21 نتیجه برای نرم
فرید فروغی، علی اصغر قائمی،
جلد 9، شماره 2 - ( 4-1384 )
چکیده
در مبحث برنامهریزی آبیاری این سؤال مطرح میشود که عمق بهینه آبیاری چه مقدار است؟ در این پژوهش عمق بهینه آبیاری (با فرض توزیع توانی و با در نظر گرفتن تابع توزیع حاکم بر دادهها (توزیع نرمال)) با در نظر گرفتن آثار زیست محیطی برای سه خط مشی مختلف اقتصادی (بدون محدودیت، با محدودیت شستشوی کودها و با محدودیت زیست محیطی) برای گیاه گندم و با سیستم آبیاری بارانی عقربهای تعیین شد. آرایش سیستم در مزرعه 32 هکتاری مطابق با استاندارد ASAE طرحریزی شد. به این ترتیب که در چهار ردیف شعاعی ( دو ردیف A و Bروی شیب حداکثر با زاویه 3 درجه بین دو شعاع و دو ردیفC و Dروی شیب حداقل با زاویه 3 درجه بین دو شعاع) قوطیهای نمونهبرداری آب به فاصله شش متر قرار گرفت. سپس دستگاه با پنج سرعت مختلف راهاندازی و مقادیر آب داخل قوطیها اندازهگیری شد. نسبت اقتصادی (C) برای سه نوع مدیریـت بدون محـدودیت، بـا محـدودیت شستشوی کودهـا و محدودیـت زیســت محیطـی به ترتیب 19/31، 58/4 و 45/1 محاسبه گردید.
نتایج نشان داد که عمق بهینه آبیاری برای مدیریت بدون محدودیت کمترین مقدار و برای مدیریت با محدودیت زیست محیطی بیشترین مقدار (در دو حالت فرض توزیع توانی و تابع توزیع نرمال) بود.
بهزاد رایگانی، سید جمالالدین خواجهالدین، سعید سلطانی کوپایی، سوسن براتی،
جلد 12، شماره 44 - ( 4-1387 )
چکیده
برف یکی از منابع بزرگ آب در بیشتر نقاط دنیا میباشد. آب معادل پوشش برفی حدود یک سوم از آب مورد نیاز برای فعالیتهای کشاورزی و آبیاری را در سراسر کره زمین تأمین میکند. برآورد میزان آب و یا محتوای آبی پوشش برفی و تخمین رواناب ناشی از ذوب برف یک از فعالیتهای عمده هیدرولوژیستها بهحساب میآید. برای محاسبه رواناب ناشی از ذوب برف، روشهای مختلفی ارائه و پیشنهاد شده است که اکثر این روشها نیاز به پایش پیوسته سطح پوشیده از برف دارند. امروزه پایش مداوم این سطح توسط دادهبرداریهای ماهوارهای و با استفاده از روشهای مبتنی بر سنجش از دور صورت میگیرد. تصاویر ماهوارهای MODIS بهدلیل دقت زمینی بهتر(250 متر) و تعداد باندهای بیشتر برای این منظور مناسبتر از تصاویر سنجندههای دیگر مانند NOAA میباشد. به همین علت در این تحقیق برای تهیه نقشه پوشش برفی از تصاویر MODIS و شاخص NDSI استفاده شد. یکی از مشکلات عمده در پایش سطوح برفدار ابری بودن سطح منطقه است، بنابراین در این پژوهش به کمک مدل رقومی ارتفاعی منطقه( DEM) و ایجاد روابط رگرسیون میان درجه حرارت، ارتفاع و تصویر جهت شیب، تغییرات سطوح برفدار در تاریخهایی که تصاویر MODIS موجود نبود یا بهعبارت دیگر تصاویر ابری بودند، بهدست آمد. بدین منظور برای روز 5 اسفند 1382 که دارای تصویر مناسب بود از این روش سطح پوشیده از برف برآورد گردید که در مقایسه با تصویر مذکور درستی و صحت روش مورد استفاده، تأیید گردید.
رخساره رستمیان ، جهانگیر عابدی کوپایی،
جلد 15، شماره 58 - ( 12-1390 )
چکیده
به منظور بهرهوری از آب در کشاورزی دانستن میزان نشت آب از کانالها لازم است. اگرچه روابط تجربی متعددی برای تخمین میزان نشت از کانالها بهدست آمده، ولی تجربه نشان داده که ضرایب این معادلات با شرایط کشور ایران متفاوت است و از طرفی نوع روابط نیز به صورت منطقهای تغییر میکنند. در مطالعه حاضر، توانایی مدل نرمافزاری SEEP برای تخمین میزان نشت آب تعدادی از کانالهای خاکی زیردست سد زاینده رود بررسی شد. به همین منظور میزان نشت در هفت کانال خاکی درجه 3 و 4 منطقه توسط مدل SEEP شبیهسازی شد و با نتایج روش بیلان آبی مقایسه گردید. سپس میزان نشت با استفاده از چهار روش تجربی شامل دیویس و ویلسون، مولس ورث ینی دومیا، موریتز و اینگهام نیز محاسبه شدند. ضریب تبیین برای چهار روش تجربی و مدل SEEP به ترتیب 3/9، 7/6، 3/37، 3/18، 9/87 درصد بهدست آمد که مبین توانایی بالای مدل SEEP در تخمین میزان نشت آب از کانالهای خاکی درجه 3 منطقه مورد مطالعه و ضعف معادلات تجربی بود. برای استفاده از معادلات تجربی باید این معادلات برای شرایط محلی واسنجی گردند.
ناصر میران، عباس صمدی،
جلد 16، شماره 61 - ( 7-1391 )
چکیده
به منظور تعیین اعداد مرجع و شاخصهای DRIS در چغندرقند(Beta Vulgaris L.) و مقایسه آنها با شاخصهای DOP، 57 نمونه برگ از مزارع چغندرقند در استان آذربایجان غربی جمعآوری و غلظتهای عناصر غذایی N، P، K، Ca، Mg، Fe، Zn، Mn، Cu و B تعیین شدند. مزارع با توجه به مقدار عملکرد به دو گروه مزارع با عملکرد بالا و پایین تقسیم شدند. نرمها و شاخصهای DRIS محاسبه و دامنه کفایت غلظت عناصر غذایی پرنیاز و کم نیاز تعیین شدند. دامنه کفایت عناصر غذایی در برگهای چغندرقند برای عناصر غذایی N، P، K، Ca، Mg بهترتیب: 4/5-0/3، 47/0-21/0، 7/3-7/1، 6/1-55/0، 34/0-19/0 درصد و برای عناصر Fe، Zn، Mn، Cu و B بهترتیب: 168-24، 19-10، 138-42، 14-10و 20-9 میلیگرم بر کیلوگرم بودند. براساس شاخصهای DRIS و DOP در بین عناصر بهترتیب فسفر (P) و مس (Cu) منفیترین شاخصها را داشتند. شاخصهای تعادل تغذیهای DRIS وDOP در کلیه مزارع با عملکرد پایین، خیلی بیشتر از صفر بود که نشاندهنده عدم تعادل تغذیهای در این مزارع بود. مقایسه روشهای DRIS و DOP نشان داد که هر دو روش در تفسیر نتایج تجزیه برگی نتایج مشابهی را ارائه میدهند
فرزاد مرادی، بیژن خلیلی مقدم، سیروس جعفری، شجاع قربانی دشتکی،
جلد 18، شماره 69 - ( 9-1393 )
چکیده
تکنیکهای محاسباتی نرم در سه دهه اخیر بهطور وسیعی در تحقیقات علمی و مسائل مهندسی مطالعه و بهکار برده شدهاند. هدف از این پژوهش، بررسی توانایی شبکه عصبی پرسپترون چند لایه (MLP) و عصبی- فازی (NF) در برآورد پارامتریک منحنی نگهداشت رطوبتی خاک (SWRC) با استفاده از دادههای کشت و صنعتهای استان خوزستان بود. آنالیز حساسیت نیز جهت انتخاب ترکیب بهینه ورودیها بهکار برده شد. در تحقیق حاضر معادلههای ونگنوختن و فردلند و زینگ جهت برآورد پارامتریک SWRC استفاده شد. ویژگیهای اندازهگیری شده شامل توزیع اندازه ذرات خاک، ماده آلی، چگالی ظاهری، کربنات کلسیم معادل، نسبت جذب سدیم، هدایت الکتریکی عصاره اشباع، اسیدیته خاک، میانگین وزنی قطر خاکدانهها، حدود خمیری و روانی، مقاومت نفوذی، درصد رطوبت اشباع و محتوی رطوبتی در مکشهای 33،100، 500 و 1500 کیلوپاسکال بودند. نتایج این پژوهش بر پایه شاخصهای ارزیابی عملکرد نشان داد که هر دو مدل MLP و NF برآوردهای مناسبی از SWRC ارائه دادند در حالیکه شبکه عصبی برآوردهای بهتری از مدل عصبی- فازی فراهم کرد. بهعنوان مثال مقادیر آماره NMSE در برآورد Sθ، rθ، α، n و m در معادله فردلند و زینگ با استفاده از مدلهای MLP و NF بهترتیب برابر (059/0، 061/0)، (154/0، 162/0)، (109/0، 117/0)، (125/0، 135/0) و (129/0، 145/0) بودند. بهعلاوه پارامترهای α و n در عمق اول و rθ و α در عمق دوم در معادله فردلند و زینگ با دقت بیشتری نسبت به معادله ونگنوختن برآورد شدند.
سیده سمیرا حشمتی، حبیبالله بیگیهرچگانی،
جلد 18، شماره 69 - ( 9-1393 )
چکیده
بهمنظور ارزیابی کیفیت شرب آب زیرزمینی شهرکرد براساس یک شاخص کیفیت آب زیرزمینی (GWQI) در محیط سامانه اطلاعات جغرافیایی، مؤلفههای pH، EC، TDS (کل جامدات محلول)، TSS (کل جامدات معلق)، کدورت،+2Ca، +2Mg، Na+، K+، Cl- ،-3 HCOو SO42- در 97 حلقه چاه اندازهگیری و سختی کل محاسبه شد. نقشههای مؤلفهها بهروش زمینآماری ترسیم شد. این نقشهها حاکی از کیفیت خوب آب در شمال غربی آبخوان و کاهش کیفیت بهطرف جنوب آبخوان بود. پس از نرمالکردن نقشه هر مؤلفه و تبدیل به نقشه رتبه و استخراج وزن هر مؤلفه از نقشه رتبه، نقشه شاخص GWQI (با مقادیر عددی بین صفر تا 99) تهیه شد. کیفیت آب زیرزمینی شهرکرد براساس میانگین نقشه شاخص، 84، مناسب بوده و شاخص کیفیت از شمال غرب (87=GWQI) بهسمت جنوب کاهش مییابد (80=GWQI). علت این کاهش کیفیت بهوجود مراکز صنعتی، دامداری و کشاورزی فشرده، تصفیهخانه فاضلاب در جنوب دشت و نیز جهت شمال به جنوب گرادیان هیدرولیکی نسبت داده شد. تحلیل حساسیت بهروش حذف تک نقشهها نشان داد شاخص GWQI در سفره شهرکرد نسبت به TSS و تا اندازهای Na+ حساستر است. بنابراین این دو مؤلفه بایستی با دقت و تکرار بیشتری پایش شوند.
مسعود نوشادی، سجاد جمشیدی ، فریده فروهرفر،
جلد 19، شماره 74 - ( 10-1394 )
چکیده
بررسی انتقال آلایندهها درخاک از جنبههای مختلف زیست محیطی مانند آلودگی آبهای زیرزمینی و خاک اهمیت دارد. هدف از این تحقیق اندازهگیری غلظت -D4, 2 در نیمرخ خاک رس سیلتی و شبیهسازی آن توسط مدلهای3 PRZM-و LEACHP در مزرعه ذرت بود. علف کش -D4, 2 به مقدار 5/3 کیلوگرم در هکتار با سه تکرار روی سطح خاک پاشیده و آبیاری بارانی کلاسیک ثابت با دو تیمار آبیاری کامل و کم آبیاری صورت گرفت. غلظت -D4, 2 در تیمار آبیاری نرمال در 8، 13، 23، 37 و 57 روز پس از کاربرد بهترتیب 5/18، 36/16، 67/11، 74/10، 47/8 و 2/3 میلیگرم در کیلوگرم خاک بود. مدل LEACHP مقدار غلظت را در این زمانها بهترتیب 34/23، 93/20، 7/16، 3/16، 9/12 و41/11 و مدل 3 PRZM-بهترتیب 24/21، 77/19، 1/14، 3/10، 59/9 و07/5 میلیگرم در کیلوگرم خاک پیشبینی نمود. غلظت -D4, 2 برای تیمار کم آبیاری در زمانهای فوق بهترتیب 2/20، 7/16، 22/11، 05/10، 8/8 و 3/7 میلیگرم در کیلوگرم خاک اندازهگیری شد. مدل LEACHP مقدار غلظت در این زمانها را بهترتیب 22/25، 3/21، 43/19، 58/18، 00/18 و27/16 و مدل 3PRZM- بهترتیب 9/21، 89/19، 2/14، 62/10، 6/9 و22/8 میلیگرم در کیلوگرم خاک پیشبینی کرد. بهطور کلی در هر دو تیمار مدل 3PRZM- کارایی بهتری نسبت به مدل LEACHP داشت.
سهیلا اسمعیلیان، علی طالبی، مجید اسماعیلیان،
جلد 22، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده
شبیهسازی و اولویتبندی عوامل مؤثر در فرسایش آبی با استفاده از کاربرد مدل (USLE-M (Universal Soil Loss Equation-Modified) در مدل پویائی سیستم و بررسی کارائی آن، از اهداف تحقیق حاضر میباشد. در این مدل ترکیبی، با استفاده از نرمافزار شبیهسازی سیستمهای پویا (Vensim) کلیه متغیرها و عوامل دخیل در فرسایش و هدررفت خاک با توجه به معادله USLE-M، در نظر گرفته شده است. پس از اجرای مدل، مقادیر برآورد شده و مشاهداتی با یکدیگر مقایسه و آنالیز حساسیت بهمنظور مشخص نمودن پارامترهای حساس انجام گرفته است. سپس واسنجی روی پارامترهای حساس انجام گردیده است. این مطالعه حاکی از آن است که نتایج مدل، بهدلیل در نظر گرفتن کلیه عوامل مؤثر در فرسایش خاک، قابل قبول بوده است. نتایج حاصل از تحلیل حساسیت مدل، نشاندهنده حساسیت بالای مدل به شیب و پوشش گیاهی بهترتیب، در شیبهای زیاد و کم بوده است. با بررسی تغییر در پارامترهای مختلف مانند پوشش گیاهی و شیب برروی مقدار فرسایش، درصد پوشش گیاهی بهینه نیز بهترتیب در شیبهای 67 و 40 درصد، 20 و 60 درصد برآورد گردیده است.
اشرف السادات میرهاشمی، محمد شایان نژاد،
جلد 23، شماره 1 - ( 3-1398 )
چکیده
مهمترین منبع آلاینده آبهای سطحی را میتوان فاضلابهای شهری و پساب کارخانهها دانست. با ورود این آلایندهها به رودخانه، غلظت اکسیژن محلول آب کاهش مییابد و حیات آبزیان مورد تهدید قرار میگیرد؛ بنابراین یکی از شاخصههای کیفی لازم برای مدیریت منابع آب، غلظت اکسیژن محلول است. اساس مدل توسعهیافته در این پژوهش، معادله انتقال- انتشار در خاک است. عوامل تولید و مصرف اکسیژن در رودخانه مورد مطالعه، به معادله انتقال- انتشار اضافه شد. معادله نهایی به روش عددی تفاضلات محدود و به کمک الگوی ضمنی منفصل شد. پس از منفصلسازی معادله و اعمال شرایط اولیه و مرزی، دستگاه معادلات حاصل با الگوریتم توماس حل شد. کدنویسیها در نرمافزار MATLAB انجام شد. برای واسنجی و تأیید مدل اکسیژن محلول، از دادههای رودخانه زایندهرود در محدوده کارخانههای ذوبآهن و فولادمبارکه استفاده شد. تغییرات زمانی و مکانی اکسیژن محلول، ترسیم شد و با دادههای مشاهدهای و نتایج حاصل از مدلهای MSP و CSP مقایسه شد. نتایج نشان داد که با حل عددی معادله انتقال- انتشار و اعمال عباراتی برای مصرف و تولید اکسیژن، میتوان غلظت اکسیژن محلول را بهخوبی پیشبینی کرد. مقایسه نتایج حاصل از پژوهش حاضر با مدلهای کیفی MSP ، CSP و دادههای مشاهدهای، برتری مدل مذکور را نشان داد.
حبیب کریمی اورگانی، علی رحیمی خوب، محمد هادی نظری فر،
جلد 23، شماره 3 - ( 9-1398 )
چکیده
در سالهای اخیر پژوهشهای زیادی روی مدل آکواکراپ انجام شده است و نتایج بهدست آمده نشان میدهد که این مدل عملکرد محصول را برای شرایط کمآبیاری با دقت خوبی شبیهسازی میکند. ولی این مدل مثل سایر مدلهای شبیهساز به مقادیر متغیرهای مستقل (ورودی مدل) حساس است. در این پژوهش حساسیت مدل آکواکراپ برای چهار پارامتر ورودی تبخیر و تعرق مرجع، بهرهوری آب نرمال شده، درصد پوشش گیاهی مرحله اول رشد و حداکثر پوشش گیاهی با استفاده از روش بون برای محصول جو بررسی شد. تیمارهای آبیاری شامل آبیاری کامل و دو تیمار کمآبیاری 80 و 60 درصد بود که در سال زراعی 94-1393 در مزرعه پردیس ابوریحان اعمال شد. مقادیر اندازهگیریشده زیستتوده در تیمارها بهعنوان مقادیر مبنا استفاده شدند. نتایج نشان داد بیشترین حساسیت مدل نسبت به تبخیر و تعرق گیاه مرجع است، بهطوری که مقدار ضریب حساسیت این پارامتر برای تیمارهای آبیاری کامل، 80 درصد آبیاری کامل و 60 درصد آبیاری کامل بهترتیب برابر 1/1-، 2/1- و 3/2- بهدست آمد که علامت منفی نشان میدهد، درصورتی که مقدار تبخیر و تعرق مرجع بیش از مقدار واقعی به مدل وارد شود، عملکرد محصول کمتر از واقعیت شبیهسازی میشود و در این میان هر قدر درجه کمآبیاری بیشتر شود، حساسیت مدل بیشتر میشود.
محمد پورمیرزا، امیرعباس کمان بدست،
جلد 23، شماره 4 - ( 10-1398 )
چکیده
یکی از مهمترین عوامل آسیب و خرابی لولهها، وقوع آبشستگی موضعی است، بنابراین طراحی مطمئن و اقتصادی لولهها که در مسیر جریان قرار میگیرند، مستلزم تخمین مناسبی از میزان تأثیر عوامل مؤثر بر آبشستگی زیر لوله است. در این پژوهش بر اساس پارامترهای مهم و اثرگذار در پدیده آبشستگی و بر اساس دادههای بهدست آمده در آزمایشگاه دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز، مدلهایی بر مبنای شبکههای عصبی مصنوعی با استفاده از نرمافزارNeuroSolution5 ایجاد شد که در این تحقیق از سه مدل MLP، GFF و RBF استفاده شد و پس از مقایسه این سه مدل با یکدیگر، مدل MLP محور بررسیها قرار گرفت. در نهایت با استفاده از تکنیک شبکههای عصبی مصنوعی میزان تأثیر هر کدام از پارامترهای مؤثر بر آبشستگی مشخص شد که بر اساس آن، پارامتر شیلدز با تأثیری بسیار زیاد (بیش از 95 درصد)، یکی از مؤثرترین عوامل در آبشستگی موضعی در این پژوهش است.
مهدی ماجدی اصل، سعیده ولیزاده،
جلد 23، شماره 4 - ( 10-1398 )
چکیده
آبشستگی موضعی حول فوندانسیون سازههای دریایی و هیدرولیکی یکی از مهمترین عوامل در ناپایداری و خرابی این سازهها است. همواره پیشبینی نادرست عمق آبشستگی حول پایه پلها باعث تحمیل ضررهای مالی در پلسازی و بهخطر افتادن جان انسانهای بسیاری شده است از اینرو براورد دقیق این پدیده پیچیده، اطراف پایه پلها لازم و ضروری است. از آنجایی که فرمولهای ارائه شده توسط محققین مختلف، مربوط به شرایط خاص آزمایشگاهی است، در شرایط دیگر کمتر صادق بوده و از دقت چندانی برخوردار نیستند. بهتازگی محققان زیادی تلاش کردند تا روشها و مدلهای جدیدی را با عنوان محاسبات نرم، در پیشبینی این پدیده مهم مورد بررسی قرار دهند. در این پژوهش، برای پیشبینی عمق آبشستگی اطراف پایه پل 146 سری داده آزمایشگاهی مختلف (در سه نوع شرایط آزمایشگاهی متفاوت) با استفاده از ماشین بردار پشتیبان مورد تحلیل قرار گرفت. این دادهها در قالب ترکیبات مختلف متشکل از پارامترهای ورودی و D هستند که بهترتیب، ضخامت زیر لایه لزج، عدد رینولدز، سرعت بحرانی، پارامتر شیلدز، سرعت برشی، سرعت متوسط، قطر متوسط ذرات، عمق اولیه جریان و قطر پایه پل معرفی میشوند. پارامترهای گفته شده در دو سناریو متفاوت (حالت بابعد و حالت بیبعد) وارد شبکه SVM شدند. برای ارزیابی کارایی ترکیبات از معیارهای آماری RMSE (جذر میانگین مربعات خطاها)، (مجذور ضریب همبستگی بین مقادیر آزمایشگاهی و پیشبینی) و DC (ضریب تعیین خطی بین مقادیر پیشبینی شده و آزمایشگاهی) استفاده شده است. نتایج حاصل از این ماشین با نتایج بهدست آمده از فرمولهای تجربی و روابط ارائه شده در همین تحقیق مقایسه شد. نتایج حاصل از این پیشبینی است. نتایج نشان میدهد، در سناریو اول ترکیب شماره 5 با پارامترهای ورودی بیبعد و و در سناریو دوم نیز ترکیب شماره 5 با پارامترهای ورودی بابعد و برای مرحله آزمون، بهعنوان برترین مدل انتخاب شدهاند. در نتیجه از نتایج چنین استنباط شد که سناریو دو (حالت بابعد) در پیشبینی عمق آبشستگی حول تک پایه قائم براورد دقیقتری نسبت به سناریو اول (حالت بیبعد) ارائه داده است. در پایان آنالیز حساسیت روی پارامترها انجام شد و پارامترهای بهترتیب و بهعنوان مؤثرترین پارامترها انتخاب شدند.
سیدحسین روشان، کاکا شاهدی، محمود حبیب نژاد روشن، ،
جلد 25، شماره 2 - ( 6-1400 )
چکیده
شبیهسازی فرایند بارش- رواناب در حوضه آبخیز از نقطه نظر درک بهتر مسائل هیدرولوژیک، مدیریت منابع آب، مهندسی رودخانه، سازههای کنترل سیل و ذخیره سیلاب اهمیت ویژهای دارد. در این تحقیق، بهمنظور شبیهسازی فرایند بارش– رواناب از دادههای بارش و دبی جریان در دوره زمانی 1396-1376 استفاده شد. بعد از کنترل کیفی و صحت دادهها، تأخیر بارش و دبی با استفاده از ضرایب خودهمبستگی، خود همبستگی جزئی و همبستگی متقارن در نرمافزار R Studio مشخص شد. سپس پارامترهای مؤثر و ترکیب بهینه نیز بهروش آزمون گاما تعیین و برای اجرای مدل تحت سه سناریوی مختلف در نرمافزار MATLAB مورد استفاده قرار گرفتند. نتایج آزمون گاما نشان داد که پارامترهای بارش روز جاری، بارش یک روز قبل، دبی روز قبل و دو روز قبل دارای بیشترین تأثیر در دبی خروجی حوضه هستند. همچنین ترکیبهای Pt Qt-1 و Pt Pt-1 Qt-1 Qt-2 Qt-3 مناسبترین ترکیب بهینه ورودی برای مدلسازی انتخاب شدند. نتایج مدلسازی نشان داد که در مدل ماشین بردار پشتیبان تابع کرنل پایه شعاعی (RBF) نسبت به کرنلهای چندگانه و خطی دارای عملکرد بهتری است. همچنین کارایی مدل شبکه عصبی مصنوعی (ANN) نسبت به مدل ماشین بردار پشتیبان (SVM) با تابع کرنل پایه شعاعی (RBF) بهتر است.
سعید آزادی، حامد نوذری، صفر معروفی، بهزاد قنبریان،
جلد 26، شماره 1 - ( 3-1401 )
چکیده
در تحقیق حاضر به کمک روش تحلیل پویایی سیستم مدلی بسط داده شد تا بتواند سودآوری کشت محصولات زراعی شبکه آبیاری و زهکشی جفیر (ایثارگران) واقع در استان خوزستان را شبیه¬سازی و بهینه¬سازی نماید. به¬منظور اعتباریابی نتایج شبیهسازی نسبت منفعت به هزینه، از شاخصهای آماری مجذور میانگین مربعات خطا (RMSE)، خطای استاندارد (SE)، میانگین خطای اریبی (MBE) و ضریب تبیین (R2) استفاده و مقادیر آنها بهترتیب 0/25، 0/19، 0/005- و 0/96 بدست آمد. سپس به¬منظور تعیین سطح زیر کشت بهینه محصولات زراعی شبکه، با هدف افزایش سودآوری کشت محصولات، الگوی کشت محصولات این شبکه در دو حالت غیر پلکانی و پلکانی در سالهای زراعی 1392 الی 1396 تعیین شد. در حالت غیر پلکانی سطح زیر کشت هر محصول زراعی در شبکه از صفر تا 2 برابر وضع موجود تغییر یافت و در حالت پلکانی با توجه به شرایط اجتماعی و فرهنگی ساکنین منطقه، این تغییر به آرامی و در هر سال به میزان 10 درصد وضع موجود بوده است. آنالیز نتایج نشاندهنده موفقیت مدل در بهینه¬سازی و دستیابی به اهداف مورد نظر داشت و مجموع نسبت منفعت به هزینه در همه سال¬ها در هر دو حالت پلکانی و غیر پلکانی افزایش یافت. به¬عنوان نمونه در سال 1396 نسبت به 1395، هزینههای تولید به اندازه 7/1 درصد کاهش و قیمت فروش به اندازه 5/8 درصد افزایش داشت و باعث افزایش میزان منفعت به هزینه در سال 1396 نسبت به سال ماقبل آن شد. نتایج نشان داد مدل حاضر در شبیه¬سازی و بهینه¬سازی شبکه آبیاری، الگوی کشت آن و تعریف سایر سناریوها از دقت خوبی برخوردار است.
محمد حسن صادقی روش،
جلد 26، شماره 2 - ( 6-1401 )
چکیده
انتخاب راهبردهای بهینه عامل مؤثری در افزایش کارایی طرحهای احیای اراضی است، از سوی دیگر روند بیابانی¬شدن اراضی، در طی فرآیند تخریب محیط زیست حاصل عملکرد و برهم¬کنش میان عوامل متعددی است که انتخاب راهکارهای مناسب را با اشکال مواجه میکند. بنابراین، این پژوهش با هدف ارائه راهبردهای بهینه به صورت نظام¬مند و در قالب یک روش تصمیمگیری گروهی در دشت یزد– خضرآباد انجام گرفت. به این منظور در ابتدا، راهبردهای مهم از روش دلفی رتبهبندی شد. سپس با در نظرگرفتن رأی تصمیمگیرندگان در رابطه با اولویتبندی راهبردها، رتبهبندی اولیه از راهبردها در قالب روش کوک و سیفورد (Cook-Seiford's Method)، شکل گرفت. در ادامه با برآورد فاصله خطی هر راهبرد و شکلگیری ماتریس فواصل، اولویت نهایی راهبردها از حل مسئله تخصیص حاصل شده مورد ارزیابی قرار گرفت. یافته¬های پژوهش نشان داد که، راهبردهای جلوگیری از تغییر نامناسب کاربری اراضی (18A) و توسعه و احیاء پوشش گیاهی (23A) بهترتیب در رتبه اول و دوم باValue=1 وReduced Cost=0 ، بهعنوان مهمترین راهبردهای مقابله با بیابانزایی، هستند. نتایج این پژوهش به مدیران مناطق بیابانی این امکان را می¬دهد که امکانات محدود را به شیوه¬های صحیح به کارگیرند تا از هدر رفتن سرمایه¬های ملی جلوگیری کنند.
میرعلی محمدی، حمزه ابراهیم نژادیان، محسن عسگرخان مسکن، ونوس وزیری،
جلد 26، شماره 2 - ( 6-1401 )
چکیده
بررسی آمار خسارت سالانه ناشی از وقوع سیلابها در ایران و جهان بیانگر گستردگی صدمات ناشی از سیلاب به منابع طبیعی و انسانی مناطق مختلف است. تعیین پهنه سیلابی رودخانهها در راستای صیانت از منابع ملی و کاهش خسارات سیل، امکان حفاظت رودخانه در مقابل دستاندازی و احداث هرگونه تأسیسات غیرمجاز در آن را فراهم میسازد. از اینرو در تحقیق حاضر بهمنظور ارزیابی قابلیت مدلهای عددی در شبیهسازی پهنه سیلابی رودخانهها بازهای از رودخانه قوشقرای آذرشهر با استفاده از مدل هیدرولیکی دوبعدیHEC-RAS 5.0.7 و مدل یکبعدی HEC-RAS شبیهسازی و مقایسه شد. تغییرات مشخصههای هیدرولیکی جریان سیلابی شامل عمق، سرعت در مقاطع عرضی مختلف در مدلها مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که نتایج تراز سطح آب (عمق جریان) مدل دوبعدی HEC-RAS نسبت به مدل یکبعدی، کمترین خطا را در مقایسه با سایر پارامترهای هیدرولیکی جریان سیلابی دارد. مدل دوبعدی HEC-RAS، بیشترین میزان خطا را در پارامتر سرعت جریان با مدل یکبعدی نشان داد. بهعلاوه مدل دوبعدی HEC-RAS 5.0.7، سطح پهنه سیلگیر را 12/46 درصد بیشتر از مدل یکبعدی HEC-RAS نشان میدهد که تطبیق پهنههای حاصل روی وضع موجود رودخانه و مقایسه با عکس هوایی سال 1346 رودخانه، گویای دقت بالاتر مدل دوبعدی HEC-RAS در تخمین پهنه سیلابی رودخانه است.
فاطمه دائی چینی، مهدی وفاخواه، وحید موسوی، مصطفی ذبیحی سیلابی،
جلد 26، شماره 2 - ( 6-1401 )
چکیده
رواناب سطحی یکی از مهمترین اجزای چرخه آب است که باعث افزایش فرسایش خاک و انتقال رسوب در رودخانهها و همچنین کاهش کیفیت آب رودخانهها است. بنابراین، پیشبینی دقیق پاسخ هیدرولوژیکی حوضهها یکی از مراحل مهم در برنامهریزی و مدیریت منطقهای است. در این راستا، مدلسازی بارندگی- رواناب به پژوهشگران هیدرولوژی بهویژه در زمینه علوم مهندسی آب کمک میکند. بدین منظور، مطالعه حاضر بهمنظور تجزیه و تحلیل شبیهسازی بارندگی- رواناب در حوزه آبخیز گرگانرود واقع در شمال شرقی ایران با استفاده از مدلهای AWBM،Sacramento ،SimHyd ، SMAR و Tank انجام شد. از بارندگی، تبخیر و تعرق و رواناب روزانه هفت ایستگاه هیدرومتری در دوره 2010-1970 و 2015-2011 بهترتیب برای واسنجی و اعتبارسنجی استفاده شد. فرایند واسنجی خودکار با استفاده از الگوریتمهای جستجوی تکاملی ژنتیک و روشهای SCE-UA، با استفاده از معیارهای ارزیابی ضرایب ناش- ساتکلیف (NSE) و ریشه دوم میانگین مربعات خطا (RMSE) انجام شد. نتایج نشان داد که در دوره اعتبارسنجی مدل SimHyd با ضریب ناش 0/66، مدل TANK با استفاده از الگوریتم ژنتیک و روش SCE-UA با ضریب ناش بهترتیب 0/67 و 0/66 و مدل Sacramento با روش الگوریتم ژنتیک و روش SCE-UA با ضریب ناش بهترتیب 0/52 و 0/55 بهترین عملکرد را دارند.
حسین جعفری،
جلد 27، شماره 2 - ( 6-1402 )
چکیده
قابلیت سنجش از دور (RS) در برنامهریزی آبیاری بهدلیل جمعآوری دادهها در سطح وسیع با سرعت بیشتر و هزینه کمتر، در جهان پذیرفته شده است. شاخص تنش آبی گیاه (CWSI) و شاخص کمبود آب (WDI) جزء شناختهترین شاخصهای تنش آبی هستند. وابستگی شاخص CWSI به تراکم کامل پوشش گیاهی، باعث عدم استفاده از این شاخص در برنامهریزی آبیاری در مراحل اولیه رشد گیاهان میشود. در صورتی که برآورد شاخص کمبود آب با استفاده از فناوری سنجش از دور، این محدودیت را ندارد. بهمنظور بررسی دقت این شاخص آزمایشی در سال زراعی 98-99 در شهر کرج اجرا شد. در این آزمایش، ابتدا بر اساس دادههای میدانی و مطابق دستورالعمل حد بالا و پایین تنش آبی و شاخص تنش آبی گیاه گندم (CWSI) تعیین شد سپس با استفاده از تصاویر ماهوارهای اختلاف دمای سطح مزرعه و هوا (Ts-Ta) و شاخص NDVI برآورد و بر اساس آنها شاخص کمبود آب (WDI) گندم محاسبه شد. در انتهای فصل، مقادیر شاخصهای WDI و CWSI برآوردشده در ماههای فروردین، اردیبهشت و خرداد با استفاده از پارامترهای آماری مقایسه و ارزیابی شدند. نتایج نشان از ضریب تبیین بالا بین این دو شاخص در این سه ماه بهترتیب معادل 0/77، 0/85 و 0/71 داشت.
علی شاهنظری، سونیا صادقی،
جلد 27، شماره 2 - ( 6-1402 )
چکیده
در مقاله حاضر با چشم انداز توسعه پایدار و با هدف افزایش بهرهوری آب کشاورزی، هفت معیار بهعنوان معیارهای اصلی زیستمحیطی و اقتصادی، انتخاب شده و برای محصولات مهم و راهبردی در حوضه آبریز تجن استان مازندران اولویتبندی و بررسی شدند. اولویتبندی معیارها با استفاده از بهینهسازی از طریق الگوریتم ژنتیک با تابع هدفی مبتنی بر توسعه پایدار انجام شد. سپس بهمنظور تعیین میزان بهرهوری، شاخصهای بهرهوری فیزیکی، بهرهوری زمین و اقتصادی محاسبه شد. بر اساس نتایج بهدست آمده، در وضعیت موجود، در انتخاب الگوی کشت، ابتدا دسته معیارهای اقتصادی و در نهایت دسته معیارهای زیستمحیطی مورد توجه کشاورزان قرار گرفته است. اما در الگوریتم بهینهسازی ژنتیک، اگرچه هر یک از محصولات ترتیب معیارهای مختص به خود را دارند، اما تمامی اولویتها دارای ترتیبی مشابه از نقطه¬نظر زیستمحیطی و سپس اقتصادی هستند. با این اولویتبندی بهطور متوسط معیارهای سطح زیر کشت، حجم آب مصرفی و میزان کود شیمیایی بهترتیب 26، 34 و درصد کاهش و معیارهای عملکرد محصول و سوددهی بهترتیب 43 و 61 درصد افزایش یافته است. این اولویتبندی علاوه بر تأمین معیارهای زیستمحیطی و افزایش توسعه پایدار، بهطور متوسط سبب افزایش بهرهوری فیزیکی به میزان 148 درصد، افزایش بهرهوری زمین به میزان 95 درصد و افزایش بهرهوری اقتصادی به میزان 130 درصد میشود.
محمدرضا تقی زاده، آرتمیس معتمدی، مجید گلوئی، فواد کیلانهئی،
جلد 27، شماره 4 - ( 10-1402 )
چکیده
شناخت رفتار جریان عبوری از روی شکلهای مختلف بستر، یکی از پیچیدهترین مباحث مهندسی رسوب است. با وجود مطالعههای متعدد در زمینه مورفولوژی رودخانهها، همچنان درک برهمکنش بین جریان و شکلهای گوناگون بستر در آبهای گلآلود و حاوی رسوب بسیار ضعیف است. مطالعه حاضر به طور عمده بر شبیهسازی جریان با نرمافزار SSIIM بر روی تلماسهها و تأثیر جریان صاف و غلیظ بر ابعاد ناحیه جدایی جریان متمرکز است. در این پژوهش، جریان گذرنده از یک کانال به طول 12 متر با 9 تلماسه متوالی به طول 1 متر و ارتفاع 4 سانتیمتر مدلسازی شد. 9 شبیهسازی برای بررسی اثر سرعت جریان حاوی رسوب و زلال انجام شد و در نهایت برای اعتبارسنجی، اندازه ناحیه جدایی جریان حاصل از مدل، با نتایج تجربی پژوهشگران پیشین که با دستگاه PIV اندازهگیری شده بود، مقایسه شد. نتایج مدلسازی نشان میدهد، طول ناحیه جدایی جریان با افزایش سرعت، افزایش داشته و بیشترین احتمال وقوع جدایی جریان در بیشترین سرعت رخ میدهد. در جریان گلآلود، جدایی جریان کمتر از شرایط مشابه در جریان زلال است و با افزایش چگالی سیال، طول ناحیه جدایی جریان کاهش مییابد. این پژوهش کارکرد قابلقبول نرمافزار SSIIM و دقت آن در برآورد رفتار جریان با رسوب و بدون رسوب را نشان میدهد.