57 نتیجه برای مدیریت
علی مراد حسن لی، علیرضا سپاسخواه،
جلد 4، شماره 2 - ( 4-1379 )
چکیده
در این بررسی، تعداد هفت باغ در نقاط مختلف شهرستان داراب به عنوان نمونه انتخاب و با هدف ارزیابی سیستمهای آبیاری قطرهای مورد مطالعه قرار گرفت. علاوه بر این، با استفاده از چهار مدل: بلانی - کریدل فائو، هارگریوز - سامانی، تشت تبخیر کلاس A و سولومن - کوداما آب مورد نیاز مرکبات برآورد گردید. بر پایه نتایج حاصل از شیوه هارگریوز - سامانی با میزان 1296 میلیمتر نیاز سالیانه آبیاری، مقایسهای بین مصرف آب فعلی و آنچه که باید در شرایط مطلوب مصرف شود به عمل آمد.
نتایج اندازهگیریها نشان داد که در تمام باغهای مورد مطالعه، دبی قطرهچکانها به میزان قابل ملاحظهای، به دلیل پایین بودن فشار و یا گرفتگی، کمتر از دبی اسمی آنهاست. باغداران با افزایش تعداد قطرهچکان های هر درخت و افزایش زمان آبیاری، گاهی حتی بیش از 5/2 برابر حد نیاز آب برای هر درخت تأمین میکنند، که از طریق فرونشت عمقی و افزایش سطح خیسشدگی (تا 100%) تلفات چشمگیری را باعث میشوند. باغهایی که به مراتب بیش از حد نیاز آبیاری میشوند ضریب پخش یکنواختی نسبتاً خوبی دارند، ولی به دلیل تفاوت فاحش در حداقل فشار ورودی لولههای جانبی در مانیفلدها دارای بازده کاربرد آبیاری پایینی هستند. دامنه تغییرات ضریب یکنواختی در باغهای مورد مطالعه از 40% تا 91% و دامنه تغییرات بازده کاربرد چارک پایین از 31% تا 82% و بازده بالقوه کاربرد چارک پایین از 36% تا 82% متغیر بود. مجموعه بررسیها نشان داد که باغداران از میزان آب واقعی مورد نیاز مرکبات اطلاعی ندارند. باغهایی که در آنها سیستم صافی نسبتاً خوب عمل میکند، به دلیل بالا بودن تعداد قطرهچکانها، بیش از نیاز آبیاری میشوند و باغهایی که صافی ندارند و یا صافیهای ناقص دارند و یا در آنها فشار کافی تأمین نشده، به مراتب کمتر از حد مورد نیاز آبیاری میگردند. به دلیل بالا بودن ضریب تغییرات کارخانهای قطرهچکانهای شرکت قطران اتصال، که در منطقه کاربرد بیشتری دارد (22/0=CV)، ضریب یکنواختی قطرهچکانهای نو در حد 55% بود. حجم آبی که در زمان حداکثر نیاز در اغلب باغها برای هر درخت تأمین میگردید، به مراتب بیش از نیاز درختان در وضعیت مطلوب بود.
ایرج ملک محمدی، علی شفیعی علویجه،
جلد 4، شماره 2 - ( 4-1379 )
چکیده
ترویج بنا به رسالت وجودی خویش، در پی یافت و حل مسئله، همواره به شدت نیازمند جوی با تفاهم بین مردم و مسئولان است. برای دستیابی به تفاهمسنجی مورد نیاز ترویج، در این تحقیق سعی شد روشی برای محاسبه ضریب تفاهم ابداع و در یک مطالعه موردی آزمون شود. در این زمینه وضعیت عشایر ایل جرقویه اصفهان مورد توجه قرار گرفت. پس از بررسی مسائل و مشکلات ایل مزبور در خصوص مشکلات مبتلا به آنها از امور دام و منابع طبیعی، نسبت به بررسی نظریات مسئولان، یعنی مدیران، کارشناسان و مروجان منابع طبیعی استان نیز اقدام شد. بنابراین، جامعه آماری این تحقیق شامل دو گروه مدیران، کارشناسان و مروجان منابع طبیعی استان اصفهان از یک طرف (مشتمل بر 32 نفر) و عشایر جرقویه از طرف دیگر (مشتمل بر 75 مسئول خانوار) بود. وسیله تحقیق دو نوع پرسشنامه مجزا بود که در 52 سؤال مربوط به مشکلات یاد شده در ییلاق و قشلاق مشترک بودند. پس از جمعبندی مسائل و مشکلات عشایر از جنبههای یاد شده، نسبت به ارزشگذاری آنها اقدام شد. سپس با بهرهگیری از مقیاس ترتیبی، میانگین رتبهای هر یک از مشکلات در دو گروه عشایر و مسئولان محاسبه گردید. در درون هر گروه از پاسخگویان، با استفاده از آماره کروسکال والیس و در بین دو گروه مزبور با استفاده از آماره من وایتنی- یو مقایسه صورت گرفت.
نتایج نشان داد که بین نظریات عشایر در مورد بهرهبرداری از مراتع، چه توسط خود آنها و چه توسط روستاییان، نیز در مورد تأمین علوفه دستی برای دام در منطقه ییلاق، وحدت نظر وجود ندارد. ولی آنها در دیگر موارد ذکر شده با یکدیگر هم عقیده بودند. در بین مسئولان نیز تفاهم معنیداری در خصوص 52 مشکل مورد مطالعه وجود داشت. مقایسه نظریات موافق عشایر با نظریات مسئولان، حاکی از تفاهم معنیداری در خصوص 48 مشکل در امور دام و منابع طبیعی مبتلا به عشایر بود. از این روش میتوان برای سنجش تفاهم مردم و مسؤولان در زمینه مسائل و مشکلات متنوع، از جمله کشاورزی و منابع طبیعی، به خوبی بهره جست و مشکلات مورد تفاهم را اولویتبندی و برای حل آنها برنامهریزی کرد.
عبدالرضا اقتداری نایینی، حسین غدیری،
جلد 4، شماره 2 - ( 4-1379 )
چکیده
به منظور یافتن دوره بحرانی کنترل علفهای هرز و همچنین بهترین زمان شروع کنترل (زمان استفاده از علفکشها) و طول مدت مورد نیاز برای کنترل علفهای هرز (دوام علفکش در خاک) در ذرت دانهای، آزمایشهای مزرعهای در چهارده تیمار و چهار تکرار، در مناطق کوشکک و باجگاه واقع در استان فارس، در سال 1374 انجام گرفت. تیمارها شامل زمانهای مختلف شروع وجین علفهای هرز (20، 30، 40 و 50 روز پس از رویش ذرت) و طول دورههای متفاوت وجین علفهای هرز (دورههای 10، 20 و 30 روز) و دو شاهد شامل وجین کامل و حضور کامل علفهای هرز، در طول دوره رشد ذرت بود.
در منطقه کوشکک، طول دوره 10 روز وجین علفهای هرز به طور معنیدار عملکرد کمتری نسبت به طول دورههای 20 و 30 روز وجین علفهای هرز داشت، و در منطقه باجگاه طول دوره 10 روز وجین علفهای هرز به طور معنیدار عملکرد کمتری نسبت به طول دوره 30 روز وجین علفهای هرز نشان داد. زمان شروع وجین علفهای هرز به تنهایی، در هر دو منطقه آزمایشی معنیدار نبود، ولی برهم کنش زمان شروع و طول دوره وجین علفهای هرز معنیدار گردید. در هر دو منطقه آزمایشی، حداقل 20 روز کنترل علف هرز در مراحل اولیه رشد ذرت و علفهای هرز، و حداقل 30 روز کنترل علف هرز در مراحل پیش از گرده افشانی، برای جلوگیری از کاهش عملکرد کافی به نظر میرسد. در هر دو منطقه، به منظور جلوگیری از کاهش سطح برگ ذرت، دوره 20 روز کنترل علفهای هرز، تا 40 روز پس از رویش ضروری میباشد
محمد عبداللهی عزت آبادی، غلامرضا سلطانی، عباس نجاتی،
جلد 5، شماره 4 - ( 10-1380 )
چکیده
در این پژوهش یک سیستم اطلاعاتی ساده مدیریت مزرعه معرفی شد که با همکاری کشاورزان و یک مرکز اطلاعرسانی اداره میشود. نتایج نشان داد که کشاورزان مورد بررسی تمایل کافی برای همکاری با این سیستم را دارند. با این وجود، نخستین گام در اجرای هر سیستم اطلاعاتی، داشتن سیستمهای حسابداری میباشد، که تنها 42% کشاورزان مورد بررسی از آن استفاده میکنند. علت استفاده نکردن از سیستمهای حسابداری، نداشتن آگاهی از اهمیت آن است و در صورت بیان منافع آن، به آسانی از سوی کشاورزان پذیرفته میشود. در بیان این اهمیت، منابع سیستمهای حسابداری بررسی شده و نتایج نشان داد افرادی که دارای دفاتر حسابداری هستند، نسبت به کشاورزان فاقد این دفاتر، دارای عملکرد در هکتار بیشتری میباشند.
جهانگرد محمدی، فایز رئیسی گهرویی،
جلد 7، شماره 4 - ( 10-1382 )
چکیده
آگاهی از ساختار وابستگی مکانی ویژگیهای مختلف خاک که نسبت به سیستمهای چرا دارای حساسیتاند، از نقطهنظر تعیین میزان و نوع تغییرات حادث شده در روابط خاک- گیاه و جلوگیری از وقوع تغییرات ناخواسته و مضر در اکوسیستم، حائز اهمیت است. در بررسی حاضر از مجموعه روشهای آماری ژئواستاتیستیک و نظریه فراکتال بهمنظور بررسی آثار قرق طولانی مدت بر تغییرات مکانی شماری از خصوصیات شیمیایی خاک شامل مواد آلی، ازت کل، فسفر و پتاسیم قابل دسترس در دو ناحیه تحت قرق و غیرقرق واقع در منطقه سبزکوه استان چهارمحال و بختیاری استفاده شده است. بررسی ساختار تغییرات مکانی متغیرهای موردنظر از طریق محاسبه تابع آماری واریوگرام انجام شد.
نتایج نشان داد که الگوی تغییرات مکانی متغیرهای خاک به تاریخچه مدیریت مرتع کاملاً وابسته است. واریوگرام مواد آلی در منطقه چرا دارای ساختاری خطی و بدون دسترسی به واریانس آستانه با توجه به مقیاس مطالعاتی بوده است. در حالیکه الگوی تغییرات مکانی این متغیر در نواحی قرق از ساختاری قوی و دارای واریانس آستانه مشخص تبعیت میکند. علاوه بر آن فسفر قابل دسترس در منطقه چرا فاقد هرگونه ساختار مکانی بود. واریوگرامهای ازت کل و پتاسیم قابل دسترس در هر دو ناحیه قرق و چرای مفرط تابع ساختار کروی است، بنابراین دامنه تغییرات در نواحی قرق تقریباً دو برابر ناحیه تحت چرا بوده است. نتایج حاصل از بهکارگیری نظریه فراکتال نشان میدهد که ویژگیهای خاک دارای خصیصههای فراکتالی بوده، بدینترتیب که آزمون تغییرات مکانی آنها با افزایش مقیاس مطالعاتی اطلاعات با جزئیات بیشتری را آشکار میسازد. همچنین نتایج حاصل از محاسبه بعد فراکتالی نشان میدهد که مقدار عددی بعد فراکتالی برای تمامی متغیرهای مورد بررسی بزرگ و به عدد 2 نزدیک است. در عینحال بعد فراکتالی برای فسفر و پتاسیم قابل دسترس در ناحیه چرا بزرگتر از ابعاد فراکتالی آنها در نواحی قرق است. همچنین بعد فراکتالی، که با استفاده از واریوگرام محاسبه شد، میتواند بهعنوان شاخصی مناسب بهمنظور توصیف الگوی تغییرات مکانی یک متغیر و پیچیدگیهای موجود در آن، بهکار گرفته شود.
سیدسعید اسلامیان، علیرضا زارعی، احمد ابریشمچی،
جلد 8، شماره 1 - ( 1-1383 )
چکیده
یکی از روشهای تحلیل منطقهای جریان کم، استفاده از روش رگرسیون چندگانه برای بهدست آوردن روابطی بین دبی جریان کم با دورههای بازگشت معین و ویژگیهای حوضه آبخیز است، که در این پژوهش برای برآورد دبی جریان کم با دورههای بازگشت مختلف در حوضه آبریز مازندران از آن استفاده شد. پس از تحلیل فراوانی نقطهای جریان کم برای 20 ایستگاه آب سنجی، آزمون همگنی انجام شد و دو ایستگاه غیر همگن شناخته شده و از محاسبات حذف گردیدند. روابط منطقهای بین دبی جریان کم با دورههای بازگشت 2، 5، 10 و 20 سال و ویژگیهای حوضه شامل مساحت حوضه، ارتفاع متوسط حوضه، حداقل ارتفاع حوضه، فاکتور شکل، طول شاخه اصلی رودخانه، طول شاخه اصلی رودخانه از مرکز ثقل تا نقطه خروجی حوضه، در صد مساحت جنگلی، میانگین بارش سالانه و شیب متوسط حوضه به مدلها راه یافتند. در نهایت میانگین خطای نسبی مدل برای دورههای بازگشت 2، 5، 10 و 20 سال به ترتیب برابر1/41، 41/3، 45/0 و 2/47 درصد بهدست آمده، که در مقایسه با ب دیگران، مدلها از خطای کمتری برخودار بودند.
محسن باباشاهی، غلامرضا قربانی، حمید رضا رحمانی،
جلد 8، شماره 3 - ( 7-1383 )
چکیده
هدف از این بررسی ارزیابی وضعیت تغذیهای گاوداریهای اصفهان و همچنین بررسی وجود یا عدم وجود رابطه بین نیتروژن اوره شیر و باروری در نخستین تلقیح پس از زایمان بود. بدین منظور نمونههای شیر وخون به ترتیب از 290 و170 رأس گاو شیری هلشتاین از 9 گاوداری صنعتی جمع آوری شد. نمونههای مواد غذایی نیز برای تعیین رابطه بین نیتروژن اوره شیر و درصد پروتئین و انرژی تخمینی جیره جمعآوری شد. محاسبه رابطه بین نیتروژن اوره خون و شیر با استفاده از رگرسیون ساده خطی نشان داد که یک رابطه بسیار نزدیکی بین این دو وجود دارد. همچنین، روابط رگرسیونی نشان میدهد که درصد پروتئین جیره و نسبت پروتئین به انرژی تخمینی جیره به ترتیب تنها 7 و10 درصد از تغییرهای نیتروژن اوره شیر را توجیه میکند. علت پایین بودن ضریب تبیین، احتمالاً بهدلیل مدیریت تغذیهای نامطلوب و نوسانات ترکیبهای جیره در روزهای مختلف بوده است. برای تعیین رابطه نیتروژن اوره شیر و باروری از رگرسیون لجستیک استفاده شد. یک رابطه منفی منحنی شکلی بین نیتروژن اوره شیر و احتمال آبستنی در اولین تلقیح وجود داشت، بهطوریکه احتمال آبستنی گاوها با غلظت نیتروژن اوره شیر 5/16 تا 19 میلیگرم در دسیلیتر بیشتر از گاوها با نیتروژن اوره شیر کمتر از 5/16 و یا بیشتر از 19 میلی گرم در دسیلیتر بود. احتمال آبستنی گاوهای با نیتروژن اوره شیر 5/16 تا 19 میلیگرم در دسی لیتر 94/1 برابر گاوهای با نیتروژن اوره شیر کمتر از 14 میلیگرم در دسیلیتر و 63/1 برابر گاوهای با نیتروژن اوره شیر 14 تا 5/16 میلیگرم در دسی لیتر بود.
نتایج این پژوهش نشان میدهد که اگرچه نیتروژن اوره شیر ابزار مناسبی برای مدیریت تغذیهای گاوهای شیری است، ولی بهعنوان یک ابزار برای کنترل بازده تولید مثلی مناسب نمیباشد.
کیوان اصغری، جبار سوری نژاد، عبدالرحیم ذوالانوار،
جلد 9، شماره 3 - ( 7-1384 )
چکیده
در این پژوهش، شبیهسازی آبخوان دشت برخوار واقع در شمال شرق اصفهان، برای تخمین ضرایب هیدرودینامیک و تهیه مدل پیشبینی و مدیریتی آبخوان به منظور بررسی وضعیت سطح آب سفره در سالهای آینده مورد بررسی قرار گرفته است. با بررسی وضعیت زمینشناسی دشت و لوگ چاههای موجود در دشت، مشخص شد که دشت برخوار شامل دو آبخوان تحت فشار و آزاد میباشد. با توجه به اطلاعات موجود که مربوط به آبخوان آزاد میشد، محدودهای از این آبخوان برای مدلسازی ریاضی انتخاب گردید. با تقسیم منطقه به 4 واحد ژئوهیدروژئولوژیک و استفاده از PEST، از اجزای مدل MODFLOW، واسنجی مدل برای تخمین ضرایب K و Sy صورت گرفت. با استفاده از مدل واسنجی شده، وضعیت تراز آب سفره در سالهای 1390-1380 با توجه به گزینههای مختلف مدیریتی بررسی شد. بررسی گزینه تأثیر روند بهرهبرداری کنونی بر روی سطح آب آبخوان در سالهای آتی، بیانگر حداکثر افتی برابر با 48 متر میباشد. به منظور ارائه یک راهکار عملی برای بهبود وضعیت آبخوان، گزینه کنترل بهرهبرداری آبخوان با اعمال کاهش 30 درصد دبی تخلیه چاههای بهرهبرداری بررسی گردید. از مهمترین نتایج اجرایی این راهکار میتوان به کاهش افت 26 درصد اشاره نمود. با توسعه یک مدل بهینهسازی و اعمال محدودیتهای لازم در نقاط بحرانی منطقه و همچنین انتقال آب از دیگر نقاط منطقه روند افت آب در حد قابل قبولی (کمتر از 10 متر تا سال 1390) قابل کنترل به نظر میرسد. با به کارگیری مدل بهینهسازی روند افت در هر کدام از نقاط ماکزیمم افت منطقه مشخص کننده تغییر روند افزایشی افت و بهبود وضعیت آبخوان است.
جواد ترکمانی، محمد عبدالهی عزت آبادی،
جلد 9، شماره 3 - ( 7-1384 )
چکیده
در این بررسی نحوه استفاده از برنامهریزی چندهدفی(Multiobjective programming)، برنامهریزی مصالحهای
(Compromise programming) و تکنیکهای تصفیه(Filtering techniques)، در مدیریت منابع کمیاب ارائه شده است. دادههای مورد نیاز از نمونهای شامل 109پستهکار شهرستان رفسنجان جمعآوری گردیده است. هدف برنامه ایجاد مصالحهای بین اهداف حداکثر سازی سود، حداکثر سازی سطح باغات پسته منطقه و حداقل سازی بهرهبرداری از منابع آب است. از روشهای برنامهریزی چند هدفی و تکنیک تصفیه برای یافتن مجموعه کارآ(Efficient set) در بین اهداف فوق استفاده شد و سپس با استفاده از برنامهریزی مصالحهای بهترین جواب توافقی به دست آمد. هر چند که در جواب مصالحهای هیچ کدام از اهداف سهگانه فوق به طور کامل محقق نشد، ولی برنامه به سمت ایدآلها نزدیک شده است. این جواب توافقی با فرض یکسان بودن اهمیت اهداف محاسبه گردید. این در حالی است که، با تنظیم وزن اهداف بر اساس ترجیحات تصمیمگیران میتوان جوابهای مناسبتری نیز به دست آورد.
بیژن حاتمی، زینت احمدزاده،
جلد 9، شماره 4 - ( 10-1384 )
چکیده
سفید بالک گلخانه Trialeurodes vaporarioum West یکی از آفات مهم گیاهان زراعی و زینتی در مزارع و گلخانههاست که معمولاً با استفاده از سموم شیمیایی و یا عوامل کنترل بیولوژیک کنترل میشود. در این مطالعه تأثیر استفاده جداگانه و توأم حشرهکش کونفیدر و بالتوری سبز (Chrysoperla carnea (Steph علیه سنین مختلف پورگی آفت روی گیاه گوجه فرنگی در هفت تیمار و سه تکرار بررسی شد. تیمارها شامل شکارگر تنها، حشرهکش تنها و چهار تیمار تلفیقی حشرهکش و بالتوری سبز بودند که در آنها رهاسازی شکارگر به ترتیب در فواصل 5، 10، 15 و 20 روز پس از سم پاشی انجام شد. آب پاشی در شاهد و سم پاشی در تیمار حشرهکش تنها و رهاسازی شکارگر در سایر تیمارها هر 10 روز یک بار تکرار گردید. در تیمارهای استفاده توأم سم و بالتوری، سم پاشی فقط یک بار در ابتدای آزمایش انجام شد. نتایج نشان دادند که بین تیمارهای مختلف، اختلاف معنیداری وجود دارد. یک یا دو بار سمپاشی و یا رهاسازی بالتوری باعث کنترل آفت نگردید. حذف جمعیت آفت تقریباً بعد از سم پاشی سوم در تیمار حشرهکش تنها و یا با رهاسازی سوم در تیمار تلفیقی حشرهکش + رهاسازی بالتوری در روز بیستم بعد از سم پاشی مشاهده شد. این دو تیمار نشان دادند که تأثیر یکسانی در کنترل آفت دارند. همچنین در تیمار حشرهکش + رهاسازی بالتوری در روز پنجم بعد از سم پاشی، پس از پنج بار رهاسازی، جمعیت آفت کنترل شد. بین تیمار شکارگر تنها با تأثیر کمتر از تیمار حشرهکش تنها، اختلاف معنیداری وجود داشت. به طور کلی، میتوان اظهار نمود که اعمال تیمار تلفیقی حشرهکش و بالتوری سبز مناسبترین و مطلوبترین گزینه ممکن در کنترل آفت در دراز مدت میباشد.
سید حسن طباطبایی، حسین فرداد، محمدرضا نیشابوری، عبدالمجید لیاقت،
جلد 10، شماره 1 - ( 1-1385 )
چکیده
برای تعیین دقیقتر بازده کاربرد آبیاری جویچهای نسبت به روشهای متداول، لحاظ کردن تغییرات مکانی و زمانی خصوصیات نفوذ ضروری میباشد. از طرفی مدیریتهای مختلف زراعی به نحو قابل توجهی بر نفوذ مؤثر است. هدف از این پژوهش شبیه سازی تغییرات زمانی ضرایب نفوذ معادله کوستیاکف- لوئیس در خاکهای درز و ترکدار با دو مدیریت زراعی رایج بوده است. آزمایشها در یک فصل زراعی در کرج در زمینی با بافت لوم- رسی انجام گرفت. دو تیمار مدیریتی شامل خاک بدون کاه و کلش و خاک با کاه و کلش به میزان 5 تن در هکتار بوده و جویچهها به تعداد 22 عدد و به عرض 75/0 متر ایجاد شد. ضرایب معادله نفوذ با استفاده از روش ورودی- خروجی و دو نقطهای الیوت واکر در 6 جویچه به دست آمد. بر اساس نتایج این پژوهش ضرایب k و a در طی فصل رشد تغییرات معنیداری نداشته ولی ضریب .f در دو مدیریت مختلف تغییرات معنیداری نشان داده که توسط مدل لگاریتمی شبیه سازی شده است. مقادیر تغییرات زمانی نفوذ تجمعی (Z) نیز تحت بررسی قرار گرفت که نتایج نشان داد مقادیر Z در طی فصل رشد تغییرات معنیداری داشته و با مدل لگاریتمی قابل شبیه سازی است. در پایان روابط بدون بعد *Z برای به دست آوردن Z در زمانهای متفاوت، آبیاریهای مختلف و مدیریت کاه و کلش ارائه شده است. بر پایه نتایج این پژوهش اگر چه کاه و کلش باعث اختلاف در مقادیر .f و Z در دو تیمار مورد مطالعه شده است ولی کاه و کلش تاثیری در روند تغییرات زمانی این پارامترها نداشته و این روند مستقل از حضور یا عدم حضور بقایای گیاهی است که احتمالاً به افزایش چگالی ظاهری خاک و کاهش پایداری خاکدانهها در طی فصل رشد مربوط است.
قاسم محمدینژاد، عبدالمجید رضائی،
جلد 11، شماره 1 - ( 1-1386 )
چکیده
این بررسی بهمنظور ارزیابی پایداری 9 ژنوتیپ یولاف و یک رقم جو نسبت به مدیریتهای زراعی و همچنین برای تعیین سهم هر یک از عوامل زراعی ( محیطی) در ایجاد اثر متقابل ژنوتیپ × محیط و تعیین پایدارترین جزء عملکرد در سال زراعی 80-1379 در مزرعه پژوهشی دانشگاه صنعتی اصفهان واقع در لورک نجفآباد انجام شد. ژنوتیپهای یولاف شامل 4 رقم کانادایی و 5 لاین اصلاحی از ترکیه بودند . محیطهای مورد بررسی را سه تاریخ کاشت 20 مهر، 10 آبان و 30 آبان و سه تراکم کاشت 300، 375 و 450 بذر در مترمربع تشکیل دادند. برای هر محیط از طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار استفاده شد. تجزیه واریانس مرکب برای صفات تعداد خوشه بارور در مترمربع، تعداد دانه در خوشه، وزن هزار دانه و عملکرد دانه تفاوتهای ژنتیکی بسیار معنیداری را بین ژنوتیپها نشان داد. به جز برای وزن هزار دانه برای بقیه صفات بین محیطهای مورد ارزیابی اختلاف معنیداری وجود داشت. عملکرد دانه و همه اجزاء آن اثر متقابل ژنوتیپ × محیط معنیداری نشان دادند. نسبت مجموع مربعات اثر متقابل از کل تغییرات برای عملکرد دانه (37/22%) بیشتر از سایر صفات بود. تجزیه پایداری بر مبنای ضریب رگرسیون خطی نشان داد که رقم بویر و لاین 28 با عملکرد بالاتر از میانگین و ضریب رگرسیون خطی نزدیک به 1 دارای سازگاری مطلوب هستند، در حالیکه رقم پیسر و جوماکویی بهترتیب با محیطهای مساعد و نامساعد سازگاری خصوصی داشتند. بر مبنای میانگین مربعات انحراف از خط رگرسیون رقم بویر با کمترین انحراف پایدارترین رقم تشخیص داده شد. تجزیه ضرایب مسیر آثار متقابل ژنوتیپ× محیط بهروش تای نشان داد که جزء ژنوتیپی 3V (وزن دانه) مهمترین جزء تأثیرگذار بر عملکرد و پایداری است. بر ایناساس رقم بویر با دارا بودن بالاترین مقدار 3V پایدارترین ژنوتیپ پرمحصول تشخیص داده شد. مقایسه اجزای محیطی در روش تای، مرحله گرده افشانی و تشکیل دانه را حساسترین مرحله رشد ژنوتیپها نسبت به عوامل محیطی معرفی نمود، از اینرو ارزیابی پایداری ژنوتیپها بر اساس جزء ژنوتیپی 2V (تعداد دانه در خوشه) سودمند نخواهد بود. در نهایت بر مبنای نتایج این پژوهش، رقم بویر با عملکرد 8/5 تن در هکتار و واکنش پایدار در همه محیطها به عنوان رقم مناسب شناخته شد.
محمود صبوحی، غلامرضا سلطانی، منصور زیبایی،
جلد 11، شماره 1 - ( 1-1386 )
چکیده
بهرهبرداری بی رویه از منابع آب زیر زمینی در ایران، بویژه در منطقه مورد مطالعه موجب تخریب این منابع و افت آبهای زیرزمینی شده است. درمطالعه حاضر، راهکارهای مختلف مدیریت منابع آب زیر زمینی شامل برداشت آزاد (کنترل نشده)، کنترل بهینه برداشت از آبهای زیرزمینی، بهرهبرداری از آبهای زیر زمینی و سیاست مالیاتی، دخالت دولت و کنترل قانونی، مشارکت بهره برداران درکنترل برداشت از آبهای زیرزمینی و همکاری دولت و تشکلهای بهرهبرداران مورد مقایسه قرار گرفته است. جهت آزمون تجربی این راه کارها، تابع تقاضای آب چغندرکاران دشت نریمانی واقع در استان خراسان برآورد گردید. نتایج به دست آمده از دادههای جمع آوری شده و تابع تقاضا مشخص کرد که راه کار " بهره برداری از آبهای زیرزمینی و سیاست مالیاتی" نسبت به گزینههای دیگر امکان رسیدن به بهرهبرداری پایداراز آبهای زیرزمینی را فراهم میکند. همچنین، راه کار مناسب متأثر از خصوصیات فرهنگی، اجتماعی واقتصادی بهرهبرداران و شرایط کلی حاکم بر جامعه میباشد. از طرف دیگر دنبال کردن هر راه کار الزامات خود را میطلبد. برای راه کار پیشنهادی مطالعه حاضر، نظام کارای مالیاتی ضروری میباشد. براساس نتایج این مطالعه، دولت میتواند از طریق اتخاذ سیاست مناسب مالیاتی، هزینههای جنبی بهرهبرداری بی رویه از منابع آب زیر زمینی را به خود بهره برداران منطقه منتقل نماید.
محسن شکلآبادی، حسین خادمی، مصطفی کریمیان اقبال، فرشید نوربخش،
جلد 11، شماره 41 - ( 7-1386 )
چکیده
پژوهندگان بسیاری دگرگونی پوشش گیاهی در اثر چرای دام در منطقه زاگرس مرکزی را بررسی نمودهاند، اما مطالعه دقیقی در ارتباط با نقش اقلیم و مدیریت چرا در تغییر ویژگیهای خاک در این مناطق انجام نگرفته است. این مطالعه با هدف بررسی نقش اقلیم و قرق درازمدت بر ویژگیهای بیوشیمیایی خاک انجام شد. چهارده قرق مطالعاتی و مناطق مجاور چرا شده آنها در سه منطقه چادگان، پیشکوه و پشتکوه انتخاب و از دو عمق 5-0 و 15- 5 سانتیمتری نمونه خاک جمعآوری گردید و ویژگیهای خاک شامل کربن آلی (OC)، نیتروژن کل (TN)، نسبت کربن آلی به نیتروژن کل (C/N)، کربن توده زنده میکروبی (MBC)، نسبت کربن توده زنده میکروبی به کربن آلی (Cmic/Coc) و کسر متابولیکی (qCO2) اندازهگیری یا محاسبه گردید. کمترین میزان OC، MBC، TN و Cmic/Coc در منطقه چادگان مشاهده گردید که عمدتاً به علت ورودی کمتر بقایای تازه گیاهی در اثر اقلیم خشکتر میباشد. مقادیر این ویژگیها در مناطق پیشکوه و پشتکوه حدود 5/2 تا 3 برابر منطقه چادگان میباشند. شدت چرا در منطقه پیشکوه کمتر از منطقه پشتکوه بوده و تفاوتی بین مناطق چرا و قرق شده مشاهده نمیشود. اما به علت شدت بیشتر چرا در منطقه پشتکوه تفاوت شدید و معنیداری بین مناطق چرا و قرق شده وجود دارد. نتایج Cmic/Coc و qCO2 نشان داد کیفیت کربن خاک در مناطق پیشکوه و پشتکوه مناسبتر میباشد. در مجموع به نظر میرسد مناطق پیشکوه و پشتکوه میتوانند با مدیریت مناسب به سرعت احیا گردند در حالی که در منطقه چادگان احیای خاک به زمان بسیار طولانیتری نیاز خواهد داشت
آسیه سیاهمرگویی، محمدحسن راشدمحصل، مهدی نصیری محلاتی، محمد بنایان اول، علی اصغر محمدآبادی،
جلد 11، شماره 41 - ( 7-1386 )
چکیده
این تحقیق در سال 1382 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد در دو قطعه زمین تحت کشت جو علوفهای به اجرا درآمد. نمونهبرداری به روش سیستماتیک روی فواصل نمونهبرداری 7 متر×7 متر و کوادراتهای 5/0متر× 5/0متر، در سه مرحله، قبل از مصرف علفکش، بعد از مصرف علفکش و بعد از برداشت محصول انجام شد. نتایج نشان داد تراکم گیاهچههای علفهایهرز یکساله در تناوب چغندر- جو بیش از مزرعه با تناوب آیش- جو و تراکم علفهایهرز چندساله در تناوب آیش- جو بیش از تناوب چغندر- جو بود. نقشههای توزیع و تراکم گونهها، توزیع لکهای علفهایهرز را تأیید کردند. شکل و اندازه لکهها با توجه به گونه و مزرعه تغییر نمود اما موقعیت مکانی لکهها قبل و بعد از مصرف علفکش تغییر زیادی نکرد. درصد نقاط عاری از علفهرز در مزرعه با تناوب آیش- جو، در مرحله اول و دوم نمونهبرداری به ترتیب 5/11 و 5/1 درصد و در مزرعه با تناوب چغندر- جو، 6/0 و 0 درصد گزارش شد. این نتایج علاوه بر تأکید آلودگی بیشتر در مزرعه با تناوب چغندر- جو، ناکارامدتر بودن این تفاوت را از تناوب آیش- جو با مدیریت متعارف اعمال شده در مزرعه نشان میدهد.
علیاصغر شاهرودی ، محمد چیذری،
جلد 11، شماره 42 - ( 10-1386 )
چکیده
هدف این تحقیق بررسی و تحلیل عوامل تأثیرگذار بر نگرش کشاورزان نسبت به مشارکت در تعاونی آببران با رویکرد مقایسه دو گروه کشاورزان در شبکههای آبیاری دارای تعاونی آببران و فاقد آن میباشد. این تحقیق از نوع توصیفی- همبستگی و علّی- مقایسهای میباشد. کشاورزان شبکههای آبیاری در استان خراسان رضوی جامعه آماری این تحقیق را تشکیل میدهند که با استفاده از روش نمونهگیری طبقهای 335 کشاورز به صورت کاملاً تصادفی انتخاب شدند. روایی پرسشنامه از طریق اعضای هیأت علمی دانشکده کشاورزی در دانشگاه تربیت مدرس و متخصصان و کارشناسان سازمان جهاد کشاورزی و شرکت سهامی آب منطقهای در استان خراسان رضوی بهدست آمد. پایایی ابزار پژوهش نیز با انجام آزمون مقدماتی از طریق تکمیل 30 پرسشنامه در شبکه آبیاری تبارک آباد قوچان مورد تأیید قرار گرفت و ضرایب اطمینان آلفای کرونباخ (α) برای بخشهای مختلف بین 73/0 تا 86/0 محاسبه شد. نتایج حاصل از همبستگی پیرسون نشان داد که برخی از متغیرهای تحقیق نظیر میزان تحصیلات، سطح زیر کشت آبی، درآمد سالیانه، تماسهای ترویجی، مؤلفههای سرمایه اجتماعی، وضعیت آبیاری منطقه از دیدگاه آببران و وضعیت مشارکت کشاورزان در زمینه مدیریت شبکههای آبیاری با نگرش کشاورزان نسبت به مشارکت در تعاونی آببران رابطه مثبت و معنیداری وجود دارد. علاوه بر این بین میانگینهای ابعاد نگرشی کشاورزان نسبت به مشارکت در تعاونی آببران در دو گروه پاسخگویان در شبکههای آبیاری دارای تعاونی آببران و فاقد آن اختلاف معنیداری وجود دارد. نتایج حاصل از رگرسیون چند متغیره گام به گام نشان داد که متغیرهای عملکرد کشاورزان در زمینه مدیریت آب زراعی، مشارکت اجتماعی، اعتماد اجتماعی، وضعیت آبیاری منطقه از دیدگاه آببران و وضعیت مشارکت کشاورزان در زمینه مدیریت شبکههای آبیاری 1/61 درصد از تغییرات نگرش کشاورزان را نسبت به مشارکت در تعاونی آببران پیشبینی میکند.
معصومه یوسفی، حسین شریعتمداری، محمد علی حاج عباسی،
جلد 11، شماره 42 - ( 10-1386 )
چکیده
مدیریت صحیح عملیات کشاورزی و حفظ مواد آلی خاک، از جمله عوامل مهم در کشاورزی پایدار میباشند. مقدار ماده آلی خاک یکی از شاخصهای مهم کیفیت خاک محسوب میشود. ذخایر لبایل مواد آلی به عنوان شاخص خوبی از کیفیت خاک که بیشتر به تغییرات عملیات مدیریتی حساس میباشد، میتواند مورد بررسی قرار گیرد. تحقیق حاضر با هدف بررسی برخی از ذخایر لبایل کربن آلی خاک به عنوان شاخص ارزیابی تأثیر مدیریتهای متفاوت زراعی در دو خاک آهکی صورت گرفت. این مطالعه دردو محل 1- کرتهای تحت کوددهی با چهار سطح0،25، 50 و 100 مگاگرم کود گاوی در هکتار با تناوب زراعی ذرت- گندم ( C1, C2, C3, C4 ) و در کرتهای زیر سیستمهای کاشت ( C5, C6, C7 ) با سابقه تناوب مشخص در مزرعه تحقیقاتی لورک و2- در سیستمهای کاشت با تاریخچه کشت مشخص ( C8, C9, C10 ) در مزرعه ایستگاه تحقیقاتی فزوه اجرا گردید. نمونه برداری خاک از دو عمق 5- 0 و 15- 5 سانتیمتر از وسط کرتها انجام شد. در نمونههای خاک مقادیر کربن آلی، کربوهیدرات قابل عصارهگیری با آب داغ، ذرات مواد آلی ( POM )، کربن آلی و مقدار کربوهیدرات قابل عصارهگیری با آب داغ در بخش POM ومیانگین وزنی قطر خاکدانههای پایدار در آب اندازهگیری شد. اجزای اندازهگیری شده مواد آلی و پایداری خاکدانهها، تحت تأثیر مدیریتهای گوناگون، تفاوت معنی داری نشان دادند. بیشترین مقدار کربوهیدرات و پایداری خاکدانه در منطقه لورک در پلاتهای 100 مگاگرم کود گاوی در هکتار و در منطقه فزوه درزمین زیر کشت یونجه به دست آمد. همچنین نتایج نشان داد که میانگین وزنی قطر خاکدانههای پایدار در آب همبستگی بیشتری با مقدار کربوهیدراتهای قابل عصارهگیری با آب داغ نسبت به سایر اجزای کربن آلی داشتند. بخش کربوهیدرات قابل عصارهگیری با آب داغ به تغییرات مدیریتی در کوتاه مدت حساسیت بیشتری نشان داده و به عنوان شاخص خوبی از کیفیت خاک به ویژه در ارتباط با تشکیل خاکدانه میتواند در ارزیابی کیفیت خاک مورد توجه باشد.
محمد علی حاج عباسی، اصغر بسالت پور، احمدرضا مللی،
جلد 11، شماره 42 - ( 10-1386 )
چکیده
استفاده از سیستم های مختلف خاک ورزی پس از تغییر ناآگاهانه و غیر علمی کاربری اراضی سبب تسریع تجزیه ماده آلی خاک شده و سایر ویژگی های فیزیکی و شیمیایی آن را تحت تأثیر قرار می دهد. این امر بهویژه در اراضی حاشیه ای و مناطق پرشیب کوهستانی، عموماً سبب افزایش امکان تخریب و فرسایش خاک و در نتیجه جاری شدن سیل های ویرانگر می گردد. این پژوهش با هدف بررسی اثر تبدیل اراضی مرتعی به زمین های کشاورزی بر برخی از ویژگی های فیزیکی و شیمیایی خاک مانند چگالی ظاهری، میانگین وزنی قطر خاکدانه ها، مقدار ماده آلی و رسانایی الکتریکی خاک انجام گرفته است. بدین منظور از هشت منطقه در جنوب و جنوب غربی اصفهان از دو بخش مرتع دست نخورده و مرتع دست خورده و از دو لایه 0-15 و 15-30 سانتی متری، نمونه برداری خاک انجام شد. پس از انجام آزمایش های مربوطه، نتایج مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. نتایج نشان داد که تغییر کاربری اراضی مرتعی مورد مطالعه به کشاورزی در برخی از مناطق بر حسب نوع استفاده از اراضی پس از تغییر کاربری آنها (کشت دیم یا آبی، عملیات خاک ورزی و کوددهی) سبب افزایش تقریباً 39 درصدی در میزان ماده آلی خاک و در برخی نیز سبب کاهش 26 درصدی در میزان آن شده است. رسانایی الکتریکی خاک نیز در اثر این تغییر کاربری تقریباً 41 درصد افزایش یافت. در حالی که تغییر کاربری به کشاورزی سبب ایجاد اختلاف معنی دار آماری در ویژگیهای میانگین وزنی قطرخاکدانه ها، وزن مخصوص ظاهری و واکنش خاک در دو لایه مذکور نشد. بنابراین به نظر می رسد که اگرچه در مناطق مورد مطالعه در این پژوهش، تغییر کاربری اراضی و انجام عملیات کشت و کار، تأثیر معنی داری از نظر آماری بر برخی از ویژگیهای خاک نداشته است، ولی در نهایت می تواند موجب کاهش کیفیت و افزایش تخریب آن شده و پیامدهای نامطلوبی را بهدنبال داشته باشد.
مرضیه کشاورز ، عزت اله کرمی،
جلد 12، شماره 43 - ( 1-1387 )
چکیده
خشکسالی به عنوان بلای طبیعی و پدیدهای اجتنابناپذیر، از دیرباز در پهنه وسیع کشورهای مختلف به خصوص کشورهای مستقر در مناطق گرم و خشک به کرات وقوع یافته و مییابد. مطالعات و بررسیهای انجام شده نشانگر آن است که کشور ایران با توجه به وضعیت جغرافیایی و اقلیمی خود، در وضعیت مناسبی از لحاظ تأمین آب قرار ندارد. به نحوی که در سال 2025 ایران جهت حفظ وضع موجود، باید بتواند 112 درصد به منابع آب قابل استحصال خود بیافزاید. این امر، بیانگر احتمال وقوع خشکسالیهای بیشتری در آینده نسبت به گذشته میباشد. به همین دلیل پرداختن به شیوههای مقابله کشاورزان در طول دوران خشکسالی از اهمیت به سزایی برخوردار میباشد. هدف از انجام این پژوهش تبیین سازههای اثرگذار بر مدیریت خشکسالی کشاورزان بوده است. دادههای لازم برای انجام این پژوهش پیمایشی از طریق روش نمونهگیری طبقهبندی شده چند مرحلهای از میان کشاورزانی که در سالهای اخیر خشکسالی را تجربه نموده بودند جمعآوری گردیده است. در این راستا به انجام مصاحبه حضوری و تکمیل 258 پرسشنامه اقدام شده است. روایی صوری پرسشنامه، توسط پنج نفر از متخصصین موضوعی مورد تأیید قرار گرفت و برای تعیین پایایی از مطالعه راهنما استفاده گردید. در واکاوی دادهها از تحلیل خوشهای و مدلسازی معادلات ساختاری بهرهگیری شد. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که کشاورزان با توجه به ویژگیهای اجتماعی، اقتصادی و فنی خود، راهکارهای متفاوتی را برای مقابله با خشکسالی برمیگزینند. اما علی رغم تلاشهای انجام شده، شدت پیامدهای خشکسالی به گونهای است که در هر صورت آنان ناگزیر از تحمل خسارات اقتصادی و زیست محیطی گوناگون میباشند. از این رو توصیه میگردد، برنامه ریزان مسایل خشکسالی ضمن شناخت این شیوههای مدیریتی، تلاش نمایند تا روشهای مدیریتی مذکور را بهینهتر و کارامدتر سازند.
نازنین روحانی، هونگ یانگ، سیف اله امین سیچانی، مجید افیونی، سید فرهاد موسوی، علی اکبر کامگار حقیقی،
جلد 12، شماره 46 - ( 10-1387 )
چکیده
ایران با میانگین بارندگی سالانه 252 میلیمتر (413 میلیارد مترمکعب) و 130 میلیارد مترمکعب منابع آب تجدید شونده، از توزیع نامنظم زمانی و مکانی منابع آب برخوردار است. از طرفی رشد جمعیت و نیاز به مواد غذایی بیشتر باعث شده است که بخش کشاورزی کماکان بزرگترین مصرفکننده آب در کشور باشد. اما تولید آن هنوز کل تقاضای مواد غذایی را براورده نمیکند. عدم اعتماد به میزان منابع آب، رقابت شدید برای آب از سوی بخشهای دیگر و افزایش تقاضا برای مواد غذایی، ایران را شدیداً در معرض مواجهه با تنش آبی قرار داده است. ولی با احتساب حجم آب مجازی که از طریق واردات مواد غذایی به کشور وارد میشود، آب بیشتری برای مصارف اساسی دیگر موجود خواهد بود. در این پژوهش، مبادله آب مجازی در ارتباط با منابع آب موجود، بهعنوان راهی برای کاهش تنش آبی در ایران ارزیابی شد. نتایج نشان داد که از میان 21 محصول غذایی بررسی شده، غلات، حبوبات، خشکبار (پسته و گردو) و دانههای روغنی بر اساس میزان آب مجازی براورد شده آنها، محصولاتی پرمصرف هستند. در حالیکه میوهها، سبزیها و محصولات صنعتی، کممصرف میباشند. اما مبادله آب مجازی در ایران طی دو دهه گذشته، با در نظر گرفتن میزان مصرف و بهرهوری آب، تقریباًً ناآگاهانه صورت گرفته است. برای مثال، گندم با سهم 5/58% در واردات آب مجازی، بزرگترین محصول وارداتی در سالهای 1362-1382 بوده است. با وارد کردن 4/10 میلیون تن گندم طی سالهای 1382-1378، 6/11 میلیارد مترمکعب آب در کشور ذخیره شده است. اما ایران در اوایل سال 1384 در تولید گندم به خودکفایی رسید. تلاش اخیر در راستای خودکفایی در تولید گندم، بهعنوان یک محصول پرمصرف آب، فشار زیادی بر منابع آب داخلی وارد آورده است. همچنین، روند مبادله محصولات از نظر مقدار محصول و میزان مبادله آب مجازی برای سایر گروههای محصولات در این پژوهش نشان داده شده است. انتظار میرود که با روند رو به افزایش کمآبی در ایران، اهمیت آب مجازی در امنیت غذایی، پیوسته افزایش یابد. بدین ترتیب، مبادله آگاهانه آب مجازی، بهعنوان یک تدبیر سیاسی و اساسی در مدیریت منابع آب، همراه با اصلاحات منطقی در ساختار کشاورزی، امنیت بلند مدت غذایی و مصرف پایدار آب در ایران را تأمین خواهد کرد.