فرایند جذب سطحی فسفر در خاک یکی از شاخصهای مهم قدرت بافری و در نتیجه قابلیت استفاده این عنصر برای گیاه به شمار میرود و خود تابع ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی خاک است. به منظور بررسی این فرایند در خاکهای آهکی استان اصفهان، از افق سطحی هشت نقطه مختلف این استان نمونه تهیه شد و پس از هوا خشک کردن و گذراندن از الک دو میلیمتری، نمونههای سه گرمی از این خاکها به مدت 24 ساعت و در دمای 1 25 در تعادل با 60 میلیلیتر محلول کلرید کلسیم 01/0 مولار حاوی صفر تا33 میکروگرم فسفر در لیتر قرار گرفت. تفاوت غلظت P در محلولهای اولیه و نهایی به عنوان مقدار جذب سطحی شده در نظر گرفته شد و ارتباط آن با غلظت تعادلی فسفر به وسیله چهار مدل لانگمویر، فروندلیچ، تمکین و ونهای برازش داده شد.
هر چهار معادله به خوبی این ارتباط را توصیف نمودند، ولی ضرایب همبستگی مربوط به مدل ونهای در شش خاک از هشت خاک مورد بررسی بیشترین مقدار را نشان داد. شماری از شاخصهای بافری فسفر با استفاده از همدماهای جذب محاسبه گردید. این شاخصها با یکدیگر و با ویژگیهای خاک روابط معنیداری نشان دادند، که در این میان درصد رس با ضریب همبستگی 771/0 تا 949/0 مهمترین عامل مؤثر بر قدرت بافری این خاکها بود. درصد کربنات کلسیم معادل (CCE) و ظرفیت تبادل کاتیونی در درجات بعدی اهمیت قرار داشتند. نیاز استاندارد فسفر (SPR) که در واقع میزان جذب فسفر در خاک در غلظت تعادلی 3/0 میکروگرم فسفر در لیتر است نیز از معادله ونهای محاسبه گردید. این شاخص همبستگی معنیداری با شاخصهای ظرفیت بافری (990/0 تا 807/0=r)، درصد رس خاک (960/0=r) و درصد (r=0/809) CCEنشان داد. به طور کلی جذب سطحی و قابلیت استفاده فسفر در خاکهای مورد بررسی به شدت تحت تأثیر میزان رس و آهک این خاکها بوده و این عوامل در مراحل عملی آزمون خاک برای فسفر باید مدنظر قرار گیرند.