13 نتیجه برای کلروفیل
حمید نوشاد، عبدالمجید رونقی، نجف علی کریمیان،
جلد 5، شماره 3 - ( 7-1380 )
چکیده
مصرف کودهای شیمیایی ازته در کشت ذرت (.Zea mays L) بر پایه اندازهگیری ازت قابل جذب خاک، میتواند باعث کاهش میزان مصرف کودهای ازته و آلودگی محیط زیست، به ویژه آبهای زیرزمینی و آشامیدنی شود. هدفهای این پژوهش عبارت بود از: 1) تعیین غلظت بحرانی ازت نیتراتی خاک در مرحله 4-6 برگی، 2) بررسی چگونگی توزیع ازت نیتراتی در خاک، 3) تعیین میزان ازت مورد نیاز ذرت دانهای، 4) تعیین میزان ازت نیتراتی باقی مانده در خاک پس از برداشت محصول و 5) استفاده از کلروفیلمتر دستی در ارزیابی وضعیت ازت گیاه. آزمایش در شرایط مزرعه و به صورت کرتهای خرد شده در چارچوب طرح بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار، در دو ایستگاه پژوهشی باجگاه و کوشکک (استان فارس)، در سال 1376 اجرا گردید. کرتهای اصلی شامل شاهد و سه سطح 60، 120 و 180 کیلوگرم ازت در هکتار از منبع کودی اوره بود. در مرحله 4-6 برگی، هر کرت اصلی به دو کرت فرعی تقسیم شد، و در یکی از دو کرت فرعی کود ازته به میزان 60 کیلوگرم در هکتار به عنوان سرک به خاک اضافه، و از کرت فرعی دیگر به عنوان شاهد استفاده گردید.
نتایج نشان داد که در مرحله 4-6 برگی، غلظت بحرانی ازت نیتراتی در عمق صفر تا 30 سانتیمتری برای عملکرد نسبی حدود 90 درصد، در خاک باجگاه 12-14 و در خاک کوشکک 8-10 میلیگرم در کیلوگرم خاک بود. بیشترین ضریب تعیین میان عملکرد دانه ذرت با ازت نیتراتی در عمق صفر تا 30 سانتیمتری، در خاک باجگاه در نمونه خاک کف، و در خاک کوشکک مربوط به نمونه مرکب خاک کف و شانه بود. در دو منطقه بیشترین محصول دانه ذرت حدود 14 تن در هکتار با 5/15 درصد رطوبت بود، که با کاربرد 120 کیلوگرم ازت به صورت پیش کشت و 60 کیلوگرم ازت سرک به دست آمد، که حدود نصف مصرف کشاورزان منطقه میباشد. بیشترین غلظت ازت نیتراتی باقیمانده در خاک پس از برداشت محصول، در خاک باجگاه و کوشکک به ترتیب 24 و 18، و کمترین آن 6/2 و 3 میلیگرم در کیلوگرم خاک بود. بیشترین محصول دانه ذرت هنگامی به دست آمد که عدد خوانده شده توسط کلروفیل متر در قسمت میان برگ و در مرحله خمیری شدن دانه، در دو منطقه مورد مطالعه برابر با 49 بود. به طور کلی، به نظر میرسد میزان ازت مصرفی به وسیله کشاورزان منطقه بیش از حد مورد نیاز ذرت است.
عبدالمجید رونقی، یحیی پرویزی، نجف علی کریمیان،
جلد 5، شماره 4 - ( 10-1380 )
چکیده
معمولاً کمبود نیتروژن بیش از دیگر عناصر غذایی عامل محدودکننده رشد گیاهان زراعی است. کمبود منگنز نیز در برخی از خاکهای آهکی ایران گزارش شده است. هدف از انجام این پژوهش بررسی اثر نیتروژن، منگنز و برهمکنش آنها بر رشد و ترکیب شیمیایی اسفناج (.Spinacia oleracea L) در شرایط گلخانهای بود. آزمایش در یک خاک از سری چیتگر با نام تاکسونومی carbonatic، Fine-loamy، Typic Calcixerept، thermic، به صورت فاکتوریل در چارچوب طرح کاملاً تصادفی، شامل پنج سطح نیتروژن (صفر، 50، 100، 200 و 400 میلیگرم در کیلوگرم خاک به صورت آمونیوم نیترات) و سه سطح منگنز (صفر، 15 و 30 میلیگرم در کیلوگرم خاک به صورت منگنز سولفات)، در چهار تکرار انجام شد. مدت رشد گیاهان در گلخانه 60 روز بود، و در هنگام برداشت از یک کلروفیلمتر دستی مدل SPAD-502 برای ارزیابی وضعیت کلروفیل برگ استفاده گردید.
کاربرد نیتروژن و منگنز وزن خشک اندام هوایی، غلظت و جذب کل نیتروژن، غلظت و جذب کل منگنز، نسبت Mn:Fe و اعداد خوانده شده توسط کلروفیلمتر دستی روی برگ را در گیاه اسفناج به طور معنیداری افزایش داد. کاربرد نیتروژن، غلظت و جذب کل روی، مس و جذب کل آهن را در گیاه به طور معنیداری افزایش، ولی غلظت آهن را کاهش داد. مصرف منگنز باعث کاهش غلظت آهن و روی، ولی افزایش معنیدار جذب کل آهن و مس در اسفناج گردید. هنگامی که حداکثر وزن ماده خشک به دست آمد، عدد خوانده شده توسط کلروفیلمتر در حدود 40 بود. چنانچه نتایج حاصل از این پژوهش در شرایط مزرعه نیز تأیید گردد، میتوان توصیه کودی مناسبی برای مصرف نیتروژن و منگنز در کشت اسفناج ارائه نمود.
اکبر انفراد، کاظم پوستینی، ناصر مجنون حسینی، احمدعلی خواجه احمد عطاری،
جلد 7، شماره 4 - ( 10-1382 )
چکیده
طی یک بررسی که در قالب یک آزمایش فاکتوریل با طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار اجرا شد، واکنش رشد (ماده خشک اندامهای هوایی) 18 رقم کلزا در سطوح شوری برابر با 2/1، 6 و 12 دسیزیمنس بر متر حاصل از NaCl، مطالعه و ارتباط آن با پتانسیل آب برگ، غلظت Na و K، نسبت آنها و توان گزینش K در برابر Na و غلظت کلروفیل برگ ارزیابی شد.
نتایج نشان داد که همراه با اثر معنیدار شوری روی کاهش کل میزان ماده خشک تولید شده در اندامهای هوایی، صفات مربوط به یونها شامل: غلظت Na، نسبت K/Na، توان گزینش K در برابر Na و همچنین پتانسیل آب برگ بهطور معنیداری تحت تأثیر شوری کاهش و غلظت K افزایش یافت و تنها پتانسیل آب برگ بود که بالاترین همبستگی منفی و معنیدار را با ماده خشک گیاه نشان داد. بنابراین به نظر میرسد میزان آب موجود در داخل گیاه میتواند واکنشهای تحمل یا حساسیت به شوری را توجیه کند. بر این پایه ارقام با نشان دادن تفاوت معنیدار در گروههای مختلفی قرار گرفتند. ارقام آلیس، فورنکس، دی پی 8، 94 و لیکورد در گروهی که تصور میرود متحمل به شوری باشند و ارقام اوکاپی، اکامر و اورال درگروه موسوم به حساس به شوری قرار گرفتند. هشت رقم دیگر در حد میانگین بودند. بهعلاوه سه رقم کنسول، وی دی اچ 98ـ8003 و اورینت در صفات یاد شده بهگونهای واکنش نشان دادند که از وضعیتی خارج از توجیه فوقالذکر برخوردار میشوند. راهبرد هالوفیتی در مورد این سه رقم قابل بررسی است.
مختار جلالی جواران، حمید هاشم زاده، امیر موسوی،
جلد 8، شماره 2 - ( 4-1383 )
چکیده
بررسی گیاهان تراریخت در پروژه انتقال ژن، از اهمیت ویژهای برخوردار است. در این پژوهش، نسل دوم (T1) گیاهان تراریخت کلزا که ژن گلوتامین سنتتاز در جهت آنتیسنس به آنها منتقل شده بود، مورد بررسی قرار گرفت. میزان پروتئین کل محلول برگ و مقدارکلروفیلهای a ، b و کاروتنوئید، با استفاده از روش اسپکتروفوتومتری و معادلات مربوطه تعیین شد. میزان کمی پروتئین در برگهای کلزا در مراحل مختلف رشدی گیاه و تیمارهای مختلف بررسی شد که در مرحله قبل از گلدهی (MG1) شروع به افزایش نموده و در زمان گلدهی (MG2) به بیشترین میزان رسید و در مرحله پیری برگ (SS) مقدار پروتئین کل کاهش نشان داد. در مقایسه بین تیمارها، تیمار A2 بیشترین میزان پروتئین و تیمار A6 کمترین مقدار را نشان دادند. از نظرمیزان کلروفیلهای a وb بین تیمارهای مورد مطالعه اختلاف معنیداری مشاهده نشد ولی بین مراحل مختلف رشد کلزا تفاوت معنی دار بوده و مرحله MG2 بیشترین و SS کمترین میزان کلروفیلهای a و b را نشان دادند. بهمنظور مطالعه الگوهای باندی در پروتئینهای استخراج شده از گیاهان تراریخت در مقایسه با گیاه شاهد از روش اس.دی.اس.پیج استفاده شد که در مقایسه الگوهای باندی حاصل از مرحله MG1 تفاوت قابل ملاحظهای بین باندها دیده نشد، ولی در باندهای حاصل از مراحل MG2 و YG تفاوتهایی مشاهده شد. در مرحله YG اختلاف بین تیمارهای A5 ، A3 ، A4 و A6 با شاهد در موقعیت وزنی 41 کیلو دالتون و بین تیمارهای A1 و A2 با تیمار شاهد در موقعیت 6/23 کیلو دالتون مشاهده گردید. در مورد باندهای حاصل از مرحله MG2 نیز بین تیمارهای A1، A3، A4 و A6 با تیمار شاهد در موقعیت وزنی57 کیلو دالتون اختلافاتی وجود داشت. با توجه به اینکه کلیه شرایط برای رشد، استخراج پروتئین و آنالیز ماکرومولکولها در گیاهان تراریخت و شاهد کاملاً کنترل شده و مشابه بوده است، در نتیجه میتوان احتمال داد که تفاوتهای مشاهده شده در گیاهان تراریخت نسبت به گیاهان شاهد به دلیل اثر آنتیسنس ژن گلوتامین سنتتاز می باشد.
نعمتاله اعتمادی، خورشید رزمجو، احمد خلیقی، ذبیحاله زمانی، حسین لسانی،
جلد 10، شماره 4 - ( 10-1385 )
چکیده
چمنها مهمترین گیاهان پوششی جهان محسوب میشوند. بررسی کیفیت آنها براساس زیبایی و بر پایه تخمین صفاتی مانند رنگ، بافت، تراکم و یکنواختی بوده و معمولاً به وسیله ارزیاب صورت میگیرد. ممکن است نظر ارزیابها متفاوت باشد و در نتیجه موجب نگرانی محقق گردد. رنگ و بافت از جمله صفات کیفی در چمن است که روشهای کمّی مختلفی برای افزایش دقت اندازهگیری و ثبات در نتایج آن به کار گرفته شده است. در این مطالعه سه روش اندازهگیری رنگ از طریق اسپکتروفتومتری (میزان کلروفیل)، دستگاه کلروفیلمتر 502-SPAD و ارزیاب و همچنین اندازهگیری بافت توسط ارزیاب و اندازه عرض برگ برای مقایسه 75 توده گیاه چمنی مرغ (.Cynodon dactylon L. Pers) و رقم "تیف دوآرف" به کار گرفته شد. نتایج نشان داد بین تودههای مختلف تفاوت معنیداری در سطح یک درصد از نظر رنگ و بافت وجود دارد. در اندازهگیری رنگ از طریق بررسی کلروفیل در برگها با استفاده از روشهای اسپکتروفتومتری، دستگاه کلروفیلمتر 502- SPAD و همچنین درجهبندی توسط یک نفر ارزیاب با تجربه، همبستگی معنیداری بین سه روش مشاهده نشد. استفاده از دستگاه 502-SPAD در چمنهای آفریقایی بهعلت عرض کم برگها قابل توصیه نیست. همبستگی معنیداری بین دو روش تعیین بافت توسط ارزیاب و اندازهگیری عرض برگها در این تودهها به دست آمد، بنابراین در صورت عدم وجود ارزیاب با تجربه میتوان از عرض برگها برای تعیین بافت در این گیاهان استفاده نمود.
محدثه شمس الدین سعید، حسن فرح بخش، علی اکبر مقصودی مود،
جلد 11، شماره 41 - ( 7-1386 )
چکیده
به منظور مطالعه آثار تنش شوری بر جوانه زنی، رشد رویشی و برخی از خصوصیات فیزیولوژیکی ارقام کلزا، آزمایشی در سال 1383 در دانشکده کشاورزی دانشگاه شهید باهنر کرمان در دو مرحله جوانه زنی و رشد رویشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 4 تکرار انجام گرفت. ترکیبات تیماری شامل سطوح سه واریته (کبرا × رجنت، سرز و اکاپی)، دو نوع نمک (کلرید سدیم و کلرید کلسیم) و چهار سطح شوری (12 ،8 ، 4 و 0 دسی زیمنس بر متر) بودند. نتایج حاصل از تجزیه واریانس دادهها نشان داد که سطوح مختلف شوری اثر بسیار معنیداری را بر درصد جوانه زنی، یکنواختی جوانه زنی، سرعت جوانه زنی، طول ریشه چه و طول ساقه چه در پایان مرحله جوانه زنی و وزن خشک ساقه، طول ساقه، قطر ساقه و تعداد گره در ساقه در مرحله رشد رویشی داشتند (P<0.001) ولی بین دو نوع نمک در هیچ یک از صفات اندازهگیری شده اختلاف معنیداری مشاهده نگردید. با افزایش شوری کلیه صفات مذکور کاهش یافتند به گونهای که بالاترین میزان هر یک از صفات متعلق به تیمار شاهد و کمترین آن متعلق به تیمار 12dS/m بود و تنها نشت یونی غشا با افزایش غلظت نمک به طور معنیداری افزایش یافت. مقایسه میانگینها نشان داد در مرحله جوانه زنی، درصد جوانه زنی و یکنواختی جوانه زنی و در مرحله رشد رویشی تعداد گره نسبت به سایر صفات کمتر تحت تأثیر شوری قرار گرفتند و تنها با افزایش شوری به12dS/m کاهش معنیداری را نشان دادند. همچنین اختلافاتی بین ارقام از نظر کلیه صفات مورد مطالعه (به استثنای نشت یونی غشا) ملاحظه شد (P<0.001). با این وجود مقایسه میانگینها نشان داد عکسالعمل ارقام در دو مرحله جوانه زنی و رشد رویشی متفاوت و بدین صورت بود که در مرحله جوانه زنی از نظر کلیه صفات مورد مطالعه رقم سرز حساسترین و رقم کبرا × رجنت مقاومترین بودند و اختلاف معنیداری بین ارقام اکاپی و کبرا × رجنت وجود نداشت. اما در مرحله رشد رویشی رقم اکاپی نسبت به رقم کبرا × رجنت رشد کمتری داشته و اختلاف معنیداری بین این دو رقم مشاهده گردید. بنابراین به نظر میرسد که ارزیابی عکسالعمل صفات رشدی در مرحله جوانه زنی برای تعیین تحمل به شوری ارقام کلزا مؤثر نباشد.
فرشاد سرخی لله لو، عادل دباغ محمدی نسب، عزیز جوانشیر،
جلد 12، شماره 45 - ( 7-1387 )
چکیده
تأثیر سه نوع تداخل(زیزمینی، هوایی و کامل ) بین گندم زراعی و یولاف وحشی روی ویژگیهای برگ و نسبت ریشه به ساقه طی یک آزمایش گلدانی و در قالب طرح کاملاً تصادفی در ایستگاه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه تبریز در سال زراعی 1386 مورد بررسی قرار گرفت. این آزمایش دارای چهار سطح رقابت (شاهد برای هر دو گیاه، تداخل کامل، تداخل ریشه و تداخل اندام هوایی گندم با یولاف وحشی) و چهار سطح تراکم یولاف وحشی (2، 4، 6 و 8 بوته در گلدان) در چهار تکرار بود. تأثیر تداخل کامل و تداخل ریشهای روی گندم و یولاف وحشی به مراتب بیشتر از تداخل اندام هوایی بود. بهطوری که در مورد گندم تداخل اندام هوایی کاهش معنیدار تعداد برگ در بوته را موجب شد ولی روی میزان کلروفیل و سطح برگ پرچم کاهش معنیداری را ایجاد نکرد اما تداخل کامل و ریشهای باعث کاهش معنیدار در کلیه صفات مورد مطالعه گندم شدند. در یولاف وحشی نیز تداخل اندام هوایی موجب کاهش معنیدار تعداد برگ سطح برگ پرچم و میزان کلروفیل برگ پرچم یولاف وحشی شد ولی میزان این کاهش به مراتب کمتر از تداخل ریشهای و تداخل کامل بود. در اکثر موارد تفاوت مشهودی بین تداخل ریشهای و کامل در مورد دو گیاه گندم و یولاف وحشی مشاهده نشد.در کل میتوان نتیجهگیری کرد که تداخل ریشهها موجب افزایش قدرت رقابتی یولاف وحشی نسب به گندم و در نتیجه تشدید رقابت بر سر منابع مورد استفاده گردید. با بررسی منحنیهای رگرسیونی مشاهده شد که با افزایش تراکم یولاف وحشی سرعت افت تعداد برگ در بوته گندم، سطح برگ پرچم و میزان کلروفیل برگ پرچم گندم کاهش مییابد. با افزایش تراکم یولاف وحشی و شدت یافتن رقابت نسبت ریشه به ساقه در گندم و یولاف وحشی افزایش یافت. این امر نشانگر حساسیت بیشتر اندام هوایی نسبت به سیستم ریشهای در برابر رقابت است. میزان این نسبت در یولاف وحشی به مراتب بیشتر از گندم بود که دلیل آن قدرت بیشتر ریشهدهی یولاف وحشی نسبت به گندم است.
مهناز علیمحمدی، عبدالمجید رضایی، سیدعلی محمد میرمحمدی میبدی،
جلد 13، شماره 48 - ( 4-1388 )
چکیده
این پژوهش به منظور ارزیابی صفات زراعی و فیزیولوژیک و پت انسیل عملکرد ١٠ رقم گندم به صورت طرح کرت های یک بار خرد شده با ٣ تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان اجرا شد. عامل اصلی را تیمارهای رطوبتی معمول و تنش (به و عامل فرعی را ارقام گندم تشکیل دادند. تنش رطوبتی (A ١٣٠ میل یمتر تبخیر از تشت تبخیر کلاس ± ٧٠ و ٣ ± ترتیب آبیاری پس از ٣ تأثیر معن ی داری را بر تمام صفات به جز وزن هزار دانه ، شاخص برداشت ، وزن ویژه برگ ، سهم توزیع مجدد ، تفاوت وزن پدانکل در دو برای سایر b به a و نسبت کلروفیل b مرحله گرده افشانی و رسیدگی داشت. تفاوت بین ارقام در شرایط تنش رطوبتی به جز برای کلروفیل شاخص برداشت و سهم توزیع ،b به a نسبت کلروفیل ، b صفات معن ی دار بود . تفاوت بین ارقام در شرایط معمول به جز برای کلروفیل مجدد از نظر سایر صفات معنی دار بود . ضرایب هم بستگی فنوتیپی و ژنتیکی بین عملکرد دانه با شاخص برداشت ، تعداد د انه درسنبله ، در هر دو شرایط مثبت و معن ی دار و با سرعت از دست دادن آب منفی و b و a و مجموع کلروفیل های a محتوای نسبی آب ، کلروفیل معن یدار بود . در شرایط تنش ه مبستگی مثبت و معن یداری بین وزن پدانکل در مرحله ظهور سنبله دهی و تفاوت وزن پدانکل در مراحل سنبله ده ی و رسیدگی فیزیولوژیک با عملکرد دانه و محتوای نسبی آب دیده شد . بر مبنای رگرسیون مرحل ه ای در شرایط تنش رطوبتی سرعت از دست دادن آب ، شاخص برداشت و محتوای نسبی آب در مجموع ٩٥ درصد از تغییرات عملکرد دانه را تبیین نمودند. طبق نتایج ارتفاع بوته و محتوای نسبی آب بیش از ٩٠ درصد از تغییرات عملکرد دانه را تبیین ،a رگرسیون مرحله ای در شرایط معمو ل کلروفیل نمودند. نتایج حاصل از تجزیه ضرایب مسیر حاصل از ضرایب هم بستگی فنوتیپی بین صفات عملکرد دانه با صفات موجود در مدل بالاترین اثر مستقیم مثبت را بر عملکرد داشتند. a رگرسیون نشان داد که در شرایط تنش شاخص برداشت و در شرایط معمول کلروفیل
فاطمه آقابابائی، فایز رئیسی،
جلد 15، شماره 56 - ( 4-1390 )
چکیده
آثار مفیـد و مثبت همزیستی میکوریزایـی بر رشد گیاهان مختلف در گذشته اثبات شده است. اغلب گیاهان زراعی قادر به برقراری همزیستــی با قـارچهای اندومیکـــوریزا هستند ولــی تاکنون مطالعهای در مورد امکـــان برقراری ارتباط همزیستی این قارچها با گیاه بادام (Prunus amygdalus) و بررسی نقش آنها بر این گیاه، به ویژه در خاکهای آهکی انجام نشده است. از اینرو به منظور بررسی رابطه همزیستی قارچهای میکوریزا و ژنوتیپهای تجاری و بومی بادام در استان چهارمحال و بختیاری، آزمایشی به صورت فاکتوریل، شامل تیمارهای ژنوتیپ بادام (مامایی، ربیع، تلخ و سفید)، فسفر (0 و 150 کیلوگرم در هکتار) و قارچ میکــوریزا
(Glomus intraradices Glomus mosseae,) به همراه یک تیمار بدون تلقیح به عنوان شاهد در قالب طرح بلوکهای کاملاً تصادفی با سه تکرار در شرایط گلخانهای به مدت 4 ماه اجرا شد. بر اساس نتایج به دست آمده از این آزمایش شاخصهای فیزیولوژیکی گیاه بادام شامل غلظت کلروفیل کل برگ، سرعت فتوسنتز خالص و بازده آب مصرفی در گیاهان همزیست با قارچهای میکوریزا نسبت به گیاهان شاهد فاقد همزیستی میکوریزی به ترتیب 20%، 300% و 300% افزایش پیدا کردند، ولی سرعت تبخیر و تعرق از سطح برگ گیاه کاهش (%10-8) یافت. هرچند میزان تغییر شاخصهای یاد شده به نوع ژنوتیپ بادام و سطح فسفر خاک بستگی دارد، ولی گونههای قارچ مورد مطالعه دارای آثار یکسانی بودند. افزایش فسفر قابل جذب در خاک موجب افزایش رشد گیاهان تلقیح شده و شاهد و افزایش فتوسنتز تنها در گیاهان دارای همزیستی میکوریزایی گردید.
حمید رضا عشقی زاده ، امیرحسین خوشگفتارمنش، پرویز احسانزاده، محمد کافی،
جلد 15، شماره 57 - ( 7-1390 )
چکیده
ویژگیهای فلورسانس کلروفیل برگ و رشد چهار دورگه ذرت شامل دو دورگه ذرت شیرین (Zea mays L. cv. Saccharata) سینگل کراس کرج 403 و 404 و دو دورگه ذرت دانهای (Zea mays L.) سینگل کراس 500 و 700 در دو سطح آهن شامل 5 و 50 میکرو-مولار از منبع FeEDTA و دو سطح روی شامل صفر و 2 میکرومولار از منبع سولفات روی در محلول غذایی بررسی شد. این مطالعه به صورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح بلوک کامل تصادفی در سه تکرار در پاییز سال 1385 در گلخانه تحقیقاتی مرکز پژوهشی کشت بدون خاک دانشگاه صنعتی اصفهان در محیط هیدروپونیک انجام شد. نتایج نشان داد که افزایش غلظت آهن محلول غذایی از 5 به 50 میکرومولار، مقادیر فلورسانس کمینه (F0)، فلورسانس بیشینه (Fm) و کارایی کوانتومی فتوسیستم II (Fv/Fm) را به ترتیب حدود 48٪، 96٪ و 123٪ افزایش داد. این مقادیر همچنین تحت تأثیر نوع نژادگان مورد مطالعه بود به گونهای که بین آنها از نظر F0 و Fv/Fm در سطح احتمال 1٪ و از نظر Fm در سطح احتمال 5٪ تفاوت معنیدار دیده شد. کمبود آهن به شکل معنیداری (05/0P<) وزن خشک ریشه دورگههای مورد مطالعه را کاهش داد. همچنین کمبود روی منجر به کاهش معنیدار وزن خشک ریشه دورگههای 500 و 403 شد در حالی که تفاوت معنیداری در مورد دورگههای 700 و 404 مشاهده نگردید. نتایج این مطالعه نشان داد که تحمل به کمبود آهن و روی در دورگههای مورد مطالعه تفاوت چشمگیری داشت. بر اساس نتایج به دست آمده از ویژگیهای رشد و فلورسانس کلروفیل برگ دورگههای مورد مطالعه، دو دورگه ذرت دانهای به کمبود آهن و روی در محلول غذایی متحملتر از دو دورگه ذرت شیرین بودند. به نظر میرسد که ویژگیهای فلورسانس کلروفیل بتواند به عنوان یک شاخص مناسب در غربال دورگههای متحمل به کمبود روی و به ویژه کمبود آهن مورد استفاده قرار گیرد
امیر حسین خوشگفتارمنش، حمید رضا عشقی زاده، آزاده سنایی استوار، مائده السادات میرلوحی، مریم تابان،
جلد 17، شماره 64 - ( 6-1392 )
چکیده
زردبرگی آهن یکی از نارسائیهای مهم درختان چنار فضای سبز شهر اصفهان محسوب میشود. قبل از بهکارگیری روشهای اصلاحی این زردبرگی، تعیین یک شاخص مناسب ارزیابی وضعیت آهن گیاه ضروری است. بنابراین در این مطالعه فعالیت آنزیم گلوتاتیون پراکسیداز، غلظت کارتنوئیدها و کلروفیل برگ به عنوان شاخصهای فیزیولوژیکی آهن فعال در مقایسه با غلظت آهن کل برگ برای ارزیابی وضعیت آهن درختان چنار بررسی شد. برای این منظور ابتدا شدت زردبرگی ظاهری درختان چنار در مناطق مختلف مورد بررسی قرار گرفت. سپس تعداد 73 درخت با شدت زردبرگی مختلف انتخاب و در تیر ماه سالهای 1387 و 1388 از برگهای پیر و جوان آنها نمونه برداری شد. بعد از آن غلظت آهن برگ، مقدار کلروفیلa و b، غلظت کارتنوئیدها و فعالیت آنزیم گلوتاتیون پراکسیداز برگها اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که دامنه غلظت آهن برگ درختان با شدت زردبرگی متفاوت و نیز در برگهای جوان و پیر گسترده بود و بین غلظت آهن برگ با شدت زردبرگی همبستگی دیده نشد. همچنین غلظت کلروفیلa برگهای با زردبرگی خیلی شدید به ترتیب بیش از 44 و 37 درصد کمتر از برگهای با شدت زردبرگی کم بود. غلظت کلروفیلb نیز در برگهای جوان (حدود 50 درصد) و پیر (حدود 37 درصد) در شرایط زردبرگی خیلی شدید کمتر از شرایط زردبرگی کم بود. غلظت کارتنوئیدهای برگهای جوان و پیر با شدت زردبرگی ظاهری متفاوت نیز از نظر آماری با یکدیگر اختلاف معنیداری داشت. همچنین فعالیت آنزیم گلوتاتیون پراکسیداز برگهای جوان نیز با افزایش شدت زردبرگی کاهش یافت. براساس نتایج این پژوهش، غلظت کلروفیلa، کارتنوئیدها و فعالیت آنزیم گلوتاتیون پراکسیداز برگها به عنوان شاخصهای مناسب ارزیابی وضعیت تغذیهای آهن، همبستگی نزدیکی با شدت ظاهری زردبرگی درختان چنار داشتند. همچنین، با توجه به فعالیت کم آنزیم گلوتاتیون پراکسیداز، فعالیت آهن در گیاه پایین بوده و در نتیجه، کمبودن فعالیت آهن برگ، از دلایل احتمالی زردبرگی مشاهده شده در درختان چنار است.
وحیدالله جهاندیده مهجنآبادی، مژگان سپهری، امیرحسین خوشگفتارمنش، حمیدرضا عشقیزاده، داود رحمانی ایرانشاهی،
جلد 19، شماره 71 - ( 3-1394 )
چکیده
کمبود عنصر روی یکی از مهمترین تنشهای عناصر غذایی است که بهطور گستردهای بر تولید غلات و بهویژه گندم تأثیر میگذارد. این تحقیق با هدف بررسی تأثیر دو گروه از ریزموجودات مفید و محرک رشد گیاه شامل: دو سطح قارچ اندوفایت indica Piriformospora (E: عدم تلقیح و E: تلقیحیافته) و دو سطح باکتری Pseudomonas putida (B: عدم تلقیح و B: تلقیحیافته) در بهبود رشد و وضعیت تغذیهای گیاه گندم رقم نیکنژاد در شرایط بدون مصرف روی (Zn) و مصرف دو میکرومولار روی (Zn) از منبع سولفات روی صورت گرفت. آزمایش بهصورت فاکتوریل در پایه طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در شرایط گلخانه و با استفاده از بستر کشت مخلوط شن و پرلیت (v/v 2:1) در سال 1391 اجرا شد. نتایج نشان داد که تلقیح گیاهان با P. putida، موجب افزایش وزن خشک شاخساره در هر دو سطح روی و وزن خشک ریشه در شرایط عدم کاربرد این عنصر شد. تلقیح باکتری P. putida با گیاهان در هر دو سطح عنصر روی نسبت به تیمار عدم تلقیح، غلظت آهن را کاهش داد ولی تلقیح قارچ اندوفایت P. indica با گیاهان در شرایط کاربرد روی، غلظت آهن را افزایش داد و در شرایط عدم کاربرد روی فاقد تأثیر معنیداری بر آن بود. گیاهان دارای تلقیح انفرادی P. indica، در هر دو سطح عنصر روی از بیشترین میزان غلظت فسفر و روی و کلروفیل a و b برخوردار بودند. این در حالی بود که تلقیح انفرادی P. putida، موجب کاهش غلظت فسفر در هر دو سطح عنصر روی و کاهش غلظت روی و میزان کلروفیل a و b در شرایط کاربرد این عنصر شد. نتایج این تحقیق نشان داد که با وجود اثر منفی باکتری P. putida بر جذب عناصر، تلقیح باکتری P. putida و قارچ اندوفایت P. indica نقش مؤثری در تحریک رشد گیاه گندم در شرایط کمبود عنصر روی ایفا مینمایند.
بنفشه رضایی نیکو، نعیمه عنایتی ضمیر، مجتبی نوروزی مصیر،
جلد 22، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده
روی یک عنصر ضروری برای گیاهان است. این عنصر در گیاه موجب بهبود رشد و عملکرد شده و در متابولیسم کربوهیدراتها نقش دارد. کمبود روی در خاکها و گیاهان زراعی ایران بهدلایل متعددی از جمله آهکی بودن خاکهای زراعی، مصرف بیرویه کودهای فسفره و مصرف نامتعادل کودها محتمل است. در پژوهش حاضر تأثیر باکتریهای انحلالکننده عنصر روی بر برخی ویژگیهای گیاه گندم بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی بررسی شد. تیمارهای آزمایش شامل باکتری در چهار سطح 1B (شاهد)،2B (Bacillus megaterium)، 3B(Enterobacter cloacae)، 4B(ترکیب دو باکتری مذکور) و کود سولفاتروی در سه سطح Zn0 (شاهد)، Zn20 (20 کیلوگرم بر هکتار) و Zn40 (40 کیلوگرم بر هکتار) بودند. طی دوره آزمایش ارتفاع گیاه و شاخص کلروفیل اندازهگیری شد. در پایان دوره کشت مقدار روی تبادلی خاک، وزن خشک ریشه و اندام هوایی و مقدار روی در ریشه، ساقه و دانه اندازهگیری و عملکرد دانه و مقدار جذب روی در دانه نیز محاسبه شد. نتایج نشان داد مقدار روی تبادلی خاک با کاربرد هر یک از تیمارهای باکتری نسبت به تیمار شاهد، افزایش معنیداری در سطح یک درصد داشت. بیشترین مقدار روی تبادلی، عملکرد دانه، غلظت و جذب روی در دانه در تیمار دارای دو باکتری و با کاربرد 40 کیلوگرم بر هکتار سولفات روی و پس از آن در حضور Enterobacter cloacae با کاربرد 40 کیلوگرم در هکتار سولفات روی مشاهده شد. بیشینه تمام ویژگیهای اندازهگیری شده در تیمار دارای دو باکتری Enterobacter cloacae و Bacillus megaterium نشاندهنده امکان استفاده از این باکتریها در راستای غنیسازی روی در گندم، تولید بهینه محصول و کشاورزی پایدار است.