به منظور برآورد میزان ترکیبپذیری، هتروزیس و دیگر پارامترهای ژنتیکی عملکرد دانه و اجزای آن در ذرت دانهای، از تلاقیهای دای آلل شش لاین اینبرد استفاده شد. والدها به همراه 15 دورگ به انضمام چهار ژنوتیپ اضافی دیگر، در قالب طرح لاتیس مربع ساده مورد بررسی قرار گرفتند. برای تمامی خصوصیات، به استثنای طول دانه، سودمندی نسبی طرح لاتیس کمتر از یک بود، لذا دادهها در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی تجزیه و تحلیل شدند و با حذف ژنوتیپهای اضافی با روش 2 گریفینگ و مدل مختلط B مورد تجزیه و تحلیل ژنتیکی قرار گرفتند.
میانگین مربعات ترکیبپذیریهای عمومی و خصوصی برای تمامی صفات معنیدار بود. نسبت میانگین مربعات ترکیبپذیری عمومی به ترکیبپذیری خصوصی برای تمامی صفات، به استثنای تعداد ردیف دانه، کمتر از یک بود، که سهم بیشتر اثر غیرافزایشی ژنها را در کنترل ژنتیکی آنها نشان داد. برآوردهای درجه غالبیت کمتر از یک و توارث خصوصی پایین برای تمامی صفات، به استثنای تعداد ردیف دانه، تأیید مجددی بر اهمیت بیشتر اثر غیرافزایشی ژنها در کنترل این خصوصیات بود. بنابراین، برای عملکرد دانه، تعداد دانه در ردیف، وزن 100 دانه، طول دانه، طول بلال و درصد چوب بلال، تولید دورگ سینگل کراس به منظور بهرهمندی بیشتر از اثر غیرافزایشی ژنها از اولویت زیادتری برخوردار است. برای بهبود ژنتیکی تعداد ردیف دانه، روشهای مبتنی بر گزینش والدین مطلوب از کارایی خوبی برخوردار خواهد بود. در دورگهای مورد مطالعه، تعداد دانه در ردیف و وزن 100 دانه اهمیت بیشتری در توجیه تغییرات عملکرد دانه داشت. در شرایط این مطالعه، دورگهای 5×4 و 6×5 با داشتن ترکیبپذیری خصوصی بالا برای تعداد دانه در ردیف، وزن 100 دانه و عملکرد دانه، در زمره برترین دورگها محسوب گردیدند.