14 نتیجه برای میکوریز
محمد حاجیان شهری، مسعود عباسی،
جلد 8، شماره 4 - ( 10-1383 )
چکیده
به منظور بررسی تغییرات جمعیت، تعیین درصد کلونیزاسیون ریشه و شناسایی نوع همزیستی میکوریزی همراه ریشه و ریزوسفر درختان پسته جنگلی Pistacia vera ، دو ایستگاه در جنگلهای طبیعی پسته مناطق کلات (چهچهه) و سرخس (شورلق) انتخاب شد. نمونهبرداری از خاک و ریشه درختان مزبور در فواصل زمانی حداکثر هر ماه یک بار در محدوده سایه انداز آنها و از عمق 30 سانتیمتری به عمل آمد. برای استخراج و جداسازی اسپورها از روش غربال تر استفاده شد. پس از رنگ آمیزی ریشهها، میزان کلونیزاسیون ریشهها و جمعیت اسپور این قارچها اندازهگیری شد. در همین ارتباط میزان تأثیر برخی خصوصیات خاک شامل pH، میزان رطوبت، ماده آلی و مقدار فسفر قابل جذب خاک نیز بر جمعیت اسپور مورد بررسی قرار گرفت. نتایج به دست آمده نشان داد که نوع همزیستی میکوریزی درختان پسته از نوع میکوریز وزیکولار – آربوسکولار (Vesicular Arbuscular Mycorrhiza) میباشد. متوسـط میزان کلونیزاسـیون ریشهها در ایستگاه کلات 13% و در ایستگاه شورلق 11% و متوسط تعداد اسپور در منطقه کلات 12 و در منطقه سرخس 10 عدد در هرگرم خاک خشک بود. محاسبه همبستگی بین تغییرات جمعیت اسپور با میزان رطوبت، ماده آلی، فسفر قابل جذب، pH خاک و میزان کلونیزاسیون ریشه نشان داد که جمعیت اسپور با میزان کلونیزاسیون ریشه همبستگی مثبت و با میزان رطوبت خاک، ماده آلی، فسفر قابل جذب و pH خاک همبستگی منفی دارند.
مهدی زارعی، ناهید صالح راستین، غلامرضا ثواقبی،
جلد 15، شماره 55 - ( 1-1390 )
چکیده
در یک آزمایش گلخانهای نقش سه گونه از قارچهای میکوریز آربوسکولار بومی منشا گرفته از یک خاک آلوده در گیاهپالایی خاکهای آلوده به روی با استفاده از گیاه میزبان ذرت، بررسی شد. این تحقیق به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با فاکتورهای قارچ شامل 4 سطح (شاهد، گلوموس موسهای ، گلوموس اینترارادیسز و گلوموس ورسیفورم) و روی در 5 سطح (0، 10، 50، 100 و 500 میلیگرم روی در کیلوگرم) در یک خاک غیر استریل با بافت لوم شنی و در سه تکرار انجام شد. گیاهان ذرت مایهزنی شده با قارچهای میکوریز آربوسکولار، در مقایسه با گیاهان شاهد مایهزنی نشده، جذب روی و فسفر و نیز عملکرد بیولوژیک بیشتری داشته و علائم سمیت روی در آنها دیده نشده است. کارایی جذب، انتقال و استخراج گیاهی در گیاهان مایهزنی شده با گلوموس اینترارادیسز تا سطح 100 میلیگرم روی در کیلوگرم از سایر تیمارها بیشتر ولی در سطح 500 میلیگرم روی در کیلوگرم، این مقادیر در گیاهان مایهزنی شده با گلوموس موسهای بالاتر بوده است. بالاترین کارایی هر سه گونه قارچی در افزایش جذب روی اندام هوایی و ریشه گیاه در پایینترین سطح روی دیده شد و در بالاترین سطح روی گونه گلوموس اینترارادیسز و گلوموس موسهای به ترتیب کارایی قابل توجهی در افزایش جذب روی ریشه و اندام هوایی گیاه داشتهاند. گونه گلوموس ورسیفورم در اکثر موارد نسبت به دو گونه قارچی دیگر حالت بینابینی داشته است
فاطمه آقابابائی، فایز رئیسی،
جلد 15، شماره 56 - ( 4-1390 )
چکیده
آثار مفیـد و مثبت همزیستی میکوریزایـی بر رشد گیاهان مختلف در گذشته اثبات شده است. اغلب گیاهان زراعی قادر به برقراری همزیستــی با قـارچهای اندومیکـــوریزا هستند ولــی تاکنون مطالعهای در مورد امکـــان برقراری ارتباط همزیستی این قارچها با گیاه بادام (Prunus amygdalus) و بررسی نقش آنها بر این گیاه، به ویژه در خاکهای آهکی انجام نشده است. از اینرو به منظور بررسی رابطه همزیستی قارچهای میکوریزا و ژنوتیپهای تجاری و بومی بادام در استان چهارمحال و بختیاری، آزمایشی به صورت فاکتوریل، شامل تیمارهای ژنوتیپ بادام (مامایی، ربیع، تلخ و سفید)، فسفر (0 و 150 کیلوگرم در هکتار) و قارچ میکــوریزا
(Glomus intraradices Glomus mosseae,) به همراه یک تیمار بدون تلقیح به عنوان شاهد در قالب طرح بلوکهای کاملاً تصادفی با سه تکرار در شرایط گلخانهای به مدت 4 ماه اجرا شد. بر اساس نتایج به دست آمده از این آزمایش شاخصهای فیزیولوژیکی گیاه بادام شامل غلظت کلروفیل کل برگ، سرعت فتوسنتز خالص و بازده آب مصرفی در گیاهان همزیست با قارچهای میکوریزا نسبت به گیاهان شاهد فاقد همزیستی میکوریزی به ترتیب 20%، 300% و 300% افزایش پیدا کردند، ولی سرعت تبخیر و تعرق از سطح برگ گیاه کاهش (%10-8) یافت. هرچند میزان تغییر شاخصهای یاد شده به نوع ژنوتیپ بادام و سطح فسفر خاک بستگی دارد، ولی گونههای قارچ مورد مطالعه دارای آثار یکسانی بودند. افزایش فسفر قابل جذب در خاک موجب افزایش رشد گیاهان تلقیح شده و شاهد و افزایش فتوسنتز تنها در گیاهان دارای همزیستی میکوریزایی گردید.
وحید سروی مغانلو، مصطفی چرم، حسین معتمدی، بهرام علیزاده، شاهین اوستان،
جلد 15، شماره 56 - ( 4-1390 )
چکیده
آنزیمها به عنوان کاتالیزور نقش اساسی در فرایندهای متابولیکی مهم مثل تخریب و تجزیه ترکیبات آلی وارد شده به خاک و رفع سمیت آنها دارند. هدف از این پژوهش، بررسی فعالیت آنزیمهای دهیدروژناز، اورهاز، لیپاز و فسفاتاز و همچنین فراوانی باکتریهای هتروتروف و تجزیهگر، اندازهگیری تنفس خاک و عملکرد گیاه در طی فرآیند زیست بهسازی خاکهای آلوده بود. برای این منظور دو خاک آلوده با سطح آلودگی 1 و 2 درصد آماده گردید و چهار تیمار کشت گیاه شبدر (1T )،کشت گیاه شبدر همراه با مایهزنی قارچ میکوریز(2T)، کشت گیاه شبدر همراه با مایهزنی باکتریهای تجزیهگر(3T)، کشت گیاه همراه با مایهزنی قارچ میکوریز و باکتریهای تجزیهگر نفت(4T) برای فرایند زیست بهسازی خاک آلوده به کار گرفته شد. سپس پارامترهای فوق در پنج مرحله در طول دوره زیست بهسازی و نهایتاً عملکرد گیاه در انتهای این دوره تعیین شد. نتایج این مطالعات نشان داد که فعالیت آنزیمهای اورهاز و دهیدروژناز همراه با افزیش و کاهش آلایندهها به ترتیب افزایش و کاهش یافت. در حالیکه فعالیت آنزیم لیپاز رفتار عکس فعالیت این آنزیمها را نشان داد به طوری که در سطوح بالای آلودگی با کاهش فعالیت همراه بوده و با افزایش تجزیه ترکیبات آلاینده و کاهش میزان آنها میزان فعالیت آنها افزایش مییابد، بنابراین میتواند گزینه مناسبی برای بررسی روند زیست بهسازی خاکهای آلوده باشد. در مورد نتایج فراوانی باکتریهای تجزیهگر و هتروتروف میزان آنها با افزایش سطح آلودگی افزایش یافته و میزان باکتریهای تجزیهگر و هتروترف با کاهش میزان آلایندهها بخصوص در تیمارهای با مایهزنی میکوریزا کاهش مییابد. عملکرد گیاه و میزان تجزیه ترکیبات نفتی نیز در تیمارهای با مایهزنی میکوریزا و باکتریهای تجزیهگر بیشترین میزان بود
حبیباله نادیان،
جلد 15، شماره 57 - ( 7-1390 )
چکیده
اثر سطوح مختلف تنش خشکی بر رشد و جذب فسفر توسط دو رقم سورگوم متفاوت در ریختشناسی ریشه با حضور و بدون حضور میکوریزا در یک آزمایش گلدانی به صورت فاکتوریل در قالب بلوکهای کامل تصادفی مورد مطالعه قرار گرفت. در این مطالعه سورگوم اسپیدفید با ریشههای انبوه و سورگوم KFS2 با ریشههای کم انشعاب توسط قارچ میکوریزا- آربسکولار گلوموس اینترارادیسز مایهکوبی شدند. کلیه گیاهان تا سه هفته پس از استقرار گیاه به طور یکسان آبیاری شدند. در شروع هفته چهارم تنش خشکی اعمال و افزایش آب به گلدانها پس از مصرف40 درصد (T1) ، 60 درصد (T2) و 80 درصد (T3) آب قابل استفاده گیاه صورت گرفت. نتایج نشان داد که در هر دو رقم سورگوم، با افزایش تنش خشکی از وزن ماده خشک آنها کاسته شد. با وجود این، در تمام سطوح تنش خشکی وزن ماده خشک سورگم میکوریزایی به طور معنیداری از وزن ماده خشک سورگوم شاهد بیشتر بود. این افزایش برای سورگوم میکوریزاییKFS2 بیشتر از سورگم میکوریزایی اسپیدفید بود. در تمام سطوح تنش خشکی، غلظت و مقدار کل فسفر در اندامهای هوایی هر دو رقم سورگوم میکوریزایی از سورگوم غیر میکوریزایی بیشتر بود. با افزایش تنش خشکی مقدار کل فسفر به دلیل کاهش زیست توده هر دو رقم سورگوم کاهش یافت. با وجود این، مقدار کل فسفر در واحد طول ریشه کلنی شده هر دو رقم سورگوم میکوریزایی با افزایش تنش خشکی افزایش یافت. درصد کلینیزاسیون بیشتر ریشه سورگوم KFS2 و افزایش مجموع طول هیفهای خارجی در واحد طول ریشه کلنی شده این رقم منجر به افزایش پاسخ رشد میکوریزایی و بهبود تغذیه فسفری سورگوم KFS2 نسبت به سورگوم اسپیدفید میکوریزایی شد.
یعقوب حبیبزاده، محمدرضا زردشتی، علیرضا پیرزاد، جلال جلیلیان،
جلد 16، شماره 60 - ( 4-1391 )
چکیده
برای بررسی تأثیر رژیمهای مختلف آبیاری و قارچریشهها بر رشد و عملکرد لاین NM92 ماش سبز، یک آزمایش مزرعهای به صورت کرتهای خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی (آبیاری پس از 50، 100، 150 و 200 میلیمتر تبخیر از تشتک تبخیرکلاس A به عنوان فاکتور اصلی و سه سطح قارچریشه، بدون مایهزنی با قارچ-ریشه، مایهزنی با گونههای Glomus mosseae و intraradices G. بهعنوان فاکتور فرعی)، با سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه ارومیه و در سال 1388 انجام شد. نتایج نشان داد که آبیاری پس از 50 میلیمتر تبخیر از تشتک و مایهزنی با intraradices G. بیشترین عملکرد دانه (به ترتیب با 5/1678 و 6/1537 کیلوگرم در هکتار)، وزن خشک کل، وزن خشک برگ، شاخص سطح برگ، سرعت رشد محصول، سرعت رشد نسبی و میزان جذب خالص را داشت. در حالیکه آبیاری پس از 200 میلیمتر تبخیر از تشتک و در شرایط بدون تلقیح با قارچریشه کمترین عملکرد دانه (به ترتیب با 2/1154 و 9/1301 کیلوگرم در هکتار) را تولید کردند. با کاهش فواصل آبیاری، وزن خشک کل، وزن خشک برگ، شاخص سطح برگ، سرعت رشد محصول، سرعت رشد نسبی و میزان جذب خالص افزایش یافت. هر چند تنش کمآبی باعث کاهش عملکرد دانه شد، ولی تلقیح با قارچریشه شدت اثر آن را کاهش داد و کاربرد هر دو گونه قارچریشه موجب افزایش معنیدار (در سطح احتمال 5 درصد) عملکرد دانه نسبت به شاهد شد.
مهدی قورچیانی، غلامعباس اکبری، حسینعلی علیخانی، مهدی زارعی، ایرج اله دادی،
جلد 17، شماره 63 - ( 3-1392 )
چکیده
به منظور بررسی اثر قارچ میکوریز آربسکولار و باکتری سودوموناس فلورسنس روی کارایی مصرف کودهای فسفر، وابستگی میکوریزایی، عملکرد ماده خشک و عملکرد دانه ذرت در شرایط تنش کم آبی آزمایشی بهصورت کرتهای دو بار خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار طی سال 1388 و در دولت آباد کرج اجرا شد. تیمارها عبارت از آبیاری (آبیاری نرمال و تنش ملایم بر مبنای تبخیر از تشتک تبخیر کلاس A)؛ ترکیبات سطوح مختلف مایهزنی بذر با قارچ میکوریز آربسکولار و باکتری سودوموناس فلورسنس و تیمار کود شیمیایی فسفره (عدم مصرف کود شیمیایی فسفره، مصرف 50% کود سوپر فسفات تریپل مورد نیاز و مصرف خاک فسفات براساس کمیت فسفر مصرفی از منبع سوپر فسفات تریپل) بودند. نتایج نشان داد که اثر آبیاری، سطوح مایهزنی بذر با قارچ میکوریز آربسکولار و باکتری سودوموناس فلورسنس و کود شیمیایی فسفر روی عملکرد، اجزای عملکرد، عملکرد ماده خشک، بازده زراعی نسبی و کلنیزاسیون ریشه معنیدار است. تیمار تنش ملایم نسبت به تیمار آبیاری نرمال باعث کاهش معنیدار عملکرد دانه، بازده زراعی نسبی و بازده زراعی کود شد. نتایج نشان داد که در شرایط تنش ملایم عملکرد دانه و عملکرد ماده خشک با کلنیزاسیون ریشه همبستگی بالایی دارند. همچنین بیشترین وابستگی میکوریزایی از تیمار تنش ملایم بهدست آمد. حداکثر بازده زراعی نسبی، بازده زراعی کود و عملکرد دانه مربوط به تیمار مایهزنی توأم بذر با میکوریز آربسکولار و سودوموناس فلورسنس بود. مصرف کود سوپرفسفات تریپل نسبت به خاک فسفات همراه با ریزموجودات حلکننده فسفات باعث افزایش عملکرد دانه ذرت گردید، با اینحال حداکثرکلنیزاسیون ریشه و وابستگی میکوریزایی از تیمار عدم مصرف کود شیمیایی بهدست آمد.
عبداله احمدنژاد، جهانگیر عابدی کوپایی، سيد فرهاد موسوی،
جلد 17، شماره 66 - ( 11-1392 )
چکیده
کنجد یکی از مهمترین گیاهان دانه روغنی در دنیا است. تنش خشکی یکی از عوامل محیطی محدودکننده تولید کنجد میباشد. تأثیر کمبود آب میتواند به وسیله تلقیح ریشه گیاهان با قارچ میکوریزا کاهش یابد. در این مطالعه، هدف، تعیین تأثیر سطوح مختلف آب کاربردی (تأمین 60، 80 و 100 درصد کمبود رطوبتی خاک) با روش آبیاری قطرهای- نواری سطحی (تیپ) و تلقیح گیاهان با قارچ میکوریزا بر کارایی زراعی مصرف آب کنجد میباشد. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه صنعتی اصفهان درسال 1389 اجرا شد. نتایج نشان داد که اثر رژیم آبیاری بر کارایی زراعی مصرف آب محصول دانه معنیدار نشد. تأثیرکاربرد قارچ میکوریزا بر کارایی زراعی مصرف آب محصول دانه معنیدار شد. بیشترین کارایی زراعی مصرف آب محصول دانه (74/0 کیلوگرم بر مترمکعب) مربوط به رژیم آبیاری 80 درصد و تلقیحشده با قارچ میکوریزا بود. تأثیر رژیمهای آبیاری و کاربرد میکوریزا بر کارایی زراعی مصرف آب محصول روغن معنیدار شد. بیشترین کارایی زراعی مصرف آب محصول روغن (43/0 کیلوگرم بر مترمکعب) مربوط به رژیم آبیاری 100 درصد و تلقیحشده با میکوریزا بود.
وجیهه درستکار، مجید افیونی ، امیرحسین خوشگفتارمنش ، محمدرضا مصدقی ، فرهاد رجالی،
جلد 19، شماره 73 - ( 8-1394 )
چکیده
قارچهای میکوریز آربسکولار یکی از مهمترین فاکتورهای مؤثر بر کیفیت خاک هستند و از طریق ترشحات خود بر بسیاری از ویژگیهای خاک تأثیرمیگذارد. این پژوهش گلخانهای در قالب طرح کاملاً تصادفی با شش تیمار قارچ میکوریز آربسکولار شامل سه گونهی غیربومی (Funneliformis mosseae، Claroideoglomus claroideum و Rhizophagus irregularis)، ترکیبی از سه گونه غیربومی، ترکیبی از سه گونه بهصورت بومی و یک تیمار خاک استریل در چهار سطح شوری 1، 5، 10 و 15 دسیزیمنس بر متر در حضور گیاه گندم انجام شد. حضور قارچهای میکوریز، باعث افزایش غلظت گلومالین آزاد و کل و همچنین غلظت کربوهیدرات قابل عصارهگیری با آب داغ و اسید رقیق در مقایسه با تیمار شاهد (فاقد قارچ) در همه سطوح شوری شده است. تأثیر مخلوطی از قارچهای بومی بر پارامترهای اندازهگیری شده در سطوح شوری 10 و 15 دسیزیمنس بر متر، بیشتر از مخلوطی از سه گونه قارچ غیربومی بود. غلظت گلومالین آزاد و کل در همه سطوح شوری در تیمار حاوی مخلوطی از سه گونه غیربومی بیشتر از هریک از گونههای غیربومی مورد مطالعه بوده است. بیشترین تأثیر در افزایش غلظت گلومالین در خاک در سطح شوری 1، 5 و 15 دسیزیمنس بر متر مربوط به گونه F. mosseae و در سطح شوری 10 دسیزیمنس بر متر مربوط به گونه C. claroideum بوده است. براساس نتایج این پژوهش بین گونههای مختلف بومی و غیربومی قارچهای میکوریز و شوری اثرات متقابلی از نظر تولید گلومالین و اثر بر غلظت کربوهیدراتها در خاک وجود دارد.
ساره مرادی بهبهانی، مصطفی مرادی، رضا بصیری، جواد میرزایی،
جلد 20، شماره 78 - ( 10-1395 )
چکیده
گز درختچهای است که در بسیاری از نقاط کشور پراکنش دارد ولی اطلاعات زیادی در رابطه با همزیستی اینگونه با قارچهای میکوریز وجود ندارد. بنابراین هدف اصلی این تحقیق بررسی همزیستی قارچهای میکوریز اربوسکولار با درختچه گز و تأثیر پذیری آنها در اثر فاصله از رودخانه و همچنین خصوصیات فیزیکی و شیمایی خاک است. برای این منظور جنگلهای حاشیه رودخانه مارون به منطقه کنار رودخانه، میانی و منطقه دور از رودخانه با فواصل 200 متری تقسیم شد. در هرکدام از این مناطق 10 درختچه گز بهطور تصادفی انتخاب و نمونههای خاک و ریشه از ریزوسفر آنها جمعآوری شد. نتایج نشان داد که آغشتگی ریشه و تراکم اسپور در منطقه میانی به ترتیب کمترین و بیشترین مقدار را دارا بود و دارای اختلاف معنیداری با دیگر مناطق بود. متوسط میزان آغشتگی ریشه در منطقه کنار رودخانه، میانی و دور از رودخانه به ترتیب 37/82، 77/73 و 17/80 درصد بود درحالیکه متوسط تراکم اسپور برای این مناطق به ترتیب 189، 5/245 و 8/188 اسپور در پنج گرم خاک بود. آغشتگی ریشه با میزان پتاسیم خاک همبستگی مثبت معنیداری نشان میدهد ولی تراکم اسپور با هیچیک از متغیرهای مورد بررسی همبستگی نشان نداد. همچنین میزان نیتروژن 6/52، کربن آلی 19/51، پتاسیم 50 و رس 4/23 درصد در منطقه دور از رودخانه نسبت به کنار رودخانه کاهش نشان دادند. با توجه به نتایج این تحقیق درختچه گز دارای همزیستی بالایی با قارچهای میکوریز بوده که فاصله از رودخانه میتواند این همزیستی را تحت تأثیر قرار دهد.
سکینه عبدی، علیرضا پیرزاد،
جلد 23، شماره 1 - ( 3-1398 )
چکیده
یکی از مهمترین عوامل محدود کننده عملکرد گیاهان در مناطق خشک و نیمهخشک، کمبود آب است. بهمنظور بررسی تأثیر همزیستی گونه های قارچ میکوریزا بر رشد و عملکرد دانه گیاه اسپرس در شرایط کمآبی، آزمایشی گلدانی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی، با دو فاکتور و سه تکرار در سال 1393 انجام شد. تیمارهای آزمایش شامل پنج گونه قارچ میکوریزا (Faneliformis mosseae، Rhizophagus intraradices، Claroideoglomus claroideum، Funneliformis caledonius، Glomus versiforme و شاهد) و دو سطح آبیاری [آبیاری مطلوب (80 درصد ظرفیت زراعی) و کمآبیاری (50 درصد ظرفیت زراعی)] بودند. بیشترین عملکردهای دانه از گیاهان همزیست با گونههای Rh. intraradices (187/9 گرم در بوته) و F. mosseae (867/8 گرم در بوته) در حالت اعمال تنش کم آبی بهدست آمد. با وجود کاهش معنیدار عملکرد دانه در حالت بدون استفاده از میکوریزا و در تنش کمآبی، روابط میکوریزایی عملکرد دانه را نسبت به آبیاری مطلوب افزایش دادند. همچنین بیشترین درصد پروتئین دانه در همزیستی با گونه G. versiforme و برای فسفر دانه در همزیستی با گونه F. mosseae در شرایط تنش حاصل شد. بهطورکلی، رابطه میکوریزایی با کاستن از حجم ریشه و تحریک رشد طولی آن، عملکرد و کیفیت دانه را در شرایط کمآبی بهبود بخشید. در این راستا گونه G. versiforme بیشترین تأثیر مثبت را نشان داد.
حامد عالی پور، علی نیکبخت، نعمت الله اعتمادی، محسن سلیمانی، فرهاد رجالی،
جلد 23، شماره 2 - ( 6-1398 )
چکیده
زوال درختان یک بیماری فیزیولوژیکی پیچیده است که از برهمکنش بین عوامل متعددی منشأ میگیرد که یکی از عوامل آن تنش فلزات سنگین است و درنهایت منجر به مرگ تدریجی درخت میشود. این مطالعه در طی سالهای 96-1395 بهمنظور بررسی پاسخ گیاه سرو نقرهای( G arizonica Cupressus ) به تلقیح با قارچهای میکوریزا (Rhizophagus irregularis و Funneliformis mosseae و ترکیب دو گونه) و باکتری محرک رشد Pseudomonas flourescens در حضور غلظتهای مختلف کادمیوم (خاک زراعی بدون آلودهسازی و خاک آلوده به فلز سنگین کادمیوم در غلظتهای 5، 10، 15 و 20 میلیگرم در کیلوگرم)، در گلخانه گروه علوم باغبانی دانشگاه صنعتی اصفهان بهصورت فاکتوریل در قالب طرح پایه کاملاً تصادفی در سه تکرار اجرا شد. در این پژوهش برهمکنش قارچ در باکتری در کادمیوم بر غلظت پتاسیم و آهن، ارتفاع و سلامت ظاهری نهال سرو نقرهای معنیدار بود. با افزایش غلظت کادمیوم در غالب تیمارها میزان آغشتگی میکوریزایی، غلظت عناصر فسفر، پتاسیم و آهن، ارتفاع، وزن خشک اندام هوایی و سلامت ظاهری گیاهان کاهش و درصد نشت یونی و محتوای پرولین افزایش یافت. اثر مثبت هردو میکروارگانیسم (قارچ و باکتری)، روی غلظت پتاسیم و آهن، ارتفاع، وزن خشک نهال و وضعیت ظاهری گیاه مشاهده شد. نتایج این پژوهش نشان داد که تلقیح نهال سرو نقرهای با ترکیب قارچ میکوریزا و باکتری سودوموناس میتواند اثر مثبتی بر رشد و بقای این گونه درختی در شرایط تنش کادمیوم داشته باشد، لذا به نظر میرسد که کاربرد این میکروارگانیسمها در مناطق صنعتی میتواند بهعنوان یک راهکار نوین برای جلوگیری از کاهش رشد و زوال درختان موجود در فضای سبز مورد استفاده قرار گیرد.
سمیه قاسمی پیربلوطی، صاحب سودائی مشائی،
جلد 28، شماره 1 - ( 3-1403 )
چکیده
ازآنجاکه پایداری طولانیمدت اکوسیستمهای باغی وابسته به حفظ کیفیت خـاک اسـت، آگـاهی از وضـعیت خـاکهـا و بررسی آثار فعالیتهای صورتگرفته بر خصوصیات خاک بـسیار مهـم و در مـدیریت بوم نظام مـؤثر است. بهمنظور بررسی شاخص کیفیت خاک باغات بادام (Prunus dulcis) تحت شیوه¬های مختلف مدیریت شده استان چهارمحالوبختیاری، 40 نمونه خاک مرکب از سهنقطه در هر باغ برداشت شد و در نهایت به 6 گروه (سامان، بن، شهرکرد، کیار، اردل و فارسان) طبقهبندی شدند. برای تعیین شاخص کیفیت خاک، ویژگی خاک شامل pH، EC، کربن آلی کل و محلول در آب، تنفس پایه و ناشی از بستره، جمعیت میکروبی ریزوسفر، فسفر و پتاسیم قابلدسترس خاک مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که نحوه مدیریت باغات بادام در مناطق مختلف روی ویژگیهای خاک و فرایندهای ارزیابیشده در این مطالعه تأثیر گذاشت. پایش خصوصیات خاک نشان داد که pH بین 7/05 تا 8/48، EC بین 0/23 تا 2/91 دسیزیمنس بر متر، تنفس میکروبی بین 0/44 تا 8/57 میلیگرم CO2 در 100 گرم خاک در روز، کربن آلی 2/09 تا 44/79 گرم بر کیلوگرم، فسفر قابلدسترس بین 1/5 تا 122/3 میلیگرم بر کیلوگرم و پتاسیم قابلدسترس بین 2/91 تا 3038 میلیگرم بر کیلوگرم بود. اجزای شاخص کیفیت خاک شامل جزء شیمیایی، فعالیت میکربی، جمعیت میکروبی و کربن آلی خاک تعیین شد. سهم شوری خاک در کیفیت خاک، بهدستآمده با استفاده از تجزیه عاملی، بیشترین (31 %) بود و پس از آن ضریب معدنیشدن کربن میکروبی (27 %)، جمعیت میکروبی ریزوسفری (24 %) و کربن آلی محلول در آب (18 %) بود. مقادیر شاخص کیفیت خاک برای باغهای بادام سامان، بن، شهرکرد، کیار، اردل و فارسان به ترتیب 0/46، 0/40، 0/51، 0/67، 0/54 و 0/37 بود. این مقادیر نشان میدهند که خاکهای ارزیابیشده برای تولید بادام در شهرکرد، کیار و اردل مناسب هستند و برای سامان، بن و فارسان نیاز به اقدامات مدیریتی جدی برای بهبود کیفیت خاک و افزایش پایداری این اکوسیستمهای کشاورزی وجود دارد.
نعمت الله زکوی، حبیب اله نادیان، بیژن خلیلی مقدم، عبدالامیر معزی،
جلد 28، شماره 2 - ( 6-1403 )
چکیده
قارچهای میکوریز آربسکولار در بهبود رشد گیاهان و کاهش اثرات منفی آلایندهها حائز اهمیتاند. هدف از این پژوهش بررسی تأثیر مایهزنی قارچ میکوریز بر غلظت عناصر سنگین جعفری (Petroselinum sativum) در یک خاک آلوده به عناصر سنگین در حضور نفت سفید بود. این پژوهش بهصورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح پایه کامل تصادفی، با چهار تکرار، در شرایط گلخانهای انجام شد. فاکتورهای آزمایشی 1- مایهزنی میکروبی در دو سطح مایهزنی با قارچ میکوریز (Rhizophagus irregularis) و شاهد (بدون مایهزنی میکویز) و 2- نفت سفید در چهار سطح صفر، 4، 8 و 12 میلی لیتر بر کیلوگرم خاک بودند. نتایج نشان داد مایهزنی میکوریز سبب افزایش معنیدار وزن خشک ریشه (61/1 تا 150/0 درصد) و اندام هوایی (9/1 تا 51/5 درصد)، غلظت فسفر، روی و مس اندام هوایی و غلظت سرب (18/7 تا 97/9 درصد) و کادمیوم (13/3 تا 98/6 درصد) ریشه شد. درحالیکه غلظت سرب (10/0 تا 29/2 درصد) و کادمیوم (19/6 تا 72/1 درصد) در اندام هوایی را بهطور معنیداری کاهش داد. مقدار فاکتور تغلیظ زیستی (BCF) در ریشه (7/74 درصد) بیشتر از اندام هوایی بوده است. مایهزنی میکوریز سبب کاهش فاکتور انتقال گیاهی (TF) سرب و کادمیم شد. فاکتور انتقال کمتر از یک نشان میدهد که قارچ میکوریزا سرب و کادمیوم را در ریشه غیر متحرک کرده و از انتقال آنها به اندام هوایی جلوگیری کرده است. ازاینرو مایهزنی میکوریز میتواند با تغلیظ زیستی (BCF) سرب و کادمیوم در ریشه و کاهش انتقال آنها به اندام هوایی جعفری در خاکهای آلوده مؤثر باشد.