3 نتیجه برای مبارزه بیولوژیک
سعید قدیری راد، بیژن حاتمی، غلامحسین اسدی،
جلد 6، شماره 4 - ( 10-1381 )
چکیده
در بررسی زیستشناسی مگس شکارگر Leucopis glyphinivora Tanas، طول عمر حشرات کامل حدود هشت روز و میانگین تولید تخم توسط هر ماده 7/35 عدد بود. دوره جنینی، سه سن لاروی و پوپاریوم به ترتیب 7/2، 16/2، 48/3، 7/5 و 45/8 روز، و یک نسل آن حدود یک ماه طول کشید. کارایی این شکارگر با قرار دادن تخم آن در مجاورت حشرات کامل شته سیاه باقلا به ترتیب به نسبتهای 1 به 1، 1 به 2، 1 به 4، 1 به 8 و 1 به 16 روی گیاه باقلا بررسی شد. لاروهای سن اول تنها از پورههای سن اول و دوم شته تغذیه میکردند. نسبتهای 1 به 4، 1 به 8 و 1 به 16 شکارگر به شکار، به ترتیب باعث 9/97، 8/98 و 61 درصد کاهش جمعیت شته گردید، در حالی که در نسبتهای 1 به 1 و 1 به 2، لاروهای شکارگر به دلیل ترک گیاه میزبان برای جستجوی پورههای ریز شکار، در کاهش جمعیت آن ناموفق بودند. بنابراین، لاروهای این شکارگر صرفاً در یک محدوده خاص از ساختار سنی و جمعیتی شته میزبان کارایی داشتند.
زهرا رفیعی کرهرودی، بیژن حاتمی،
جلد 7، شماره 2 - ( 4-1382 )
چکیده
بالتوری سبز [Chrysoperla carnea Steph] از دشمنان طبیعی مهم شتهها، به ویژه شته سبز جالیز (Aphis gossypii Glov) است. در این پژوهش دو آزمایش رهاسازی تخم بالتوری روی گیاه خیار در قفسهایی به ابعاد70*70*40 سانتیمتر و در گلخانه انجام شد. در آزمایش اول، رهاسازی تخم با روش کرایزوبگ (کیسههای توری مخصوص با 360 سوراخ در هر 215 سانتیمتر مربع، 8 سانتیمتر عرض و 12 سانتیمتر طول) در هفت تیمار شامل نسبتهای 1:1، 1:5،1:10، 1:15 و 1:20 (شکار: شکارگر)، و تیمارهای شاهد دارای گیاهانی با کیسه خالی و بدون آن صورت گرفت. این آزمایش یک بار در بهار و یک بار در پاییز انجام شد. در آزمایش دوم، بهترین نسبتهای رهاسازی تخم در کنترل شته جالیز با دو روش کرایزوبگ و رهاسازی تخم به صورت مخلوط با خاک اره به عنوان ماده همراه آن مقایسه شد. رهاسازی تعیین شده در هر دو روش شامل نسبتهای 1:1 و 1:5 (شکار: شکارگر) بود. تیمارهای شاهد در دو روش به ترتیب عبارت از کیسه خالی و خاک اره بودند. نتایج آزمایش اول نشان داد که نسبتهای رهاسازی 1:1 و 1:5 در پاییز بدون اختلاف معنیدار، ولی در بهار دارای اختلاف معنیدار بودند. این اختلاف احتمالاً ناشی از تفاوت درجه حرارت بود. همچنین، اثر متقابل تیمار و فصل نشان داد که بین نسبتهای 1:5 و 1:1 در بهار و پاییز اختلاف معنیدار وجود ندارد. در آزمایش دوم نیز نسبتهای رهاسازی 1:1 و 1:5 در روش خاک اره با یکدیگر، و با نسبت 1:1 در روش کرایزوبگ هیچ گونه اختلاف معنیدار نداشتند، در حالیکه نسبت رهاسازی 1:5 کرایزوبگ با 1:1 در هر دو روش اختلاف معنیدار نشان داد. در عینحال، رهاسازی تخم در روش خاک اره با نکروزه شدن برگهای خیار همراه بود.
مهدی نصر اصفهانی، احمد مرتضوی،
جلد 8، شماره 3 - ( 7-1383 )
چکیده
بیماری نقطه سیاه سیب زمینی یک بیماری قارچی بوده و عامل ایجاد آن Colletotrichum coccodes (syn. C. atramentarium) است که با تولید آسروول بهصورت نقاط سیاه رنگ روی قسمتهای زیرزمینی گیاه آلوده بالاخص ساقه زیرزمینی ظاهر میگردد. بررسیها نشان داد که بیماری معمولاً در اواسط فصل ایجاد شده و تا اواخر فصل ادامه و گسترش مییابد. برای تعیین میزان آلودگی گیاه سیبزمینی به بیماری نقطه سیاه و نیز اثر کشت سایر محصولات قبل از سیبزمینی روی این بیماری در منطقه فریدن اصفهان بازدیدهایی از مزارع مورد کشت سیب زمینی به عمل آمد. نتایج مشخص نمود که میانگین آلودگی گیاهان سیبزمینی مورد کشت در این منطقه 86/39 درصد است. تجزیه دادههای حاصل از بررسیهای زراعی در منطقه نشان داد که آیش یک ساله از کمترین آلودگی به ترتیب در مقایسه با کشت گندم، یونجه و جو برخوردار است. بررسی مبارزه بیولوژیـکی بیماری نقـطه سیاه در قالب یک طرح بـلوکهای کامل تـصادفی با استـفاده از اسپور قارچ آنتاگـونیست Trichoderma harzianum در آغشتن غدههای بذری سیب زمینی، افزودن آن در ردیفهای کشت با سه غلظت متفاوت و نیز تلفیق آغشتن غدههای بذری و افزودن اسپور در ردیفهای کشت غدههای سیب زمینی نشان داد که قارچ آنتاگونیست موجب کاهش بیماری نقطه سیاه سیب زمینی شده است. هر چند کمترین آلودگی در تیمار تلفیقی آغشتن غدههای بذری و افزودن اسپور قارچ آنتاگونیست به خاک در مقایسه با سایر تیمارها بود. البته میزان کاهش بیماری بستگی به روش کاربرد و مقدار اسپور مورد استفاده داشته است. بررسی تعداد ساقه ، اوزان تر و خشک ، رشد طولی گیاه و میزان محصول نشان داد که این قارچ آنتاگونیست موجب ازدیاد رشد و نمو گیاه سیب زمینی و همچنین محصول آن شده است. بررسی و مقایسه حساسیت 24 رقم سیبزمینی تجاری به بیماری نقطه سیاه معلوم داشت که ارقام مورد بررسی واکنشهای متفاوت و معنی داری نسبت به بیماری از خود نشان میدهند. به طوریکه رقم دزیره کمترین آلودگی را داشته و پس از آن به ترتیب ارقام اسکورت، کیزر، کاسموس، کارلیتا و مورن با اختلاف بسیار کمی واقع شدند. بیشترین آلودگی روی رقم ماریجک دیده شد و پس از آن ارقام کوزیما و مونالیزا قرار گرفتند و بقیه ارقام در حد فاصل این دو طیف واقع شدند.