48 نتیجه برای پتاسیم
رضا جمشیدیان، محمدرضا خواجه پور،
جلد 2، شماره 3 - ( 7-1377 )
چکیده
روشهای خاکورزی از طریق تغییر در خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک بر استقرار، رشد و عملکرد گیاه تأثیر میگذارند. این اثرات در کشت مضاعف گندم – ماش در اصفهان مورد مطالعه قرار نگرفته است. بدین لحاظ اثرات روشهای مختلف خاکورزی بر خصوصیات فیزیک و شیمیایی خاک و استقرار ماش (لاین آزمایشی 16-61-1)، در سال 1375 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان مورد بررسی قرار گرفت. دو تیمار حفظ و سوزاندن بقایا با چهار روش خاکورزی شامل خاکورزی با گاوآهن برگرداندار، دیسک، خیشچی و عدم خاکورزی با استفاده از طرح بلوکهای خرد شده در قالب بلوکهای کامل تصادفی در چهار تکرار ارزیابی شد. جرم مخصوص ظاهری و فروپذیری اعماق مختلف خاک در مرحله سبز شدن تحت تأثیر بقایای گیاهی واقع نشد. اما حفظ بقایا سبب کاهش جرم مخصوص ظاهری خاک در عمق 15-0 سانتیمتر و افزایش فروپذیری خاک در عمق 15-3 سانتیمتر در مرحله گلدهی گردید. با سوزاندن بقایای گیاهی، مقدار ازت، فسفر و پتاسیم خاک در عمق 15-0 سانتیمتر در مرحله سبز شدن افزایش یافت، اما معدنی شدن عناصر غذایی آلی موجود در بقایای گیاهی سبب شد تا مقدار ازت، فسفر و پتاسیم خاک در عمق 15-0 سانتیمتر در مرحله گلدهی، در تیمار حفظ بقایا بیشتر گردد. سرعت و ضریب سبز شدن بذرها، در تیمار حفظ بقایا به طور معنیداری پایینتر بود. تیمار گاوآهن برگرداندار، در مراحل سبز شدن و گلدهی حداقل جرم مخصوص ظاهری خاک در عمق 30-0 سانتیمتر و حداکثر فروپذیری خاک در عمق 21-3 سانتیمتر را داشت. همچنین کمترین مقدار ازت، فسفر و پتاسیم خاک در عمق 15-0 سانتیمتر در مراحل سبز شدن و گلدهی، در تیمار اخیر به دست آمد. سرعت و ضریب سبز شدن گیاهچهها در تیمار عدم خاکورزی به شدت کاهش نشان داد. بر اساس نتایج حاصله و با توجه به تأمین اهداف کشاورزی پایدار، استفاده از دیسک تحت شرایط حفظ بقایا، ممکن است مطلوبتر از بقیه روشهای خاکورزی تحت شرایط مشابه با آزمایش حاضر باشد.
مسعود کاوسی، محمود کلباسی،
جلد 3، شماره 4 - ( 10-1378 )
چکیده
استان گیلان از عمدهترین مناطق تولید برنج در سطح کشور است که استفاده از ارقام پرمحصول برنج در آن هر روز رونق بیشتری مییابد. با این وجود مطالعات اندکی در مورد وضعیت پتاسیم در مزارع برنج آن صورت گرفته و حتی تاکنون عصارهگیر مناسبی برای استخراج پتاسیم قابل جذب معرفی نگردیده است. لذا این تحقیق با هدف ارزیابی 15 روش عصارهگیری به منظور تعیین عصارهگیر یا عصارهگیرهای مناسب جهت تعیین پتاسیم قابل دسترسی خاک و سطح بحرانی پتاسیم برای برنج رقم سپیدرود در تعدادی از خاکهای استان گیلان به اجرا درآمد. این آزمایش در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی و به صورت فاکتوریل شامل 23 نمونه خاک و دو سطح صفر و 300 میلیگرم پتاسیم در کیلوگرم خاک انجام گرفت. نتایج نشان داد که استفاده از کود پتاسیم در اکثر خاکها باعث افزایش عملکرد دانه، کاه و غلظت پتاسیم در گیاه و نیز افزایش جذب پتاسیم توسط گیاه شده است. بررسی روابط همبستگی گویای این حقیقت بود که روشهای عصارهگیری با استات منیزیوم، اسید سولفوریک، مورگان و کلرید کلسیم یک صدم مولار همبستگی بالایی با غلظت پتاسیم در کاه (به ترتیب 83/0، 78/0، 8/0 و 78/0) و غلظت پتاسیم در کل گیاه (به ترتیب 79/0، 76/0، 75/0 و 73/0) داشته است. همچنین ضریب همبستگی بین روشهای مذکور و مقدار جذب پتاسیم توسط کاه برنج (به ترتیب 83/0، 82/0، 78/0 و 76/0) و پتاسیم جذب شده توسط کل گیاه (به ترتیب 79/0، 83/0، 74/0 و 71/0) نیز بالا بوده که نشان میدهد این روشها مناسب میباشند. سطح بحرانی پتاسیم در روشهای مختلف عصارهگیری متفاوت بود. سطح بحرانی پتاسیم برای 90 درصد عملکرد نسبی دانه با روش استات منیزیوم 38، روش مورگان 74، روش کلووانا 72، روش تگزاس 160، اسید سولفوریک 111، روش کلرید کلسیم یک صدم مولار 36، روش استات آمونیوم بدون غرقاب 112 و روش استات آمونیوم پس از دو هفته غرقاب 100 میلیگرم در کیلوگرم خاک بود. تقریباً 75 درصد خاکها از نظر پتاسیم قابل استفاده برای گیاه پایینتر از سطح بحرانی بودهاند.
علیرضا حسین پور، محمود کلباسی،
جلد 4، شماره 1 - ( 1-1379 )
چکیده
یکی از روشهای تعیین وضعیت پتاسیم خاک، استفاده از منحنیهای کمیت به شدت (Q/I) و پارامترهای آن است. تحقیق حاضر برای رسم منحنیهای Q/I، و به دست آوردن پارامترهای آن برای تعدادی از خاکهای منطقه مرکزی و شمال ایران، و همچنین تعیین ارتباط پارامترهای مذکور با بعضی از ویژگیهای خاک، بر روی 15 خاک انجام گرفت. ریزنمونههایی از هر خاک، با محلولهای دارای نسبت فعالیت پتاسیم (ARk) متفاوت به تعادل رسانیده شد، و تغییر غلظت پتاسیم در محلول (ΔK)، به عنوان تابعی از نسبت فعالیت پتاسیم اندازهگیری گردید. با استفاده از اطلاعات به دست آمده، منحنیهای Q/I برای هر خاک رسم و پارامترهای آن تعیین شد. همچنین، همبستگی بین پارامترهای Q/I و بعضی از ویژگیهای خاکها تعیین گردید.
منحنیهای Q/I به دست آمده، شکل معمول گزارش شده در منابع را نشان داد، ولی از نظر پارامترهای °AR°، PBCK، k و Kx، تفاوتهای زیادی بین خاکها مشاهده شد. نسبت فعالیت پتاسیم در حال تعادل (°AR) بین 005/0 تا 532/0 با متوسط 20/0 5/0(mmol L-1) ظرفیت بافری پتاسیم (PBCK) بین 4/4 تا 3/76 با متوسط 2/16 5/0(mmol Kg-1)/(mmol L-1 )، پتاسیم آسان قابل تبادل (°ΔK) بین 007/0 تا 737/0 با متوسط 25/0 cmol kg-1 و پتاسیم سخت قابل تبادل (Kx) بین 023/0 تا 550/0 با میانگین 3/0 cmol kg-1 متغیر بود. مطالعه همبستگی بین پارامترهای Q/I و خصوصیات خاک، حاکی از همبستگی معنیدار بین PBCK و °CEC(66/0=r)، AR با درصد پتـاسیم تبادلی (76/0=r) و °AR با پتاسیم محلول (89/0=r) بود. همچنین بین (°ΔK) و مقدار پتاسیم تبادلی، همبستگی معنـیداری (79/0=r) مشاهده گردید. به دلیل تفاوت زیاد بین خصوصیات فیزیکوشیمیایی خاکهای مطالعه شده، ضرایب همبستگی بین خصوصیات خاک و پارامترهای Q/I بالا نبود
مهدی شریفی، محمود کلباسی،
جلد 5، شماره 1 - ( 1-1380 )
چکیده
پتاسیم در گیاه نه تنها از نظر مقدار، بلکه از نظر نقش فیزیولوژیک و بیوشیمایی نیز یکی از مهمترین کاتیونها محسوب میشود. به منظور بررسی وضعیت پتاسیم و ارزیابی عصارهگیرهای رایج برای استخراج پتاسیم قابل استفاده ذرت در خاکهای منطقه مرکزی استان اصفهان، 26 سری خاک مهم زراعی منطقه انتخاب و بر اساس بافت و پتاسیم استخراجی با استات آمونیوم، 16 سری خاک برای مطالعات بعدی انتخاب شد. پتاسیم قابل عصارهگیری این خاکها با استفاده از عصارهگیرهای استات آمونیوم (چهار روش)، کلرید کلسیم (دو روش)، کلرید سدیم (دو روش)، استات سدیم، بیکربنات آمونیوم – DTPA، مهلیخ 1، مهلیخ 3، مورگان – ولف و اسید نیتریک استخراج شد. در مطالعات گلخانهای از ذرت (.zea mays L) رقم سینگل کراس 704 به عنوان گیاه محک، و دو تیمار صفر و 150 میلیگرم پتاسیم در کیلوگرم، در قالب یک آزمایش فاکتوریل با طرح کاملاً تصادفی و سه تکرار استفاده شد.
بر اساس مطالعات شناسایی کانیها، ایلیت به عنوان کانی رسی غالب در خاکهای منطقه شناسایی شد. مقدار پتاسیم استخراج شده به وسیله عصارهگیرهای کلرید سدیم 2 مولار، استات سدیم مولار و خنثی، استات آمونیوم مولار و خنثی و بیکربنات آمونیوم –DTPA رابطهای معنیدار (در سطح یک درصد) با جذب و غلظت پتاسیم در گیاه نشان داد. عصارهگیرهای کلرید سدیم 2 مولار و استات سدیم مولار و خنثی، بر اساس بالا بودن ضرایب همبستگی با جذب (r به ترتیب **79/0 و **72/0) و غلظت پتاسیم در گیاه (r به ترتیب **86/0 و **85/0) و نیز سادگی و اقتصادی بودن، به عنوان مناسبترین عصارهگیرها در بین عصارهگیرهای مورد استفاده تشخیص داده شدند. عصارهگیرهای استات آمونیوم (روش 1) و بیکربنات آمونیوم –DTPA به علت ضرایب همبستگی کمتر، قیمت زیاد و کمیابی مواد مورد نیاز، در اولویت نمیباشند. عملکرد، عملکرد نسبی، افزایش عملکرد و جذب اضافی، با پتاسیم استخراج شده به وسیله عصارهگیرها رابطه معنیدار نشان ندادند. مقدار پتاسیم قابل استفاده خاکهای مورد مطالعه عامل محدودکنندهای برای رشد ذرت نبود. بنابراین، تعیین حدود بحرانی پتاسیم برای عصارهگیرهای پیشنهادی با استفاده از عملکرد یا عملکرد نسبی امکانپذیر نمیباشد.
علیرضا حسین پور، محمود کلباسی،
جلد 5، شماره 3 - ( 7-1380 )
چکیده
تثبیت و آزادسازی پتاسیم به وسیله کانیهای رسی فیلوسیلیکاتی بر پتاسیم قابل جذب گیاه تأثیر زیادی دارد. این پژوهش با هدف تعیین ظرفیت تثبیت پتاسیم و ارتباط آن با ویژگیهای بار الکتریکی رسهای خاک در 15 نمونه خاک سطحی (0-30 سانتیمتر) از مناطق مرکزی و شمال ایران انجام شد. پس از تفکیک اجزای ذرات خاک، گنجایش تبادل کاتیونی کل رس و لایه چهار وجهی شبکه ساختمانی رسها تعیین گردید. گنجایش تبادل کاتیونی لایه چهار وجهی، پس از اشباع رس با لیتیم و حرارت دادن در دمای 300 درجه سانتیگراد، برای کاهش بار لایه هشت وجهی به نزدیک صفر تعیین شد. تثبیت پتاسیم در شرایط تر (نسبت 10 به 1 محلول به نمونه، و 16 ساعت تکان دادن) و خشک (پس از خشک کردن نمونه به مدت 24 ساعت در دمای 70 درجه سانتیگراد) با استفاده از سه سطح پتاسیم اضافه شده اندازهگیری، و میانگین نثبیت پتاسیم محاسبه گردید. همچنین، همبستگی بین میانگین پتاسیم تثبیت شده با ویژگیهای بار الکتریکی رسها مطالعه شد.
دامنه تغییرات گنجایش تبادل کاتیونی کل در رسهای اصفهان، چهارمحال و بختیاری و گیلان به ترتیب 1/22-0/36، 0/33-5/55 و 3/31-9/47 سانتیمول در کیلوگرم بود. دامنه تغییرات گنجایش تبادل کاتیونی لایه چهار وجهی در رسهای اصفهان، چهارمحال و بختیاری و گیلان به ترتیب 9/17-5/35، 2/26-5/34 و 3/8-8/23 سانتیمول در کیلوگرم بود، که به ترتیب 0/81-4/98، 5/58-8/95 و 7/24-5/72 درصد از گنجایش تبادل کاتیونی کل رس را تشکیل میدهد. پتاسیم تثبیت شده با افزایش پتاسیم به کار رفته و خشک شدن افزایش یافت. میانگین تثبیت پتاسیم در رسهای اصفهان، چهارمحال و بختیاری و گیلان به ترتیب 42/5-13/9 و 63/6-67/14 و 87/8-36/10 سانتیمول در کیلوگرم بود. میانگین تثبیت پتاسیم رسهای خاک (به جز رسهای گیلان) با گنجایش تبادل کاتیونی کل رس همبستگی معنیداری داشت. در رسهای اصفهان، تثبیت پتاسیم با گنجایش تبادل کاتیونی لایه چهار وجهی همبستگی معنیداری داشت، در حالی که در دو استان دیگر چنین همبستگی دیده نشد. میانگین مقدار پتاسیم تثبیت شده رسهای خاک استانهای بررسی شده به ترتیب زیر بود: رسهای گیلان > رسهای چهارمحال و بختیاری > رسهای اصفهان.
محمدجواد آروین، نسرین کاظمی پور،
جلد 5، شماره 4 - ( 10-1380 )
چکیده
آثار شوری و خشکی بر رشد و ترکیب شیمیایی و بیوشیمیایی چهار رقم پیاز خوراکی دسکس، تگزارس ارلی گرانو (تگزاس)، دهیدراتور و پیاکس 492 در یک آزمایش گلخانهای در گلدان بررسی گردید. تیمارهای تنش شوری عبارت بود از شاهد، 45 میلیمول کلرور سدیم و 45 میلیمول کلرور سدیم + 5 میلیمول کلرور کلسیم و تیمارهای خشکی عبارت بود از شاهد (نگهداری رطوبت گلدانها در حد ظرفیت مزرعه) و خودداری از آبیاری تا زمانی که 50 درصد آب قابل استفاده مصرف شد، و سپس آبیاری تا حد ظرفیت مزرعه. گیاهان پس از چهار هفته از اعمال تیمارها برداشت شدند و وزن خشک اندام هوایی و ریشه، و سدیم، پتاسیم، کلسیم، پروتئین کل، قند و پرولین در اندام هوایی و ریشه اندازهگیری گردید.
نتایج نشان داد که تیمارهای کلرور سدیم و خشکی به طور معنیداری باعث کاهش وزن خشک اندام هوایی و ریشه شدند. از میان ارقام، رقم تگزاس بیشترین و رقم دسکس کمترین مقدار وزن خشک اندام هوایی را تولید کرد. کلرور سدیم به گونه معنیداری باعث افزایش سدیم و کاهش پتاسیم در اندامهای هوایی و ریشه، و کاهش کلسیم در ریشه گردید. تیمار کلرور سدیم توأم با کلرور کلسیم آثار سوء ناشی از کلرور سدیم را خنثی نمود؛ بدین صورت که به طور معنیداری باعث افزایش وزن خشک اندام هوایی در دو رقم، و افزایش وزن خشک و پتاسیم ریشه و کاهش سدیم و قند در اندامهای هوایی و ریشه همه ارقام گردید. کلیه تنشها مقدار پروتئین کل اندام هوایی را در رقم تگزاس به گونهای معنیدار افزایش دادند، در ارقام دیگر یا بیتأثیر بودند و یا باعث کاهش معنیدار آن گردیدند. مقدار پروتئین ریشه در کلیه ارقام، در اثر تیمارهای کلرور سدیم و کلرور سدیم توأم با کلرور کلسیم افزایش معنیدار پیدا کرد، ولی تنش خشکی تأثیری بر مقدار آن نداشت. افزایش و یا کاهش مقادیر قند و پرولین در اندام هوایی و ریشه تحت تأثیر تنشها، از الگوی خاصی پیروی نکرد. از میان ترکیبات بیوشیمیایی اندازهگیری شده، مقدار پروتئین موجود در اندام هوایی گیاهان، تحت تنشهای شوری و خشکی، همبستگی مثبت بسیار زیادی با وزن خشک اندام هوایی نشان داد، که احتمالاً میتوان از آن برای ارزیابی ارقام پیاز به این تنشها استفاده نمود.
رضا خراسانی، غلامحسین حق نیا،
جلد 6، شماره 3 - ( 7-1381 )
چکیده
در خاکهای آهکی مناطق خشک و نیمه خشک حضور مقدار زیاد کاتیون کلسیم در سیستم تعادلی خاک (محلول و تبادلی)، همواره واکنشهای شیمیایی فاز محلول و تبادلی خاک را تحت تأثیر قرار میدهد. پدیده تبادل از جمله این واکنشهای شیمیایی است، که تأثیر کاتیون دو ظرفیتی کلسیم در آن بسیار مهم میباشد. یکی از تعادلهایی که در سیستم شیمیایی خاکهای آهکی از اهمیت بیشتری برخوردار است، تعادل پتاسیم-کلسیم است، که میتواند پاسخگوی بسیاری از مسائل در شیمی و حاصلخیری خاک و قابلیت استفاده این عناصر، به ویژه پتاسیم باشد. با توجه به اهمیت موضوع، در خاکهای آهکی کشور در این زمینه پژوهش زیادی انجام نشده است. این بررسی در شماری از خاکهای آهکی شمال خراسان انجام شد. در مرحله نخست، رابطه رگرسیونی بین KAR (نسبت جذب پتاسیم) و EKR (نسبت پتاسیم تبادلی) در 26 نمونه خاک تعیین گردید (R2=0.77 Y=0.02+2.48X). بدین ترتیب KG (ضریب گزینشپذیری گاپون) خاکها حدود 48/2 برآورد شد. در مرحله دوم، در 14 نمونه خاک اشباع با کلسیم، با افزودن غلظتهای مختلف پتاسیم و برقراری تعادل، رابطه بین EKR و KAR با تقریب زیاد برای هر خاک تعیین شد. دامنه مقدار KG در این خاکها بین 21/1 تا 34/3 با ضریب تبیین (R2) بالای 91/0 به دست آمد. در محدوده خاکهای مورد بررسی، KG در دامنه پتاسیم مورد آزمایش ثابت، و تقریباً مشابه با KG حاصل از رابطه بین EKR و KAR در مرحله اول است. معادله پیشنهاد شده در حقیقت گویای ارتباط میان پتاسیم محلول و پتاسیم تبادلی است، که بر اساس آن میتوان در خاکهای آهکی تأثیر تغییرات پتاسیم محلول را بر پتاسیم تبادلی، در حضور کلسیم و منیزیم بررسی نمود.
علیرضا حسینپور،
جلد 8، شماره 2 - ( 4-1383 )
چکیده
اسـتان هـمدان از عـمده ترین مناطق تولـید سیر(Allium sativum) در ایران است، ولی با این وجـود بررسیهای اندکـی در مورد وضعیت پتاسیم در مزارع سیر صورت گرفته است و تاکنون عصارهگیر مناسبی برای استخراج پتاسیم قابل استفاده سیر، معرفی نگردیده است. این پژوهش با هدف تعیین عصارهگیر یا عصارهگیرهای مناسب برای تعیین پتاسیم قابل استفاده خاک و سطح بحرانی پتاسیم در 10 نمونه از خاکهای استان همدان انجام شد.این آزمایش در قالب طرح کاملا ًتصادفی و به صورت فاکتوریل با دو سطح صفر و 200 میلی گرم پتاسیم در کیلوگرم خاک در سه تکرار و عصارهگیری پتاسیم قابل استفاده به وسیله 14 عصارهگیر انجام شد. نتایج این پژوهش نشان داد که کاربرد کود پتاسیم باعث افزایش عملکرد، غلظت و جذب پتاسیم به وسیله سیر شد. بر اساس مقدار پتاسیم استخراج شده عصارهگیرها در چهار گروه قرار گرفتند به نحوی که همبستگی عصارهگیرها در هر گروه بسیار بالا بود. بررسی روابط همبستگی نشان داد که عصارهگیرهای استات آمونیوم، دی تی پی ای و اسید نیتریک مولار جوشان نمیتوانند به عنوان عصارهگیر پتاسیم قابل استفاده، استفاده شوند. به دلیل همبستگی بالا بین سایر عصارهگیرها با شاخصهای عملکرد نسبی و پاسخ گیاه بقیه عصارهگیرها را میتوان به عنوان عصارهگیری مناسب دانست. سطح بحرانی پتاسیم به روش نموداری کیت ـ نلسون تعیین شد. سطح بحرانی پتاسیم برای 90 در صد عملکرد نسبی با روش مهلیخ 1، کلرید استرانسیم 002/0 مولار،کلرید کلسیم 0/01 مولار،کلرید باریم 1/0 مولار، کلرید استرانسیم + اسید سیتریک، استات سدیم، اسید کلریدریک 1/0 مولار، اسید کلریدریک05/0 مولار، اسید سولفوریک 025/0 مولار و آب مقطر به ترتیب 131 ، 50 ، 46 ، 186 ،163 ، 203 ،202،41 ،50 و 31 میلی گرم در کیلوگرم بود.
علیرضا حسینپور،
جلد 8، شماره 3 - ( 7-1383 )
چکیده
اطلاعات درباره سرعت آزاد شدن پتاسیم غیر تبادلی در خاکهای همدان محدود است. هدف این پژوهش کاربرد معادلات سینتیکی در بررسی سرعت آزاد شدن پتاسیم غیر تبادلی در تعدادی از خاکهای استان همدان به وسیله عصارهگیری مرحلهای با استفاده از اسید سیتریک رقیق در مدت 2500 ساعت و هم بستگی ثابتهای سرعت آزاد شدن معادلات با خصوصیات خاک بود. نتایج این پژوهش نشان داد که آزاد شدن پتاسیم غیر تبادلی در ابتدا سریع و سپس کند بود. پتاسیم غیر تبادلی آزاد شده در دامنه 89/2-87/0 سانتی مول در کیلوگرم بود. پتاسیم غیر تبادلی آزاد شده به روش اسید سیتریک پس از 2500 ساعت با گنجایش تبادل کاتیونی، پتاسیم غیر تبادلی و در صد اجزای خاک هم بستگی معنیداری داشت. با توجه به بالا بودن ضرایب تشخیص و کم بودن خطای استاندارد برآورد، سرعت آزاد شدن پتاسیم غیر تبادلی به وسیله معادلات مرتبه اول، انتشار هذلولوی و تابع نمایی تشریح شد. دامنه تغییرهای ضرایب سرعت در معادلـه مـرتبه اول، انتشار هذلـولوی و تابع نمایی به ترتیـب 4-10×3-4-10×1 ، 3-10×7/10-3-10×0/4 و 1-10×86/4-1-10×75/2 بود. نتایج این پژوهش نشان داد که ضرایب سرعت در معادلات مرتبه اول، انتشار هذلولوی و تابع نمایی با تعدادی از خصوصیات شیمیایی خاک و در صد اجزای خاک هم بستگی معنیداری داشت. نتایج این تحقیق همچنین نشان داد که اسید سیتریک رقیق میتواند در بررسی سرعت آزاد شدن پتاسیم غیر تبادلی استفاده شود.
ناصر دواتگر، مسعود کاووسی، محمدحسن علینیا، مریم پیکان،
جلد 9، شماره 4 - ( 10-1384 )
چکیده
وضعیت پتاسیم و اثر خواص فیزیکی و شیمیایی خاک بر آن در شالیزارهای استان گیلان با استفاده از یک صد و نه نمونه خاک سطحی از چهار ناحیه در استان گیلان مورد بررسی قرار گرفت. پتاسیم قابل استخراج به وسیله استات آمونیوم یک مولار خنثی (K-NH4OAc)، پتاسیم قابل استخراج به وسیله اسیدنیتریک یک مولار جوشان (K-HNO3) و پتاسیم محلول در آب اندازهگیری شدند. نتایج بررسی نشان داد که توزیع فراوانی جمعیت رس و ظرفیت تبادل کاتیونی نرمال بود و توزیع فراوانی جمعیت متغیرهای سیلت، کربنآلی و pH غیر نرمال (با چولگی و یا کشیدگی معنیدار) و برای شن، K-NH4OAc و K-HNO3 لگاریتم نرمال بود. پتاسیم محلول تحت تأثیر اثر توام شن، pH، کربن آلی و K-NH4OAc قرار داشت ( ** 73/0 =2 Ra). پتاسیم قابل استخراج به وسیله استات آمونیوم تحت تأثیر پتاسیم محلول، پتاسیم غیرقابل تبادل و ظرفیت تبادل کاتیونی قرار گرفت ( ** 72/0= 2 Ra ). پتاسیم قابلاستخراج به وسیله اسید نیتریکجوشان تحت تأثیر پتاسیم تبادلی و جزء سیلت خاک قرار داشت ( ** 55/0= 2 Ra ). توزیع جغرافیایی دادههای K-NH4OAc نشان دادکه مقدار آن در گیلان مرکزی، به ویژه در حوزه آبخیز سپیدرود، بیشتر از بقیه نواحی است. در ناحیه فومنات مقدار رس، ظرفیت تبادل کاتیونی، K-NH4OAc و K-HNO3 کمتر از بقیه نواحی است. بر اساس بررسی وضعیت انجام شده 8/68 درصد شالیزارهای استان از نظر پتاسیم قابل جذب در وضعیت متوسط تا خیلی کم قرار دارند.
رقیه حاجی بلند، محمد کریم خسرو پناه،
جلد 9، شماره 4 - ( 10-1384 )
چکیده
سمیت منگنز در خاکهای کشاورزی و زیستگاههای طبیعی به دلایل مختلف از جمله ماهیت سنگ بستر، اسیدی بودن خاک، غرقاب شدن و یا مجاورت با معادن فعال ایجاد میشود. این پژوهش با هدف مطالعه تأثیر غلظتهای مسموم کننده این عنصر روی سه گیاه مهم زراعی انجام شده است. گیاهان در محیط کشت هیدروپونیک (آبکشتی) و در شرایط کنترل شده اتاق رشد به مدت 12 روز تحت تیمارهای صفر (شاهد)، 25، 50، 75 و 100 میکرومول منگنز رشد داده شدند و پس از برداشت، وزن خشک اندام هوایی و ریشه، اثر غلظتهای مختلف کلسیم و منیزیم بر ظهور سمیت، تنفس ریشه و نشت پتاسیم از بافتهای ریشه و اندام هوایی بررسی گردید. به منظور بررسی تأثیر شدتهای مختلف نور روی ظهور مسمومیت، گیاهان در شدتهای متفاوت نور رویانده شده و علاوه بر رشد، جذب و انتقال منگنز نیز در آنها بررسی شد. گیاه آفتابگردان که با غلظتهای 50 میکرو مول منگنز و بالاتر مسموم شده بود، خالهای قهوهای رنگی در قاعده کرکهای برگ و دمبرگ نشان داد، در حالی که علائم مسمومیت در ذرت به صورت کلروز شدید بین رگبرگی بوده و در برنج علائم خاصی مشاهده نشد. هر سه گیاه بخش اعظم منگنز جذب شده را به اندام هوایی انتقال دادند و بیشترین انتقال متعلق به آفتابگردان و کمترین متعلق به ذرت بود. در هیچکدام از سه گیاه بررسی شده، ارتباطی بین شدت مسمومیت با منگنز و مقدار انباشتگی آن مشاهده نگردید. بررسی اثر شدت نور بر ظهور علایم مسمومیت نشان داد که رشد در نور ضعیف هرچند تولید ماده خشک را به شدت کاهش داد، ولی بسته به گیاه بررسی شده، این عامل باعث افزایش یا کاهش حساسیت به مسمومیت بوده است. بررسی اثر مسمومیت منگنز بر تنفس ریشه نشان داد که بر خلاف انتظار، تغییرات القایی مسمومیت منگنز بر تنفس ریشه در همبستگی با حساسیت یا تحمل گیاهان نبوده است. بر عکس، تأثیر پذیری نشت پتاسیم از بافتهای ریشه و اندام هوایی با مقدار تحمل یا حساسیت گیاهان به مسمومیت منگنز انطباق داشت.
مسعود کاوسی، محمدجعفر ملکوتی،
جلد 10، شماره 3 - ( 7-1385 )
چکیده
یکی از عناصر غذایی که نقش مهمی در افزایش عملکرد و کیفیت برنج دارد، پتاسیم است. اطلاع از حد بحرانی این عنصر در خاک و پاسخهای گیاهی به کاربرد مقادیر مختلف آن میتواند کمک مؤثری در توصیه بهینه کودی این عنصر غذایی باشد. بنابراین در این تحقیق حد بحرانی پتاسیم خاک برای گیاه برنج رقم خزر و مدل مناسب پیشبینی عملکرد دانه به منظور تعیین کود پتاسیمی مورد نیاز در 21 مزرعه از شالیزارهای استان گیلان تعیین شد. در شالیزارهای انتخاب شده، عملیات آماده سازی زمین، کرتبندی قطعات آزمایشی به ابعاد 5×4 متر انجام گردید. قبل از نشاکاری، ازت و فسفر بر اساس آزمون خاک و به ترتیب از منابع اوره و سوپر فسفات تریپل اضافه گردید. پتاسیم به میزان 0، 100، 200، 300، 400 و500 کیلوگرم اکسید پتاسیم از منبع کلرید پتاسیم به خاک اضافه گردید. سپس نشاهای سالم و یکنواخت برنج رقم خزر به تعداد 3 تا 5 عدد در هر کپه و به فواصل 25×25 سانتیمتر در مزرعه کاشته شد. در پایان فصل رشد، بوتههای برنج از سطح 5 مترمربع کفبر گردیدند و دانه، کاه و کلش به طور جداگانه توزین گردید. وزن دانه براساس 14 درصد رطوبت محاسبه و کلیه تجزیه و تحلیلهای آماری مورد نیاز بر روی آن انجام شد. نتایج به دست آمده نشان داد که تأثیر مقادیر مختلف کلرید پتاسیم در سطح 5 % و اثر نوع خاک در سطح 1% بر میزان عملکرد دانه معنیدار گردید. میانگین افزایش عملکرد در اراضی که به مصرف کلرید پتاسیم پاسخ مثبت نشان دادند برابر 982 کیلوگرم شلتوک در هکتار بوده است. نتایج همچنین نشان داد در شالیزارهایی که پتاسیم قابل استفاده آنها کمتر از 100 میلیگرم در کیلوگرم بود، عکسالعمل نسبت به کاربرد کلرید پتاسیم زیاد، در شالیزارهایی که پتاسیم آنها بین 100 و 160 میلیگرم در کیلوگرم بود، عکسالعمل آنها تقریباً کمتر و در شالیزارهایی که پتاسیم خاکهای شالیزاری بیشتر از 160 میلیگرم در کیلوگرم بود، عکسالعمل پایین بود. حد بحرانی پتاسیم خاک برای برنج رقم خزر در این بررسی براساس 90 درصد عملکرد نسبی 110 میلیگرم در کیلوگرم خاک به دست آمد. در معادله نهایی پیشبینی عملکرد نسبی برنج، رابطه پتاسیم قابل استفاده خاک، پتاسیم آب آبیاری و مقدار کلرید پتاسیم مصرفی با عملکرد مثبت ولی رابطه عملکرد با مقدار فسفر قابل استفاده خاک منفی بود.
سیروس جعفری، مجید باقرنژاد،
جلد 11، شماره 41 - ( 7-1386 )
چکیده
سیستم کشت تک محصولی نیشکر(.Saccharum officinarum L) و گیاهان زراعی دیگر بدون کاربرد کود پتاسیمی سالیان زیادی است که در جنوب غربی ایران ادامه دارد. با وجود تخلیه مقدار زیادی از پتاسیم خاک توسط گیاهان زراعی، تاکنون پاسخی به مصرف کودهای پتاسیمی در این اراضی گزارش نشده است. آزمایشی با هدف بررسی اثر تر و خشک شدن خاک بر پتاسیم قابل جذب گیاه و نیز افزایش پتاسیم قابل جذب خاک پس از افزودن پتاسیم به خاک و رسهای آن طراحی شد. نتایج نشان داد که برخلاف خاکها بایر، کانیهای رسی قابل انبساط در خاکهای کشت شده تشکیل شده است. عدم وجود این نوع کانیها در اراضی کشت نشده بیانگر نوتشکیلی این رسها در خاکهای کشت شده در اثر کشت و آبیاری بود. 30 بار تر و خشک کردن خاک نمونههای سطحی اراضی تحت کشت نیشکر، تناوبی و بایر در مجاورت پتاسیم، پتاسیم قابل جذب خاک را از 133، 226 و 172 میلیگرم در کیلوگرم به ترتیب به 266، 447 و 628 افزایش داد. این نتایج نشان داد که با وجود تثبیت زیاد پتاسیم در لایه سطحی خاک تحت کشت بهویژه نیشکر، مقدار پتاسیم قابل جذب این خاکها زیاد شده است. تثبیت پتاسیم توسط لایههای عمقی خاک کمتر از لایه سطحی بود. همچنین پس از افزودن پتاسیم به خاک، میزان تثبیت آن با افزایش دفعات تر و خشک کردن، روند نزولی داشت. تثبیت پتاسیم در خاکها در راستای میزان تغییرات مینرالوژی خاکهای مذکور و افزایش ظرفیت تبادل کاتیونی بود. برای رسهای جداسازی شده از این خاکها نیز تثبیت پتاسیم به بیشترین میزان در لایه سطحی رخ داد. اختلاف معنیداری از لحاظ مقدار تثبیت پتاسیم توسط رسهای خاکهای مذکور برای نوع کشت و عمق در سطح 1% ملاحظه گردید. مقدار زیاد تثبیت پتاسیم به کانیهای رسی ایلیت تخلیه شده از پتاسیم توسط کشت و کار نسبت داده شد بهطوری که پس از قرار دادن این رسها در مجاورت پتاسیم تثبیت آن، کانیهای شبه میکایی در این رسها تشکیل شده بود.
مهدی سلطانی حویزه، سیدعلیمحمد میرمحمدی میبدی ، احمد ارزانی،
جلد 11، شماره 42 - ( 10-1386 )
چکیده
گیاه نیشکر یکی از گیاهان مهم قندی در جهان محسوب میشود. با توجه به شرایط اقلیمی نیمه خشک و نسبتاً شور در مناطق تحت کشت نیشکر در کشور، افزایش مقاومت به شوری در این گیاه حائز اهمیت میباشد. برای نیل به این هدف شناخت ژنوتیپهای متحمل به شوری و درک مکانیزمهای تحمل به شوری در گیاه نیشکر ضروری است. در این مطالعه 8 رقم تجاری و امیدبخش نیشکر در محیط کشت هیدروپونیک، حاوی نمک طعام ( NaCl ) با غلظتهای صفر، 25/0، 5/0 و 75/0 درصد مورد مطالعه قرار گرفتند. آثار شوری بر جذب، انتقال و تجمع یونهای + Cl- , K+ , Na و +Ca2 در برگ و ریشه بررسی شد. با افزایش سطوح شوری محتوای کلر در برگ و ریشه ارقام مورد آزمایش افزایش یافت. نتایج حاصل از اندازهگیری میزان سدیم و پتاسیم نشان داد که تجمع سدیم درون گیاه ناشی از شوری، نسبت به پتاسیم بیشتر بوده است. با افزایش سطوح شوری میزان جذب سدیم و میزان انتقال آن به اندامهای هوایی به سرعت افزایش یافت که منجر به کاهش رشد و عملکرد وزن خشک گردید. محتوای کلر در برگ و ریشه رقم NCO-310 با افزایش سطوح شوری از متوسط به زیاد ثابت ماند، که نشان دهنده توانایی ژنتیکی این رقم برای جلوگیری از ورود یون سمی کلر به درون گیاه است. رقم CP82-1592 با داشتن کمترین نسبت کلر برگ به ریشه دارای انتقال کمتر یون سمی کلر به قسمتهای هوایی گیاه بود. همچنین این رقم دارای محتوای کلسیم بالا در برگ و نسبت سدیم به کلسیم پایین در تمام سطوح شوری بود. رقم CP48-103 با داشتن کمترین میزان یون سدیم در برگ و میزان نسبتاً پایین در ریشه احتمالاً دارای پتانسیل ژنتیکی در جلوگیری از ورود یون سدیم به گیاه میباشد. رقمهای CP72-2086 و CP82-1592 از مکانیزم توزیع یونهای مضر کلر و سدیم به برگهای پیر و پنجهها برخوردار بودهاند. بنابراین، جلوگیری از جذب، ممانعت از انتقال و توزیع عناصر مضر کلر و سدیم را میتوان به عنوان مکانیزمهای مهم در تحمل به شوری گیاه نیشکر مورد استفاده قرار داد.
هادی کوهکن، منوچهر مفتون، یحیی امام،
جلد 12، شماره 44 - ( 4-1387 )
چکیده
نیتروژن معمولاً در زمینهای زراعی و غیرزراعی ایران بهعلت نبود ماده آلی کافی در خاک کم است. از طرف دیگر سمیت بور عمدتاً در مناطق خشک و نیمهخشک این کشور جایی که خاکها یا آبهای آبیاری حاوی میزان نسبتاً بالایی از این عنصر هستند، شایع است. نتایج تحقیقات نشان میدهد که افزودن برخی عناصر مانند نیتروژن تأثیر سوء سطوح بالای بور را کاهش میدهد. جهت بررسی برهمکنش بور و نیتروژن بر رشد و ترکیب شیمیایی برنج آزمایش گلخانهای بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا" تصادفی با شش سطح بور ( صفر، 5/2، 5، 10، 20 و 40 میلیگرم در کیلوگرم خاک بهصورت اسید بوریک) و چهار سطح نیتروژن ( صفر، 75، 150 و 300 میلیگرم در کیلوگرم خاک بهصورت اوره) با سه تکرار در یک خاک آهکی انجام شد. کاربرد بور سبب کاهش وزن خشک قسمت هوایی گردید و با مصرف نیتروژن سمیت بور بهویژه در سطوح پایین آن کاهش یافت. بهعلاوه افزودن بور غلظت بور و نیتروژن را در قسمت هوایی برنج افزایش داد. مصرف نیتروژن غلظت نیتروژن را افزایش ولی غلظت بور در گیاه کاهش داد. غلظت نیتروژن و غلظت کلروفیل اندازهگیری شده به روش شیمیایی با افزایش قرائت کلروفیلمتر سیر صعودی دارند. غلظت کلروفیل با افزایش سطح بور کاهش یافت. افزودن نیتروژن غلظت کلروفیل را افزایش و تأثیر سوء سطوح بالای بور بر این پارامتر را کاهش داد. نتایج این پژوهش نشان میدهد که در خاکهای با بور بالا، کاربرد نیتروژن با کاهش اثرات سوء سمیت بور رشد برنج را افزایش میدهد
بهنام دولتی، شاهین اوستان، عباس صمدی،
جلد 12، شماره 46 - ( 10-1387 )
چکیده
کشت مستمر گیاهان زراعی به خصوص گیاهان پرتوقع نسبت به پتاسیم از جمله آفتابگردان سبب میشود که به مرور زمان مقدار قابل توجهی از پتاسیم قابل جذب خاک توسط گیاهان برداشت شود. این تحقیق به منظور بررسی وضعیت شکلهای مختلف پتاسیم و ارتباط آنها با پارامترهای کمیت به شدت (Q/I) پتاسیم در خاکهای تحت کشت آفتابگردان در منطقه خوی انجام شد. بدین منظور20 نمونه مرکب از خاکهای زراعی مربوط به سریهای مختلف جمعآوری گردید. برخی از خصوصیات فیزیکی، شیمیایی و شکلهای مختلف پتاسیم (محلول، Kso: پتاسیم قابل استفاده، Kav: تبادلی، Kexو غیر تبادلی،Knex) در این خاکها تعیین شدند. نتایج نشان داد که مقادیر Kso خاکهای تحت کشت آفتابگردان از061/0 تا 54/0 به طور متوسط 28/0 میلیمول بر لیتر متغیر است. دامنه مقادیر Kav خاکهای زراعی 55 تا 699 به طور متوسط 265 میلیگرم برکیلوگرم است. همچنین دامنه مقادیر Kex این خاکها 54 تا 694 به طور متوسط 261 میلیگرم برکیلوگرم میباشد. دامنه مقادیر Knex نیز 160 تا 612 به طور متوسط 318 میلیگرم برکیلوگرم است. در بیش از 50% از خاکها، مقدار Kav کمتر از 250 (mg kg-1) بود که احتمالاً بیانگر تخلیه پتاسیم از خاکهای تحت کشت آفتابگردان میباشد. مطالعات روابط Q/I نشان داد که نمودارها عمدتاً در ناحیه جذب قرار گرفتهاند. نمودارهای فوق خطی بوده و فاقد انحنای مربوط به پر یا خالی شدن مکانهای اختصاصی میباشند. دامنه مقادیر ظرفیت بافری پتانسیل (PBCK) خاکهای زراعی 11 تا 108 با مقدار متوسط 38 (cmolc kg-1/(mol L-1) 0.5) است. بین پارامترهای PBCK و CEC رابطه خطی معنیداری (***82/0= r) بهدست آمد. دامنه مقادیر نسبت فعالیت پتاسیم در نقطه تعادل (AReK) 00014/0 تا 027/0 با مقدار متوسط 0076/0 (0.5(mol L-1)) میباشد. نتایج نشان داد که AReK همبستگی معنیداری با Kso (**68/0=r) دارد. دامنه تغیرات مقادیر پتاسیم به سهولت قابل تبادل (Ko)0050/0 تا 49/0 و به طور متوسط 21/0 (cmolc kg-1) است.Ko همبستگی معنیداری با ARoK (نسبت فعالیت پتاسیم در تیمار شاهد) (***95/0=r) دارد.
نوید براهیمی، مجید افیونی، مهین کرمی، یحیی رضایی نژاد،
جلد 12، شماره 46 - ( 10-1387 )
چکیده
با تولید روزافزون مواد آلی، بهویژه لجن فاضلاب و کمپوست زباله شهری، بهکارگیری آنها در عرصه کشاورزی به عنوان کود آلی، نقش بهسزایی بر مقدار عناصر در خاک و قابلیت دسترسی آنها برای گیاه و در نهایت افزایش عملکرد محصولات کشاورزی دارد. این تحقیق بهمنظور بررسی اثر باقیمانده و تجمعی کودهای آلی بر غلظت نیتروژن، فسفر و پتاسیم در خاک و گیاه گندم و مقایسه عملکرد آن با کود شیمیایی اجرا شد. این آزمایش به صورت طرح بلوک کامل تصادفی با سه تکرار و چهار تیمار کودی شامل کود گاوی، لجن فاضلاب، کمپوست زباله شهری و کود شیمیایی انجام گرفت. کودهای آلی به مقدار 25، 50 و 100 تن در هکتار و کود شیمیایی به مقدار 250 کیلوگرم آمونیوم فسفات روی شخم و250 کیلوگرم در هکتار اوره به صورت سرک به کرتها افزوده شد. در سال اول اجرای طرح تمام کرت و در سال دوم، چهار پنجم هر کرت (برای بار دوم) کوددهی گردید. اثر باقیمانده (یک بار کاربرد کود) کودهای آلی بر غلظت نیتروژن کل در خاک و مقدار آن در کاه و کلش معنیدار نبود، اما غلظت فسفر و پتاسیم قابل دسترس خاک و غلظت آنها در گیاه نسبت به شاهد تفاوت معنیداری نشان داد. اثر تجمعی (دو بار کاربرد کود) کودها بر نیتروژن کل خاک در تیمارهای 50 و 100 تن کود گاوی و 100 تن کمپوست، فسفر در همه تیمارهای کود آلی و پتاسیم در تیمارهای کمپوست و کود گاوی منجر به افزایش معنیدار نسبت به شاهد گردید. اثر تجمعی کودها بر غلظت عناصر در کاه و کلش معنیدار بود. نیتروژن کل کاه و کلش در تیمار 100 تن لجن فاضلاب، فسفر در 100 تن کمپوست و پتاسیم در همه تیمارهای کود آلی به جز 25 تن در هکتار کمپوست نسبت به شاهد تفاوت معنیدار داشت.
نوید قنواتی، محمد جعفر ملکوتی، علیرضا حسین پور،
جلد 13، شماره 49 - ( 7-1388 )
چکیده
همبستگی بین پارامترهای کمیت- شدت پتاسیم خاک(Q/I) با بعضی ویژگیهای خاک و شاخصهای گیاهی گندم (Triticum aestivum L.) در یک آزمایش گلخانهای در سال زراعی 83-1382 در منطقه آبیک قزوین مورد مطالعه قرار گرفت. بدین منظور تعداد 80 عدد نمونه خاک از عمق 30-٠ سانتیمتری مزارعی که به صورت تصادفی در سرتاسر منطقه انتخاب شده بود، برداشت و بر اساس بافت خاک و پتاسیم قابل استفاده، 21 نمونه از آنها انتخاب گردید و در آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کامل تصادفی که فاکتور اول 21 نمونه خاک و فاکتور دوم دو سطح کودی 0 و 100 میلیگرم پتاسیم در کیلوگرم بود، در سه تکرار انجام شد. اثرکود پتاسه بر عملکرد گندم در سطح ٥% و اثر خصوصیات خاک بر عملکرد گندم در سطح ١% معنیدار شد، ولی اثر متقابل کود پتاسه و خصوصیات خاک معنیدار نشد. دامنهای از نسبت فعالیت پتاسیم خاک( ARK) که در آن نمودار Q/Iبه صورت خطی بود، تعیین گردید. ظرفیت بافری بالقوه پتاسیم خاک(PBCK) همبستگی بالایی را با **)CEC996/0 (r =، درصد رس (**921/0= r) و درصد رطوبت اشباع (** 811/0 r =) نشان داد. معادله زیر به عنوان برآورد کننده ظرفیت بافری خاک در خاکهای زیر کشت گندم منطقه آبیک پیشنهاد گردید.
PBCK = 419/7 CEC - 743/19 R2adj=782/0
نسبت فعالیت تعادلی پتاسیم (AReK) همبستگی بالایی را با پتاسیم محلول (**846/0r=)، پتاسیم قابل استخراج با استات آمونیوم
(**730/0 = r)، درصد رطوبت اشباع (**794/0- = r) و در صد رس (**602/0-= r) نشان داد. همچنین مقدار پتاسیم سهلالوصول (K0) همبستگی بالایی را با پتاسیم قابل استخراج با استات آمونیوم (**871/0= r)، پتاسیم محلول (**778/0 r= )، درصد رطوبت اشباع (*551/0- = r) و در صد رس (**206/0-= r) نشان داد. همبستگی بین پتاسیم قابل استفاده گیاه، K0 و AReK با پتاسیم جذب شده توسط گندم و عملکرد نسبی گندم معنیدار نگردید. ولی PBCK با پتاسیم جذب شده به وسیله گندم (**729/0 = r) و عملکرد نسبی گندم
(**735/0 = r) همبستگی بالایی را نشان داد. همبستگی بین پارامترهای Q/I حاصل از محلولهای K2SO4, KCl با خصوصیات خاک دارای تفاوت معنیداری نبود اما پارامترهای Q/I حاصل از محلول KCl همبستگی بیشتری با شاخصهای رشد گندم داشت.
سید جواد حسینی فرد، حسین خادمی، محمود کلباسی،
جلد 13، شماره 50 - ( 10-1388 )
چکیده
این تحقیق با هدف تعیین اثر عصاره گیرهای مختلف برای استخراج پتاسیم غیرتبادلی از سه کانی میکایی بیوتیت، فلوگوپیت و مسکوویت انجام شد.کانیها به دو اندازه کوچکتر از60 و 100-60 میکرومتر تفکیک و سطوح تبادلی آنها با کلسیم اشباع شد. عصاره گیری متوالی با استفاده از سه عصاره گیر شامل اسیدکلریدریک 01/0 مولار، استات آمونیوم 1 مولار و کلرید باریم 05/0 مولار انجام شد. غلظت تجمعی پتاسیم استخراج شده از سه کانی میکایی محاسبه گردید. نتایج نشان داد که اثر عصاره-گیرهای مختلف بر هر کدام از کانیهای میکایی متفاوت بوده و انواع کانیهایی که در خاک به عنوان میکا از آنها نامبرده میشود، میتوانند مقادیر متفاوتی پتاسیم آزاد نمایند. به طورکلی برای اندازه ذرات ریزتر (کوچکتر از 60 میکرومتر) اسیدکلریدریک و برای ذرات درشتتر (100-60 میکرومتر) استات آمونیوم پتاسیم بیشتری از کانیهای میکایی استخراج نمودند. پتاسیم استخراج شده از کانی مسکوویت به وسیله عصاره گیرهای استات آمونیوم وکلریدباریم بیش از سایر کانیهای میکایی بود بنابراین به نظر می رسد مسکوویت یک منبع خنثی و بی اثر برای پتاسیم در خاک نیست. همچنین اندازه ذرات کانیها اثر بسیار مهمی بر آزادسازی پتاسیم غیرتبادلی از کانیهای میکایی داشت و ذرات درشتتر پتاسیم بیشتری نسبت به ذرات ریز آزاد کردند. بنابراین توزیع اندازه ذرات کانیهای میکایی مختلف در خاکها ممکن است یکی از دلایل تفاوت در مقدار آزادسازی پتاسیم در خاکها باشد.
شهرام کیانی، غفور زاده دباغ، محمدجعفر ملکوتی، عزیزاله علیزاده،
جلد 14، شماره 51 - ( 1-1389 )
چکیده
کپک خاکستری، ناشی از قارچ Botrytis cinerea ، یکی از بیماریهای مهم گل بریده رز در گلخانه های ایران است. به منظور بررسی تأثیر غلظتهای مختلف پتاسیم و کلسیم در محلول غذایی بر حساسیت گل بریده رز به این بیماری، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با دو عامل غلظت پتاسیم و کلسیم در محلول غذایی در چهار تکرار در گلخانه آبکشت مرکز تحقیقات کشاورزی صفی آباد از سال 1386 به مدت یک سال انجام شد. سطوح پتاسیم شامل 0/1، 0/5 و 0/10 میلیمولار و سطوح کلسیم شامل 6/1 و 8/4 میلیمولار بود. در طول دو دوره گلدهی متوالی مایه زنی گلهای رز برداشت شده با سوسپانسیون 104 اسپور در میلی لیتر جدایه B. cinerea انجام شد و پس از آن اندازهگیری حساسیت گلها به کپک خاکستری صورت گرفت. نتایج نشان داد کاربرد پتاسیم در محلول غذایی به مقدار 0/10 میلی مولار منجر به افزایش معنی دار (01/0 P <) شدت بیماری کپک خاکستری گل رز (4/30 درصد/ روز) در مقایسه با سطوح 0/1 میلی مولار (8/24 درصد/ روز) و 0/5 میلی مولار (2/26 درصد/ روز) آن شد که این مسأله به دلیل کاهش غلظت کلسیم گلبرگها بود. همبستگی مثبتی بین نسبت پتاسیم به مجموع کاتیونهای موجود در محلول غذایی و میزان بیماری (*94/0r =) دیده شد. همچنین با افزایش میزان کلسیم در محلول غذایی از 6/1 به 8/4 میلی مولار، شدت بیماری از 6/29 به 6/24 درصد/ روز کاهش یافت (01/0 P <). بنابراین کاربرد متعادل پتاسیم و کلسیم در محلولهای غذایی (به ترتیب 0/5 و 8/4 میلی مولار) برای تولید گل رز در شرایط آبکشت برای جلوگیری از اثرات ناهمسازی بین آنها و کاهش خسارت بیماری کپک خاکستری گل رز توصیه میشود.