26 نتیجه برای پسته
مهدی بصیرت، حسین سیدالاسلامی،
جلد 4، شماره 1 - ( 1-1379 )
چکیده
در سالهای 1375 و 1376، مناطق انتشار و خسارت زنبور سیاه مغزخوار پسته و زنبور طلایی مغزخوار پسته در استان اصفهان مطالعه شد. همچنین، تغییرات فصلی جمعیت زنبور سیاه مغزخوار پسته در مرحله لارو، شفیره و حشره کامل، در سه باغ، و در هر باغ با شکستن 200 میوه، که این میوهها بیش از 50% آلوده به آفت بودند، هفتهای دو بار مورد بررسی قرار گرفت. در سال 1376، روند تخمریزی و خسارت روی یک صد میوه، که به صورت تصادفی انتخاب شده بودند، به طور هفتگی مطالعه شد. در این مطالعه، مراحل رشد و نمو آفت و گیاه پسته با هم مقایسه گردید. زنبور سیاه مغزخوار پسته در کلیه منـاطق بازدیـد شده وجـود داشت، گونـه غـالب بود و 8/0- 4/75 درصد خسارت داشت. در سال 1376، در یک باغ، شروع، اوج و خاتمه شفیرگی به ترتیب 17/1، 17/2 و 31/2 مشاهد شد. ظهور حشرات کامل به ترتیب فوق، در تاریخهای 14/2، 28/2 و 14/3 اتفاق افتاد. در دو باغ دیگر، یکی در سال 1375 و دیگری در سال 1376، این پدیده با کمی تفاوت، روند مشابهی داشت. شروع، اوج و خاتمه تخمریزی، در سال 1376، در یک باغ، در تاریخهای 28/2، 7/3 و 11/4 مشاهده گردید. مراحل رشد و نمو درخت پسته رقم فندقی ریز اصفهانی به 9 مرحله تقسیم شد، و تاریخهای فوق با آن مقایسه گردید. در این مطالعه، زنبور سیاه مغزخوار پسته هر یک تا دو سال یک نسل داشت، درون هر میوه آلوده یک تخم مشاهده شد و یک دوره توقف فعالیت طولانی در لاروهای سن یک مشاهده گردید. کاربرد این اطلاعات در مدیریت مبارزه با آفات پسته مورد بحث قرار گرفته است.
علی ابطحی،
جلد 5، شماره 1 - ( 1-1380 )
چکیده
اثر کل شوری خاک بر رشد گیاهان ناشی از دو عامل فشار اسمزی محلول خاک و نوع یون تشکیلدهنده نمک است. این پژوهش به منظور کسب اطلاعاتی در مورد واکنش پسته (.Pistacia vera L) به شوری و ترکیب یونی نمک انجام گردید. بر این پایه، تلفیقی از نمکهای کلرور و سولفات سدیم به نسبتهای مختلف، در دو رقم پسته فندقی و بادامی به کار رفت. عملکرد گیاهان (وزن خشک برگ و ساقه تولید شده در هر گلدان) از طریق آنالیز واریانس تجزیه و تحلیل و معنیدار بودن و اثر عوامل مختلف با آزمون F و دانکن بررسی شد.
تفاوت بین عملکردهای ساقه و برگ ارقام پسته فندقی و بادامی از نظر آماری در سطح یک درصد معنیدار بود، و رقم فندقی مقدار ساقه و برگ و در نتیجه عملکرد کل کمتری تولید کرد. افزایش سطح شوری موجب کاهش رشد گیاه پسته گردید، و میزان عملکرد در نتیجه ازدیاد شوری خاک سیر نزولی طی نمود. هنگامی که عملکرد برگ و ساقه به طور جداگانه اندازهگیری شود، نشان میدهد که برگ دارای حساسیت بیشتری نسبت به شوری میباشد. ازدیاد نسبت سولفات در سطوح مختلف شوری باعث تخفیف اثر زیانبار شوری گردید، به طوری که با شوری صددرصد سولفات سدیم، عملکرد ماده خشک ساقه بیش از 5/1 برابر و عملکرد ماده خشک برگ بیش از 7/1 درصد برابر هنگامی شد که شوری به کار رفته صددرصد از کلرید سدیم تشکیل شده بود. در این مورد نیز برگ حساستر از ساقه بوده، و به کاهش درصد کلرید در نمک مصرفی پاسخ مثبت بیشتری داده است.
حسین مسجدیان، حسین سیدالاسلامی،
جلد 6، شماره 4 - ( 10-1381 )
چکیده
سپردار واوی پسته از آفات مهم پسته در ایران است، که حشرات ماده آن در چند فرم مورفولوژیک گزارش شدهاند، و هر فرم روی قسمتهای خاصی از درخت رشد و نمو میکند. در این پژوهش نحوه استقرار جمعیت آفت روی قسمتهای مختلف درختان پسته، شامل برگ، شاخههای سنین مختلف، دو ارتفاع و چهار جهت جغرافیایی تاج درخت، و نیز تغییرات فصلی جمعیت آن روی برگ و شاخههای یکساله و دوساله به تفکیک بررسی شد. شماری از دشمنان طبیعی این آفت نیز جمعآوری و در سطح خانواده شناسایی گردید.
این حشره به صورت ماده کامل زمستانگذرانی کرد، و در سال دو دوره فعالیت قابل تفکیک داشت. در دوره اول پورههای سن یک از اوایل اردیبهشت ظاهر شدند و روی برگها، میوهها و شاخههای یکساله استقرار یافتند. پورههای مذکور طی نیمه دوم خردادماه به حشرات کامل تبدیل شدند. هم حشرات نر و هم ماده روی تمام قسمتهای مذکور به صورت توأم استقرار یافتند. در دوره دوم رشد و نمو، پورههای سن یک از اوایل تیرماه از تخم خارج شدند و در این دوره بر خلاف دوره قبل، کلیه پورههای مستقر شده روی برگها حشرات نر، و پورههای مستقر شده روی شاخهها حشرات ماده بودند. پورههای ماده طی شهریورماه به تدریج کامل شدند و از نیمه مهر تا پایان آبان رشد و سپر ترشح کردند. مقایسه آماری تراکم آفت روی قسمتهای مختلف درخت نشان داد که تراکم این حشره روی سطح بالایی برگها بیشتر از سطح زیرین بود. روی شاخهها، حشرات نسل اول فقط روی شاخههای یکساله مستقر شدند، و روی شاخههای مسنتر به ندرت وجود داشتند. در نسل دوم حشرات ماده روی شاخههای سنین مختلف استقرار یافتند، ولی تراکم آنها روی شاخههای یکساله و دوساله بیشتر بود. تراکم جمعیت در میان درختان اختلاف معنیداری داشت. تفاوت معنیداری برای دو ارتفاع و چهار جهت درخت از نظر تراکم آفت روی برگها وجود نداشت، ولی اختلاف تراکم جمعیت روی شاخهها بین دو ارتفاع درخت معنیدار بود. شکارگرانی از خانواده Cybocephalidae و Coccinellidae، یک پارازیتویید خارجی و یک پارازیتویید داخلی از خانواده Aphelinidae و یک پارازیتویید داخلی از خانواده Encyrtidae از روی این حشره در شرایط اصفهان جمعآوری شد.
علی اعلمی، محمد تائب، عباس لطفی، یعقوب صادقیان مطهر،
جلد 7، شماره 1 - ( 1-1382 )
چکیده
به منظور بررسی تنوع ژنتیکی ارقام و گونههای پسته ایرانی از سه آنزیم استراز، پراکسیداز و مالات دهیدروژناز در 30 ژنوتیپ مختلف پسته استفاده شد. نمونهها از برگهای تازه درختان پسته تهیه گردید. برای این منظور از بافر استخراج حاوی 20 درصد ساکارز، 01/0 مولار دیتیوتریتول، دو درصد پلیاتیلن گلایکول و 8 درصد پلیونیل پلیپیرولیدن استفاده شد. برای جداسازی ایزوآنزیمها تکنیک ایزوالکتریک فوکوسینگ با ژل پلیاکریلآمید با غلظت دو درصد وزنی حجمی آمفولیت به کار رفت.
نتایج چندشکلی زیادی را در هر سه سیستم آنزیمی نشان داد، که بیشترین آن مربوط به آنزیم استراز بود. تعداد 19 باند در آنزیم استراز و 28 باند برای آنزیم مالات دهیدروژناز دیده شد، که در دامنه گستردهای از شیب pH پراکنده بودند. برای آنزیم پراکسیداز در یک دامنه باریک pH، 11 باند مشاهده شد. نتایج حاصل از گروهبندی ژنوتیپها، بر اساس سه سیستم آنزیمی مذکور، آنها را در 8 گروه اصلی و 20 گروه فرعی تقسیم نمود، به نحوی که میزان تشابه ژنتیکی از سمت ارقام رایج باغی به سمت گونهها کاهش یافته، در نهایت گونهها در سه گروه انتهایی قرار گرفتند. واریته سرخس به عنوان فرم وحشی گونه ورا، حد واسط ارقام رایج باغی با گونههای دیگر قرار گرفت.
حسین سیدالاسلامی، علیرضا هادیان، عبدالمجید رضایی،
جلد 7، شماره 1 - ( 1-1382 )
چکیده
تلههای زردرنگ جاذبه زیادی در شکار حشرات کامل پسیل پسته دارند، و تخمین جمعیت مراحل نابالغ این حشره از شکار حشرات کامل در پیشآگاهی از تراکم مرحله خسارتزایی آفت دارای ارزش زیادی است. بنابراین، در سالهای 1377 و 1378، در طول فصل زراعی، تلههای زردرنگ چسبنده به ابعاد 15/0*15*10 سانتیمتر به منظور شکار حشرات کامل پسیل پسته در دو باغ پسته در منطقه برخوار اصفهان نصب شد، و هم زمان تراکم تخم و پوره پسیل نیز روی برگچهها به صورت هفتگی محاسبه و تعیین گردید. در دادههای به دست آمده روابط همبستگی و رگرسیون موجود بین میانگین تراکم تخم، پوره جوان (سنین 1 و 2) و مجموع تخم و پوره جوان در دو هفته پیاپی، با یک هفته تأخیر نسبت به میانگین شمار حشرات کامل شکار شده در دو هفته پیاپی بررسی گردید. میان تراکم تخم و حشره کامل همبستگی کمی دیده شد، ولی همبستگی بیشتری بین مجموع تخم و پوره، و نیز پورههای سنین 1 و 2 با حشره کامل، و همچنین تخم با پورهها وجود داشت. تخمین جمعیت پورهها به استناد شمار حشرات کامل شکار شده (X) در تراکم زیاد با معادلات: باغ تجاری Y= 58/6+ 0/4762X-(7*10-5)X2 R2 = 0/82
باغ غیر تجاری R2=0/86 Y= 27/68+ 0/5092X-(5*10-5)X2
و در تراکم کم با معادلات:
باغ تجاری Y= 1/7162X-17/454 R2=0/97
باغ غیر تجاری R2=0/90 Y= 1/1117X-4/9841
انجام شد. در این پژوهش امکان استفاده از تلههای زردرنگ در تخمین جمعیت پورههای جوان مثبت ارزیابی شده و بررسی بیشتر و استفاده از این روش در مدیریت مبارزه با پسیل پسته توصیه گردیده است.
احمد غضنفری مقدم،
جلد 7، شماره 3 - ( 7-1382 )
چکیده
به منظور گسترش استفاده از فناوری بینایی ماشین در امور پژوهشی کشاورزی کشور، به ویژه برای تعیین کمیتهای فیزیکی بذرها، یک دستگاه رایانه مجهز به یک کارت تصویرگیر، یک دستگاه دوربین ویدیو و یک جعبه نور تهیه، و با استفاده از آنها یک سیستم بینایی ماشین راهاندازی شد. سپس برنامههای رایانهای مورد نیاز در راهاندازی اولیه سیستم و دستیابی به ویژگیهای فیزیکی قابل اندازهگیری از طریق تصاویر، نوشته شد. این برنامهها شامل اکتساب و نمایش تصویر، تبدیل تصاویر رنگی به خاکستری و سیاه و سفید، جدا سازی اجسام از زمینه، شمارش اجسام درون تصویر، محاسبه سطح تصویر شده، طول، عرض، نمایه گردی، مرکز تقارن و محاسبه وزن بود. برای ارزیابی سیستم فوق، ابعاد فیزیکی دانههای پسته با دو روش نرمافزاری و دستی اندازهگیری شد.
مقایسه آماری نتایج به دست آمده نشان داد که اختلاف معنیداری بین اندازههای گرفته شده با دو روش وجود ندارد. از نظر سرعت اندازهگیری، بینایی ماشین بسیار سریع بوده و قابل مقایسه با روشهای معمول دستی نیست. ولی این فناوری هنوز از نظر کاربردی محدودیتهای نرمافزاری و سختافزاری بسیاری دارد.
حسین حکمآبادی، کاظم ارزانی، یحیی دهقانی شورکی، بهمن پناهی،
جلد 7، شماره 4 - ( 10-1382 )
چکیده
بهمنظور بررسی آثار شوری و زیادی بْر در آب آبیاری بر سرعت رشد نسبی، سرعت فتوسنتز خالص، نسبت وزن برگ و ویژگیهای فیزیولوژیکی پایههای درختان پسته، سه پایه بادامی زرند، سرخس و قزوینی که از پایههای عمده بهرهگیری شده در باغهای پستهاند، انتخاب و در گلدانهای 8 لیتری در خاک کاشته شدند. تیمارهای شوری در غلظتهای 0، 75، 150 و 225 میلیمول سدیم کلراید و بْر بهصورت اسید بوریک و در غلظتهای 0، 20 و 40 میلیگرم در لیتر تهیه و بهجای آبیاری روی نهالهای یکساله اعمال شد. قبل از شروع تیمارها و بعد از 30 و 60 روز از شروع تیمارها، از هر واحد آزمایش نهالها برداشت شدند و صفات مختلف از جمله شمار کل برگ، سطح برگ، ارتفاع ساقه و ریشه، وزن تر و وزن خشک ساقه، ریشه و برگ، میزان تجمع پرولین در برگ، میزان کلروفیل کل و میزان نسبی آب برگ روی گیاهان برداشت شده اندازهگیری شد، همچنین در طول آزمایش هر 14 روز یکبار پتانسیل آب برگ و میزان کلروفیل فلورسانس و ارتفاع بوته، شمار برگ و قطر ساقه مورد اندازهگیری قرار گرفت.
نتایج نشان داد که میزان سرعت رشد نسبی با افزایش سطح شوری و زمان شروع تیمار کاهش یافت. همچنین تیمار شوری مخصوصاً در غلظتهای بالا میزان سرعت فتوسنتز خالص را نیز کاهش داد، ولی در ارتباط با نسبت وزن برگی اختلافات معنیدار نبود. در تمام پایهها سرعت فتوسنتز خالص با سرعت رشد نسبی همبستگی بالایی داشت ولی این همبستگی با نسبت وزن برگی کمتر بود که نشاندهنده این است که سرعت فتوسنتز خالص عامل اولیه و مهم در تیمار شوری بوده و نسبت وزن برگی بهعنوان عامل ثانویه، از اهمیت کمتری برخودار است. همچنین مشخص شد که شوری اثری روی پتانسیل آب برگ، میزان کلروفیل و میزان کلروفیل فلورسانس نداشت، ولی با افـزایش میزان غلـظت سـدیم کلراید و زمان تـیمار، میـزان انباشتپرولین در برگها افزایش یافت. از پایههای مورد بررسی، پایه قزوینی نسبت به پایههای دیگر، پرولین بیشتری در برگها انباشت کرد، بههمین دلیل نسبت به پایه بادامی زرند و سرخس نسبت به شوری مقاومت بیشتری نشان داد. در ارتباط با بْر مشخص شد که تا غلظت 40 میلیگرم در لیتر هیچ تأثیری در سرعت رشد نسبی، سرعت فتوسنتز خالص، میزان تجمع پرولین و میزان کلروفیل فلورسانس نداشت، چرا که اختلاف معنیداری بین صفات اندازهگیری شده در نهالهای تیمار شده و شاهد دیده نشد.
محمد حاجیان شهری، مسعود عباسی،
جلد 8، شماره 4 - ( 10-1383 )
چکیده
به منظور بررسی تغییرات جمعیت، تعیین درصد کلونیزاسیون ریشه و شناسایی نوع همزیستی میکوریزی همراه ریشه و ریزوسفر درختان پسته جنگلی Pistacia vera ، دو ایستگاه در جنگلهای طبیعی پسته مناطق کلات (چهچهه) و سرخس (شورلق) انتخاب شد. نمونهبرداری از خاک و ریشه درختان مزبور در فواصل زمانی حداکثر هر ماه یک بار در محدوده سایه انداز آنها و از عمق 30 سانتیمتری به عمل آمد. برای استخراج و جداسازی اسپورها از روش غربال تر استفاده شد. پس از رنگ آمیزی ریشهها، میزان کلونیزاسیون ریشهها و جمعیت اسپور این قارچها اندازهگیری شد. در همین ارتباط میزان تأثیر برخی خصوصیات خاک شامل pH، میزان رطوبت، ماده آلی و مقدار فسفر قابل جذب خاک نیز بر جمعیت اسپور مورد بررسی قرار گرفت. نتایج به دست آمده نشان داد که نوع همزیستی میکوریزی درختان پسته از نوع میکوریز وزیکولار – آربوسکولار (Vesicular Arbuscular Mycorrhiza) میباشد. متوسـط میزان کلونیزاسـیون ریشهها در ایستگاه کلات 13% و در ایستگاه شورلق 11% و متوسط تعداد اسپور در منطقه کلات 12 و در منطقه سرخس 10 عدد در هرگرم خاک خشک بود. محاسبه همبستگی بین تغییرات جمعیت اسپور با میزان رطوبت، ماده آلی، فسفر قابل جذب، pH خاک و میزان کلونیزاسیون ریشه نشان داد که جمعیت اسپور با میزان کلونیزاسیون ریشه همبستگی مثبت و با میزان رطوبت خاک، ماده آلی، فسفر قابل جذب و pH خاک همبستگی منفی دارند.
مختار حیدری، عنایتا... تفضلی،
جلد 9، شماره 2 - ( 4-1384 )
چکیده
یکی از عوامل مهم در تعیین مقاومت به کلرید سدیم، کارایی غشاهای سلولی در شرایط تنش میباشد. پراکسیداسیون چربیها ناشی از فعالیت آنزیم لیپوکسی ژناز و یا رادیکالهای آزاد اکسیژن، از عوامل مهم تخریب غشاهای سلولی در شرایط تنش کلرید سدیم است. در پژوهش حاضر آثار تیمارهای صفر، 75 و 150 میلی مول کلرید سدیم طی یک دوره چهارده روزه بر فعالیت آنزیم لیپوکسی ژناز، میزان پراکسید هیدروژن و مالون دی آلدهید ( پراکسیداسیون چربی) در برگ دانهالهای بنه (Pistacia mutica F.& M)، پسته قزوینی و پسته وحشی سرخس (P. vera L) بررسی گردید. نتایج نشان داد کلرید سدیم موجب افزایش فعالیت آنزیم لیپوکسی ژناز در برگ دانهالهای هر سه پایه پسته گردید و این فعالیت در روز هفتم پس از کاربرد تیمارهای کلرید سدیم به حداکثر رسید و در روز چهاردهم کاهش یافت. در دانهالهای بنه بیشترین میزان فعالیت آنزیم دیده شد و در روز چهاردهم کاهش کمتری نسبت به دانهالهای سرخس و قزوینی نشان داد. میزان پراکسید هیدروژن، در برگ دانهالهای هر سه پایه افزایش یافت و بیشترین میزان آن به ترتیب در دانهالهای بنه و سرخس پس از کاربرد تیمار کلرید سدیم 150میلیمول در روز چهاردهم مشاهده گردید. در دانهالهای هر سه پایه، میزان بالای مالون دی آلدهید (شاخص پراکسیداسیون چربی) در روزهای هفتم و چهاردهم دیده شد. نتایج هم چنین نشان داد امکان استفاده از شاخص پراکسیداسیون چربی و فعالیتهای مربوط به آن مانند آنزیم لیپوکسی ژناز در گزینش گیاهان مقاوم به کلرید سدیم در پسته وجود دارد و لازم است در مورد تغییرات بیوشیمیایی و آنزیمی در پسته در پاسخ به تنش کلرید سدیم بررسیهای بیشتری صورت گیرد.
جواد ترکمانی، محمد عبدالهی عزت آبادی،
جلد 9، شماره 3 - ( 7-1384 )
چکیده
در این بررسی نحوه استفاده از برنامهریزی چندهدفی(Multiobjective programming)، برنامهریزی مصالحهای
(Compromise programming) و تکنیکهای تصفیه(Filtering techniques)، در مدیریت منابع کمیاب ارائه شده است. دادههای مورد نیاز از نمونهای شامل 109پستهکار شهرستان رفسنجان جمعآوری گردیده است. هدف برنامه ایجاد مصالحهای بین اهداف حداکثر سازی سود، حداکثر سازی سطح باغات پسته منطقه و حداقل سازی بهرهبرداری از منابع آب است. از روشهای برنامهریزی چند هدفی و تکنیک تصفیه برای یافتن مجموعه کارآ(Efficient set) در بین اهداف فوق استفاده شد و سپس با استفاده از برنامهریزی مصالحهای بهترین جواب توافقی به دست آمد. هر چند که در جواب مصالحهای هیچ کدام از اهداف سهگانه فوق به طور کامل محقق نشد، ولی برنامه به سمت ایدآلها نزدیک شده است. این جواب توافقی با فرض یکسان بودن اهمیت اهداف محاسبه گردید. این در حالی است که، با تنظیم وزن اهداف بر اساس ترجیحات تصمیمگیران میتوان جوابهای مناسبتری نیز به دست آورد.
زهرا پاک کیش، مجید راحمی،
جلد 9، شماره 3 - ( 7-1384 )
چکیده
پوست سبز پسته به عنوان مانعی مؤثر، حفاظت از مغز را در برابر قارچها و حشرات به عهده دارد. ترک خوردگی پوست در هنگام برداشت باعث میشود که مغز پسته مورد حمله قارچها قرار گیرد. تاکنون شیوه مؤثری برای جلوگیری از این عارضه گزارش نشده است. به منظور مطالعه کنترل ترک خوردگی پوشینه پسته به کمک اسیدجیبرلیک پژوهش حاضر در یک باغ تجارتی در شهرستان رفسنجان طی سالهای 81-1380 انجام گردید. تیمارهای اسیدجیبرلیک به غلظتهای 0، 25، 50 و 100 میلیگرم در لیتر روی پسته رقم اوحدی در دو نوبت شروع مرحله رشد لپهها و یک ماه بعد از آن تا حد آب چک محلول پاشی شدند. اسیدجیبرلیک به طور معنیداری مانع ترک خوردگی پوسته سبز میوه پسته شد ولی کمترین ترک خوردگی مربوط به اسیدجیبرلیک 50 و 100 میلیگرم در لیتر بود. کاهش ترک خوردگی پوست سبز پسته باعث جلوگیری از نفوذ قارچ آسپرژیلوس به داخل میوه پسته شد. با کشت برون بر، میان بر و درون بر پسته روی محیط کشت اختصاصی آسپرژیلوس مشخص شد که تیمار اسیدجیبرلیک روی نفوذ قارچ آسپرژیلوس به فرابر میوه پسته در مقایسه با شاهد تفاوت معنیداری دارد. با اندازهگیری میزان آفلاتوکسین مغز پسته مشخص شد که بیشترین میزان زهرابه آفلاتوکسین را شاهد داشته (ppb 6/25) و مغز پستههای تیمار شده با اسیدجیبرلیک کمترین میزان زهرابه آفلاتوکسین(ppb 0/5) را داشتند. اسیدجیبرلیک باعث کاهش لغزندگی پوست سبز میوه پسته شد و با افزایش غلظت این ماده میزان لغزندگی پوست سبز پسته کاهش یافت. این ماده تأثیر معنیداری بر درصد خندانی، وزن میوه، وزن مغز و میزان مواد جامد محلول مغز پسته نداشت. اسیدجیبرلیک میزان چربی مغز و کلروفیل پوست سبز و مغز را افزایش داد.
محمد عبدالهی عزتآبادی، بهاءالدین نجفی،
جلد 10، شماره 2 - ( 4-1385 )
چکیده
در این پژوهش، ابتدا الگوهای مختلف اندازهگیری نسبت تأمین (Hedge ratio) در بازارهای آتی (Futures market) و اختیار معامله
(Options market) معرفی شده، سپس با استفاده از یک نمونه 300 تایی از پسته کاران ایران، این مدلها به طور عملی مورد استفاده قرار گرفتند. نتایج نشان داد که نسبتهای تأمین مختلف در بازارهای آتی و اختیار معامله محصول پسته در شرایط متفاوت، با میانگین بین 22/0 تا 99/0 تغییر میکند. در شرایط وجود ریسک تولید محصول پسته، کشاورزان، بازار اختیار معامله را بر بازار آتی ترجیح داده و چنانچه این ریسک حذف شود، بازار آتی، قابل ترجیح است. همچنین افزایش بدهی کشاورزان همراه با افزایش نسبت تأمین بوده، در حالی که فرصتهای بالای دریافت وامهای بانکی، این نسبت را کاهش میدهد.
جلال کلاهدوز شاهرودی، حسین سیدالاسلامی، رحیم عبادی، بیژن حاتمی،
جلد 10، شماره 2 - ( 4-1385 )
چکیده
وجود سوسک شکارگر Cybocephalus fodori minor در ایران برای اولینبار در سال 1381 گزارش شد. با توجه به انجام بررسیهای محدود در زمینه چرخه زیستی سوسکهای شکارگر جنس Cybocephalus و به ویژه سوسک شکارگر C. fodori ، چرخه زیستی و میزان تغذیه این شکارگر، روی سپردار واوی پسته برای اولین بار در شرایط آزمایشگاهی ( دمای 2±25 درجه سانتیگراد، رطوبت نسبی 5±65 درصد و دوره نوری 16 ساعت روشنایی) مورد مطالعه قرار گرفت. در آزمایشگاه، دوره نشو و نمای سوسک شکارگر C. f. minor در شش مرحله زیستی شامل تخم، سه سن لاروی، شفیره و حشره کامل بررسی شد. طول دوره یک نسل این سوسک شکارگر (بدون احتساب طول عمر حشرات کامل) در شرایط آزمایشگاه در حشرات نر، بین 43 تا 46 و در حشرات ماده، 38 تا 42 روز بود. طول دورههای جنینی، لاروهای سن یک، دو، سه، شفیرگی، طول عمر حشرات کامل نر، ماده و دورههای قبل و بعد از تخمریزی این زیرگونه در شرایط آزمایشگاه به ترتیب 1/0 ± 8/8، 1/0± 2/5، 1/0 ± 4/3، 1/0 ± 8/6، 3/0 ± 3/17، 2/2 ± 2/59، 1/3 ± 8/65، 6/1 ± 8/6 و 5/0 ± 5/3 روز محاسبه شد. میانگین تعداد تخم حشرات ماده در طول دوره زندگی خود روی سپردار واوی پسته 2/6 ±7/64 عدد بود که در زیر سپرها قرار داده شد. نسبت جنسی این حشره در شرایط آزمایشگاهی و مزرعه 1:1 تعیین شد. میزان تغذیه روزانه حشره کامل ماده، نر، لاروهای سن یک، دو و سه این شکارگر از حشرات کامل ماده سپردار واوی پسته در آزمایشگاه به ترتیب 5/3 ± 1/7، 2/2 ± 9/6، 2/0 ± 8/1، 2/0 ± 7/3 و 3/0 ± 9/5 عدد بود. این شاخصها برای تغدیه شکارگر از تخم و پوره سن دو شپشک نیز محاسبه شد. با توجه به طول عمر بیشتر حشرات کامل، بیشترین میزان شکارگری در طول یک نسل در این مرحله انجام میگیرد.
اصغر رمضانیان، مجید راحمی،
جلد 10، شماره 4 - ( 10-1385 )
چکیده
به منظور ارزیابی اثرات تنک شیمیایی و دستی بر حفظ جوانه گل پسته، آزمایشهایی در سالهای 1382 و 1383 انجام شد. در سال اول، تیمارهای اتفن 100 و 200 میلیگرم در لیتر، اوره 5/2 درصد و 5 درصد، نفتالیناستیکاسید 125 و 250 میلیگرم در لیتر و نفتالیناستامید 250 و 500 میلیگرم در لیتر روی دو شاخه از 9 درخت یکنواخت با چهار تکرار محلولپاشی شدند. در سال دوم، علاوه بر تیمارهای سال گذشته از تیمارهای تنک دستی (10، 20 و 30 برگچه به ازای هر خوشه میوه) نیز استفاده شد. تمام تیمارهای شیمیایی باعث کاهش ریزش جوانه گل شدند که از این میان، تیمار اتفن 100 و 200 میلیگرم در لیتر در مقایسه با سایر تیمارها بیشترین تأثیر را در حفظ جوانه گل داشت. تیمارهای تنک دستی هم مانند تیمار اتفن در کاهش ریزش جوانه گل تأثیر مثبت داشتند. تنک میوه همچنین، باعث افزایش وزن مغز، کاهش تعداد خشک میوه در هر اونس، کاهش تعداد میوههای پوک و افزایش درصد خندانی میوهها شد. تنک میوهها تأثیر معنیداری بر عملکرد شاخههای تیمار شده در سال پر محصول نداشت.
محمد لغوی، حسین رحیمی،
جلد 11، شماره 40 - ( 4-1386 )
چکیده
هدف از اجرای این تحقیق تعیین مناسبترین دامنه و بسامد ارتعاش برای جداسازی دانه و یا خوشه پسته در دو رقم اوحدی و کله قوچی با در نظر گرفتن حداقل خسارت وارد بر شاخه بود. نتایج حاصل از تعیین برخی از خصوصیات فیزیکی و مکانیکی دانه و خوشه نشان داد که میانگین F/W (نسبت نیروی استاتیکی کششی مورد نیاز برای جدایش دانه پسته به وزن آن) و میانگین V/W (نسبت نیروی استاتیکی کششی مورد نیاز برای جدایش خوشه پسته به وزن آن) که به ترتیب شاخصی از سهولت جداسازی میوه و خوشه میباشند، برای رقم اوحدی به ترتیب برابر با 2/6 و 37 و برای کله قوچی برابر با 9 و 8/37 است. به منظور تعیین تأثیر دامنه و بسامد ارتعاش بر جداسازی دانه یا خوشه پسته در دو رقم اوحدی و کله قوچی یک آزمایش فاکتوریل 4×4 درقالب یک طرح کاملاً تصادفی باسه تکرار برروی هر رقم به اجرا گذاشته شد. سطوح بسامد و دامنه ارتعاش که در رقم اوحدی استفاده شد به ترتیب عبارت بودند از 5، 5/7، 10 و 5/12 هرتز و 20، 40، 60 و 80 میلیمتر. دررقم کله قوجی چهار سطح بسامد ارتعاش 5/7، 10، 5/12 و 15 هرتز و چهارسطح دامنه 40، 60، 80 و 100 میلیمتر مورد آزمون قرارگرفت. نتایج نشان داد که اثر بسامد و دامنه ارتعاش برجداسازی دانه و خوشه پسته در هر دو رقم مذکور معنی دار است. در رقم اوحدی اعمال ارتعاشی با بسامد 5/12 هرتز و دامنه 80 میلیمتر، بیشترین درصد برداشت میوه (8/98%) را به همراه داشت ولی با توجه به لزوم محدود سازی افت محصول و خسارت وارد بر شاخه به 5% و کمینه نمودن توان مصرفی شاخه تکان، اعمال ارتعاشی با دامنه 60 میلیمتر و بسامد 10 هرتز که 95% محصول را برداشت مینماید به عنوان مناسبترین ترکیب دامنه و بسامد ارتعاش انتخاب گردید. همچنین بسامد 5/12 هرتز و دامنه 80 میلیمتر، بیشترین میزان خوشه برداشت شده(82%) را در برداشت ولی با ملحوظ نمودن درصد خسارت به شاخه و توان مصرفی، اعمال ارتعاشی با بسامد 5/12 هرتز و دامنه 60 میلیمتر با 69% ریزش خوشه به عنوان مناسب ترین ترکیب شناخته شد. در رقم کله قوچی، اعمال ارتعاشی با دامنه 100 میلیمتر و بسامد 15 هرتز منجر به ریزش 100% محصول گردید ولی با توجه به لزوم محدود نمودن خسارت وارد بر شاخه و توان مصرفی، ترکیب دامنه ارتعاش 60 میلیمتر و بسامد 15 هرتز با 2/97% جداسازی میوه به عنوان مناسب ترین ترکیب انتخاب گردید. در مورد برداشت خوشه ای رقم کله قوچی ترکیبات ارتعاشی با بسامد 15 هرتز و دامنههای 60 و 40 میلیمتر به ترتیب با درصد ریزش خوشه 75 و 69 درصد به عنوان مناسب ترین شناخته شدند. در نهایت میتوان از این تحقیق چنین نتیجه گرفت که در صورت شناخت و رعایت ترکیب بسامد و دامنه ارتعاش مناسب با رقم مورد نظر، برداشت ارتعاشی میتواند با موفقیت در باغهای پسته ایران که به طور عموم بهصورت ردیفی کشت شده و امکان حرکت تراکتور در بین ردیفها وجود دارد به کار برده شود.
اکبر محمدی محمد آبادی، سید جواد حسینی فرد، ناصر صداقتی،
جلد 12، شماره 43 - ( 1-1387 )
چکیده
در این پژوهش تأثیر تغییر سیستم آبیاری از روش سنتی (غرقابی) به زیر سطحی روی درختان بارور پسته بهمدت چهار سال در ایستگاه تحقیقات پسته کرمان مطالعه شد. طرح در قالب بلوکهای کامل تصادفی با ترکیب 2 تیمار دور آبیاری (7 و 14 روز) و 3 مقدار آب بر اساس ضرایب تشت کلاس الف شامل 20، 40 و 60 درصد (2392، 4783 و 7174 متر مکعب در هکتار- سال) با احتساب تیمار شاهد یعنی آبیاری سنتی (غرقابی) با دور 30 روزه و 9000 مترمکعب در هکتار- سال)، در مجموع با 7 تیمار در 3 تکرار به اجرا در آمد. لولههای آبیاری زیر سطحی بهفاصله 90 سانتیمتر از تنه درختان (تقریباً در مرکز سایه انداز) در دو طرف و در عمق 50 سانتیمتری از سطح خاک کارگذاری شدند. متوسط فشار کارکرد لولهها 8/0تا 1 اتمسفرو متوسط دبی هر متر لوله 4/5 لیتر در ساعت بود. صفات مختلف کمـّی و کیفی محصول پسته، رشد رویشی سرشاخههای درختان، کارایی مصرف آب و هدایت الکتریکی عصاره اشباع خاک اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که تغییر سیستم آبیاری از روش سنتی (غرقابی) به زیر سطحی روی درختان بارور پسته امکانپذیر میباشد و بهترین تیمار در شرایط انجام این آزمایش تیماری بود که آبیاری آن باروش زیر سطحی و مصرف 60 درصد تبخیر ازتشت (7174 مترمکعب در هکتار- سال) با دورآبیاری 14 روزه انجام پذیرفت بهطوریکه کلیه صفات کمـّی و کیفی مربوط به این تیمار در مقایسه با تیمارهای دیگر از شرایط مطلوبتری برخورداربود. کارایی مصرف آب در این تیمار 164 گرم محصول خشک به ازای هر متر مکعب آب بود. اما در صورتیکه بهرهبرداری سیستمهای آبیاری تحت فشار با هدف پایین آوردن مصرف آب آبیاری باشد و در شرایط کمبود آب، کاربرد آب به میزان 40 درصد تبخیر از تشت (4783 مترمکعب در هکتار- سال) قابل توصیه میباشد. کارآیی مصرف آب در این تیمار، 177 گرم محصول خشک به ازای هر متر مکعب آب میباشد. نتایج اجرای این طرح نشان دادکه کاربرد آب با مقادیر کمتر از 40 درصد تبخیر از تشت الف، نمیتواند نتیجه مطلوبی را بههمراه داشته باشد. تیمارهای آبیاری با دور 14 روزه در مقایسه با دور آبیاری 7 روزه از نظر صفات کمـّی و کیفی اندازهگیری شده شرایط مطلوبتری داشتند. مقادیر هدایت الکتریکی عصاره اشباع خاک در تیمارهای مختلف نشان داد تغییرات شوری خاک بهویژه در سال اول بعد از تغییر سیستم آبیاری در تیمارهای زیر سطحی قابل توجه میباشد. اما تیمارهایی که با دور14 روزه آبیاری شدهاند، در مقایسه با تیمارهای مشابه دور آبیاری7 روزه از وضعیت مطلوبتری برخوردار بودند.
حسام عرب نژاد، مسعود بهار، علی تاج آبادی پور،
جلد 12، شماره 45 - ( 7-1387 )
چکیده
به منظور ارزیابی تنوع ژنتیکی ارقام پسته ایرانی، کارایی آغازگرهای ریزماهواره ای جداسازی شده از گونه وحشی خنجوک(.Pistacia khinjuk Stocks) روی ژنوتیپهای تجاری پسته متعلق به گونه .P.vera L بررسی شد. از مجموع 27 جفت آغازگر SSR استفاده شده، 25 جفت آغازگر قادر به تکثیر DNA در ارقام مختلف پسته بودند که از این تعداد، 19 جفت آغازگر تکثیر تمیز و قابل تفسیری داشته و از انتقالپذیری مطلوبی روی ارقام اهلی برخوردار بودند. مقایسه الگوهای تکثیر نشان داد، 11 جفت آغازگر محصول چندشکل دارند که مجموع 48 آلل در دامنهای از دو تا 11 آلل را در بین ژنوتیپهای تحت بررسی تکثیر نمودند. متوسط تعداد آلل به ازای هر جایگاه و هتروزیگوسیتی مشاهده شده، به ترتیب 69/3 و 69/0 محاسبه گردید که حاکی از محتوای بالای اطلاعات نشانگرهای استفاده شده بود. بر اساس تجزیه خوشهای به روش UPGMA و ضریب تشابه نی، ژنوتیپهای تجارتی پسته یک گروه بزرگ با سه زیر گروه متفاوت را تشکیل دادند، در حالی که ژنوتیپهای قزوینی زودرس و سرخس که میوههای ریزتری داشته و به مناطق خاصی محدود هستند، در دو گروه متفاوت و مستقل از گروه ارقام تجاری پسته قرار گرفتند. به نظر میرسد ژنوتیپ قزوینی زودرس از سرخس مشتق شده باشد که ژنوتیپ اخیر احتمالاً یک ژنوتیپ تأثیرگذار در تکامل پستههای تجاری میباشد. نتایج این مطالعه نشان داد که نشانگرهای ریزماهواره پسته خنجوک با پراکندگی مناسب در طول ژنوم، از انتقال پذیری مناسبی بر روی ژنوتیپهای پسته اهلی برخوردار هستند و بنابراین میتوان از این نشانگرها برای انگشت نگاری ژنتیکی ارقام تجاری پسته استفاده نمود.
امیر حسین محمدی ، ضیاءالدین بنیهاشمی،
جلد 12، شماره 45 - ( 7-1387 )
چکیده
پسته یکی از مهمترین محصولات اقتصادی ایران بوده که عمدتاً در مناطق شور کاشته میشود. یکی از مهمترین بیماریهای پسته پژمردگی ورتیسیلیومی با عامل Verticillium dahliae بوده که از خاک و درختان پسته در برخی از مناطق پسته کاری جدا شده است. به منظور مطالعه تأثیر کلریدسدیم بر بیماری پژمردگی ورتیسیلیومی سه پایه متداول پسته (سرخس، بادامی زرند و قزوینی) در یک آزمایش گلخانهای تأثیر چهار سطح کلریدسدیم (صفر، 1400، 2800 و 4200 میلیگرم NaCl در کیلوگرم خاک) در محیط آبکشت مورد ارزیابی قرار گرفت. این آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح پایهای کاملاً تصادفی با چهار تکرار انجام شد. سطوح مختلف کلریدسدیم قبل از مایهزنی با قارچ در محیط آبکشت روی ریشه نهالهای ده هفتهای پسته اعمال شد. دو هفته پس از اعمال تیمارهای کلریدسدیم، مایه زنی نهالها با انتقال آنها به خاک بکر حاوی 40 میکرواسکلروت V. dahliae در هر گرم خاک حاوی غلظتهای مشابه کلریدسدیم انجام شد. در تیمارهای شوری پایههای سرخس و قزوینی به ترتیب بیشترین و کمترین کاهش وزن خشک و همچنین غلظت یونهای K، Na و Cl را در اندام هوایی و ریشه نشان دادند که بر این اساس، پایههای سرخس و قزوینی به ترتیب حساسترین و متحملترین پایه به شوری بودند. همچنین نتایج نشان داد که افزایش غلظت کلریدسدیم میتواند درصد کلنیزاسیون V. dahliae در ساقه و ریشه نهالهای پسته را افزایش دهد. بیشترین درصد کلنیزاسیون ساقه و ریشه در غلظت 4200 میلیگرم کلریدسدیم در کیلوگرم خاک مشاهده شد. در هر سه پایه، برهمکنش کلریدسدیم و V. dahliae در مقایسه با تیمار قارچ به تنهایی و تیمارهای کلریدسدیم باعث کاهش وزن خشک و افزایش غلظت یونهای K، Na و Cl در اندام هوایی و ریشه شد. در مجموع نتایج پژوهش حاضر نشان داد که تنش شوری قبل از مایه زنی با V. dahliae میتواند شدت پژمردگی ورتیسلیومی پسته را به خصوص در پایههای حساس به شوری افزایش دهد.
مهدی بصیرت،
جلد 12، شماره 45 - ( 7-1387 )
چکیده
پروانه چوبخوار پسته، (Kermania pistaciella Amsel)، یکی از آفات مهم پسته است. این تحقیق در دو ایستگاه مؤسسه تحقیقات پسته کشور انجام شد. در این دو باغ روند تشکیل پیله و ظهور حشرات کامل این آفت در طول چهار سال ثبت شد. آستانه حداقل حرارتی به روش کمترین ضریب تغییرات حرارت مؤثر (Least Coefficient of Variation method) برای مراحل مختلف رشد این آفت محاسبه شد. مجموع حرارت مؤثر برای درصدهای مختلف تشکیل پیله شفیرگی و ظهورحشره کامل بهدست آمد. آستانه حداقل حرارتی برای دورههای لارو زمستانگذران تا پیله شفیرگی، لارو زمستانگذران تا حشره کامل و پیله شفیرگی تا حشره کامل به ترتیب 10، 11 و 12 درجه سانتیگراد میباشد. مجموع حرارت مؤثر برای تشکیل 50 درصد پیله شفیرگی از لارو زمستانگذران براساس آستانه حداقل حرارت 73/6 10 ° C درجه روز بهدست آمد. اوج ظهور حشرات کامل بهطور متوسط با 65 درصد ظهور حشرات کامل همزمان بود. اگر این درصد ظهور حشرات کامل بهعنوان پایهای برای زمان کنترل پذیرفته شود. مجموع حرارت مؤثر از اول بهمن ماه برای 65% ظهور حشرات کامل از لارو زمستانگذران براساس آستانه حداقل حرارتی213/8 11 ° C درجه روز محاسبه گردید. مجموع حرارت مؤثر برای 65% درصد ظهور حشرات کامل بر اساس آستانه حداقل حرارتی 12 ° C از زمان تشکیل 5 درصد پیله شفیرگی، 50 درصد تشکیل پیله شفیرگی و از 5 درصد ظهور حشرات کامل به ترتیب 3/145، 9/126 و 6/ 71 درجه روز محاسبه شد.
احمد شاکر اردکانی، محمد شاهدی، غلامحسن کبیر،
جلد 13، شماره 47 - ( 1-1388 )
چکیده
کره پسته محصولی خمیری شکل است که مواد اصلی تشکیل دهنده آن مغز پسته بو داده و شکر م ی باشد. ب همنظور حفظ پایداری محصول ۲ درصد (در سه تکرار ) روی میزان جدا شدن روغن / ۱ و ۰ / اثر دو نوع امولسیون کننده (لسیتین و مونو - دی گلیسیرید ) در سطوح صفر، ۰ ۰ درصد (در سه تکرار ) روی عدد پراکسید / ۰ و ۰۲ / در سطوح صفر، ۰۱ (BHT) و به منظور افزایش ماندگاری اثر یک نوع ضد اکسنده خمیر پسته و کره پسته پس از چهار ماه نگه داری در دمای ۲۵ درجه سانتی گراد بررسی شد . در پایان تحقیق روی تیمارها آزمای ش های بافت سنجی و حسی انجام گردید و نتایج حاصل براساس آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی مورد ارزیابی قرار گرفت . جهت استفاده شد . بر اساس نتایج تحقیق، دمای ۱۱۰ درجه سانتی گراد و (P <۰/ مقایسه میانگین ها از آزمون دانکن در سطح آماری ۵ درصد ( ۰۵ زمان ۱۵ دقیقه، برای تهیه کره پسته مناسب تشخیص داده شد . هم چنین گروه ارزیاب ، استفاده از ۱۵ تا ۲۵ درصد شکر را در فرمولاسیون مناسب تشخیص دادند . نتایج آزمون حسی نشا ن داد که در پایان زمان نگه داری، تیمار حاوی ترکیب لسیتین و مونودی گلیسیرید، کمترین جدا شدن روغن را داشته است . هم چنین، کره پسته تهیه شده در این تحقیق از نظر بافت و طعم و مزه امتیاز بیشتر ی را نسبت به کره پسته بر ماندگاری کره پسته معنی دار بود. نتایج آزمون بافت سنجی BHT تجاری کسب کرد . این آزمون نشان داد که اثر افزودن ضد اکسنده ۱برابر نسبت به کره پسته تجاری نر م تر بود. بر اساس نتایج ب ه دست آمده ، / بیانگر این نکته بود که بافت کره پسته تولیدی در این تحقیق ۵ ۲۵ درصد شکر، ۱ درصد لسیتین، ۱ درصد مونودی - ۸۲ درصد مغز پسته، ۱۵ / ۷۲ تا ۹۹ / فرمول مناسب برای تولید کره پسته شامل ۹۹ بود. BHT ۰ درصد / گلیسیرید و ۰۱