12 نتیجه برای کود دامی
محمدرضا مصدقی، محمدعلی حاج عباسی، عباس همت، مجید افیونی،
جلد 3، شماره 4 - ( 10-1378 )
چکیده
مطالعه حاضر به جهت بررسی تاثیر رطوبت خاک و کود دامی بر تراکمپذیری خاک به صورت نوارهای خرد شده، در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار در مزرعه آموزشی – پژوهشی دانشگاه صنعتی اصفهان (لورک) اجرا شد. خاک مورد مطالعه از نظر ردهبندی تیپیک هاپل آرجید میباشد. کود دامی یک سال مانده، شامل سه سطح صفر، 50 و 100 تن در هکتار تا عمق شخم (20 سانتیمتر) توسط دیسک سنگین با خاک مخلوط شد. پس از گذشت 5 ماه (تیر تا آبان ماه) در رطوبتهای حد خمیری 80 ،(PL) درصد حد خمیری (0/8PL) و 60 درصد حد خمیری (0/6PL) توسط یک تراکتور دوچرخ متحرک مدل اونیورسال 650-U، با یک عبور (1 P) و دو عبور (2 P) تحت تیمار تراکم قرار گرفت و جرم مخصوص ظاهری (BD)، شاخص مخروطی (CI) تا عمق 40 سانتیمتر و نشست خاک به عنوان شاخصهای تراکمپذیری و ترددپذیری اندازهگیری شد.
افزودن کود سبب کاهش قابل توجه تاثیر بارگذاری و رطوبت در زمان بارگذاری بر BD و CI شد. تفاوت معنیدار بین تاثیر دو سطح 50 و 100 تن در هکتار بر BD دیده شد، ولی در مورد CI این تفاوت معنیدار نبود. مواد آلی در رطوبتهای زیاد سبب کاهش و در رطوبتهای پایین سبب افزایش نشست خاک شد. همچنین کود دامی سبب کاهش BD و CI خاک تحتالارضی گردید. در رطوبت (0/6PL) افزایش معنیدار در درجه تراکم خاک ایجاد نشد. بنابراین در تیمار بدون کود، رطوبت (0/6PL) مناسب ترددپذیری شناخته شد. در حالی که در تیمارهای کودی این حد به 0/8PL رسید. عبور مجدد ( 2 P ) سبب افزایش معنیدار درجه تراکم خاک شد. مطالعه حاضر نشان داد اضافه نمودن کود دامی در مقادیر حدود 50 تن در هکتار سبب کاهش قابل توجه تراکمپذیری و افزایش دامنه رطوبتی ترددپذیری این خاک میگردد.
آزاده صفادوست، محمدرضا مصدقی، علی اکبر محبوبی، عباس نوروزی، قاسم اسدیان،
جلد 11، شماره 41 - ( 7-1386 )
چکیده
افزایش فرسایش و تراکم خاک به واسطه کشت مداوم محصولات ردیفی و خاکورزی فشرده از دلایلی است که سبب نگرانی و توجه بیشتر به روشهای خاکورزی حفاظتی شده است. هدف از این تحقیق، بررسی آثار کوتاهمدت (یکساله) مدیریتهای متفاوت بر ویژگیهای فیزیکی یک خاک لوم شنی تحت کشت ذرت بود. تیمارها شامل سه سیستم خاکورزی (بیخاکورزی، NT؛ خاکورزی با گاو آهن قلمی،CP و خاکورزی با گاوآهن برگرداندار، MP) و سه سطح کود گاوی کاملاً پوسیده (صفر،30 و60 تن در هکتار) بودند. آزمایش در قالب طرح کرتهای خرد شده انجام گرفت. سه تکرار از تیمارها به صورت بلوکهای کامل تصادفی به کار رفت. هنگامی که 100 درصد پرچمهای ذرت ظاهر شدند، ضریب آبگذری اشباع (Ks)، تخلخل کل (TP)، تخلخل درشت (Macro–P)، تخلخل ریز (Micro–P) خاک و میانگین وزنی قطر خاکدانهها (MWD) در لایههای مختلف خاک تا عمق 5/22 سانتیمتر اندازهگیری شد. خاکورزی و کود دامی دارای اثرات معنی دار بر Log[Ks]، TP، Macro-P و Micro-P بودند. سست و مخلوط شدن کامل خاک سطحی در روش MP، حجم و پیوستگی منافذ را افزایش داد و در نتیجه سبب افزایش Ks، TP، Macro-P و Micro-P نسبت به روش NT شد. افزایش Macro–P در سیستم CP احتمالاً سبب افزایش Ks نسبت به MP گردید. سیستمهای کمخاکورزی MWD را افزایش داده و افزایش کود آلی باعث افزایش MWD در تمامی تیمارهای خاکورزی گردید. نتایج این تحقیق نشان دهنده اثرات مثبت کاربرد کود آلی (در دوره کوتاهمدت) بر ویژگیهای منافذ و پایداری ساختمان خاک تحت خاکورزی با گاوآهن برگردندار و گاوآهن قلمی در این منطقه بود.
صاحب سودایی مشاعی، ناصر علیاصغرزاده ، شاهین اوستان،
جلد 11، شماره 42 - ( 10-1386 )
چکیده
آگاهی بر سرعت معدنی شدن نیتروژن از منابع مختلف آلی یک عامل کلیدی برای تعیین نیاز کودی نیتروژن گیاه با حداقل آثار منفی زیست محیطی است. به منظور بررسی سرعت معدنی شدن نیتروژن کمپوست، ورمیکمپوست و کود دامی یک آزمایش انکوباسیون گلخانهای به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک کامل تصادفی در سه تکرار، چهار تیمار (کمپوست، ورمیکمپوست، کود دامی و شاهد) در دو سطح دمایی (8 و 25 درجه سانتیگراد) و دو سطح رطوبتی (50 و 85 درصد ظرفیت مزرعهای) به مدت 90 روز انجام گردید. آمونیم و نیترات حاصل از فرایند معدنی شدن به روش اسپکتروفتومتری اندازهگیری شدند. مدلهای مختلف سینتیکی با دادههای معدنی شدن نیتروژن برازش داده شد. نتایج نشان داد که مدل سینتیکی ترکیب مرتبه صفر- مرتبه اول بهترین مدل سینتیکی برازش یافته با دادههاست. بیشترین مقدار نیتروژن معدنی شده ( Nmin ) از کود دامی ( 78/87 mgN/kg معادل 54/14 درصد نیتروژن کل) در دمای 25 درجه سانتیگراد و کمترین مقدار ( 62/22 mgN/kg معادل 62/4 درصد نیتروژن کل) از تیمار کمپوست در دمای 8 درجه سانتیگراد حاصل شد که این محاسبه، فرضیه کمتر بودن تجزیهپذیری کود کمپوست را تقویت میکند. شاخص قابلیت دسترسی نیتروژن ( N0k ) برای تیمارهای کودی به ترتیب کود دامی> ورمیکمپوست> کمپوست بود. با افزایش دما و افزایش رطوبت خاک، معدنی شدن نیتروژن افزایش یافت و تأثیر دما بیشتر از تأثیر رطوبت خاک بود. مقدار نیتروژن معدنی شده ( Nmin ) با نیتروژن قابل معدنی شدن بالقوه (* N0 ) (r =0/583 ) و شاخص قابلیت دسترسی نیتروژن (* N0k ) (r=0/834 ) همبستگی نشان داد.
احمد رضا مللی، حسین شریعتمداری،
جلد 11، شماره 42 - ( 10-1386 )
چکیده
استفاده از سرباره ولجن کنورتور، از محصولات فرعی صنایع فولاد، جهت افزایش کیفیت دو نوع کود آلی و اثر آنها بر تغذیه گیاه ذرت بررسی شد. این آزمایش به صورت انکوباسیون دو کود آلی، کود گاوی و ورمی کمپوست کود گاوی در نمونههای 3 کیلوگرمی در رطوبت ظرفیت مزرعه و دمای اتاق به مدت سه ماه انجام شد. تیمارهای غنیسازی شامل سطوح مختلف 0، 5 و 10 درصد آهن خالص از سرباره و لجن کنورتور کارخانه ذوب آهن و سولفات آهن تجاری بودند که در ابتدای انکوباسیون به کودهای فوق الذکر اضافه شدند. سپس نمونهبرداری از تیمارها در زمانهای0، 10، 25، 45، 65 و 90 روز پس از شروع آزمایش صورت گرفت. سپس کودهای غنی شده به میزان 17 گرم بر کیلوگرم (50 تن در هکتار) در گلدانهای3 کیلوگرمی با خاک مزرعه چاه اناری دانشگاه صنعتی اصفهان مخلوط گردید. در هر گلدان دو گیاه ذرت رقم سینگل کراس 704 کشت گردید و پس از 70 روز عملکرد و غلظت آهن، منگنز، روی و مس اندام هوایی گیاه تعیین گردید. نتایج نشان داد که استفاده از سولفات آهن تجاری باعث افزایش آهن و منگنز قابل استخراج کود با DTPA شد. در غنیسازی به وسیله لجن کنورتور بهترین نتیجه در تیمار 10 درصد آهن مخلوط با ورمی کمپوست کود گاوی و در زمان حدود 60 روز بهدست آمد. تیمار 5 درصد آهن خالص سرباره در کود گاوی باعث افزایش آهن و منگنز قابل استخراج باDTPA با گذشت زمان شد، ولی تیمار 10 درصد تأثیر چندانی در افزایش آهن و منگنز قابل استخراج با DTPA نداشت. بیشترین مقدار کل آهن گیاه در تیمار های غنی شده با سولفات آهن وجود داشت. بعد از تیمار سولفات آهن مقدار آهن کل گیاه در تیمار 10 درصد لجن کنورتور نسبت به سایر تیمارها بیشتر بود. از طرف دیگر بیشترین میزان کل منگنز گیاه مربوط به تیمار 5 درصد لجن کنورتور مخلوط با ورمی کمپوست کود گاوی بود. در مجموع با توجه به تأثیر تیمار لجن کنورتور در افزایش جذب عناصر غذایی کم مصرف؛ آهن، منگنز، روی و مس گیاه؛ به نظر میرسد تیمار 10 درصد آهن خالص از لجن کنورتور مطلوبترین نتیجه را در غنیسازی کود دامی داشته است.
فاطمه رسولی، منوچهر مفتون،
جلد 12، شماره 46 - ( 10-1387 )
چکیده
ماده آلی و نیتروژن کل در اکثر خاکهای آهکی ایران کم است و مصرف مدام کودهای نیتروژندار سبب آلودگی آبهای سطحی و زیرزمینی و اثرات زیانبار محیطی دیگر میشود و لذا مصرف توأم نیتروژن و ماده آلی به منظور تأمین بخشی از نیاز نیتروژنی گیاه، بهبود خصوصیات فیزیکو شیمیایی خاک و حفاظت محیط زیست از اهمیت ویژهای برخوردار است. تحقیق حاضر به منظور مطالعه تأثیر مصرف دو ماده آلی با یا بدون نیتروژن بر رشد و ترکیب شیمیایی برنج و خصوصیات شیمیایی خاک انجام شد. آزمایش در قالب طرح کامل تصادفی با سه تکرار در گلدان انجام گردید. تیمارها شامل دو منبع ماده آلی (کمپوست زباله شهری و کود دامی)، چهار سطح ماده آلی (0، 1، 2 و 4 درصد) و سه سطح نیتروژن (N) (0، 75 و150 میلیگرم در کیلوگرم)، در برنج بود. مصرف کمپوست و کود دامی سبب افزایش وزن خشک برنج گردید. بیشترین وزن خشک با مصرف 4 درصد کمپوست و 150 میلیگرم نیتروژن حاصل شد. رشد برنج با مصرف کود دامی تا سطح 2 درصد افزایش و با مصرف بیشترکود دامی، احتمالاً به دلیل افزایش املاح محلول خاک کاهش یافت. اثر افزایشی نیتروژن بر رشد برنج تنها در سطح یک درصد کود دامی مشاهده شد و در سطوح بالاتر، اثر نیتروژن در تشدید اثر شوری یا سمیت آمونیم سبب کاهش رشد برنج گردید. میانگین غلظت نیتروژن با افزایش کود دامی افزایش و با کمپوست کاهش یافت. افزودن نیتروژن، غلظت نیتروژن، آهن و منگنز برنج را افزایش داد. تجمع فسفر، پتاسیم، نیتروژن، آهن، منگنز، کلراید و سدیم در بوتههای برنج غنی شده با هر یک از دو ماده آلی بیشتر از تیمار شاهد بود. نتایج نمونههای خاک پس از برداشت گیاه نشان میدهد که ترکیبات آلی همه ویژگیهای شیمیایی خاک را بهبود بخشیده است. به علاوه خاک تیمار شده با کود دامی حاوی مقادیر بیشتری از املاح محلول، کلر، پتاسیم، کربن آلی، نیتروژن کل، فسفر، آهن و منگنز قابل استفاده و مقادیر کمتری از عناصر روی، مس ، سرب، کادمیم و نسبت جذبی سدیم بود.
مختار زلفی باوریانی، مهرداد نوروزی،
جلد 14، شماره 52 - ( 4-1389 )
چکیده
قسمت اعظم فسفر مصرفی در خاکهای آهکی تثبیت میشود. بخشی از فسفر باقیمانده توسط گیاهان کشتهای بعدی قابل بازیافت است. ماده آلی یکی از مهمترین عوامل مؤثر در بازیابی فسفر باقیمانده گزارش شده است. این پژوهش نیز به منظور بررسی میزان تأثیر ماده آلی بر بازیابی فسفر باقیمانده در ایستگاه تحقیقات کشاورزی برازجان در خاکی با نام علمی Coarse Loamy, Carbonatic, Hyperthermic, Ustic Torriorthents و در کرتهای ثابت به مرحله اجرا در آمد. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی و با سه تکرار به مدت چهار سال اجرا شد. فسفر در سه سطح: صفر، 90 و 180 کیلوگرم در هکتار P2O5 از منبع سوپر فسفات تریپل و ماده آلی نیز در سه سطح: صفر، 15 و 30 تن در هکتار کود گوسفندی نیمه پوسیده به عنوان فاکتورهای آزمایش بودند. فسفر فقط در سال اول اما کود دامی در تمامی سالهای اجرای طرح مصرف شد. در چهار سال اجرای طرح به ترتیب گیاهان پیاز، کلزا، باقلا و اسفناج کشت گردید. نتایج نشان داد که تیمارهای مصرف توأم کود دامی و فسفر(باقیمانده) در تمامی سالهای اجرای طرح سبب حداکثر افزایش در قابلیت استفاده فسفر در خاک، غلظت فسفر در گیاه و عملکرد محصول نسبت به تیمار شاهد شد. این افزایش در سال اول اجرای طرح عمدتاً ناشی از اثر مستقیم فسفر مصرفی بود. اما از سال دوم به بعد فسفر بازیابی شده توسط کود دامی بیشترین تأثیر را داشت. به طوری که در سال چهارم اجرای طرح در تیمار فسفر باقیمانده از سطح 180 کیلوگرم در هکتار و 30 تن در هکتار کود دامی، بیش از 53 درصد از افزایش در فراهمی فسفر در خاک و 21 درصد از افزایش در عملکرد محصول ناشی از فسفر بازیابی شده توسط کود دامی بود.
کوکب عنایتی، محمد جواد روستا، آزاده وکیلی،
جلد 15، شماره 56 - ( 4-1390 )
چکیده
با توجه به تأثیر ساختمان خاک و پایداری خاکدانهها بر فرسایش پذیری خاک و لزوم افزایش پایداری و مقاومت خاکدانهها در برابر عوامل فرسایندهای مانند باد و آب، این تحقیق روی نمونه خاک سطحی (عمق20-0 سانتیمتر) جمعآوری شده از اراضی زراعی حساس به فرسایش واقع در دشت چاهو (شهرستان مهر) در جنوب استان فارس انجام شد. آزمایش در قالب طرح کاملاً تصادفی با 10 تیمار در 3 تکرار اجرا شد و تیمارها عبارت بودند از شاهد (بدون افزودن ماده اصلاحکننده)، گچ خالص، کاه و کلش خرد شده گندم، کود دامی، کاه و کلش همراه با گچ، کود دامی همراه با گچ هر کدام به میزان 1 درصد وزنی، سیمان در سطوح 3/0، 6/0 و 9/0 درصد وزنی و گچ همراه با سیمان 9/0 درصد وزنی. یک، چهار و هفت ماه پس از اعمال تیمارها با برداشت نمونههای 50 گرمی از هر تیمار، میزان خاکدانههای با اندازههای 53 تا 4000 میکرومتر به روش الکتر اندازهگیری شد و میانگین وزنی- قطر (MWD) آنها محاسبه گردید. نتایج نشان داد که کاربرد تیمارهای کود دامی و کاه و کلش به تنهایی یا همراه با گچ، متناسب با کاهش مقدار خاکدانههای با اندازه µm>106 باعث افزایش خاکدانههای با اندازه µm< 106 شدهاند. همچنین، تأثیر این تیمارها در افزایش میزان MWD ناشی از افزایش بیشتر خاکدانههای با اندازه µm<1000 بوده است. با توجه به نتایج به دست آمده از این تحقیق، میتوان کاربرد این تیمارها را برای افزایش مقاومت خاکهای سیلت لوم حساس در شرایط مشابه پیشنهاد نمود.
نصرت اله نجفی، سنیه مردمی ، شاهین اوستان،
جلد 15، شماره 58 - ( 12-1390 )
چکیده
تأثیر غرقاب، لجن فاضلاب و کود دامی بر جذب و غلظت Fe، Zn، Mn، Cu، Pb و Cd در ریشه و بخش هوایی آفتابگردان ((Helianthus annuus L. در شرایط گلخانهای بررسی شد. آزمایش بهصورت فاکتوریل و در قالب طرح پایه کاملاً تصادفی با سه تکرار شامل مدت غرقاب در پنج سطح (0، 2، 4، 8، 22 روز) و منبع و مقدار کود آلی در پنج سطح (شاهد، 15 گرم کود دامی، 30 گرم کود دامی، 15 گرم لجن فاضلاب و 30 گرم لجن فاضلاب بر هر کیلوگرم خاک) انجام شد. نتایج نشان داد که با افزایش مدت غرقاب غلظت و جذب Mn در بخش هوایی و غلظت Mn ریشه افزایش یافت ولی جذب Mn در ریشه تغییر معنیداری نکرد. پس از غرقاب شدن خاک غلظت و جذب Fe در بخش هوایی و غلظت و جذب Cd در بخش هوایی و ریشه ابتدا افزایش یافته و دوباره کاهش یافت درحالیکه غلظت Zn و Cu ریشه پس از یک کاهش اولیه دوباره افزایش یافت. اثر غرقاب شدن خاک بر غلظت Pb، Zn و Cu بخش هوایی معنیدار نبود. با کاربرد لجن فاضلاب و کود دامی جذب و غلظت Fe، Mn و Zn در بخش هوایی و جذب Cuدر بخش هوایی افزایش یافت ولی جذب و غلظت سرب در بخش هوایی فقط با کاربرد لجن فاضلاب افزایش یافت. تأثیر منبع و مقدار کود آلی بر غلظت و جذب Cd در بخش هوایی، غلظت Cd در ریشه و غلظت مس در بخش هوایی معنیدار نبود. غلظت Fe، Mn، Cu و Zn ریشه با کاربرد لجن فاضلاب افزایش یافت ولی غلظت Pb و Cd ریشه تغییر معنیداری نکرد. تأثیر غرقاب شدن خاک بر جذب و غلظت فلزات سنگین در ریشه و بخش هوایی به منبع و مقدار کود آلی مصرفی بستگی داشت. بیشترین جذب فلزات سنگین مورد مطالعه در بخش هوایی با کاربرد 30 گرم لجن فاضلاب بر کیلوگرم خاک بهدست آمد. گیاه آفتابگردان Fe،Cu ، Zn، Mn و Pbرا در ریشه انباشته کرد درحالیکه غلظت Cd در ریشه تفاوت معنیداری با بخش هوایی نداشت.
کاظم هاشمیمجد، شهزاد جماعتی ثمرین،
جلد 17، شماره 63 - ( 3-1392 )
چکیده
تولید کمپوست و ورمیکمپوست از جمله روشهای کارآمد برای بازیافت ضایعات آلی بهشمار میروند. به منظور بررسی تغییرات ساختمانی مواد آلی در طول فرآیندهای تولید کمپوست و ورمیکمپوست،کود گاوی و فیلترکیک نیشکر در دو حالت حضور و عدم حضور کرمهای خاکی بهمدت 16 هفته و در دما و رطوبت کنترل شده خوابانده شدند. نمونههای مرکب در زمانهای 0، 8 و 16 هفته تهیه شد. درصد کربن و نیتروژن و نسبت C:N با دستگاه CN آنالیزر تعیین گردید. نمونههای جامد برای تجزیه با دستگاههای FTIR وC NMR 13 استفاده شدند. با پیشرفت مراحل تجزیه نسبت C:N کاهش یافت. در زمان 16 هفته، نسبت C:N در فرآیند تولید ورمیکمپوست اندکی افزایش یافت. تجزیه ساختار مواد آلی با هر دو روش طیف سنجی کاهش نسبت گروههایO – آلکیل و افزایش گروههای آروماتیک و کربوکسیل را در هر دو فرآیند نشان داد. بهطوریکه نتایج تجزیه نمونهها با C NMR 13 نشان داد درصد ترکیبات O – آلکیل از 41 درصد در نمونه اولیه فیلترکیک بعد از 16 هفته به حدود 1/33 درصد کاهش یافت. در نمونههای کود دامی میزان این ترکیبات از 7/56 درصد به 6/43 درصد کاهش یافت. میزان ترکیبات آروماتیک در نمونه اولیه فیلترکیک و کود دامی بهترتیب از 5/12 و 5/13 درصد به 4/16 و 7/18 درصد افزایش یافت. درصد ترکیبات کربوکسیلی نیز بهترتیب از 5/8 و 6/5 درصد به 7/9 و 2/7 درصد در نمونه فیلترکیک و کود دامی افزایش یافت. ورمیکمپوست دارای درصد بیشتری از گروههای آروماتیک نسبت به کمپوست بود (در نمونه کود دامی 7/18 به جای 1/17 درصد). در زمان 16 هفته در نمونههای ورمیکمپوست کاهش اندکی در درصد ترکیبات آروماتیک و کربوکسیلی مشاهده شد. تجزیه با روش طیفسنجی برای نمونههای کمپوست و ورمیکمپوست، وجود سیگنالهای یکسان با درصد فراوانی متفاوت را نشان داد. بین دو روش طیفسنجی، همبستگی (**897/0r=) بسیار خوبی مشاهده شد و داده های بهدست آمده از دو روش، مکمل همدیگر بودند.
زهره مصلح، محمدحسن صالحی، محمد رفیعیالحسینی،
جلد 18، شماره 68 - ( 6-1393 )
چکیده
تاکنون مطالعات فراوانی در زمینه تأثیر ریزوسفر (ریشه سپهر) گیاهان بر هوادیدگی کانیهای خالص صورت پذیرفته است، اما اطلاعات در رابطه با تأثیر ریزوسفر گیاهان بر هوادیدگی کانیهایی که بهطور طبیعی در خاک وجود دارند کمتر بررسی شده است. این مطالعه با هدف بررسی تأثیر ریزوسفر گیاه دارویی بابونه آلمانی و کاربرد کود دامی بر هوادیدگی کانیهای بخش رس و سیلت خاک سطحی پنج سری خاک غالب استان چهارمحال و بختیاری صورت گرفت. پژوهش حاضر بهصورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کاملاً تصادفی در سه تکرار انجام شد. پس از اتمام دوره رشد، خاک ریزوسفری جدا گردید و مطالعات کانیشناسی با استفاده از دستگاه پراش پرتو ایکس مورد بررسی قرار گرفتند و نتایج با خاک قبل از کشت مقایسه شد. نتایج نشان داد که در بخش رس، کانی تریاکتاهدرال (سه جایی) کلریت به کانی دیاکتاهدرال (دو جایی)کلریت تبدیل شد و کانی کائولینیت از محیط خاک حذف شد. در بخش سیلت نیز در بسیاری از خاکها، کانی فلدسپار به آمفیبول و یا بالعکس تبدیل گردیده است. در هر دو بخش رس و سیلت، خاکهای تیمارشده با کود دامی، تغییر کانیها، مشابه با خاکهای بدون کود بود.
سمیه مرادنیا، روح اله نادری، مهدی نجفی،
جلد 21، شماره 2 - ( 5-1396 )
چکیده
بهمنظور بررسی ماندگاری تأثیر کاربرد کودهای آلی، اوره و سولفات روی بر ویژگیهای خاک بر تناوب کلزا- گندم، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار در دو سال متوالی در گلخانه انجام شد. تیمارهای آزمایش در سال اول شامل: کود اوره، کمپوست ضایعات شهری، ورمی کمپوست، کود گوسفندی، کود گاوی و شاهد و روی از منبع سولفات روی و دو رقم کلزا بودند. در سال دوم، دو رقم گندم دوروم در گلدانهای تیمار شده سال قبل کشت شدند. نتایج نشان داد که پس از گذشت دو سال از مصرف کود گاوی، قابلیت هدایت الکتریکی (81/41 درصد)، مقدار پتاسیم قابل استفاده خاک (45/59 درصد) و مقدار منگنز قابل استفاده خاک (82/79 درصد) نسبت به شاهد طور معنیداری افزایش یافت. میزان درصد رطوبت گل اشباع (48/57 درصد)، مقدار نیتروژن کل خاک (96/66 درصد)، مقدار آهن قابل استفاده خاک (49/46 درصد) و مقدار مس قابل استفاده خاک (51/47 درصد) بهطور معنیداری تحت تأثیر تیمار کمپوست ضایعات شهری قرار گرفت و نسبت به شاهد افزایش یافت. اثر کود سولفات روی بر میزان نیتروژن کل خاک (28/0درصد)، پتاسیم قابل استفاده خاک (4/218 میلیگرم در کیلوگرم) و مقدار منگنز قابل استفاده خاک (89/12 میلیگرم در کیلوگرم) معنیدار بود. بهطور کلی نتایج نشان داد که کاربرد اصلاح کنندههای آلی میتواند سبب تغییر در بسیاری از ویژگیهای خاک گردیده که برخی از این تغییرات ممکن است در سالهای بعد نیز تأثیر داشته باشد. بنابراین نیاز است در اراضی که به آنها کودهای آلی افزوده گردیده ویژگیهای خاک و وضعیت قابلیت استفاده عناصر غذایی در سالهای بعد نیز رصد گردد.
احمد قاسمی، احمد قنبری، براتعلی فاخری، حمیدرضا فنایی،
جلد 21، شماره 3 - ( 8-1396 )
چکیده
در راستای توسعه کشاورزی پایدار، آزمایشی شامل خاکورزی بهعنوان عامل اصلی در دو سیستم متداول (شخم و مخلوط کردن کود با خاک) و بیخاکورزی (باقی گذاشتن بقایای کود سبز و کشت مستقیم ذرت) و منابع کود: T0: شاهد، T1: کود سبز جو بدون مصرف کود دامی و شیمیایی، T2: کود سبز جو همراه با مصرف کامل کود شیمیایی توصیه شده (NPK) به جو شامل اوره، سوپر فسفات تریپل و سولفات پتاسیم بهترتیب به میزان 165، 90، 75 کیلوگرم در هکتار، T3: کود سبز همراه دو سوم کود شیمیایی به جو و یک سوم باقیمانده به ذرت، T4: کود سبز همراه یک سوم کود شیمیایی به جو و دو سوم باقیمانده به ذرت، T5: کود سبز جو همراه مخلوط نصف کود دامی و شیمیایی و T6: کود سبز همراه 40 تن کود دامی بهعنوان عامل فرعی بهصورت کرتهای یک بار خرد شده در قالب بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار طی دو سال زراعی 92 و 93 در ایستگاه تحقیقات کشاورزی سیستان اجرا گردید. نتایج نشان داد که خاکورزی متداول در مقایسه با بیخاکورزی منجر به افزایش معنیدار عملکرد دانه، درصد نیتروژن، فسفر، پتاسیم و کربن آلی خاک شد. جرم مخصوص ظاهری و درصد رطوبت خاک در خاکورزی متداول کاهش نشان داد. منابع کود (کودهای آلی و شیمیایی) باعث افزایش معنیدار کربن آلی، نیتروژن، فسفر، پتاسیم و درصد رطوبت خاک شدند. فاکتورهای pH و جرم مخصوص ظاهری خاک تحت تأثیر منابع کود کاهش نشان دادند. برهمکنش خاکورزی در منابع کود نشان داد که در خاکورزی متداول و تیمار T5 بالاترین عملکرد دانه ذرت با میانگین 8471 کیلوگرم در هکتار بهدست آمد. براساس نتایج این آزمایش میتوان گزارش کرد سیستم خاکورزی متداول بههمراه مخلوط نصف کود دامی، سبز و شیمیایی علاوه بر افزایش عملکرد دانه ذرت باعث افزایش نیتروژن، فسفر، پتاسیم، کربن آلی و بهبود جرم مخصوص ظاهری وpH خاک گردید.