3 نتیجه برای میانیابی
محمد حسین مهدیان، نجفقلی غیاثی، سید محمود موسوینژاد،
جلد 7، شماره 1 - ( 1-1382 )
چکیده
دادههای نقطهای ایستگاههای هواشناسی به خودی خود از اهمیت چندانی برخوردار نیستند. بنابراین، لازم است که این دادههای نقطهای به دادههای ناحیهای تبدیل شوند. پراکنش و شمار ایستگاههای هواشناسی در سطح کشور در حدی نیست که دستیابی به دادههای ناحیهای به طور مستقیم امکان پذیر باشد، که این مهم منوط به تولید داده در منطقه مورد بررسی است. تولید داده به کمک روشهای زمین-آمار سریع و آسان میباشد. بنابراین، برای تعمیم دادههای نقطهای به ناحیهای نیاز به تولید داده (برآورد) است. هدف این پژوهش تعیین روش مناسب میانیابی برای برآورد بارندگی ماهیانه در ناحیه مرکزی ایران است. در این پژوهش از روشهای کریجینگ (معمولی، با لگاریتم دادهها و با متغیر کمکی)، میانگین متحرک وزنی (با توانهای 1 تا 5) و TPSS (با توانهای 2 و 3 ، با و بدون متغیر کمکی) استفاده شده است. برای ارزیابی روشها از تکنیک تأیید متقابل استفاده شده است.
بررسی نتایج پژوهش نشان میدهد که شعاع تأثیر بارندگی ماهیانه در ناحیه مرکزی ایران در حدود 450 کیلومتر است. همچنین، نتایج نشان میدهند که روش TPSS با توان 2 و با متغیر کمکی ارتفاع، مناسبترین روش برای تولید دادههای بارندگی ماهیانه است. با تقسیم ناحیه مرکزی ایران به مناطق هماقلیم و اجرای روش انتخاب شده در این نواحی، دقت تولید داده در مقایسه با کل منطقه افزایش پیدا کرده است.
سید حسن طباطبائی، محبوبه غزالی،
جلد 15، شماره 57 - ( 7-1390 )
چکیده
توجه به دقت و صحت دادههای ورودی در تحلیلها و تصمیمگیریهای مهندسی از اهمیت خاصی برخوردار است. منابع خطا به طور عمده مربوط به جمعآوری، وارد کردن، ثبت، ذخیرهسازی، فراخوانی، بهکارگیری و تحلیل اطلاعات و در نهایت تهیه مدلها میباشد. از جمله خطاهایی که بر دادههای نقطهای اعمال میشود، خطای مربوط به نحوه میانیابی آنهاست. این نوع خطا مربوط به نامناسب بودن روش انتخابی جهت میانیابی است. هدف این تحقیق، ارزیابی دقت هشت روش مهم میانیابی در تخمین ارتفاع سطح ایستابی برای دو دشت فارسان ـ جونقان و سفید دشت از دشتهای زیر حوضه بهشت آباد در استان چهارمحال و بختیاری است. برای بررسی خطای هر روش میانیابی و انتخاب بهترین روش در تعیین تراز سطح ایستابی، از فن اعتبارسنجی متقابل استفاده شد. همچنین جهت مقایسه آماری مدلها از مقادیر ریشه متوسط مربع خطاها (RMSE) و میانگین خطای مطلق (MAE) استفاده شد. نتایج به دست آمده از این تحقیق نشان میدهد که روش اصلاح شده شپارد مناسبترین روش برای میانیابی سطح ایستابی در دشت سفید دشت با 6=MAE و 7=RMSE و روش تواندهی عکس فاصله با 6=MAE و 9=RMSE ، بهترین روش برای دشت فارسان ـ جونقان است. همچنین در این دشتها روشهای میانگین متحرک، انحنای کمینه و رگرسیون چند جملهای دارای بیشترین میزان متوسط خطا در میانیابی سطح ایستابی میباشند (25
کورش شیرانی، رامین ارفعنیا، یزدان فریدونی، رضا نادری سامانی، محسن شریعتی، محمد فیضی،
جلد 26، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده
آب زیرزمینی یکی از منابع مهم آبی بهخصوص در مناطق خشک و نیمهخشک جهان مانند ایران بوده و در سالهای اخیر بهدلیل برداشتهای بیرویه بهشدت رو به کاهش رفته است. هدف این پژوهش تعیین بهترین مدل درونیابی و بررسی تغییرات زمانی و مکانی سطح آب زیرزمینی در دشت صحنه - بیستون استان کرمانشاه طی سه دهه بین سالهای 1370 تا 1399 است. بدینمنظور نخست چهار نیمتغییرنمای گوسی، خطی، کروی و توانی برای مشاهدات بهدست آمد. در مرحله بعد بهترین نیمتغییرنما و روش میانیابی از بین روشهای مورد بررسی برای پهنهبندی سطح آب زیرزمینی در منطقه انتخاب شد. بهمنظور ارزیابی و تعیین مناسبترین نیمتغییرنما و روش میانیابی برای پهنهبندی، کمترین مقدار مجموع معیارهای خطای RMSE، MBE، MAE و بیشترین مقدار ضریب تعیین (R2) بین مشاهدات و برآوردها در هر سه دهه و میانگین کل دوره محاسبه و درنظر گرفته شد. نتایج نشان داد که روش کریجینگ معمولی با وریوگرام گوسی بهترین روش برای میانیابی عمق سطح آب زیرزمینی در دشت صحنه – بیستون است. اختلاف بین حداقل و حداکثر سطح ایستابی آب زیرزمینی بر مبنای چاههای مشاهدهای و مدل پهنهبندی بهترتیب بین 1279 تا 1372 متر و 1289 تا 1409 متر در دوره مورد بررسی است و با نزدیکی به نواحی مرکزی و جنوبی، سطح آب زیرزمینی در عمق بیشتری قرار میگیرد. بیشترین میزان کاهش و افزایش تغییرات سطح آب زیرزمینی در طول سه دهه نسبت به همدیگر بهترتیب ۱۲ و ۱۹ متر بوده است. همچنین تغییرات سطح آب زیرزمینی در طی این سه دهه نشان میدهد سطح تراز آب زیرزمینی در هر دو دهه دوم و سوم نسبت به دهه اول و دهه سوم نسبت به دهه دوم در بیشتر از 50 درصد منطقه افزایش یافته است. این موضوع میتواند ناشی از ترسالی و مدیریت بهینه برداشت آب زیرزمینی در این سالها باشد. بنابراین نتایج پایش تغییرات آب زیرزمینی در سه دهه اخیر کمک مؤثری برای کارشناسان و بهرهبرداران در برنامهریزی و مدیریت بهینه آب زیرزمینی بهمنظور توسعه پایدار منابع آبی را بههمراه دارد.