15 نتیجه برای مواد آلی
محمدعلی حاج عباسی، آقافخر میرلوحی، محمد صدرارحامی،
جلد 3، شماره 3 - ( 7-1378 )
چکیده
تأثیر دو نوع خاکورزی بر خصوصیات فیزیکی خاک در مزرعه تحقیقاتی آموزشی دانشگاه صنعتی اصفهان (لورک) و عملکرد ذرت (Zea mays) طی دو سال (1377-1376) مورد مطالعه قرار گرفته است. خاک (Fine loamy, Thermic, typic Haplargids) از دو عمق 20-0 و 40-20 سانتیمتری نمونهبرداری و مواد آلی (OM)، جرم مخصوص ظاهری (BD)، شاخص فروسنجی (PI) میانگین وزنی قطر خاکدانه (MWD) و توزیع اندازهای خاکدانهها (ASD) و همچنین عملکرد محصول ذرت مورد مقایسه قرار گرفت. اعمال روش بدون خاکورزی باعث افزایش مواد آلی خاک تا دو برابر، نسبت به سیستم خاکورزی مرسوم شد. جرم مخصوص ظاهری و شاخص فروسنجی در هر دو سیستم یکسان بود. در سیستم خاکورزی مرسوم خاکدانههای کوچکتر از 25/0 میلیمتر در حدود 20 درصد بیشتر از سیستم بدون خاکورزی بوده است. به همین جهت میانگین وزنی قطر خاکدانه در خاک سطحی شخم خورده نیز حدود 20 درصد کوچکتر از خاکهای شخم نخورده میباشد. ولی سیستم بدون خاکورزی اثر معنیداری بر کاهش وزن خشک گیاه در تمام طول دوران رشد داشته است. در نتیجه بیشترین کاهش عملکرد در سال دوم و در سیستم بدون شخم صورت گرفته است. علت این موضوع را میتوان در کم بودن اولیه مواد آلی خاک، ساختمان ضعیف آن و در نتیجه عدم رشد مناسب ریشه در خاک این مناطق دانست. با توجه به موارد مذکور سیستم خاکورزی بدون شخم در مناطق یاد شده توصیه نمیگردد.
محمدعلی حاج عباسی، احمد جلالیان، جمال الدین خواجه الدین، حمیدرضا کریم زاده،
جلد 6، شماره 1 - ( 1-1381 )
چکیده
خاکهای مراتع استان چهارمحال و بختیاری به خاطر پستی و بلندی، ساختمان ضعیف و کم بودن مواد آلی، عموماً در معرض تخریب و فرسایش میباشد. تبدیل این مراتع به زمینهای کشاورزی و انجام عملیات خاکورزی، شدت تخریبپذیری در این خاکها را افزایش میدهد. در این پژوهش عوامل دخیل در شاخص کشتپذیری و برخی از ویژگیهای حاصلخیزی خاک، در سه موقعیت مرتعی بکر، تبدیل شده تحت کشت، و تبدیل شده کاملاً تخریب شده بررسی گردیده است. این عوامل عبارتند از: بافت و مقدار رس، مواد آلی، درصد اشباع، شاخص مخروطی، نیتروژن، فسفر، پتاسیم، جرم مخصوص ظاهری، شاخص خمیری، میانگین وزنی قطر خاکدانهها و توزیع اندازهای خاکدانهها. حدود 20 سال انجام عملیات کشت و کار باعث تغیر محسوسی در بافت و مقدار رس گردیده است. در خاک مرتع تخریب شده، جرم مخصوص ظاهری خاک حدود 20% افزایش یافته، و مواد آلی خاک به میزان 30% کمتر از دو خاک مرتعی بکر و تحت کشت میباشد. درصد اشباع (تخلخل کار) در خاک مرتع دست نخورده و مرتع تحت کشت حدود 25% بیشتر از مرتع تخریب شده بود. خاک مرتع دست نخورده مقاومت کمتری نسبت به فرو رفتن میله فروسنج از خود نشان داد. در خاک مرتع دست نخورده مقادیر نیتروژن کل و فسفر قابل جذب نیز بیشتر بود. اندازه میانگین خاکدانههای خاک مرتعی دست نخورده در عمق صفر تا 10 سانتیمتری سه برابر خاک مرتعی تخریب شده میباشد. نتایج این پژوهش نشان داد که برخورد با منابع طبیعی بایستی هماهنگ با پتانسیل کاری طولانی مدت آنها باشد، یعنی استفاده از این منابع بایستی با کلیه پدیدهها و قوانین طبیعی ماندگاری آنها همخوانی داشته باشد. در صورت توجه نکردن به چنین قوانینی، به مرور کیفیت خاک کاهش مییابد و اگر مدیریتی متناسب با موقعیت خاک جایگزین نگردد، ممکن است خاک برای مدت زیادی توان بهرهدهی خود را از دست بدهد.
فواد تاجیک، حسن رحیمی، ابراهیم پذیرا،
جلد 6، شماره 3 - ( 7-1381 )
چکیده
ویژگیهای خاکهای متأثر از املاح و فرایند تخریب ساختمان خاک تا حدی شناخته شده، ولی اثر شرایط شور و سدیمی بر ویژگیهای مکانیکی خاکها، کمتر بررسی شده است. در این پژوهش، اثر هدایت الکتریکی (EC) و نسبت جذب سدیم (SAR) بر مقاومت کششی خاکهایی که مقدار مواد آلی متفاوت دارند، در شرایط آزمایشگاهی بررسی گردیده است. نمونههای خاک از منطقه دشت ناز ساری تهیه شده و دارای نوع رس یکسان (با کانی غالب ایلایت) هستند. تفاوت عمده خاکها در مقدار مواد آلی آنها بوده که خود، تابع مدیریت کشت است. محلولهایی با EC و SAR معین تیمارهای آزمایش را تشکیل میداد.
با افزایش SAR ، مقدار مقاومت کششی کاهش یافته است. در SAR مشابه، تیمارهای با EC زیادتر، مقاومت کششی بیشتری داشتهاند. مقاومت کششی با مقدار مواد آلی خاکها رابطه مستقیم داشته است. آنالیز واریانس دادهها نشان داد که در سطح یک درصد، بین انواع خاکها (در چهار سطح)، عمق نمونهبرداری (در دو سطح)، EC (در دو سطح) و SAR (در سه سطح)، تفاوت معنیداری در میانگین متغیرهای اندازهگیری شده وجود دارد. برای فاکتور خاک، ترتیب بزرگی میانگینها چنین بوده است: خاک بکر < خاک تحت کشت علوفه دائم فسکیو < خاک تحت کشت فشرده با تناوبهای منظم < خاک تحت کشت علوفه دائم آگروپایرون.
حجت امامی، غلامرضا ثواقبی فیروزآبادی، مهدی شرفاء،
جلد 9، شماره 2 - ( 4-1384 )
چکیده
موضوع آلودگی خاک توسط مواد شیمیایی باعث افزایش نگرانیهایی در مورد محیط زیست شده است. آبشویی مواد به آبهای زیرزمینی و حرکت این مواد در خاک، مشکلات زیادی را برای آلودگی ماتریکس خاک، محلول خاک و آب زیرزمینی زیر آن به وجود میآورد. ازاین رو، به منظور بررسی تأثیر جریان ترجیحی(Prefrential Flow)، ساختمان خاک و کمپلکسهای آلی بر تحرک و آبشویی فلزات کادمیوم، سرب و روی آزمایشی به صورت فاکتوریل با کرتهای خردشده در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار انجام شد. تیمارهای خاک دستنخورده (U)، دستخورده (D) و دستخورده حاوی 3 درصد ماده آلی (O) به مدت یک ماه با محلولهای حاوی غلظتهای 20 میلیگرم در لیتر عناصر کادمیوم، سرب و روی آبشویی شدند و غلظت کادمیوم، سرب و روی در فواصل زمانی مختلف در محلول خروجی اندازهگیری شد.
نتایج به دست آمده نشان داد که عناصر تفاوت معنیداری در سطح آماری یک درصد با یکدیگر در محلول خروجی داشتند و ترتیب تحرک آنها به صورت Zn>Pb>Cd بود. هم چنین بین تیمارهای مختلف خاک نیز در سطح آماری یک درصد تفاوت معنیداری وجود داشت و غلظت هر سه عنصر کادمیوم، سرب و روی در تیمارهای U و O بیشتر از تیمار D بود. علاوه بر این بین فواصل زمانی آبشویی (حجم منفذها(Pore Volumes)) تفاوت معنیداری مشاهده شد(در سطح 1%). به طوری که کادمیوم در تیمارهای U ، O و D به ترتیب 3 ، 3 و5 روز پس از آبشویی تفاوت معنیداری را در محلول خروجی نشان داد. ولی سرب در هر سه تیمار خاک 11 روز پس از آبشویی تفاوت معنیداری در محلول خروجی داشت و غلظت روی فقط در تیمار O در زمانهای مختلف آبشویی روند مشخصی داشت و پس از 8 روز آبشویی تفاوت معنیداری در این تیمار مشاهده شد.
جهانگرد محمدی، حسین خادمی، محسن نائل،
جلد 9، شماره 3 - ( 7-1384 )
چکیده
به منظور دستیابی به مدیریت پایدار اراضی و بهبود کیفیت آنها، ارزیابی کمّی عوامل و شاخصهای مؤثر در پایداری اراضی ضروری است. در بررسی حاضر آثار عوامل مختلف مانند نواحی جغرافیایی، کاربری و مدیریت اراضی بر تغییر پذیری برخی شاخصهای کیفیت خاک در زاگرس مرکزی ایران مورد مطالعه قرار گرفت. بدین منظور 12 منطقه مطالعاتی در مناطق واقع در استانهای چهارمحال و بختیاری (سبزکوه و بروجن)، اصفهان (سمیرم) و کهکیلویه و بویراحمد (میمند یاسوج) انتخاب و در هر منطقه با توجه به کاربری و مدیریت های مختلف اراضی شامل مرتع (قرق، چرای کنترلی، چرای بی رویه)، کشاورزی (گندم دیم، گندم آبی، یونجه) و جنگل (قرق و تخریب شده) اقدام به نمونه برداری منظم و به تعداد 50 نمونه در هر منطقه شد. نتایج به دست آمده از تجریه و تحلیلهای آماری تک متغیره و چند متغیره نشان داد که کلیه عوامل نواحی جغرافیایی، نوع کاربری و مدیریت اراضی به طور معنی داری بر تغییر پذیری مکانی شاخصهای مورد مطالعه کیفیت خاک شامل فعالیت آنزیم فسفاتاز، تنفس میکروبی، مواد آلی و ازت کل خاک در عرصه های مختلف کشاورزی، مراتع و جنگل تأثیر گذاشتهاند. از سوی دیگر، نتایج حاصل از روش تجزیه به توابع تفکیک کارایی شاخصهای مورد مطالعه کیفیت خاک در شناسایی اکوسیستمهای پایـدار و مدیریتهای بهینه به ویژه در مناطق کشاورزی و جنگل را نشان میدهد.
اکرم حلاجنیا، غلامحسین حقنیا، امیر فتوت، رضا خراسانی،
جلد 10، شماره 4 - ( 10-1385 )
چکیده
مطالعه واکنشهای فسفر در طول زمان و نقش مواد آلی در خاکهای آهکی در رأستای مدیریت صحیح استفاده از کودهای فسفر و کودهای دامی سودمند خواهد بود. هدف از این پژوهش تعیین تأثیر مواد آلی بر فراهمی فسفر و اجزای آن در طول زمان بود. به این منظور 8 خاک از خاکهای آهکی دشت مشهد جمعآوری شد. تیمارهای آزمایش شامل تیمار فسفر، با دو سطح صفر و 300 میلیگرم فسفر بر کیلوگرم خاک از KH2PO4 و تیمار ماده آلی با دو سطح صفر و یک درصد کود گاوی بود. آزمایش در قالب طرح کاملاً تصادفی به صورت فاکتوریل اجرا گردید. مقدار فسفر قابل دسترس (Olsen-P) در خاکها، 2، 5، 10، 30، 60، 90 و 150 روز پس از تیمار شدن اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که در پایان دوره آزمایش تنها 17 درصد فسفر افزوده شده در تیمار فسفر قابل دسترس بود در حالی که در این زمان در تیمار کود دامی این مقدار 34 درصد بود. استفاده از کود دامی به همراه فسفر معدنی، درصد بازیافت فسفر را افزایش داد. در بررسی توزیع اجزای معدنی فسفر در زمانهای 5، 30 و 150 روز مشخص شد که کاربرد کود دامی به همراه فسفر موجب افزایش مقدار فسفر در جزء CBD (سیترات- بیکربنات- دیتیونات) گردیده است. این امر میتواند به دلیل تشکیل کمپلکسهای آلی فسفر با اکسیدهای آهن باشد. استفاده از کود دامی در مقایسه با تیمارهای فسفر و فسفر بهعلاوه ماده آلی باعث افزایش بیشتر فسفر در جزء NaCl-NaOH گردید. میتوان نتیجه گرفت که فسفر کود دامی در مقایسه با فسفر معدنی در طول زمان ممکن است برای گیاه بیشتر قابل استفاده باشد.
معصومه یوسفی، حسین شریعتمداری، محمد علی حاج عباسی،
جلد 11، شماره 42 - ( 10-1386 )
چکیده
مدیریت صحیح عملیات کشاورزی و حفظ مواد آلی خاک، از جمله عوامل مهم در کشاورزی پایدار میباشند. مقدار ماده آلی خاک یکی از شاخصهای مهم کیفیت خاک محسوب میشود. ذخایر لبایل مواد آلی به عنوان شاخص خوبی از کیفیت خاک که بیشتر به تغییرات عملیات مدیریتی حساس میباشد، میتواند مورد بررسی قرار گیرد. تحقیق حاضر با هدف بررسی برخی از ذخایر لبایل کربن آلی خاک به عنوان شاخص ارزیابی تأثیر مدیریتهای متفاوت زراعی در دو خاک آهکی صورت گرفت. این مطالعه دردو محل 1- کرتهای تحت کوددهی با چهار سطح0،25، 50 و 100 مگاگرم کود گاوی در هکتار با تناوب زراعی ذرت- گندم ( C1, C2, C3, C4 ) و در کرتهای زیر سیستمهای کاشت ( C5, C6, C7 ) با سابقه تناوب مشخص در مزرعه تحقیقاتی لورک و2- در سیستمهای کاشت با تاریخچه کشت مشخص ( C8, C9, C10 ) در مزرعه ایستگاه تحقیقاتی فزوه اجرا گردید. نمونه برداری خاک از دو عمق 5- 0 و 15- 5 سانتیمتر از وسط کرتها انجام شد. در نمونههای خاک مقادیر کربن آلی، کربوهیدرات قابل عصارهگیری با آب داغ، ذرات مواد آلی ( POM )، کربن آلی و مقدار کربوهیدرات قابل عصارهگیری با آب داغ در بخش POM ومیانگین وزنی قطر خاکدانههای پایدار در آب اندازهگیری شد. اجزای اندازهگیری شده مواد آلی و پایداری خاکدانهها، تحت تأثیر مدیریتهای گوناگون، تفاوت معنی داری نشان دادند. بیشترین مقدار کربوهیدرات و پایداری خاکدانه در منطقه لورک در پلاتهای 100 مگاگرم کود گاوی در هکتار و در منطقه فزوه درزمین زیر کشت یونجه به دست آمد. همچنین نتایج نشان داد که میانگین وزنی قطر خاکدانههای پایدار در آب همبستگی بیشتری با مقدار کربوهیدراتهای قابل عصارهگیری با آب داغ نسبت به سایر اجزای کربن آلی داشتند. بخش کربوهیدرات قابل عصارهگیری با آب داغ به تغییرات مدیریتی در کوتاه مدت حساسیت بیشتری نشان داده و به عنوان شاخص خوبی از کیفیت خاک به ویژه در ارتباط با تشکیل خاکدانه میتواند در ارزیابی کیفیت خاک مورد توجه باشد.
سید عبدالرضا کاظمینی، حسین غدیری، نجفعلی کریمیان، علی اکبر کامگار حقیقی، منوچهر خردنام،
جلد 12، شماره 45 - ( 7-1387 )
چکیده
به منظور بررسی برهمکنش نیتروژن و مواد آلی بر رشد و عملکرد گندم دیم، آزمایشی دردو سال 1٣٨٤ و ١٣٨٥ در ایستگاه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز واقع در باجگاه بهصورت کرتهای خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار اجرا گردید. فاکتور اصلی نیتروژن در سه سطح (صفر، 40 و80 کیلوگرم نیتروژن خالص در هکتار) و فاکتورهای فرعی سه نوع ماده آلی شامل پسمانهای گندم به میزان ٧٥٠ و ١٥٠٠ کیلوگرم در هکتار، پسمانهای ریشه شیرین بیان به میزان ١٥و٣٠ تن در هکتار و کمپوست ضایعات شهری به میزان 10 و20 تن در هکتار (معادل 50 و100%) بودکه با تیمار شاهد (فاقد هر گونه ماده افزودنی) مقایسه گردیدند. نتایج نشان داد عملکرد دانه گندم با افزایش نیتروژن از صفر به ٤٠ و از ٤٠ به ٨٠کیلوگرم در هکتار بهطور معنیداری افزایش یافت. از بین اجزای عملکرد گندم، تعداد دانه در سنبله و تعداد سنبله در بوته افزایش یافت که این افزایش در مورد تعداد دانه در سنبله از صفر به ٤٠ و ٨٠ کیلوگرم در هکتار و در مورد تعداد خوشه از صفر به ٨٠ کیلوگرم در هکتار معنیدار بود. نتایج حاصله از مصرف مواد آلی مختلف به خاک نشان داد که حداکثر عملکرد دانه گندم دیم در تیمار 100 درصد کمپوست به میزان ٣٢% در مقایسه با تیمار شاهد افزایش داشت. نتایج بهدست آمده از اثر برهمکنش مواد آلی و نیتروژن (میانگین دو سال) نشان داد که در تیمار١٠٠درصد کمپوست، با افزایش نیتروژن از صفر به ٤٠ کیلوگرم در هکتار، عملکرد دانه گندم بهطور معنیداری افزایش پیدا کرد و افزایش نیتروژن از ٤٠ به 80 کیلوگرم اختلاف معنیداری ایجاد نکرد. بنابراین حداکثر ٥٠ درصد از نیتروژن مورد نیاز میتواند با کمپوست جایگزین گردد. دادههای بهدست آمده از تأثیر مواد آلی بر روند تغییرات آب موجود در خاک نشان داد که بهطور کلی در هر دو سال آزمایش مصرف مواد آلی، در مقایسه با تیمار شاهد، مقدار آب موجود درخاک (صفر تا ٦٠ سانتیمتر) را افزایش داد لیکن از بین مواد آلی، مصرف کمپوست تأثیر بیشتری بر ظرفیت نگهداری آب خاک داشت.
فاطمه احمدلو، مسعود طبری، احمد رحمانی، حامد یوسف زاده،
جلد 13، شماره 48 - ( 4-1388 )
چکیده
و زربین (Cupressus arizonica) در این تحقیق بهبود رشد و عملکرد نها ل های سوزنیبرگ سرو نقره ای در ترکیبات متفاوت مواد آلی در نهالستان کلوده آمل صورت پذیرفت. بذرها در قالب طرح کاملاً (C. sempervirens var. horizantalis) تصادفی با چهار تکرار در گلدان های پلاستیکی و تیمارهای مختلف خاک شامل ١) خاک رایج نهالستان (شاهد)، ٢) خاک شاهد : کود دامی ٤) خاک شاهد : کود دامی : خاکبرگ ( ١:١:٥ ) کاشته شد . نتایج بعد از یک سال نشان داد که در هر ،( ٣) خاک شاهد : خاکبرگ ( ١:٥ ،(١:٥) دو گونه نهال های رشد یافته در تیمار ٤، دارای بیشترین میزان رشد اندام هوایی، قطر یقه، شاخص بنیه نهال، وزن خشک اند ام هوایی، وزن خشک ریشه، وزن خشک کل و شاخص کیفیت نهال بود . در اغلب صفات مورد بررسی سرو نقره ای پاسخ بهتری نسبت به زربین نشان داد . از نتایج این تحقیق استنتاج می شود که مواد آلی سبب افزایش مشخصه های رشد و زی توده نهال دو گونه مورد مطالعه گردیده است . پیشنهاد می شود در نهالستان های جنگلی جهت ارتقا ی میزان عملکرد و بهبود شاخص کیفیت نهال، به شرایط فیزیکی - شیمیایی خاک بستر کاشت، توجه ویژه اعمال شود.
لاله مهدیپور، احمد لندی،
جلد 14، شماره 52 - ( 4-1389 )
چکیده
افزایش آزادشدن گازهای گلخانهای مانند دیاکسید کربن (CO2)، متان (CH4)، و نیتروس اکسید (N2O) از خاکها به اتمسفر یکی از نگرانیهای جهان در چند دهه گذشته میباشد. دیاکسید کربن به عنوان یک عامل مهم مؤثر در گرمایش جهانی و تغییر آب وهوا که مسئول ٦۰ درصد گرم شدن جهان یا اثر گلخانهای میباشد، شناخته شده است. در این پژوهش چگونگی آزاد شدن دیاکسید کربن به کمک روش اتاقک بسته و کروماتوگرافی گازی از سطح خاک چهار زمین با کاربری گوناگون که شامل مزارع گندم و کلزا، باغ مرکبات و زمین آیش بود، بررسی شد. میزان کل هدر رفت کربن از خاک به صورت گازهای گلخانهای کربنه از کشتزارهای گندم، کلزا، باغ مرکبات و زمین آیش به ترتیب 47/4، 72/3، 38/3 و 89/1 تن کربن در هر هکتار در سال بود. کل کربن آلی ورودی به خاک توسط بیوماس در مزارع گندم و کلزا به ترتیب 1/4 و 6/4 تن کربن در هکتار در سال بود. بنابراین بیلان کربن خاک (ورودی کربن- خروجی کربن) در کشتزارهای گندم و کلزا به ترتیب 37/0- و 88/0+ بود و در کشتزارهای گندم هدررفت کربن و در کشتزارهای کلزا افزایش کربن خاک رخ داد. تغییر کربن آلی خاک در سالهای گذشته در باغ مرکبات نشان میدهد که در این باغها نیز کربن آلی خاک افزایش داشته است.
فخرالسادات موسوی، فایز رئیسی،
جلد 14، شماره 54 - ( 10-1389 )
چکیده
اگرچه نقش حیاتی کرمهای خاکی بر اغلب خصوصیات فیزیکی خاک محرز میباشد، ولی مطالعات اندکی در باره آثار متقابل نوع مواد آلی و کرم خاکی بر خصوصیات فیزیکی از جمله پایداری خاکدانهها، به ویژه در مناطق خشک و نیمه خشک، انجام شده است. پایین بودن میزان ماده آلی در خاکهای این مناطق و در عین حال نقش مهم کرمهای خاکی در بهبود شرایط فیزیکی خاکهای این اقلیم ضرورت توجه خاص به آثار متقابل بقایای آلی و کرمهای خاکی را نشان میدهد. بدین منظور آزمایشی به صورت فاکتوریل و در قالب طرح کاملاً تصادفی در چهار تکرار، تحت شرایط کنترل شده گلخانهای برای مدت 150 روز در گلخانه تحقیقاتی دانشگاه شهرکرد اجرا شد. فاکتور اول شامل حضور یا عدم حضور کرم خاکی و فاکتور دوم شامل با و یا بدون بقایای آلی مختلف (بقایای یونجه، کود کمپوست و مخلوط بقایای یونجه + کود کمپوست و کود گاوی) بود. در این آزمایش از یک نوع کرم خاکی آنسیک (Lumbricus terrestris L.) استفاده شد. نتایج به دست آمده حاکی از این است که کاربرد مواد آلی و کرم خاکی هر یک به تنهایی سبب افزایش شاخصهای پایداری خاکدانهها مانند میانگین وزنی قطر ذرات (MWD)، توزیع اندازه ذرات خاکدانهها نسبت خاکدانه سازی (AR)، میانگین هندسی قطر ذرات (GMD) و هم چنین میزان کلسیم و منیزیم خاک گردید، ولی بهترین نتایج ناشی از کاربرد همزمان کرم خاکی و مواد آلی به دست آمد، به طوری که تلقیح کرمهای خاکی در حضور مواد آلی به طور متوسط شاخصهای MWD، AR، GMD، Ca، Mg و درصد خاکدانههای 25/0< میلیمتر را به ترتیب 39، 58، 2، 67، 43 و 74 درصد افزایش در حالی که درصد خاکدانههای کوچکتر از 25/0 میلیمتر را 5/13 درصد کاهش داد. همبستگی معنیدار (945/0=R2) بین کلسیم خاک و میانگین وزنی قطر ذرات مشاهده شد که نشان میدهد کرمهای خاکی احتمالاً از طریق ترشح کلسیت از طریق پیوند کاتیونی با ذرات رسی و ماده آلی به پایداری خاکدانهها و در نتیجه ساختمان خاک کمک مینمایند. به طور کوتاه، نتایج این تحقیق نشان میدهد که کاربرد همزمان مواد آلی و کرمهای خاکی نوع آنسیک کمک شایانی به بهبود ساختمان خاکهای مناطق خشک و نیمه خشک مینماید.
جابر فلاحزاده، محمدعلی حاجعباسی،
جلد 15، شماره 55 - ( 1-1390 )
چکیده
زمینهای شور در قسمتهای خشک مرکزی ایران با ویژگیهایی مانند رطوبت و حاصلخیزی کم، شوری، تبخیر و تعرق زیاد شناخته میشوند. زیر کشتبردن این زمینها ممکن است بر برخی از شاخصهای کیفیت خاک تأثیر داشته باشد. هدف از این پژوهش تعیین میزان تغییرات شاخصهای کیفیت خاک در طی احیا و زیر کشتبردن زمینهای شور دشت ابرکوه واقع در مرکز ایران بوده است. شاخصهای کیفی خاک در سه کاربری شامل زمینهای شور، زمینهای زیر کشت گندم و یونجه اندازهگیری شدهاند. نمونههای ترکیبی خاک از چهار لایه 10-0، 20-10، 30-20 و 40-30 سانتیمتری برداشته شده و کربن آلی، نیتروژن کل، کربوهیدرات قابل عصارهگیری با اسید رقیق، کربن آلی ذرهای موجود در خاکدانههای درشت (POCmac) و ریز (POCmic)، معدنیشدن کربن آلی و پایداری خاکدانهها در آنها تعیین شد. زیر کشتبردن زمینهای شور باعث کاهش معنیدار شوری خاک در تمام لایهها گردیده ولی مقادیر کربن آلی، نیتروژن کل، کربوهیدرات، POCmac ،POCmic و معدنیشدن کربن آلی خاک در زمینهای کشاورزی افزایش یافته است. در تمام لایهها نسبت POCmac/POCmic در زمینهای زیر کشت یونجه بیشتر از زمینهای زیر کشت گندم بوده است. همچنین زیر کشتبردن زمینهای شور موجب افزایش معنیدار شاخص پایداری خاکدانهها (MWD) شده است. در بیشتر لایهها، میزان مواد آلی و پایداری ساختمان خاک در زمینهای زیر کشت یونجه بیشتر از زمینهای زیر کشت گندم بوده که این نشاندهنده بهتربودن کیفیت خاک و زیادتربودن پتانسیل ترسیب کربن در زمینهای زیر کشت یونجه نسبت به زمینهای زیر کشت گندم میباشد.
میرحسن رسولی صدقیانی، سارا اجلالی ، ساناز اشرفی سعیدلو،
جلد 19، شماره 73 - ( 8-1394 )
چکیده
کرمهای خاکی بهدلیل نقش اساسی در بهبود خصوصیات فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیکی خاک، مهمترین جزء فون خاک محسوب میشوند. بهمنظور بررسی تأثیر کرمهای خاکی بر برخی از خواص شیمیایی خاک و شاخصهای رشد گیاه، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در شرایط گلخانهای بهمدت 140 روز اجرا گردید. فاکتور اول شامل حضور یا عدم حضور کرمهای خاکی (Eisenia foetida)، فاکتور دوم مواد آلی مختلف شامل شاهد (بدون مواد آلی)، کمپوست ضایعات هرس سیب و انگور، کاه وکلش گندم، ضایعات عرقیات گیاهی و هرس درختان سیب و انگور و فاکتور سوم شامل حضور یا عدم حضور گیاه ذرت (برای بررسی خواص منطقه ریزوسفر) بود. در پایان دوره رشد، برخی خصوصیات شیمیایی خاک شامل مقادیر نیتروژن کل، کربن آلی، آمونیوم و نیترات و شاخصهای رشد گیاه اندازهگیری شدند. نتایج نشان داد که کاربرد موادآلی و کرمخاکی تأثیر معنیداری بر خصوصیات شیمیایی اندازهگیری شده داشت. کمپوست ضایعات هرس (PWC) در مقایسه با سایر بقایای آلی بیشترین تأثیر را در مقدار آمونیوم و نیترات داشت، بهطوری که میزان این عناصر را بهترتیب 7/1 و 3/3 برابر در مقایسه با تیمار بدون مواد آلی (شاهد) افزایش داد. همچنین در تیمار کمپوست ضایعات هرس (PWC)، مقدار کربن آلی در خاک ریزوسفر نسبت بهغیر ریزوسفر از 9/0 به 32/1 درصد افزایش نشان داد. حضور کرمهای خاکی شاخصهای رشد گیاه از جمله اندام هوایی و وزن خشک ریشه گیاه را بهترتیب 34 و 30 درصد نسبت بهشرایط بدون کرمهای خاکی افزایش داد. مقادیر آمونیوم و نیترات خاک در شرایط حضور کرم خاکی بهترتیب 32 و 49 درصد افزایش نشان داد. بهطور کلی استفاده از مواد آلی مختلف با تلقیح کرمخاکی نتایج مطلوبتری نسبت به شرایط عدم حضور کرم خاکی بههمراه داشت.
رقیه واحدی، میرحسن رسولی صدقیانی،
جلد 23، شماره 4 - ( 12-1398 )
چکیده
استفاده از روابط همزیستی بین قارچ میکوریز و ترکیبات آلی تحرک عناصر غذایی ریزمغذی را در ریزوسفر تحت تأثیر قرار میدهند و زیستفراهمی عناصر غذایی ریز مغذی در گیاه را بهبود میبخشند. بهمنظور ارزیابی تأثیر کاربرد بیوچار و کمپوست بقایای هرس درختان سیب و انگور و قارچ میکوریزی بر زیستفراهمی عناصر ریزمغذی در خاک آهکی در ریزوسفر گندم آزمایش گلخانهای با کشت گندم در شرایط رایزوباکس انجام شد. فاکتورهای مورد بررسی شامل منابع آلی (بیوچار، کمپوست و شاهد)، تلقیح میکروبی (قارچ AMF و بدون تلقیح) در خاک ریزوسفری بودند. در پایان دوره رشد، ماده آلی (OM) و زیستفراهمی عناصر آهن، روی، مس و منگنز در خاکهای ریزوسفری و جذب این عناصر در گیاه اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که ماده آلی، آهن، روی، مس و منگنز در خاک ریزوسفری تحت تأثیر منابع آلی و تلقیح میکوریزی افزایش معنیداری داشتند، بهطوری که کاربرد بیوچار در شرایط تلقیح میکوریزی منجر به افزایش 74/23 و 19/28 درصدی آهن و منگنز نسبت به شرایط بدون تلقیح در خاک ریزوسفری شد. حضور قارچ میکوریز سبب افزایش زیستفراهمی 94/60 و 29/54 درصدی روی و مس در تیمار کمپوست در مقایسه با تیمار بدون تلقیح شد. کاربرد منابع آلی و تلقیح میکوریزی سبب افزایش جذب عناصر ریزمغذی و وزن خشگ گیاه گندم شد.
نجمه مرادیان پیک، سیروس جعفری،
جلد 26، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده
تغییر فاکتورهای کیفی اراضی در تغییر کاربری دو سیستم کشت متداول خوزستان (منطقه دیمچه، سیستم کشت تناوبی و نیشکر و زراس جنگل و جنگلتراشی) بررسی شد. نتایج نشان داد با تغییر کاربری جنگل، کربن آلی از 0/93 به 0/55 درصد، ظرفیت تبادل کاتیونی از 19/6 به 13/3 سانتی¬مول بر کیلوگرم، نسبت کربن به نیتروژن (C/N) از 7/4 به 3/8 درصد، میانگین وزنی قطر خاکدانهها از 1/7 به 1/3 درصد و تنفس میکروبی از 0/11 به 0/06 میلیگرم دی¬اکسیدکربن بر گرم خاک در روز کاهش و در مقابل رس قابل انتشار از 6/4 به 3/19 درصد افزایش یافت. تجزیه به عامل برای خصوصیات نشان داد پنج عامل بیش از 90 درصد واریانس را در مقادیر FC،PWP ،AW ،AF توجیه کرد. در منطقه دیمچه، میانگین رطوبت حجمی ظرفیت زراعی از 31/3 به 27/3 درصد، آب قابل استفاده از 12/96 به 9/8 درصد، رس قابل انتشار از 56/1 به 12/3 درصد و جرم مخصوص ظاهری از 1/6 به 1/4 درصد کاهش، کربن آلی از 0/45 به 0/78 درصد، C/N از 6/3 به 10/0 درصد، تنفس میکروبی از 0/01 به 0/04 میلیگرم دیاکسیدکربن بر گرم خاک در روز و میانگین وزنی قطر خاکدانهها از 0/77 به 1/3 میلیمتر افزایش یافت. پنج عامل FC،AW ،BD ،DC و OM بیش از 90 درصد واریانس را توجیه کرد.