18 نتیجه برای همبستگی
جهانگرد محمدی،
جلد 3، شماره 1 - ( 1-1378 )
چکیده
تجزیه و تحلیل دادههای شوری نشان داد که پراکنش مکانی نمونههای شوری در اعماق مختلف نیمرخ خاک به هم وابسته میباشند. در چنین حالتی دادههای مزبور را میتوان هم بسته مکانی دانست. این بدان معنی است که مقادیر شوری در یک عمق به خصوص حاوی اطلاعات مفیدی درباره وضعیت شوری در دیگر اعماق نیمرخ خاک بوده و میتوان از این اطلاعات به منظور بهبود تخمین شوری در هر کدام از اعماق نیمرخ خاک استفاده نمود. هدف از این مطالعه بررسی اثرات استفاده از اطلاعات مربوط به شوری، در دو عمق نیمرخ خاک جهت تخمین این مشخصه در عمق سوم میباشد. بدین منظور از روش کوکریجینگ استفاده شده است. به منظور ارزیابی نتایج حاصل از کوکریجینگ به عنوان وسیلهای جهت تهیه نقشه شوری، این روش با استفاده از دادههای معیار با نتایج کریجینگ معمولی مقایسه گردید. نتایج نشان میدهد که کوکریجینگ علیرغم مبانی تئوریک روشن و قطعی، برتری اندکی نسبت به کریجینگ معمولی دارد. این امر را میتوان ناشی از عدم تفاوت بین متغیر اولیه و متغیرهای کمکی از نظر تعداد نمونهها و همچنین یکسانی تمامی واریوگرامهای شوری در اعماق مختلف دانست. با در نظر گرفتن پیچیدگی روش کوکریجینگ و مشکل بودن برازش واریوگرامهای محاسبه شده توسط مدل LMC، نتیجهگیری میشود که در چنین شرایطی کاربرد روش کریجینگ معمولی از ارجحیت برخوردار میباشد.
عباس رضایی زاد، بهمن یزدی صمدی، محمدرضا احمدی، حسن زینالی،
جلد 5، شماره 3 - ( 7-1380 )
چکیده
به منظور تعیین روابط میان عملکرد و اجزای آن، تجزیه همبستگیها، و پی بردن به آثار مستقیم و غیرمستقیم صفات گوناگون بر عملکرد، تعداد 240 ژنوتیپ سویا در سال زراعی 77-1376 در مزرعه آموزشی و پژوهشی دانشکده کشاورزی دانشگاه تهران در چارچوب طرح بدون تکرار آگمنت بررسی گردید.
نتایج نشان داد که شمار دانه در بوته دارای بیشترین ضریب همبستگی مثبت و معنیدار (92/0=r) با عملکرد دانه در بوته میباشد، و بعد از آن صفات عملکرد بیولوژیک بوته و شمار غلاف در بوته قرار داشتند (به ترتیب با 86/0=r و 67/0=r). از نتایج رگرسیون گام به گام معلوم شد که شمار دانه در بوته، وزن صد دانه و شمار دانه در غلاف سه صفت سهیم در عملکرد هستند، ولی نتایج علیت مشخص کرد که فقط دو صفت از سه صفت یاد شده (شمار دانه در بوته و وزن صد دانه) برای گزینش از اهمیت چشمگیری برخوردار میباشند. تجزیه رگرسیون گام به گام دوباره بدون در نظر گرفتن متغیر شمار دانه در بوته انجام گرفت، و از نتایج آن معلوم شد که شمار غلاف در بوته، وزن صد دانه، ارتفاع بوته و شمار روز از کاشت تا 90% رسیدن، در عملکرد سهیم هستند. تجزیه علیت این بار نشان داد که بخش عمده همبستگی ارتفاع بوته و شمار روز از کاشت تا 90% رسیدن با عملکرد دانه، مربوط به اثر غیرمستقیم آنها از طریق متغیرهای دیگر است. در این پژوهش مشخص گردید که سه متغیر شمار دانه در بوته، وزن صد دانه و شمار غلاف در بوته اثر زیادی بر عملکرد دانه دارند، و در برنامههای اصلاحی سویا باید مدنظر قرار گیرند.
اشکبوس دهداری، مصطفی مبلی، عبدالمجید رضایی،
جلد 5، شماره 4 - ( 10-1380 )
چکیده
روابط علّی میان صفات گوناگون پیاز و اثر مستقیم و غیرمستقیم آنها بر عملکردهای غده و بذر برای بهکارگیری در برنامههای اصلاحی در مزرعه پژوهشی دانشگاه صنعتی اصفهان در سال 1377 بررسی گردید.
نتایج نشان داد که همبستگیهای فنوتیپی و ژنتیکی تقریباً مشابه بودند، به طوری که وزن غده بیشترین همبستگی را با قطر غده و کمترین آن را با شمار روز تا سبز شدن داشت. نتایج رگرسیون مرحلهای نشان داد که عرض برگ در فاصله 25 درصد از غلاف، طول و وزن خشک برگ بهترین تخمینزننده سطح برگ هستند؛ قطر غده، طول غده، ارتفاع بوته و شمار روز تا رسیدگی مهمترین صفات تبیین کننده تغییرات عملکرد غدهاند؛ شمار گلچههای بارور شده بهترین بیانگر صفت تغییرات وزن بذر میباشند؛ و وزن، قطر و حجم غده مهمترین صفات توجیه کننده تغییرات شمار مریستم روی صفحه ساقه حقیقی به حساب میآیند. تجزیه ضرایب مسیر نشان داد که قطر غده بیشترین اثر مستقیم و مثبت را بر عملکرد غده دارد، و اثر غیرمستقیم ارتفاع بوته از طریق قطر غده بر آن شایان توجه است. شمار گلچههای بارور شده در بوته بیشترین اثر مستقیم و شمار گلآذین در بوته نیز بیشترین اثر غیرمستقیم را از طریق شمار گلچههای بارور بر وزن بذر داشت.
حسین صبوری، عبدالمجید رضائی، سید علیمحمد میرمحمدیمیبدی، مسعود اصفهانی،
جلد 9، شماره 1 - ( 1-1384 )
چکیده
این آزمایش به منظور مطالعه همبستگی بین صفات و تعیین آثار مستقیم و غیر مستقیم صفات مختلف بر عملکرد برنج در موسسه تحقیقات برنج کشور و درسال زراعی 1380 اجرا شد. آزمایش به صورت فاکتوریل 9 × 2 در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در3 تکرار پیاده شد. فاکتورهای مورد بررسی را 9 رقم برنج به نامهای: هاشمی، بینام، علیکاظمی، سپیدرود، نعمت، خزر، تایچونگ، کانتو، یوسن و دو آرایش کاشت (15×15 و30×30 سانتیمتر) تشکیل دادند. نتایج حاکی از معنیدار بودن تفاوت بین ژنوتیپها و بین آرایشهای کاشت و اثر متقابل آنها بود (01/P<0). اثر مستقیم تعداد خوشه در متر مربع بر عملکرد دانه در هر آرایش کاشت و در مجموع دو آرایش کاشت مثبت و معنیدار بود (01/P<0). تعداد روز تا خوشهدهی اثر مستقیم و مثبتی را در هر آرایش کاشت و در مجموع دو آرایش کاشت بر تعداد خوشه در متر مربع اعمال نمود. همبستگی زیست توده در مرحله خوشهدهی با تعداد خوشه در متر مربع تنها در آرایش کاشت 30 × 30 سانتیمتر مثبت بود (59/0 = r). وزن دانه در بوته در هر سه حالت مورد بررسی، اثر مستقیم مثبتی بر وزن خوشه داشت. در کلیه حالات مورد بررسی مساحت برگ پرچم اثر مستقیم مثبت و معنیداری را بر وزن دانه در بوته و تعداد دانه پر داشت. در آرایش کاشت 30 × 30 سانتیمتر، سرعت پرشدن دانه و طول دوره مؤثر پرشدن دانه افزایش یافت. طول دوره خفتگی در ارقام بومی بیشتر بود. سرعت پرشدن دانه و طول دوره مؤثر پرشدن دانه اثر مستقیم مثبتی را بر عملکرد دانه در هر آرایش کاشت و در مجموع دو آرایش اعمال نمودند. بنابر نتایج به دست آمده با افزایش تعداد خوشه در متر مربع، سرعت پرشدن دانه و طول دوره مؤثر پرشدن دانه میتوان به افزایش عملکرد دست یافت. همچنین انتخاب برای تعداد روز تا خوشهدهی، وزن دانه و مساحت برگ پرچم به طور غیر مستقیم و از طریق سایر صفات منجر به افزایش عملکرد خواهد شد.
حسین کریمی، امیر فتوت، امیر لکزیان، غلامحسین حقنیا، مائده شیرانی،
جلد 18، شماره 68 - ( 6-1393 )
چکیده
در سالهای اخیر بهدلیل افزایش جمعیت شهرنشینی و تغییر در الگوی مصرفی انسانها، خاکهای با کاربری شهری، صنعتی و کشاورزی در معرض آلایندههای مختلفی مانند عناصر سنگین قرار گرفتهاند. عنصر سرب بهعنوان یکی از این عناصر شناخته شده و سمیت آن باعث مشکلاتی در سلامتی انسان میگردد. این پژوهش با هدف تعیین نقاط حساس سرب با استفاده از شاخصهای جامع و منطقهای مورن در زیرحوضه کشفرود صورت پذیرفته است. تعداد 261 نمونه خاک سطحی بهروش شبکهبندی نامنظم نمونهبرداری و مقدار کل سرب آنها اندازهگیری شده است. نتایج نشان میدهد با توجه به مثبت بودن شاخص جامع مورن مشاهدات سرب در سطح اطمینان بیش از 99 درصد دارای همبستگی مکانی از نوع خوشهای میباشند. براساس شاخص منطقهای مورن نیز تعداد 15 نمونه در سطح اطمینان بیش از 99 درصد بهعنوان نقاط حساس معرفی که این نقاط در ناحیه جنوب شرقی حوضه مطالعاتی واقع شدهاند. علاوه بر این نتایج ناشی از حذف نمونههای پرت نیز نشاندهنده امتداد موقعیت نقاط حساس بهسمت غرب شهر مشهد میباشد. از علل قرار گرفتن این نواحی بهعنوان نقاط حساس میتوان مواردی مانند وجود کاربری شهری، جهت وزش باد غالب منطقه و نزدیکی این ناحیه به فرودگاه مشهد را معرفی نمود.
لیلا کاشی زنوزی، شهرام بانج شفیعی، علیاشرف جعفری،
جلد 20، شماره 76 - ( 5-1395 )
چکیده
در این تحقیق تأثیر درجه حرارت، تبخیر و تعرق، بارندگی، جهت دامنه و طبقات ارتفاعی، بافت و اسیدیته خاک بر درصد کربن آلی در دو عمق 15 و 45 سانتیمتری خاک مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج آزمون t جفتی نشان داد اختلاف معنیداری بین مقادیر اندازهگیری شده در دوعمق خاک وجود دارد. پس از تهیه دادههای مورد نیاز و پردازش آنها و حذف دادههای پرت، نقشههای پایه مربوط به هریک از لایههای اطلاعاتی، توسط نرمافزار Arc GIS9.3 بهدست آمدند و سپس با رویهمگذاری نقشهها اطلاعات مربوط به یکدیگر جفت شدند. ضرایب همبستگی پیرسون بین عوامل مورد نظر نشان دادند که در عمق 15 سانتیمتری خاک ، مقادیر کربن آلی با دو عامل محیطی شامل دما و ارتفاع در سطح 01/0 همبستگی دارد. همچنین نتایج آنالیز آماری حاصل از انجام تجزیه مؤلفههای اصلی (PCA) نشان دادند که عوامل درجه حرارت، تبخیر، درسطح یک درصد و میزان لای و رس خاک، در سطح پنج درصد بر مقدار کربن آلی خاک تأثیرگذار هستند. محورهای اول، دوم و سوم با مقادیر ویژه 98/4، 78/3 و 92/1 بهترتیب 33/0، 25/0 و 13/0 درصد از تغییرات همبستگی بین مقادیر کربن آلی و دادههای محیطی را توجیه نمودند.
مجتبی خوش روش، مجتبی ولی زاده،
جلد 21، شماره 2 - ( 5-1396 )
چکیده
احداث سد مخزنی در بالادست حوضه آبریز تجن بهعنوان یکی از فعالیتهای انسانی جهت تأمین آب شرب، برقابی، کشاورزی، کنترل سیلاب و یا سایر اهداف میتواند روی سایر بخشها نظیر منابع آب زیرزمینی تأثیرگذار باشد. هدف این پژوهش، بررسی اثر احداث سد مخزنی شهید رجایی روی منابع آب زیرزمینی دشت ساری- نکا در یک دوره 26 ساله (1390-1364) با استفاده از روشهای زمین آمار و آزمونهای آماری پارامتری و ناپارامتری میباشد. نتایج آزمونهای آماری نشان داد که تغییرات سطح آب زیرزمینی در طول این 26 سال، روند صعودی غیرمعنیداری داشت. عاملهای کیفی EC،TDS ، TH، Cl، SO4، Mg، Na، SAR در محدوده مورد مطالعه، روند نزولی معنیدار را در سطح اطمینان 5 درصد در آزمونهای پیرسون و کندال نشان دادند. تغییرات کیفی منابع آب زیرزمینی در منطقه، نشان از بهتر شدن وضعیت منابع آب بهدلیل احداث سد مخزنی داشت. نتایج تحلیل مکانی در محدوده مورد مطالعه با استفاده از روش کریجینگ در سه سال 1364، 1378 و 1390 نیز نشان داد که در سال 1378 (سال بهرهبرداری از سد)، اغلب عاملهای کیفی از سال 1364 تا زمان بهرهبرداری سد (1378) به بالاترین مقدار خود رسیدهاند و بعد از آن در سال 1390 مقدار آنها کاهش یافته است. نتایج این پژوهش نشان داد که با احداث سد و بهرهبرداری از طرح شبکه آبیاری و زهکشی سد شهید رجایی، سطح آب زیرزمینی در قسمت شمالی دشت بهدلیل فعالیتهای کشاورزی بالا آمده که بهتبع آن روی کیفیت منابع آب در این منطقه تأثیر بهسزایی گذاشته است.
علی اکبر سبزی پرور، سجاد ابراهیم زاده، مهرانه خدامرادپور،
جلد 21، شماره 4 - ( 11-1396 )
چکیده
مهمترین عامل در تخمین نیاز آبی گیاه تبخیر و تعرق میباشد. در اغلب روشهای تعیین میزان تبخیر و تعرق، ابتدا با استفاده از یک سری فرمولهای نسبتاً پیچیده، مقدار تبخیر و تعرق گیاه مرجع تخمین زده میشود و سپس از روی آن تبخیر و تعرق گیاه تعیین میشود. از جمله پارامترهای مورد استفاده در این روشها، تابش، سرعت باد و رطوبت نسبی هوا میباشند. متأسفانه در ایران و بسیاری از کشورها، دادههای بلند مدت این پارامترها به سهولت در دسترس نمیباشند. هدف از این پژوهش محاسبه نمایه گرمابی سلیانینف، که فقط به دادههای بارندگی و دمای روزانه احتیاج دارد، و ارزیابی ارتباط آن با تبخیر و تعرق پتانسیل و نیاز آبی برخی محصولات نمونه در ایران میباشد. ابتدا نمایه سلیانینف برای مقادیر متوسط بارندگی و دمای روزانه (طی دوره آماری 20 ساله) در فصل رشد محصولات کشاورزی محاسبه شد و با تبخیر و تعرق پتانسیل و نیاز آبی، ارتباط داده شد. نتایج نشان دهنده معادلات نمایی و چند جملهای درجه دوم معکوس و قوی بین پارامترهای همبسته بود. ضریب تعیین معادلات چند جملهای درجه دوم (بهطور متوسط 84/0) در تمام 10 محصول بیشتر از ضریب تعیین معادلات نمایی (بهطور متوسط 72/0) بود. همبستگی نمایه سلیانینف با نیاز آبی، نشان داد مقادیر ضریب تعیین، در هر دو نوع معادلات نزدیک بههم میباشد (متوسط83/0 برای معادلات چند جملهای و 82/0 برای معادلات نمایی).
میلاد نوری، مهدی همایی، محمد بنایان،
جلد 22، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده
در این مطالعه، روند تغییرات شاخص بارش استانداردشده در بازه 12 ماهه (SPI-12) و بارش فصلی و سالانه طی 2014-1976 در 21 ایستگاه همدید مرطوب و نیمهخشک ایران بررسی شد. پس از حذف همبستگی سریالی در برخی از سریها، روند تغییرات بارش و SPI-12 بهوسیله آزمون ناپارامتری من- کندال ارزیابی شد. نتایج این پژوهش نشان داد که روند بارش سالانه در تمامی ایستگاهها طی 39 سال اخیر کاهشی بود. روند بارش فصلی در زمستان، بهار، پاییز و تابستان بهترتیب در حدود 90، 95، 47 و 33 درصد از ایستگاهها کاهشی بود. روند نزولی بارش زمستانی در مناطق سنندج، خوی، ارومیه، همدان، مشهد، تربیت حیدریه، نوژه و قزوین معنیدار بود. همچنین، روند سری SPI-12 در تمامی ایستگاهها به غیر از شهرکرد کاهشی بود. بهعلاوه، SPI-12 فقط در ایستگاههای سنندج و فسا روند نزولی معنیدار داشت. شدیدترین خشکسالی نیز در ایستگاههای همدان، رامسر و ارومیه در 2000-1999 و در تبریز، سنندج، شیراز، فسا، قزوین، مشهد، تربت حیدریه، شهرکرد، گرگان و کرمانشاه در دوره 2009-2008 رخ داده است. نتایج این پژوهش نشان داد که روند بارش بخش عمدهایی از منطقه مورد مطالعه بهویژه در قسمتهای نیمهخشک شمال شرقی و جنوب غربی ایران در اثر خشکسالیهای شدید و طولانی دهه اخیر (2015-2005) تغییر کرده است.
صدیقه قاسمی، علیرضا حسین پور، شهرام کیانی،
جلد 22، شماره 3 - ( 8-1397 )
چکیده
سرعت انتقال فلز از فاز جامد به محلول خاک، یک عامل مهم کنترل کننده غلظت در محلول خاک و فراهمی آن است. در این پژوهش سرعت آزاد شدن روی در خاک های آلوده استان اصفهان با استفاده از محلول های اسید سیتریک، اسید اگزالیک و اسید مالیک 01/0 مولار در دامنه 2 تا 504 ساعت و ارتباط آن با ویژگی های خاک مطالعه شد. نتایج نشان داد اسیدهای آلی با وزن مولکولی کم قادر به آزادسازی روی در خاک های آلوده بودند. ترتیب روی آزاد شده توسط این اسیدها بهصورت اسید سیتریک> اسید اگزالیک> اسید مالیک بود. دامنه تغییرات روی آزاد شده در محلول های اسید سیتریک، اسید اگزالیک و اسید مالیک بهترتیب 21173-9/38، 26761 – 2/25 و 20650 – 5/25 میلیگرم بر کیلوگرم خاک بود. روی آزاد شده در محلول اسید سیتریک بیشتر از دو اسید دیگر بود. براساس ضرایب تشخیص و خطای استاندارد براورد معادلات سینتیکی، آزاد شدن روی در خاک ها و محلول هر سه اسید بهوسیله معادلات مرتبه یک، الوویچ ساده، انتشار پارابولیکی و تابع توانی توصیف شد. نتایج بررسی همبستگی نشان داد، ویژگی های آزاد شدن روی با شاخص های قابلیت استفاده روی همبستگی معنیداری در سطح پنج درصد داشت. برازش مدل رگرسیون چندمتغیره نشان داد که کربناتکلسیم، pH و EC بر روی آزاد شده پس از 504 ساعت اثر دارند.
سمیرا قربانی، رضا مدرس،
جلد 23، شماره 3 - ( 9-1398 )
چکیده
هدف از این مطالعه، مدلسازی رابطه فراوانی طوفانهای گردوغبار با متغیرهای اقلیمی مناطق بیابانی ایران در فصل تابستان است. به این منظور دادههای اقلیمی دما (حداکثر و حداقل)، بارش، سرعت باد (حداکثر و حداقل) انتخاب و ارتباطشان با تعداد روزهای همراه با گردوغبار ثبت شده در 25 ایستگاه هواشناسی در دوره آماری از بدو تأسیس تا 2014 در فصل تابستان با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و روش رگرسیون خطی چندمتغیره در نرمافزار SPSS پردازش و تحلیل شد. همچنین بهمنظور تحلیل منطقهای ضریب همبستگی بین متغیرهای اقلیمی و فراوانی طوفانهای گردوغبار در مناطق بیابانی ایران، نقشه پهنهبندی این ضرایب با روش معکوس فاصله وزنی (IDW) در نرمافزار Arc GIS تهیه شد. نتایج نشان داد که ایستگاههای واقع در جنوب و جنوب شرق منطقه مورد مطالعه در فصل تابستان دارای بیشترین رخداد گردوغبار هستند. بهطوری که ایستگاه زابل با (3892 روز) با تفاوت زیادی بیشترین فراوانی وقوع طوفانهای گردوغبار را دارد. در بیشتر ایستگاهها بین فراوانی وقوع طوفانهای گردوغبار و متغیرهای میانگین سرعت باد و بیشینه سرعت باد ارتباطی قوی و مؤثر وجود دارد. بالاترین ضریب همبستگی متغیر میانگین سرعت باد، مربوط به ایستگاه کنارک چابهار با ضریب همبستگی 710/0 و ایستگاه ایرانشهر با ضریب همبستگی 655/0 با بیشینه سرعت باد بیشترین همبستگی را نشان میدهد. متغیر بیشینه دما در ایستگاه قم با ضریب همبستگی 0/389 یک رابطه معنیدار و مثبت را نشان می دهد و ایستگاه ایرانشهر با ضریب همبستگی 620/0- با میانگین دما و میناب با ضریب همبستگی 0/461- با بیشینه دما همبستگی معکوس دارند. نتایج همبستگی دما با فراوانی وقوع طوفانهای گردوغبار حاکی از آن است که کمفشارهای سطح زمین در ایجاد پدیدههای غباری در دوره گرم سال مؤثرند. اغلب ایستگاهها با بارش همبستگی معکوس دارند. بالاترین ضرایب همبستگی بین بارش و وقایع گردوغبار بهترتیب بهمیزان 0/208- و 0/175- در ایستگاههای شرق اصفهان و تربت حیدریه مشاهده شد. مدلسازی رگرسیون چندمتغیره بین گردوغبار و متغیرهای اقلیمی در فصل تابستان نیز نشان میدهد که مهمترین پارامتر تأثیرگذار در وقایع گردوغبار میانگین سرعت باد و سرعت باد بیشینه و میانگین دما است. مدلهای رگرسیونی نشان میدهند که در بهترین حالت، متغیرهای اقلیمی تنها 70 درصد از تغییرات فراوانی گردوغبار را تبیین میکنند.
مسعود نوشادی، علیرضا احدی،
جلد 23، شماره 4 - ( 12-1398 )
چکیده
بخش عمدهای از تأمین آب شرب و کشاورزی، دو نیاز اساسی بشر از آب زیرزمینی تأمین میشود. پیشبینی، پایش، بررسی عملکرد و برنامهریزی این منبع حیاتی نیازمند مدلسازی است. تأخیر زمانی نوسانات عمق آب زیرزمینی با بارندگی یکی از دادههای ضروری مدلها است. تحلیل رفتار پیزومترها با استفاده از روش همبستگی متقاطع پیرسون بین شاخصهای SPI و GRI در آبرفت دشت شیراز بهمنظور تعیین تأخیر زمانی مذکور هدف پژوهش حاضر است. نتایج نشان داد که رفتار 2/86 درصد از پیزومترها شبیه یکدیگر است و در 3/79 درصد از پیزومترها عمق آب زیرزمینی یک ماه پس از بارندگی کاهش نشان میدهد. بهترین ضریب همبستگی بین شاخصهای موصوف در امتداد محور جنوب غربی بهسمت شمال شرقی دشت وجود دارد. بهعلت شیب شمالی- جنوبی دشت، آبرفت شمالی از ضریب همبستگی بهتری نسبت به بخش جنوبی برخوردار است. منطقه مرکزی دشت دارای بیشترین ضریب همبستگی است و حداکثر ضرائب همبستگی در مقیاس زمانی 48 ماهه رخ میدهد. همچنین از سال 1383 به بعد بهدلیل کاهش نزولات جوی دشت شیراز، شاخص SPI بهسمت خشکسالی میل کرده، اگرچه روند معنیدار نبوده است. اما شاخص GRI از این روند تبعیت نکرده و بهطور معنیداری خشکسالی هیدرولوژیک حاد را نشان میدهد که علت آن برداشت بیش از تغذیه، از آبخوان آبرفتی این دشت است.
مهسا بوستانی، فرهاد موسوی، حجت کرمی، سعید فرزین،
جلد 23، شماره 4 - ( 10-1398 )
چکیده
دبی جریان رودخانهها از جمله عوامل تأثیرگذار بر بهرهبرداری منابع آب و طراحی سازههای هیدرولیکی از جمله سدها بوده که مطالعه آن از اهمیت بالایی برخوردار است. عوامل متعدد تأثیرگذار بر این پدیده غیرخطی باعث شده که دبی جریان، تصادفی فرض شود. بنا بر اصول نظریه آشوب، سیستمهای به ظاهر تصادفی و بینظم دارای الگوی منظم و قابل پیشبینی هستند. در این پژوهش، با استفاده از روشهای ترسیم فضای فاز، بُعد همبستگی، بزرگترین نمای لیاپانوف و توان طیف فوریه، دبی رودخانه زایندهرود از دیدگاه نظریه آشوب طی 43 سال (1350 تا 1392) بررسی و تحلیل شده است. بر اساس نتایج، ﻣﻘﺪار غیر صحیح ﺑُﻌﺪ ﻫﻤﺒﺴـﺘﮕﯽ برای ایستگاههای اسکندری و قلعه شاهرخ (بهترتیب 3/34 و 3/6)، حاکی از رﻓﺘـﺎر آﺷﻮﺑﻨﺎک دبی جریان در بالادست مخزن سد زایندهرود است. از سوی دیگر، در ایستگاه سد تنظیمی، نمودار بُعد همبستگی نسبت به بُعد محاط، سیر صعودی دارد که مبین تصادفی بودن سری زمانی مورد مطالعه در پاییندست مخزن سد زایندهرود است. شیب نمودارهای نمای لیاپانوف که نشاندهنده حساسیت به شرایط اولیه سیستم است، برای ایستگاههای اسکندری، قلعه شاهرخ و سد تنظیمی بهترتیب برابر 0/014، 0/017 و 0/0192 و افق پیشبینی قابل اعتماد در ایستگاههای آشوبناک بهترتیب برابر با 96 و 59 روز بهدست آمد. واکاوی غیرتناوبی بودن سریهای زمانی نیز با استفاده از آنالیز توان طیف فوریه انجام شد. پهنای وسیع باند، افزون بر شاخصهای دیگر، بر صحت آشوبناکی دبی رودخانه در ایستگاههای بالادست مخزن سد زایندهرود دلالت دارد.
محمد حسین ناصرزاده، بهلول علیجانی، مریم پایداری،
جلد 24، شماره 2 - ( 5-1399 )
چکیده
با توجه به تأثیرهای تغییرات اقلیمی بر محصولات کشاورزی و تهدید امنیت غذایی در سالهای اخیر، این شرایط یکی از اصلیترین مسائل اقلیمشناسی کشاورزی را تشکیل میدهد. هدف از این پژوهش شناخت وضعیت اقلیم کشاورزی برای کشت برنج در آینده با توجه به شرایط اقلیمی تأثیرگذار در گذشته است، با توجه به تأثیر دما و بارش منطقه بر عملکرد برنج و حساسیتهای اقلیمی برنج نسبت به این دو متغیر، به پیشبینی دما و بارش، در آینده و تأثیر تغییرات این دو متغیر بر عملکرد برنج پرداخته شد. دادههای دما و بارش از سازمان هواشناسی دریافت و پتانسیل دمایی و اقلیم کشاورزی منطقه بررسی و ضمن تهیه تقویم کشاورزی کشت برنج، همبستگی دما و بارش با دادههای عملکرد برنج با استفاده از ضریب همبستگی اسپیرمن بررسی شد. با استفاده از مدل SDSM دادههای آینده تولید و دوره بازگشت دما و بارش در نرمافزار SMADA مشخص شد. نتایج نشان داد دمای حداقل بهاره گرایش به دیررس بهاره دارد. دمای حداقل بیشترین تأثیر را در فروردین، دمای حداکثر بیشترین تأثیر را در تیر و بارش نیز بیشترین تأثیر را در خرداد و تیر دارد. بر اساس نتایج حاصل از مدلهای پیشبینی کننده، منطقه مورد مطالعه با افزایش دما و بارش روبهرو خواهد بود که شرایط مناسبی برای کشت بهوجود میآورد، ولی دیررس شدن سرما و کوتاه شدن فصل رشد باعث بالا رفتن ریسک کشت برنج در این زمان میشود.
پوریا محیط اصفهانی، سعید سلطانی، رضا مدرس، سعید پورمنافی،
جلد 24، شماره 3 - ( 9-1399 )
چکیده
خشکسالی بهعنوان یکی از پیچیدهترین پدیدههای طبیعی هر ساله خسارتهای زیادی بهصورت مستقیم و غیرمستقیم به بخشهای مختلف وارد میکند. از این جهت شناسایی و پایش خشکسالی بر اساس یک متغیر شاید به اندازه کافی جوابگوی تصمیمگیری و مدیریت مناسب برای این پدیده نباشد. در این مطالعه با استفاده از متغیرهای بارش و رطوبت خاک و محاسبه شاخص چندمتغیره استاندارد (MSDI) اقدام به پایش خشکسالی هواشناسی- کشاورزی در استان چهارمحال و بختیاری شد. همچنین برای ارزیابی کارایی و عملکرد شاخص MSDI در شناسایی و پایش پدیده خشکسالی از شاخصهای بارش استاندارد (SPI) برای پایش خشکسالی هواشناسی و رطوبت خاک استاندارد (SSI) برای پایش خشکسالی کشاورزی در این استان استفاده شد. شاخص MSDI بر اساس احتمال رخداد توأم دو متغیر بارش و رطوبت خاک ساخته میشود. در این مطالعه از روش گرین گورتن بهطور تجربی و توابع خانواده ارشمیدسی کوپلا بهصورت پارامتریک اقدام به برآورد احتمال توأم دو متغیر مذکور شد. نتایج نشان داد که MSDI بیش از دو برابر قابلیت شناسایی پدیده خشکسالی را نسبت به شاخصهای SSI و SPI دارد. همچنین پایش خشکسالی بر اساس شاخص MSDI نشان داد که استان چهارمحال و بختیاری در سالهای 2000، 2008، 2011 و 2014 دچار خشکسالیهای شدید هواشناسی- کشاورزی بوده است.
مجتبی کریمائی طبرستانی،
جلد 25، شماره 1 - ( 3-1400 )
چکیده
یکی از روشهای کاربردی و متداول در کنترل آبشستگی موضعی قرار دادن لایه سنگچین در اطراف سازههای هیدرولیکی بهخصوص پایه پلها است. با توجه به نبود قطعیتهای مختلف در برآورد اندازه پایدار سنگچین، در تحقیق حاضر از روش تحلیل قابلیت اطمینان برای طراحی سنگچین در اطراف پایه یک پل واقعی بهعنوان مطالعه موردی استفاده میشود. بر این اساس از چهار روش مختلف نظیر تحلیل قابلیت اطمینان مرتبه اول و شبیهسازی مونتکارلو اقدام به کمّی کردن عدمقطعیتها و طراحی اندازه سنگچین پایدار میشود. نتایج تحلیل حاضر نشان داد که احتمال شکست اندازه سنگچینی که از طریق روش قطعی و بهکارگیری مقدار میانگین فراسنجههای مؤثر برای طراحی محاسبه شد، بسیار بالا بوده و نزدیک به 34 درصد است. در ادامه رابطهای بین ضریب ایمنی طراحی و ضریب قابلیت اطمینان در محل این مطالعه موردی تعیین شد. درنهایت برای نیل به شرایط واقعیتر، اقدام به مطالعه ضریب همبستگی هیدرولیکی بین فراسنجههای عمق و سرعت جریان و همچنین تأثیر آن بر احتمال شکست سنگچین در محل مطالعه موردی شد و نتایج نشان داد که ضریب همبستگی بین این دو فراسنجه هیدرولیکی بسیار بالا بوده و بیشتر از 90 درصد است و حداکثر تأثیر آن بر احتمال شکست کمتر از 10 درصد است.
فاطمه هوشمند زاده، محمد رضا یزدانی، فرهاد موسوی،
جلد 26، شماره 1 - ( 3-1401 )
چکیده
بررسی رفتار پدیده تبخیر از سطح آب یکی از موارد اساسی در طراحی، بهره¬برداری و مطالعات مربوط به مهندسی آب است. از این-رو، بهکارگیری روش¬های نوین همچون نظریه آشوب در هیدرولوژی و منابع آب بهدلیل نوآوری و قابلیتهای آن به¬تازگی مورد توجه قرار گرفته است. از آنجا که نوسانات تبخیر از سطوح آزاد آب ماهیتی دینامیک و غیرخطی دارند، بنابراین، هدف از این پژوهش، بررسی امکان وجود رفتار آشوبی در تبخیر از سطح آزاد آب در ایستگاه سینوپتیک سمنان در مقیاس¬های زمانی روزانه و ماهانه در سال¬های 97-1374 با استفاده از مفاهیم نظریه آشوب است. میزان تبخیر روزانه، ماهانه و سالانه این ایستگاه سینوپتیک به ترتیب 8/68، 200 و 2600 میلیمتر محاسبه شد. برای بازسازی فضای حالت، به دو پارامتر زمان تأخیر و بُعد محاط نیاز است که بدین¬منظور از میانگین اطلاعات متقابل و نزدیکترین همسایگی کاذب برای برآورد این دو پارامتر استفاده شده است. اولین گام جهت مطالعه یک فرآیند با نظریه آشوب، بررسی آشوبناکی آن است که روش بُعد همبستگی از مرسومترین روشهاست. ابتدا، بُعد تعبیه (مُحاط) به روش نزدیکترین همسایگی کاذب برابر با 3 محاسبه شد. جهت محاسبه زمان تأخیر، نمودارهای متقابل تبخیر در ایستگاه سمنان در مقیاس¬های مختلف زمانی رسم شد. بر اساس این روش، اولین مینیمم محلی در نمودار بهعنوان زمان تأخیر در نظر گرفته می¬شود که برای تبخیر در مقیاسهای روزانه و ماهانه بهترتیب 30 و 3 بهدست آمد. برخلاف روش¬های پیچیده و محاسباتی مرسوم، این نتایج با مشاهده و در حداقل زمان حاصل میشود که به قرار زیر است: دادههای ماهانه آشوبیتر از دادههای روزانه هستند. پس از محاسبه زمان تأخیر و بازسازی فضای حالت، بُعد محاط و سپس شیب نمودار بُعد همبستگی بهترتیب 8/8 و 9/8 به¬دست آمدند.
سهیلا اسمعیلیان، مهدی پژوهش، نسرین قرهی، خدایار عبداللهی، غلامرضا شمس،
جلد 28، شماره 2 - ( 6-1403 )
چکیده
مطالعه فرایند فرسایش خاک و ارزیابی عوامل مؤثر در آن از مهمترین پیشنیازهای مدیریت صحیح منابع آبوخاک است. پژوهش حاضر بهمنظور بررسی مجموع رواناب و رسوب سطحی و تونلی با استفاده از بارانساز مصنوعی بر روی خاک سیلت لوم در آزمایشگاه انجام شد. برای انجام این پژوهش ابتدا خاک از منطقه موردنظر جمعآوری و به آزمایشگاه منتقل شد. آزمایشها در یک مخزن خاک مستطیلشکل همراه با سه تونل در شیبهای 2، 6، 10، 14 و 18 درصد و تحت باران شبیهسازی شده با شدت 30 میلیمتر بر ساعت به مدت 60 دقیقه انجام شد. برای تحلیل نتایج نمودارهای مربوطه در محیط Excel رسم شد. همچنین برای بررسی همبستگی بین مقادیر رواناب و رسوب در هر شیب از آزمون همبستگی اسپیرمن در نرمافزار SPSS استفاده شد. نتایج نشان داد که با افزایش شیب مجموع رواناب و رسوب سطحی و تونلی در طی زمان افزایش داشت. برای نمونه در شیب دو درصد مقدار رواناب و رسوب در دقایق ابتدایی آزمایش از صفر به مقدار 3/1 لیتر و 26/2 گرم بر مترمربع در پایان آزمایش رسید. همچنین ضریب همبستگی بین رواناب و رسوب نیز در شیبها به ترتیب برابر با 0/98، 0/62، 0/4، 0/93 و 0/15 بوده است. باتوجهبه سطح معناداری، رابطه بین دو متغیر در برخی از شیبها معنادار و در برخی دیگر به دلیل وجود ریزش در خاک معنادار نبوده است.