6 نتیجه برای کنجد
محمدرضا دینی ترکمانی، ژیرایر کاراپتیان،
جلد 11، شماره 40 - ( 4-1386 )
چکیده
به منظور بررسی خصوصیات کمـّی و کیفی پروتئین در ارقام مختلف کنجد، ده رقم کنجد مورد مطالعه قرار گرفت. مطالعه کمـّی با استفاده از روش کجلدال و کیفی با استفاده از الکتروفورز انجام شد. ارقام شامل اولتان، زودرس، یکتا، هندی، ورامین، چینی، کرج 1، محلی مغان، نازک تک شاخه و نازک چند شاخه بود. نتایج تجزیه واریانس صفت مورد مطالعه نشان داد که میانگین پروتئین ارقام 02/24 درصد بوده و بین میزان پـروتئین آنها اختلاف مــعنی داری در سطـح احـتمال 01/0 وجود دارد. پـروفیل پـروتئینهای ذخیره بذر کنجــد با ده باند پلی پپتیدی و حـرکت نسبی Rm بین 2/0 تا 941/0 درسطح ژل مشخص گردید. باندها از شدت رنگهای متفاوت برخوردار بودند و از نظر پروتئین سه مکان ژنی درسطح ژل آشکار بود. این سه مکان در همه ارقام حالت مونومورف داشته و ارقام از نظر پروفیل پروتئینهای ذخیرهای دانه هیچ تنوعی را نشان ندادند. لذا مطالعه کیفی پروتئین ارقام توسط الکتروفورز نشان میدهد این صفت از ارزش کاربردی لازم در به نژادی ارقام برخوردار نمیباشد.
مسعود گلستانی، حسن پاک نیت،
جلد 11، شماره 41 - ( 7-1386 )
چکیده
به منظور بررسی تنوع ژنتیکی ژنوتیپهای کنجد، شناسایی و انتخاب ژنوتیپهای متحمل به خشکی بر اساس شاخصهای کمــّی تحمل به خشکی، تعداد ٨ ژنوتیپ کنجد در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در دو شرایط آبیاری مطلوب و محدود در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز مورد آزمایش قرار گرفتند. بر مبنای عملکرد در شرایط آبیاری مطلوب (Yp) و محدود (Ys) شاخصهای کمــّی تحمل به خشکی از قبیل: میانگین بهرهوری (MP)، میانگین هندسی بهرهوری (GMP)، میانگین هارمونیک (HM)، شاخص تحمل تنش (STI)، شاخص حساسیت به تنش (SSI) و شاخص تحمل (TOL) محاسبه شدند. نتایج تجزیه واریانس، اختلاف بسیار معنیداری را بین ژنوتیپها از نظر کلیه شاخصهای اندازهگیری شده، عملکرد در شرایط آبیاری مطلوب و محدود نشان داد که بیانگر وجود تنوع ژنتیکی بین ژنوتیپها و امکان انتخاب ژنوتیپهای متحمل به تنش خشکی میباشد. مقایسه میانگینها نشان داد که بیشترین میانگین عملکرد در شرایط آبیاری مطلوب و محدود و نیز MP، GMP، HM و STI متعلق به ژنوتیپ شماره 5 میباشد. تحلیل همبستگی بین شاخصها و میانگین عملکرد در شرایط آبیاری مطلوب و محدود نشان داد که هر چهار شاخص برای غربال کردن ژنوتیپها مناسب هستند. با توجه به این شاخصها و عملکرد بالا در دو محیط بهترین ژنوتیپهای متحمل به خشکی ژنوتیپهای شماره 4 و 5 بودند. نمودار چند متغیره بایپلات نشان داد که ژنوتیپهای شماره 4 و 5 در مجاورت شاخصهای تحمل به خشکی یعنی MP، GMP، HM و STI قرار دارند. تجزیه خوشهای و رسم دندروگرام فاصله ژنتیکی بین ژنوتیپها را مشخص نمود و ژنوتیپهای شماره 4 و 5 به عنوان ژنوتیپهای متحمل به خشکی و ژنوتیپهای شماره 1، 2 و 3 به عنوان لاینهای حساس به خشکی شناخته شدند.
احمد جلالیان، محمود رستمی نیا، شمس الله ایوبی، امیر مظفر امینی،
جلد 11، شماره 42 - ( 10-1386 )
چکیده
در کشور ما، به خاطر رشد روزافزون جمعیت و توسعه شهرها از امکان گسترش سطح زیر کشت به مرور زمان کاسته می شود و در نتیجه نیاز شدیدی به استفاده بهینه از اراضی موجود احساس می شود. مطالعات تناسب اراضی با بررسی جنبه ها ی فیزیکی، اجتماعی و اقتصادی اراضی، استفاده بهینه و پایدار از هر زمینی را ممکن می سازد. هدف از این مطالعه تعیین تناسب کیفی، کمـّی و اقتصادی اراضی دشت مهران برای محصولات منطقه شامل گندم، ذرت و کنجد بوده است. مراحل مختلف این تحقیق شامل مطالعات صحرایی، آزمایشگاهی و ارزیابی اراضی بود. در ارزیابی کیفی مشخصات اقلیمی، پستی و بلندی و خصوصیات خاک منطقه با نیازهای رویشی هر محصول مقایسه و بسته به میزان تطابق آنها کلاس تناسب کیفی به روش پارامتریک (ریشه دوم) تعیین شد. مبنای ارزیابی کمـّی، میزان عملکرد در واحد سطح و مبنای ارزیابی اقتصادی، سود ناخالص در واحد سطح در نظر گرفته شد. نتایج ارزیابی کیفی نشان داد که عمده واحدهای اراضی برای محصولات مورد نظر دارای کلاس تناسب متوسط هستند که این امر ناشی از محدودیت خصوصیات فیزیکی خاک می باشد. مقایسه کلاس ها ی کیفی و کمـّی در مورد گندم و ذرت نشان می دهد که کلاس ها ی کمی در سطح برابر یا بالاتری نسبت به کلاس ها ی کیفی قرار دارند که ناشی از سطح مدیریت بالای کشت این محصولات است، در حالی که کلاس ها ی کمـّی در مورد کنجد در سطح پایینتری نسبت به کلاس ها ی کیفی قرار گرفته که این بهواسطه مدیریت ضعیف در کشت و کار این محصول است. نتایج تناسب اقتصادی نشان داد که سود آورترین محصول در منطقه گندم بوده و تناوب زراعی گندم و کنجد در واحد ها ی تحت کشت این محصولات دارای سودآوری بیشتری از تناوب گندم و ذرت می باشد و این سودآوری در آینده با رعایت اصول صحیح مدیریت در مورد کنجد قابل بهبود می باشد.
قدرتاله سعیدی،
جلد 12، شماره 45 - ( 7-1387 )
چکیده
این مطالعه به منظور بررسی تأثیر سیزده تیمار کودی ( به عنوان فاکتور اصلی) بر صفات زراعی دو رقم کنجد ( به عنوان فاکتور فرعی) در یک آزمایش کرتهای خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در اصفهان انجام شد. نتایج نشان داد که هیچ یک از تیمارهای کودی دارای عناصر غذاییMn،Zn ،Fe ،K،P ،N , تأثیر معنیداری بر اجزای عملکرد، عملکرد دانه و روغن نداشتند، ولی مصرف هم زمان همه عناصر نسبت به تیمار شاهد موجب کاهش معنیدار تعداد روز تا رسیدگی شد. اثر متقابل معنیدار بین رقم و تیمارهای کودی برای درصد روغن دانه نیز نشان داد که مصرف عناصر غذایی NPK، P،Nو NPK+Fe+Zn در توده مبارکه و مصرف عناصر غذایی N+K در توده اردستان موجب کاهش معنیدار درصد روغن دانه آنها گردید و بقیه تیمارهای کودهی تأثیر معنیداری بر درصد روغن دانه نداشتند. توده مبارکه نیز بهطور معنیداری نسبت به توده اردستان از ارتفاع بوته بیشتر، تعداد دانه در کپسول بیشتر، وزن هزار دانه کمتر،عملکرد دانه در بوته و در هکتار بیشتر، درصد روغن در دانه کمتر و عملکرد روغن بیشتری برخوردار بود. عملکرد دانه در توده مبارکه و اردستان به ترتیب 1646 و 1169 کیلوگرم در هکتار و درصد روغن دانه آنها به ترتیب برابر 88/52 و 81/53 بود. ضرایب همبستگی و تجزیه رگرسیون نشان داد که تغییرات عملکرد دانه بیشتر ناشی از تغییرات تعداد کپسول در بوته و تعداد دانه در کپسول بود و این دو صفت از اجزای اصلی عملکرد دانه در کنجد بودند. عملکرد روغن نیز همبستگی بسیار بالایی را با عملکرد دانه نشان داد (**99/0= r)، ولی ضریب همبستگی آن با درصد روغن دانه بسیار کم و غیر معنیدار بود (10/0- = r)، بنابراین این طور استنباط می شود که عملکرد دانه عامل اصلی تعیین کننده عملکرد روغن بوده است.
مصطفی احمدی، محمد جعفر بحرانی،
جلد 13، شماره 48 - ( 4-1388 )
چکیده
٣٠ و ٦٠ کیل وگرم در هکتار ) بر عملکرد کمی و کیفی سه رقم کنجد ، به منظور بررسی تأثیر مقادیر مختلف کود نیتروژنه ( ٠ داراب ١٤ ، زرقان و دشتستان)، آزمایشی درسال ١٣٨٦ در ایستگاه تحقیقات کشاورز ی و منابع طبیعی استان ) (Sesamum indicum L. ) بوشهر انجام گرفت . آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب بلو ک های کامل تصادفی در سه تکرار به اجرا درآمد. کاربرد نیتروژن بر تعداد کپسول در ساقه اصلی، تعداد کپسول در بوته، تعداد شاخ ه های فرعی، عملکرد بیولوژیک، عملکرد دانه و درصد روغن دانه تأثیر معن ی داری داشت، اما بر وزن هزار دانه تأثیر معن ی داری مشاهده نگردید . شاخص برداشت در بین سطوح کودی نیتروژن ٣٠ و ٦٠ کیلوگرم در هکتار اختلاف معن ی داری نداشت. با افزایش میزان کود نیتروژن عملکرد دانه در کل یه ارقام به صورت معنی داری افزایش یافت. ولی واکنش هریک از ارقام در کاربرد میزا ن های مختلف نیتروژن یکسان نب ود. این پژوهش نشان داد که کنجد رقم محلی دشتستان با کاربرد تیما ر کودی ٦٠ کیلوگرم نیتروژن در شرایط منطقه کشت، در بسیاری از صفات مورد مطالعه به ویژه عملکرد دانه نسبت به دو رقم محلی زرقان و داراب ١٤ برتری دارد، ولی از لحاظ کیفی رقم داراب ١٤ در مقایسه با دو رقم دیگر دارای درصد روغن بالاتری بود.
عبداله احمدنژاد، جهانگیر عابدی کوپایی، سيد فرهاد موسوی،
جلد 17، شماره 66 - ( 11-1392 )
چکیده
کنجد یکی از مهمترین گیاهان دانه روغنی در دنیا است. تنش خشکی یکی از عوامل محیطی محدودکننده تولید کنجد میباشد. تأثیر کمبود آب میتواند به وسیله تلقیح ریشه گیاهان با قارچ میکوریزا کاهش یابد. در این مطالعه، هدف، تعیین تأثیر سطوح مختلف آب کاربردی (تأمین 60، 80 و 100 درصد کمبود رطوبتی خاک) با روش آبیاری قطرهای- نواری سطحی (تیپ) و تلقیح گیاهان با قارچ میکوریزا بر کارایی زراعی مصرف آب کنجد میباشد. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه صنعتی اصفهان درسال 1389 اجرا شد. نتایج نشان داد که اثر رژیم آبیاری بر کارایی زراعی مصرف آب محصول دانه معنیدار نشد. تأثیرکاربرد قارچ میکوریزا بر کارایی زراعی مصرف آب محصول دانه معنیدار شد. بیشترین کارایی زراعی مصرف آب محصول دانه (74/0 کیلوگرم بر مترمکعب) مربوط به رژیم آبیاری 80 درصد و تلقیحشده با قارچ میکوریزا بود. تأثیر رژیمهای آبیاری و کاربرد میکوریزا بر کارایی زراعی مصرف آب محصول روغن معنیدار شد. بیشترین کارایی زراعی مصرف آب محصول روغن (43/0 کیلوگرم بر مترمکعب) مربوط به رژیم آبیاری 100 درصد و تلقیحشده با میکوریزا بود.