تحقیق حاضر، به منظور ارزیابی واکنش 18 رقم برنج (.Oryza sativa L) مشتمل بر 15 رقم برنج ایرانی و سه رقم خارجی، برای کالوسزایی و باززایی گیاهچه از کالوس با کشت جنین نارس نسبت به سه محیط کشت MS، LS و 6N اجرا گردید. میزان کالوسدهی با استفاده از صفات قطر کالوس، وزن تر و وزن خشک مورد ارزیابی قرار گرفت. سپس با انتقال کالوسهای تولیدی از سه محیط کشت ذکر شده به محیط کشت باززایی (MSR) ، و از طریق سنجش درصد گیاهچههای تولید شده از کالوسها، میزان باززایی اندازهگیری گردید.
نتایج نشان داد که تفاوت معنیداری هم از لحاظ کالوسزایی و هم باززایی بین ارقام وجود دارد (01/0>P). در مرحله کالوسزایی، از نظر قطر کالوس، ارقام نعمت و چرام-2 به ترتیب با متوسط قطر 83/4 و 6/4 میلیمتر به عنوان ژنوتیپهای برتر شناخته شدند. از نظر وزن تر کالوس ارقام نعمت، چرام-2 تا سپیدرود، طارم محلی و لاینهای خارجی 33IRCTN91 و 30-IRFAON به طور معنیداری بهتر از سایرین بودند. ارقام نعمت، زایندهرود و لاین 33IRCTN91 بالاترین درصد محتویات آبی را داشتند. از نظر باززایی، لاین 33IRCTN91 و ارقام عنبربو محلی، نعمت، چرام-2 و طارم محلی بیشترین میزان باززایی گیاهچه از کالوس را دارا بودند. از هر دو جنبه کالوسزایی و باززایی بین محیطهای کشت تفاوت معنیدار وجود داشت.
بدین ترتیب که از لحاظ قطر کالوس، وزن تر، و میزان باززایی، محیطهای کشت MS و N6 با یکدیگر تفاوت معنیداری نداشتند، ولی نسبت به محیط کشت LS، به طور معنیداری برتر بودند( 01/0>P )کالوسهایی که در محیط کشت MS رشد یافتند، بیشترین و در محیط کشت LS، کمترین درصد آب را داشتند. محیط کشت MS و N6 برای کشت این ویترو جنین نارس برنج مناسب تشخیص داده شد، و از بین ارقام مورد مطالعه، ارقام نعمت و چرام-2 به عنوان ارقام برتراز لحاظ کالوسدهی و میزان بازززایی گیاهچه شناخته شدند. همچنین، برنجهای ژاپونیکای مورد مطالعه در زمره بهترین ارقام از نظر میزان باززایی گیاهچه بودند. مطالعه روابط همبستگی بین صفات نشان داد که بین صفت کالوسزایی و باززایی گیاهچه، همبستگی معنیداری وجود ندارد، و این دو صفت مستقل از هم عمل میکنند.