7 نتیجه برای نگهداری
محمدرضا عدالتیان، سید علی مرتضوی، منوچهر حامدی، مصطفی مظاهری تهرانی،
جلد 9، شماره 4 - ( 10-1384 )
چکیده
یکی از مهمترین محصولات زراعی، گوجهفرنگی است. به طوری که شناخت دقیق و همه جانبه عوامل مؤثر بر تولید گوجه فرنگی و فرآوردههای آن ضروری است چرا که تکنولوژی و تقاضا برای این محصول و فرآوردههای آن در ایران و جهان رو به افزایش است. در این بررسی با توجه به تولید 7/3 میلیون تن گوجه فرنگی در ایران و این که بخش عمدهای از این محصول تبدیل به رب گوجه فرنگی و محصولات مشابه میشود، تلاش گردید تا اثر واریته و زمان نگهداری بر روی ویژگیهای شیمیایی رب حاصل از چهار واریته منتخب طرح ملی، کال جی ان 3، ارلی اوربانا وای، ارلی اوربانا 111، پتوارلی سی اچ در طی یک سال نگهداری در شرایط اتاق (دمای متوسط 25 درجه سانتیگراد) بررسی گردد و برخی خصوصیات فیزیکوشیمیایی شامل: بریکس، مواد جامد کل، مواد جامد نامحلول، اسیدیته، pH اندازهگیری شود. نتایج به دست آمده نشان داد که واریتههای ارلی اوربانا 111 و پتوارلی سی اچ دارای بیشترین میزان ماده جامد کل و بالاترین میزان اسیدیته بودند. ضمن آن که واریتههای پتوارلی سی اچ و ارلی اوربانا 111، دارای کمترین نوسانات و بیشترین ثبات بودند.
مسعود رضائی، محمد علی سحری، سهراب معینی،
جلد 10، شماره 4 - ( 10-1385 )
چکیده
درکیلکای آنچوی بلافاصله پس از صید و طی نگهداری به صورت منجمد در دو برودت 18- و30- درجه سانتیگراد طی 8 ماه(2، 4، 6 و 8)، شاخصهای کیفی از جمله مقادیر رطوبت، چربی کل، عدد پراکسید، اسیدهای چرب آزاد، آهن هِم، اسید تیوباربیتوریک، چربی خنثی و فسفولیپید تعیین شد. همچنین ترکیب اسیدهای چرب و تغییرات ممکن نیز بررسی گردید. نتایج آماری نشان داد نمونههای ماهی نگهداری شده در هر دو دما، از نظر مقادیر پر اکسید، چربی خنثی و اسیدهای چرب آزاد افزایش معنی دار و مقادیر چربی کل، فسفولیپید، آهن هِم، ترکیبت اسیدهای چرب چند غیر اشباعی PUFA) Poly unsaturated fatty acid ) و امگا-3 کاهش معنیداری در دوره نگهداری دارد (05/0>P). بر اساس نتایج بهدست آمده از آزمونهای آماری، چربی در دمای 30- درجه سانتیگراد از کیفیت بهتری برخوردار بود. همچنین مشخص شد که شاخص آهن میتواند توسط آزمون مؤلفههای اصلی PCA) Principal control analysis) با شاخصهای کیفی مهم نظیر(PUFA) و امگا-3 گروه بندی شود.
غلامرضا مصباحی، جلال جمالیان،
جلد 11، شماره 40 - ( 4-1386 )
چکیده
سس مایونز محصولی مغذی و انرژی زا با مصرف فراوان است. حفظ اصول بهداشت در تولید آن و جلوگیری از فساد فیزیکی، شیمیائی و میکروبی و کاهش کیفیت آن از نظر خواص حسی از اهمیت بالایی برخوردار است. دیده میشود که این ماده غذایی در بستههای بزرگ پلاستیکی به مدت زیاد در مراکز توزیع و عمده فروشیها درخارج از یخچال و در دمای محیط نگهداری میشود. برای اجرای این پژوهش ابتدا نمونههای لازم از سس مایونز در بستههای بزرگ پلاستیکی و بسـتههای شیشهای کوچک از یک کارخانه معتبر تهیه شد. پس از آزمایشهای مقدماتی کیفی روی نمونهها، آنها را در سه محدوده دمائی 5، 25 و 40 درجه سانتیگراد نگهداری کرده و در فواصل زمانی صفر، 1، 2، 3، 4، 5 و 6 ماه آزمونهای مختلف به منظور بررسی تغییرات خواص فیزیکی، شیمیایی، میکروبی و حسی برروی سسها انجام گرفت. نتایج حاصل نشان داد که از جنبه میکروبی روند گسترش و افزایش حضور میکروارگانیسمها در بستههای سس مایونز حتی در نگهداری در دمای بالا وجود نداشت. از جنبه تغییرات شیمیایی در هر دو نوع بسته بندی بخصوص در دمای بالا و نزدیک به 40 درجه سانتیگراد، افزایش اکسیداسیون چربی درحد قابل توجه پدید آمد. همچنین بررسی خواص حسی سسها نشان داد که در هر دو نوع بسته بندی در مدت کوتاه نگهداری در دمای بالا، تغییرات محسوس بهویژه از نظر رنگ و شکستن امولسیون حادث میشود. در نهایت این نتیجه گیری حاصل شد که بهتر است که از نگهداری سس مایونز در هر نوع بسته بندی که باشد در دمای بالا خودداری شود، زیرا اگر چه ممکن است که از نظر فساد میکروبی دچار مشکل نشود، اما از جنبه فساد فیزیکی مانند شکستن امولسیون وتغییر رنگ و از نظر تغییرات خواص حسی و فساد شیمیایی مانند اکسیداسیون چربی میتواند با کاهش کیفیت قابل ملاحظه مواجه شود.
یزدان لطفی، فرشید نوربخش، مجید افیونی،
جلد 11، شماره 42 - ( 10-1386 )
چکیده
در سالهای اخیر، استفاده از پسماندهای آلی و فراوردههای جانبی کار خانهها به عنوان کود آلی و اصلاح کنندههای خاک برای تولید محصولات کشاورزی مورد توجه قرار گرفته است. در کشور ما بهدلیل فقر مواد آلی خاکهای کشور از یکسو و تولید تجاری کودهای آلی از سوی دیگر، تمایل به استفاده از این کودهاافزایش یافته است. هدف از انجام این مطالعه بررسی و تفکیک اثر نوع کود، سطوح مختلف کودی و تعداد سال کوددهی بر پتانسیل معدنیشدن نیتروژن در یک خاک آهکی (فاین، لومی، میکسد، ترمیک، تیپیک هاپل آرجید) در منطقه اصفهان بود. آزمایش در قالب طرح کرتهای خرد شده و در سه تکرار انجام گردید. هر کرت اصلی به سه کرت خرد شده تقسیم گردید و اعمال تیمارها در سه سال متوالی به گونهای بود که بخشی از کرت تنها در سال اول، بخشی دیگر در دو سال پیاپی و بخش سوم در سه سال متوالی تیمار کودی (کود گاوی یا لجن فاضلاب) مشابه (25،0 و 100 مگاگرم بر هکتار) دریافت کردند. نمونهبرداری مرکب از خاک، 6 ماه پس از کوددهی سوم از عمق 0 تا 15 سانتیمتری انجام شد. پتانسیل معدنیشدن نیتروژن با استفاده از روش انکوباسیون بلند مدت- آبشویی اندازهگیری شد. در پایان فصل کشت نیز بخش هوایی ذرت برداشت گردید. نتایج نشان داد پتانسیل معدنیشدن نیتروژن در تیمارهایی که کود گاوی و لجن فاضلاب دریافت کرده بودند، تفاوت معنیداری نداشتند ولی هر دو این تیمارها نسبت به شاهد اختلاف معنیداری را نشان دادند. اضافه کردن 100 مگاگرم بر هکتار کود گاوی و لجن فاضلاب به خاک، پتانسیل معدنیشدن نیتروژن را نسبت به تیمار شاهد 4 برابر و نسبت به تیمار 25 مگاگرم در هکتار 7/1 برابر افزایش داد. همچنین پتانسیل معدنیشدن نیتروژن در تیماری که سه سال پیاپی کود آلی دریافت کرده بود نسبت به تیمارهای دو سال کود دریافت کرده، یک سال کود دریافت کرده و شاهد، به ترتیب 1/2، 5/2 و 5 برابر افزایش را نشان داد. بین پتانسیل معدنیشدن نیتروژن با پاسخهای گیاه ذرت مانند عملکرد ( ** 531/0= r )وجذب نیتروژن ( *** 568/0= r ) روابط معنیداری مشاهده شد. حاصلضرب پتانسیل معدنی شدن نیتروژن در ثابت سرعت معدنی شدن نیز با پاسخهای گیاه، مانند عملکرد ( *** 710/0= r ) و جذب نیتروژن ذرت ( *** 734/0= r ) روابط معنیداری را نشان داد. نتایج بیانگر آن است که الگوی تأثیرپذیری نیتروژن کل در تیمارهای مورد مطالعه، متفاوت از الگوی تغییرات پتانسیل معدنی شدن نیتروژن است.
سید عبدالرضا کاظمینی، حسین غدیری، نجفعلی کریمیان، علی اکبر کامگار حقیقی، منوچهر خردنام،
جلد 12، شماره 45 - ( 7-1387 )
چکیده
به منظور بررسی برهمکنش نیتروژن و مواد آلی بر رشد و عملکرد گندم دیم، آزمایشی دردو سال 1٣٨٤ و ١٣٨٥ در ایستگاه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز واقع در باجگاه بهصورت کرتهای خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار اجرا گردید. فاکتور اصلی نیتروژن در سه سطح (صفر، 40 و80 کیلوگرم نیتروژن خالص در هکتار) و فاکتورهای فرعی سه نوع ماده آلی شامل پسمانهای گندم به میزان ٧٥٠ و ١٥٠٠ کیلوگرم در هکتار، پسمانهای ریشه شیرین بیان به میزان ١٥و٣٠ تن در هکتار و کمپوست ضایعات شهری به میزان 10 و20 تن در هکتار (معادل 50 و100%) بودکه با تیمار شاهد (فاقد هر گونه ماده افزودنی) مقایسه گردیدند. نتایج نشان داد عملکرد دانه گندم با افزایش نیتروژن از صفر به ٤٠ و از ٤٠ به ٨٠کیلوگرم در هکتار بهطور معنیداری افزایش یافت. از بین اجزای عملکرد گندم، تعداد دانه در سنبله و تعداد سنبله در بوته افزایش یافت که این افزایش در مورد تعداد دانه در سنبله از صفر به ٤٠ و ٨٠ کیلوگرم در هکتار و در مورد تعداد خوشه از صفر به ٨٠ کیلوگرم در هکتار معنیدار بود. نتایج حاصله از مصرف مواد آلی مختلف به خاک نشان داد که حداکثر عملکرد دانه گندم دیم در تیمار 100 درصد کمپوست به میزان ٣٢% در مقایسه با تیمار شاهد افزایش داشت. نتایج بهدست آمده از اثر برهمکنش مواد آلی و نیتروژن (میانگین دو سال) نشان داد که در تیمار١٠٠درصد کمپوست، با افزایش نیتروژن از صفر به ٤٠ کیلوگرم در هکتار، عملکرد دانه گندم بهطور معنیداری افزایش پیدا کرد و افزایش نیتروژن از ٤٠ به 80 کیلوگرم اختلاف معنیداری ایجاد نکرد. بنابراین حداکثر ٥٠ درصد از نیتروژن مورد نیاز میتواند با کمپوست جایگزین گردد. دادههای بهدست آمده از تأثیر مواد آلی بر روند تغییرات آب موجود در خاک نشان داد که بهطور کلی در هر دو سال آزمایش مصرف مواد آلی، در مقایسه با تیمار شاهد، مقدار آب موجود درخاک (صفر تا ٦٠ سانتیمتر) را افزایش داد لیکن از بین مواد آلی، مصرف کمپوست تأثیر بیشتری بر ظرفیت نگهداری آب خاک داشت.
احمد کریمی، مسعود نوشادی، محسن احمدزاده،
جلد 12، شماره 46 - ( 10-1387 )
چکیده
در این تحقیق برای بررسی اثر ماده اصلاحی ایگیتا بر رشد گیاه، وضعیت پژمردگی، امکان ادامه حیات گیاه، تعیین توانایی نگهداری و جذب رطوبت در خاک، دور آبیاری و میزان آب مصرفی، اقدام به کاشت گیاه آفتابگردان (Helianthus annuus L.) در سه نوع خاک سطحی با بافت رسی، لومی و شنی گردید. این آزمایش در قالب یک طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار که شامل ٤٥ تیمار بود، اجرا شد. تیمارهای اصلی شامل چهار سطح کاربرد ماده اصلاحی ایگیتا (٠٥/٠، ١/٠، ٢/٠ و ٣/٠ درصد وزنی) و یک تیمار شاهد بدون استفاده از این ماده، بودند. نتایج بهدست آمده در این بررسی عبارتاند از: 1- افزودن این ماده به خاک باعث تغییراتی در درصد فازهای جامد، گاز و مایع موجود در خاک شده است. در این آزمایش با کاربرد ٠٥/٠، ١/٠، ٢/٠ و ٣/٠ درصد وزنی از ماده ایگیتا افزایش حجم قبل از کاشت بین 40ـ10 درصد برای خاک رسی، بین ٣٢- ٥ درصد برای خاک لومی و بین 37ـ9 درصد برای خاک شنی میباشد. ٢- در اثر کاربرد ایگیتا جذب عناصر غذایی (نیتروژن، فسفر و پتاسیم) افزایش یافت. بیشترین جذب عناصر نیتروژن، فسفر و پتاسیم در خاکهای رسی، لومی و شنی به ترتیب در مقادیر کاربرد 05/0، 1/0 و 3/0 درصد ایگیتا میباشد که این مقادیر در سطح اطمینان 90 درصد معنیدار میباشد. ٣- افزودن این ماده به خاک باعث افزایش ظرفیت نگهداری رطوبت و آب قابل استفاده در خاک شده و در نتیجه دور آبیاری زیاد میگردد. افزایش دور آبیاری در خاک رسی بین 130ـ30، در خاک لومی بین 120ـ60 و در خاک شنی بین 300ـ150 درصد است. مقدار صرفهجویی در مصرف آب، در خاک رسی 30 درصد، در خاک لومی 40 درصد و در خاک شنی حدود 70 درصد میباشد. ٤- افزودن ماده اصلاحی به خاک باعث به تعویق انداختن زمان پژمردگی گیاه گردید. در خاکهای با بافت رسی و لومی با کاربرد ٣/٠درصد ماده اصلاحی زمان وقوع نقطه پژمردگی موقت به ترتیب از ٤ روز به ١٠ روز (١٥٠درصد افزایش)، و در خاک شنی از ٤ روز به ١٢ روز (٢٠٠درصد افزایش) تغییر یافته است. زمان وقوع پژمردگی دائم نیز در خاک رسی از ٨ روز به ١٢ روز (٥٠درصد افزایش)، در خاک لومی از ٧ روز به ١٢ روز (4/71 درصد افزایش) و در خاک شنی از ٩ روز به ١٤ روز (5/55 درصد افزایش) تغییر یافته است. بنابراین افزایش این ماده اصلاحی بین ٥٠ تا ٧١ درصـد زمان وقوع پژمردگـی دائم و بین ١٥٠ تا ٢٠٠ درصد زمان وقوع پژمردگی موقت را به تأخیر انداخته است.
حسین ارزانی، مرضیه مسیبی، علی نیکخواه،
جلد 12، شماره 46 - ( 10-1387 )
چکیده
آگاهی از میزان علوفه مورد نیاز دام برای تعیین ظرفیت چرا و ایجاد تعادل دام و مرتع ضروری است. نیاز روزانه به کیفیت علوفه در دسترس، وزن زنده، سن و شرایط فیزیولوژیکی دام بستگی دارد. از آنجا که بیش از 20 نژاد گوسفندی با جثههای متفاوت از مراتع کشور استفاده میکنند، وزن معادل واحد دامی برای هر نژاد باید تعیین و براساس آن نیاز روزانه علوفه تعیین گردد. در این تحقیق وزن زنده واحد دامی نژاد فشندی (با در نظر گرفتن میانگین وزن زنده میشهای سه و چهار ساله) تعیین شد. بدین منظور 3 گله از میان گلههای موجود در طالقان که بیش از 100 رأس گوسفند نژاد فشندی داشتند، انتخاب شدند. در هر گله 15 رأس میش سه ساله، 15 رأس میش 4 ساله، 5 رأس قوچ 3 ساله و 5 رأس قوچ 4 ساله انتخاب که در ابتدای ورود به ییلاق، هنگام خروج از ییلاق و یک بار در زمستان، جمعا سه بار وزن آنها اندازهگیری شد. همچنین در هر گله نیز 5 رأس بره سه ماهه در ابتدای فصل چرا، 5 رأس بره 6 ماهه در انتهای فصل چرا وزنکشی شدند. نیازهای غذایی آن در شرایط نگهداری با توجه به شرایط محیطی و فواصل آبشخوار (50 درصد بیشتر از مقدار پیشنهادی جداول NRC و فرمول پیشنهادی ماف1984) با استفاده از دو روش استفاده از دادههای جداول NRC و فرمول ماف محاسبه گردید. جهت تجزیه و تحلیلهای آماری از نرمافزار SAS و آزمایش فاکتوریل در قالب طرح پایه کاملاًَ تصادفی استفاده شد. نتایج نشان داد که اندازه واحد دامی گوسفند فشندی 7/60 کیلوگرم میباشد. همچنین میانگین وزن قوچهای سه و چهار ساله به ترتیب 3/80 و 3/85 کیلوگرم و برههای سه و شش ماهه به ترتیب 4/21 و 8/37 کیلوگرم تعیین شد. معادل واحد دامی برای قوچ و برههای سه و شش ماهه به ترتیب برابر با 36/1 ، 35/0 و 62/0 تعیین گردید. در روش اول میزان انرژی متابولیسمی مورد نیاز روزانه دام از جداول NRC (1985) استخراج شد که با احتساب شرایط منطقه برابر با 8/13 مگاژول انرژی متابولیسمی در روز بود. در روش دوم با استفاده از فرمول ماف، میزان انرژی متابولیسمی مورد نیاز روزانه برابر با 8/11مگاژول تعیین گردید.