9 نتیجه برای پایداری خاکدانه
فؤاد تاجیک،
جلد 8، شماره 1 - ( 1-1383 )
چکیده
خاکدانه سازی فرایندی مهم و موقت در بحث ساختمان خاک است که علاوه بر خصوصیات ذاتی خاک متأثر از کاربری و مدیریت اراضی بوده و پایداری آن بر ویژگیهای مهم خاک مانند نفوذپذیری، تهویه، مقاومت، فرسایش، انتقال آب، املاح، گازها و گرما اثر قابل توجهی دارد. در این پژوهش، با هدف بررسی اثر ویژگی های فیزیکی و شیمیایی خاک بر پایداری خاکدانهها، نمونههای دست نخورده خاک (از دو عمق 10-0 و 20-10 سانتی متر) از مناطق گلستان، مازندران، کرمانشاه و آذربایجان غربی در تابستان سال 1378 برداشت شده و پس از انتقال به آزمایشگاه، درصد پایداری در خاکدانههای 8/2-2 میلی متر و مقدار پراکنش رس در آنها به روش پوجاسوک و کی (1990) اندازهگیری شده است. تجزیه واریانس دادههای پژوهش برای پارامتر پایداری خاکدانههای تر نشانگر معنی دار بودن تفاوت خاکها در همه مناطق نمونه برداری بوده است. ترتیب بزرگی میانگین پایداری خاکدانهها با آزمون دانکن و در سطح آماری پنج درصد چنین بوده است: مازندران <گلستان < کرمانشاه < آذربایجان غربی. تحلیل رگرسیون برای مجموعه مناطق و برای دادههای هر منطقه نیز انجام شده و نشانگر آن بوده که در مجموعه مناطق، تغییرات پایداری خاکدانهها به طور عمده متأثر از مقدار مواد آلی (723/0 =R2 در سطح احتمال 0001/0) است، در حالیکه در منطقه گلستان مقدار رس و در منطقه آذربایجان غربی مقدار شن بیشترین تأثیر را داشتهاند. نتایج تحلیل رگرسیون به روش گام به گام نیز منجر به ارائه معادلههایی شده است که از آنها مقدار پایداری خاکدانههای تر در مناطق مربوطه را میتوان از روی متغیرهای دیگر خاک برآورد نمود.
معصومه یوسفی، حسین شریعتمداری، محمد علی حاج عباسی،
جلد 11، شماره 42 - ( 10-1386 )
چکیده
مدیریت صحیح عملیات کشاورزی و حفظ مواد آلی خاک، از جمله عوامل مهم در کشاورزی پایدار میباشند. مقدار ماده آلی خاک یکی از شاخصهای مهم کیفیت خاک محسوب میشود. ذخایر لبایل مواد آلی به عنوان شاخص خوبی از کیفیت خاک که بیشتر به تغییرات عملیات مدیریتی حساس میباشد، میتواند مورد بررسی قرار گیرد. تحقیق حاضر با هدف بررسی برخی از ذخایر لبایل کربن آلی خاک به عنوان شاخص ارزیابی تأثیر مدیریتهای متفاوت زراعی در دو خاک آهکی صورت گرفت. این مطالعه دردو محل 1- کرتهای تحت کوددهی با چهار سطح0،25، 50 و 100 مگاگرم کود گاوی در هکتار با تناوب زراعی ذرت- گندم ( C1, C2, C3, C4 ) و در کرتهای زیر سیستمهای کاشت ( C5, C6, C7 ) با سابقه تناوب مشخص در مزرعه تحقیقاتی لورک و2- در سیستمهای کاشت با تاریخچه کشت مشخص ( C8, C9, C10 ) در مزرعه ایستگاه تحقیقاتی فزوه اجرا گردید. نمونه برداری خاک از دو عمق 5- 0 و 15- 5 سانتیمتر از وسط کرتها انجام شد. در نمونههای خاک مقادیر کربن آلی، کربوهیدرات قابل عصارهگیری با آب داغ، ذرات مواد آلی ( POM )، کربن آلی و مقدار کربوهیدرات قابل عصارهگیری با آب داغ در بخش POM ومیانگین وزنی قطر خاکدانههای پایدار در آب اندازهگیری شد. اجزای اندازهگیری شده مواد آلی و پایداری خاکدانهها، تحت تأثیر مدیریتهای گوناگون، تفاوت معنی داری نشان دادند. بیشترین مقدار کربوهیدرات و پایداری خاکدانه در منطقه لورک در پلاتهای 100 مگاگرم کود گاوی در هکتار و در منطقه فزوه درزمین زیر کشت یونجه به دست آمد. همچنین نتایج نشان داد که میانگین وزنی قطر خاکدانههای پایدار در آب همبستگی بیشتری با مقدار کربوهیدراتهای قابل عصارهگیری با آب داغ نسبت به سایر اجزای کربن آلی داشتند. بخش کربوهیدرات قابل عصارهگیری با آب داغ به تغییرات مدیریتی در کوتاه مدت حساسیت بیشتری نشان داده و به عنوان شاخص خوبی از کیفیت خاک به ویژه در ارتباط با تشکیل خاکدانه میتواند در ارزیابی کیفیت خاک مورد توجه باشد.
فخرالسادات موسوی، فایز رئیسی،
جلد 14، شماره 54 - ( 10-1389 )
چکیده
اگرچه نقش حیاتی کرمهای خاکی بر اغلب خصوصیات فیزیکی خاک محرز میباشد، ولی مطالعات اندکی در باره آثار متقابل نوع مواد آلی و کرم خاکی بر خصوصیات فیزیکی از جمله پایداری خاکدانهها، به ویژه در مناطق خشک و نیمه خشک، انجام شده است. پایین بودن میزان ماده آلی در خاکهای این مناطق و در عین حال نقش مهم کرمهای خاکی در بهبود شرایط فیزیکی خاکهای این اقلیم ضرورت توجه خاص به آثار متقابل بقایای آلی و کرمهای خاکی را نشان میدهد. بدین منظور آزمایشی به صورت فاکتوریل و در قالب طرح کاملاً تصادفی در چهار تکرار، تحت شرایط کنترل شده گلخانهای برای مدت 150 روز در گلخانه تحقیقاتی دانشگاه شهرکرد اجرا شد. فاکتور اول شامل حضور یا عدم حضور کرم خاکی و فاکتور دوم شامل با و یا بدون بقایای آلی مختلف (بقایای یونجه، کود کمپوست و مخلوط بقایای یونجه + کود کمپوست و کود گاوی) بود. در این آزمایش از یک نوع کرم خاکی آنسیک (Lumbricus terrestris L.) استفاده شد. نتایج به دست آمده حاکی از این است که کاربرد مواد آلی و کرم خاکی هر یک به تنهایی سبب افزایش شاخصهای پایداری خاکدانهها مانند میانگین وزنی قطر ذرات (MWD)، توزیع اندازه ذرات خاکدانهها نسبت خاکدانه سازی (AR)، میانگین هندسی قطر ذرات (GMD) و هم چنین میزان کلسیم و منیزیم خاک گردید، ولی بهترین نتایج ناشی از کاربرد همزمان کرم خاکی و مواد آلی به دست آمد، به طوری که تلقیح کرمهای خاکی در حضور مواد آلی به طور متوسط شاخصهای MWD، AR، GMD، Ca، Mg و درصد خاکدانههای 25/0< میلیمتر را به ترتیب 39، 58، 2، 67، 43 و 74 درصد افزایش در حالی که درصد خاکدانههای کوچکتر از 25/0 میلیمتر را 5/13 درصد کاهش داد. همبستگی معنیدار (945/0=R2) بین کلسیم خاک و میانگین وزنی قطر ذرات مشاهده شد که نشان میدهد کرمهای خاکی احتمالاً از طریق ترشح کلسیت از طریق پیوند کاتیونی با ذرات رسی و ماده آلی به پایداری خاکدانهها و در نتیجه ساختمان خاک کمک مینمایند. به طور کوتاه، نتایج این تحقیق نشان میدهد که کاربرد همزمان مواد آلی و کرمهای خاکی نوع آنسیک کمک شایانی به بهبود ساختمان خاکهای مناطق خشک و نیمه خشک مینماید.
محمد عجمی، فرهاد خرمالی،
جلد 15، شماره 57 - ( 7-1390 )
چکیده
پوششهای بیولوژیکی سطح خاک مانند گلسنگها نقشهای بسیار بحرانی در پایداری خاک و ممانعت از فرسایش بر عهده دارند. لذا به منظور مطالعه تأثیر پوشش بیولوژیک گلسنگ بر پایداری خاکدانهها و حفاظت خاک، تپههای لسی پوشیده از گلسنگ و بدون پوشش در شمال استان گلستان انتخاب گردید. پنج نمونه از عمق صفر تا 5 سانتیمتری خاک هر دو ناحیه برای آنالیزهای فیزیکوشیمیایی برداشته شد. تعدادی خاک دست نخورده نیز به منظور مطالعات میکرومورفولوژیکی نمونهبرداری گردید. تجزیه خاک منطقه نشان داد میزان کربن آلی خاک در اراضی تحت پوشش گلسنگ به میزان قابل توجهی در مقایسه با خاک بدون پوشش افزایش یافته است. میانگین وزنی قطر خاکدانهها نیز نزدیک به سه برابر افزایش پیدا کرده است. رشتههای هیف قارچی و پلیساکاریدهای ترشح شده از گلسنگ با پیوند ذرات خاک به یکدیگر سبب افزایش اندازه خاکدانهها میشوند. مطالعه میکرومورفولوژیکی مقاطع نازک نشان داد خاکهای بدون پوشش دارای ساختمان ضعیف و متراکم بوده ولی خاکهای تحت پوشش گلسنگ ساختمان دانهای متخلخل و همچنین بلوکی زاویهدار با جداشدگی خوب همراه با سهم بالایی از حفرات را دارا هستند. به دلیل تأثیر گلسنگ در حرکت رو به بالای کربنات کلسیم، بی- فابریک کریستالیتیک در لایه سطحی خاک و بی- فابریک لکهای در بخش زیرین آن به وجود آمده است. بقایا و فضولات موجودات خاکزی از رایجترین پدوفیچرها در خاکهای پوشیده از گلسنگ میباشند
نجمه قربانی قهفرخی، زهرا کیانی سلمی، فایز رئیسی گهروئی ، شجاع قربانی دشتکی،
جلد 17، شماره 63 - ( 3-1392 )
چکیده
چرای بیرویه و کنترل نشده مراتع توسط دام میتواند با کاهش پوشش گیاهی، تخلیه ماده آلی و فشرده کردن خاک، پایداری خاکدانهها را کاهش داده و خاک سطحی را مستعد فرسایش نماید. هدف از این پژوهش بررسی اثر سه مدیریت چرای کنترل شده فصلی، قرق و چرای آزاد مرتع بر توزیع اندازه و پایداری خاکدانهها در برخی مراتع حفاظت شده استان چهارمحال و بختیاری بود. مناطق مورد بررسی شامل 1) مراتع طبیعی منطقه سبزکوه تحت قرق 20 ساله و 2) برخی مراتع نیمهطبیعی بروجن با مدیریت قرق 25 ساله بود. نمونهبرداری از خاک در اواسط فصل چرا در سال 1387 از عمق صفر تا 15 سانتیمتر انجام گرفت. توزیع اندازه خاکدانهها و پایداری خاکدانهها در نمونههای برداشت شده (کوچکتر از 2 میلیمتر) به دو روش الک خشک و تر اندازهگیری شد. نتایج هر دو روش نشان داد، مدیریت مرتع میتواند توزیع اندازه خاکدانهها و شاخصهای گوناگون خاکدانهسازی را در هر دو منطقه بهطور معنیدار تحت تأثیر قرار دهد. همچنین، در هر دو منطقه فراوانی نسبی خاکدانههای درشت در دو مدیریت قرق و چرای کنترل شده بیشتر از مراتع تحت مدیریت چرای آزاد بود. با این حال، فراوانی خاکدانههای ریز در مدیریت چرای آزاد بیشتر از دو مدیریت قرق و چرای کنترل شده بود. همچنین، خاکدانهها در مراتع قرق شده نسبت به دو مدیریت دیگر دارای پایداری بیشتری بودند. این امر بیانگر اثر شدید پاکوبی دام و تراکم خاک بر اثر شکستن خاکدانههای درشت و احتمالاً از بین رفتن پوشش گیاهی سطح خاک توسط دام در مراتع چرا شده میباشد. نتایج این پژوهش نشان داد میزان و شدت تأثیر چرا بر خاکدانهسازی خاک عمدتاً به شدت و مدت چرا و نوع منطقه مورد مطالعه بستگی دارد.
رضا کریمی، محمدحسن صالحی، فایز رئیسی،
جلد 18، شماره 69 - ( 9-1393 )
چکیده
استفاده ناآگاهانه و غیرعلمی از اراضی مرتعی باعث تخریب آنها میگردد. بنابراین، تبدیل این مراتع تخریبشده به زمینهای کشاورزی و سایر کاربریها ممکن است کیفیت خاک را بهبود بخشد. هدف این مطالعه، ارزیابی تأثیر کشت و کار در مراتع تخریب شده بر برخی از ویژگیهای خاک در منطقه صفاشهر استان فارس بود. بدین منظور، چهار کاربری شامل مرتع تخریبشده، مرتعی که بهمدت 17 سال به زمین کشاورزی تبدیل شده بود، زمین کشاورزی که بهمدت چهار سال به باغ سیب تبدیل شده بود و نیز باغ سیب قدیمی با قدمت 40 سال انتخاب شد. نمونهبرداری بهصورت کاملاً تصادفی، از هر کاربری و از دو عمق (20-0 و 50-20 سانتیمتر) و در پنج تکرار انجام شد. نتایج نشان داد که تغییر کاربری اراضی مرتعی به سایر کاربریها باعث افزایش ماده آلی و میانگین وزنی قطر خاکدانهها (MWD) در هر دو عمق خاک شده بود. جرم مخصوص ظاهری و رس قابل پراکنش در آب در کاربریهای کشاورزی و باغ جدید نسبت به مرتع، افزایش و در باغ قدیمی، کاهش یافته بود. بنابراین، توصیه میگردد که از روشهای نوین کشاورزی مانند کشت بدون شخم یا شخم حداقل بهجای روشهای سنتی کشاورزی استفاده شود و نیز از چرای بیش از حد دام در مراتع جلوگیری بهعمل آید.
سعید رحمتی، علی رضا واعظی، حسین بیات،
جلد 23، شماره 1 - ( 3-1398 )
چکیده
هدایت هیدرولیکی اشباع یکی از مهمترین ویژگیهای فیزیکی خاک است که نقشی عمده در رفتار هیدرولوژیکی خاک دارد. این ویژگی عمدتاً تحت تأثیر خصوصیات ساختمانی خاک قرار میگیرد. توزیع اندازه خاکدانه یکی از معیارهای مهم برای توصیف خصوصیات ساختمانی خاک است که بر Ks تأثیر میگذارد. در این پژوهش تغییرات Ks در توزیعهای مختلف اندازه خاکدانه در یک نمونه خاک کشاورزی بررسی شد. آزمایش در هشت توزیع مختلف اندازه خاکدانه با میانگین وزنی قطر خاکدانه یکسان (9/4 میلیمتر) که شامل درصدهای مختلف اندازه خاکدانه (کمتر از 2، 2 تا 4، 4 تا 8 و 8 تا 11 میلیمتر) بود، انجام گرفت. مقدار Ks بههمراه سایر ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی خاک در توزیعهای مختلف اندازه خاکدانه تعیین شد. نتایج نشان داد که تفاوتی معنیدار بین توزیعهای مختلف اندازه خاکدانه از نظر Ks و نیز فراوانی ذرات معدنی، تخلخل، پایداری خاکدانه، هدایت الکتریکی، ماده آلی و کربنات کلسیم وجود دارد. مقدار Ks و رس در توزیعهای دارای درصد بالایی از خاکدانههای درشت (4 تا 8 و 8 تا 11 میلیمتر)، بالاتر بود. همبستگی مثبت معنیدار بین Ks و رس، پایداری خاکدانه، هدایت الکتریکی مشاهده شد، درحالیکه شن همبستگی منفی نشان داد با این حال همبستگی آن با سیلت، تخلخل و ماده آلی معنیدار نبود. تجزیه رگرسیون خطی چندگانه نشان داد که رس و پایداری خاکدانه دو ویژگی مهم تعیین کننده مقدار Ks در توزیعهای مختلف اندازه خاکدانه هستند (01/0, P<80/0=2R). پایداری خاکدانه بهعنوان شاخصی مهم برای ارزیابی تغییرات Ks در توزیعهای اندازه خاکدانه بود.
- علیداد کرمی، کاظم خاوازی،
جلد 23، شماره 2 - ( 6-1398 )
چکیده
بهدلیل شرایط فیزیکی نامناسب و آهکی بودن خاکها و وجود منبع عظیم گوگرد در کشور، بررسی تأثیر گوگرد بر ساختمان خاک و دیگر ویژگیهای خاک ضروری است. بنابراین اثرات مقادیر مختلف گوگرد شامل: صفر، 750، 1500 و 3000 کیلوگرم در هکتار بههمراه باکتری Halothiobacillus neapolitanus بر ویژگیهای خاک در تناوب گندم- ذرت در دو سال بررسی شد. پارامترهایpH ، EC، سولفات، کربن آلی، ساختمان خاک و عملکرد گندم اندازهگیری شد. برای ارزیابی کمّی اثر گوگرد بر ساختمان خاک، با اندازهگیری توزیع اندازه خاکدانهها، مقادیر شاخصهای میانگین وزنی و هندسی قطر خاکدانهها (بهترتیب MWD و GMD) و مقادیر بُعد فرکتالی تعیین شد. نتایج نشان داد که با گذشت زمان و مقادیر بیشتر گوگرد همراه با باکتری Halothiobacillus neapolitanus پایداری خاکدانهها افزایش داشت. تأثیر تیمارهای گوگرد بر MWD و GMD در سطح احتمال پنج درصد معنیدار بود و بر اساس شاخصهای کمّی، 28 درصد، اثرات مثبت بر ساختمان خاک داشت. گوگرد با کاهش 3 درصدی بُعد فرکتالی، تأثیر مثبت معنیداری بر بهبود ساختمان خاک داشت. کاربرد گوگرد، مقدار pH خاک را کمی کاهش و قابلیت هدایت الکتریکی را 12 درصد و سولفات خاک را تا 40 درصد افزایش داد و با بهبود ساختمان و اصلاح شرایط فیزیکی خاک، در حفظ خاک و پایداری منابع تولید و حفاظت از محیط زیست بسیار تأثیرگذار است.
نجمه مرادیان پیک، سیروس جعفری،
جلد 26، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده
تغییر فاکتورهای کیفی اراضی در تغییر کاربری دو سیستم کشت متداول خوزستان (منطقه دیمچه، سیستم کشت تناوبی و نیشکر و زراس جنگل و جنگلتراشی) بررسی شد. نتایج نشان داد با تغییر کاربری جنگل، کربن آلی از 0/93 به 0/55 درصد، ظرفیت تبادل کاتیونی از 19/6 به 13/3 سانتی¬مول بر کیلوگرم، نسبت کربن به نیتروژن (C/N) از 7/4 به 3/8 درصد، میانگین وزنی قطر خاکدانهها از 1/7 به 1/3 درصد و تنفس میکروبی از 0/11 به 0/06 میلیگرم دی¬اکسیدکربن بر گرم خاک در روز کاهش و در مقابل رس قابل انتشار از 6/4 به 3/19 درصد افزایش یافت. تجزیه به عامل برای خصوصیات نشان داد پنج عامل بیش از 90 درصد واریانس را در مقادیر FC،PWP ،AW ،AF توجیه کرد. در منطقه دیمچه، میانگین رطوبت حجمی ظرفیت زراعی از 31/3 به 27/3 درصد، آب قابل استفاده از 12/96 به 9/8 درصد، رس قابل انتشار از 56/1 به 12/3 درصد و جرم مخصوص ظاهری از 1/6 به 1/4 درصد کاهش، کربن آلی از 0/45 به 0/78 درصد، C/N از 6/3 به 10/0 درصد، تنفس میکروبی از 0/01 به 0/04 میلیگرم دیاکسیدکربن بر گرم خاک در روز و میانگین وزنی قطر خاکدانهها از 0/77 به 1/3 میلیمتر افزایش یافت. پنج عامل FC،AW ،BD ،DC و OM بیش از 90 درصد واریانس را توجیه کرد.