جستجو در مقالات منتشر شده


3 نتیجه برای منشأیابی

کاظم نصرتی، حسن احمدی، فرود شریفی،
جلد 16، شماره 60 - ( 4-1391 )
چکیده

شناخت سهم و یا جداسازی منابع رسوب به عنوان ابزاری در پیش‌بینی فرسایش، اعتبارسنجی مدل‌های فرسایش و رسوب، پایش بیلان رسوب و در نتیجه در تعیین مناسب‌ترین عملیات‌ کنترل فرسایش و رسوب و حفاظت خاک در مقیاس حوزه آبخیز مورد نیاز است. تفکیک خاک فرسایش یافته به چندین منبع با استفاده از ردیاب‌های طبیعی رویکردی جامع در مطالعات فرسایش و رسوب محسوب می‌شود. هدف از این تحقیق، به عنوان نخستین مطالعه، بررسی تغییرات مکانی ردیاب‌های بیوشیمیایی و کارایی این ردیاب‌ها در جداسازی منابع رسوب در سطح حوزه آبخیز تحت تأثیر انواع کاربری اراضی و فرسایش آبی، و کاربرد آنها به عنوان منشأیاب و تعیین سهم نسبی منابع رسوب است. به این منظور چهار فعالیت آنزیمی به عنوان ردیاب بیوشیمیایی در 42 نمونه منابع رسوب و 14 نمونه رسوب اندازه‌گیری گردید. نتایج تحلیل توابع تشخیص نشان داد ترکیب بهینه دو ردیاب شامل اوره‌آز و دهیدروژناز با تایید بیش از 92 درصد تفکیک منابع رسوب قادر به جداسازی منابع رسوب در منطقه مطالعاتی هستند. مدل منشأیابی منابع رسوب براساس ترکیب بهینه ردیاب‌های حاصل از تحلیل توابع تشخیص اجرا و درصد سهم نسبی هر یک از منابع رسوب تعیین گردید. نتایج نشان داد میانگین سهم نسبی رسوب (خطای استاندارد ± میانگین) از واحدهای کاری مرتع- فرسایش سطحی، اراضی کشاورزی-فرسایش سطحی، مرتع- فرسایش آبراهه‌ای و اراضی دیم- فرسایش سطحی به‌ترتیب برابر با مقادیر 3/5±3/11، 8/3±1/8، 5/8±75 و 5/2±6/3 درصد است. بدین ترتیب می‌توان نتیجه گرفت منشأیابی با استفاده از ردیاب‌های بیوشیمیایی، می‌تواند باعث تحول و ارتقای مدل‌های منشأیابی گشته و گام نخستی برای ایجاد ابزاری نوین برای تکمیل رویکرد منشأیابی در آینده باشد.
فرزاد حیدری مورچه خورتی، کورش شیرانی، راضیه صبوحی،
جلد 21، شماره 3 - ( 8-1396 )
چکیده

حوضه‌ آب‌ باریک‌ بم‌ از زیر حوضه‌های‌ آبریز کویر لوت‌ مانند تمام‌ مناطق‌ بیابانی‌ دیگر دارای‌ معضل‌ فرسایش‌ بادی‌ و طوفان‌های‌ ماسه‌ای‌ و شنی‌ است. حاصل‌ این‌ طوفان‌های‌ ماسه‌ای‌ و شنی‌ به‌صورت‌ رخساره‌های‌ تپه‌ ماسه‌ای‌ منفرد و پیوسته جلوه‌گر می‌شود. در این‌ تحقیق‌ با استفاده‌ از روش‌های‌ رسوب‌شناسی‌ منشاء (جهت و مکان) نقاط برداشت‌ شناسایی‌گردید و به‌روش‌ گام‌ به‌ گام‌ و مرحله‌‌بندی‌ انجام‌ گرفت‌. در مرحله اول جهت‌ اصلی‌ مناطق‌ برداشت‌ نسبت‌ به‌ تپه‌های‌ ماسه‌ای به‌کمک بررسی‌هایی‌ از قبیل جمع‌آوری‌ اطلاعات‌ مردمی‌، مطالعه‌ مورفولوژی‌ عمومی‌ و واحد تپه‌های‌ ماسه‌ای‌، مقایسه‌ عکس های‌ هوایی‌ در دوره‌های‌ مختلف‌ و تجزیه‌ و تحلیل‌ بادهای‌ منطقه‌‌ تعیین گردید. در مرحله‌ دوم‌ با انجام‌ بررسی‌هایی‌ مانند مطالعه‌ رخساره‌های‌ ژئومرفولوژی‌ اراضی‌ مناطق‌ برداشت‌ با تأکید بر مرفودمینامیک‌ باد، دانه‌بندی‌ عناصر تپه‌های‌ ماسه‌ای‌ و خاک‌ سطحی‌ رخساره‌های‌ فرسایشی‌ اراضی‌ قطاع ‌برداشت‌، بررسی‌ مرفوسکوپی‌ ذرات‌ تشکیل‌ دهنده‌ نمونه‌ها و تعیین‌ اندیس‌هایی‌ مانند قطر میانه‌، گردشدگی‌، جورشدگی‌ و کانی‌شناسی‌ نمونه‌ها، منشاء ماسه‌های‌ حوضه شناسایی گردید. نتایج نشان داد که منشاء اصلی و عمده ماسه‌های این حوضه، اراضی‌ رخساره‌ جلگه‌ رسی و زمین‌های‌کشاورزی‌ و به خصوص‌ اراضی‌ کشاورزی‌ رها شده‌ می‌باشد. همچنین جهت اصلی حرکت مناطق‌ برداشت‌ از سمت‌ جنوب‌ و جنوب‌ غربی‌ به‌سمت‌ شمال‌ و شمال‌ شرقی‌ حوضه‌ می‌باشد. کاربرد نتایج حاصل از این پژوهش می‌تواند منجر به اصلاح روش‌های مدیریتی مورد استفاده و کنترل و مقابله با گسترش معضل‌ فرسایش‌ بادی‌ و طوفان‌های‌ ماسه‌ای‌ و شنی‌ گردد.
 


کیوان صیدی، شمس اله ایوبی، کاظم نصرتی،
جلد 23، شماره 4 - ( 10-1398 )
چکیده

هدف از این مطالعه، تعیین سهم نسبی منابع زیرحوضه در تولید رسوب به‌وسیله داده‌های پذیرفتاری مغناطیسی به‌عنوان منشأیاب در حوضه آبخیز چهل‌گزی سنندج است. به این منظور، 20 نمونه از خروجی پنج زیرحوضه برداشت و پذیرفتاری مغناطیسی آنها اندازه‌گیری شد. نتایج تحلیل آزمون کروسکال والیس نشان داد هر سه ردیاب بسامد بالا، پایین و وابسته توانایی تفکیک حداقل دو منبع را دارا هستند. در مرحله دوم، سه ردیاب در منبع زیرحوضه به‌وسیله تحلیل تشخیص آزمون شدند و دو ردیاب با توان تفکیک‌پذیری متفاوت، بسامد بالا 88 درصد و پذیرفتاری وابسته با 12 درصد و توان تفکیک‌پذیری هر دو ردیاب با هم در جداکنندگی زیرحوضه‌ها برابر با 90 درصد بود، به‌عنوان ترکیب بهینه انتخاب شدند، پس این قابلیت را دارند که در مدل تعیین سهم نسبی رسوب شرکت داده شوند. نتایج مدل منشأیابی رسوب بر اساس روش عدم قطعیت Bayesian نشان داد، زیرحوضه‌های تودارصمدی با 44/4 درصد بیشترین سهم و دویسه، چتان و چرندو به‌ترتیب با 35/5، 7/9 و 4/5 و مادیان‌دول با 4/4 درصد کمترین سهم را در تولید رسوب داشت. بر اساس نتایج موجود، زیرحوضه‌های تودارصمدی و دویسه دارای بیشترین میزان تولید رسوب بود، پس در اجرای برنامه‌های مدیریتی حفاظت خاک باید در اولویت قرار گیرند.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله علوم آب و خاک دانشگاه صنعتی اصفهان می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | JWSS - Isfahan University of Technology

Designed & Developed by : Yektaweb