جستجو در مقالات منتشر شده


5 نتیجه برای کربوهیدرات

علی اسدی الموتی، مسعود علیخانی، غلامرضا قربانی، عبدالحسین سمیعی،
جلد 8، شماره 3 - ( 7-1383 )
چکیده

هدف از این آزمایش بررسی ویژگی‌های سیلوی ارزن تهیه شده در آزمایشگاه به‌عنوان یک علوفه جایگزین در سال‌ها‌ی خشک و تعیین اثر افزودنی‌ها بر کیفیت تخمیر آن بود. علوفه ارزن در دو مرحله شیری و خمیری نرم دانه، بدون افزودنی یا با استفاده از جو، ملاس، اسیدفرمیک ، تلقیح باکتری‌های تولید کننده اسید لاکتیک و ترکیب ملاس و باکتری در قالب یک طرح کاملاً تصادفی و به‌صورت فاکتوریل 2 * 6 سیلو شد. مرحله برداشت تأثیری بر مقدار دیواره سلولی، دیواره سلولی بدون همی سلولز، ظرفیت بافرینگ، کربوهیدرات‌های محلول در آب، نیتروژن نامحلول در شوینده اسیدی، نیتروژن آمونیاکی و قابلیت هضم ماده خشک و ماده آلی نداشت، ولی مقادیر ماده خشک، پروتئین خام و pH سیلو در دو مرحله برداشت به‌طور معنی‌داری متفاوت بود. وقوع تخمیر کلستریدیایی در سیلوهای شاهد منجر به اتلاف ماده خشک و افزایش سطوح نیتروژن آمونیاکی (24 درصد نیتروژن کل)، اسیدبوتیریک (2/0 درصد) و اسید استیک (33/1درصد) نسبت به سایر تیمارها شد. بین افزودنی‌ها کمترین نیتروژن آمونیاکی مربوط به افزودن اسیدفرمیک بود (54/4 درصد نیتروژن کل) و بالاترین تولید اسیدلاکتیک و کمترین اسید بوتیریک به ترتیب در تیمار حاوی ملاس و ترکیب ملاس و باکتری دیده شد. تعیین قابلیت هضم سیلوهای ارزن در آزمایشگاه نشان دهنده افزایش قابلیت هضم ماده خشک و ماده آلی همه سیلوهای حاوی افزودنی نسبت به سیلوی شاهد بود. افزودن ملاس و ترکیب ملاس و باکتری بیشترین قابلیت هضم ماده خشک را درپی داشت ( به ترتیب با 1/63 و 34/64 درصد)، ولی اختلاف معنی‌داری بین قابلیت هضم سیلوهای حاوی جو، اسیدفرمیک و باکتری دیده نشد. نتایج این آزمایش نشان داد که برای تهیه یک سیلوی با کیفیت ارزن، افزودن یک منبع کربوهیدرات محلول به سیلو ضروری بوده و بدون حضور این منبع کربوهیدراتی، تلقیح باکتریایی لزوماً سیلوی مناسبی تولید نخواهد کرد.
محسن اعراب، مسعود علیخانی، شهاب الدین مشرف،
جلد 12، شماره 43 - ( 1-1387 )
چکیده

در این پژوهش از 852 رأس گاو شیرده هلشتاین چند شکم زا در اواسط شیردهی در قالب یک طرح آماری کاملاً تصادفی از نوع آشیانه‌ای با دو تیمار شامل شهرستان اصفهان و شهرستان برخوار - میمه و سه تکرار شامل سه طبقه یک : از 1 تا 5 رأس گاو شیری، دو: از 6 تا 10 رأس گاو شیری و سه: از 11 تا 20 رأس گاو شیری بود استفاده شد. جهت مقایسه میانگین‌های مواد معذی مصرف شده و مورد نیاز از آزمون T جفت شده استفاده گردید. نتایج به‌دست آمده از پژوهش یکساله نشان داد که نوع شهرستان در طبقات مختلف بر مصرف ماده خشک مصرفی، انرژی ویژه شیردهی، پروتئین قابل سوخت و ساز، کلسیم، فسفر، پتاسیم، منیزیم، سدیم، کلر، گوگرد، سلنیم، روی، مس، ید، ویتامین A، ویتامین D، ویتامین E، پروتئین قابل تجزیه در شکمبه، دیواره سلولی، دیواره سلولی بدون همی سلولز و کربوهیدرات غیر فیبری بدون اثر معنی‌دار و بر مصرف پروتئین غیر قابل تجزیه در شکمبه اثر معنی‌دار داشت (05/0>P)نوع شهرستان بر نیاز مواد مغذی تأثیر معنی‌داری نداشت. تفاوت بین مصرف و نیاز در هر شهرستان به ازاء هر رأس گاو شیری در روز از نظر کیلوگرم ماده خشک مصرفی، مگاکالری انرژی ویژه شیردهی، گرم پروتئین قابل سوخت و ساز، گرم کلسیم، فسفر، پتاسیم، منیزیم، سدیم، کلر و گوگرد قابل جذب، میلی‌گرم در کیلوگرم سلنیم، روی، مس و ید، واحد بین المللی در روز ویتامین A، ویتامین D و ویتامین E، گرم در روز پروتئین قابل تجزیه و غیرقابل تجزیه در شکمبه، درصد ماده خشک دیواره سلولی، دیواره سلولی بدون همی سلولز و کربوهیدرات غیر فیبری به ترتیب برابر با 6/1-، 5/2-، 2/630-، 8/21-، 5-، 6/40، 0، 3/3-، 2/44، 4/7-، 11/3-، 7/38-، 26/3-، 45/4-، 14834-، 234-، 5/342-، 5/542-، 886-، 5/28، 5/17 و 4/10- بود. تفاوت بین مصرف و نیاز در فسفر، منیزیم و سدیم بدون اختلاف آماری و برای بقیه مواد مغذی دارای اختلاف معنی‌دار بود (05/0>P).نتایج این پژوهش نشان داد با تغذیه گاوهای شیری با جیره‌های حاوی کنجاله‌های پروتئینی و مکمل‌های معدنی و ویتامینی می‌توان تولید شیر و درصد پروتئین شیر گاوهای شیری نژاد هلشتاین مناطق روستایی را بهبود بخشید.


جابر فلاح زاده ، محمد علی حاج عباسی،
جلد 14، شماره 51 - ( 1-1389 )
چکیده

برای مطالعه کربوهیدرات‌های خاک ابتدا می‌بایست آنها را استخراج کرد که بدین منظور روش‌های مختلفی پیشنهاد شده است. سه روش و پنج محلول عصار‌ه‌گیر جهت استخراج کربوهیدرات‌ها از سه نوع خاک جنگلی، رسی و شور مورد استفاده قرار گرفت. روش‌های عصاره‌گیری شامل تکان ‌دادن نمونه‌ها به مدت 16 ساعت، حرارت‌ دادن نمونه‌ها در حمام‌ بخار به مدت 5/2 ساعت و حرارات دادن نمونه‌ها در آون به مدت 24 ساعت و محلول‌های عصاره‌گیر شامل اسید‌کلریدریک 5/0 مولار، اسید‌سولفوریک 25/0 مولار، اسید‌سولفوریک 5/0 مولار، سولفات‌پتاسیم 5/0 مولار و آب مقطر بود. غلظت کربوهیدرات‌ها‌ با روش فنل- اسید‌سولفوریک تعیین گردید. نتایج نشان داد که در اثر اضافه‌کردن فنل به عصاره استخراج‌شده با اسید‌کلریدریک، رسوب شیری‌رنگی تشکیل شد، به همین علت در روش فنل- اسید‌سولفوریک نمی‌توان از این عصاره‌گیر جهت استخراج کربوهیدرات‌های خاک استفاده نمود. در همه خاک‌ها روش تکان ‌دادن مقادیر کمتری کربوهیدرات نسبت به روش‌های آون و حمام بخار عصاره‌گیری‌ کرد و در خاک‌های جنگلی و شور تفاوتی در میزان کربوهیدرات عصاره‌گیری شده با روش‌های آون و حمام‌ بخار دیده نشد. در خاک رسی، روش آون مقدار کربوهیدرات بیشتری نسبت به روش حمام بخار عصار‌ه‌گیری کرد. در تمام خاک‌ها، اسید‌سولفوریک 5/0 مولار بیشترین مقدار کربوهیدرات را عصاره‌گیری نمود و در خاک‌های جنگلی و شور آب مقطر کمترین مقدار کربوهیدرات را عصاره‌گیری کرد. در مجموع استفاده از روش حمام بخار (در خاک‌های جنگلی و شور) و روش آون (در خاک رسی) با محلول اسید‌سولفوریک 5/0 مولار بیشترین مقدار کربوهیدرات را عصاره‌گیری نمود.
وجیهه درستکار، مجید افیونی ، امیرحسین خوشگفتارمنش ، محمدرضا مصدقی ، فرهاد رجالی،
جلد 19، شماره 73 - ( 8-1394 )
چکیده

قارچ‌های میکوریز آربسکولار یکی از مهم‌ترین فاکتورهای مؤثر بر کیفیت خاک هستند و از طریق ترشحات خود بر بسیاری از ویژگی‌های خاک تأثیرمی‌گذارد. این پژوهش گلخانه‌ای در قالب طرح کاملاً تصادفی با شش تیمار قارچ میکوریز آربسکولار شامل سه گونه‌ی غیربومی (Funneliformis mosseae، Claroideoglomus claroideum و Rhizophagus irregularis)، ترکیبی از سه گونه غیر‌بومی، ترکیبی از سه گونه به‌صورت بومی و یک تیمار خاک استریل در چهار سطح شوری 1، 5، 10 و 15 دسی‌زیمنس بر متر در حضور گیاه گندم انجام شد. حضور قارچ‌های میکوریز، باعث افزایش غلظت گلومالین آزاد و کل و همچنین غلظت کربوهیدرات قابل عصاره‌گیری با آب داغ و اسید رقیق در مقایسه با تیمار شاهد (فاقد قارچ) در همه سطوح شوری شده است. تأثیر مخلوطی از قارچ‌های بومی بر پارامترهای اندازه‌گیری شده در سطوح شوری 10 و 15 دسی‌زیمنس بر متر، بیش‌تر از مخلوطی از سه گونه قارچ غیر‌بومی بود. غلظت گلومالین آزاد و کل در همه سطوح شوری در تیمار حاوی مخلوطی از سه گونه غیر‌بومی بیشتر از هریک از گونه‌های غیر‌بومی مورد مطالعه بوده است. بیشترین تأثیر در افزایش غلظت گلومالین در خاک در سطح شوری 1، 5 و 15 دسی‌زیمنس بر متر مربوط به گونه F. mosseae و در سطح شوری 10 دسی‌زیمنس بر متر مربوط به گونه C. claroideum بوده است. براساس نتایج این پژوهش بین گونه‌های مختلف بومی و غیر‌بومی قارچ‌های میکوریز و شوری اثرات متقابلی از نظر تولید گلومالین و اثر بر غلظت کربوهیدرات‌ها در خاک وجود دارد.


وجیهه درستکار، مریم یوسفی فرد، زهرا جاجرمی،
جلد 23، شماره 2 - ( 6-1398 )
چکیده

سالانه حجم قابل توجهی کنجاله‌های روغنی در صنایع روغن‌کشی تولید می‌شود. افزودن این کنجاله‌ها به خاک می‌تواند علاوه بر تأمین مواد آلی خاک، قابلیت جذب عناصر کم‌مصرف برای گیاه را نیز بهبود بخشد. هدف از این پژوهش بررسی اثر کنجاله‌های کنجد، زیتون و سیاهدانه در سه سطح صفر، دو و پنج درصد در شرایط شور و غیر شور بر غلظت قابل استفاده عناصر مس، روی و آهن خاک در یک آزمایش گلخانه‌ای به‌مدت 60 روز بوده است. پس از پایان دوره خوابانیدن میزان تنفس میکروبی، کربن آلی، غلظت کربوهیدرات و غلظت قابل جذب عناصر مس، روی و آهن در خاک اندازه‌گیری شد. نتایج نشان داد که کمترین مقدار کربن آلی خاک و غلظت کربوهیدرات در تیمار افزودن کنجاله کنجد و بیشترین مقدار آن در تیمار کنجاله‌های زیتون و سیاهدانه مشاهد شد. افزودن کنجاله‌های روغنی سبب افزایش غلظت قابل استفاده هر سه عنصر در خاک نسبت به تیمار شاهد شد. کنجاله کنجد بیشترین تأثیر را در افزایش غلظت قابل استفاده مس و روی خاک داشته است. در بین سه کنجاله مورد مطالعه، افزودن کنجاله کنجد بیشترین تأثیر و افزودن کنجاله سیاهدانه کمترین تأثیر را بر غلظت قابل استفاده آهن در خاک داشته است. به‌علاوه شوری نیز سبب کاهش غلظت روی و آهن در خاک شده است. در مجموع به‌نظر می­رسد افزودن کنجاله‌های روغنی به خاک سبب بهبود وضعیت کربن آلی و غلظت عناصر کم‌مصرف خاک شده، اما این اثر به کیفیت کنجاله‌ها و شوری خاک وابسته است.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله علوم آب و خاک دانشگاه صنعتی اصفهان می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | JWSS - Isfahan University of Technology

Designed & Developed by : Yektaweb