محمد حاجیان شهری، جواد زاد، عباس شریفی تهرانی، سید محمود اخوت، عباس صفرنژاد،
جلد 9، شماره 1 - ( 1-1384 )
چکیده
این پژوهش به منظور بررسی نقش کلیستوتسیومها درزمستانگذرانی و عامل مولد مایه تلقیح اولیه در ایجاد اپیدمی بیماری سفیدک سطحی انگور در استان خراسان انجام گرفت. بر اساس نتایج به دست آمده زمستان گذرانی Uncinula necator به شکل میسلیوم در جوانـههای درحال خواب انگـور در طی یک بررسـی دو سالـه در استان خـراسان دیده نشد. آسکوسپورهای U. necator توسط دستگاه اسپورگیر55 روز بعد از بازشدن جوانهها جمع آوری شد، نخستین کلنیهای سفیدک سطحی انگور روی شاخههای جانبی به طول 30-7 سانتیمتر ظاهر شدند. بیش از 45-35 درصد کلیستوتسیومهای تشکیل شده روی برگها، دمبرگها و شاخهها درطی زمستان مردند. بیشترین میزان آسکوسپور در دوره بازشدن جوانهها و گل دهی، در زمانی که بارندگی بیش از یک میلیمتر بود با دستگاه اسپورگیر به دام افتادند. آسکوسپورها به صورت دورهای از مهرماه تا اردیبهشت ماه از کلیستوتسیومهای سطح برگهای نگهداری شده در باغ قادر به رهاسازی و از مهرماه تا دی ماه روی سطح لامهای میکروسکوپی قادر به جوانه زنی بودند، ولی جوانه زنی آسکوسپورها به تدریج کاهش یافت و در طول دی ماه تا اوایل اسفندماه درحد صفر بود و از اوایل اسفند ماه به تدریج افزایش یافت و در طی ماههای فروردین و اردیبهشت به 16درصد رسید. پتانسیل آب آسکوسپورها به طور دائم درطی این دوره کاهش یافت و وزن مورد نیاز برای شکستن آسکوکارپها در طی دوره بلوغ آسکوسپورها از حدود 5 گرم در پاییز به 3 گرم در زمستان و 6/2 گرم در اوایل بهار رسید. بیشترین میزان کاهش مقاومت دیواره آسکوکارپها در برابر شکستگی در زمستان اتفاق افتاد که به میزان 9/1 گرم بود. بیماریزایی آسکوسپورهای بالغ روی برگهای بریده سالم اثبات شد که نقش آنها را به عنوان مایه تلقیح اولیه نشان میدهد و مشخص میکند که کلیستوتسیومها شکل اصلی زمستانگذرانی U. necator در تاکستانهای استان خراسان میباشند.