جستجو در مقالات منتشر شده


11 نتیجه برای همدان

محمد جواد سلیمانی،
جلد 9، شماره 2 - ( 4-1384 )
چکیده

بیماری‌های پوسیدگی طوقه و ریشه گیاهان ناشی از گونه‌های قارچ فوزاریوم خسارات شدیدی را روی تعدادی از محصولات زراعی در همدان باعث می‌شوند. پتانسیل بیماری‌زایی برخی از گونه‌های این جنس در ایجاد بیماری‌های مخرب می‌تواند عامل محدود کننده‌ای در تولید محصولات کشاورزی به ویژه غلات و سیب زمینی در همدان محسوب شود. این پژوهش با هدف بررسی و تعیین تأثیر احتمالی آفتاب‌دهی خاک بر روند جمعیت گونه‌های Fusarium در شرایط آب هوایی همدان صورت گرفته است. بدین منظور آزمایش‌های مزرعه‌ای در خاک با آلودگی طبیعی به قارچ مذکور و در قالب طرح آزمایشی بلوک‌های کاملاً تصادفی صورت گرفته است. نمونه برداری خاک از تیمارهای مختلف 3- 5 و 8 هفته بعد از پلاستیک‌کشی از اعماق مختلف خاک صورت گرفته و شمارش تعداد زادمایه‌های قارچ در محیط‌های کشت انتخابی انجام شده است. نتایج نشان داده است که جمعیت قارچ در خاک‌های تیمار شده (تیمارهای 5 و 8 هفته‌ای) در مقایسه با شاهد و تیمار3 هفته‌ای به صورت معنی‌داری کاهش یافته است. مطابق یافته‌های به دست آمده کنترل بیماری‌های خاکزاد ناشی از قارچ فوزاریوم در شرایط آب و هوایی خنک همدان نیز با استفاده از روش گرما دهی مرطوب خاک امکان‌پذیر می‌باشد.
فرزانه السادات بیابانکی، علیرضا حسین پور،
جلد 11، شماره 42 - ( 10-1386 )
چکیده

در اکثر مناطق دنیا فسفر بعد از نیتروژن مهم‌ترین عنصر محدود کننده رشد محصولات کشاورزی می‌باشد. اطلاعات درباره سرعت آزاد شدن فسفر در خاک‌های همدان محدود است. هدف از این تحقیق مطالعه سرعت رهاسازی فسفر در ده نمونه از خاک‌های استان همدان به وسیله عصاره‌گیری مرحله‌ای با استفاده از بی کربنات سدیم 5/0 مولار با 5/8=pH در مدت 1752 ساعت و هم‌بستگی ثابت‌های سرعت معادلات سینتیکی با خصوصیات خاک و شاخص‌های گیاه ذرت بود. نتایج این پژوهش نشان داد رهاسازی فسفر از خاک‌ها در ابتدا سریع و سپس به آهستگی ادامه یافت. بعد از گذشت 1752 ساعت مقدار فسفر آزاد شده در خاک‌ها بین 586 - 309 میلی‌گرم در کیلوگرم متغیر بود. فسفر تجمعی آزاد شده به وسیله شش مدل سینتیکی ارزیابی شد. نتایج تجزیه‌های آماری نشان داد که رهاسازی فسفر توسط معادلات پخشیدگی پارابولیکی، مرتبه اول و تابع نمایی به خوبی قابل توصیف بود. نتایج مطالعات هم‌بستگی نشان داد که برخی ضرایب آزاد شدن فسفر از جمله شیب و عرض از مبدأ معادلات مرتبه اول، انتشار پارابولیکی، تابع نمایی، و نیز مقادیر فسفر آزاد شده پس از 168 و1752 ساعت با ویژگی‌های خاک مانند مقدار فسفر قابل دسترس اولیه، در صد کربنات کلسیم، شن و سلیت هم‌بستگی معنی‌داری دارند. نتایج ارتباط شاخص‌های گیاهی با ضرایب سرعت معادلات سینتیکی نشان داد شیب معادله مرتبه اول با شاخص‌های گیاهی هم‌بستگی معنی‌داری نداشت. ثابت‌های معادلات انتشار پارابولیک، تابع نمایی و فسفر آزاد شده پس از 1752 ساعت هم‌بستگی معنی‌داری با شاخص‌های گیاهی داشتند. نتایج این تحقیق نشان داد سرعت آزاد شدن فسفر در خاک‌ها متفاوت و فاکتور مهمی در تأمین فسفر مورد نیاز گیاه می‌باشد.
زهره مریانجی، علی اکبر سبزی پرور، فرزین تفضلی، حمید زارع ابیانه، حسین بانژاد، محمد غفوری، محمد موسوی بایگی،
جلد 12، شماره 46 - ( 10-1387 )
چکیده

در تنوع اقلیمی ایران، سنجش حساسیت مدل‌های رایج تخمین تبخیر- تعرق قبل از انتخاب و معرفی مناسبت‌ترین مدل امری ضروری بنظر می‌رسد. در این تحقیق، حساسیت مدل‌های مختلف تبخیر- تعرق به متغیرهای مختلف هواشناسی (به منظور کاربرد در برآورد پیامدهای نوسانات تغییر اقلیم و هم‌چنین ارزیابی دامنه خطاهای احتمالی در محاسبات تبخیر- تعرق) در شرایط اقلیمی سرد نیمه خشک همدان با استفاده از آمار 35 ساله هواشناسی (84-1350) بررسی شد. بدین منظور، مدل‌های پنمن- مانتیث فائو56 (PMF56)، جنسن هیز (1,2 JH)، مک کینک (MK)، هنسن (HN)، هارگریوز- سامانی (HS)، تورک مناطق مرطوب (TH) و تورک مناطق خشک(TA) به کار گرفته شدند. در این راستا، حساسیت (sensitivity) نسبی مدل‌های فوق به پارامترهای مختلف هواشناسی بررسی و با یکدیگر مقایسه شد. محدوده تغییرات پارامترهای مذکور در راستای برنامه‌های هیئت بین الدول تغییر اقلیم (IPCC) معادل 10 و20 درصد در طول فصل رشد (اردیبهشت- آبان) انتخاب شد. نتایج حاکی از این است که در شرایط اقلیمی همدان، اغلب مدل‌های برآورد ETo بیشترین حساسیت را (تا 8/10 در صد با ازای 10 درصد تغییر در ورودی) به ترتیب به تغییرات کوتاه مدت و دراز مدت پارامترهای تابش و دما نشان می‌دهند. نتایج نشان داد که در به کارگیری داده‌های تجربی یا شبیه سازی شده تابش و ضریب آلبیدو، باید دقت کافی به عمل آید. پیش‌بینی می‌شود که در اقلیم‌های سرد نیمه خشک، افزایش دمای هوا در طول دوره رشد، به طور متوسط موجب 5/8 در صد افزایش (براساس مدل (PMF56 نیاز آبی گیاه مرجع تا سال 1429 (2050 میلادی) می‌گردد.
سمیرا اخوان، جهانگیر عابدی کوپایی، سید فرهاد موسوی، کریم عباسپور، مجید افیونی، سید سعید اسلامیان ،
جلد 14، شماره 53 - ( 7-1389 )
چکیده

توزیع زمانی و مکانی آب در حوضه های آبریز، تخمین کمیت و کیفیت آب و عدم قطعیت تخمینهای حاصله از اهمیت خاصی برخوردار به منظور تخمین مؤلفه های منابع آب شامل آب آبی (مجموع رواناب سطحی و تغذیه آب زیرزمینی SWAT است. در مطالعه حاضر، مدل عمیق)، آب سبز (تبخیر و تعرق واقعی) و ذخیره آب سبز (آب خاک) در حوضه آبریز همدان- بهار استفاده شد. همچنین از الگوریتم SWAT برای واسنجی و اعتبارسنجی بر اساس دبی ماهانه رودخانه و تحلیل عدم قطعیت مدل SWAT-CUP در بسته نرم افزاری ،SUFI2 محاسبه میشود. نتایج شبیه سازی دبی رودخانه ها در بیشتر P-factor و R-factor به کار گرفته شد. درجه عدم قطعیت توسط فاکتورهای در مرحله واسنجی R-factor ایستگاهها، به ویژه خروجی حوضه آبریز (ایستگاه کوشک آباد) رضایتبخش بود. نتایج نشان داد که مقادیر بین ٢٠ تا ٦٠ درصد بودند. کم بودن مقادیر فوق به ترتیب بیانگر واسنجی خوب رواناب P-factor ٠ و مقادیر / ٠ تا ٨ / رواناب ماهانه بین ٤ در حوضه و عدم قطعیت زیاد پیشبینیهاست. در بیشتر ایستگاهها، به علت عدم دسترسی به اطلاعات کافی در مورد مقدار آب برداشتی از ٠/ بعد از واسنجی بین ٣ (NS) کم است. ضریب نش- ساتکلیف P-factor رودخانهها، شبیه سازی جریان پایه ضعیف بوده و در نتیجه مقدار ٠ بود که نشان میدهد واسنجی مدل در خروجی حوضه از دقت بسیار خوبی برخوردار است. از این مطالعه، اطلاعات خوبی در مورد / تا ٨ مؤلفه های منابع آب، هم از نظر توزیع مکانی (در مقیاس زیرحوضه) و هم از نظر توزیع زمانی (در مقیاس ماهانه)، به همراه باند تخمین عدم قطعیت ٩٥ درصد، به دست آمد. نتایج تحلیل عدم قطعیت مؤلفه های منابع آب نشان میدهد که میانگین ماهانه عدم قطعیت مربوط به تخمین آب آبی بیشتر از سایر مؤلفه هاست، زیرا این مؤلفه به تعداد پارامترهای بیشتری حساس میباشد
نصرالدین پارسافر ، صفر معروفی،
جلد 16، شماره 62 - ( 12-1391 )
چکیده

در این پژوهش روابط رگرسیونی خطی و درجه دوم بین پارامترهای هواشناسی (دمای هوا، رطوبت نسبی و ساعات آفتابی) و دما در اعماق خاک (5، 10، 20، 30، 50 و 100 سانتی‌متری) در ایستگاه هواشناسی همدان (دوره سال‌های میلادی 1992-2005) بررسی گردید. داده‌های دمای خاک در هر روز در ساعت 3 صبح، 9 صبح و 3 بعدظهر اندازه‌گیری و به‌کار گرفته شد و نرم‌افزار Excel جهت بررسی هم‌بستگی بین پارامترهای هواشناسی و دمای خاک استفاده گردید. نتایج نشان داد که بیشترین ضریب تبیین خطی بین دمای هوا و دمای خاک مربوط به ساعت 3 بعدظهر و عمق 20 سانتی‌متری (%15/98 R2=) و بیشترین ضریب تبیین غیرخطی (معادله درجه دوم) بین دمای هوا و دمای خاک مربوط به ساعت 3 بعدظهر و عمق 10 سانتی‌متری (%45/98 R2=) است. بیشترین ضریب تبیین خطی بین پارامترهای هواشناسی (ساعات آفتابی و درصد رطوبت نسبی) و دمای خاک در ساعت 3 بعدظهر و عمق 10 سانتی‌متری دیده شد. هم‌چنین نتایج نشان داد که کمترین ضریب تبیین بین پارامترهای هواشناسی و دمای خاک در عمق 100 سانتی‌متری مشاهده گردید. دمای هوا هم‌بستگی بیشتری با دمای خاک در مقایسه با دو پارامتر دیگر نشان داد. هم‌چنین ضرایب تبیین رگرسیون غیرخطی بیشتر از رگرسیون خطی بود.
مهناز اعرابی، علی‌رضا سفیانیان، مصطفی ترکش اصفهانی،
جلد 17، شماره 63 - ( 3-1392 )
چکیده

خصوصیات فیزیکی شیمیایی خاک، نوع کاربری و پوشش اراضی و فعالیت‌های انسانی بر توزیع مکانی فلزات سنگین تأثیرگذار می‌باشند. بدین منظور مدل طبقه‌بندی و رگرسیون درختی جهت تهیه نقشه توزیع مکانی فلز روی خاک سطحی استان همدان در محیط سامانه اطلاعات جغرافیایی به‌کار گرفته شد. برای ساخت مدل رگرسیون از دو رویکرد استفاده شد. در رویکرد اول 10% از داده‌ها جهت ارزیابی مدل به‌صورت تصادفی انتخاب شده و از داده‌های باقی‌مانده جهت ساخت مدل استفاده شد. در رویکرد دوم از کلیه داده‌ها برای ساخت و ارزیابی مدل استفاده شد. برای برآورد صحت مدل از ضریب تبیین و میانگین مربعات خطا استفاده شد. مدل نهایی شامل 51 گره کلی و 26 گره نهایی(برگ) است. مهم‌ترین پارامترهای مستقل در ساخت مدل CART برای پیش‌بینی توزیع مکانی روی به‌ترتیب اهمیت کربنات کلسیم، شیب، شن، سیلت، کاربری و پوشش اراضی مشخص شدند. مناطق غربی و شمالی استان همدان به‌ترتیب دارای بیشترین و کمترین غلظت عنصر روی بودند. نتایج حاکی از صحت خوب مدل CART به کمک شاخص‌های ضریب تبیین و میانگین مربعات خطا می‌باشد.
منصور برزین، حسین خیرآبادی، مجید افیونی،
جلد 19، شماره 72 - ( 5-1394 )
چکیده

آلودگی خاک و انباشتگی فلزات سنگین در خاک و محصولات کشاورزی یکی از مهم‌ترین مسایل زیست‌محیطی است که زندگی گیاهان، حیوانات و انسان را تهدید می‌نماید. این مطالعه با هدف بررسی آلودگی فلزات سنگین در خاک‌های استان همدان صورت گرفت. تعداد 286 نمونه مرکب خاک سطحی از عمق صفر تا 20 سانتی‌متری از کل استان جمع آوری شد. بعد از آماده‌سازی نمونه‌ها، مقدار کل روی، سرب، مس و نیکل در نمونه‌های خاک توسط اسید نیتریک عصاره‌گیری شد. غلظت کل عناصر سنگین توسط ICP اندازه‌گیری شد. مقادیر فاکتور آلودگی نشان داد که کلاس آلودگی متوسط دارای بیشترین مقدار فراوانی در نمونه‌های برداشت شده می‌باشد و عنصر سرب دارای کلاس آلودگی زیاد (7/0 درصد) است. نقشه‌های پراکندگی فاکتور آلودگی (CF) و شاخص بار آلودگی (PLI) با استفاده GIS آماده شدند. با روی ‌هم‌اندازی نقشه‌های فاکتور آلودگی و شاخص بار آلودگی با نقشه‌های زمین‌شناسی و کاربری اراضی مشخص گردید که غلظت نیکل، سرب، مس و روی تحت کنترل عوامل طبیعی مانند مواد مادری است، ولی فعالیت‌های کشاورزی به‌دلیل مصرف بیش از حد کودهای دامی و شیمیایی می‌تواند باعث افزایش هر چه بیشتر این عناصر در خاک شود.
کژال کاکایی، علیرضا ریاحی بختیاری،
جلد 22، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده

مکان‌های دفن پسماند یکی از مهم‌ترین منابع ورود آلاینده‌ها به محیط‌زیست هستند. در این تحقیق غلظت فلزات Cu، Pb، Ni و Cd و ترکیب آلی بیس فنل A (BPA) در محل دفن پسماند همدان به‌منظور وضعیت محیط‌زیست دفن آن در سال 1393 انجام گردید. 7 نمونه آب (2 نمونه از چشمه و 5 نمونه از چاه)،2 نمونه شیرابه و 15 نمونه خاک از محل دفن پسماند همدان جمع‌آوری شد. بررسی غلظت فلزات (Cu، Pb، Ni و Cd) و ترکیب آلی BPA با دستگاه جذب اتمی شعله‌ای و گاز کروماتوگرافی با طیف سنج جرمی انجام گردید، غلظت فلزات (Cu، Pb، Ni و Cd) در نمونه‌های آب (چاه و چشمه) Pb < Cu < Cd < Ni، نمونه‌های شیرابه Cu < Pb < Ni <Cd  و در نهایت نمونه‌های خاک بدین‌صورت Cd < Cu < Pb < Ni به‌دست آمد. نمونه‌های آب (چاه و چشمه) فقط در یک نمونه آب چاه دستی 7W (نزدیک‌ترین چاه نزدیک دفن) مربوط به ترکیب BPA 35/22 (g/lµ)، نمونه‌های شیرابه پسماند مربوط به غلظت BPA، 3 /103 (g/lµ) و نمونه‌های خاک غلظت ترکیب BPA 52/5 (ng/gdw) به‌دست آمد. غلظت بالای فلزات Ni، Pd و Cd و غلظت بالای ترکیب BPA در نمونه‌های شیرابه، نمونه‌های خاک های محل دفن پسماند و نمونه آب چاه دستی7 W به‌دلیل وجود حجم بالای پسماند‌های الکترونیکی و پسماند‌های پلاستیکی است.

مینا توزنده جانی، علیرضا سفیانیان، نورالله میرغفاری،
جلد 22، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده

در بین عناصر سنگین، آرسنیک به‌عنوان یک عنصر سرطان­زا شناسایی ‌شده است و غلظت­های زیاد آن در اکوسیستم می­تواند یک نگرانی بزرگ برای سلامتی عمومی و محیط ‌زیست ایجاد کند. هدف از این مطالعه، تهیه نقشه­ ریسک آلودگی آرسنیک و احتمال ورود آن به زنجیره غذایی با استفاده از روش­ فازی در بخش مرکزی دشت همدان - بهار است. بدین منظور غلظت آرسنیک در 94 نقطه آب زیرزمینی و 49 نقطه خاک سطحی منطقه، اندازه‌گیری و بررسی شد. فاکتورهای فیزیکی و شیمیایی خاک (درصد رس، مواد آلی و pH)، نقشه احتمال آلودگی خاک، نقشه احتمال آلودگی آب زیرزمینی و نقشه کاربری زمین، به‌عنوان ورودی روش انتخاب شدند. در روش فازی از دو عملگر and و or استفاده شد. جهت استانداردسازی پارامترها نیز توابع خطی فازی استفاده شدند. مقایسه نقشه طبقه‌بندی‌ شده ارزیابی ریسک با استفاده از عملگر and و or نشان می­دهد که نتایج حاصل از عملگر or دارای بیشترین اعتماد است، بنابراین در مناطقی که مقدار غلظت آرسنیک در خاک و آب زیرزمینی بالا است و همچنین پارامترهای فیزیکی و شیمیایی مانند اسیدیته، درصد مواد آلی و درصد رس خاک پایین و کاربری کشاورزی منطقه، دارای محصولاتی با قابلیت جذب بالای فلزات سنگین است، بهتر است از روش فازی با عملگر or استفاده شود.

آزاده قبادی، مهرداد چراغی، سهیل سبحان اردکانی، بهاره لرستانی، هاجر مریخ پور،
جلد 26، شماره 1 - ( 3-1401 )
چکیده

توجه به ارزیابی کیفیت منابع آب زیرزمینی به‌عنوان مهم‌ترین منبع تأمین آب شرب و کشاورزی از اهمیت بسزایی برخوردار است. از این‌رو، مطالعه حاضر با هدف ارزیابی کیفی فلزات سنگین در منابع آب زیرزمینی دشت همدان- بهار انجام یافت. بدین منظور، 120 نمونه آب زیرزمینی از 20 ایستگاه در فصول بهار و تابستان سال 1397 به‌روش مرکب برداشت و مقادیر پارامترهای فیزیکوشیمیایی نمونه‌ها طبق روش استاندارد و محتوی عناصر در نمونه‌ها هم به‌روش طیف‌سنجی پلاسمای جفت‌شده القایی (ICP) خوانده شد. نتایج نشان داد که میانگین غلظت آرسنیک، کادمیم، کروم، مس، آهن، منگنز، نیکل، سرب و روی (میکروگرم در لیتر) در نمونه‌های فصل بهار به‌ترتیب برابر با 5/08، 0/260، 1/05، 2/70، 1/50، 0/490، 1/50، 7/48 و 1/75 و در فصل تابستان نیز به‌ترتیب برابر با 20/7، 0/220، 0/950، 7/12، 1/34، 0/490، 1/29، 8/23 و 2/08 و به¬جز در مورد عنصر آرسنیک در نمونه‌های فصل تابستان، میانگین غلظت همه عناصر در نمونه‌های هر دو فصل کوچک‌تر از حد استاندارد سازمان بهداشت جهانی برای آشامیدن بود. از طرفی میانگین شاخص آلودگی، شاخص آلودگی فلزات سنگین، شاخص ارزیابی فلزات سنگین، شاخص فلزات سنگین و شاخص کیفی در فصل بهار با 7/51-، 9/91، 1/42، 1/42 و 328 به‌ترتیب بیان‌گر سطح کیفی آلودگی کم، اندک، کم، تحت تأثیر اندک و آلودگی متوسط و در فصل تابستان نیز با 5/90-، 10، 3/04، 3/04 و 673 به‌ترتیب بیان‌گر سطح کیفی آلودگی کم، اندک، کم، تحت تأثیر متوسط و آلودگی زیاد بود. با توجه به توان کشت دو بار در سال در منطقه مورد مطالعه و استفاده بی‌رویه از انواع کودها و آفت‌کش‌های شیمیایی، امکان آلوده شدن منابع آب زیرزمینی این منطقه به فلزات سنگین در طولانی‌مدت دور از انتظار نیست. از این‌رو، نسبت به پایش دوره‌ای و منظم منابع آب زیرزمینی دشت همدان-بهار از نظر غلظت فلزات سنگین توصیه می‌شود.

بهناز عطائیان، فاطمه تیموری نیاکان، بختیار فتاحی، وحید زندیه،
جلد 28، شماره 3 - ( 8-1403 )
چکیده

هدف از این پژوهش بررسی اثر آتش‌سوزی مراتع منطقه گنبد همدان بر ذخیره کربن آلی خاک در دو منطقه شاهد و دچار آتش‌سوزی، پس از گذشت سه سال از آتش‌سوزی، و امکان‌سنجی کاربرد سنجش‌ازدور در برآورد غیرمستقیم کربن خاک است؛ ازاین‌رو پس از گذشت 3 سال از زمان وقوع آتش‌سوزی، 20 نمونه خاک سطحی (عمق 10-0 سانتی‌متری) از منطقه آتش‌سوزی‌شده و 20 نمونه از منطقه شاهد (در مجموع 40 نمونه) به‌صورت سیستماتیک - تصادفی برداشت شد. تغییرات میزان کربن آلی، نیتروژن کل، اسیدیته و شوری خاک سطحی بین مناطق شاهد و آتش‌سوزی با استفاده از آزمون t مستقل مورد بررسی قرار گرفته‌است. سپس به‌منظور بررسی رابطه خطی ذخیره کربن‌ آلی خاک با سایر پارامترها از آزمون همبستگی پیرسون در نرم‌افزار SPSS v.26 استفاده شد. نتایج آزمون t مستقل تفاوت معنی‌داری در EC، اسیدیته و کربن آلی خاک دو منطقه شاهد و آتش‌سوزی نشان نداد و تنها میزان نیتروژن کل خاک تفاوت معنی‌داری بین دو منطقه داشته‌است. نتایج در منطقه آتش‌سوزی نشان داد، بین کربن آلی خاک و نیتروژن کل ارتباط مثبت معنی‌داری به میزان 0/830 (0/01>p) و با شاخص لختی خاک ارتباط منفی به میزان 0/727- دیده شده‌است (0/05>p). در منطقه شاهد نیز بین کربن آلی و نیتروژن کل ارتباط مثبت معنی‌داری به میزان 0/627 دیده شد (0/05>p). نتایج پردازش تصاویر لندست 8 (سنجنده OLI-TIRS) در منطقه آتش‌سوزی نشان داد، بین کربن آلی خاک با شاخص روشنایی و شاخص خیسی حاصل از تسلدکپ ارتباط آماری معنی‌داری به‌ترتیب به میزان 0/726- و 0/674 و مؤلفه PC1 حاصل از تجزیه مؤلفه‌های اصلی و 0/724- دیده شد (0/05>p). این نتایج نشان می‌دهد امکان استفاده از تصاویر تسلدکپ برای پیش‌بینی کربن آلی خاک در مناطق آتش‌سوزی وجود دارد.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله علوم آب و خاک دانشگاه صنعتی اصفهان می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | JWSS - Isfahan University of Technology

Designed & Developed by : Yektaweb