جستجو در مقالات منتشر شده


18 نتیجه برای هم‌بستگی

محمدعلی ادریس، حشمت ‌الله خسروی نیا، جواد پوررضا،
جلد 4، شماره 1 - ( 1-1379 )
چکیده

اطلاعات مربوط به 1200 جوجه نر و ماده از 90 گروه پدری به منظور برآورد توارث‌پذیری اندازه‌های بدن و خصوصیات لاشه و روابط ژنتیکی و فنوتیپی آنها، در سه گروه ژنتیکی مشتمل بر مرغ‌های آمیخته بومی با یک نژاد خارجی گوشتی (گروه A)، مرغ‌های بومی که برای دو نسل بر اساس وزن هشت هفتگی تحت انتخاب بوده‌اند (گروه B) و یک گروه شاهد بومی (گروه C) مورد استفاده قرار گرفت. اثر گروه ژنتیکی، جنس و سیستم نگهداری (قفس یا بستر)، اندازه‌های بدن (طول و عرض ساق، و طول، عرض و زاویه سینه) و خصوصیات لاشه (وزن و بازده لاشه، میزان و درصد چربی حفره بطنی نسبت به وزن زنده و وزن لاشه) بررسی شد. آمار مورد نیاز برای اندازه‌های بدن در سن شش هفتگی (زاویه سینه در سن هشت هفتگی)، و آمار مورد نیاز برای خصوصیات لاشه در سن 10 هفتگی جمع‌آوری گردید.

اثر گروه ژنتیکی بر تمام صفات مورد مطالعه (به استثنای عرض ساق پا) معنی‌دار بود (05/0>P) اثر جنس و روش نگهداری بر تغییرات صفات معنی‌‌دار نبود. دامنه تغییرات برآورد توارث‌پذیری اندازه‌های بدن و خصوصیات لاشه وسیع بود، به طوری که خصوصیات ساق پا و سینه دارای کم‌ترین، و صفات مربوط به چربی حفره شکمی واجد بالاترین مقادیر ضریب وراثت‌پذیری بود. هم‌بستگی فنوتیپی بین اندازه‌های بدن، نسبت به هم‌بستگی ژنتیکی عموماً در حد پایین‌تری بود. هم‌بستگی ژنتیکی بین اندازه‌های بدن و خصوصیات لاشه اکثراً معنی‌دار شد.


اشکبوس دهداری، مصطفی مبلی، عبدالمجید رضایی،
جلد 5، شماره 4 - ( 10-1380 )
چکیده

روابط علّی میان صفات گوناگون پیاز و اثر مستقیم و غیرمستقیم آنها بر عملکردهای غده و بذر برای به‌کارگیری در برنامه‌های اصلاحی در مزرعه پژوهشی دانشگاه صنعتی اصفهان در سال 1377 بررسی گردید.

 نتایج نشان داد که هم‌بستگی‌های فنوتیپی و ژنتیکی تقریباً مشابه بودند، به طوری که وزن غده بیشترین هم‌بستگی را با قطر غده و کمترین آن را با شمار روز تا سبز شدن داشت. نتایج رگرسیون مرحله‌ای نشان داد که عرض برگ در فاصله 25 درصد از غلاف، طول و وزن خشک برگ بهترین تخمین‌زننده سطح برگ هستند؛ قطر غده، طول غده، ارتفاع بوته و شمار روز تا رسیدگی مهم‌ترین صفات تبیین کننده تغییرات عملکرد غده‌اند؛ شمار گلچه‌های بارور شده بهترین بیانگر صفت تغییرات وزن بذر می‌باشند؛ و وزن، قطر و حجم غده مهم‌ترین صفات توجیه کننده تغییرات شمار مریستم روی صفحه ساقه حقیقی به حساب می‌آیند. تجزیه ضرایب مسیر نشان داد که قطر غده بیشترین اثر مستقیم و مثبت را بر عملکرد غده دارد، و اثر غیرمستقیم ارتفاع بوته از طریق قطر غده بر آن شایان توجه است. شمار گلچه‌های بارور شده در بوته بیشترین اثر مستقیم و شمار گل‌آذین در بوته نیز بیشترین اثر غیرمستقیم را از طریق شمار گلچه‌های بارور بر وزن بذر داشت.


حمیدعلی‌پور، عبدالمجید رضایی، سیدعلی‌ محمد میرمحمدی میبدی ، مسعود طاهری،
جلد 5، شماره 4 - ( 10-1380 )
چکیده

این پژوهش به منظور بررسی تنوع ژنتیکی 270 ژنوتیپ سویا، از نظر الگوهای الکتروفورتیک پروتئین دانه و ارتباط آنها با برخی از ویژگی‌های دانه مانند درصد روغن، درصد پروتئین، برخی از ترکیبات شیمیایی و وزن صد دانه انجام شد. از میان روش‌های الکتروفورز، غلظت‌های 10 و 5/4 درصد اکریلامید به ترتیب برای ژل‌های اصلی و پایه، غلظت 5/13 میلی‌گرم در میلی‌لیتر بافر استخراج عصاره پروتئین، 10 میکرولیتر تزریق نمونه در داخل چاهک‌های ژل، 5/2 میلی‌آمپر و دو ساعت رنگ‌آمیزی، مناسب‌ترین تلفیق برای به دست آوردن نوارهای واضح و جداگانه پروتئینی تشخیص داده شد. نتایج الکتروفورز پروتئین‌ها، 30 نوار را بر مبنای حرکت نسبی روی ژل آشکار ساخت، که تنها پنج عدد از آنها در میان ژنوتیپ‌ها چند شکلی نشان دادند. به طور کلی، هشت الگوی متفاوت الکتروفورتیک در میان ژنوتیپ‌ها تشخیص داده شد. تجزیه خوشه‌ای ژنوتیپ‌ها بر پایه ارزیابی کیفی نوارهایی که چند شکلی نشان دادند آنها را در هشت گروه و تجزیه خوشه‌ای نوارهای متغیر در ژنوتیپ‌ها آنها را در سه گروه جداگانه دسته‌بندی کرد. ضریب تطابق ساده میان نوارهای با حرکت 5/2 و 5/49 درصد برابر صفر بود، که بیانگر عدم ظهور هم‌زمان این دو نوار با هم می‌باشد. احتمالاً این نوارها توسط یک ژن کنترل می‌گردند، که در ژنوتیپ‌های هموزیگوت غالب و مغلوب به صورت یک نوار منفرد ظاهر شده و موقعیت متفاوتی را روی ژل پیدا می‌کنند. اختلاف میان الگوهای پروتئینی از نظر درصد پروتئین و درصد روغن دانه معنی‌دار بود. ضرایب هم‌بستگی میان نوارهای پروتئینی متغیر در ژنوتیپ‌ها و صفات مورد بررسی نشان داد که نوارهای پروتئینی با حرکت نسبی 5/3 و 5/49 درصد به ترتیب دارای هم‌بستگی مثبت و معنی‌دار با درصد پروتئین و فسفر دانه می‌باشند. ژنوتیپ‌های الگوهای پروتئینی دارای نوار با حرکت نسبی 5/49 درصد، بیشترین درصد فسفر دانه را داشتند. رنگ ناف دانه ژنوتیپ‌های حاوی نوار پروتئینی با حرکت نسبی 52 درصد سیاه بود.
فرشید نوربخش، احمد جلالیان، حسین شریعتمداری،
جلد 7، شماره 3 - ( 7-1382 )
چکیده

گنجایش تبادل کاتیونی (CEC) از مهم‌ترین ویژگی‌های شیمیایی خاک است که کیفیت خاک‌ها را از جنبه‌های مختلف تحت تأثیر قرار می‌دهد. CEC در برآورد پتانسیل خطر فلزات سنگین و برخی آلاینده‌های آلی کاتیونی نیز مؤثر است، و یکی از مهم‌ترین پارامتر‌های ورودی در بسیاری از مدل‌های کامپیوتری، از جمله مدل EPIC است. روش‌های آزمایشگاهی که در اندازه‌گیری این ویژگی به کار می‌روند معمولاً وقت‌گیر و مشکل‌اند. از این رو، داشتن مدلی که بتواند CEC خاک را از روی دیگر ویژگی‌های خاک تخمین بزند ضروری است. در این پژوهش رابطه CEC (به عنوان متغیر تابع) با درصد اندازه ذرات، درصد مواد آلی و pH خاک (به عنوان متغیرهای مستقل) بررسی گردید. این بررسی با استفاده از اطلاعات 464 نمونه خاک از افق‌های مختلف صورت گرفت. نتایج نشان داد CEC خاک‌ها با درصد شن هم‌بستگی معکوس (*** 389/0- = r)، و با درصد مواد آلی (*** 772/0= r)، درصد رس (*** 391/0= r) و درصد سیلت (*** 233/0= r) هم‌بستگی مستقیم دارد. میان CEC و pH خاک‌ها ارتباط معنی‌داری دیده نشد. جدا سازی خاک‌ها به افق‌های A، B و C نشان داد سهم رس و مواد آلی در CEC افق‌های مختلف یکسان نیست. جدا کردن خاک‌های اریدی‌سول و انجام هم‌بستگی‌های چند متغیره، در مقایسه با کل خاک‌ها، تخمین دقیق‌تری به دست نیاورد. جدا سازی خاک‌های اسیدی و انجام هم‌بستگی‌های چند متغیره نشان داد که در این خاک‌ها ماده آلی مهم‌ترین عامل مؤثر بر CEC خاک است.
مرجان خلیلی ماهانی، بیژن حاتمی، حسین سیدالاسلامی، عبدالمجید رضایی، بهرام حیدری،
جلد 8، شماره 4 - ( 10-1383 )
چکیده

به منظور بررسی ارتباط صفات بیولوژیک با تعداد تخم‌گذاری افراد ماده در میزبان‌های مختلف و ارزیابی هم‌بستگی بین صفات، مراحل نابالغ و بالـغ سوسـک برگ‌خوار نارون (Xanthogaleruca luteola (M در شـرایط آزمایشگـاهی(درجـه حـرارت 2±25 درجه سانتی‌گراد، رطوبت5 ±70 در صد و دوره نوری 16 ساعت روشنایی و 8 ساعت تاریکی) پرورش یافتند. میزبان‌ها شامل برگ‌های نارون وسک (Ulmus carpinifolia)، نارون چتری (U .c. var. umbraculifera)، نارون مجنون(U. glabra var. pendula) و درخت تا (Celtis caucasica) در دو فصل بهار و تابستان بودند. صفات بیولوژیک مورد مطالعه شامل طول دوران لاروی سن اول ،دوم و سوم، درصد تلفات مراحل سه سن لاروی، طول دوره پیش شفیرگی ، طول دوره شفیرگی ، طول عمر حشرات کامل نر و ماده و طول دوره پیش از تخم‌ریزی بودند. بررسی رابطه بین صفات بیولوژیک با تعداد تخم گذاشته شده توسط افراد ماده، با استفاده از رگرسیون مرحله‌ای به روش گزینش پیش‌رونده انجام شد. هم‌بستگی بین صفات نیز در میزبان‌های مختلف و در هر دو فصل محاسبه و مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که تعداد تخم گذاشته شده توسط افراد ماده سوسک برگ‌خوار نارون اغلب تحت تأثیر برخی متغییرهای خاص مانند طول دوره لاروی سن دوم و سوم، طول دوره پیش از تخم‌ریزی و طول عمر حشرات نر قرار می‌گیرد، که در میزبان‌های مختلف و در فصول مختلف، این صفات متفاوت‌ هستند.
محمد مرادی، عبدالمجید رضائی، احمد ارزانی،
جلد 9، شماره 1 - ( 1-1384 )
چکیده

این پژوهش به منظور تجزیه و تحلیل هم‌بستگی‌های بین عملکرد دانه، اجزای عملکرد، طول دوره رشد رویشی وطول دوره پرشدن دانه در 12 رقم یولاف در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی در 3 تکرار در سال‌های زراعی 82- 1380 اجرا گردید. هم‌بستگی عملکرد دانه در واحد سطح با تعداد پنجه بارور در متر مربع(77/0)، تعداد دانه در خوشه(51/0) و طول دوره پر شدن دانه(66/0) مثبت و معنی‌دار بود. در بین صفات مورد بررسی، تعداد خوشه در متر مربع و تعداد دانه در خوشه بیشترین اثر مستقیم را بر عملکرد دانه نشان دادند (به ترتیب 68/0 و30/0). هم‌چنین طول دوره پر شدن دانه بیشترین اثر مستقیم را بر تعداد دانه درخوشه و وزن هزار دانه داشت (به ترتیب 82/0 و 80/0) که از هم‌بستگی‌های آن با تعداد دانه در خوشه(42/0) و وزن هزار دانه(35/0) نیز بیشتر بود. ولی منفی بودن اثر غیرمستقیم آن از طریق سایر صفات سبب کم شدن مقدار این ضرایب هم‌بستگی گردید. با توجه به نتایج تجزیه علیت، تعداد خوشه در متر مربع و تعداد دانه در خوشه بیشترین سهم را در تبیین تغییرات عملکرد دانه دارا بودند. با توجه به اثر مستقیم طول دوره پر شدن دانه بر تعداد دانه در خوشه و وزن هزار دانه و این‌که بیشترین مقدار ماده خشک در یولاف در طول این دوره تولید می‌شود، می‌توان از این صفات به عنوان معیار انتخاب در برنامه‌های به‌نژادی یولاف و تولید ارقام پر محصول استفاده نمود.
ابوذر ابوذری گزافرودی، رحیم هنرنژاد، محمدحسین فتوکیان، علی اعلمی،
جلد 10، شماره 2 - ( 4-1385 )
چکیده

به منظور بررسی تجزیه علّیت و میزان هم‌بستگی بین 16 صفت کمّی, تعداد 49 رقم برنج ایرانی و خارجی انتخاب شد و در مزرعه آزمایشی آموزشکده کشاورزی تنکابن در قالب طرح لاتیس مربع با دو تکرار، مورد مطالعه قرار گرفت. تجزیه واریانس داده‌ها نشان داد که ژنوتیپ‌های مورد مطالعه از نظر صفات بررسی شده دارای اختلاف معنی‌دار هستند. بررسی ضرایب هم‌بستگی فنوتیپی و ژنتیکی نشان داد که شمار ساقه بارور، تعداد کل پنجه و تعداد دانه در خوشه با عملکرد دانه دارای هم‌بستگی مثبت و معنی‌داری بودند. هم‌چنین تجزیه هم‌بستگی از طریق روش علّیت نشان داد که تعداد ساقه بارور دارای بیشترین اثر مستقیم بر عملکرد است. علاوه بر آن تعداد دانه در خوشه و وزن صد دانه نیز اثر مستقیم زیادی بر عملکرد داشتند. بنابراین برای گزینش ژنوتیپ برتر از نظر عملکرد، انتخاب مستقیم برای صفات فوق پیشنهاد می‌شود.
آسیه سیاه‌مرگویی، محمدحسن راشد محصل، مهدی نصیری ‌محلاتی، محمد بنایان‌اول، حمـید رحیمیان‌ مشهدی،
جلد 10، شماره 3 - ( 7-1385 )
چکیده

این پژوهش در سال زراعی 1382 در یکی از مزارع چغندرقند دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد انجام شد. به منظور توصیف الگوهای تغییرات مکانی و تراکم علف هرز سلمه‌تره، تاجریزی‌سیاه، تاج‌خروس، خرفه، سوروف و پیچک به عنوان مهم‌ترین علف‌های هرز یک‌ساله و چندساله رایج در مزارع چغندرقند از روش‌های ژئواستاتیستیک استفاده شد. نمونه‌برداری به روش سیستماتیک در فواصل نمونه‌برداری 7 متر× 7 متر و کادرهای 5/0 متر× 5/0 متر، در سه مرحله، قبل از تیمار پس‌رویشی، بعد از تیمار پس‌رویشی و قبل از برداشت انجام گرفت. پیوستگی تغییرات مکانی متغیرها، با استفاده از توابع واریوگرام بررسی و نقشه‌های توزیع و پراکنش گونه‌ها ترسیم شد. واریوگرام‌ها نشان دادند که تغییرات کلیه متغیرها تصادفی نبوده است. بیشترین دامنه ‌‌تأثیر مربوط به تاجریزی‌سیاه با 7/142 متر در مرحله اول نمونه‌برداری و کمترین دامنه‌تأثیر مربوط به خرفه با 5/1 متر در مرحله اول نمونه‌برداری به ‌دست آمد. قوی‌ترین هم‌بستگی مکانی در تاج‌خروس، در مرحله سوم نمونه‌برداری و کمترین هم‌بستگی مکانی مربوط به تاجریزی‌سیاه در مرحله اول نمونه‌برداری بود. نقشه‌های توزیع مکانی، توزیع لکه‌ای علف هرز را تأیید کرد. یک لکه علف هرز از یک نقطه پرتراکم تشکیل شده که به تدریج به سمت حاشیه از تراکم آن کاسته می‌شود. اکثر لکه‌ها در جهت ردیف‌های کاشت و آبیاری کشیدگی داشتند و ساختار لکه‌ها نیز در طی فصل رشد تغییر کرد. داشتن هر گونه اطلاعاتی پیرامون توزیع علف‌های‌هرز در مزارع می‌تواند در بهبود تصمیم‌گیری‌هایی مانند، کاربرد علف‌کش‌ها، انتخاب نوع علف‌کش یا مقدار کاربرد علف‌کش، مفید واقع شود. هم‌چنین داشتن چنین اطلاعاتی می‌تواند در طراحی بهتر برنامه‌های کنترل علف‌های‌هرز نیز مفید باشد.
محمدرضا جزائری نوش‌آبادی، عبدالمجید رضائی،
جلد 11، شماره 1 - ( 1-1386 )
چکیده

این مطالعه با هدف بررسی روابط بین صفات فنولوژیک، مرفولوژیک و فیزیولوژیک و تأثیر آنها بر عملکرد دانه 20 ژنوتیپ یولاف، تحت دو تیمار آبیاری بر مبنای 3±70 و 3±130 میلی‌متر تبخیر از تشت تبخیر کلاس A در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه صنعتی اصفهان در سال زراعی 82-1381 انجام شد. در هر دو رژیم رطوبتی عملکرد دانه با شاخص برداشت و میزان آب نسبی برگ (RWC) هم‌بستگی مثبت و معنی‌دار و با تعداد روز تا خوشه‌دهی هم‌بستگی منفی و معنی‌داری داشت. ضمن این‌که هم‌بستگی آن با ارتفاع بوته در مرحله رسیدگی در شرایط بدون تنش رطوبتی مثبت و معنی‌دار شد. تجزیه به عامل‌ها در هر دو محیط سه عامل را معرفی نمود که عامل‌های عملکرد، فنولوژیک و مخزن نام‌گذاری شدند. تجزیه رگرسیون مرحله‌ای برای عملکرد دانه در هر دو شرایط رطوبتی شاخص برداشت را به عنوان اولین متغیر شناسایی کرد. در مرحله دوم در محیط بدون تنش ارتفاع بوته و در شرایط تنش میزان آب نسبی برگ وارد مدل شدند و به همراه شاخص برداشت جمعاً 64% و 66% از تغییرات عملکرد دانه را توجیه نمودند. نتایج حاصل از تجزیه ضرایب مسیر بر اساس ضرایب هم‌بستگی ژنتیکی بین عملکرد دانه با شاخص برداشت و اجزای عملکرد (تعداد خوشه در متر مربع، تعداد دانه در خوشه و وزن دانه) نشان داد که در هر دو رژیم رطوبتی شاخص برداشت بیشترین اثر مستقیم مثبت را بر عملکرد دانه داشت. بالاترین اثر غیر مستقیم منفی در شرایط بدون تنش و تنش رطوبتی به ترتیب مربوط به تعداد خوشه در واحد سطح و شاخص برداشت از طریق تعداد دانه در خوشه بود.
محمد صالحی، علی حق نظری، فرید شکاری، حامد بالسینی،
جلد 11، شماره 41 - ( 7-1386 )
چکیده

به منظور بررسی روابط بین صفات مختلف در20 ژنوتیپ عدس (Lens culinaris Medik) این آزمایش در سال 1383 در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی در 3 تکرار در مزرعه پژوهشی دانشکده کشاورزی دانشگاه زنجان به اجرا درآمد. تجزیه واریانس صفات اندازه‌گیری شده نشان داد که بین ارقام از لحاظ اکثر صفات به‌جز تعداد شاخه‌های فرعی اولیه اختلاف معنی‌داری وجود داشت. تجزیه هم‌بستگی صفات نشان داد که عملکرد دانه با صفات شاخص برداشت، تعداد دانه در بوته، تعداد غلاف در بوته و تعداد شاخه‌های فرعی اولیه هم‌بستگی مثبت و معنی‌داری را دارد. نتایج حاصل از تجزیه به عامل‌ها نشان داد که صفات مربوط به عامل دوم شامل تعداد شاخه فرعی اولیه، تعداد غلاف در بوته، تعداد دانه در بوته، عرض بوته و عملکرد دانه به عنوان صفات مهم دخیل در عملکرد دانه در عدس می‌باشند و تجزیه کلاستر بر اساس کلیه صفات ژنوتیپ‌ها را به 4 گروه با عملکرد بالا، نسبتاً بالا، متوسط و پایین تقسیم بندی نمود.
وحیده نرجسی، حسن زینالی خانقاه، عباسعلی زالی،
جلد 11، شماره 41 - ( 7-1386 )
چکیده

سی رقم سویا از گروه‌های رسیدگی متفاوت، در سال زراعی 83 ، در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه تهران واقع در کرج در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با چهار تکرار به منظور بررسی رابطه ژنتیکی برخی از صفات مهم زراعی و ارتباط آنها با عملکرد دانه مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که ارقام از نظر صفات مورد بررسی اختلاف معنی‌داری داشتند که دلالت بر وجود تنوع ژنتیکی بین ارقام دارد. صفات تعداد غلاف دربوته، تعداد دانه در بوته و وزن صد دانه (اجزای عملکرد) به ترتیب هم‌بستگی مثبت ومعنی داری را با عملکرد دانه داشتند. در مدل رگرسیون چند گانه، حدود 6/85 درصد تغییرات عملکرد دانه به عنوان متغیر وابسته توسط صفات شاخص برداشت، عملکرد بیولوژیکی، درصد پروتئین و تعداد دانه در بوته توجیه گردید، که اهمیت شاخص برداشت بیش از صفات دیگر بود. طبق نتایج تجزیه علیت بیشترین وکمترین اثر مستقیم و مثبت بر عملکرد دانه به ترتیب مربوط به صفت شاخص برداشت (54/0=P) و درصد پروتئین (008/0=P) بود. بنابراین شاخص برداشت را می توان به عنوان معیار گزینش در برنامه‌های اصلاحی برای بهبود عملکرد دانه مورد استفاده قرار داد. طبق نتایج تجزیه به عامل‌ها، پنج عامل مستقل از هم، مجموعا" 2/80 درصد از تغییرات کل داده‌ها را توجیه نمودند. عامل اول، 21/28 درصد از واریانس کل را توجیه نمود و به عنوان عامل فنولوژیکی نام‌گذاری شد.
معصومه یوسفی‌آذر، عبدالمجید رضایی،
جلد 11، شماره 42 - ( 10-1386 )
چکیده

  این مطالعه با هدف ارزیابی پتانسیل تحمل به خشکی در 23 لاین 2:4 F گندم حاصل از تلاقی دو رقم ویرمارین (حساس به خشکی) و سرداری (مقاوم به خشکی) انجام شد. آزمایش در قالب دو طرح بلوک کامل تصادفی با سه تکرار در دو سطح آبیاری پس از 3±70 و 3±120 میلی­متر تبخیر از تشت تبخیر کلاس A در سال 1383 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان اجرا گردید. شاخص­های تحمل و حساسیت به خشکی برای عملکرد محاسبه و تجزیه به مؤلفه­های اصلی نیز بر اساس آنها انجام شد. شاخص‌ تحمل هامبلین و رزیل با شاخص حساسیت به خشکی فیشر و مورر هم‌بستگی مثبت و معنی‌داری داشت. هم‌بستگی این دو شاخص با عملکرد در شرایط تنش و مؤلفه اصلی اول منفی بود. مقدار بالای این مؤلفه ژنوتیپ­های با حساسیت کم را معرفی کرد. هم‌بستگی مؤلفه اول با شاخص­های میانگین تولید، میانگین هندسی عملکرد، شاخص تحمل به تنش و میانگین‌ هارمونیک عملکرد، مثبت و بالا بود. ژنوتیپ شماره 2 در شرایط بدون تنش عملکرد بالایی داشت و با وجود حساسیت بالایی که به تنش نشان داد، از نظر این شاخص­ها به­عنوان ژنوتیپ برتر معرفی شد. ژنوتیپ­های شمـاره 4، 17، 11 و 14 عملکرد بالایی در شرایط تنش داشتند و از نظر شاخص­ها نیز به­عنوان ژنوتیپ برتر معرفی شدند.


منیژه سبکدست، فرنگیس خیال‌پرست،
جلد 11، شماره 42 - ( 10-1386 )
چکیده

  این تحقیق به منظور تعیین روابط میان عملکرد دانه و اجزای عملکرد با استفاده از 30 رقم لوبیا، در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با چهار تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه تهران به اجرای درآمد. در مجموع 18 صفت مربوط به رشد رویشی و زایشی و اجزای عملکرد مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج تجزیه واریانس ساده نشان داد که ارقام از نظر صفات مورد بررسی اختلاف معنی‌داری دارند که دلالت بر وجود تنوع ژنتیکی بین آنها می‌نماید. صفات وزن غلاف، تعداد غلاف، تعداد دانه در غلاف، عملکرد بیولوژیک، تعداد روز تا رسیدگی و تعداد روز تا گل‌دهی با عملکرد دانه هم‌بستگی مثبت و معنی‌دار داشته و ضریب هم‌بستگی بین عملکرد دانه با بقیه صفات معنی‌‌دار نبود. تجزیه رگرسیون گام به گام نشان داد که حداکثر اختلاف عملکرد دانه را می‌توان به تعداد غلاف، تعداد دانه در بوته، وزن صد دانه و طول غلاف نسبت داد. لذا از این چهار صفت برای انجام تجزیه علیت استفاده شد. نتایج تجزیه علیت نشان داد که بیشترین اثر مستقیم و مثبت بر عملکرد دانه مربوط به تعداد دانه در بوته و کمترین آن مربوط به تعداد غلاف است. تجزیه عامل‌ها سه عامل را استخراج کرد که 7/78 درصد از تغییرات کل داده‌ها را توجیه کرد. عامل اول در مجموع 47/52 درصد است که تغییرات داداه‌های اولیه را توجیه کرد و عاملی مهم‌تر از سایر عوامل می‌باشد. این عامل شامل وزن غلاف، عملکرد بیولوژیک، عملکرد دانه و تعداد غلاف در بوته بود. این عامل به عنوان عامل عملکرد و اجزای عملکرد نام‌گذاری ‌شد.


مهدی رمضانی، حبیب ا... سمیع زاده لاهیجی، حسن ابراهیمی کولابی، علی کافی قاسمی،
جلد 12، شماره 45 - ( 7-1387 )
چکیده

به‌منظور مطالعه صفات زراعی و مرفولوژیکی هیبریدهای ذرت در منطقه همدان سینگل کراس‌های زودرس 108, 301، متوسط رس 604، 647 و تری وی کراس 647 و دیررس 704، 711 در مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی همدان در خرداد 1384 در قالب طرح بلوک کامل تصادفی در سه تکرار مورد کشت قرار گرفتند و 33 صفت مورفولوژیکی و فنولوژیکی با استفاده از 10 بوته تصادفی از دو خط وسط با رعایت اثر حاشیه یادداشت برداری گردید. بیشترین عملکرد دانه متعلق به هیبرید SC 647 و کمترین عملکرد مربوط به رقمSC 301 بود. عملکرد دانه بیشترین هم‌بستگی را با صفت وزن بلال بدون غلاف دارا بود. استفاده از تجزیه به عامل ها به همراه دوران واریماکس نشان داد که 4 عامل مستقل، مجموعاً 03/98 درصد از تغییرات کل داده‌ها را توجیه کردند. بر اساس نمودار پراکنش حاصل از دو عامل اصلی اول که عامل های خصوصیات فنولوژیکی و عملکرد نام‌گذاری شدند، رقم سینگل کراس 704 به‌عنوان رقمی که دارای ببشترین عملکرد علوفه بوده و از نظر شاخص های فیزیولوژیکی نیز برترین بوده و رقم سینگل کراس 647 به‌عنوان رقمی با بیشترین عملکرد دانه و قطر بلال و تعداد دانه در ردیف بود، تشخیص داده شد.
مهدی بیات، بابک ربیعی، محمد ربیعی، علی مومنی،
جلد 12، شماره 45 - ( 7-1387 )
چکیده

به منظور مطالعه روابط بین عملکرد دانه و برخی از صفات مهم زراعی در کلزا به عنوان کشت دوم در مزارع برنج، چهارده رقم کلزای بهاره در قالب طرح بلوکی با سه تکرار، در مزرعه تحقیقاتی مؤسسه برنج کشور (رشت) در سال زراعی 85-84 کشت شدند. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که بین ارقام، از نظر اکثر صفات مورد مطالعه اختلاف معنی‌داری وجود دارد. وراثت‌پذیری عمومی صفات از حداقل 29/0 برای طول خورجین در شاخه‌های فرعی تا 99/0 برای روز تا رسیدگی متغیر بود. با محاسبه ضریب تغییرات ژنتیکی و فنوتیپی مشاهده شد که کمترین تنوع مربوط به روز تا رسیدگی و بیشترین تنوع مربوط به تعداد خورجین در شاخه‌های فرعی بود. هم‌چنین پیشرفت ژنتیکی مورد انتظار با اعمال شدت گزینش 5 درصد از 68/3 درصد (25/0 سانتی‌متر) برای طول خورجین در شاخه اصلی تا 46/31 درصد (58/915 کیلوگرم در هکتار) برای عملکرد دانه متغیر بود. نتایج به دست آمده از برآورد ضرایب هم‌بستگی ژنوتیپی بین صفات نشان داد که بین عملکرد دانه با تعداد شاخه‌های فرعی، تعداد خورجین در شاخه‌های اصلی و فرعی، طول خورجین در شاخه‌های فرعی، قطر خورجین در شاخه‌های اصلی و فرعی، وزن هزار دانه و درصد روغن مثبت و معنی‌دار و بین عملکرد دانه با روز تا 90 درصد گل‌دهی و روز تا رسیدگی هم‌بستگی منفی و معنی‌داری وجود دارد. انجام تجزیه علیت روی هم‌بستگی‌های ژنوتیپی بین عملکرد دانه به عنوان متغیر وابسته و سایر صفات به عنوان متغیرهای مستقل نشان داد که وزن هزار دانه و تعداد خورجین در شاخه‌های فرعی دارای اثر مستقیم مثبت و بالا و روز تا 90 درصد گل‌دهی دارای اثر مستقیم منفی و پایینی روی عملکرد دانه بود. به این ترتیب برای اصلاح عملکرد دانه در کلزا به عنوان کشت دوم در مزارع برنج می‌توان گزینش‌های غیر مستقیمی از طریق افزایش وزن هزار دانه و تعداد خورجین در شاخه‌های فرعی انجام داد.
علی اکبر سبزی‌پرور، حسین طبری، علی آیینی،
جلد 14، شماره 52 - ( 4-1389 )
چکیده

دمای خاک یکی از متغیرهای مهم در مطالعات هیدرولوژی، هواشناسی کشاورزی و اقلیم شناسی می باشد. با توجه به این که دمای خاک فقط در ایستگاه های سینوپتیک کشور اندازه گیری می گردد، کمبود آن در نقاط فاقد ایستگاه یکی از چالش های بزرگ در بسیاری از مطالعات مرتبط با علوم کشاورزی است. در این تحقیق، با استفاده از داده های یک دوره 10 ساله (2005-1996) دمای هوا، تابش خورشیدی، بارندگی، رطوبت نسبی هوا، فشار بخار آب، سرعت باد و فشار هوا در هشت ایستگاه منتخب هواشناسی (ساری، رشت، تبریز، ارومیه، اصفهان، شیراز، زاهدان و یزد)، روابطی تجربی جهت تخمین دمای روزانه خاک در اعماق 5، 10، 20، 30، 50 و 100 سانتی‌متری برای چهار اقلیم متفاوت، پیشنهاد شده است. روابط تجربی با استفاده از رگرسیون های چند متغیره بین دمای خاک به عنوان متغیر وابسته و بقیه متغیرهای روزانه هواشناسی ( به عنوان متغیرهای مستقل) استخراج و بر حسب معیارهای آماری دسته بندی شدند. نتایج تحقیق نشان داد که روابط پیشنهادی در سطح معنی داری جهت تحمین دمای خاک در عمق ها و اقلیم های مورد نظر قابل اعتماد می باشند (برای لایه‌های سطحی خاک با 94/0 < 2R و برای لایه های عمیق با 69/0 < 2R). هم‌چنین نشان داده شد که اهمیت تأثیر متغیرهای هواشناسی بر دمای خاک در اقلیم‌های مختلف، یکسان نمی باشد. از بین متغیرهای مورد مطالعه، میانگین روزانه دمای هوا در هر چهار اقلیم، بیشترین هم‌بستگی معنی دار را با دمای خاک نشان داد (به طور متوسط با 91/0 < 2R برای اقلیم گرم نیمه خشک، الی 85/0 < 2R برای اقلیم مرطوب). نتایج هم‌چنین نشان داد که با افزایش عمق خاک، ضرایب تعیین به طور قابل ملاحظه (تا حد 36 درصد) کاهش می یابند. در این تحقیق رفتار آماره‌های اعتبار سنجی روابط پیشنهادی در عمق های مختلف و در هر یک از اقلیم-های مورد مطالعه نیز بحث می گردد.
علی رحیمی خوب، پریسا صابری، سید محمود رضا بهبهانی ، محمدهادی نظری فر،
جلد 15، شماره 56 - ( 4-1390 )
چکیده

در این تحقیق روش آماری سنجش از دور برای برآورد تابش خورشید رسیده به زمین با استفاده از داده‌های تصاویر ماهواره نوا سنجنده AVHRR برای منطقه جنوب شرق تهران واسنجی و ارزیابی شد. اساس این روش بر هم‌بستگی خطی بین شاخص ابر برآورد شده از تصاویر ماهواره‌ای و شاخص صافی هوای اندازه‌گیری شده در ایستگاه هواشناسی است. هم‌چنین یک مدل هم‌بستگی چند متغیره برای تبدیل داده‌های پنج باند ماهواره نوا و تابش بیرون زمینی به تابش رسیده به زمین تدوین و با روش آماری بالا مقایسه شد. نتایج نشان داد، مدل هم‌بستگی چند متغیره با ضریب تعیین (R2) و جذر میانگین مربع خطا (RMSE) به ترتیب مساوی 93/0 و 8/5 درصد در مقایسه با روش آماری، با دقت زیادتری تابش رسیده به زمین را برآورد می‌کند.
نصرالدین پارسافر ، صفر معروفی،
جلد 16، شماره 62 - ( 12-1391 )
چکیده

در این پژوهش روابط رگرسیونی خطی و درجه دوم بین پارامترهای هواشناسی (دمای هوا، رطوبت نسبی و ساعات آفتابی) و دما در اعماق خاک (5، 10، 20، 30، 50 و 100 سانتی‌متری) در ایستگاه هواشناسی همدان (دوره سال‌های میلادی 1992-2005) بررسی گردید. داده‌های دمای خاک در هر روز در ساعت 3 صبح، 9 صبح و 3 بعدظهر اندازه‌گیری و به‌کار گرفته شد و نرم‌افزار Excel جهت بررسی هم‌بستگی بین پارامترهای هواشناسی و دمای خاک استفاده گردید. نتایج نشان داد که بیشترین ضریب تبیین خطی بین دمای هوا و دمای خاک مربوط به ساعت 3 بعدظهر و عمق 20 سانتی‌متری (%15/98 R2=) و بیشترین ضریب تبیین غیرخطی (معادله درجه دوم) بین دمای هوا و دمای خاک مربوط به ساعت 3 بعدظهر و عمق 10 سانتی‌متری (%45/98 R2=) است. بیشترین ضریب تبیین خطی بین پارامترهای هواشناسی (ساعات آفتابی و درصد رطوبت نسبی) و دمای خاک در ساعت 3 بعدظهر و عمق 10 سانتی‌متری دیده شد. هم‌چنین نتایج نشان داد که کمترین ضریب تبیین بین پارامترهای هواشناسی و دمای خاک در عمق 100 سانتی‌متری مشاهده گردید. دمای هوا هم‌بستگی بیشتری با دمای خاک در مقایسه با دو پارامتر دیگر نشان داد. هم‌چنین ضرایب تبیین رگرسیون غیرخطی بیشتر از رگرسیون خطی بود.

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله علوم آب و خاک دانشگاه صنعتی اصفهان می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | JWSS - Isfahan University of Technology

Designed & Developed by : Yektaweb