7 نتیجه برای ویژگیهای خاک
فرشید نوربخش، شاپور حاج رسولیها، گیتی امتیازی،
جلد 5، شماره 3 - ( 7-1380 )
چکیده
شدت فعالیت آنزیم اورهآز نقش مهمی در کاربرد مؤثر کود اوره و ارزیابی آسیبهای بالقوه زیست محیطی دارد. در این پژوهش فعالیت آنزیم اورهآز در 20 خاک گوناگون از مناطق خشک و نیمه خشک استان اصفهان اندازهگیری شد، تا همبستگی آن با برخی از ویژگیهای مهم فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیک خاک تعیین گردد. نمونهبرداری از خاک به دو روش استریل و غیراستریل انجام شد، و ویژگیهای مورد نظر در آنها معین گردید. دامنه فعالیت آنزیم اورهآز برای خاکهای مورد بررسی 3/5-2/79 میکروگرم آمونیوم آزاد شده به ازای یک گرم خاک، در دو ساعت انکوباسیون تعیین شد.
نتایج حاصل از بررسی همبستگیهای خطی نشان داد که از میان ویژگیهای خاک، درصد کربن آلی با فعالیت آنزیم اورهآز بیشترین همبستگی را دارد (***899/0=r). میان فعالیت آنزیم اورهآز و درصد هیچ یک از ذرات شن، سیلت و رس همبستگی معنیداری دیده نشد. فعالیت آنزیم اورهآز و درصد نیتروژن کل خاک همبستگی بسیار معنیداری با یکدیگر داشتند (***797/0=r). همچنین، فعالیت اورهآز با هدایت الکتریکی عصاره اشباع نیز به طور معکوس همبستگی معنیدار نشان داد (*499/0-=r)، لیکن با نسبت جذب سدیم (pH ، (SAR درصد آهک و ظرفیت تبادل کاتیونی همبستگی معنیداری به دست نیامد. میان جمعیت کل باکتریها (باکتریهای رشد یافته در محیط آگار مغذی) و قارچها (قارچهای رشد یافته در محیط پوتیتو دکستروزآگار) با فعالیت آنزیم رابطه معنیداری وجود نداشت، ولی شمار باکتریهای رشد یافته در محیط اوره آگار، با فعالیت آنزیم اورهآز همبستگی معنیدار نشان دادند (*47/0=r). نتیجه بررسی همبستگیهای چندمتغیره گام به گام نشان داد که پس از ورود درصد کربن آلی به مدل، پارامترهای دیگر نمیتوانند به ضریب همبستگی مدل بیافزایند. بنابراین، مدل به صورت یک متغیره خواهد بود. به طور کلی، نتایج نشان میدهد که مهمترین عامل کنترل کننده فعالیت آنزیم اورهآز در خاکهای مورد آزمایش درصد کربن آلی خاک است.
جواد زمانی بابگهری، مجید افیونی، امیرحسین خوشگفتارمنش، حمیدرضا عشقی زاده،
جلد 14، شماره 54 - ( 10-1389 )
چکیده
مدیریت و استفاده از پسماندهای آلی صنعتی، کشاورزی و شهری در زمینهای کشاورزی ضمن کاهش خطرات زیست محیطی، افزایش بهرهوری آنها را در پی دارد. بههمین منظور این پژوهش با هدف ارزیابی و مقایسه تأثیر لجن فاضلاب کارخانه پلیاکریل، کمپوست زباله شهری و کود گاوی بر ویژگیهای خاک و رشد و عملکرد هیبرید سینگل کراس 704 ذرت دانهای انجام شد. تیمارهای مورد استفاده، شامل لجن فاضلاب کارخانه پلیاکریل، کمپوست زباله شهری، کود گاوی هر کدام در دو سطح (15 و 45 تن در هکتار) و تیمار شاهد (بدون کاربرد پسماند آلی) بودند. آزمایش در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار انجام شد. این پژوهش در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان واقع در لورک نجف آباد اجرا شد. تیمارها قبل از کشت ذرت در سوم تیر ماه 1387 به خاک اضافه و نمونهبرداری از خاک بعد از گذشت 132 روز و در زمان برداشت ذرت انجام شد. نتایج نشان داد که کاربرد این پسماندها سبب بهبود ویژگیهای خاک از لحاظ مقدار ماده آلی، نیتروژن کل، جرم مخصوص ظاهری شد، اما لجن فاضلاب باعث کاهش هدایت هیدرولیکی اشباع خاک شد. همچنین با کاربرد پسماندهای آلی، عملکرد ذرت و اجزای آن افزایش یافت، به طوری که شاخص سطح برگ، ارتفاع گیاه، عملکرد بیولوژیک، وزن هزار دانه و عملکرد دانه به طور معنیداری افزایش پیدا کردند.
سمیه معلمی، ناصر دواتگر،
جلد 15، شماره 55 - ( 1-1390 )
چکیده
گنجایش تبادل کاتیونی یکی از ویژگیهای شیمیایی مهم خاک بوده که اندازهگیری آن بسیار پرهزینه و وقتگیر است. توابع انتقالی، میتواند راهکاری مناسب در برآورد این پارامتر به جای اندازهگیری مستقیم باشد. هدف از این تحقیق، توسعه چند تابع انتقالی مناسب برای برآورد گنجایش تبادل کاتیونی خاکهای استان گیلان با استفاده از دو روش رگرسیون خطی چندگانه و شبکه عصبی مصنوعی و تأثیر گروهبندی خاکها بر پایه کلاسهای بافتی و کربن آلی بر بهبود توانایی برآورد گنجایش تبادل کاتیونی به وسیله دو روش بود. برای این تحقیق از 1662 داده مربوط به خاکهای استان گیلان از بانک اطلاعات آزمایشگاه شیمی خاک مؤسسه تحقیقات برنج کشور استفاده شد. نتایج نشان داد که کربن آلی مهمترین متغیر در برآورد گنجایش تبادل کاتیونی در کل دادهها و کلیه کلاسهای بافتی و کربن آلی در هر دو روش رگرسیون و شبکه عصبی بوده است. شبکه عصبی مصنوعی نسبت به روش رگرسیون در برآورد گنجایش تبادل کاتیونی در کل دادهها، کارایی بهتری داشت و گروهبندی دادهها تنها در کلاسهای بافتی شن و شنی رسی لومی در روش شبکه عصبی مصنوعی، موجب بهبود محسوس پیشبینیها نسبت به کل دادهها شد.
فرود صالحی، محمدجعفر بحرانی، سید عبدالرضا کاظمینی، حسن پاک نیت، نجفعلی کریمیان،
جلد 15، شماره 55 - ( 1-1390 )
چکیده
بقایای گیاهی، مواد آلی مفیدی محسوب میشوند که میتوانند تغییرات مهمی در ویژگیهای زیستی، شیمیایی و فیزیکی خاک ایجاد کرده و سبب افزایش یا پایداری عملکرد محصولات زراعی شوند. به منظور بررسی حفظ بقایای گیاهی و اختلاط آنها با خاک و کاربرد کود نیتروژن بر ویژگیهای خاک در زراعت لوبیا قرمز (Phaseolus vulgaris L.)، آزمایشی در تابستان 1387 و 1388 در قالب بلوکهای کامل تصادفی بهصورت دو بار خرد شده با سه تکرار در مزرعه پژوهشی دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز (باجگاه) انجام شد. فاکتور اصلی رقم لوبیای قرمز (لوبیا قرمز D81083 و قرمز صیاد)، فاکتور فرعی کود نیتروژن (صفر، 5/34، 69 و 5/103 کیلوگرم نیتروژن در هکتار) و فاکتور فرعی فرعی بقایای گندم (0، 25، 50 و 75 درصد) بود. نتایج نشان داد که کربن آلی، نیتروژن، فسفر و پتاسیم خاک با کاربرد بقایای گیاهی افزایش یافتند. استفاده از مقادیر زیاد بقایا (75 درصد)، در ویژگیهای فوق تفاوت معنیداری ایجاد نکرد. بنابراین حفظ بقایای گیاهی میتواند به بهبود ویژگیهای خاک کمک کند. بنابراین میزان مطلوب بقایای گیاهی برای کیفیت مناسب خاک، حفظ 50 درصد بقایای گندم بود. کاربرد کود نیتروژن، باعث افزایش میزان نیتروژن و کاهش میزان فسفر و پتاسیم خاک شد، ولی تأثیری بر کربن آلی خاک نداشت
علیرضا حسینپور، محمدحسن صالحی، فروغ خائفی،
جلد 20، شماره 77 - ( 8-1395 )
چکیده
تثبیت پتاسیم در خاک فرآیند مهمی است که قابلیت دسترسی پتاسیم توسط گیاهان را تحت تأثیر قرار میدهد. اطلاعات درباره تثبیت پتاسیم در خاکهای استان چهارمحال و بختیاری محدود است. این پژوهش با هدف تعیین گنجایش تثبیت پتاسیم و ارتباط آن با ویژگیهای خاک در ۱۰ نمونه از خاکهای سطحی استان چهارمحال و بختیاری انجام شد. گنجایش تثبیت پتاسیم با افزودن شش غلظت مختلف پتاسیم با استفاده از نمک کلرید پتاسیم و اندازهگیری گنجایش تبادل کاتیونی بخش معدنی، آلی و رس خاکها تعیین شد. نتایج نشان داد که دامنه تغییرات گنجایش تبادل کاتیونی بخش معدنی، آلی و رس خاکها بهترتیب ۲/۱۶ تا ۳۸/۱۹ و ۷۱/۱ تا ۲۷/۳ و ۳/۲۹ تا ۸/۳۹ سانتیمتر بار بر کیلوگرم بود. دامنه تغییرات شاخص قابلیت استفاده پتاسیم در خاکها ۳۶/۰ تا ۷۰/۰ و شاخص تثبیت پتاسیم ۲۹/۰ تا ۶۳/۰ بود. نتایج نشان داد که شاخص تثبیت و شاخص قابلیت استفاده پتاسیم با گنجایش تبادل کاتیونی کل خاک و بخش معدنی، درصد رس، pH و درصد کربنات کلسیم معادل همبستگی معنیداری داشتند. نتایج پژوهش نشان داد که تثبیت کود پتاسیمی در خاکهای مطالعه شده نقش مهمی در دینامیک پتاسیم خاک و قابلیت استفاده پتاسیم برای گیاهان دارد.
بهنام فرید گیگلو، رضا قضاوی،
جلد 22، شماره 3 - ( 8-1397 )
چکیده
در تحقیق حاضر برای شناخت مکانیسم شکلگیری آبکندها در حوضه آبخیز قوریچای واقع در شمال استان اردبیل(دشت مغان)، اقدام به ارائه مدل رگرسیونی از طریق بررسی عوامل مؤثر زمینمحیطی و ویژگیهای خاک بر رخداد فرسایش آبکندی شده است. بدین منظور از طریق بازدیدهای میدانی، تعداد 17 آبکند بهطور تصادفی برای مطالعه مشخص و با ثبت موقعیت آنها بهوسیله GPS، اقدام به نقشهبرداری و ثبت مورفومتری آبکندهای انتخابی پس از هفت واقعه بارشهای مؤثر شد. برای بررسی تأثیر ویژگیهای فیزیکی حوضه، محدوده آبخیز بالادست هر آبکند تعیین و پارامترهای فیزیکی مربوط به آن محاسبه شد. بهمنظور تعیین ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی خاک، اقدام به نمونهبرداری خاک در قسمت سر هر آبکند از دو عمق متفاوت (30-0 و 60-30 سانتیمتر) شد. پس از تعیین و محاسبه عوامل زمینمحیطی مربوط به حوضه بالادست آبکندها، مشخصات مورفومتری آبکند و ویژگیها خاک، از طریق تجزیهوتحلیل چند متغیره دادهها، مدل رگرسیونی مناسب برای توسعه طولی فرسایش آبکندی، بهدست آمد. نتایج حاصل از ماتریس همبستگی بین گسترش طولی آبکند و عوامل مورد بررسی حاکی از مشارکت عوامل مربوط به ویژگیها فیزیکی حوضه آبخیز مشرف (مساحت، محیط، طول آبراهه اصلی و عرض متوسط حوضه و شیب آبراهه اصلی)، ویژگیهای مورفومتری آبکند (میانگین سطح مقطع آبکند، سطح گسترش آبکند و میانگین عرض آبکند) و ویژگیهای خاک (میانگین هندسی قطر خاکدانهها، آهک و درصد ماده آلی)، در شکلگیری و گسترش فرسایشآبکندی در آبخیز قوریچای مؤثر است. نتایج تحلیل رگرسیونی نشان داد که گسترش طولی آبکند بیشتر تحت تأثیر مساحت پیرامون هر آبکند و درصد ماده آلی است که در نتیجه فشار بر مراتع و از دست رفتن پوشش گیاهی، باعث افزایش رواناب و تسریع در گسترش طولی آبکندها شده است، همچنین افزایش مساحت حوضه آبخیز مشرف به آبکندها، بهعنوان یکی از عوامل مؤثر در گسترش طولی خندق شناخته شده است که بهدلیل حجم بالای رواناب ورودی به قسمت هدکت آبکندها بود و مدیریت رواناب در خندقهای با حوضه آبخیز مشرف بزرگ را ضروری میکند.
سجاد مهری بابادی، مجید افیونی، شمس اله ایوبی،
جلد 24، شماره 1 - ( 3-1399 )
چکیده
برای مدیریت پایدار خاک بررسی اثرات موقعیت شیب و تغییر کاربری اراضی بر منابع خاک و آب ضروری است. در این پژوهش، سه نوع کاربری مرتع تخریب شده، کشت دیم و باغ سیب با هدف تأثیر موقعیت شیب و کاربری اراضی بر برخی ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی خاک در منطقه کوهرنگ استان چهارمحال و بختیاری انتخاب شد. هر کدام از کاربریها بر اساس موقعیت شیب تقسیم شدند و ماده آلی (OM)، هدایت هیدرولیکی (KS)، شاخص آبگریزی (RI)، رس قابل پراکنش (DC) و میانگین وزنی قطر خاکدانهها (MWD)، بهعنوان ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی خاک مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که هدایت هیدرولیکی بیشترین ضریب تغییرات را داشت. همچنین نتایج مقایسه میانگین نشان داد که تمامی ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی اندازهگیری شده، در کاربریها و موقعیتهای مختلف شیب دارای تفاوت آماری معنیدار در سطح 5 درصد هستند. بهطور کلی در هر سه کاربری بر اساس ویژگیهای اندازهگیری شده کاربری باغ و موقعیت پایه شیب دارای شرایط کیفی بهتر نسبت به سایر کاربریها و موقعیتهای شیب است. تخریب مراتع و تغییر کاربری از مرتع به کشت دیم موجب کاهش سطح کیفی خاک شد که این امر در درازمدت سبب کاهش بهرهدهی خاک و خارج شدن برخی زمینها از چرخه تولید خواهد شد. نتایج همبستگی بین ویژگیهای شیمیایی و فیزیکی خاک نشان داد که بهطور کلی ماده آلی خاک بیشترین همبستگی را با سایر پارامترها دارد.