جستجو در مقالات منتشر شده


20 نتیجه برای قند

ابراهیم روغنی حقیقی ‌فرد،
جلد 4، شماره 4 - ( 10-1379 )
چکیده

به منظور بررسی سطوح مختلف باکتری Cellulomonas uda بر روند تخمیر و ترکیب شیمیایی، گیاه کامل ذرت به مدت 60 روز در سیلوهای کوچک 70 گرمی سیلو گردید. در یک طرح کاملاً تصادفی، سه عدد سیلو از گروه تیمار 1 (بدون باکتری) و تیمارهای 2 و 3 (به ترتیب 105×2/1 و 105×4/2 واحد تشکیل کلنی یا CFU، به ازای هر گرم گیاه تازه) در سومین و شصتمین روز بعد از سیلو کردن باز شدند. معیارهای مورد اندازه‌گیری عبارت بود از: ماده خشک، اسیدیته، ماده آلی، کربوهیدرات‌های محلول در آب، پروتئین خام، دیواره سلولی (NDF)، دیواره سلولی بدون همی‌سلولز (ADF)، همی‌سلولز و ازت آمونیاکی. افزودن باکتری در هر دو سطح باعث افزایش معنی دار اسیدیته سیلاژها در روز سوم گردید (05/0>P). اسیدیته نهایی علوفه سیلوشده با بیشترین غلظت باکتری، به طور معنی‌داری (05/0>P) بیشتر بود، که احتمالاً نشان‌دهنده افزایش شدت تخمیر کربوهیدرات‌های ناشی از تجزیه سلولز در این سیلوهاست. با افزودن باکتری، میزان قندهای محلول در آب باقی مانده نهایی، به طور غیرمعنی‌داری افزایش یافت. میزان ازت آمونیاکی نهایی همه سیلاژها کمتر از 8 درصد ازت کل، و در تیمارهای 2 و 3 از این هم کمتر بود. افزودن باکتری باعث کاهش میزان دیواره سلولی بدون همی‌سلولز (ADF) به میزان 9/11 و 8/1 درصد، به ترتیب در تیمارهای 2 و 3 گردید. میزان دیواره سلولی در تیمارهای 1 و 3 افزایش، و در تیمار 2 حدود 6/3 گرم در هر کیلوگرم ماده خشک کاهش نشان داد. میزان همی‌سلولز در همه تیمارها افزایش داشت، اما میزان سلولز در تیمارهای 1، 2 و 3 به ترتیب 38/9، 37/17 و 49/12 درصد کاهش یافت. به طور خلاصه، افزودن باکتری Cellulomonas uda در سطح 105×2/1 CFU به ازای هر گرم گیاه تازه در افزایش قندهای محلول در آب باقی مانده، کاهش دیواره سلولی و هیدرولیز سلولز از گیاه کامل ذرت موثر است.
شهرام دخانی، لادن ربیعی مطمئن،
جلد 5، شماره 1 - ( 1-1380 )
چکیده

بررسی خصوصیات فیزیکوشیمیایی سیب‌زمینی (.Solanum tuberosum L) به منظور نگهداری و فناوری آن بسیار با اهمیت می‌باشد، که از مهم‌ترین آنها می‌توان به مقدار قندهای شیرین و اسیدهای آلی سیب‌زمینی، در ابتدا و طی مدت انبارداری اشاره نمود. البته باید توجه داشت که در این میان، میزان قندهای احیاکننده (گلوکز و فروکتوز) سیب‌زمینی از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. در این مطالعه سه رقم سیب‌زمینی مورن، مارفونا و آگریا تهیه، و به صورت خشک تمیز شد. میزان ماده خشک و چگالی آنها تعیین گردید. سپس غده‌ها در دمای چهار درجه سانتی‌گراد با رطوبت نسبی 85 درصد، به مدت 15 هفته انبار، و سپس به مدت چهار هفته در درجه حرارت اتاق ( 1±25 C°) نگهداری شد. طی زمان نگهداری، میزان قندهای ساکارز، گلوگز و فروکتوز نمونه‌های سیب‌زمینی به صورت هفتگی، هم‌چنین میزان اسیدهای آلی ستیریک، دی‌مالیک و دی‌پیروگلوتامیک به صورت ماهیانه، با استفاده از کروماتوگرافی با کارایی زیاد تعیین گردید. نتایج به دست آمده از طرح کاملاً تصادفی با نمونه‌برداری، و مقایسه میانگین‌ها با تست دانکن آنالیز شد.

میزان کل قندهای احیاکننده و اسیدهای آلی غده‌های سیب‌زمینی، طی 15 هفته انبارداری در چهار درجه سانتی‌گراد افزایش معنی‌دار، و بعد از نگهداری در درجه حرارت اتاق کاهش معنی‌داری نشان داد. میزان قندهای احیاکننده رقم آگریا در ابتدای انبارداری، بعد از دوران انبارداری، و پس از نگهداری در درجه حرارت اتاق کمتر از ارقام مورن و مارفونا بود. با توجه به این که رقم آگریا دارای بیشترین میزان ماده خشک و کمترین مقدار ماده قندی احیاکننده می‌باشد، این رقم می‌تواند در صنعت چیپس یا پودر سیب‌زمینی مورد توجه قرار گیرد.


محمدجواد آروین، نسرین کاظمی ‌پور،
جلد 5، شماره 4 - ( 10-1380 )
چکیده

آثار شوری و خشکی بر رشد و ترکیب شیمیایی و بیوشیمیایی چهار رقم پیاز خوراکی دسکس، تگزارس ارلی گرانو (تگزاس)، دهیدراتور و پی‌اکس 492 در یک آزمایش گلخانه‌ای در گلدان بررسی گردید. تیمارهای تنش شوری عبارت بود از شاهد، 45 میلی‌مول کلرور سدیم و 45 میلی‌مول کلرور سدیم + 5 میلی‌مول کلرور کلسیم و تیمارهای خشکی عبارت بود از شاهد (نگهداری رطوبت گلدان‌ها در حد ظرفیت مزرعه) و خودداری از آبیاری تا زمانی که 50 درصد آب قابل استفاده مصرف شد، و سپس آبیاری تا حد ظرفیت مزرعه. گیاهان پس از چهار هفته از اعمال تیمارها برداشت شدند و وزن خشک اندام هوایی و ریشه، و سدیم، پتاسیم، کلسیم، پروتئین کل، قند و پرولین در اندام هوایی و ریشه اندازه‌گیری گردید.

نتایج نشان داد که تیمارهای کلرور سدیم و خشکی به طور معنی‌داری باعث کاهش وزن خشک اندام هوایی و ریشه شدند. از میان ارقام، رقم تگزاس بیشترین و رقم دسکس کمترین مقدار وزن خشک اندام هوایی را تولید کرد. کلرور سدیم به گونه معنی‌داری باعث افزایش سدیم و کاهش پتاسیم در اندام‌های هوایی و ریشه، و کاهش کلسیم در ریشه گردید. تیمار کلرور سدیم توأم با کلرور کلسیم آثار سوء ناشی از کلرور سدیم را خنثی نمود؛ بدین صورت که به طور معنی‌داری باعث افزایش وزن خشک اندام هوایی در دو رقم، و افزایش وزن خشک و پتاسیم ریشه و کاهش سدیم و قند در اندام‌های هوایی و ریشه همه ارقام گردید. کلیه تنش‌ها مقدار پروتئین کل اندام هوایی را در رقم تگزاس به گونه‌ای معنی‌دار افزایش دادند، در ارقام دیگر یا بی‌تأثیر بودند و یا باعث کاهش معنی‌دار آن گردیدند. مقدار پروتئین ریشه در کلیه ارقام، در اثر تیمارهای کلرور سدیم و کلرور سدیم توأم با کلرور کلسیم افزایش معنی‌دار پیدا کرد، ولی تنش خشکی تأثیری بر مقدار آن نداشت. افزایش و یا کاهش مقادیر قند و پرولین در اندام هوایی و ریشه تحت تأثیر تنش‌ها، از الگوی خاصی پیروی نکرد. از میان ترکیبات بیوشیمیایی اندازه‌گیری شده، مقدار پروتئین موجود در اندام هوایی گیاهان، تحت تنش‌های شوری و خشکی، هم‌بستگی مثبت بسیار زیادی با وزن خشک اندام هوایی نشان داد، که احتمالاً می‌توان از آن برای ارزیابی ارقام پیاز به این تنش‌ها استفاده نمود.


غلامرضا مصباحی، جلال جمالیان،
جلد 6، شماره 2 - ( 4-1381 )
چکیده

پکتین به عنوان ماده ایجاد کننده ژل، قوام دهنده، بافت دهنده، امولسیون کننده و تثبیت کننده، در بسیاری از مواد غذایی کاربرد دارد. تفاله چغندر قند، که پس از استخراج قند از چغندر حاصل می‌شود، منبعی سرشار از پکتین است. هدف از این پژوهش، ارائه روشی خاص برای استخراج پکتین از تفاله چغندر، و نیز بهبود خواص عملکرد پکتین استخراجی به منظور افزایش کاربرد آن بود. نخست تفاله چغندر، خشک شده و به صورت پودر در آورده شد. سپس در شرایط اسیدی با pH برابر 1 و 5/1، و در دمای 80 و 90 درجه سانتی‌گراد، و طی زمان‌های استخراج 1، 2، 3 و 4 ساعت، عمل استخراج پکتین از تفاله انجام شد. بیشترین بازده استخراج پکتین به میزان 35/22 درصد، تحت شرایط دمایی 90 درجه سانتی‌گراد، pH برابر 1 و مدت استخراج 4 ساعت حاصل گردید. در مرحله بعد ترکیبات ساختمانی پکتین استخراج شده از تفاله چغندر قند بررسی، و با پکتین تجاری مرکبات مقایسه شد. آن گاه پکتین تفاله چغندر قند در چند ماده غذایی مورد استفاده قرار گرفت، و برخی خواص عملکردی آن با پکتین تجاری مرکبات مقایسه گردید. هم‌چنین، اثر آمونیوم پرسولفات و pH بالا بر توانایی ایجاد ژل و افزایش ویسکوزیته توسط پکتین حاصله بررسی شد. سپس اثر کاربرد پکتین تفاله چغندر قند بر عطر و طعم چند ماده غذایی ارزیابی، و با پکتین تجاری مرکبات مقایسه شد. سرانجام نتیجه گرفته شد که پکتین استخراجی از تفاله چغندر، در برخی مواد غذایی مانند سس کچاپ به عنوان ماده قوام دهنده و افزایش دهنده ویسکوزیته قابل استفاده است، ولی نمی‌توان از آن انتظار داشت که در مواد غذایی، ژل مستحکمی را ایجاد کند.
پیمان نامور، محمد حسن صفر علیزاده، علی اصغرپورمیرزا،
جلد 7، شماره 1 - ( 1-1382 )
چکیده

در این پژوهش حساسیت سه سن اول لاروی Spodoptera exigua در برابر باکتری Bacillus thuringiensis بررسی گردید. برای تخمین LC50 از شش غلظت مختلف باکتری، که با فواصل لگاریتمی محاسبه شده بودند، به همراه یک شاهد برای هر سن لاروی به طور جداگانه استفاده شد. مقادیر LC50 برای لاروهای سن اول، که تنها 1-4 ساعت پس از خروج از تخم تیمار شدند، 617/311 پی‌پی‌ام، و برای لاروهای سنین دوم و سوم به ترتیب 95/1356 و 27/2708 پی‌پی‌ام برآورد گردید. بدین ترتیب مشخص شد که حساسیت لاروها با افزایش سن کاهش می‌یابد، و در نتیجه برای کنترل این آفت در مزرعه بهتر است هم‌زمان با اوج تفریخ تخم‌ها باکتری‌پاشی شود.
پیمان نوروزی، دگوان کای، محمد علی ملبوبی، بهمن یزدی صمدی،
جلد 7، شماره 3 - ( 7-1382 )
چکیده

ژن‌های OF2 ( نوعی اکسالات اکسیداز) و VAP که در مسیر پیام رسانی مقاومت به نماتد سیستی در چغندرقند هستند، قبلاً به ترتیب به کمک نشانگر مولکولی AFLP و سیستم دو هیبریدی در ناقل باکتریایی همسانه شده‌اند. برای آزمون قابلیت این ژن‌ها در ایجاد مقاومت در چغندرقند، ژن‌ها به ناقلین گیاهی قابل بیان منتقل گردیدند. برای این منظور، ژن OF2 پس از جدا سازی، درون T-DNA ناقل دوگانه pAM194 در پایین‌دست پروموتر ذاتی CaMV35S و نیز درون T-DNA ناقل دوگانه pBin121 تغییر یافته در پایین‌دست پروموتر القایی ژن Hs1pro-1 (ژن مسؤل ایجاد مقاومت به نماتد سیستی) قرار گرفت. ژن VAP نیز پس از جدا سازی از همسانه اولیه، در T-DNA پلاسمید pAM194 در پایین‌دست پروموتر ذاتی CaMV35S قرار گرفت. بدین ترتیب، سه سازه جدید که بیان کننده ژن‌هایی از مسیر پیام رسانی مقاومت به نماتد چغندرقند بودند ساخته شد. سپس این سه پلاسمید به آگروباکتریوم ریزوژنز سویه AR15834 جداگانه منتقل شدند و پس از آن، جداکشت دم‌برگ گیاه چغندرقند با آگروباکتری تلقیح شد. ریشه‌های مویین حاصل از تراریختی، پس از تأیید اولیه با روش رنگ‌آمیزی GUS و یا PCR، به منظور بررسی مقاومت با لارو نماتد تلقیح شدند. نتایج اولیه وجود مقاومت نسبی در برابر لارو نماتد را در شماری از ریشه‌های مویین نشان داد. این مقاومت را می‌توان به اثر ژن‌هایOF2 و VAP نسبت داد.
سید صفدر حسینی، ابراهیم حسن‌پور، سید یعقوب صادقیان،
جلد 10، شماره 3 - ( 7-1385 )
چکیده

رسول نخستین رقم ایرانی منوژرم هیبرید چغندر قند است که پس از 8 سال تلاش پژوهشی سرانجام در سال 1379 در مؤسسه تحقیقات و تهیه بذر چغندرقند توسعه داده شد. این رقم علاوه بر پرمحصول بودن، مقاوم به بولتینگ و بیماری لکه‌برگی چغندرقند می‌باشد و در اغلب نقاط چغندرکاری ایران نتایج قابل‌قبولی داده است. هدف پژوهش حاضر انجام برآوردی از نرخ بازده سرمایه‌گذاری دولت برای توسعه‌‌ این رقم با بهره‌گیری از رهیافت مازاد اقتصادی و استفاده از داده‌های حاصل از مزارع نمونه می‌باشد. نتایج به ‌دست آمده نشان داد که نرخ بازده داخلی اجتماعی سرمایه‌گذاری برای توسعه این رقم برابر 117 درصد می‌باشد. صرفه‌جویی ارزی حاصل از معرفی این رقم در اثر کاهش واردات شکر، حدود 7/28 میلیون دلار برآورد گردید. نتایج حاصله نشان‌دهنده پربازده بودن این سرمایه‌گذاری و وجود کم ‌سرمایه‌گذاری در حوزه تحقیقات کشاورزی است.
آسیه سیاه‌مرگویی، محمدحسن راشد محصل، مهدی نصیری ‌محلاتی، محمد بنایان‌اول، حمـید رحیمیان‌ مشهدی،
جلد 10، شماره 3 - ( 7-1385 )
چکیده

این پژوهش در سال زراعی 1382 در یکی از مزارع چغندرقند دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد انجام شد. به منظور توصیف الگوهای تغییرات مکانی و تراکم علف هرز سلمه‌تره، تاجریزی‌سیاه، تاج‌خروس، خرفه، سوروف و پیچک به عنوان مهم‌ترین علف‌های هرز یک‌ساله و چندساله رایج در مزارع چغندرقند از روش‌های ژئواستاتیستیک استفاده شد. نمونه‌برداری به روش سیستماتیک در فواصل نمونه‌برداری 7 متر× 7 متر و کادرهای 5/0 متر× 5/0 متر، در سه مرحله، قبل از تیمار پس‌رویشی، بعد از تیمار پس‌رویشی و قبل از برداشت انجام گرفت. پیوستگی تغییرات مکانی متغیرها، با استفاده از توابع واریوگرام بررسی و نقشه‌های توزیع و پراکنش گونه‌ها ترسیم شد. واریوگرام‌ها نشان دادند که تغییرات کلیه متغیرها تصادفی نبوده است. بیشترین دامنه ‌‌تأثیر مربوط به تاجریزی‌سیاه با 7/142 متر در مرحله اول نمونه‌برداری و کمترین دامنه‌تأثیر مربوط به خرفه با 5/1 متر در مرحله اول نمونه‌برداری به ‌دست آمد. قوی‌ترین هم‌بستگی مکانی در تاج‌خروس، در مرحله سوم نمونه‌برداری و کمترین هم‌بستگی مکانی مربوط به تاجریزی‌سیاه در مرحله اول نمونه‌برداری بود. نقشه‌های توزیع مکانی، توزیع لکه‌ای علف هرز را تأیید کرد. یک لکه علف هرز از یک نقطه پرتراکم تشکیل شده که به تدریج به سمت حاشیه از تراکم آن کاسته می‌شود. اکثر لکه‌ها در جهت ردیف‌های کاشت و آبیاری کشیدگی داشتند و ساختار لکه‌ها نیز در طی فصل رشد تغییر کرد. داشتن هر گونه اطلاعاتی پیرامون توزیع علف‌های‌هرز در مزارع می‌تواند در بهبود تصمیم‌گیری‌هایی مانند، کاربرد علف‌کش‌ها، انتخاب نوع علف‌کش یا مقدار کاربرد علف‌کش، مفید واقع شود. هم‌چنین داشتن چنین اطلاعاتی می‌تواند در طراحی بهتر برنامه‌های کنترل علف‌های‌هرز نیز مفید باشد.
لیلا خدائی، حشمت الله رحیمیان، رضا امیری، محمود مصباح، اصغر میرزائی اصل، سید کمال کاظمی تبار،
جلد 11، شماره 1 - ( 1-1386 )
چکیده

نرعقیمی ژنتیکی صفتی است که در چغندر قند به وسیله یک جفت آلل مغلوب (aa) کنترل می‌شود. وجود صفت نرعقیمی ژنتیکی در یک رگه یا جمعیت چغندر قند موجب تسهیل در انجام تلاقی‌های لازم در انتقال صفات مهم نظیر مقاومت به بیماری‌ها می‌شود. هم‌چنین با استفاده از نرعقیمی ژنتیکی می‌توان تنوع ژنتیکی جمعیت‌های تک‌جوانه‌ چغندرقند را افزایش داد. چنانچه صفت نرعقیمی ژنتیکی را بتوان با نشانگرهای مولکولی نشانمند نمود زمان و هزینه‌ای که برای انتقال آن به یک زمینه ژنتیکی دیگر لازم است، به شدت کاهش می‌یابد.‌‌‌‌ در این بررسی‏، برای نشانمند کردن ژن نرعقیمی ژنتیکی از 302 آغازگر RAPD به همراه روش BSA استفاده‌ شد. از مخلوط DNA 8 گیاه نر بارور و 8 گیاه نرعقیم از دو جمعیت 231 و 261 استفاده شد. ابتدا آغازگرها روی توده‌ها آزمون گردید و پس از شناسایی آغازگرهای چند شکل در بین دو توده، این آغازگرها روی تک‌ بوته‌های تشکیل دهنده هر کدام از توده‌ها آزمون شدند. چنانچه در این مرحله هم چند شکلی آغازگر تائید شد، در مرحله بعدی از آن در آزمون بقیه تک بوته‌های دو جمعیت 231 و 261 استفاده گردید. در پایان 10 نشانگر در جمعیت 231 و6 نشانگر در جمعیت 261 شناسایی شد که فاصله آنها از مکان ژنی نرعقیمی ژنتیکی کمتر از 50 سانتی‌مورگان بود. از میان این نشانگرها، نشانگر ناجفت AB 8-18-600 کمترین فاصله را با مکان ژنی نرعقیمی ژنتیکی داشت. این نشانگر فقط 3 نوترکیبی در جمعیت 231 و یک نوترکیبی در جمعیت 261 نشان داد، در نتیجه فاصله این نشانگر از مکان ژنی نرعقیمی ژنتیکی در مجموع این دو جمعیت برابر 3/5 سانتی‌مورگان برآورد شد.
نفیسه مهدوی عرب، رحیم عبادی، بیژن حاتمی، خلیل طالبی جهرمی،
جلد 11، شماره 42 - ( 10-1386 )
چکیده

  به منظور بررسی اثر حشره­کشی برخی از عصاره­های گیاهی، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کامل تصادفی با سه تکرار روی سوسک چهار نقطه­ای حبوبات در آزمایشگاه انجام شد. این عصاره‌ها‌ از 22 گیاه با سه حلال استون، متانول و هگزان گرفته شدند. آزمایش در شرایط دمایی 25 درجه سانتی‌گراد، رطوبت نسبی 5 ± 70 درصد و دوره نوری 16 ساعت تاریکی و 8 ساعت روشنایی انجام گرفت. هر واحد آزمایشی شامل یک ظرف پتری مفروش شده با کاغذ صافی بود که به عصاره­ها آغشته شده بود و در هر یک 25 سوسک چهار نقطه­ای حبوبات رها سازی شد. حشرات تلف شده بعد از 36 ساعت شمارش شدند. در این پژوهش بر اساس فرض طرح، عصاره‌هایی با کمتر از 50 درصد تلفات، از لیست عصاره‌های مورد آزمایش برای مراحل بعدی حذف ‌گردیدند. به این ترتیب عصاره‌های متانولی برگ کلپوره ( با 55 درصد تلفات )، هگزانی شیرتیغال (با 6/54 درصد تلفات)، استونی برگ استبرق (با 6/53 درصد تلفات)، متانولی شاتره (با 7/52 درصد تلفات)، متانولی فلفل‌دلمه (با 50 درصد تلفات ) و استونی آویشن شیرازی ( با50 درصد تلفات ) با بالاترین درصد تلفات در غلظت 300 میکرولیتر بر میلی‌لیتر، در مقایسه با شاهد جهت آزمایش اصلی برگزیده شدند. سپس تأثیر شش عصاره فوق، با پنج غلظت 150، 224، 335، 502 و 750 میکرولیتر بر میلی‌لیتر روی سوسک چهار نقطه‌ای حبوبات بررسی شدند. این آزمایش نیز در آزمایشگاه به صورت فاکتوریل در قالب طرح کامل تصادفی با سه تکرار اجرا شد. حشرات تلف شده بعد از 36 ساعت شمارش شدند. در غلظت 750 میکرولیتر بر میلی‌لیتر، عصاره استونی آویشن شیرازی و متانولی شاتره با 3/88% بالاترین و هگزانی شیر تیغال با 3/78% پایین‌ترین درصد تلفات را نشان دادند. در همه تیمارها با افزایش غلظت درصد تلفات افزایش یافت. مقدار LC50 محاسبه شده برای سوسک چهار نقطه‌ای حبوبات پس از 36 ساعت از تیمار دهی با عصاره­های گیاهی نشان داد که این سوسک در برابر عصاره آویشن شیرازی و شیر تیغال به ترتیب با مقدار LC50 برابر با 27/126 و 09/370 میکرولیتر بر میلی­لیتر بیشترین و کم‌ترین حساسیت را نسبت به سایر عصاره­ها از خود نشان داد. از بین غلظت‌ها و گیاهان آزمایش شده عصاره 5 گیاه با غلظتی که بالاترین تلفات را روی سوسک چهار نقطه‌ای حبوبات داشتند جهت آزمایش روی لارو برگخوار چغندر قند در گلخانه استفاده شدند. این آزمایش در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با چهارتکرار اجرا شد. عصاره استونی برگ استبرق با 5/57 % بیشترین وآویشن شیرازی با 5/27 % کمترین تأثیر را نسبت به سایر عصاره­ها روی لارو برگخوار چغندرقند داشتند.


آتنا شادمهر، پیمان نوروزی، قاسمعلی گروسی، نسرین یاوری،
جلد 11، شماره 42 - ( 10-1386 )
چکیده

  در این پژوهش پس از بهینه سازی روش سترون کردن سطحی سیست و لارو نماتد مولد سیست چغندرقند ( Heterodera schachtii )، امکان به کارگیری نماتد در گیاهچه‌های بذری چغندر قند جهت تبدیل لارو به سیست در کشت آزمایشگاهی بررسی گردید. بدین منظور ابتدا سیست‌ها از خاک آلوده استخراج و در محلول کلرید روی 5/0 گرم در لیتر قرار گرفته و تفریخ تخم‌ها صورت گرفت. سپس جهت تهیه لاروهای سترون نماتد از تیمارهای مختلف سترون کردن استفاده گردید. با مقایسه میانگین داده‌ها به روش دانکن برای تعداد لاروهای زنده و سترون، مشخص شد که تیمار‌های اتانل 70 درصد به مدت یک دقیقه به اضافه هیپوکلریت سدیم 5 درصد به مدت 5 دقیقه و نیز هیپوکلریت سدیم 1/0 درصد به مدت 20 دقیقه به ترتیب به عنوان بهترین تیمارهای سترون کردن سیست‌های جدا سازی شده از خاک و لاروهای خارج شده از سیست‌های غیر سترون می‌باشند. در مرحله بعد، به منظور بررسی تبدیل لارو به سیست در شرایط درون شیشه از دو رقم چغندر قند حساس به نماتد به نام‌های 191 و 7233 استفاده شد. جهت تهیه بستر مناسب ریشه زایی و مایه زنی ریشه‌ها با لاروهای سترون شده از محیط کشت PGoB با غلظت‌های مختلف هورمونی استفاده گردید. مشاهده سیست‌های تشکیل شده روی ریشه، پس از رنگ‌آمیزی توسط استرئو میکروسکوپ انجام و شمارش نهایی سیست‌ها 40 روز پس از مایه زنی گیاهچه‌ها صورت گرفت. روی هر گیاهچه از دو رقم مذکور 5 تا 12 سیست تشکیل گردید. در نتیجه به نظر می‌رسد این روش بتواند در ارزیابی ژرم پلاسم چغندر قند جهت غربال ژنوتیپ‌های مقاوم به نماتد در شرایط کنترل شده کشت آزمایشگاهی استفاده شود.


محمودرضا تدین،
جلد 12، شماره 45 - ( 7-1387 )
چکیده

به منظور بررسی اثر پساب کارخانه قند بر درصد عناصر اندام هوایی (شاخساره)، عملکرد و اجزای عملکرد و کیفیت دانه دو رقم گندم، پژوهشی مزرعه‌ای در دو سال زراعی 1385 و 1386 در محدوده کارخانه قند اقلید به اجرا در آمد. تیمارها شامل دو رقم گندم الموت و زرین و دو سطح آبیاری با آب چشمه (شاهد) و آبیاری پساب کارخانه قند بود. پژوهش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی در 3 تکرار انجام شد. نتایج نشان داد که آبیاری با پساب کارخانه قند منجر به افزایش درصد نیتروژن، فسفر و کلسیم اندام هوایی و کاهش غلظت عناصر آهن، منگنز، روی، مس و بور شد ولی تأثیر معنی‌داری بر درصد عناصر پتاسیم، منیزیم و گوگرد نداشت. نتایج نشان داد که درصد نیتروژن در تیمار شاهد در هر دو رقم الموت و زرین به ترتیب 41/2 و 54/2 درصد و در تیمار پساب 28/3 و 41/3 درصد، درصد فسفر در تیمار شاهد 42/ و 47/ درصد و در تیمار پساب 46/ و 51/ درصد و کلسیم در تیمار شاهد 29/ و 32/ درصد و در تیمار پساب به 47/ و 48/ درصد افزایش یافت. در هر دو سال آزمایش و در هر دو رقم گندم کمترین تعداد پنجه، تعداد سنبله بارور، تعداد دانه در سنبله، وزن هزار دانه، عملکرد دانه و شاخص برداشت از تیمار آبیاری با پساب به‌دست آمد هر چند که این میزان کاهش در رقم الموت بیشتر از رقم زرین بود. در هر دو رقم الموت و زرین کمترین تعداد پنجه به ترتیب با 33/2 و 56/2 ، تعداد سنبله با 83/1 و 92/1، تعداد دانه در سنبله با 67/31 و 51/32 عدد ، عملکرد دانه با 5233 و 5532 کیلوگرم در هکتار، شاخص برداشت با 03/32 و 53/33 درصد و بهره وری آب با 72/ و 75/ کیلوگرم بر متر مربع از تیمار پساب در مقایسه با شاهد به دست آمد. نتایج نشان داد که استفاده از پساب کارخانه می‌تواند منجر به کاهش درصد عناصر غذایی موجود در دانه و عملکرد دانه گندم شود.
سلیمان عباسی، حنانه فرزان مهر،
جلد 13، شماره 47 - ( 1-1388 )
چکیده

امروزه اینولین به‌دلیل دارا بودن ویژگی‌های مفید تغذیه‌ای به‌طور گسترده‌ای در جهان مورد استفاده می‌باشد. یکی از منابع مهم استخراج صنعتی اینولین نوعی کنگر است. لذا در این بررسی، میزان قند کل، اینولین و بهینه‌سازی شرایط استخراج آبی اینولین با و بدون اعمال امواج فراصوت (به شکل مستقیم و غیرمستقیم) و ترکیب‌های مختلف زمان، دما و نسبت حلال به کنگرفرنگی مورد مطالعه قرار گرفت. طرح آزمایشی شامل استفاده از طرح Box-Behnken و روش آماری سطح پاسخ بود. با توجه به مدل تجربی به دست آمده توسط روش سطح پاسخ، ارتباط میان متغیرهای مورد مطالعه و میزان استخراج قند کل کنگرفرنگی مناسب تشخیص داده شد. با توجه به میزان ماده‌ خشک (7/6 درصد) و میزان قند کل (9/3 درصد) کنگرفرنگی، شرایط بهینه‌ استخراج اینولین دمای 80 ، زمان 5 دقیقه و نسبت حلال به کنگرفرنگی 1:5 تعیین گردید. به‌علاوه، مقایسه یافته‌های روش استخراج آبی با و بدون اعمال امواج فراصوت نشان‌دهنده‌ رابطه مستقیم بین میزان استخراج قند کل، فرکانس و توان امواج فراصوت بود، به‌گونه‌ای که با به‌کار بردن امواج فراصوت با فرکانس و توان بالاتر زمان استخراج نسبت به زمان استخراج آبی بدون اعمال فراصوت به‌طور قابل ملاحظه‌ای کاهش یافت.
زهره داورپناه، محمود شیخ زین الدین، شهرام دخانی، قدرت الله سعیدی،
جلد 13، شماره 47 - ( 1-1388 )
چکیده

ارزش و اهمیت ریشه شیری ن بیان ب هدلیل تنوع مواد شیمیایی موجود در آن است که از بین این ترکیبات، اسید گلیسیریزیک ب ه عنوان ماده مؤثره آن از اهمیت ویژه ای در صنایع غذایی، داروسازی و دخانیات برخوردار است. هدف از این مطالعه بررسی اثر فصل و منطقه برداشت بر ترکیبات شیمیایی شامل خاکستر، ق ند و اسید گلیسیریزیک و کیفیت ریشه شیرین بیان بود . در این پژوهش ، ریشه های شیرین بیان در دو فصل تابستان و پاییز و از ۳ منطقه ( اقلید، بیضاء و دشمن زیاری ) در استان فارس، یک منطقه در استان کرمان (بافت ) و یک منطقه در استان کرمانشاه (اسلام آباد) برداشت و آزمایش های شیمیایی تعیین صفات روی پودر عصاره آنها انجام شد . داده های آزمایش بر اساس طرح بلوک کامل تصادفی با ۶ تکرار و به صورت مرکب تجزیه گردید . با توجه به نتایج حاصل، اثر فصل بر میزان قند قبل و بعد از هیدرولیز، اثر منطقه و اثر متقابل فصل و منطقه بر میزان خاکستر، قند قبل و بعد از هیدرولیز و میزان اسید گلیسیریزیک در سطح احتمال یک درصد معنی دار بود . نتایج نشان داد که کمترین میزان خاکستر در ریشه شیرین بیان منطقه اسلام آباد و در فصل تابستان ، بیشترین میزان قند قبل از هیدرولیز در ریشه های برداشت شده از منطقه اسلام آباد و بافت ، بیشترین میزان قند بعد از هیدرولیز از ریشه های برداشت شده از منطقه اسلا مآباد در فصل پاییز و بیشترین میزان اسید گلیسیریزیک در ریش ههای برداشت شده از منطقه بیضاء در فصل پاییز به دست آمد.
احسان محجوبی، حمید امانلو، داود زحمتکش،
جلد 13، شماره 47 - ( 1-1388 )
چکیده

۱۷۱ ، و ± ۲، میانگین روزهای آبستنی ۱۵ /۷۶ ± ۱/ ۲۸۹ ، میانگین تعداد زایش ۱۴ ± ۱۸ ر أس گاو هلشتاین با میانگین روزهای شیردهی ۳۵ ۴ به منظور مطالعه اثر جایگزینی تفاله چغندر قند (ماده خوراکی لیپو ژنیک) با جو (ماده خوراکی /۱۲ ± ۰/ میانگین نمره وضعیت بدنی ۳۵ گلوکوژنیک) بر توان تولیدی، نمره وضعیت بدنی و متابولیت های خون در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی مورد آزمایش قرار گرفتند . ۱۴ درصد /۸۷ ( ۲۳ درصد جو (بدون تفاله )، ۲ /۴۷ ( گاوها براساس تعداد زایش بلوک بندی شدند و به طور تصادفی به سه تیمار که حاوی ۱ ۱۷ درصد تفاله ) بودند، اختصاص داده شدند . میانگین تولید شیر تصحیح / ۶ درصد جو (به همراه ۲ /۲۷ ( ۸ درصد تف اله) و ۳ / جو (به همراه ۶ ۲۰ کیلوگرم در روز بود . درصد چربی شیر در / ۱۸ و ۰۸ /۰۸ ،۱۸/ ۳ درصد چربی در تیمارهای یک تا سه به ترتیب ۱۰ / شده براساس ۵ درصد پروتئین، لاکتوز، کل مواد .(P<۰/ ۵ درصد بود و تفاوت معنیداری داشت ( ۰۰۳ / ۴ و ۱۸ /۹۱ ،۴/ تیمارهای یک تا سه به ترتیب ۳۷ ۰/ ۰ و ۸۴ /۸۲ ،۰/ جامد، و مواد جامد بدون چربی تفاوت معنی داری بین تیمارها نداشتند . انرژی شیر در تیمارهای یک تا سه به ترتیب ۷۶ ۰- واحد ) و ضخامت چربی پشت / ۰- و ۱۲ /۰۹ ،۰/ یک تمایل به کاهش نمره وضع یت بدنی ( ۱۳ .(P<۰/ مگاکالری در کیلوگرم بود ( ۰۲ کلسترول ،((P<۰/ ۵۷ میل یگرم در دسی لیتر ( ۰۱ / ۵۸ و ۱۶ ،۶۵/ ۱- میل یمتر) تشخیص داده شد. تغییر گلوکز پلاسما ( ۸۳ / ۰- و ۶ /۴ ،۲/۵) ۷ گرم در دسی لیتر / ۷ و ۷ /۳۲ ،۶/ و کل پروتئین پلاسما ( ۴۲ ،((P<۰/ ۱۲۰ میلی گرم در دسی لیتر ( ۰۰۳ / ۱۲۲ و ۸ /۴ ،۱۵۷/ پلاسما ( ۳۳ به ترتیب در تیمارهای یک تا سه معنی دار بود . سایر متابولیت های پلاسما از جمله اسیدهای چرب غیر استریفه و انسولین تغییر ((P<۰/۰۴) معنی داری نداشتند . با توجه به نتایج این آزمایش به نظر می رسد که با گنجاندن مواد خوراکی لیپو ژنیک در جیره گاوهای چاق در اواخر دوره شیردهی میتوان تا حدی نمره وضعیت بدنی را کاهش داد و نیز از کاهش تولید ملازم با رقیق کردن جیره جلوگیری نمود.
عصمت مهدی خانی مقدم، حمید روحانی، ماهرخ فلاحی رستگار،
جلد 13، شماره 48 - ( 4-1388 )
چکیده

یکی از مهمترین عوامل بیماری زای چغندر قند در ایران می باشد . به منظور کنترل (Heterodera schachtii) نماتود سیستی چغندر قند طی دو سال در T. virens و Trichoderma harzianum بیولوژیکی این نماتود اثر ۱۰ جدایه از قارچ تریکودرما متعلق به گونه های آزمایشگاه و گلخانه روی تخم و سیست نماتود مورد بررسی قرار گرفت . جدایه های قارچ تریکودرمادر آزمایشگاه باعث شدند که به طور به T. virens VM و 1 T. harzianum Bi متوسط ۶۰ در صد تخم ها نسبت به شاهد پارازیته شده و از بین بروند . در بین آنها دو جدایه ۷۲ در صد پارازیتیسم بهتر از جدایه های د یگر عمل کردند . آزمایش ها در گلخانه به صورت طرح کاملاً" تصادفی با ۱۲ / ۷۶ و ۵۵ / ترتیب با ۱۸ تیمار و سه تکرار در خاک اتوکلاو شده و خاک اتو کلاو نشده (خاک مزرعه) به طور جداگانه اجرا شد. تجزیه واریانس داده ها و مقایسه میانگین ها با آزمون چند دامنه ای دانکن نشان داد که بین تیمارهایی که در آنها قارچ تریکودرما به کار رفته از نظر جمعیت نماتود در پایان با تیمار شاهد (P < ۰/ آزمایش، میزان آلودگی و وزن تر و خشک غده ها و هم چنین وزن تر و خشک شاخ و برگ اختلاف معنی داری ( ۰۵ ۷۲ در صد کاهش آلودگی در خاک اتو کلاو شده اثر بهتری / ۷۶ و ۶۵ / وجود دارد . در این آزمایش ها نیز دو جدایه ذکر شده به ترتیب با ۶۸ به ترتیب با T. virens VM و 1 T. harzianum Bi نسبت به دیگر جدای هها نشان دادند. در خاک اتوکلاو نشده نماتود کش راگبی، جدای ههای ۷۲ در صد کاهش آلودگی بهترین تأثیر را درکنترل نماتود سیستی چغندر قند از خود نشان دادند. / ۷۵ و ۷۸ /۱۵ ،۸۱/۶۵
شورانگیز جوانمردی، رضا فتوت ، جلال صبا،
جلد 14، شماره 53 - ( 7-1389 )
چکیده

تنظیم اسمزی به عنوان یک مکانیسم مهم تحمل به تنش خشکی در گیاهان عمل می‌کند. تجمع اسمولیت‌ها به حفظ تورژسانس سلولی و فرایندهای وابسته به آن کمک می‌کند و رشد، عملکرد و زنده مانی گیاهان در خاک‌های شور یا خشک را تحت تأثیر قرار می‌دهد. با این حال اساس فیزیولوژیکی تنظیم اسمزی و نقش آن در عملکرد گندم کمتر بررسی می‌شود. در این تحقیق اثر تنظیم اسمزی و اجزای آن بر عملکرد تک بوته‌های گندم نان در یک آزمایش گلدانی تحت تنش خشکی مورد بررسی قرار گرفت. ده لاین گندم نان در گلدان‌هایی تحت سطوح مختلف آبیاری در قالب طرح اسپلیت پلات رشد یافتند. در طی مرحله پر شدن دانه، محتوای قند برگ، محتوای پرولین و تنظیم اسمزی با نمونه‌گیری از برگ پرچم تحت شرایط نرمال و تنش اندازه‌گیری شد. از ساقه اصلی گیاه برای اندازه‌گیری محتوای قند استفاده شد. اگر چه لاین‌ها از نظر تنظیم اسمزی با یکدیگر تفاوت داشتند، اما رابطه‌ای بین عملکرد با تنظیم اسمزی دیده نشد. عدم وجود رابطه بین تنظیم اسمزی و محتوای پرولین و قندها نشان می‌دهد که این ترکیبات احتمالاً سهم کمی در تنظیم اسمزی گندم داشته و مطالعات تکمیلی در این رابطه باید صورت گیرد.
آناهیتا شریعت، محمد حسن عصاره، عباس قمری زارع،
جلد 14، شماره 53 - ( 7-1389 )
چکیده

عناصر سنگین از جمله کادمیم که در نتیجه فعالیت‌های عمده شهری و صنعتی و کشاورزی تولید می‌شوند و باعث آلودگی منابع آب‌ می‌شوند. از طرفی با توجه به نیاز روزافزون جنگل‌کاری در ایران، لازم است که تحقیقی جامع بر روی گونه‌های سریع الرشد و همیشه سبز اکالیپتوس و نقش این گیاهان در جذب فلزات سنگین از جمله کادمیم انجام شود. به این منظور پس از تهیه نهال‌های گونه Eucalyptus occidentalis در گلدان‌های حاوی سیلیس و آبیاری نهال‌ها با محلول غذایی حاوی غلظت‌های (5، 10 و 15) میلی‌مولار کلرید کادمیم به مدت 10 ماه آبیاری و در پایان این مدت نمونه‌های ریشه و برگ برداشت شده و مقدار عنصر کادمیم در اندام‌های ساقه، برگ و ریشه و برخی پارامترهای فیزیولوژیکی و مورفولوژیکی از جمله قندهای محلول، پرولین، رنگیزه‌های گیاهی، پارامترهای رشد، صفات روزنه‌، نسبت وزن برگی، شاخص تنش تحمیل شده و صفات جوانه‌زنی اندازه‌گیری شد. مطالعات نشان داد که غلظت کادمیم در تیمار 15 میلی‌مولار به ترتیب در ریشه، برگ و ساقه 585، 142 و 87 میلی‌گرم بر کیلوگرم ماده خشک است. با افزایش غلظت تیمارهای کادمیم میزان پرولین افزایش و از مقدار رنگیزه‌های گیاهی کاسته شد. نتایج این تحقیق بیانگر این است که اکالیپتوس توان انباشته‌سازی عنصر آلاینده کادمیم را دارد بدون آن که اختلال جدی در رشد آن به وجود آید. بنابراین می‌توان از این گیاه جهت کاهش آلودگی‌های محیط زیست استفاده نمود.
ناصر میران، عباس صمدی،
جلد 16، شماره 61 - ( 7-1391 )
چکیده

به منظور تعیین اعداد مرجع و شاخص‌های DRIS در چغندرقند(Beta Vulgaris L.) و مقایسه آنها با شاخص‌های DOP، 57 نمونه‌ برگ از مزارع چغندرقند در استان آذربایجان غربی جمع‌آوری و غلظت‌های عناصر غذایی N، P، K، Ca، Mg، Fe، Zn، Mn، Cu و B تعیین شدند. مزارع با توجه به مقدار عملکرد به دو گروه مزارع با عملکرد بالا و پایین تقسیم شدند. نرم‌ها و شاخص‌های DRIS محاسبه و دامنه کفایت غلظت عناصر غذایی پرنیاز و کم نیاز تعیین شدند. دامنه کفایت عناصر غذایی در برگ‌های چغندرقند برای عناصر غذایی N، P، K، Ca، Mg به‌ترتیب: 4/5-0/3، 47/0-21/0، 7/3-7/1، 6/1-55/0، 34/0-19/0 درصد و برای عناصر Fe، Zn، Mn، Cu و B به‌ترتیب: 168-24، 19-10، 138-42، 14-10و 20-9 میلی‌گرم بر کیلوگرم بودند. براساس شاخص‌های DRIS و DOP در بین عناصر به‌ترتیب فسفر (P) و مس (Cu) منفی‌ترین شاخص‌ها را داشتند. شاخص‌های تعادل تغذیه‌ای DRIS وDOP در کلیه مزارع با عملکرد پایین، خیلی بیشتر از صفر بود که نشان‌دهنده عدم تعادل تغذیه‌ای در این مزارع بود. مقایسه روش‌های DRIS و DOP نشان داد که هر دو روش در تفسیر نتایج تجزیه برگی نتایج مشابهی را ارائه می‌دهند
الهه احمدپور دهکردی، محمودرضا تدین، علی تدین،
جلد 19، شماره 73 - ( 8-1394 )
چکیده

به‌منظور بررسی اثر پساب شهری و منابع مختلف کودی بر غلظت عناصر پر‌مصرف و کم‌مصرف و رشد شاخساره چغندر قند، آزمایشی به‌صورت کرت‌های خرد شده در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با سه تکرار در سال زراعی 1392 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه شهرکرد انجام گرفت. تیمار‌ها شامل سه مرحله آبیاری با پساب شهری در مرحله 2 تا 4 برگی چغندر قند، آبیاری با پساب شهری در مرحله 8 تا 12 برگی چغندر قند، آبیاری با آب معمولی (شاهد) به‌عنوان عامل اصلی و چهار تیمار کودی شامل کود گوسفندی، کمپوست بستر قارچ، کود شیمیایی و بدون کود (شاهد) به‌عنوان عامل فرعی آزمایش بود. نتایج نشان داد استفاده از پساب در مرحله 8 تا 12 برگی به‌طور معنی‌داری سبب افزایش تعداد برگ و وزن خشک شاخساره چغندر قند در مقایسه با آب معمولی شد. همچنین آبیاری با پساب در مرحله 8 تا 12 برگی اثر معنی‌داری بر غلظت عناصر N،P و K در شاخساره چغندر قند داشت. اما تأثیر پساب بر غلظت عناصر آهن و روی معنی‌دار نبود. در بین تیمار‌های کودی نیز بالا‌ترین وزن خشک شاخساره و تعداد برگ به تیمار کود گوسفندی و همچنین بیشترین غلظت عناصر آهن و روی به‌تیمار کمپوست قارچ اختصاص داشت.



صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله علوم آب و خاک دانشگاه صنعتی اصفهان می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | JWSS - Isfahan University of Technology

Designed & Developed by : Yektaweb