و نمونههای گیاه از سطح پلاتهای 1×1 متری به تعداد 10 پلات جمعآوری شد. پس از آمادهسازی نمونهها، غلظت عناصر معدنی کلسیم، فسفر، سدیم، پتاسیم، آهن، مس، روی و منگنز با استفاده از دستگاههای اسپکتروفتومتر جذب اتمی و فلیمفتومتر تعیین شد. دادهها با نرمافزار SAS9.1 و رویه مدل عمومی خطی در قالب طرح کاملاً تصادفی تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد ارتفاع بر غلظت کلسیم، آهن، مس، روی و منگنز خاک و فسفر، سدیم، پتاسیم، منیزیم، مس و منگنز گیاهان در طبقات ارتفاعی اثر معنیداری دارد (05/0P&le). فصل رویشی بر کلیه عناصر به جز کلسیم در گیاهان اثر معنیداری داشت (05/0P&le). همچنین نتایج نشان داد در هر سه رویشگاه ارتفاعی غلظت عناصر پرنیاز در مرحله شروع بذردهی بالاتر از مرحله گلدهی بود. در مقابل، عناصر کم نیاز در هر سه منطقه ارتفاعی در مرحله گلدهی غلظتهای بالاتری نسبت به شروع بذردهی داشتند. اثر متقابل ارتفاع و مرحله رشد نیز به جز کلسیم در ارتباط با سایر عناصر معنیدار بود (05/0P&le).
فاطمه هادیان، رضا جعفری، حسین بشری، مصطفی ترکش،
جلد 23، شماره 4 - ( 10-1398 )
چکیده
در مناطق خشک و نیمهخشک رطوبت خاک یکی از مهمترین فاکتورهای تأثیرگذار بر تولید اکوسیستمها محسوب میشود. هدف از مطالعه حاضر بررسی تغییرات فصلی رطوبت خاک و پوشش گیاهی در استان اصفهان است. بدینمنظور دادههای دمای سطح زمین (LST) و شاخص گیاهی NDVI مودیس برای محاسبه TVDI بهکار گرفته شد و میزان رطوبت خاک در فصل رویش در چند عمق خاک (شامل 5، 10، 20، 30 سانتیمتر) اندازهگیری شد. تغییرات فصلی LST و NDVI در اقلیمهای مختلف نیز بررسی شد. نتایج نشان داد تغییرات NDVI و LST در این منطقه بسته به نوع اقلیم و خاک، دارای الگوی متفاوتی بوده است و میزان تاج پوشش گیاهی بر LST و نوسان آن تأثیر زیادی میگذارد. تغییرات NDVI در فنولوژی گیاهان در مناطق مرطوب در مقایسه با نیمهخشک و خشک بیشتر بود. پایش رطوبت خاک حاکی از آن بود که بسته به شرایط فصلی، همبستگی رطوبت اعماق خاک متفاوت بوده است، از اینرو در اوایل فصل رطوبت سطح خاک (5-0 سانتیمتر) اما در اواسط فصل بهدلیل شکل ساختمان و عمق ریشه در بوتهزارها، رطوبت خاک عمیقتر (30-10 سانتیمتر) بیشترین همبستگی را با TVDI داشتند. بنابراین، یافتههای این پژوهش اهمیت فصل رویش، شرایط خاک و درصد تاج پوشش و نوع گیاهان را در بررسی مطالعات رطوبت خاک توسط دادههای ماهورهای بیان میدارد.
رقیه صمدی، یقوب دین پژوه، احمد فاخری فرد،
جلد 27، شماره 3 - ( 9-1402 )
چکیده
یکی از پارامترهای هیدرولوژیک تأثیرگذار در مدیریت سیستمهای منابع آب، تغییر در مقدار و زمان وقوع بارندگیهای حدی است. در این پژوهش تحلیل فصلی بودن زمان وقوع بارندگیهای حدی حوضه دریاچه ارومیه با استفاده از دادههای حدی بارش¬های روزانه 30 ایستگاه بارانسنجی در دوره آماری 2018-1991 و کاربرد آمار دایرهای انجام شد. یکنواختی زمان وقوع رویدادهای حدی با روشهای ریلیه و کایپر در سطوح 0/1، 0/05 و 0/01 مورد آزمون قرار گرفت. از تخمینگر شیب سن اصلاح شده برای تخمین شیب خط روند زمان وقوع رویدادهای حدی استفاده شد. یکنواختی در زمان وقوع رخدادهای حدی بارش در هر سه سطح توسط آزمونهای یکنواختی رد شد. نتایج حاکی از وجود دو فصل قوی رخدادهای بارشهای حدی شامل اواخر زمستان و اوایل بهار و دیگری فصل پاییز است. طبق نتایج، میانه شاخص قدرت فصلی رویدادها در حالت کلی برابر با 0/3 بود که پس از تفکیک کل سال به دو فصل متمایز، این رقم برای فصل بهار 0/82 و فصل پاییز 0/9 بهدست آمد. قدرت فصلی فصل بهار در دو بخش غربی و شرقی دریاچه ارومیه مشابه بود، ولی در فصل پاییز بخش غربی دریاچه قویتر از شرق آن دیده شد. در فصل بهار به طور میانگین در 40٪ ایستگاهها، زمان وقوع رخدادها دارای روند منفی و %60 بقیه روند مثبت داشتند. این رقم برای فصل پاییز بهترتیب 77٪ برای روند نزولی و 27% برای روند صعودی حاصل شد.