15 نتیجه برای کرمان
محمد رضا بحرینی بهزادی، فریدون افتخاری شاهرودی، دیل ون ولک،
جلد 9، شماره 1 - ( 1-1384 )
چکیده
در این پژوهش تعداد 1182، 1099 و 1099 رکورد مربوط به صفات وزن تولد، افزایش وزن روزانه از تولد تا شیرگیری و وزن شیرگیری برههای گوسفند کرمانی استفاده شد. این اطلاعات در طی 5 سال ( 1372 تا 1376) در ایستگاه پرورش و اصلاح نژاد گوسفند کرمانی شهر بابک جمع آوری شده بود. اثر سال تولد، سن مادر و جنس بره بر کلیه صفات معنی دار بود. نوع تولد تأثیر معنیداری بر وزن تولد برهها نداشت ولی اثر آن بر دو صفت دیگر معنیدار بود. برای برآورد مؤلفههای (کو)واریانس و پارامترهای ژنتیکی از مدل دام یک متغیره و دو متغیره و روش حداکثر درستنمایی محدود شده استفاده شد. براساس مناسبترین مدل دام برازش یافته، وراثتپذیری مستقیم وزن تولد، افزایش وزن روزانه از تولد تا شیرگیری و وزن شیرگیری به ترتیب 06/0 ± 10/0 ، 08/0± 21/0 و 09/0 ± 22/0 و وراثتپذیری مادری برای سه صفت فوق به ترتیب 04/0± 27/0، 05/0 ± 15/0 و 05/0 ± 19/0 برآورد شد. همبستگی ژنتیکی مستقیم و فنوتیپی بین وزن تولد- افزایش وزن روزانه از تولد تا شیرگیری، وزن تولد- وزن شیرگیری و افزایش وزن روزانه از تولد تا شیرگیری- وزن شیرگیری به ترتیب 85/0 و 41/0، 82/0 و 48/0 و 99/0 و 99/0 برآورد شد. عدم حضور اثر مادری در مدل دام سبب برآورد بیش از حد وراثتپذیری مستقیم شد. بنابراین اثر مادری یک منبع مهم تنوع برای صفات رشد اولیه در گوسفند کرمانی است و در صورتی که از آن صرف نظر شود، باعث ارزیابی ژنتیکی ناصحیح برهها میشود.
احمد جلالیان، جواد گیوی، مسعود بازگیر، شمس الله ایوبی،
جلد 10، شماره 4 - ( 10-1385 )
چکیده
در کشور ما، به خاطر رشد روزافزون جمعیت و توسعه شهرها از امکان گسترش سطح زیر کشت به مرور زمان کاسته میشود و در نتیجه نیاز شدیدی به استفاده بهینه از اراضی موجود احساس میگردد. مطالعات تناسب اراضی با بررسی جنبههای فیزیکی و اجتماعی و اقتصادی اراضی، استفاده بهینه و پایدار از هر زمینی را ممکن میسازد. هدف از این مطالعه ارزیابی کیفی، کمّی و اقتصادی تناسب اراضی دشت تالاندشت کرمانشاه برای محصولات گندم، جو و نخود دیم بوده است. منطقه تالاندشت به مساحت تقریبی 4500 هکتار در جنوب غربی شهرستان کرمانشاه واقع شده است. اقلیم منطقه نیمه خشک سرد، دارای زمستانهای سرد و تابستانهای ملایم است. مراحل مختلف تحقیق شامل مطالعات صحرایی و آزمایشگاهی خاک و ارزیابی کیفی، کمّی و اقتصادی اراضی است. در ارزیابی کیفی، مشخصات اقلیمی، پستی و بلندی زمین و خصوصیات خاک منطقه با نیازهای رویشی هر محصول مقایسه و بسته به میزان تطابق آنها، کلاس تناسب کیفی به روشهای محدودیت ساده ، شدت و تعداد محدودیت و پارامتریک تعیین گردید. مبنای ارزیابی کمّی، میزان عملکرد در واحد سطح و مبنای ارزیابی اقتصادی، میزان سود ناخالص در واحد سطح در نظر گرفته شد. اراضی مذکور از نظر کیفی، برای کشت گندم، جو و نخود دیم تماماً تناسب پائینی دارند. این امر ناشی از کمبود آب در بخشی از مراحل رشد میباشد. با آبیاری تکمیلی محدودیت آب واحدهای اراضی کاملاً رفع میگردد. علاوه بر محدودیتهای اقلیمی محدودیتهای شیب، میکرورلیف و سنگریزه مهمترین عوامل محدود کننده برای رشد نباتات مورد نظر وجود دارد. نتایج ارزیابی کمـّی نشان میدهد که کشت گندم و جو در اغلب واحدهای اراضی مناسب تا نسبتاً مناسب است. از نظر اقتصادی ، نخود به عنوان مناسبترین نبات و در درجات بعدی گندم و جو در منطقه معرفی میگردند.
امیرمظفر امینی، عبدالحسین احمدی، عبدالحمید پاپزن،
جلد 11، شماره 41 - ( 7-1386 )
چکیده
هدف از این پژوهش بررسی ویژگیها و دلایل مخالفت بهرهبرداران با اجرای طرحهای یکپارچهسازی زمینهای کشاورزی است. بخشی از اطلاعات مورد نیاز از طریق پرسشنامه و مصاحبه حضوری با 75 نفر از بهرهبرداران ساکن در 6 روستای ناموفق در اجرای طرح، در شهرستان کرمانشاه و منطقه لنجانات استان اصفهان همراه با بازدید از چند طرح انجام شده و در حال انجام، حاصل شد. بخش دیگر اطلاعات مورد نیاز از طریق پرسشنامه و مصاحبه حضوری با 44 نفر از کارشناسان مطلع و مرتبط با اجرای طرحها در ادارات جهاد کشاورزی به دست آمد. میزان پراکندگی قطعات مالکیت هر بهرهبردار با استفاده از ضریب پراکندگی جانشوفسکی اندازهگیری شد. برای تحلیل اطلاعات از آمارههای ضریب همبستگی و مقایسه میانگین استفاده شد. نتایج نشان داد مخالفت بهرهبرداران مهمترین مانع اجرای یکپارچهسازی زمینهای کشاورزی است و این افراد درصد اندکی از کل بهرهبرداران را تشکیل میدهد. در لنجانات این افراد از وضعیت ساختار زمینهای کشاورزی مناسبتری به لحاظ اندازه و پراکندگی قطعات برخوردار هستند. در هر دو منطقه دلایل مخالفت بهرهبرداران قابل طبقه بندی در سه دسته دلایل منطقی و بحق، دلایل منطقی ولی نابحق و دلایل غیر منطقی است. روشهای مواجهه با مخالفین برای کسب توافق آنها، در سه شکل کدخدامنشانه، با دادن امتیاز و اجباری انجام میشود. جهت کاهش مخالفتها و پیشبرد یکپارچهسازی زمینهای کشاورزی در دو منطقه، آموزش و ترویج، اصلاح روشهای فنی و اجرایی یکپارچهسازی و حمایتهای حقوقی و قضایی از اجرای طرحها، پیشنهاد میشود.
عبدالحسین احمدی، امیر مظفر امینی،
جلد 11، شماره 42 - ( 10-1386 )
چکیده
پژوهش حاضر، مطالعه عوامل موثر بر تقاضای اجرای طرحهای یکپارچهسازی از سوی بهرهبرداران و بررسی مزایا و آثار یکپارچهسازی در واحدهای بهرهبرداری از دیدگاه کارشناسان است. دادههای پژوهش از طریق پرسشنامه و مصاحبه حضوری عمیق با کلیه کارشناسان مطلع و مرتبط با اجرای طرحهای یکپارچهسازی در ادارات و مراکز خدمات جهاد کشاورزی شهرستان کرمانشاه و منطقه لنجانات استان اصفهان و بازدید از چند طرح انجام شده و یا در حال انجام، به دست آمد. نتایج نشان میدهد در کرمانشاه، تأثیرات یکپارچهسازی در بهبود سه عامل تکنولوژی، مدیریت مزرعه و زمین، بیشتر از سایر عوامل تولید است. در لنجانات نیز این تأثیر بر تکنولوژی و مدیریت مزرعه، بیشتر از سایر عوامل تولید میباشد. در هر دو منطقه، روستاهای متقاضی طرح نسبت به سایر روستاها، دارای مالکیتهای بزرگتر، پراکندگی قطعات بیشتر و بهرهبرداران کمتر، باسوادتر و جوانتری میباشند. همچنین این روستاها به مراکز خدمات یا ادارات کشاورزی نزدیکترند و از برنامههای آموزشی- ترویجی بیشتری برخوردار بوده، بهرهبرداران آنها ارتباط بیشتری با مروجان دارند.
داریوش صفائی، سید محمود اخوت، قربانعلی حجارود، حسن یونسی،
جلد 12، شماره 43 - ( 1-1387 )
چکیده
به منظور شناسایی، تعیین پراکنش و مقایسه شدت بیماریزایی شبه گونههای شبه جنس Bipolaris در مزارع گندم استان کرمانشاه طی سه سال زراعی (78-1375) از تعداد 410 مزرعه گندم در مناطق مختلف استان در مراحل پنجه زنی، ساقه دهی و خوشه دهی نمونه برداری شد. علاوه بر این، 90 مزرعه (هر سال 30 مزرعه) بهطور تصادفی انتخاب و درصد بوتههای بیمار در آنها برآورد گردید. برای جدا سازی قارچهای مورد نظر قطعاتی از بافتهای ریشه، میانگره زیر طوقه، طوقه و پایین ساقه بوتههای بیمار پس از ضدعفونی سطحی روی محیط کشتهای MEA، PDA و CMA قرار داده شدند. نتایج نشان داد که بیماری پوسیدگی ریشه و طوقه با درصد آلودگی متفاوت (از صفر تا 24 درصد) و با میانگین 2/3% در اغلب مناطق استان وجود دارد. در مجموع 43 جدایه قارچ از شبه جنس Bipolaris جدا شد که به شبه گونههای B. sorokiniana ، B. cynodontis و B. spicifera تعلق دارند. درصد فراوانی نسبی آنها به ترتیب 5/74 ، 9/20 و 7/4 درصد برآورد شد. بیماریزایی هر سه شبه گونه در شرایط گلخانه به اثبات رسید و مشخص شد که شدت بیماریزایی B. sorokiniana بیش از دو شبه گونه دیگر است. شدت بیماریزاییB. cynodontis و B. spicifera با هم برابر و اختلاف آنها با شاهد معنیدار بود.
حسین مهرابی بشر آبادی،
جلد 12، شماره 44 - ( 4-1387 )
چکیده
استان کرمان بزرگترین تولید کننده خیار و گوجهفرنگی گلخانهای در کشور است. در این تحقیق با استفاده از نمونه تصادفی 309 تایی در سال 1384، نرخ بازده و دوره بازگشت سرمایه در سبزی و صیفی، توتفرنگی و گلهای بریده در گلخانههای استان کرمان محاسبه و با کشت سبزی و صیفی در فضای باز، مقایسه شده است. نتایج بهدست آمده نشان میدهد که متوسط نرخ بازده در گلخانههای سبزی و صیفی، گلهای بریده و توتفرنگی بهترتیب حدود 20، 14 و 23درصد و در سبزی و صیفی فضای باز حدود 8/45 درصد است. دوره بازگشت سرمایه در گلخانههای سبزی و صیفی، گلهای بریده و توتفرنگی بهترتیب حدود 8/29 و 7 سال است. مقایسه سبزی و صیفی گلخانهای با فضای باز نشان میدهد که تولید در گلخانه، داری اشتغالزایی بیشتر، عملکرد بهتر، استفاده بهتر از منابع تولید و قیمت فروش بهتراست اما دارای بازده اقتصادی کمتر، هزینه تولید بیشتر، باقیمانده سموم بیشتر و نیازهای سرمایهای زیادتری در مقایسه با فضای باز است. افزایش میزان و دوره باز پرداخت اعتبارات، گسترش گلخانههای فلزی، توسعه تحقیقات در زمینه بهبود عملکرد و گسترش گلخانهها در ناحیه 5، از عمدهترین توصیههای سیاستی این تحقیق است.
غلام خداکرمیان، ژان سوینگز،
جلد 12، شماره 45 - ( 7-1387 )
چکیده
الگوی پروتئین الکتروفورز شده 21 استرین Xanthomonas axonopodis pv. citri جدا شده از مرکبات دو استان هرمزگان و کرمان به همراه استرینهای استاندارد نماینده X. a. pv. citri و X.a. pv. aurantifoli توسط نرم افزار Gel Compar version 4.2 با 246 استرین از گونههای:X. a. pv. citri, X. a. pv. glycins, X. a. pv. manihotis, X. campestris pv. campestris, X. a. pv. phaseoli, X. cassavae, X. vesicatoria, X. c. pv. euphorbia, X. c. pv. arracaciae, X. a. pv. malvacearum, X. a. pv. clitoriae, X. a. pv. citrumelo, X. a. pv. aurantifolii, X. a. pv. alfalfae, X. cucurbitae, X. a. pv. dieffenbachiae, X. vasicola. pv. holcicola, X. melonis, X. hortorum. pv. pelargonii, X. a. pv. poinsettiicola, X. arboricola pv. pruni, X. c. pv. raphani, X. a. pv. ricini, X. a. pv. vasculorum, X. a. pv. X.c.vignicola, X. c. pv. armoraciaeو X. c. pv. barbareae مقایسه و میزان شباهت آنها محاسبه شد. نتایج نشان داد که شباهت استرینهای مورد بررسی به طور متوسط بیش از 86% بود. استرینهای جدا شده از استانهای هرمزگان و کرمان دارای بیشترین شباهت(100% ) به استرینهای X. a. pv. citri LMG 9176 و X. a. pv. citri LMG 9654 و کمترین شباهت(90/84%)به استرینهای X. c. pv. euphorbia LMG 7402 و X. a. pv. ricini LMG 7444 بودند. شباهت کامل الگوی پروتئین الکتروفورزشده استرینهای جدا شده از استانهای هرمزگان و کرمان به برخی استرینهای پاتوتیپ A یا X. a. pv. citri با الگوی بیماریزایی آن که در مطالعات پیشین ما تعیین شده بود، مطابقت دارد.
مسعود فرزام نیا، فریبرز عباسی،
جلد 15، شماره 55 - ( 1-1390 )
چکیده
قنات یک سازه سنتی کشور ایران بوده که بدون صرف انرژی و هزینه زیاد به صورت یک سرریز طبیعی آب را به سطح زمین میرساند. در مناطق شرقی کشور که از داشتن رودهای بزرگ و پرآب محروماند، قنات میتواند نقش مهمی در اقتصاد مردم داشته باشد. بنابراین، توجه به قنات در مناطق شرقی کشور امری ضروری به نظر میرسد. یکی از این مناطق استان کرمان است که در مناطق جوپار، ماهان، بم و نرماشیر و فهرج دارای قنوات زیاد با آبدهی بالا و مادر چاه عمیق میباشد. در این تحقیق مسائل و مشکلات فنی و بهرهبرداری، نظام تقسیم و توزیع آب، وضعیت الگوی کشت اراضی پاییندست و تغییرات کمی و کیفی آب 15 رشته از قنوات این استان مورد مطالعه قرار گرفته است. نتایج نشان دادند که آبدهی قنوات در دراز مدت دستخوش تغییرات زیاد شده و در دهه اخیر کاهش قابل ملاحظهای داشته است. این کاهش، مساحت و الگوی کشت مناطق پاییندست را تغییر داده است. در قنوات مورد مطالعه مقادیر متوسط راندمان انتقال آب و ضریب زبری در کانالهای انتقال آب از مظهر تا محل مصرف، به ترتیب 2/81 درصد و 024/0، میانگین بازده کاربرد آب در اراضی پاییندست قنوات 3/59 درصد و متوسط کارآیی مصرف آب برای محصولات زراعی مانند گندم، یونجه، چغندر، ذرتدانهای، ذرت علوفهای و هندوانه بهترتیب 43/0، 51/0، 1/3، 65/0، 75/4 و 8 و برای محصولات باغی مانند پسته، بادام، خرما، مرکبات و درختان سیاهریشه به ترتیب 52/0، 3/0، 66/0، 1/1 و 54/0 کیلوگرم بر مترمکعب به دست آمد. بررسیهای انجام شده نشان دادند از مشکلات عمده قنوات عدم تخصیص بودجه لازم برای مرمت و نگهداری، حفر چاههای عمیق در حریم آنها، عدم رعایت مسائل فنی، بهرهبرداری و نگهداری مناسب است.
حسین شیرانی،
جلد 16، شماره 59 - ( 1-1391 )
چکیده
گنجایش زراعی و نقطه پژمردگی دائم، از مهمترین دادههای مورد نیاز در مطالعات آبیاری مزارع میباشند که اندازهگیری آنها دشوار و وقتگیر است. با این وجود، میتوان آنها را از روی برخی ویژگیهای زودیافت خاک مانند بافت، ماده آلی و مقدار آهک با استفاده از توابع انتقالی خاک، با دقت قابل قبولی تخمین زد. بههمین منظور پژوهشی برای بررسی دقت مدل شبکه عصبی ROSETTA با سطوح مختلف برای تخمین رطوبتهای گنجایش زراعی و نقطه پژمردگی دائم و ایجاد توابع انتقالی رگرسیونی بین این نقاط رطوبتی و ویژگیهای زودیافت خاک مانند: درصد رس، شن، سیلت، آهک و گچ در منطقه بردسیر کرمان انجام شد. نمونهبرداری در 20 منطقه و به دو روش (دستنخورده برای تعیین چگالی ظاهری و دستخورده برای تعیین سایر ویژگیهای خاک) و به تعداد 120 نمونه انجام و ویژگیهای زودیافت و دیریافت مورد نظر تعیین گردیدند. نتایج نشان داد، ارتقای مدل شبکه عصبی از سطح پایینتر به سطحی بالاتر، نیازمند تعداد ورودی بیشتری بوده، در حالی که تخمینها تقریباً مشابه بود. بدین معنی که در اکثر خاکها، افزایش ارتقای سطح مدل و استفاده از ورودیهای بیشتر، موجب افزایش قابل ملاحظه دقت پیشبینیهای مدل نشد. همچنین نتایج به دست آمده از ایجاد توابع رگرسیونی نشان داد، همبستگی بین نقطه پژمردگی دائم با درصد رس مثبت و معنیدار بود (83%= r) که بیانگر تأثیر زیاد رس بر این نقطه رطوبتی است. گنجایش زراعی با مقدار شن، همبستگی معنیدار و منفی(80%- = r) و با مقدار سیلت، همبستگی مثبت و معنیدار (76%= r) داشت.
رسول قبادیان، انسیه مرآتی، عبدالله طاهری تیزرو،
جلد 17، شماره 63 - ( 3-1392 )
چکیده
در ایستگاههای هیدرومتری عمدتاً بهدلیل مشکل اندازهگیری دبی در شرایط وقوع سیلاب، رابطه دبی ـ اشل از روی دادههای اندازهگیری شده مربوط به شرایط غیرسیلابی استخراج میگردد و برای شرایط سیلابی برونیابی میشود. استفاده از رابطه دبی- اشل برونیابی شده برای محاسبه سیلاب ممکن است مقادیر کمتر یا بیشتری را تخمین بزند. علت این موضوع این است که در شرایط جریان سیلابی ممکن است نوع فرم بستر تشکیل شده تغییر یابد و باعث تغییر مقاومت در برابر جریان گردد. بنابراین به منظور پیشبینی بهتر رابطه دبی - اشل لازم است از روابطی استفاده شود که در آنها مقاومت فرم بستر در نظر گرفته شود. در این تحقیق تلاش شده است که بهترین روش برای توسعه رابطه دبی- اشل ارائه شود. به این منظور از روشهای انیشتین ـ بارباروسا، شن، وایت، انگلوند و براونلی برای تکمیل قسمت انتهایی رابطه دبی ـ اشل حاصل از اندازهگیری در ایستگاه هیدرومتری قورباغستان واقع بر رودخانه قرهسو و یا ساخت رابطه دبی - اشل در ایستگاه مذکور استفاده گردید. پس از برداشت دادههای مورد نیاز شامل مقاطع عرضی، دبی اندازهگیری شده و اشل متناظر با آن و همچنین منحنی دانهبندی مواد بستر در این ایستگاه و محاسبه دبی و اشل متناظر با آن توسط روشهای ذکر شده در دو سال آبی 87-1386 و
88-1387، مقایسههای آماری مختلف بین دبیهای محاسباتی و اندازهگیری شده متناظر انجام گردید. نتایج نشان داد روش انیشتین ـ بارباروسا دارای کمترین مقدار متوسط خطای مطلق 310/0 و 468/1 مترمکعب بر ثانیه و متوسط جذر مربعات خطا 112/0 و466/0 مترمکعب بر ثانیه بهترتیب در دو سال آبی 87-1386 و 88-1387 نسبت به سایر روشهاست. سایر روشهای مذکور به ازای یک اشل ثابت، مقدار دبی جریان را بیش از اندازه پیشبینی میکنند.
هوشنگ قمرنیا، مریم جعفری زاده، الهام میری، محمد اقبال قبادی،
جلد 17، شماره 66 - ( 11-1392 )
چکیده
برآورد نیاز آبی یکی از مهمترین مراحل طراحی سیستمهای آبیاری است و برای برنامهریزی و مدیریت صحیح منابع آب اولین و مهم-ترین قدم تعیین نیاز آبی است. لذا به منظور تعیین نیاز آبی گیاه گشنیز، آزمایشی به مدت دو سال (1388 تا 1390) در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه رازی در کرمانشاه اجرا گردید. بدین منظور از سه لایسیمتر بیلان آبی به قطر 2/1 متر و ارتفاع 4/1 متر استفاده شد. زمان آبیاری با استفاده از قرائتهای صورت گرفته از دستگاه IDRG تعیین شد، و در طی مدت آزمایش همواره سعی شد رطوبت در حد رطوبت سهلالوصول باقی بماند و عمق آبیاری هم به گونهای محاسبه شد که بتواند رطوبت خاک را به ظرفیت زراعی برساند. سپس با استفاده از معادله بیلان آب تبخیرتعرق محاسبه شد. براساس نتایج بهدست آمده میزان آب مورد نیاز گشنیز در سال 1388- 1389 و 1389-1390 به ترتیب 58/713 و64/580 میلیمتر برآورد شد. در همین مدت تبخیر تعرق مرجع با استقاده از معادله پنمنمانتیث محاسبه شد و این پارامتر برای سال اول انجام پژوهش، 58/643 میلیمتر و برای سال دوم 17/530 میلیمتر برآورد گردید.
نوشین پارسامنش، منوچهر زرین کفش، سید صابر شاهویی، وریا ویسانی،
جلد 18، شماره 70 - ( 12-1393 )
چکیده
کاهش کیفیت و قدرت باروری خاک ناشی از هدررفت کربنآلی از مهمترین پیامدهای تغییر کاربری اراضی است، که اثرات جبرانناپذیری را بر خاک به جای میگذارد. بهمنظور بررسی اثر تغییر کاربری اراضی بر میزان کربنآلی خاک در خاکهای ورتیسول، سری سرتیپآباد به وسعت 1850 هکتار در جنوب دشت بیلهور با استفاده از طرح پایه کاملاً تصادفی در قالب آزمایش فاکتوریل با 10 تکرار در دو کاربری زراعی و مرتع مورد مطالعه قرار گرفت و برخی از ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی خاک در دو کاربری با هم مقایسه شدند. نتایج مطالعات نشان داد که کربنآلی خاک در افقهای سطحی در کاربری مرتع بیشتر از کاربری زراعی بوده و به تبع آن میزان کربن ترسیبشده نیز در کاربری مرتع بیشتر میباشد، در افقهای پایینی اختلاف معنیداری در میزان کربنآلی خاک در دو کاربری مشاهده نشد، در اثر تغییر کاربری اراضی از مراتع به زمینهای زراعی میزان جرم مخصوص ظاهری، نیتروژن، اسیدیته و هدایت الکتریکی خاک بهطور چشمگیری افزایش و درصد کربنآلی خاک کاهش مییابد. فرایند فعال پدوتوربیشن، میزان رس (بالای 50 درصد)، خاکدانههای کوچک فراوان و ساختمان پایدار از جمله عوامل مهم در ذخیره کربنآلی در خاکهای ورتیسول بوده که میتوانند اثرات تغییر کاربری اراضی را بر میزان کربنآلی خاک کاهش دهند. بهطورکلی میتوان گفت که تغییر کاربری اراضی نهتنها میتواند لطمه شدیدی بر ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی خاک بر جای بگذارد بلکه با هدررفت کربن و تصاعد بیشتر گازهای گلخانهای حیات کره زمین را نیز به مخاطره میاندازد.
فریبا جعفری، حسین خادمی،
جلد 18، شماره 70 - ( 12-1393 )
چکیده
گرد و غبار بهطور گسترده در مناطق خشک و نیمهخشک جهان اتفاق میافتد. از آنجائیکه ذرات گرد و غبار دارای اندازه ریز هستند، جذب سطحی بالا و همچنین امکان انتقال آلودگی بالائی دارند. هدف از این مطالعه بررسی تغییرات زمانی و مکانی میزان فرونشست اتمسفری در نقاط مختلف شهر کرمان میباشد. نمونههای گرد و غبار بهوسیلهی تلههای شیشهای نصبشده بر روی پشتبام ساختمانهای یک طبقه در 35 نقطه شهر کرمان طی 7 ماه از اردیبهشت تا پایان آبان ماه 1391 (مجموعاً 245 نمونه) جمعآوری شد. پس از هر بار نمونهبرداری ماهانه، تلهها شسته شده و نمونههای انتقالیافته به آزمایشگاه توزین و نرخ فرونشست ذرات محاسبه گردید. پهنهبندی میزان فرونشست متوسط 7 ماهه از روش درونیابی وزندهی عکس فاصله (IDW) انجام شد. بهمنظورمطالعهی رژیم بادی، گلباد کرمان بهوسیله نرمافزار WRPLOT 7.0.0 ترسیم گشت. نتایج نشان داد که متوسط نرخ فرونشست بین ماههای اردیبهشت تا آبان از 4/17 به 5 گرم بر مترمربع در ماه کاهش یافتهاست که میتوان به کاهش سرعت باد نسبت داد. پراکنش مکانی نمونهها نیز نشان میدهد که میزان فرونشست از 84/4 در قسمتهای جنوبی تا 84/14 گرم بر مترمربع در ماه (غالباً در قسمتهای شمالی) متغیر میباشد. براساس گلباد حاصل از 7 ماه نمونهبرداری، باد غالب از شمال، شمالشرق و شمالغرب میوزد و تغییرات مکانی فرونشست متناسب با آن میباشد. باتوجه به بالابودن مقدار گرد و غبار فرونشسته منشأیابی و کنترل گرد و غبار جهت مدیریت و برنامهریزی مناسب امری ضروری میباشد.
شهاب احمدی دوآبی، مجید افیونی، حسین خادمی، مهین کرمی،
جلد 20، شماره 76 - ( 5-1395 )
چکیده
فلزات سنگین موجود در گرد و غبار هوا قادرند مستقیماً از طریق بلع و تنفس وارد بدن انسان شوند و یا از طریق ریزشهای جوی به سطح زمین برسند و پس از آلودگی منابع آب و خاک و ورود به ساختار گیاهان از طریق آب و غذا وارد بدن شوند. هدف از این تحقیق، بررسی غلظت فلزات سنگین و شناسایی منابع احتمالی آن در گرد و غبار استان کرمانشاه بود. 49 نمونه گرد و غبار از شهرستانهای کرمانشاه، سنقر، گیلانغرب، قصرشیرین، صحنه، سرپلذهاب، کنگاور، پاوه و جوانرود طی فصل بهار 1392 جمعآوری شد. غلظت فلزات روی، مس، نیکل، کروم، منگنز و آهن بعد از عصارهگیری با ترکیب اسید کلریدریک و اسید نیتریک غلیظ (نسبت 3:1) تعیین شد. میانگین غلظت روی، مس، نیکل، کروم، منگنز و آهن بهترتیب 3/182، 6/48، 3/115، 9/73، 1/428 و 23161 میلیگرم در کیلوگرم بود. برای شناسایی آلایندههای گرد و غبار با منشأ احتمالی انسانی و طبیعی از آنالیزهای همبستگی، مؤلفههای اصلی و خوشهای و برای شناسایی اثرات احتمالی فعالیتهای انسانی بر غلظت فلزات سنگین از فاکتور غنیسازی استفاده شد. نتایج نشان داد که غلظت فلزات در گرد و غبار بهجز برای آهن و منگنز در مقایسه با خاکهای جهان بالاتر بود. روی، مس، نیکل و کروم عمدتاً منشأ انسانی و آهن و منگنز منشأ طبیعی دارند. روی و مس عمدتاً از منابع ترافیکی و تا حدودی از منابع صنعتی و نیکل و کروم از منابع صنعتی، فرآیندهای احتراق همراه با منابع ترافیکی مشتق شدهاند. همچنین نتایج فاکتور غنیسازی نشان داد که غنیسازی برای منگنز و کروم متوسط و برای روی، مس و نیکل قابل توجه بود. با توجه به نتایج مطالعه، شناسایی و کنترل منابع آلایندههایی چون فلزات سنگین در گرد و غبار بهمنظور پیشگیری از آلودگی ناشی از آنها نیازمند توجه بیشتر میباشد.
فریبا جعفری، حسین خادمی،
جلد 21، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده
پدیده گرد و غبار یکی از مخاطرات اقلیمی و زیست محیطی مهم در مناطق خشک تا نیمه خشک جهان میباشد. این مطالعه جهت بررسی برخی از مهمترین ویژگیهای گرد و غبار اتمسفری شهر کرمان بعنوان یکی از شهرهای مهم مناطق خشک کشور با پتانسیل بالای تولید گرد و غبار انجام شده است. از اردیبهشت تا آبان ماه 1391، در 35 نقطه شهر کرمان و با استفاده از تلههای شیشهای، از گرد و غبار بصورت ماهانه نمونه برداری انجام شد. همچنین، جهت مقایسه نتایج گرد و غبار اتمسفری با خاک منطقه، 60 نمونه مختلف خاک سطحی از مناطق برونشهری و 35 نمونه مختلف خاک درونشهری تهیه گردید. سپس برخی ویژگی های شیمیایی و فیزیکی از جمله pH، هدایت الکتریکی در عصاره 1:2 آب به نمونه، ماده آلی، کربنات کلسیم معادل و نیز توزیع اندازه ذرات در نمونه های گرد و غبار و خاک تعیین شد. نتایج این تحقیق نشان داد که میزان خصوصیات شیمیایی بررسی شده در نمونه های گرد و غبار بسیار بیشتر از میزان نمونه های خاک است و این احتمال داده میشود که ذرات گرد و غبار در اتمسفر کرمان از خاک های شور و قلیایی و آهکی اطراف کرمان منشا میگیرند. نتایج به دست آمده از توزیع اندازه ذرات گرد و غبار نیز حاکی از آن است که ذرات گرد و غبار جمعآوری شده در این مطالعه از منابع منطقه ای در فاصله متوسط تا زیاد تشکیل شده است. با توجه به اینکه خصوصیات شیمیایی مورد مطالعه در گرد و غبار طی ماه های مختلف تا حدی تغییر مینمایند این موضوع بیانگر تغییر منابع انسانی و طبیعی تولید گرد و غبار در طی فصول مختلف است. با توجه به نتایج به دست آمده لازم است با مدیریت مناسب تولید گرد و غبار و ورود آن به شهر کرمان کنترل گردد.